eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه کهف آیات ۱۰۳ الی ۱۰۸ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ ۳ ـ توزین
📝تفسیر سوره مبارکه کهف آیات ۱۰۹ الی ۱۱۰ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ✅ آنها که امید لقاى خدا را دارند آیات فوق، در عین این که: بحث مستقلى را دنبال مى کند در ارتباط با کل مباحث این سوره است; زیرا هر یک از داستان هاى سه گانه مهمى که در این سوره بود، پرده از روى مطالب تازه و عجیبى برمى داشت، گوئى قرآن در این آیات مى خواهد بگوید: آگاهى بر سرگذشت اصحاب کهف، و موسى و خضر، و ذو القرنین در برابر علم بى پایان خدا، مطلب مهمى نیست; چرا که علم و دانش او، همه کائنات و جهان هستى، گذشته و حال و آینده را در برمى گیرد. به هر حال، قرآن در نخستین آیه مورد بحث، به پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى گوید: بگو اگر دریاها براى نوشتن کلمات پروردگارم، مرکّب شود، دریاها پایان مى یابد پیش از آن که کلمات پروردگارم پایان گیرد، هر چند همانند آن را به آن اضافه کنیم (قُلْ لَوْ کانَ الْبَحْرُ مِداداً لِکَلِماتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِماتُ رَبِّی وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً). مِداد به معنى مرکّب، و یا ماده رنگینى که به کمک آن مى نویسند مى باشد، و در اصل از مدّ به معنى کشش گرفته شده است; زیرا با کشش آن خطوط آشکار مى شود. کَلِمات جمع کلمه ، در اصل به معنى الفاظى است که با آن سخن گفته مى شود، و یا به تعبیر دیگر لفظى است که دلالت بر معنى دارد، اما از آنجا که هر یک از موجودات این جهان، دلیل بر علم و قدرت پروردگار است، گاهى به هر موجودى کلمة اللّه اطلاق مى شود، مخصوصاً این تعبیر در مورد موجودات مهم و با عظمت بیشتر آمده است: در مورد عیسى مسیح(علیه السلام) مى گوید: إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللّهِ وَ کَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى مَرْیَمَ: عیسى(علیه السلام) کلمه خداوند بود که آن را به مریم القا نمود . در آیه مورد بحث، کلمه نیز به همین معنى است یعنى اشاره به موجودات جهان هستى است که هر کدام حکایت از صفات گوناگون پروردگار مى کند. در حقیقت، قرآن در این آیه توجه به این واقعیت مى دهد که: گمان مبرید عالم هستى محدود به آن است که شما مى بینید، یا مى دانید، یا احساس مى کنید، بلکه، آن قدر عظمت و گسترش دارد که اگر دریاها مرکب شوند و بخواهند نام آن و صفات و ویژگى هاى آنها را بنویسند دریاها پایان مى یابند پیش از آن که موجودات جهان هستى را احصا کرده باشند. توجه به این نکته نیز لازم است که: دریا در اینجا مفهوم جنس را دارد، و همچنین کلمه مثل در جمله وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً نیز معنى جنس را مى رساند، اشاره به این که: هر قدر همانند این دریا بر آن افزوده شود، باز هم کلمات الهى پایان نمى گیرد. و به همین دلیل، آیه فوق با آیه مشابهى که در سوره لقمان آمده است هیچ گونه منافاتى ندارد آنجا که مى گوید: وَ لَوْ أَنَّ ما فِی الاْ َرْضِ مِنْ شَجَرَة أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُر ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللّهِ: اگر تمام درختان روى زمین قلم شوند، و دریا و هفت دریاى دیگر، مرکب آن گردند (تا کلمات خدا را بنویسند) هرگز کلمات او پایان نمى گیرد . یعنى این قلم ها مى شکند و آن مرکّب ها تا آخرین قطره تمام مى شوند و هنوز شرح مخلوقات و اسرار و حقایق جهان هستى باقى مانده است. موضوع مهمى که در اینجا توجه به آن لازم است این است که: آیه فوق در عین این که گسترش بى انتهاى جهان هستى را در گذشته، حال و آینده مجسم مى سازد، ترسیمى از علم نامحدود خداوند نیز هست; چرا که مى دانیم خدا به همه آنچه در پهنه هستى بوده است و خواهد بود، احاطه علمى دارد، بلکه علم او به حکم این که: علم حضورى است از وجود این موجودات، جدا نخواهد بود (دقت کنید). پس، به تعبیر دیگر مى توان گفت: اگر تمام اقیانوس هاى روى زمین مرکب و جوهر شوند، و همه درختان قلم گردند، هرگز قادر نیستند آنچه در علم خداوند است رقم بزنند. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
