🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
🌺🌿 ✅هر روز یک آیه همراه با تفسیر 🔽 ✨سوره بقره_آیةالکرسی(آیه ۲۵۵) ... ادامه پست قبل
🌺🌿
✅هر روز یک آیه همراه با تفسیر 🔽
✨سوره بقره آیه ۲۵۵(آیة الکرسی)
✨بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم✨
...ادامه پست قبل
به همين دليل افرادى از شفاعت شدن محرومند؛ «فما تنفعهم شفاعة الشافعين» [707] چنانكه نور، حرارت، آب و خاك، دانه اى را رشد مى دهند كه قابليّت رشد داشته باشد. حساب شفاعت از حساب پارتى بازى و توصيه هاى بى دليل دنيوى در جوامع فاسد، جدا است. شفاعت، براى جلوگيرى از يأس و نااميدى و ايجاد پيوند مردم با اولياى خداست. شفاعت، پاداشى است كه خداوند به اولياى
خود مى دهد و بهره گيرى از آن در روز قيامت، تجسّمى از بهره گيرى انسان، از نورِ علم و هدايت انبيا و اوليا در دنياست.
شفاعت كننده، قدرت مستقلى در برابر قدرت خداوند نيست، بلكه پرتوى از اوست ومقام شفاعت مخصوص كسانى است كه او بخواهد. لذا نبايد بت پرستان با شعار؛ «هؤلاء شفعائنا» [708] خيال كنند كه بهره مند از شفاعت خواهند شد.
يادآورى اين نكته لازم است كه عبادت غير خداوند شرك است، ولى دعوت و خواندن غير خدا، همه جا شرك نيست. جملات: «يدعوك» [709] ، «يدعوكم» [710] ، «يدعون» [711] ، «ندع» [712] و «دعاء الرسول» [713] كه در قرآن آمده است، هيچ يك با شرك ربطى ندارد. لكن هر دعوتى ارزشمند نيست، بيمار اگر پزشك را صدا زند، حقّ است و اگر فالگير را صدا زند باطل است.
«يعلم ما بين ايديهم و ما خلفهم»
خداوند همه ى واقعيّات را مى داند و شفاعت نزد پروردگار، تلاش براى اثبات بى گناهى شخصى نيست، بلكه شفاعت، تلاش براى نجات و عفو است. آگاهى خدا بايد موجب شود كه اندكى انسان حيا كند، او از درون سينه ها خبر دارد و از رازهاى پنهانى و آشكار با خبر است، از درون رحم مادران خبر دارد كه نوزاد پسر است يا دختر. علم روز قيامت و اندازه هر چيزى را مى داند. [714] در حالى كه علم ما انسان ها محدود است. ما صدا را تا حدّى مى شنويم، ديدنى ها را تا حدودى مى بينيم، اسرار را نمى دانيم، مگر آن قسمتى را كه خداوند اراده كند و اجازه دهد.
«وسع كرسيّه السّموات والارض ولايؤده حفظهما و هوالعلى العظيم»
در روايتى از امام صادق عليه السلام آمده است: مراد از «عرش»، علومى از خداوند است كه انبيا و رسل را به آنها آگاه كرده است [715] ولى «كرسى»، علومى هستند كه آنها را هيچ كس نمى داند. [716]
برخى «كرسى» را كنايه از قدرت و حكومت خدا مى دانند كه آسمان ها و زمين را در برگرفته است. با آنكه جهان بس وسيع است و زمين نسبت به آن همچون حلقه انگشترى در بيابان، ولى با همه اينها حفظ و نگهدارى آنها براى خداوند سنگين نيست. آية الكرسى به مردم مى فهماند كه خداوند نه تنها مالكِ عالَم و عالِم به تمام مملوك هاى خود است، بلكه سراسر هستى با همه ى مخلوقاتش، تحت سلطه و قدرت اوست. [717] و مردم قدرت نامحدود خالق را با قدرت مخلوق مقايسه نكنند. زيرا خستگى، از عوارض ماده است، امّا توانايى خداوند عين ذات اوست. «ان ربّك هو القوى العزيز» [718] على عليه السلام مى فرمايد: خداوند را، نه گذشت زمان پير و فرسوده مى كند و نه خود دگرگون گشته و تغيير مى يابد. [719]
آرى، توجّه به قدرت نامحدود خداوند، در روح مؤمن آرامش ايجاد مى كند و مؤمن با آن خويشتن را در مصونيّت و امان مى يابد.
