✨✨
📕نهج البلاغه/حکمت ۲۳۱
💫تعریف عدل و احسان(اخلاقی،اقتصادی)
🔹وَ قَالَ ( عليه السلام ) : فِي قَوْلِهِ تَعَالَي إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ وَ الْإِحْسَانُ التَّفَضُّلُ
🌷و درود خدا بر او فرمود: (در تفسير آيه ۹۰ سوره نحل: خدا به عدل و احسان فرمان مي دهد) فرمود: عدل، همان انصاف است، و احسان، همان بخشش
@Nahjolbalaghe1
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
✨✨ 📕نهج البلاغه/حکمت ۲۳۱ 💫تعریف عدل و احسان(اخلاقی،اقتصادی) 🔹وَ قَالَ ( عليه السلام ) : فِي قَوْلِ
🌸🌸🌸
🌿شرح و تفسير حکمت ۲۳۱
تفاوت ميان عدالت و احسان
امام(عليه السلام) در اين گفتار پربارش به تفسير آيه 90 سوره «نحل»: (إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالاِْحْسانِ)اشاره كرده مى فرمايد: «عدالت همان رعايت انصاف (و پرداختن حق مردم) و احسان به معناى نيكى بيشتر (از حد انصاف) است»; (فِي قَوْلِهِ تَعَالَى: (إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالاِْحْسانِ) الْعَدْلُ الاِْنْصَافُ، وَالاِْحْسَانُ التَّفَضُّلُ). خداوند در اين آيه شريفه به سه چيز امر و از سه چيز نهى كرده است، مى فرمايد: «خداوند به عدل و احسان و كمك به خويشاوندان فرمان و از فحشا و منكر و ستم نهى مى كند» و در پايان آيه مى افزايد: «خداوند به شما اندرز مى دهد تا متذكر شويد»; (إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِى الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْىِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ). اين آيه دربرگيرنده يكى از جامع ترين برنامه هاى اجتماعى بشر است كه هر گاه جامه عمل به خود بپوشد، امنيت و آرامش بر او حكمفرما مى شود. در اين كه ميان عدل و احسان چه تفاوتى است مفسران احتمالات فراوانى ذكر كرده بعضى گفته اند: عدل اداى واجبات و احسان انجام مستحبات است برخى ديگر عدل را توحيد و احسان را اداى واجبات مى دانند و عدّه اى عدالت را به معناى هماهنگى ظاهر و باطن و احسان را به معناى برترى باطن نسبت به ظاهر دانسته اند. اين تفسير نيز از سوى گروهى عنوان شده كه عدالت مربوط به جنبه هاى عملى و احسان مربوط به جنبه هاى گفتارى است. ولى از همه اين تفسيرها بهتر همان است كه در كلام امام(عليه السلام) آمده كه عدل را به معناى انصاف تفسير فرموده، زيرا رعايت انصاف آن است كه حق كسى را به او بپردازند (و به نظر مى رسد كه اين واژه از ماده «نصف» گرفته شده زيرا هرگاه انسان در حقوق مشترك آن را تنصيف كند رعايت عدالت را به طور كامل كرده است). سپس اين واژه به معناى هرگونه عدالت آمده است. «احسان» همان گونه كه از مفهوم آن استفاده مى شود، نيكى كردن به ديگران است و اين نيكى همان تفضل است كه امام(عليه السلام) در كلام بالا فرموده است. بدون شك برقرار شدن نظم جامعه انسانى بدون عدل و انصاف و احسان و تفضل امكان پذير نيست، زيرا ترك عدالت و انصاف سبب خشم كسانى مى شود كه حقوقشان پايمال شده و طبعا برمى خيزند و نظم