18.Kahf.110.mp3
3.69M
📝 تفسیر صوتی سوره مبارکه کهف آیه ۱۰ 🎙 مفسّر: حجت الاسلام والمسلمین قرائتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۶۴ ❓سوال بیهوده ↩️ در حديث ديگرى آن حضرت مى فرمايد: «السُّؤالُ نِصْفُ العِلْمِ
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۶۵ 🔷 راه خودسازی ✅ بهترين راه ادب آموزى خويشتن: امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به سه نكته مهم اشاره كرده، نخست مى فرمايد: «فكر، آينه شفاف و درخشنده اى است»; (الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ). هنگامى كه اشيا در مقابل آينه قرار مى گيرند و نور بر آن ها مى تابد، نور از اشيا بر مى خيزد و به آينه مى خورد و از آن بازمى گردد و به چشم انسان منتقل مى شود و از آن جا كه هر قسمتى از اشيا نور را به يك نحو منعكس مى كند تمام مشخصات آن شىء در چشم انسان منعكس مى شود، و جمله معروفى كه در تعريف فكر گفته اند: «الفكر حركة الى المبادىء ومن مبادىء الى المراد» فكر از دو حركت تشكيل مى شود: از مبادى به سوى مقصد حركت مى كند و از مقصد به سوى انسان، و حقايق اشيا را به او نشان مى دهد، مى تواند قابل تطبيق بر اين حركت دوگانه در مقابل آينه باشد. به هر حال خداوند لطف بزرگى در حق انسان كرده كه اين آينه شفاف تمام نماى حقايق را در اختيار او گذاشته مشروط بر اين كه آن را به وسيله هوى و هوس ها، تعصب ها، پيش داورى هاى غلط، تقليدهاى كوركورانه و در يك كلمه موانع شناخت، تاريك و كدر نسازد و خود را از اين نعمت بزرگ الهى محروم ننمايد. و به گفته شاعر: إذا المرء كانت له فكرة  ***  ففى كل شىء له عبرة هنگامى كه انسان فكر آماده اى داشته باشد به هرچيز بنگرد درس عبرتى از آن مى آموزد. در حديثى از اميرمؤمنان(عليه السلام) مى خوانيم: «إِذَا قَدَّمْتَ الْفِكْرَ فِى أَفْعَالِكَ حَسُنَتْ عَوَاقِبُكَ فِى كُلِّ أَمْر; اگر كارهاى خود را با فكر آغاز كنى پايان تمام كارهاى تو خوب خواهد بود». در حديث ديگر از آن حضرت مى خوانيم: «ما ذَلَّ مَن أحسَنَ الفِكْرَ; كسى كه خوب بينديشد هرگز ذليل نمى شود». در حديث ديگرى از امام مجتبى(عليه السلام) آمده است: «أوصيكم بتقوى الله و إدامةِ التفكّرِ فإنّ التّفَكّر أبو كُلِّ خير و أُمِّه; شما را به تقواى الهى و تداوم تفكر توصيه مى كنم زيرا فكر كردن، پدر و مادر همه نيكى هاست» آنگاه امام(عليه السلام) به نكته دوم اشاره كرده، مى فرمايد: «حوادثِ عبرت انگيز، بيم دهنده و اندرزگوست»; (وَ الاِعْتِبَارُ مُنْذِرٌ نَاصِحٌ). واژه «اعتبار» به معناى عبرت گرفتن است ولى در اين جا به معناى حوادث عبرت انگيز مى باشد. اين حوادث، بشير و نذير است; حوادثى كه عاقبت كار ظالمان و ستمگران را نشان مى دهد، بيم دهنده و انذاركننده است و حوادثى كه پايان كار عدالت پيشگان و نيكوكاران را نشان مى دهد بشير و اندرزگوست. هنگامى كه از يك سو از آينه شفاف فكر استفاده گردد و از سوى ديگر از حوادث تاريخى و عبرت آموز پند گرفته شود به يقين انسان مى تواند در صراط مستقيم به سوى مقصد الهى پيش رود. قرآن مجيد، هم به تفكر اهميت فراوان داده و در آيات زيادى انسان ها را به آن دعوت نموده و هم تاريخ عبرت انگيز پيشينيان را در سوره هاى مختلف بازگو كرده است تا اسباب تربيت انسان ها كامل گردد. از آيات قرآن مجيد استفاده مى شود كه رابطه نزديكى ميان انديشيدن و عبرت گرفتن است. در آيه 176 سوره اعراف مى فرمايد: «(فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يتَفَكَّرُون); اين داستان ها را (براى آنها) بازگو كن، شايد بينديشند (وبيدار شوند)!». اميرمؤمنان على(عليه السلام) در حديثى در غررالحكم مى فرمايد: «كَسْبُ العقلِ الاعتِبارُ وَالاستِظهارُ و كَسْبُ الجَهلِ الغَفلةُ و الاغترِارُ; عقل، عبرت مى گيرد و خود را با آن تقويت مى كند ولى جهل به غفلت و غرور وامى دارد». ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ امام صادق (علیه السلام) : ✍ برای امام مهدی غیبتی است حتمی که برای آشکار کردن علت آن اذن نداریم و آشکار نمی شود مگر بعد ظهور او ، همانگونه که حکمت کارهای خضر برای موسی آشکار نشد مگر هنگام جدایی. 