هر يك از صفات خدا: قَيّوم، حَىّ، عليم، قَدير و عظيم، نقش سازنده اى در تربيت انسان دارد. زيرا بهترين مكتب آن است كه به پيروان خود اميد و عشق بدهد، سرنوشت و آينده آنان را روشن كند و پيروانش نيز بدانند كه هر لحظه زير نظر هستند، لغزشهايشان قابل عفو است و حاكم آنان مهربان است.
خلاصه آنكه خدايى سزاوار پرستش است كه زنده و پابر جا و نستوه باشد، گرفتار ضعف و خستگى و دچار خواب و چرت نگردد، احدى بدون اراده او قدرت انجام كارى را نداشته باشد. همه چيز را بداند و بر همه چيز احاطه و تسلّط داشته باشد. اين چنين خدايى مى تواند معبود و محبوب باشد و به چنين خدايى مى توان توكّل كرد و عشق ورزيد و به او اميدوار بود. خدايى كه قرآن اينگونه معرفى مى كند، با خداى انجيل و تورات تحريف شده قابل مقايسه نيست. آن كسانى كه در بن بست هاى تنگ و تاريك نظام مادّى جهان گرفتار شده اند، چگونه مى انديشند؟ «الحمدللّه الّذى هدانا لهذا و ما كنّا لنهتدى لولا ان هدانا اللّه»
⬇️
----------------------------------------↕️
678) تفسير روح المعانى، ج 3، ص 10 و تفسير الميزان، ج 2، ص 354 .
679) تفسير نمونه، ج 2، ص 191 ؛ الميزان، ج 2، ص 355 .
680) صافات، 35 .
681) بقره، 163 .
682) انبياء، 87 .
683) نحل، 2 .
684) فرقان، 43.
685) حج، 73.
686) حج، 31.
687) كنزالعمّال، ح 35541.
688) ثواب الاعمال، ص 20 .
689) بحار، ج 93، ص 196.
690) بحار، ج 3، ص 7.
691) سيره ى حلبى، ج 1، ص 387 .
692) سيره حلبى، ج 3، ص 272.
693) نهج البلاغه، نامه ى 31 .
694) فرقان، 58 .
695) مفردات راغب.
696) نهج البلاغه، خطبه 108.
697) روح البيان، ج 1، ص 400.
698) بحار، ج 59، ص 185.
699) چون در طبع انسان، ابتدا حالت رِخوت و چُرت پيدا مى شود، سپس خواب مى آيد، قرآن هم كلمه ى »سِنَة« را مقدّم بر »نَوم« بكار برده است.
700) اعراف، 194.
701) قيامت، 36.
702)
تتمة المنتهى، ص 329 .
703) بحار، ج 1، ص 225.
704) لقمان، 25.
705) يونس، 18.
706) امام صادق عليه السلام فرمودند: »نحن الشافعون« ما هستيم آنهايى كه اذن شفاعت دارند. تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 258.
707) مدّثر، 48.
708) يونس، 18.
709) قصص، 25.
710) آل عمران، 153.
711) آل عمران، 104.
712) آل عمران، 61.
713) نور، 63.
714) يعلم ما يلج فى الارض و ما يخرج منها و ما ينزل من السّماء« سبأ، 2. »ان تخفوا ما فى صدوركم او تبدوه يعلمه اللّه« آل عمران، 29. ؛ »وعنده مفاتح الغيب« انعام، 59. ؛ »يعلم السّر واخفى« طه، 7.؛ »انّه عليم بذات الصدور« هود، 5. ؛ »يعلم خائنة الاعين و ما تخفى الصدور« غافر، 19.
715) تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 259.
716) تفسير برهان، ج 1، ص 240.
717) بل له ما فى السموات و الارض كلّ له قانتون« بقره، 116. و »ان يشأ يذهبكم و يأت بخلق جديد« ابراهيم، 19.
718) هود، 66.
719) نهج البلاغه، خطبه ى 228.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع: تفسیر نور
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
🌷🌷 📚نهج البلاغه/خطبه ۱۷۶ ✅فراز ۲ 🌿 ✨ويژگيهاي قرآن آگاه باشيد! همانا اين قرآن پنددهنده اي است كه
🌷🌷
📚نهج البلاغه/ خطبه ۱۷۶ /فراز ۳
✨تشويق به اعمال نيكو
عمل صالح! عمل صالح! سپس آينده نگري! آينده نگري! و استقامت! استقامت! آنگاه، بردباري! بردباري! و پرهيزكاري! پرهيزكاري! براي هر كدام از شما عاقبت و پايان مهلتي تعيين شده، با نيكوكاري بدانجا برسيد، و همانا پرچم هدايتي براي شما برافراشتند، با آن هدايت شويد، و براي اسلام نيز هدف و نتيجه اي است به آن دسترسي پيدا كنيد، و با انجام واجبات، حقوق الهي را ادا كنيد، كه وظائف شما را آشكارا بيان كرده و من گواه اعمال شما بوده و در روز قيامت از شما دفاع مي كنم و به سود شما گواهي مي دهم.
آگاه باشيد! آنچه از پيش مقررشده بود، به وقوع پيوست، و خواسته هاي گذشته الهي انجام شد، و همانا من با تكيه به وعده هاي الهي و براهين روشن او سخن مي گويم كه فرمود: (كساني كه گفتند پروردگار ما خداست، سپس استقامت ورزيدند، فرشتگان بر آنها فرود مي آيند و مي گويند، نترسيد و محزون نباشيد كه بشارت باد بر شما بهشتي كه به شما وعده داده اند.) و همانا شما گفتيد: كه پروردگار ما خداست، پس در عمل به دستورات قرآن خدا، و در ادامه راهي كه فرمان داد، و بر روش درست پرستش بندگان او، استقامت داشته باشيد. و پايدار مانيد، و از دستورات خدا سرپيچي نكنيد، و در آن بدعتگذار مباشيد، و از آن منحرف نگرديد، زيرا خارج شوندگان از دستورات الهي در روز قيامت از رحمت خدا دورند.
ادامه دارد...
✨
🌹 #کانال_نهج_البلاغه✨
eitaa.com/joinchat/1166016514C0ae408af6b
✨✨
📕نهج البلاغه/حکمت ۲۳۱
💫تعریف عدل و احسان(اخلاقی،اقتصادی)
🔹وَ قَالَ ( عليه السلام ) : فِي قَوْلِهِ تَعَالَي إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ وَ الْإِحْسَانُ التَّفَضُّلُ
🌷و درود خدا بر او فرمود: (در تفسير آيه ۹۰ سوره نحل: خدا به عدل و احسان فرمان مي دهد) فرمود: عدل، همان انصاف است، و احسان، همان بخشش
@Nahjolbalaghe1
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
✨✨ 📕نهج البلاغه/حکمت ۲۳۱ 💫تعریف عدل و احسان(اخلاقی،اقتصادی) 🔹وَ قَالَ ( عليه السلام ) : فِي قَوْلِ
🌸🌸🌸
🌿شرح و تفسير حکمت ۲۳۱
تفاوت ميان عدالت و احسان
امام(عليه السلام) در اين گفتار پربارش به تفسير آيه 90 سوره «نحل»: (إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالاِْحْسانِ)اشاره كرده مى فرمايد: «عدالت همان رعايت انصاف (و پرداختن حق مردم) و احسان به معناى نيكى بيشتر (از حد انصاف) است»; (فِي قَوْلِهِ تَعَالَى: (إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالاِْحْسانِ) الْعَدْلُ الاِْنْصَافُ، وَالاِْحْسَانُ التَّفَضُّلُ). خداوند در اين آيه شريفه به سه چيز امر و از سه چيز نهى كرده است، مى فرمايد: «خداوند به عدل و احسان و كمك به خويشاوندان فرمان و از فحشا و منكر و ستم نهى مى كند» و در پايان آيه مى افزايد: «خداوند به شما اندرز مى دهد تا متذكر شويد»; (إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِى الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْىِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ). اين آيه دربرگيرنده يكى از جامع ترين برنامه هاى اجتماعى بشر است كه هر گاه جامه عمل به خود بپوشد، امنيت و آرامش بر او حكمفرما مى شود. در اين كه ميان عدل و احسان چه تفاوتى است مفسران احتمالات فراوانى ذكر كرده بعضى گفته اند: عدل اداى واجبات و احسان انجام مستحبات است برخى ديگر عدل را توحيد و احسان را اداى واجبات مى دانند و عدّه اى عدالت را به معناى هماهنگى ظاهر و باطن و احسان را به معناى برترى باطن نسبت به ظاهر دانسته اند. اين تفسير نيز از سوى گروهى عنوان شده كه عدالت مربوط به جنبه هاى عملى و احسان مربوط به جنبه هاى گفتارى است. ولى از همه اين تفسيرها بهتر همان است كه در كلام امام(عليه السلام) آمده كه عدل را به معناى انصاف تفسير فرموده، زيرا رعايت انصاف آن است كه حق كسى را به او بپردازند (و به نظر مى رسد كه اين واژه از ماده «نصف» گرفته شده زيرا هرگاه انسان در حقوق مشترك آن را تنصيف كند رعايت عدالت را به طور كامل كرده است). سپس اين واژه به معناى هرگونه عدالت آمده