جامعه را به هم مى ريزند و اى بسا منجر به خون ريزى هاى وسيعى گردد. در مورد «احسان» بسيار مى شود كه تنها با استفاده از اصل عدالت و انصاف مشكلات جامعه حل نمى گردد; مثلاً سيل عظيمى آمده و خانه هاى فراوانى را ويران كرده و يا زلزله شديدى رخ داده و منجر به ويرانى هاى وسيعى شده است در اينجا نمى توان تنها با استفاده از حقوق واجب و حتى ماليات هاى معمولى مشكلات را حل كرد. اينجاست كه اصل احسان و تفضل بايد به ميدان آيد و نيكوكاران دامن همت به كمر بزنند، ويرانى ها را آباد و ضايعات را جبران و مشكلات ناشى از حوادث را حل كنند. گاه در يك خانواده نيز مشكلاتى به وجود مى آيد مثلاً شوهر در حادثه اى از دنيا مى رود و اطفال صغير او باقى مى مانند. اينجاست كه بايد افراد فاميل صرف نظر از اصل عدالت به سراغ احسان و تفضل بروند و ايتام را تحت حمايت خود قرار دهند و مشكلات آن خانواده را حل كنند; خواه يك نفر اقدام به اين كار كند يا همه فاميل دست به دست هم دهند. در معانى الاخبار كه اين حديث را قبل از سيد رضى نقل كرده مى خوانيم: اميرمؤمنان بر اصحاب وارد شد در حالى كه آنها درباره مروت بحث مى كردند فرمود: چرا در اين باره به سراغ قرآن نمى رويد: عرض كردند: كجاى قرآن درباره مروت بحث كرده؟ فرمود: اين آيه شريفه كه مى فرمايد: (إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالاِْحْسانِ)عدل همان انصاف است و احسان همان تفضل. در حديثى كه مرحوم طبرسى آن را در مجمع البيان ذيل آيه مورد بحث نقل كرده مى خوانيم: «عثمان بن مظعون» كه از صحابه معروف پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) است مى گويد: من در آغاز اسلام را به طور ظاهرى پذيرفته بودم نه با قلب و جان و اين وضع ادامه داشت تا آنكه روزى خدمت آن حضرت بودم ديدم در فكر فرو رفته ناگهان چشم خود را به طرف آسمان دوخت گويا پيامى را دريافت مى دارد. وقتى كه به حال عادى برگشت از ماجرا پرسيدم فرمود: هنگامى كه با تو سخن مى گفتم ناگهان جبرئيل را مشاهده كردم كه اين آيه را براى من آورد: (إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالاِْحْسانِ…) عثمان مى گويد چنان محتواى آيه در قلب من اثر گذاشت كه اسلام همان لحظه در جان و روح من جاى گرفت.
/چهارده خورشید
✨
🌹 #کانال_نهج_البلاغه✨
eitaa.com/joinchat/1166016514C0ae408af6b
🌸🌿
✍عبيد بن زراره مےگويد:
از امام صادق علیه السلام پرسيدم:
✅گناهان ڪبيره ڪدام اند؟
آن حضرت فرمودند:
گناهان ڪبيره در نوشتار
علے بن ابی طالب (ع) هفت چيز است:
1》 ڪفر به خداوند،
2》 ڪشتن انسان،
3》 عاق پدر و مادر شدטּ،
4》 ربا گرفتن،
5》 خوردטּ مال يتيم به ناحق،
6》 فرار از جهاد
7》 و تعرب بعد از هجرت
عبيد میگويد : از امام پرسيدم:
گناه يك درهم از مال يتيم خوردن بزرگتر
است يا ترک نماز؟حضرت فرمودند:ترڪ نماز
عرض ڪردم: شما ترڪ نماز را
از گناهاטּ ڪبيره به حساب نياورديد!!!
حضرت فرمودند:
اولين گناه ڪبيره چه بود؟
عرض ڪردم : ڪفر به خداوند فرمودند:
شڪے نيست ڪه تارڪ نماز ڪافراست.
📚وسائلالشيعه_ج۱۱_ص۲۵۴
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
🌺🌺
🌺🌿
✅هر روز یک آیه همراه با تفسیر 🔽
✨سوره بقره
✨بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم✨
✨لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَيَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (256)
در (پذيرش) دين، اكراهى نيست. همانا راه رشد از گمراهى روشن شده است، پس هر كه به طاغوت كافر شود و به خداوند ايمان آورد، قطعاً به دستگيره محكمى دست يافته، كه گسستنى براى آن نيست. وخداوند شنواى دانا است.
🌿نکته:
ايمان قلبى با اجبار حاصل نمى شود، بلكه با برهان، اخلاق و موعظه مى توان در دلها نفوذ كرد، ولى اين به آن معنا نيست كه هر كس در عمل بتواند هر منكرى را انجام دهد و بگويد من آزادم و كسى حقّ ندارد مرا از راهى كه انتخاب كرده ام بازدارد. قوانين جزايى اسلام همچون تعزيرات، حدود، ديات و قصاص و واجباتى همچون نهى از منكر و جهاد، نشانه آن است كه حتّى اگر كسى قلباً اعتقادى ندارد، ولى حقّ ندارد براى جامعه يك فرد موذى باشد.
اسلامى كه به كفّار مى گويد: «هاتوا برهانكم ان كنتم صادقين» [721] اگر در ادّعاى خود صادقيد، برهان و دليل ارائه كنيد. چگونه ممكن است مردم را در پذيرش اسلام، اجبار نمايد؟
جهاد در اسلام يا براى مبارزه با طاغوت ها و شكستن نظام هاى جبّارى است كه اجازه تفكّر را به ملّت ها نمى دهند و يا براى محو شرك و خرافه پرستى است كه در حقيقت يك بيمارى است و سكوت در برابر آن، ظلم به انسانيّت است.
مطابق روايات، يكى از مصاديق تمسك به «عروة الوثقى» و ريسمان محكم الهى، اتصال با اولياى خدا و اهل بيت عليهم السلام است.
رسول اكرم صلى الله عليه وآله به حضرت على عليه السلام فرمودند: «انت العروة الوثقى». [722]
-----
721) بقره، 111.
722) تفسير برهان، ج 1، ص 141 .
📜پیام:
- دينى كه برهان و منطق دارد، نيازى به اكراه و اجبار ندارد. «لااكراه فى الدين»
- تأثير زور در اعمال و حركات است، نه در افكار و عقايد. «لااكراه فى الدين»
- راه حقّ از باطل جدا شده، تا حجّت بر مردم تمام باشد. روشن شدن راه حقّ، با عقل، وحى ومعجزات است. «قد تبيّن الرشد من الغى» اسلام دين رشد است.
- دين، مايه ى رشد انسانيّت است. «قد تبيّن الرشد من الغى»
- اسلام با استكبار سازش ندارد. «يكفر بالطاغوت»
- تا طاغوت ها محو نشوند، توحيد جلوه نمى كند. اوّل كفر به طاغوت، بعد ايمان به خدا. «فمن يكفر بالطاغوت ويؤمن باللّه»
- كفر به طاغوت و ايمان به خدا بايد دائمى باشد. «يكفر، يؤمن» فعل مضارع نشانه ى تداوم است.
- محكم بودن ريسمان الهى كافى نيست، محكم گرفتن هم شرط است. «فقد استمسك بالعروة...»
- تكيه به طاغوت ها و هر آنچه غير خدايى است، گسستنى و از بين رفتنى است. تنها رشته اى كه گسسته نمى گردد، ايمان به خداست. «لا انفصام لها»
- ايمان به خدا و رابطه با اولياى خدا ابدى است. «لاانفصام لها» ولى طاغوت ها در قيامت از پيروان خود تبّرى خواهند جست.
- ايمان به خدا و كفر به طاغوت بايد واقعى باشد، نه منافقانه. زيرا خداوند مى داند ومى شنود. «واللّه سميع عليم»
منبع: تفسیرنور
✨ اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن✨
✨اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم✨
🌿🌺
@Nahjolbalaghe1