eitaa logo
نهج البلاغه
37.4هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
59 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
نهج البلاغه
🌴حضرت علی علیه‌السلام ✉️نامه هفدهم در پاسخ نامه معاویه افشای چهره بنی امیه و فضائل اهل بیت علیهم
شرحی بر نامه هفدهم نهج‌البلاغه از نامه هاى امام(علیه السلام) است که در پاسخ به نامه معاویه نگاشته است. به گفته نصر بن مزاحم در کتاب صفین، روزى امام(علیه السلام) فرمود: فردا صبح شخصاً پا به میدان مى گذارم و با این گروه مى جنگم. این سخن در میان لشکر شام منتشر شد و آنها در وحشت عمیقى فرو رفتند. در این هنگام معاویه نامه اى براى امیر مؤمنان على(علیه السلام) نوشت که خلاصه مضمونش چنین است: «من گمان مى کنم اگر مى دانستى کار جنگ به اینجا مى رسد اقدام بر جنگ نمى کردى و از گذشته پشیمان مى شدى من از تو درخواست کرده ام که حکومت شام را به من واگذارى به این شرط که مستقل باشم نه با تو بیعت کنم و نه از تو اطاعت. این را نپذیرفتى و الآن من شام را در اختیار دارم و باز همان خواسته را از تو مى کنم. ما همه از فرزندان عبد مناف هستیم، همواره عزیز و آزاد بوده ایم. هنگامى که این نامه به امام(علیه السلام) رسید فرمود: راستى وضع معاویه و نامه اش هر دو عجیب است; سپس کاتب خود عبیدالله بن ابى رافع را فرا خواند و دستور داد نامه مورد بحث را براى معاویه بنویسند و به سخنان نارواى او پاسخ گویند. البتّه مرحوم سیّد رضى آن گونه که دأب و عادت اوست، بخشى از نامه را که در آغاز آن بوده است ذکر نکرده ولى قسمت مهم و عمده نامه را آورده است. 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانۀ خود به اهميت حلم و بردبارى و ترك شتاب در كارها و سرچشمۀ اين دو صفت برجسته اشاره كرده، مى‌فرمايد: «بردبارى و ترك شتاب، فرزندان دوقلويى هستند كه از همت بلند متولد مى‌شوند»؛ (اَلْحِلْمُ‌ وَ الْأَنَاةُ‌ تَوْأَمَانِ‌ يُنْتِجُهُمَا عُلُوُّ الْهِمَّةِ‌). جالب اين‌كه ابن عبد ربه در كتاب عقد الفريد شأن ورودى براى اين گفتار حكيمانه ذكر كرده و آن اين‌كه يكى از بزرگان ايران خدمت امام عليه السلام رسيد. آن حضرت پرسيد: بهترين پادشاهان شما نزد شما چه كسى بود؟ او در پاسخ عرض كرد: اردشير در كشوردارى پيشگام بود ولى بهترين روش را انوشيروان داشت. امام عليه السلام سؤال كرد: كدام‌يك از فضايل اخلاقى در وى برجسته‌تر بود؟ عرض كرد: بردبارى و عدم شتاب در كارها. امام عليه السلام فرمود: اين دو، همچون فرزندان دوقلويى هستند كه از علو همت متولد مى‌شوند. 🔶 @Nahj_Et
هر انسانی با فطرت انسانی متولد میشود 💯🦋 فساد به حکم عوامل اجتماعی و اکتسابی است ⤵️✨ اسلام معتقد است در هر انسانی ارزش‌های انسانی به صورت یک امر فطری و بالقوه نهفته است. هر انسانی آن وقتی که متولد می‌شود با فطرت انسانی متولد می‌شود، می‌خواهد در خانه پیغمبر خدا متولد بشود، از پدری مانند علی و مادری مانند فاطمه متولد بشود یا در خانه فرعون و یانمرود متولد بشود. بچه ای که از پدر و مادر متولد می‌شود با فطرت انسانی متولد می‌شود یعنی ارزش‌های انسانی، بالذات و بالقوه در او نهفته است. فساد به حکم عوامل اجتماعی و اکتسابی است. ، انقلاب اسلامی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص42 🇮🇷🖇 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانۀ خود كه جنبۀ گله و اظهار ناراحتى از مردم آن زمان و اطرافيانش دارد و در عين حال بر بسيارى از مردم هر عصر و زمان صادق است مى‌فرمايد: «(شما چگونه جمعيتى هستيد كه) افراد نادانتان پيوسته بر اعمال خلاف خود مى‌افزايند و دانشمندانتان امروز و فردا مى‌كنند»؛ (جَاهِلُكُمْ‌ مُزْدَادٌ، وَ عَالِمُكُمْ‌ مُسَوِّفٌ‌) . آن‌ها كه نادانند براثر نداشتن بصيرت به راه خلاف افتاده‌اند و آن‌هايى كه عالم هستند گرفتار ترديد و ضعف تصميم‌گيرى و اراده هستند و به همين دليل جامعۀ شما از درون ته شده است. اين در حالى است كه عالمان بايد قدوه و اسوه باشند و راه تهذيب نفس و اصلاح جامعه را به مردم نشان دهند و جاهلان نيز بايد از نور علم عالمان بهره گيرند و در مسير اصلاح خويش و جامعۀ خود باشند. 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانۀ خود كه جنبۀ گله و اظهار ناراحتى از مردم آن زمان و اطرافيان
💠🔹همان‌گونه كه اشاره شد، در كتاب تمام نهج البلاغه اين جمله به شكل ديگرى نقل شده كه حضرت مى‌فرمايد: «وَ عَالِمُهُمْ‌ مُنَافِقٌ‌، وَ قَارِئُهُمْ‌ مُمَاذِقٌ‌، وَ جَاهِلُهُمْ‌ مُسَوِّفٌ‌ مُزْدَادٌ؛ دانشمندانشان (در آن زمان) منافقند و قاريان قرآنشان رياكار و جاهلانشان امروز و فردا مى‌كنند و پيوسته بر اعمال خود مى‌افزايند». در خطبۀ 233 نيز كلامى شبيه به اين بود. در بسيارى از خطب نهج‌البلاغه يا نامه‌ها و كلمات قصار، شكايت امام عليه السلام را از مردم زمان خود مشاهده مى‌كنيم تا آن‌جا كه در خطبۀ قاصعه (خطبۀ 192) مى‌فرمايد: «أَلا وَ إِنَّكُمْ‌ قَدْ نَفَضْتُمْ‌ أَيْدِيَكُمْ‌ مِنْ‌ حَبْلِ‌ الطَّاعَةِ‌ وَ ثَلَمْتُمْ‌ حِصْنَ‌ اللَّهِ‌ الْمَضْرُوبَ‌ عَلَيْكُمْ‌ بِأَحْكَامِ‌ الْجَاهِلِيَّةِ‌؛ به هوش باشيد كه شما دست از ريسمان اطاعت الهى برگرفته‌ايد و با تجديد رسوم جاهليت دژ محكم الهى را دَرهم شكسته‌ايد». سپس ادامه مى‌دهد: «وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ‌ صِرْتُمْ‌ بَعْدَ الْهِجْرَةِ‌ أَعْرَاباً وَ بَعْدَ الْمُوَالاةِ‌ أَحْزَاباً مَا تَتَعَلَّقُونَ‌ مِنَ‌ الْإِسْلامِ‌ إِلَّا بِاسْمِهِ‌ وَ لا تَعْرِفُونَ‌ مِنَ‌ الْإِيمَانِ‌ إِلَّا رَسْمَهُ‌؛ بدانيد شما پس از هجرت (از كفر به ايمان) همچون اعراب جاهليت شده‌ايد و بعد از اخوت و اتحاد و الفت، به گروه‌هاى پراكنده تقسيم گشته‌ايد، از اسلام، به نام آن اكتفا كرده و از ايمان جز تصور و ترسيمى نمى‌شناسيد» 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه به واقعيتى اشاره مى‌كند كه كاملاً منطقى است، مى‌فرمايد: «مردم، فرزندان دنيا هستند و كسى را نمى‌توان به سبب محبت به مادرش سرزنش كرد»؛ (النَّاسُ‌ أَبْنَاءُ‌ الدُّنْيَا، وَ لَا يُلامُ‌ الرَّجُلُ‌ عَلَى حُبِّ‌ أُمِّهِ‌) . تشبيه دنيا به مادر به سبب آن است كه همه چيز ما از اين آب و خاك آفريده شده و در دامان اين جهان متولد شده و در آن پرورش يافته‌ايم، بنابراين دنيا را تشبيه به مادر كردن كاملاً مناسب است و تعبير وطن به مادر كه بسيار رايج است نيز در واقع ناظر به همين معناست كه ما وقتى در كشورى متولد شده و در فضاى آن پرورش يافته‌ايم، آن كشور به منزلۀ مادر ماست و علاقه داشتن به مادر امرى طبيعى است، بنابراين، هم علاقۀ به وطن و هم علاقۀ به دنيا امرى طبيعى است و جاى تعجب نيست 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠صلوات خاصه امام هادی علیه السلام 🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَصِيِّ الْأَوْصِيَاءِ وَ إِمَامِ الْأَتْقِيَاءِ وَ خَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّينِ وَ الْحُجَّةِ عَلَى الْخَلائِقِ أَجْمَعِينَ اللَّهُمَّ كَمَا جَعَلْتَهُ نُورا يَسْتَضِي‏ءُ بِهِ الْمُؤْمِنُونَ فَبَشَّرَ بِالْجَزِيلِ مِنْ ثَوَابِكَ وَ أَنْذَرَ بِالْأَلِيمِ مِنْ عِقَابِكَ وَ حَذَّرَ بَأْسَكَ وَ ذَكَّرَ بِآيَاتِكَ وَ أَحَلَّ حَلالَكَ وَ حَرَّمَ حَرَامَكَ وَ بَيَّنَ شَرَائِعَكَ وَ فَرَائِضَكَ وَ حَضَّ عَلَى عِبَادَتِكَ وَ أَمَرَ بِطَاعَتِكَ وَ نَهَى عَنْ مَعْصِيَتِكَ فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ وَ ذُرِّيَّةِ أَنْبِيَائِكَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ. 🌸خدايا درود فرست بر على بن محمد،جانشين اوصيا،و پيشواى پرهيزگاران،و يادگار امامان دين،و حجّت بر همه آفريدگان.خدايا چنان‏كه او را نورى قرار دادى،كه مؤمنان به وسيله او روشنى جويند،پس به پاداش شايانت‏ مژده داد،و به كيفر دردناكت بيم داد،و از صولتت برحذر داشت،و آياتت را به ياد مردم انداخت،و حلالت را حلال و حرامت را حرام كرد،و قوانين و واجباتت را بيان فرمود،و مردم را به بندگى‏ات ترغيب نمود و به طاعتت فرمان داد،و از نافرمانى‏ات‏ بازداشت،پس بر او درود فرست،برترين درودى كه بر يكى از اوليايت،و نسل پيامبرانت فرستادى،اى معبود جهانيان‏ 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين جملۀ كوتاه و پر معنا مى‌فرمايد: «چه شكننده است خواب براى تصميم‌هايى كه (انسان) در روز مى‌گيرد»؛ (مَا أَنْقَضَ‌ النَّوْمَ‌ لِعَزَائِمِ‌ الْيَوْمِ‌). هدف امام عليه السلام از بيان اين سخن اين است كه نمى‌توان به تصميم‌ها و وعده‌هاى افراد زياد خوش‌بين بود زيرا بسيار مى‌شود كه تصميم‌هاى محكمى امروز مى‌گيرند ولى شب مى‌خوابند و صبح بيدار مى‌شوند و به‌كلى آن را رها مى‌سازند گويى نه تصميمى گرفته بودند نه وعده‌اى داده بودند. اين سخن، هم مى‌تواند اشاره به اين باشد كه زياد نبايد به قول و قرارهاى افراد اعتماد كرد و روى آن برنامه‌ريزى نمود و نتيجۀ آن را سريع الوصول پنداشت و هم اين كه اگر كسانى براثر عصبانيت يا عدم مطالعۀ كافى تصميم سوئى گرفتند نبايد زياد از آن وحشت كرد اى بسا خواب شبانه آن را برهم زند و فردا از آن خبرى نباشد. جمله‌اى كه بعد از آن در خطبۀ 241 آمده معنى اول را تقويت مى‌كند زيرا مى‌فرمايد: «و أمحى الظُّلَم بتَذاكيرِ الهِمَم؛ چه بسيار تاريكى‌هاى شبانه‌اى كه ياد همت‌هاى بلند را از خاطره‌ها محو كرده است». اين در واقع شبيه ضرب المثل معروفى است كه مى‌گويند: «كلامُ‌ اللّيلِ‌ يَمحوه النّهارُ؛ سخن شب را صبحگاهان محو مى‌كند». به هرحال اين موضوع هم يكى از نشانه‌هاى ناپايدارى دنياست 🔶 @Nahj_Et
🌴حضرت علی علیه‌السلام ✉️نامه هجدهم به عبدالله بن عباس روش برخورد با مردم بدان، که بصره امروز جایگاه شیطان، و کشتزار فتنه هاست، با مردم آن به نیکی رفتار کن، و گره وحشت زا از دلهای آنان بگشای، بدرفتاری تو را با قبیله (بنی تمیم) و خشونت با آنها را به من گزارش دادند، همانا (بنی تمیم) مردانی نیرومندند که هرگاه دلاوری از آنها غروب کرد، سلحشور دیگری جای آن درخشید، و در نبرد، در جاهلیت و اسلام، کسی از آنها پیشی نگرفت، و همانا آنها با ما پیوند خویشاوندی، و قرابت و نزدیکی دارند، که صله رحم و پیوند با آنان پاداش، و گسستن پیوند با آنان کیفر الهی دارد، پس مدارا کن ای ابوالعباس! امید است آنچه از دست و زبان تو از خوب یا بد، جاری می شود، خدا تو را بیامرزد، چرا که من و تو در اینگونه از رفتارها شریکیم. سعی کن تا خوش بینی من نسبت به شما استوار باشد، و نظرم دگرگون نشود، با درود. 🔶 @Nahj_Et
💠🔹در آغاز اين كلام نورانى مى‌خوانيم: «كسى در محضر امام عليه السلام به ديگرى با اين عبارت نوزادش را تبريك گفت: قدم اين نوزاد يكه‌سوار مبارك باد»؛ (وَ هَنَّأ بِحَضْرَتِهِ‌ رَجُلٌ‌ رَجُلاً بِغُلامٍ‌ وُلِدَ لَهُ‌ فَقالَ‌ لَهُ‌: لِيُهْنِئْكَ‌ الْفَارِسُ‌) . «امام عليه السلام فرمود: اين چنين مگو»؛ (فقال عليه السلام: لَا تَقُلْ‌ ذٰلِكَ‌) . ولى بگو: «شكرگزار بخشنده باش»؛ (وَ لكِنْ‌ قُلْ‌: شَكَرْتَ‌ الْوَاهِبَ‌) . سپس فرمود: «(اين سه تقاضا را از خدا براى او بكن و بگو:) اين مولود بر تو مبارك باد (اميدوارم) بزرگ شود و از نيكى‌هايش بهره‌مند گردى»؛ (وَ بُورِكَ‌ لَكَ‌ فِي الْمَوْهُوبِ‌، وَ بَلَغَ‌ أَشُدَّهُ‌، وَ رُزِقْتَ‌ بِرَّهُ‌) . بى‌شك فرزند، موهوبى الهى است و پيش از هرچيز بايد به فكر شكر واهب بود، نه اين‌كه آن را جداى از بركات الهى شمرد و به شجاعت آينده و يا غارتگرى او انديشيد و بعد از آن بايد دعا كرد كه خدا اين فرزند را از خطرات حفظ كند تا مسير تكامل را طى كند و به حدّ كمال برسد و مبدأ خيرات و بركات شود و نه‌تنها براى خودش بلكه خير و نيكى او به ديگران هم برسد و چه خوب است كه به هنگام تبريك گفتن براى مولود جديد به تمام اين نكته‌ها توجه شود 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
🌴حضرت علی علیه‌السلام ✉️نامه هجدهم به عبدالله بن عباس روش برخورد با مردم بدان، که بصره امروز ج
💠🔹شرحی بر نامه هجدهم نهج‌البلاغه از نامه هاى امام(علیه السلام) است که به عبدالله بن عباس در آن زمان که از طرف امام(علیه السلام) فرماندار بصره بود، نگاشته شد. مرحوم ابن میثم در مقدمه شرح این نامه مى نویسد که ابن عباس بعد از آنکه از طرف امیر مؤمنان على(علیه السلام) والى بصره شد نسبت به بنى تمیم راه خشونت را پیش گرفت; زیرا عداوت آنها را در روز جمل نسبت به امام و لشکر امام به خاطر داشت. آنها از پیروان طلحه و زبیر و عایشه در آن روز بودند و ابن عباس به آنها حمله کرد و آنان را دور راند و آنها را پیروان شتر و یاران عسکر (نام شتر عایشه عسکر بود ) و حزب شیطان مى نامید. این کار بر گروهى از شیعیان امام از بنى تمیم سخت آمد که از جمله آنها جاریة بن قدامه بود. او نامه اى خدمت امام(علیه السلام) نوشت و از ابن عباس شکایت کرد و همین امر سبب شد که امام(علیه السلام) نامه مورد بحث را براى ابن عباس بنویسد. در این نامه به چند امر اشاره مى کند. نخست اینکه بنى تمیم طایفه اى هستند که مردان شجاع بزرگى دارند و حتى در زمان جاهلیّت و پس از آن در عصر اسلام کسى در دلیرى بر آنان پیشى نمى گرفت. دیگر اینکه با ما خویشاوندى دارند و دستور صله رحم ایجاب مى کند ما با آنها نیکى کنیم. سرانجام امام(علیه السلام) به این نکته اشاره مى کند که آنچه از خیر و شر بر زبان و دست تو جارى شود نتیجه نیک و بد آن دامان مرا نیز مى گیرد، بنابراین نسبت به بنى تمیم خوش رفتار باش. 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به يكى از طرق تحصيل غنا اشاره كرده مى‌فرمايد: «با كسى كه ر
💠🔹همان‌گونه كه در بعضى از شروح نهج البلاغه آمده كه بعضى گفته‌اند: بخت به منزلۀ مردى نابينا و گنگ و كر است كه در برابر او مقدارى جواهرات و سنگ‌ريزه باشد و او با هر دو دستش بى‌حساب آنها را به سوى حاضران پرت كند، گروهى بى‌دليل جواهرات را به چنگ مى‌آورند و گروه ديگرى سنگ‌ريزه‌ها را. در حالى كه اين سخن صحيح به نظر نمى‌رسد. درست است گاهى پاره‌اى از تصادف‌ها سبب پيشرفت بعضى از اشخاص نالايق و عقب‌ماندگى برخى از افراد لايق مى‌شود؛ ولى اينها را بايد استثنايى دانست. اساس پيشرفت بر تلاش و كار و مديريت و نظم و تدبير است. ممكن است بعضى عوامل موفقيت و پيروزى اشخاص بر ما روشن نباشد ولى به يقين آنها كه موفقيت بيشترى در امور اقتصادى، فرهنگى، سياسى و نظامى و مانند آن را پيدا مى‌كنند داراى امتيازاتى هستند كه ديگران ندارند؛ خواه اين امتيازات براى ما روشن شده باشد يا نه و اين‌كه امام عليه السلام مى‌فرمايد: با كسانى كه روزى به سوى آنها روى آورده شريك شويد، ممكن است اشاره به همين عوامل موفقيت و بهره‌گرفتن از مديريت و لياقت‌هاى آنها باشد و به اين ترتيب مسئلۀ اقبال و شانس از جنبۀ خرافى بيرون مى‌آيد و به صورت مستدل و منطقى خودنمايى خواهد كرد 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكتۀ بسيار مهمى در مورد فراگيرى علوم اشاره كرده، مى‌فرمايد: «خداوند از افراد نادان پيمان نگرفته كه دنبال علم و دانش بروند، مگر اين كه قبل از آن از علما و دانشمندان پيمان گرفته كه به آن‌ها علم بياموزند»؛ (مَا أَخَذَ اللّٰهُ‌ عَلَى أَهْلِ‌ الْجَهْلِ‌ أَنْ‌ يَتَعَلَّمُوا حَتَّى أَخَذَ عَلَى أَهْلِ‌ الْعِلْمِ‌ أَنْ‌ يُعَلِّمُوا). در بسيارى از كشورها در دنياى امروز تحصيل علم در حد قابل ملاحظه‌اى اجبارى است و چنانچه فرزندى متولد شود و مثلاً به سن شش سالگى برسد و نام او براى فراگرفتن علم در هيچ مدرسه‌اى نوشته نشده باشد پدر و مادر او مورد مؤاخذه قرار خواهند گرفت. اين كار در دنياى ما كه توجه خاصى به علوم در آن مى‌شود چيز عجيبى نيست. مهم آن است كه حدود چهارده قرن پيش، اسلام نه تنها فراگيرى علم را فريضه شمرده بلكه بالاتر از آن، تعليم دادن را بر دانشمندان واجب كرده است و منطق عقل نيز همين را ايجاب مى‌كند. 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكتۀ بسيار مهمى در مورد فراگيرى علوم اشاره كرده، مى‌فرم
💠🔹چگونه ممكن است بر افراد نادان فراگرفتن علم واجب باشد اما بر دانشمندان تعليم دادن واجب نباشد؟ امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه اشاره به دو پيمان الهى مى‌كند: پيمانى كه در درجۀ اول است پيمانى است كه از دانشمندان گرفته كه علم خود را كتمان نكنند و در اختيار مردم بگذارند، و پيمانى كه از افراد جاهل گرفته كه به‌دنبال تحصيل علم بروند. و اگر اين دو پيمان در جامعۀ انسانى لباس عمل به خود بپوشد، جهل و نادانى ريشه‌كن خواهد شد. همان‌گونه كه در سند اين كلام حكيمانه اشاره شد، در احاديث اسلامى مطالب بسيارى در همين زمينه وارد شده است، ازجمله همان حديث امام صادق عليه السلام كه از جدش على عليه السلام نقل كرده و اين مطلب را به‌طور مشروح‌ترى بيان مى‌كند. مى‌فرمايد: «إِنَّ‌ اللَّهَ‌ لَمْ‌ يَأْخُذْ عَلَى الْجُهَّالِ‌ عَهْداً بِطَلَبِ‌ الْعِلْمِ‌ حَتَّى أَخَذَ عَلَى الْعُلَمَاءِ‌ عَهْداً بِبَذْلِ‌ الْعِلْمِ‌ لِلْجُهَّالِ‌ لِأَنَّ‌ الْعِلْمَ‌ كَانَ‌ قَبْلَ‌ الْجَهْلِ‌؛ خداوند از جاهلان پيمانى براى طلب علم نگرفت تا اين‌كه از عالمان پيمان بذل علم گرفت زيرا علم، قبل از جهل است (و تا عالمى كه علمش را در اختيار بگذارد وجود نداشته باشد مكلف ساختن جاهلان به تحصيل علم مفهومى ندارد)» 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار فصيحانه مدح بليغى دربارۀ انصار (يارانى كه اهل مدينه بودند و به پيغمبر صلى الله عليه و آله پيوستند) بيان كرده، مى‌فرمايد: «به خدا سوگند آن‌ها اسلام را همچون فرزندى در دامانشان پرورش دادند با دست‌هاى گشاده و پرسخاوت و زبان‌هاى گويا و فصيح، با اين‌كه نياز مادى به آن نداشتند»؛ (هُمْ‌ وَ اللّٰهِ‌ رَبَّوُا الإِسْلاَمَ‌ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ، مَعَ‌ غَنَائِهِمْ‌، بِأَيْدِيهِمُ‌ السِّبَاطِ، وَ أَلْسِنَتِهِمُ‌ السِّلاَطِ). «فِلْوْ» (بر وزن حلم) به معناى بچۀ اسب است. در بعضى از شروح نهج‌البلاغه اين واژه را تفسير به مُهر كرده‌اند كه آن هم به معناى بچۀ اسب است. «سِبَاطِ» (بر وزن صفات) جمع «سَبَط» (بر وزن سبد) به معناى شخص سخاوتمند است. «سِلاطِ» (بر وزن صفات) جمع «سليط» به معناى شخص فصيحى است كه منطق كوبنده‌اى دارد. در اين گفتار حكيمانه، امام عليه السلام، هم اشاره به نقش انصار در پيشرفت اسلام كرده و هم دو صفت برجستۀ آن‌ها را بيان نموده است. در قسمت اول، كار آن‌ها را تشبيه به پرورش فرزند مى‌كند و مى‌دانيم كه اسلام هنگامى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از مكه به مدينه هجرت كرد در واقع همچون نهال يا كودكى بود كه هنوز پرورش نيافته بود 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀 پیامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله: 🔸 «مَنْ كُنْتُ وَلِيَّهُ فَهَذَا وَلِيُّهُ؛ اَللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاَهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ.» 🔸 هرکس که من مولای اویم، پس این علی علیه‌السّلام ولی اوست؛ خدایا دوستدارش را دوست بدار و دشمنش را دشمن بدار. 📚 کمال الدین، ج 1، ص 234. 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به افراد بخيل و خسيس هشدار مى‌دهد و مى‌فرمايد: «هر انسانى در اموالش دو شريك دارد: وارثان و حوادث»؛ (لِكُلِّ‌ امْرِيءٍ‌ فِي مَالِهِ‌ شَرِيكَانِ‌: الْوَارِثُ‌، وَ الْحَوَادِثُ‌) . اشاره به اين‌كه افراد بخيل به چه مى‌انديشند؟ آيا تصور مى‌كنند اين اموال را با خود مى‌برند با اين‌كه از دو حال خارج نيست: يا به وسيلۀ حوادث و پيش‌آمدهاى روزگار ازقبيل ورشكست شدن در تجارت، ربوده شدن به‌وسيلۀ سارقان، سيل و آتش‌سوزى و امثال آن بر باد مى‌رود و يا در صورت مصون ماندن از حوادث به دست وارث مى‌رسد. وارثى كه غالباً دلش به حال صاحب مال نسوخته و آن را تملك مى‌كند و از آن براى منافع خود و عيش و لذت بهره مى‌گيرد؛ بى‌آن‌كه به فكر صاحب اصلى مال باشد. بسيار ديده‌ايم افرادى را كه اموالى از آن‌ها به ارث رسيده و در ميان آن ثلث يا موقوفاتى وجود دارد و وارثان اصرار دارند كه با بهانه‌هايى حتى ثلث را تملك كرده و وقف را به نوعى باطل كنند و عين موقوفه را به تملك خود درآورند! افراد بخيل اگر در اين امور درست بينديشند به اشتباه بزرگ خود پى مى‌برند. 🔶 @Nahj_Et
💠🔹🌴حضرت علی علیه‌السلام ✉️نامه نوزدهم به یکی از فرماندهان هشدار از بدرفتاری با مردم پس از نام خدا و درود. همانا دهقانان مرکز فرمانداریت، از خشونت و قساوت و تحقیر کردن مردم و سنگدلی تو شکایت کردند، من درباره آنها اندیشیدم، نه آنان را شایسته نزدیک شدن یافتم، زیرا که مشرکند. و نه سزاوار قساوت و سنگدلی و بدرفتاری هستند زیرا که با ما هم پیمانند، پس در رفتار با آنان، نرمی و درشتی را به هم آمیز. رفتاری توام با شدت و نرمش داشته باش، اعتدال و میانه روی را در نزدیک کردن یا دور نمودن، رعایت کن. 🔶 @Nahj_Et
💠فَلاَ تَحْمِلْ هَمَّ سَنَتِكَ عَلَى هَمِّ يَوْمِكَ! كَفَاكَ كُلُّ يَوْم عَلَى مَا فِيهِ 🔹 غم و اندوه تمام سال را بر همّ و غمّ امروزت اضافه مكن. غم هر روز براى آن روز كافى است» 🔶 @Nahj_Et
🔸اسلام مکتب جامع و همه جانبه 🔸 اسلام که بر چنین جهان‌‏بینی بنیاد شده است مکتبی است جامع و واقع‏گرا. در اسلام به همه جوانب نیازهای انسانی- اعم از دنیایی یا آخرتی، جسمی یا روحی، عقلی و فکری یا احساسی و عاطفی، فردی یا اجتماعی -توجه شده است. 📚 ، انسان و ایمان، ص63✨ 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه، به نكتۀ قابل ملاحظه‌اى مربوط به روابط اجتماعى اشاره مى‌كند و مى‌فرمايد: «داورى در حق افراد مورد اطمينان، با تكيه بر گمان، عدالت نيست»؛ (لَيْسَ‌ مِنَ‌ الْعَدْلِ‌ الْقَضَاءُ‌ عَلَى الثِّقَةِ‌ بِالظَّنِّ‌) . مى‌دانيم يكى از دستورات قرآنى و روايى اين است كه در حق مسلمانان سوء ظن نداشته باشيد. قرآن مجيد مى‌گويد: «يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ‌ آمَنُوا اِجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ‌ اَلظَّنِّ‌ إِنَّ‌ بَعْضَ‌ اَلظَّنِّ‌ إِثْمٌ‌» ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد از بسيارى از گمان‌ها بپرهيزيد، چرا كه بعضى از گمان‌ها گناه است». در حكمت 360 نيز بر اين معنا تأكيد شده است. آنجا كه امام عليه السلام مى‌فرمايد: «لَا تَظُنَّنَّ‌ بِكَلِمَةٍ‌ خَرَجَتْ‌ مِنْ‌ أَحَدٍ سُوءاً وَ أَنْتَ‌ تَجِدُ لَهَا فِي الْخَيْرِ مُحْتَمَلاً ؛ هر سخنى كه از دهان كسى خارج شد تا احتمال صحت در آن مى‌دهى حمل بر فساد مكن». دليل آن هم روشن است، زيرا سوء ظن پايه‌هاى اعتمادِ عمومى را كه سرچشمۀ همكارى است متزلزل مى‌سازد. حال اگر آن شخصى كه انسان به او سوء ظن پيدا مى‌كند كسى باشد كه سوابق حسنۀ او بر ما روشن است و در يك كلمه به تعبير امام عليه السلام، «ثقه» محسوب شود به يقين قضاوت دربارۀ چنين شخصى با ظن و گمانِ‌ بدون دليل، عادلانه نيست 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹🌴حضرت علی علیه‌السلام ✉️نامه نوزدهم به یکی از فرماندهان هشدار از بدرفتاری با مردم پس از نام
💠🔹شرحی بر نامه نوزدهم نهج‌البلاغه از نامه هاى امام(علیه السلام) است که به بعضى از فرماندهانش نگاشته است. مخاطب این نامه آن گونه که از تاریخ یعقوبى و تاریخ بلاذرى استفاده مى شود عمر بن ابوسلمه (مسلمه) ارحبى است که به گفته بعضى حاکم بر فارس و بحرین بود که نسبت به بعضى از گروه هایى که تحت حاکمیّت او قرار داشتند و از طایفه مجوس بودند، خشونت به کار برده بود و آنها شکایت نامه اى خدمت امام علیه السلام فرستادند. امام ناراحت شد و نامه مورد بحث را براى او مرقوم داشت و او را دعوت به رعایت اعتدال و ترک خشونت فرمود. جالب اینکه توصیه امام(علیه السلام) در این نامه درباره غیر مسلمین است، آنهایى که به عنوان «اهل ذمّه» در داخل کشور اسلام زندگى مسالمت آمیز داشتند و باید مورد رأفت و محبّت اسلامى قرار گیرند و جان و مال و عرض آنها محفوظ باشد، امام هیچ گونه خشونت را در حقّ آنها نمى پذیرد. ولى از آنجا که نزدیکى بیش از حدّ به آنها ممکن بود سبب مشکلات دیگرى شود امام(علیه السلام) دستور رعایت اعتدال را به این فرماندار مى دهد. 🔶 @Nahj_Et