است. «احسان» همان گونه كه از مفهوم آن استفاده مى شود، نيكى كردن به ديگران است و اين نيكى همان تفضل است كه امام(عليه السلام) در كلام بالا فرموده است. بدون شك برقرار شدن نظم جامعه انسانى بدون عدل و انصاف و احسان و تفضل امكان پذير نيست، زيرا ترك عدالت و انصاف سبب خشم كسانى مى شود كه حقوقشان پايمال شده و طبعا برمى خيزند و نظم جامعه را به هم مى ريزند و اى بسا منجر به خون ريزى هاى وسيعى گردد. در مورد «احسان» بسيار مى شود كه تنها با استفاده از اصل عدالت و انصاف مشكلات جامعه حل نمى گردد; مثلاً سيل عظيمى آمده و خانه هاى فراوانى را ويران كرده و يا زلزله شديدى رخ داده و منجر به ويرانى هاى وسيعى شده است در اينجا نمى توان تنها با استفاده از حقوق واجب و حتى ماليات هاى معمولى مشكلات را حل كرد. اينجاست كه اصل احسان و تفضل بايد به ميدان آيد و نيكوكاران دامن همت به كمر بزنند، ويرانى ها را آباد و ضايعات را جبران و مشكلات ناشى از حوادث را حل كنند. گاه در يك خانواده نيز مشكلاتى به وجود مى آيد مثلاً شوهر در حادثه اى از دنيا مى رود و اطفال صغير او باقى مى مانند. اينجاست كه بايد افراد فاميل صرف نظر از اصل عدالت به سراغ احسان و تفضل بروند و ايتام را تحت حمايت خود قرار دهند و مشكلات آن خانواده را حل كنند; خواه يك نفر اقدام به اين كار كند يا همه فاميل دست به دست هم دهند. در معانى الاخبار كه اين حديث را قبل از سيد رضى نقل كرده مى خوانيم: اميرمؤمنان بر اصحاب وارد شد در حالى كه آنها درباره مروت بحث مى كردند فرمود: چرا در اين باره به سراغ قرآن نمى رويد: عرض كردند: كجاى قرآن درباره مروت بحث كرده؟ فرمود: اين آيه شريفه كه مى فرمايد: (إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالاِْحْسانِ)عدل همان انصاف است و احسان همان تفضل. در حديثى كه مرحوم طبرسى آن را در مجمع البيان ذيل آيه مورد بحث نقل كرده مى خوانيم: «عثمان بن مظعون» كه از صحابه معروف پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) است مى گويد: من در آغاز اسلام را به طور ظاهرى پذيرفته بودم نه با قلب و جان و اين وضع ادامه داشت تا آنكه روزى خدمت آن حضرت بودم ديدم در فكر فرو رفته ناگهان چشم خود را به طرف آسمان دوخت گويا پيامى را دريافت مى دارد. وقتى كه به حال عادى برگشت از ماجرا پرسيدم فرمود: هنگامى كه با تو سخن مى گفتم ناگهان جبرئيل را مشاهده كردم كه اين آيه را براى من آورد: (إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالاِْحْسانِ…) عثمان مى گويد چنان محتواى آيه در قلب من اثر گذاشت كه اسلام همان لحظه در جان و روح من جاى گرفت.
/چهارده خورشید
✨
🌹 #کانال_نهج_البلاغه✨
eitaa.com/joinchat/1166016514C0ae408af6b
🌸🌿
✍عبيد بن زراره مےگويد:
از امام صادق علیه السلام پرسيدم:
✅گناهان ڪبيره ڪدام اند؟
آن حضرت فرمودند:
گناهان ڪبيره در نوشتار
علے بن ابی طالب (ع) هفت چيز است:
1》 ڪفر به خداوند،
2》 ڪشتن انسان،
3》 عاق پدر و مادر شدטּ،
4》 ربا گرفتن،
5》 خوردטּ مال يتيم به ناحق،
6》 فرار از جهاد
7》 و تعرب بعد از هجرت
عبيد میگويد : از امام پرسيدم:
گناه يك درهم از مال يتيم خوردن بزرگتر
است يا ترک نماز؟حضرت فرمودند:ترڪ نماز
عرض ڪردم: شما ترڪ نماز را
از گناهاטּ ڪبيره به حساب نياورديد!!!
حضرت فرمودند:
اولين گناه ڪبيره چه بود؟
عرض ڪردم : ڪفر به خداوند فرمودند:
شڪے نيست ڪه تارڪ نماز ڪافراست.
📚وسائلالشيعه_ج۱۱_ص۲۵۴
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
🌺🌺