📖 صراط مستقیم ، ج ۲ ، ص ۲۳۷ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و چهل و پنج 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی ↩️ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ: 1- ﻭﺍﺣﺪﻱ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و چهل و شش 🔷 11- ﺣﺎﻓﻆ ﺳﻴﻮﻃﻲ ﺩﺭ ﺩﺭﺍﻟﻤﻨﺜﻮﺭ ﺟﻠﺪ ﺳﻮﻡ ﺹ 218 ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺣﺎﻓﻆ ﺍﺑﻦ ﻣﺮﺩﻭﻳﻪ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺣﻔﺎﻅ ﻋﺒﺪﺍﻟﺮﺯﺍﻕ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺷﻴﺒﻪ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺟﺮﻳﺮ ﻭ ﺍﺑﻦ ﻣﻨﺬﺭ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺣﺎﺗﻢ ﻭ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﺸﻴﺦ ﺍﺯ ﺷﻌﺒﻲ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻣﺮﺩﻭﻳﻪ ﺍﺯ ﺷﻌﺒﻲ، ﻭ ﺍﺯ ﻋﺒﺪﺍﻟﺮﺯﺍﻕ ﺍﺯ ﺣﺴﻦ، ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺷﻴﺒﻪ ﻭ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﺸﻴﺦ ﻭ ﺍﺑﻦ ﻣﺮﻭﺩﻳﻪ ﺍﺯ [ ﺻﻔﺤﻪ 92] ﻋﺒﻴﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻋﺒﻴﺪﻩ، ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻓﺮﻳﺎﻧﻲ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﺳﻴﺮﻳﻦ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﺟﺮﻳﺮ ﺍﺯ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻛﻌﺐ ﻗﺮﻇﻲ، ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﺑﻦ ﺟﺮﻳﺮ ﻭ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﺸﻴﺦ ﺍﺯ ﺿﺤﺎﻙ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺎﻓﻆ ﺍﺑﻲ ﻧﻌﻴﻢ ﻭ ﺣﺎﻓﻆ ﺍﺑﻦ ﻋﺴﺎﻛﺮ ﺑﺎﺳﻨﺎﺩﺵ ﺍﺯ ﺍﻧﺲ ﺑﻠﻔﻆ ﻭ ﻋﺒﺎﺭﺗﻲ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻣﺘﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﺁﻭﺭﺩﻳﻢ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ0 12 - ﺻﻔﻮﺭﻱ ﺩﺭ " ﻧﺰﻫﻪ ﺍﻟﻤﺠﺎﻟﺲ " ﺟﻠﺪ ﺩﻭﻡ ﺹ 242 ﻭ ﺩﺭ ﭼﺎﭖ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺹ 209 ﺍﺯ ﻛﺘﺎﺏ " ﺷﻮﺍﺩﺭ ﺍﻟﻤﻠﺢ ﻭ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺍﻟﻤﻨﺢ " ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﻋﺒﺎﺱ ﻭ ﺣﻤﺰﻩ ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻬﻤﺎ ﺑﺮ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺗﻔﺎﺧﺮ ﻣﻲ‌ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺣﻤﺰﻩ ﻣﻲ‌ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮﻡ ﺯﻳﺮﺍ ﻣﻦ ﻛﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﻡ. ﻋﺒﺎﺱ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮ ﻫﺴﺘﻢ ﺯﻳﺮﺍ ﺳﻘﺎﻳﺖ ﺣﺎﺟﻴﻬﺎ ﻭ ﺁﺏ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻤﻦ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﭘﺲ ﺑﻴﻜﺪﻳﮕﺮ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺑﻪ ﺍﺑﻄﺢ (ﻣﺴﻴﻞ‌ﻫﺎﻱ ﺭﻳﮕﺰﺍﺭ) ﻣﻲ‌ﺭﻭﻳﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻣﻲ‌ﭘﺮﺳﻴﻢ، ﺑﺮﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﺭﺍﻩ ﻋﻠﻲ ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻧﺪ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ. ﻋﻠﻲ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺩﻭﻱ ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﻫﺴﺘﻢ ﺯﻳﺮﺍ ﻣﻦ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﮔﺮﻭﻳﺪﻩ ﺍﻡ. ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺍﺯ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺧﺒﺮﺩﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﺷﺪ (ﻗﺪﺭﻱ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪ ﻛﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺑﺪﻭ ﻋﻤﻮﻳﺶ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻋﻠﻲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺑﻬﺘﺮ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ). ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا