eitaa logo
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
246 دنبال‌کننده
406 عکس
41 ویدیو
10 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
. 📕نهج البلاغه/ حکمت ۳۰۴ ✅ضرورت پاسخ دادن به درخواستها (اخلاقی،اقتصادی) 🔹 وَ قَالَ ( عليه السلام
🌺🌿 ✅شرح و تفسیر حکمت ۳۰۴ امام علیه السلام در اين گفتار حكيمانه براى تشويق همگان به كمك كردن به نيازمندان مى فرمايد: «مستمند و مسكين فرستاده خداست، كسى كه از كمك كردن به او دريغ داشته باشد از خدا دريغ داشته و آنكس كه به او عطا كند به خداوند عطا كرده است»؛ (إِنَّ الْمِسْكِينَ رَسُولُ اللّهِ، فَمَنْ مَنَعَهُ فَقَدْ مَنَعَ اللّه، وَمَنْ أَعْطَاهُ فَقَدْ أَعْطَى اللّهَ). اين تعبير نهايت لطف خدا را به كسانى نشان مى دهد كه به نيازمندان كمك مى كنند و در ضمن، اين پيام را به ما مى دهد كه مسكين و مستمند را خوار نشمريم و كمترين اهانتى به او روا مداريم و اگر كمكى مى كنيم خالى از هرگونه منت و آزار و اهانت باشد، زيرا او فرستاده خداست و كسى كه به رسول وفرستاده ديگرى اهانت كند درواقع به خود آن شخص اهانت كرده و كسى كه رسول ديگرى را احترام و اكرام كند فرستنده رسول را اكرام و احترام كرده است. قرآن مجيد نيز تعبيرى متفاوت ولى در همين راستا دارد. درباره كمك به نيازمندان مى فرمايد: «(مَّنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللهَ قَرْضآ حَسَنآ فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافآ كَثِيرَةً)؛ كيست كه به خدا قرض الحسنه دهد (و از اموالى كه خدا به او بخشيده، انفاق كند،) تا آن را براى او، چندين برابر كند؟». در آيه 11 سوره «حديد» نيز خداوند پس از آنكه در آيات پيشين، از اهميت انفاق به نيازمندان سخن مىگويد همين تعبير را فرموده است: «(مَنْ ذَا الَّذِى يُقْرِضُ اللهَ قَرْضآ حَسَنآ فَيُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ)؛ كيست كه به خدا وام نيكو دهد (و از اموالى كه به او ارزانى داشته انفاق كند) تا خدا آن را براى او چندين برابر كند؟ و براى او پاداش پرارزشى است!». در چندين آيه ديگر از قرآن مجيد نيز همين معنا با الفاظ ديگرى بيان شده وانفاق در راه خدا را به عنوان وام دادن به پروردگار شمرده است كه اين نهايت لطف او به بندگان است. با اينكه مالك حقيقى تمام عالم هستى خداست و از همگان و همه چيز بىنياز است و هرچه ما داريم از او داريم، با اين حال انفاق در راه خدا را قرض به خداوند تعبير كرده است. حتى در بعضى از آيات آمده است كه خداوند در برابر اين كار از بندهاش تشكر مى كند، (وَاللهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ). همانگونه كه در خطبه 183 نيز در كلام امام گذشت كه مىفرمايد : «وَاسْتَقْرَضَكُمْ وَلَهُ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالاَْرْضِ وَهُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ وَإِنَّمَا أَرَادُ أَنْ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلا؛ از شما درخواست قرض كرده در حالى كه گنجهاى آسمانها و زمين به او تعلق دارد و بى نياز و شايسته ستايش است. او خواسته است شما را بيازمايد كه كدام يك نيكوكارتريد». جالب اينكه در روايات اسلامى تعبيرات سه گانه اى آمده است كه هر يك از ديگرى پرمعناتر است. در يكجا مى خوانيم كه از امام سجاد زين العابدين علیه السلام نقل شده است كه هنگامى كه چيزى به فقير مى داد دست سائل را مى بوسيد ومى فرمود: «من دست سائل را نمى بوسم، بلكه دست پروردگارم را مى بوسم، زيرا صدقه قبل از آنكه در دست سائل ⬇️
↕️ بيفتد در دست پروردگار قرار مى گيرد؛ فَقَالَ لَسْتُ أُقَبِّلُ يَدَ السَّائِلِ إِنَّمَا أُقَبِّلُ يَدَ رَبِّي إِنَّهَا تَقَعُ فِي يَدِ رَبِّي قَبْلَ أَنْ تَقَعَ فِي يَدِ السَّائِلِ». در بيان ديگرى آمده است: «امام علیه السلام هنگامى كه صدقه اى به سائل مى داد آن را از او مى گرفت و مى بوسيد و مى بوييد و بار ديگر به او مى داد و همان عبارت را تكرار مى كرد؛ كَانَ أَبِي إِذَا تَصَدَّقَ بِشَيْءٍ وَضَعَهُ فِي يَدِ السَّائِلِ ثُمَّ ارْتَجَعَهُ مِنْهُ فَقَبَّلَهُ وَشَمَّهُ ثُمَّ رَدَّهُ فِي يَدِ السَّائِلِ وَذَلِکَ أَنَّهَا تَقَعُ فِي يَدِ اللَّهِ قَبْلَ أَنْ تَقَعَ فِي يَدِ السَّائِل». در تعبير سومى آمده است كه امام هنگامى كه صدقه اى به نيازمندى مى داد دست خود را مى بوسيد و مى فرمود: «صدقه قبل از آنكه به دست سائل برسد در دست خدا قرار مىگيرد؛ «وَكَانَ علیه السلام يُقَبِّلُ يَدَهُ عِنْدَ الصَّدَقَةِ فَسُئِلَ عَنْ ذَلِکَ فَقَالَ إِنَّهَا تَقَعُ فِي يَدِ اللَّهِ قَبْلَ أَنْ تَقَعَ فِي يَدِ السَّائِلِ». همه اين تعابير مى تواند صحيح باشد؛ يعنى گاهى اينگونه عمل مى كرد وگاهى آنگونه و نتيجه همه آنها درواقع يكى است. نكته مهم ديگر اينكه از روايات اسلامى استفاده مى شود (و در قرآن به آن اشاره شده است) كه بيش از آنچه در صدقات و كمك به نيازمندان، عايد نيازمندان مى شود به كمك كنندگان عايد مى شود. اين سخن را با حديث ديگرى از امام صادق علیه السلام پايان مى دهيم، هرچند سخن در اينجا بسيار است. فرمود: "إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَتَعَالَى يَقُولُ مَا مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ وَقَدْ وَكَّلْتُ مَنْ يَقْبِضُهُ غَيْرِي إِلاَّ الصَّدَقَةَ فَإِنِّي أَتَلَقَّفُهَا بِيَدِي تَلَقُّفاً حَتَّى إِنَّ الرَّجُلَ يَتَصَدَّقُ أَوِ الْمَرْأَةَ لَتَتَصَدَّقُ بِالتَّمْرَةِ أَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ فَأُرَبِّيهَا لَهُ كَمَا يُرَبِّي الرَّجُلُ فَلُوَّهُ وَفَصِيلَهُ فَيَلْقَانِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَهِيَ مِثْلُ جَبَلِ أُحُدٍ؛ خداى تبارك و تعالى مىفرمايد: هيچ عملى نيست مگر اينكه من كسى (از فرشتگانم) را مأمور كرده ام آن را دريافت دارد، جز صدقه و كمك به نيازمندان كه من خودم آن را با دست (قدرت) مى گيرم، تا آنجا كه گاه مردى يا زنى يك دانه خرما يا حتى بخشى از آن را صدقه مى دهد، من آن را براى او پرورش مى دهم همانگونه كه انسانها فرزند خود را پرورش مى دهند و هنگامى كه روز قيامت در محضر من حاضر مى شود آن صدقه به اندازه کوه احد شده است"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
⚘ #بسم_الله_الرحمن_الرحیم 💫سوره مُؤْمِنُونَ  وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَكَشَفْنَ
💫سوره مُؤْمِنُونَ  وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَكَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا يَتَضَرَّعُونَ (76) و همانا آنان را به عذاب گرفتار كرديم ولى آنان در برابر پروردگارشان نه تواضع كردند و نه تضرّع. 🌿نکته: در حديث مى خوانيم: «اِستكانت» خضوع است و «تضرّع» دست ها را به دعا بلند كردن. [102] در آيه ى قبل، درباره ى كافران لجوج فرمود: اگر به آنان رحم كنيم، لجاجت مى كنند و به راه نمى آيند؛ در اين آيه مى فرمايد: اگر آنان را با قهر خود بگيريم وعذابشان كنيم، باز هم به راه نمى آيند. شاعر مى گويد: بر سيه دل چه سود خواندن وعظ نرود ميخ آهنين بر سنگ ----- 102) تفسير نورالثقلين. - هدف از قهر الهى در دنيا، بيدارى غافلان است. «اخذناهم ... فما استكانوا» - گاهى كافران وگمراهان، در دنيا نيز به كيفرهاى الهى مبتلا مى شوند.«اخذناهم» - كافران لجوج، نه با رحمت خداوند هدايت مى شوند و نه با قهر و عذاب الهى. «فما استكانوا» - بدترين نوع تكبر، استكبار در برابر ربّ است. «فما استكانوا لربّهم» (انسان سنگدل به جايى مى رسد كه در برابر خداى بزرگ، هرگز خضوع و تضرّع و ناله نمى كند) منبع:تفسیر نور ⚘ @Nahjolbalaghe1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 📚نهج البلاغه/خطبه ۲۰۴ اندرز به ياران 🍂آمادگي براي سفر آخرت آماده حركت شويد، خدا شما را بيامرزد، كه بانگ كوچ را سردادند، وابستگي به زندگي دنيا را كم كنيد، و با زاد و توشه نيكو به سوي آخرت باز گرديد، كه پيشاپيش شما گردنه اي سخت و دشوار، و منزلگاههايي ترسناك وجود دارد، كه بايد در آنجاها فرود آييد، و توقف كنيد، آگاه باشيد، كه فاصله نگاههاي مرگ بر شما كوتاه، و گويا چنگالهايش را در جان شما فرو برده است، كارهاي دشوار دنيا مرگ را از يادتان برده، و بلاهاي طاقت فرسا آن را از شما پنهان داشته است، پس پيوندهاي خود را با دنيا قطع كنيد، و از پرهيزكاري كمك بگيريد. (قسمتي از اين سخن در خطبه هاي پيش با كمي تفاوت نقل شد) 🌾🌾🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 📕نهج البلاغه/حکمت ۳۰۵ ✅غیرتمندی و ترک زنا(اخلاقی؛اجتماعی) 🔹وَ قَالَ ( عليه السلام ) : مَا زَنَي غَيُورٌ قَطُّ 🔸و درود خدا بر او فرمود: غيرتمند هرگز زنا نمي كند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
. 📕نهج البلاغه/حکمت ۳۰۵ ✅غیرتمندی و ترک زنا(اخلاقی؛اجتماعی) 🔹وَ قَالَ ( عليه السلام ) : مَا زَنَي
. 🌸شرح و تفسير حکمت ۳۰۵ ✅غيرتمند، عمل منافى عفت انجام نمیدهد امام علیه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكته دقيقى اشاره كرده مى فرمايد: «انسان غيرتمند هرگز زنا نمى كند»؛ (مَا زَنَى غَيُورٌ قَطُّ). زيرا كسى كه كارى را در حق ديگران مى پسندد به ناچار در حق خود نيز خواهد پسنديد و كسى كه درباره محارم خود عملى را روا نمى دارد درباره محارم ديگران نيز روا نخواهد داشت. بسيار شده است كه افرادى مى گويند: ما مى خواهيم به نواميس ديگران نگاه كنيم. به آنها گفته مى شود: آيا دوست داريد به نواميس شما نگاه كنند؟ هنگامى كه اظهار تنفر مى كنند به آنها گفته مى شود: پس به نواميس ديگران نگاه نكنيد. «غيور» صيغه مبالغه از ماده «غَيرت» (بر وزن حيرت) است به معناى ناخوش داشتن و تنفر از تجاوز ديگران به ناموس انسان و ورود در حريم اوست و گاه به معناى وسيع كلمه در غير موارد ناموسى نيز به كار مى رود و فرد غيرتمند به كسى گفته مى شود كه حاضر نيست ديگرى به افتخارات او لطمه وارد كند؛ خواه افتخارات مادى باشد يا معنوى. به هر حال، گفتار حكيمانه امام علیه السلام گفتارى است كه كاملاً هماهنگ با منطق عقل است، زيرا انسان غيور؛ يعنى كسى كه نسبت به تجاوز ناموسش حساسيت فوق العاده دارد، نواميس ديگران را نيز به همان چشم نگاه مى كند و هرگز راضى نمى شود به نواميس مردم تجاوز كند. به همين دليل، غيرت، او را از آلوده شدن به اعمال منافى عفت بازمى دارد. حتى حاضر نيست به همسر يا خواهر و مادر ديگرى نگاه كند، زيرا نسبت به نگاه ديگران به همسر و خواهر و مادرش احساس تنفر مى كند. نكته غيرت در آموزههاى اسلامى از واژه هايى كه به عنوان فضيلتى اخلاقى در منابع اسلامى ديده مى شود غيرت است. غيرت، در اصل به معناى يك احساس فوق العاده درونى است كه انسان را به دفاع شديد از امورى كه متعلق به اوست وامى دارد؛ خواه امور معنوى باشد مانند دين و آيين و يا امور مادى مانند عِرض و مال و ناموس ومملكت. اين احساس در همه انسانها با تفاوتهايى وجود دارد و اگر به صورت افراطى درنيايد يكى از فضايل مهم و كارساز است. از سويى ديگر، اگر براثر تكرار اعمال منافى غيرت، تضعيف شود و به بيان ديگر انسان، بى غيرت و يا ازنظر غيرت ضعيف گردد اين خود يكى از رذائل خطرناك اخلاقى به شمار خواهد آمد. در آيات قرآن اشاراتى به اين مسئله ديده مىشود؛ ولى به طور صريحتر در روايات اسلامى آمده است؛ از جمله در حديثى از پيغمبر اكرم علیه السلام مى خوانيم كه فرمود: «إنّى لَغَيُورٌ وَاللّهُ عَزَّوَجَلَّ اغْيّرُ مِنüى وَانَّ اللّه تَعالى يُحِّبُ مِنْ عِبادَهَ الْغَيُورَ؛ من غيرتمندم و خدا از من غيورتر است و خدا بندگان غيورش را دوست دارد». در حديث ديگرى از همان بزرگوار آمده است كه فرمود: «انَّ الْغيرَةَ مِنَ الاْيمان؛ غيرت از ايمان است». (دليل آن هم روشن است: ايمان، انسان را به حفظ ناموس و افتخارات و آيين خود دعوت مىكند، بنابراين غيرت جزء ايمان است). در حديثى از امام صادق علیه السلام آمده است: «انَّ اللّهَ غَيُورٌ يُحِبُّ كُلَ غَيُورٍ وَلِغيرَتِهِ حَرَّمَ الْفَواحِشَ ظاهِرَها وَباطِنَها؛ خدا غيور است و هر غيورى را دوست دارد وبه دليل غيرتش تمام كارهاى زشت را اعم از آشكار و پنهان تحريم كرده است». بنابر اين روايت و بعضى از روايات ديگر، غيرت از اوصافى است كه هم در خداى تعالى و هم در انسانها وجود دارد البته با اين تفاوت كه غيرت در خداوند به معناى نهى از كارهاى زشت و ناپسند و در انسانها به معناى دفاع از حريم خانواده و دين و آب و خاك است. درباره غيرت، سخن بسيار است و اين بحث را با حديثى درباره «جعفر بن ابى طالب» پايان مى دهيم. در حديثى آمده است كه جبرئيل به پيغمبر اكرم علیه السلام خبر داد كه «جعفر بن ابى طالب» صفات برجسته اى در زمان جاهليت داشت كه خداوند به سبب آن از وى قدردانى كرد. «مِنْها عَدَمُ زِناهُ لِغَيْرَتِهِ كَعَدَمِ شُرْبِهِ لِعِزَّتِهِ كَعَدَمِ كِذْبِهِ لِشَرَفِهِ؛ از جمله اينكه به سبب غيرت، دامنش آلوده بى عفتى نشد وبه سبب حفظ عزتش هرگز شراب ننوشيد و به سبب شخصيتش هرگز دروغ نگفت». 🌸🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا