قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه انعام آیه های(۷۵تا۷۹)🔹 ...۴ ـ توضیح واژه جنّ جنّ از ماده جَنّ (
✨﴾﷽﴿✨
🔹تفسیر سوره مبارکه انعام آیه های(۸۰و۸۱) 🔹
↪️بحث و گفتگوى ابراهیم(علیه السلام) با قوم خود
🔹به دنبال بحثى که در آیات گذشته در زمینه استدلال هاى توحیدىابراهیم(علیه السلام) گذشت در این آیات، اشاره به بحث و گفتگوى ابراهیم با قوم و جمعیت بت پرست شده است.
🔹نخست مى فرماید: قوم ابراهیم با او به گفتگو و محاجّه پرداختند
✅(وَ حاجَّهُ قَوْمُهُ).
🔹ابراهیم(علیه السلام) در پاسخ آنها گفت: چرا درباره خداوند یگانه با من گفتگو و مخالفت مى کنید، در حالى که خداوند مرا در پرتو دلائل منطقى و روشن به راه توحید هدایت کرده است ؟
✅(قالَ أَ تُحاجُّونِّی فِی اللّهِ وَ قَدْ هَدانِ).
🔹از این آیه، به خوبى استفاده مى شود که: بت پرستان قوم ابراهیم(علیه السلام) تلاش و کوشش داشتند به هر قیمتى که ممکن است او را از عقیده خود باز دارند، و به آئین بت پرستى بکشانند، ولى او با نهایت شهامت مقاومت کرد و با دلائل منطقى سخنان همه را پاسخ گفت.
در این که: آنها به چه منطقى در برابر ابراهیم(علیه السلام) متوسل شدند، در این آیات صریحاً چیزى نیامده است.
ولى از پاسخ ابراهیم(علیه السلام) اجمالاً روشن مى شود که آنها او را تهدید به کیفر و خشم خدایان و بت ها کردند، و او را از مخالفت آنان بیم دادند; زیرا در دنباله آیه از زبان ابراهیم(علیه السلام) چنین مى خوانیم: من هرگز از بت هاى شما و چیزهائى که شریک خدا قرار داده اید نمى ترسم; زیرا آنها قدرتى ندارند که به کسى زیان برسانند
✅(وَ لا أَخافُ ما تُشْرِکُونَ بِهِ).
🔹هیچ کس و هیچ چیز نمى تواند به من زیانى برساند مگر این که خدا بخواهد
✅(إِلاّ أَنْ یَشاءَ رَبِّی شَیْئاً).
🔹گویا ابراهیم(علیه السلام) مى خواهد با این جمله یک پیشگیرى احتمالى کند و بگوید: اگر در گیرودار این مبارزه ها فرضاً حادثه اى هم براى من پیش بیاید هیچ گونه ارتباطى به بت ها ندارد، بلکه مربوط به خواست پروردگار است; چرا که بت بى شعور و بى جان، مالک سود و زیان خود نیست، چه رسد به این که مالک سود و زیان دیگرى باشد.
پس از آن مى گوید: علم و دانش پروردگار من آن چنان گسترده و وسیع است که همه چیز را در بر مى گیرد
✅(وَسِعَ رَبِّی کُلَّ شَیْء عِلْماً).
🔹این جمله در حقیقت دلیلى براى جمله سابق است و آن این که: بت ها هرگز نمى توانند منشأ سود و زیانى باشند; زیرا هیچ گونه علم و آگاهى ندارند و نخستین شرط براى رسانیدن سود و زیان، علم و شعور و آگاهى است، تنها خدائى که علم و دانشش همه چیز را احاطه کرده است مى تواند منشأ سود و زیان باشد، پس چرا از خشم غیر او بترسم؟
🔹و سرانجام براى تحریک فکر و اندیشه، آنان را مخاطب ساخته مى گوید: آیا با این همه باز متذکر و بیدار نمى شوید ؟
✅(أَ فَلا تَتَذَکَّرُونَ).
* * *
✅آیه بعد، منطق و استدلال دیگرى را از ابراهیم(علیه السلام) بیان مى کند که به جمعیت بت پرست مى گوید: چگونه ممکن است من از بت ها بترسم و در برابر تهدیدهاى شما وحشتى به خود راه دهم با این که هیچ گونه نشانه اى از عقل و شعور و قدرت در این بت ها نمى بینم، اما شما با این که به وجود خدا ایمان دارید و قدرت و علم او را مى دانید، و هیچ گونه دستورى به شما درباره پرستش بت ها نازل نکرده است، با این همه از خشم او نمى ترسید من چگونه از خشم بت ها بترسم؟ مى فرماید: چگونه من از بت هاى شما بترسم در حالى که شما از این نمى ترسید که براى خدا شریک قرار داده اید که هیچ گونه دلیلى درباره آنها بر شما نازل نکرده است ؟
✅(وَ کَیْفَ أَخافُ ما أَشْرَکْتُمْ وَ لا تَخافُونَ أَنـَّکُمْ أَشْرَکْتُمْ بِاللّهِ ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ عَلَیْکُمْ سُلْطاناً).
🔹زیرا مى دانیم بت پرستان منکر وجود خداوندى که خالق آسمان ها و زمین است نبودند، بلکه بت ها را شریک در عبادت او مى ساختند و آنها را شفیع بر در درگاه او مى پنداشتند.
❓لذا در پایان مى فرماید: اکنون انصاف بدهید من باید احساس آرامش کنم یا شما ؟!
✅(فَأَیُّ الْفَریقَیْنِ أَحَقُّ بِالأَمْنِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ).
🔹در واقع منطق ابراهیم(علیه السلام) در اینجا یک منطق عقلى بر اساس این واقعیت است که: شما مرا تهدید به خشم بت ها مى کنید در حالى که تأثیر وجودى آنها موهوم است، ولى شما از خشم خداوند بزرگ که من و شما هر دو او را پذیرفته ایم و باید پیرو دستور او باشیم و هیچ گونه دستورى از طرف او درباره پرستش بت ها نرسیده است، ترس و وحشتى ندارید و یک موضوع قطعى را رها کرده اید و به یک موضوع موهوم چسبیده اید؟
✔️پایان
@Nahjolbalaghe2
🔵 از صفات مؤمنان راستین
💠 شادی مؤمن در چهرهٔ او و اندوه وی در دلش پنهان است، سينه اش از هر چيزی فراخ تر و نفس او از هر چيزی خوارتر است.
📒 #نهج_البلاغه ، حکمت ۳۳۳
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 قضاوتهای حضرت علی (علیه السلام) 📚 انتشارات پیام حق 3⃣2⃣(قسمت
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
📖 قضاوتهای حضرت علی (علیه السلام)
📚 انتشارات پیام حق
4⃣2⃣(قسمت بیست و چهارم) استمداد خلیفه دوم از امیرالمؤمنین
🔻 در زمان خلافت خلیفه دوم مردی به نام معن بن زائده مُهری شبیه مهر خلیفه جعل کرده و با آن اموالی از مالیات کوفه را تصرّف کرد. او را دستگیر نمودند و نزد خلیفه بردند.
🔻 خلیفه بعد از نماز صبح به مردم رو کرده و گفت : همگی بر جای خود بنشینید و آنگاه قضیه معن را نقل کرده و در مورد چگونگی مجازات او با آنان به مشورت پرداخت.
🔸 از آن میان مردی گفت : ای خلیفه ! دستش را قطع کن !
🔸 دیگری گفت : او را دار بزن !
🔻 امیرالمؤمنین (علیه السلام) آنجا نشسته و سخنی نمی فرمود .
عمر به آن حضرت رو کرده و گفت : یا اباالحسن ! نظر شما چیست ؟
✨ آن حضرت (علیه السلام )فرمود :
این مرد مرتکب دروغی شده باید تأدیب گردد ، پس عمر او را به شدت زد و آنگاه وی را به زندان انداخت.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ آموزش وضو با انیمیشن زیبا همراه با شعر برای کودکان
@Nahjolbalaghe2
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
✨﴾﷽﴿✨
الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُولَٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ
(آرى،) آنها که ایمان آوردند، و ایمان خود را با هیچ ستم (و شرک) نیالودند، ایمنى تنها از آن آنهاست. و آنها هدایت یافتگانند.»
(انعام/۸۲)
***
وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَىٰ قَوْمِهِ ۚ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاءُ ۗ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ
اینها دلایل ما بود که به ابراهیم در
برابر قومش عطا کردیم. درجات هر کس را بخواهیم (و شایسته ببینیم،) بالا مى بریم. پروردگار تو،حکیم و داناست.
(انعام/۸۳)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه انعام آیه های(۸۰و۸۱) 🔹 ↪️بحث و گفتگوى ابراهیم(علیه السلام) با قوم خود
تفسیر سوره انعام(۸۲و۸۳)
درآیه ۸۲ از زبان ابراهیم(علیه السلام) پاسخى به سؤالى که خودش در آیه قبل مطرح نمود نقل شده است (و این یک شیوه جالب در استدلالات علمى است که گاهى شخص استدلال کننده سؤالى از طرف مقابل مى کند و خودش بلافاصله به پاسخ آن مى پردازد اشاره به این که مطلب به قدرى روشن است که همه کس باید پاسخ آن را بدانند).
مى فرماید: آنها که ایمان آوردند و ایمان خود را با ظلم و ستم نیامیختند امنیت براى آنها است، و هدایت مخصوص آنان (الَّذینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إیمانَهُمْ بِظُلْم أُولئِکَ لَهُمُ الأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ).
در روایتى که از امیر مؤمنان على(علیه السلام) نقل شده نیز تأکید گردیده است که این سخن دنباله گفتگوى ابراهیم(علیه السلام) با بت پرستان است.
بعضى از مفسران احتمال داده اند: این جمله بیان الهى بوده باشد نه گفتار ابراهیم(علیه السلام).
ولى احتمال اول، علاوه بر این که در روایت وارد شده، با وضع و ترتیب آیات بهتر تطبیق مى کند.
اما این احتمال که این جمله گفتار بت پرستان باشد که پس از شنیدن قول ابراهیم(علیه السلام) بیدار شده باشند، بسیار بعید به نظر مى رسد.
✅در آیه بعد، یک اشاره اجمالى به تمام بحث هاى گذشته که در زمینه توحید و مبارزه با شرک از ابراهیم(علیه السلام) نقل شد کرده، مى فرماید: اینها دلائلى بود که ما به ابراهیم در برابر قوم و جمعیتش دادیم (وَ تِلْکَ حُجَّتُنا آتَیْناها إِبْراهیمَ عَلى قَوْمِهِ).
درست است که این استدلالات، جنبه منطقى داشت، و ابراهیم(علیه السلام) به نیروى عقل و الهام فطرت به آنها رسیده بود، ولى چون این نیروى عقل و آن الهام فطرت همه از ناحیه خدا است، خداوند همه این استدلالات را از مواهب خویش مى شمرد که در دل هاى آماده همچون دل ابراهیم(علیه السلام) منعکس مى شود.
قابل توجه این که: تِلْکَ در لغت عرب، اسم اشاره براى بعید است، ولى گاهى اهمیت موضوع و بلند پایه بودن آن، سبب مى شود که حتى یک موضوع نزدیک با اسم اشاره بعید ذکر شود، مانند آن را در آغاز سوره بقره مى خوانیم: ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ: این کتاب بزرگ شک و تردیدى در آن راه ندارد .
سپس براى تکمیل این بحث مى فرماید: درجات هر کس را بخواهیم بلند مى کنیم (نَرْفَعُ دَرَجات مَنْ نَشاءُ)
اما براى این که: اشتباهى پیش نیاید که گمان کنند خداوند در این ترفیع درجه تبعیضى قائل مى شود، مى فرماید: پروردگار تو، حکیم و عالم است (إِنَّ رَبَّکَ حَکیمٌ عَلیمٌ).
و درجاتى را که مى دهد از روى آگاهى به شایستگى آنها و موافق موازین حکمت است و تا کسى شایسته نباشد از آن برخوردار نخواهد شد.
نکته:
منظور از ظلم در اینجا چیست؟
معروف میان مفسران این است که: ظلم در اینجا به معنى شرک است و آنچه در سوره لقمان ، آیه ۱۳ وارد شده: إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظیمٌ: شرک ستم بزرگى است شاهد بر این معنى گرفته اند.
در روایتى نیز از ابن مسعود نقل شده: هنگامى که این آیه (آیه مورد بحث) نازل شد بر مردم گران آمد، عرض کردند:
اى رسول خدا کیست که لااقل به خود ستم نکرده باشد (بنابراین همه مشمول این آیه اند).
پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: منظور آنچه شما فکر مى کنید نیست آیا گفته بنده صالح خدا (لقمان) را نشنیده اید که مى گوید: فرزندم براى خدا شریک قرار مده زیرا شرک، ظلم بزرگى است .
ولى از آنجا که آیات قرآن در بسیارى از موارد، دو یا چند معنى را در بر دارد که ممکن است یکى از دیگرى گسترده تر و عمومى تر باشد، این احتمال در آیه نیز هست، که امنیت ، اعم از امنیت از مجازات پروردگار و یا امنیت از حوادث دردناک اجتماعى باشد.
یعنى جنگ ها، تجاوزها، مفاسد، جنایات، و حتى امنیت و آرامش روحى تنها موقعى به دست مى آید که در جوامع انسانى دو اصل حکومت کند، ایمان و عدالت اجتماعى.
اگر پایه هاى ایمان به خدا متزلزل گردد، و احساس مسئولیت در برابر پروردگار از میان برود، و عدالت اجتماعى جاى خود را به ظلم و ستم بسپارد، امنیت در چنان جامعه اى وجود نخواهد داشت.
و به همین دلیل، با تمام تلاش و کوششى که جمعى از اندیشمندان جهان براى برچیدن بساط ناامنى هاى مختلف در دنیا مى کنند، روز به روز فاصله مردم جهان از آرامش و امنیت واقعى بیشتر مى گردد.
دلیل این وضع، همان است که در آیه فوق به آن اشاره شده: پایه هاى ایمان لرزان و ظلم، جاى عدالت را گرفته است.
مخصوصاً تأثیر ایمان در آرامش و امنیت روحى، براى هیچ کس جاى تردید نیست، همان طور که ناراحتى وجدان و سلب آرامش روانى به خاطر ارتکاب ظلم بر کسى پوشیده نمى باشد.
در بعضى از روایات از امام صادق(علیه السلام) نقل شده: منظور از آیه فوق، این است: آنهائى که به دستور پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) در زمینه ولایت و رهبرى امت اسلامىِ بعد از او، ایمان بیاورند، و آن را با ولایت و رهبرى دیگران مخلوط نکنند امنیت از آن آنها است ادامه⬇️⬇️
⬆️این تفسیر، در حقیقت ناظر به ملاک و روح مطلب در آیه شریفه است; زیرا در این آیه سخن از رهبرى و ولایت خداوند و آمیخته نکردن آن با رهبرى غیر او است.
و از آنجا که رهبرى امام على(علیه السلام) به مقتضاى إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ (۸)پرتوى از رهبرى خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) است و رهبرى هاى تعیین نشده از طرف خداوند چنین نیست، آیه فوق با یک دید وسیع همه را شامل مى شود.
بنابراین، منظور از این حدیث، این نیست که: مفهوم آیه منحصراً این باشد، بلکه این تفسیر پرتوى از مفهوم اصلى آیه است.
و لذا در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: این آیه خوارج را که از ولایت ولىّ خدا بیرون رفتند و در ولایت و رهبرى شیطان قرار گرفتند شامل مى شود.
پابان تفسیر آیه های (۸۲و۸۳)