قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: چهارصد و سی 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﻧﺒﻮﺩﺕ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺟﺎﻳﮕﻪ ﻫﻴﭻ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: چهارصد و سی و یک
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﻋﻠﻲ ﺁﻥ ﻋﺰﻳﺰ ﺧﺪﺍﻱ ﻭﺩﻭﺩ
ﺑﻮﺩ ﺧﺼﻢ ﻣﺎ ﺟﻤﻠﻪ ﻳﻮﻡ ﺍﻟﻮﺭﻭﺩ
ﺯﺣﻖ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺩﺭﺟﻮﺭ ﺧﻮﺩ ﺳﻮﺧﻴﺘﻢ
ﺯﻫﻲ ﺯﺷﺖ ﻧﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺍﻧﺪﻭﺧﺘﻴﻢ
ﺣﺴﺎﺏ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺑﺪﺳﺖ ﻋﻠﻲ ﺍﺳﺖ
ﺑﻠﻲ ﺭﻭﺯ ﻣﺤﺸﺮ ﻣﺤﺎﺳﺐ ﻋﻠﻲ ﺍﺳﺖ
ﭼﻪ ﻋﺬﺭﻱ ﺍﺳﺖ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﻭﺯ ﺟﺰﺍ
ﺩﺭ ﺁﻧﺪﻡ ﻛﻪ ﺍﻓﺘﺪ ﺯﺭﺥ ﭘﺮﺩﻩ ﻫﺎ
ﭘﺲ ﺍﻱ ﻭﺍﻱ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺳﺨﺖ
ﺳﭙﺲ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻣﺠﺮﻡ ﺗﻴﺮﻩ ﺑﺨﺖ
ﺍﻳﺎ ﺯﺍﺩﻩ ﻫﻨﺪ ﺑﺪ ﺑﺎﺧﺘﻲ
ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﺒﻪ ﺳﺎﺧﺘﻲ
ﺗﻮ ﻋﻬﺪﻱ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻣﻦ ﻧﻤﻮﺩﻱ ﭼﻪ ﺷﺪ؟
ﻭﻓﺎﺋﻲ ﻧﻜﺮﺩﻱ ﺗﻮ ﺑﺮ ﻋﻬﺪ ﺧﻮﺩ
ﺑﻜﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺑﮕﺮﻓﺘﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺟﻬﺎﻥ
ﻛﻪ ﻧﺎﭼﻴﺰ ﻭ ﻧﺎﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺁﻥ
ﻣﺰﺍﻳﺎﻱ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺩﺍﺩﻱ ﺯﺩﺳﺖ
ﺯﻳﺎﻥ ﻛﺮﺩﻱ ﻭ ﮔﺸﺘﻲ ﺍﺯ ﻫﻴﭻ ﻣﺴﺖ
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﻠﻖ ﻏﺎﻓﻞ ﻧﮕﺸﺘﻢ ﺩﻣﻲ
ﻧﻤﻮﺩﻡ ﺑﺴﻲ ﻣﻜﺮ ﻭ ﻧﺎﻣﺮﺩﻣﻲ
ﻛﻪ ﺗﺎ ﺷﺪ ﻣﻴﺴﺮ ﺗﺮﺍ ﻣﻠﻚ ﻭ ﺟﺎﻩ
ﺭﺳﻴﺪﻱ ﺑﺎﻳﻦ ﻣﺴﻨﺪ ﻭ ﺗﻜﻴﻪ ﮔﺎﻩ
ﻭ ﮔﺮﻧﻪ ﺗﻮ ﺍﻧﺪﺭ ﺻﻒ ﻛﺎﺭﺯﺍﺭ
ﺑﺪﻱ ﺩﺭ ﻛﻤﻴﻦ ﺗﺎ ﻧﻤﺎﺋﻲ ﺷﻜﺎﺭ
ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﺮﺩﻱ ﻛﻪ ﻟﻴﻞ ﻫﺮﻳﺮ
ﺑﺼﻔﻴﻦ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻭﺣﺸﺖ ﺑﻲ ﻧﻈﻴﺮ
ﺑﺨﻮﺍﺑﻴﺪﻱ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺷﺘﺮﻣﺮﻍ ﺯﺍﺭ
ﺗﻐﻮﻁ ﻧﻤﻮﺩﻱ ﺑﺨﻮﺩ ﺑﻲ ﻗﺮﺍﺭ
ﺩﺭ ﺁﻧﺪﻡ ﻛﻪ ﺁﻥ ﻳﻜﻪ ﺗﺎﺯ ﺩﻟﻴﺮ
ﺑﺮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﺴﭙﺎﻩ ﺷﺮﻳﺮ
ﭼﻮ ﺷﻴﺮﻱ ﺩﻣﺎﻥ ﺧﺸﻤﮕﻴﻦ ﺣﻤﻠﻪ ﻭﺭ
ﺗﻮ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺑﺎ ﺧﺎﻃﺮﻱ ﭘﺮ ﺷﺮﺭ
ﺯﻣﻦ ﭼﺎﺭﻩ ﻣﻲﺧﻮﺍﺳﺘﻲ ﻭ ﻣﻔﺮ
ﺯﭼﻨﮕﺎﻝ ﺣﻴﺪﺭ ﺷﻪ ﺣﻴﻪ ﺩﺭ
ﺑﺒﺴﺘﻲ ﺩ ﺭﺁﻧﺪﻡ ﺗﻮ ﻋﻬﺪ ﻭ ﻗﺮﺍﺭ
ﺗﻔﻮ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻭ ﻋﻬﺪﺕ ﺍﻱ ﻧﺎﺑﻜﺎﺭ
ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﺷﺎﻫﺪ ﻣﻠﻜﺖ ﺁﻣﺪ ﺑﺒﺮ
ﻣﺴﺨﺮ ﺷﺪﺕ ﻣﻤﻠﻜﺖ ﺳﺮﺑﺴﺮ
ﻣﺮﺍ ﻧﻴﻤﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﻋﺎﻳﺪ ﺷﻮﺩ
ﺑﺒﺨﺸﺎﺋﻲ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﻭ ﻧﻮﻉ ﻭ ﻋﺪﺩ
ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺳﻴﺮﻩ ﻣﻦ ﺣﻴﻠﻪﻫﺎ ﺳﺎﺧﺘﻢ
ﺑﺘﺪﺑﻴﺮ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻢ
ﻧﻤﻮﺩﻡ ﻋﻴﺎﻥ ﻋﻮﺭﺗﻢ ﺑﻲ ﺩﺭﻧﮓ
ﺑﺪﺍﺩﻡ ﺗﻦ ﺍﻧﺪﺭ ﭼﻨﻴﻦ ﻋﺎﺭ ﻭ ﻧﻨﮓ
ﺷﻪ ﺍﻭﻟﻴﺎ ﺍﺯ ﺣﻴﺎ ﺭﺥ ﺑﺘﺎﻓﺖ
ﺩﻝ ﺑﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﺗﻮ ﺁﺭﺍﻡ ﻳﺎﻓﺖ
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﻤﻪ ﺗﺮﺱ ﻭ ﻟﺮﺯ ﺷﺪﻳﺪ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﻃﺎﻟﻊ ﻋﺰ ﻭ ﻣﻜﻨﺖ ﺩﻣﻴﺪ
ﭼﻮ ﺑﺮ ﺍﻭﺝ ﻋﺰﺕ ﺷﺪﻱ ﻣﺴﺘﻘﺮ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﻋﻬﺪ ﻭ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﺑﺮﻓﺖ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ
ﺑﻪ ﺍﻏﻴﺎﺭ ﺩﺍﺩﻱ ﻋﻄﺎﻱ ﺯﻳﺎﺩ
ﻭﻟﻲ ﻳﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺒﺮﺩﻱ ﺯﻳﺎﺩ
ﺑﺪﺍﺩﻱ ﺑﻪ ﻋﺒﺪﺍﻟﻤﻠﻚ ﻣﺼﺮ ﺭﺍ
ﻧﻤﻮﺩﻱ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺟﻔﺎ
ﺑﻬﺮ ﺣﺎﻝ ﺍﻛﻨﻮﻥ ﻛﻪ ﻣﺼﺮ ﺍﺯﻣﻨﺴﺖ
ﺑﻪ ﻭﺻﻠﺶ ﺩﻟﻢ ﺭﺍﺣﺖ ﻭ ﺍﻳﻤﻦ ﺍﺳﺖ
ﻧﻤﺎ ﺍﺯ ﺧﺮﺍﺟﺶ ﺗﻮ ﺻﺮﻑ ﻧﻈﺮ
ﺯﺗﻜﺮﺍﺭ ﺍﻳﻦ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﺩﺭﮔﺬﺭ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﻣﺼﺮ ﺍﺳﺖ ﭼﺸﻢ ﺍﻣﻴﺪ
ﺯﺑﺎﻡ ﺗﻮ ﻣﺮﻍ ﺗﻤﻨﺎ ﭘﺮﻳﺪ
ﻭ ﮔﺮﻧﻪ ﻛﻨﻢ ﺁﻧﭽﻪ ﻧﺎﻛﺮﺩﻧﻲ ﺍﺳﺖ
ﺑﮕﻮﻳﻢ ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﻧﺎﮔﻔﺘﻨﻲ ﺍﺳﺖ
ﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺰﻡ ﺍﺯ ﻣﺼﺮ ﺧﻴﻞ ﻭ ﺳﭙﺎﻩ
ﻛﻨﻢ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺗﺮﺍ ﺑﺲ ﺗﺒﺎﻩ
ﺩﻝ ﺧﻠﻖ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺩﮔﺮﮔﻮﻥ ﻛﻨﻢ
ﺣﺠﺎﺏ ﻏﺮﻭﺭ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺑﺮﻛﻨﻢ
ﻛﻨﻢ ﺧﻠﻖ ﺭﺍ ﺁﮔﻪ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﺗﻮ
ﺑﺮﺁﺭﻡ ﺯﺑﻦ ﻧﺨﻞ ﺁﻣﺎﻝ ﺗﻮ
ﻋﻴﺎﻥ ﺳﺎﺯﻡ ﺍﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ ﻧﻐﺰ ﺭﺍ
ﺑﺮﻭﻥ ﺁﺭﻡ ﺍﺯ ﭘﻮﺳﺖ ﺍﻳﻦ ﻣﻐﺰ ﺭﺍ
ﻛﻪ ﺍﺯ ﻣﻨﺼﺐ ﺍﻣﺮﺓ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ
ﺗﻮ ﺩﻭﺭﻱ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﻴﺴﺖ ﺣﻘﻲ ﭼﻨﻴﻦ
ﺧﻠﺎﻓﺖ ﻛﺠﺎ ﻭ ﺗﻮ ﺍﻧﺪﺭ ﻛﺠﺎ
ﭼﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻮﺩ ﺑﻴﻦ ﺍﺭﺽ ﻭ ﺳﻤﺎﺀ
ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺁﻥ ﻋﻨﺼﺮ ﺟﺎﻫﻠﻲ
ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻗﺮﻳﻦ ﺑﺎ ﻋﻠﻲ ﻭﻟﻲ
ﺧﻠﺎﺻﻪ، ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻥ
ﻧﺒﺎﺷﻲ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻣﻜﺮ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﻣﺎﻥ
ﻣﭙﻨﺪﺍﺭ ﻛﺎﻛﻨﻮﻥ ﺷﺪﻱ ﻛﺎﻣﻴﺎﺏ
ﺩﮔﺮ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﺎ ﻋﻤﺮﻭ ﻋﺎﺻﺖ ﺣﺴﺎﺏ
ﻣﻨﻢ ﺍﺷﺘﺮ ﭘﻴﺶ ﺁﻫﻨﮓ ﺗﻮ
ﺑﮕﺮﺩﻥ ﻣﺮﺍ ﻫﺴﺖ ﺁﻥ ﺯﻧﮓ ﺗﻮ
ﭼﻮ ﺟﻨﺒﺪ ﺳﺮﻡ ﺯﻧﮓ ﺁﺭﺩ ﺻﺪﺍ
ﺍﺯﻳﻦ ﺯﻧﮓ ﺳﻨﮕﺖ ﺷﻮﺩ ﺑﺮﻣﻠﺎ
🔸ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﺑﻴﺎﺕ ﺑﻪ ﺳﻤﻊ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺭﺳﻴﺪ، ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺘﻌﺮﺽ ﺍﻭ ﻧﺸﺪ
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَلَقَدْ أَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِيقًا فِي الْبَحْرِ يَبَسًا لَّا تَخَافُ دَرَكًا وَلَا تَخْشَىٰ
ما به موسى وحى فرستادیم که: «شبانه بندگانم را (از مصر) با (خود) حرکت ده. و براى آنها راهى خشک در دریا بگشا. که نه از تعقیب (فرعونیان) خواهى ترسید،و نه (از غرق شدن در دریا) به هراس مى افتى.»
(طه/۷۷)
*
فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِيَهُم مِّنَ الْيَمِّ مَا غَشِيَهُمْ
(به این ترتیب) فرعون با لشکریانش آنها را تعقیب کردند. و (امواج خروشان) دریا آنان را بطور کامل پوشانید.
(طه/۷۸)
*
وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَمَا هَدَىٰ
فرعون قوم خود را گمراه ساخت. و هرگز هدایت نکرد!
(طه/۷۹)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه طه آیات ۷۰ الی ۷۶ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ ۳ ـ مجرم ، کی
📝تفسیر سوره مبارکه طه آیات ۷۷ الی ۷۹
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
✅ نجات بنى اسرائیل و غرق فرعونیان
بعد از ماجراى مبارزه موسى(علیه السلام) با ساحران و پیروزى قاطع و چشمگیرش بر آنها و ایمان آوردن آن جمعیت عظیم، موسى(علیه السلام) و آئین او رسماً وارد افکار مردم مصر شد.
هر چند اکثریت قبطیان آن را نپذیرفتند، ولى همیشه براى آنها یک مسأله بود، و بنى اسرائیل تحت رهبرى موسى(علیه السلام)، به اتفاق اقلیتى از مصریان، به طور دائم با فرعونیان درگیر بودند.
سال ها بر این منوال گذشت، و حوادث تلخ و شیرینى روى داد، که قرآن بخش هائى از آن را در سوره اعراف از آیه ۱۲۷ به بعد آورده است.
آیات مورد بحث، به آخرین فراز از این ماجراها یعنى برنامه خروج بنى اسرائیل از مصر، اشاره کرده، مى فرماید: ما به موسى، وحى فرستادیم که بندگانم را شبانه از مصر بیرون ببر (وَ لَقَدْ أَوْحَیْنا إِلى مُوسى أَنْ أَسْرِ بِعِبادِی).
بنى اسرائیل آماده حرکت به سوى سرزمین موعود (فلسطین) شدند، اما هنگامى که به کرانه هاى نیل رسیدند فرعونیان، آگاه گشتند، فرعون با لشگرى عظیم آنها را تعقیب کرد، آنها خود را در محاصره دریا و دشمن دیدند، از یک سو رود عظیم نیل ، از سوى دیگر دشمن نیرومند خونخوار و خشمگین!
اما خدا که مى خواست این جمعیت ستم کشیده محروم و با ایمان را از چنگال ظالمان رهائى بخشد، و ستمگران را به دیار فنا بفرستد.
به موسى(علیه السلام) چنین دستور داد: راهى خشک براى آنها، در دریا بگشا ! (فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِیقاً فِی الْبَحْرِ یَبَساً).
راهى که هر گاه در آن گام بگذارى نه از تعقیب فرعونیان مى ترسى، نه از غرق شدن در دریا (لاتَخافُ دَرَکاً وَ لاتَخْشى).
جالب این که: نه تنها راه گشوده شد، بلکه این راه، به فرمان خدا، راه خشکى بود، با این که: معمولاً چنین است که اگر آب رودخانه یا دریا، کنار برود باز اعماق آن تا مدت ها غیر قابل عبور است.
راغب در مفردات مى گوید: دَرْک (بر وزن مرگ) به معنى پائین ترین عمق دریا است، و به طنابى که متصل به طناب دیگرى مى کنند، تا به آب برسد دَرَک (بر وزن محک) گفته مى شود، و همچنین به خساراتى که دامنگیر انسان مى شود، درک مى گویند، درکات نار در برابر درجات جنت به معنى مراحل پائین دوزخ است.
ولى، با توجه به این که (طبق آیه ۶۱ سوره شعراء) بنى اسرائیل به هنگامى که از آمدن لشگر فرعون با خبر شدند، به موسى(علیه السلام) گفتند: إِنّا لَمُدْرَکُونَ: ما در چنگال فرعونیان گرفتار شدیم .
به نظر مى رسد که منظور از درک در آیه مورد بحث، آن است که شما چنین گرفتارى پیدا نخواهید کرد، و منظور از لاتَخْشى آن است که خطرى از ناحیه دریا نیز شما را تهدید نمى کند.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
20.Taha.77-79.mp3
2.78M
🎙 تفسیر صوتی آیات۷۷ الی ۷۹ سوره مبارکه طه
مفسّر : حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۸۰ 🔸 ناپایداری و بى اعتبارى اين جهان: هدف از اين كلام حكيمانه بيان بى اعتبارى
🗞 شرح و تفسیر حکمت ۳۸۱
ضرورت کنترل زبان
🔹 حتى با يك كلمه:
درباره اهميت سكوت و خطرات سخن گفتن بى رويه، در كلمات پيشين امام(عليه السلام) مطالب قابل توجهى خوانديد. امام (عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه در ضمن سه جمله ديگر بر اين مسأله تأكيد مى كند. نخست مى فرمايد: «سخن، تا نگفته اى اسير توست اما همين كه گفتى تو اسير او خواهى بود»; (الْكَلاَمُ فِي وَثَاقِكَ مَا لَمْ تَتَكَلَّمْ بِهِ; فَإِذَا تَكَلَّمْتَ بِهِ صِرْتَ فی وَثَاقِهِ).
چه تشبيه و تعبير جالبى! به راستى، سخن قبل از آن كه از دهان گوينده اش بيرون آيد همچون اسيرى در نزد اوست ولى همين كه از دهان گوينده بيرون آمد نه تنها قادر بر مهار كردنش نيست بلكه در اسارت آن خواهد بود و تمام مسئوليت هايش را بايد به عهده بگيرد. پس چه بهتر كه انسان كم سخن بگويد و سنجيده بگويد.
امام(عليه السلام) در دومين تعبير از تشبيه ديگرى استفاده كرده، مى فرمايد: «زبانت را همچون طلا و نقره ات حفظ كن»; (فَاخْزُنْ لِسَانَكَ كَمَا تَخْزُنُ ذَهَبَكَ وَ وَرِقَكَ).
شك نيست كه انسان اجناس گران بهاى خود را با دقت محافظت مى كند مبادا سارقان آن را بربايند و يا به گونه ديگرى از دست برود. امام(عليه السلام) مى فرمايد كه زبان تو نيز سرمايه بسيار گران بهايى است كه بايد با دقت در حفظ آن بكوشى.
در سومين جمله به عنوان يك دليل مى فرمايد: «اى بسا گفتن يك كلمه نعمت بزرگى را از انسان سلب كرده يا بلا و مصيبتى را فراهم ساخته است»; (فَرُبَّ كَلِمَة سَلَبَتْ نِعْمَةً وَجَلَبَتْ نِقْمَةً).
اهميت سكوت تا آنجاست كه از داستان زكريا در قرآن مجيد استفاده مى شود خداوند هنگامى كه به زكريا بشارت فرزندى را به نام يحيى داد عرضه داشت: «خدايا! نشانه اى براى من قرار ده. خطاب آمد: نشانه تو اين است كه سه شبانه روز قدرت تكلم با مردم نخواهى داشت در حالى كه زبانت سالم است; (قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّى آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاَثَ لَيَال سَوِيّاً) [1] و به اين ترتيب سكوت به عنوان آيتى از آيات خدا نسبت به موهبتى كه ارزانى داشته بود قرار داده شد.[2]
*
پی نوشت:
[1]. مريم، آيه 10.
[2]. سند گفتار حكيمانه: تنها منبعى كه مرحوم خطيب قبل از نهج البلاغه براى اين كلام شريف نقل كرده است كتاب من لا يحضر مرحوم صدوق است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 289). اضافه مى كنيم كه مرحوم صدوق آن را در من لا يحضر در ذيل كلام حكمت آميز گذشته در وصاياى على(عليه السلام) به محمّد بن حنفيه نقل كرده است.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
🔴 غربال شیعیان فقط در عرض 24 ساعت
☀️ امام باقر عليه السلام فرمودند:
اى شيعۀ آل محمّد! حتماً بايد مورد پاكسازى قرار گيريد! همچون برطرف شدن سرمه از چشم؛ كه صاحب چشم مىداند چه وقتى سرمه در چشمش جاى مىگيرد ولى نمىداند چه زمانى از آن بيرون مىشود؛ و به همين گونه است حال مرد كه بر طريق امر -امامت- ما صبح مىكند -روز را آغاز مىكند- و بعد روز را شب مىكند؛ و بعد در حالى كه از آن خارج شده، شب را به صبح مىبرد(يعنى بامداد مسلمان است و شامگاه كافر و بالعكس)
✅ مثلا تا همین دیشب یک شیعه سست ایمان، خدا و پیغمبر و امام و مذهب را قبول داشت؛ به اصل و اصولی از دین پایبند بود اما با دیدن یک شبهه یا یک تبلیغ علیه دین، صبح نظر او نسبت به دین کلا برمیگردد
لَتُمَحّصُنّ يَا شِيعةَ آلِ مُحمّدٍ تَمحِيصَ اَلْكحْل فِي اَلعَينِ وَ إنّ صَاحبَ اَلعَينِ يَدرِي مَتَى يَقعَ اَلْكحْلُ فِي عَيْنهِ وَ لاَ يَعْلم مَتَى يَخْرجُ مِنْهَا وَ كَذَلِكَ يُصْبِحُ اَلرَّجلُ عَلَى شَرِيعَة مِنْ أمرِنَا وَ يُمسِي وَ قَدْ خَرجَ مِنْهَا وَ يُمْسِي عَلَى شَرِيعةٍ مِنْ أمْرِنَا وَ يُصْبحُ وَ قَدْ خَرجَ مِنْهَا
📗غيبت نعمانی،ب۱۲،ص۲۰۶
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موعظه
💚 مگه خدا مؤمن رو دوست نداره پس چرا اونو به بلا و گرفتاری مبتلا میکنه؟! مبتلا شدن مؤمن بهنفع اوست!!!
🎥 آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: چهارصد و سی و یک 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﻋﻠﻲ ﺁﻥ ﻋﺰﻳﺰ ﺧﺪﺍﻱ ﻭ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: چهارصد و سی و دو
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
ﺳﺨﻨﻲ ﺩﺭ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻥ ﺍﻳﻦ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺟﻠﺠﻠﻴﻪ ﻧﺎﻣﻴﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﺎﺹ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﺎﻣﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺳﻔﻴﺎﻥ ﺳﺮﻭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻧﺎﻣﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﺒﻪ ﺧﺮﺍﺝ ﻣﺼﺮ ﺍﺯ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﺎﺹ ﺑﻮﺩ ﻭﻣﻮﺭﺩ ﻣﻮﺍﺧﺬﻩ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻛﻪ ﺧﺮﺍﺝ ﺭﺍ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻧﻨﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺩﻭ ﻧﺴﺨﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻗﺼﻴﺪﻩ، ﺩﺭ ﺩﻭ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﺧﺪﻳﻮﻱ ﻣﺼﺮ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺝ 4 ﺹ 314 ﻓﻬﺮﺳﺖ ﭼﺎﭘﻲ ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺿﺒﻂ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﺤﺪﻳﺪ ﻗﻄﻌﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺁﻧﺮﺍ ﺩﺭ ﺝ 2 ﺹ 522 ﺷﺮﺡ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻠﺎﻏﻪ ﺍﺵ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺗﻜﻪ ﺍﺯ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻂ ﺍﺑﻲ ﺯﻛﺮﻳﺎ، ﻳﺤﻴﻲ ﺑﻦ ﻋﻠﻲ ﺧﻄﻴﺐ ﺗﺒﺮﻳﺰﻱ (ﺩﺭﮔﺬﺷﺘﻪ 502 ﻩ ﻕ) ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺍﺳﺤﺎﻗﻲ ﺩﺭ ﺹ 41 ﻟﻄﺎﺋﻒ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺍﻟﺪﻭﻝ ﮔﻮﻳﺪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻱ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻀﻤﻮﻥ ﺑﻪ ﻋﻤﺮﻭ ﭘﺴﺮ ﻋﺎﺹ ﻧﻮﺷﺖ: ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﺋﻲ ﻣﻜﺮﺭ ﻣﺒﻨﻲ ﺑﺮ ﻣﻄﺎﻟﺒﻪ ﺧﺮﺍﺝ ﻣﺼﺮ ﺑﺘﻮ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻭ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺁﻥ ﻛﻮﺗﺎﻫﻲ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﻣﺘﻨﺎﻉ ﻭﺭﺯﻳﺪﻱ. ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﻣﻲﻧﻮﻳﺴﻢ ﻛﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﻴﭻ ﺗﺎﺧﻴﺮﻱ ﻓﻮﺭﺍ ﺧﺮﺍﺝ ﻣﺼﺮ ﺭﺍ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻧﻤﺎ، ﻭ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ. ﻋﻤﺮﻭ ﭘﺲ ﻋﺎﺹ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺟﻠﺠﻠﻴﻪ ﺭﺍ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺍﺑﻴﺎﺕ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﻴﺸﻮﺩ:
ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺍﻟﻔﻀﻞ ﻟﺎﺗﻨﺲ ﻟﻲ
ﻭ ﻋﻦ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺤﻖ ﻟﺎ ﺗﻌﺪﻝ
ﻧﺴﻴﺖ ﺍﺣﺘﻴﺎﻟﻲ ﻓﻲ ﺟﻠﻖ
ﻋﻠﻲ ﺍﻫﻠﻬﺎ ﻳﻮﻡ ﻟﺒﺲ ﺍﻟﺤﻠﻲ؟
ﻭ ﻗﺪ ﺍﻗﺒﻠﻮﺍ ﺯﻣﺮﺍ ﻳﻬﺮﻋﻮﻥ
ﻭ ﻳﺎﺗﻮﻥ ﻛﺎﻟﺒﻘﺮ ﺍﻟﻤﻬل
ﻭ ﺑﺎﺯ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﺑﻴﺎﺕ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺍﻳﻨﺴﺖ:
ﻭ ﻟﻮﻟﺎﻱ ﻛﻨﺖ ﻛﻤﺜﻞ ﺍﻟﻨﺴﺎ
ﺗﻌﺎﻑ ﺍﻟﺨﺮﻭﺝ ﻣﻦ ﺍﻟﻤﻨﺰﻝ
ﻧﺴﻴﺖ ﻣﺤﺎﻭﺭﻩ ﺍﻟﺎﺷﻌﺮﻱ
ﻭ ﻧﺤﻦ ﻋﻠﻲ ﺩﻭﻣﻪ ﺍﻟﺠﻨﺪﻝ
ﻭ ﺍﻟﻌﻘﺘﻪ ﻋﺴﻠﺎ ﺑﺎﺭﺩﺍ
ﻭ ﺍﻣﺰﺟﺖ ﺫﻟﻚ ﺑﺎﻟﺤﻨﻈﻞ
ﺍﻟﻴﻦ ﻓﻴﻄﻤﻊ ﻓﻲ ﺟﺎﻧﺒﻲ
ﻭ ﺳﻬﻤﻲ ﻗﺪ ﻏﺎﺏ ﻓﻲ ﺍﻟﻤﻔﺼﻞ
ﻭ ﺍﺧﻠﻌﺘﻬﺎ ﻣﻨﻪ ﻋﻦ ﺧﺪﻋﻪ
ﻛﺨﻠﻊ ﺍﻟﻨﻌﺎﻝ ﻣﻦ ﺍﻟﺎﺭﺟﻞ
ﻭ ﺍﻟﺒﺴﺘﻬﺎ ﻓﻴﻚ ﻟﻤﺎ ﻋﺠﺰﺕ
ﻛﻠﺒﺲ ﺍﻟﺨﻮﺍﺗﻴﻢ ﻓﻲ ﺍﻟﺎﻧﻤﻞ
ﻭ ﺑﺎﺯ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺑﻴﺎﺕ ﺍﺳﺖ:
ﻭ ﻟﻢ ﺗﻚ ﻭ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﻦ ﺍﻫﻠﻬﺎ
ﻭ ﺭﺏ ﺍﻟﻤﻘﺎﻡ ﻭ ﻟﻢ ﺗﻜﻤﻞ
ﻭ ﺳﻴﺮﺕ ﺫﻛﺮﻙ ﻓﻲ ﺍﻟﺨﺎﻓﻘﻴﻦ
ﻛﺴﻴﺮ ﺍﻟﺠﻨﻮﺏ ﻣﻊ ﺍﻟﺸﻤﺎﻝ
ﻧﺼﺮﻧﺎﻙ ﻣﻦ ﺟﻬﻠﻨﺎ ﻳﺎﺑﻦ ﻫﻨﺪ
ﻋﻠﻲ ﺍﻟﺒﻄﻞ ﺍﻟﺎﻋﻈﻢ ﺍﻟﺎﻓﻀﻞ
ﻭ ﻛﻨﺖ ﻭ ﻟﻢ ﺗﺮﻫﺎ ﻓﻲ ﺍﻟﻤﻨﺎﻡ
ﻓﺰﻓﺖ ﺍﻟﻴﻚ ﻭ ﻟﺎ ﻣﻬﺮ ﻟﻲ
ﻭ ﺣﻴﺚ ﺗﺮﻛﻨﺎ ﺍﻋﺎﻟﻲ ﺍﻟﻨﻔﻮﺱ
ﻧﺰﻟﻨﺎ ﺍﻟﻲ ﺍﺳﻔﻞ ﺍﻟﺎﺭﺟﻞ
ﻭ ﻛﻢ ﻗﺪ ﺳﻤﻌﻨﺎ ﻣﻦ ﺍﻟﻤﺼﻄﻔﻲ
ﻭﺻﺎﻳﺎ ﻣﺨﺼﺼﻪ ﻓﻲ ﻋﻠﻲ
ﻭ ﺑﺎﺯ ﺩﺭ ﺟﻤﻠﻪ ﺁﻥ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﮔﻔﺘﻪ:
ﻭ ﺍﻥ ﻛﺎﻥ ﺑﻴﻨﻜﻤﺎ ﻧﺴﺒﻪ
ﻓﺎﻳﻦ ﺍﻟﺤﺴﺎﻡ ﻣﻦ ﺍﻟﻤﻨﺠﻞ؟
ﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﻟﺜﺮﻳﺎ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﻟﺜﺮﻱ؟
ﻭ ﺍﻳﻦ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻣﻦ ﻋﻠﻲ؟
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه طه آیات ۷۷ الی ۷۹ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ✅ نجات بنى اسرائی
📝تفسیر سوره مبارکه طه آیات ۷۷ الی ۷۹
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️ و به این ترتیب، موسى(علیه السلام) و بنى اسرائیل وارد جاده هائى شدند که در درون دریا با کنار رفتن آب ها پیدا شدند، در این هنگام، فرعون به همراه لشکریانش به کنار دریا رسید، و با این صحنه غیر منتظره و شگفت انگیز روبرو شد: فرعون لشکریان خود را به دنبال بنى اسرائیل فرستاد و خود نیز وارد همان جاده ها شد (فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ).(۱)
مسلماً ارتش فرعون در آغاز، اکراه داشت که در این جاى خطرناک ناشناخته گام بگذارد، و بنى اسرائیل را تعقیب کند، حداقل، مشاهده چنین معجزه شگرفى کافى بود که آنها را از ادامه این راه باز دارد.
ولى فرعون که باد غرور و نخوت، مغزش را پر کرده بود، و در لجاجت و خیره سرى غوطهور بود، بى اعتنا از کنار چنین معجزه بزرگى گذشت، و لشکر خود را تشویق به ورود در این جاده هاى ناشناخته دریائى کرد!
از این سو آخرین نفر لشکر فرعون وارد دریا شد، و از آن سو آخرین نفر از بنى اسرائیل خارج گردید.
در این هنگام، به امواج آب فرمان داده شد، به جاى نخستین بازگردند.
امواج همانند ساختمان فرسوده اى که پایه آن را بکشند یک باره فرو ریختند و دریا آنها را در میان امواج خروشان خود، پوشاند، پوشاندنى کامل (فَغَشِیَهُمْ مِنَ الْیَمِّ ما غَشِیَهُمْ).(۲)
و به این ترتیب، یک قدرت جبار ستمگر با لشکر نیرومند و قهارش در میان امواج آب غوطهور شدند، و طعمه آماده اى براى ماهیان دریا!
* * *
آرى، فرعون، قوم خود را گمراه ساخت و هرگز هدایتشان نکرد (وَ أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَ ما هَدى).
درست است که جمله أَضَلَّ و جمله ما هَدى تقریباً یک مفهوم را مى رساند، و شاید به همین جهت، بعضى از مفسرین آن را تأکید دانسته اند، ولى، ظاهر این است که: این دو، با هم تفاوتى دارد و آن این که أَضَلَّ اشاره به گمراه ساختن است، و ما هَدى اشاره به عدم هدایت بعد از روشن شدن گمراهى است.
توضیح این که: یک رهبر، گاهى اشتباه مى کند، و پیروانش را به جاده انحرافى مى کشاند، اما به هنگامى که متوجه شد، فوراً آنها را به مسیر صحیح باز مى گرداند، اما فرعون آن چنان لجاجتى داشت که پس از مشاهده گمراهى، باز حقیقت را براى قومش بیان نکرد، و همچنان آنها را در بى راهه ها کشاند تا خودش و آنها نابود شدند.
و به هر حال، این جمله در واقع سخن فرعون را که در سوره غافر آیه ۲۹ آمده، نفى مى کند: وَ ما أَهْدِیکُمْ إِلاّ سَبِیلَ الرَّشادِ: من شما را جز به راه راست هدایت نمى کنم حوادث نشان داد که: این جمله دروغ بزرگى بوده همانند دروغ هاى دیگرش.
* * *
✍ پی نوشت:
۱ ـ در تفسیر جمله بالا احتمال دیگرى نیز داده شده که: باء در بِجُنُودِهِ به معنى مَعَ بوده باشد، و مجموع جمله چنین معنى مى دهد: فرعون همراه لشکرش بنى اسرائیل را تعقیب کردند ، هر چند میان این دو تفسیر تفاوت چندانى نیست.
۲ ـ یَمّ به معنى دریا و همچنین رودخانه عظیم است، بعضى از محققان معتقدند: این یک لغت قدیم مصرى است نه عربى، (براى توضیح بیشتر به جلد ششم، پاورقى صفحه ۳۲۷ مراجعه فرمائید).
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۴ بخش اول ✅ وصف خداوند متعال 🔭خطبه در يك نگاه: اين خطبه عمدتاً بر چهار محور
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۴ بخش دوم
✍ وصف پیامبران
🔹 موقعيّت ممتاز پيامبران
امام(عليه السلام) در اين بخش از خطبه، اشاره به پيامبرانى مى کند که در طول تاريخ بشريّت يکى بعد از ديگرى ظاهر شدند، تا بحث توحيد را با بحث نبوّت تکميل کند. قرائن به خوبى نشان مى دهد که در ميان اين بخش و بخش اوّل خطبه، قسمت هايى حذف شده است و اينها، همه گزيده هايى است از خطبه طولانى ترى که امام بيان فرموده است.
به هر حال، اين بخش در واقع اشاره به چند نکته مهم دارد: نخست اينکه، سلسله پيامبران، تاريخ بشريّت را زير پوشش خود قرار داده و يکى بعد از ديگرى به وظيفه ارشاد بر مى خاستند و ديگر اينکه، همه آنها هدف واحدى را دنبال مى کردند و نکته سوم، اينکه همواره در صُلب پدران با فضيلت و ارحام مادران پاک پرورش يافتند.
مى فرمايد: «خداوند آنها را در برترين جايگاه، قرار داد و در بهترين مکان مستقر ساخت». (فَاسْتَوْدَعَهُمْ فِي أَفْضَلِ مُسْتَوْدَع، وَ أَقَرَّهُمْ فِي خَيْرِ مُسْتَقَرٍّ).
سپس به شرح اين مجمل پرداخته، مى فرمايد: «پيوسته اصلاب با ارزش (پدران) آنها را به ارحام پاک (مادران) منتقل نمود» (تَنَاسَخَتْهُمْ کَرَائِمُ الأَصْلاَبِ إِلَى مُطَهَّرَاتِ الأَرْحَامِ).
در واقع «أَفْضَلِ مُسْتَوْدَع» همان صلب پدران با فضيلت است و «خَيْرِ مُسْتَقَرّ» همان ارحام مادران پاک دامن مى باشد.
سپس به استمرار رسالت انبيا و تداوم آن اشاره کرده، مى فرمايد: «هر زمان يکى از آنها بدرود حيات گفت، ديگرى براى پيشبرد آيين خدا به جاى او برخاست». (کُلَّمَا مَضَى مِنْهُمْ سَلَفٌ، قَامَ مِنْهُمْ بِدِينِ اللهِ خَلَفٌ).
در حقيقت باغستان زندگى انسانها هيچ گاه از شجره طيّبه و درخت پربار وجود آنان خالى نمانده; و همواره انسانها از اين درختان پرثمر، که به مصداق «تُؤْتِي أُکُلَهَا کُلَّ حِين بِإِذْنِ رَبِّهَآ» نتايج وافر مى گرفتند و قوت جان و قوّت روان را از شاخه هاى پربار آن مى چيدند، و از اين بذرهاى اصلاح شده و درختان پرثمر بهره ها مى بردند.
مسأله پاکى پدران و مادران انبيا، مسأله مهمّى است که در روايات اسلامى و زيارات بازتاب گسترده اى دارد. چرا که هم از نظر قانون وراثت داراى آثار عميقى است و هم از نظر اجتماعى و اعتماد مردم و پيوند در ميان امّت ها و انبيا، آثار انکارناپذيرى دارد.
به همين دليل، در روايات اسلامى که مربوط به انتخاب و گزينش همسر است تأکيد شده است که مردم به سراغ خانواده هاى پاکدامن و مشهور به تقوا بروند و زنان زيباى فريبنده اى که در خانواده هاى آلوده پرورش مى يابند، به گياهان و گلهايى که بر مزبله ها مى رويند، تشبيه شده اند.
اين نکته نيز قابل توجّه است که تعبير «جانشينى انبيا نسبت به يکديگر و نشستن خَلَف به جاى سَلَف» اشاره به اين حقيقت است که آنها به مصداق «لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَد مِنْ رُسُلِهِ» همه، برنامه هاى واحد داشتند که در اصول يکسان بود; هر چند گاهى در بعضى از فروع به خاطر تفاوت زمانها و مکانها، متفاوت بود; همه دعوت به توحيد و عدل و معاد داشتند و حتّى در اصول مسائل فرعيّه نيز يکسان بودند; همگى مردم را به نيايش و عبادت دعوت مى کردند و به فضايل و اخلاق سوق مى دادند و از صفات رذيله برحذر مى داشتند; قانون را محترم مى شمردند و رعايت نظم را لازم مى دانستند.
***
ويژگى هاى پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله)
امام(عليه السلام) در اين بخش از خطبه، به دنبال اشاره اى که در بخش قبل درباره سلسله انبيا فرمود، به خاتم انبيا محمّد(صلى الله عليه وآله) و فضائل و کمالات و صفات برجسته آن حضرت، در جهات مختلف اشاره مى کند.
نخست از اجداد پاک و ريشه پربرکت و با فضيلت خاندانش سخن مى گويد; سپس به شاخ و برگ هاى شجره پربار وجود او، يعنى عترت و فرزندانش مى پردازد.
در مرحله سوم، شايستگى هاى او را براى رهبرى توصيف مى کند و در مرحله چهارم، از زمان ظهور و قيام او سخن مى گويد; که هر يک از اين ابعاد چهارگانه مى تواند بخشى از عظمت آن حضرت را نمايان سازد.
در قسمت اوّل مى فرمايد: «عنايات خداوند متعال در جهت ارسال رسل همچنان ادامه يافت، تا نوبت به محمّد(صلى الله عليه وآله) رسيد». (حَتَّى أَفْضَتْ کَرَامَةُ اللهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى إِلَى مُحَمَّد(صلى الله عليه وآله)).
«در اين هنگام، او را از بهترين معادن استخراج کرد و نهال وجودش را از اصيل ترين و عزيزترين سرزمين ها برآورد و شاخه هستى او را از همان درختى که
پيامبرانش را از آن آفريد، به وجود آورد. از همان شجره (طيّبه) اى که امينان درگاه خود را از آن برگزيد». (فَأَخْرَجَهُ مِنْ أَفْضَلِ الْمَعَادِنِ مَنْبِتاً، وَ أَعَزِّ الأَرُومَاتِ(5) مَغْرِساً; مِنَ الشَّجَرَةِ الَّتِي صَدَعَ مِنْهَا أَنْبِيَاءَهُ، وَانْتَجَبَ مِنْهَا أُمَنَاءَهُ).
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
☀️ امام سجاد(ع) فرمود:
گناهانى که دعا را رد مى کنند، عبارت اند از:
1. بدى نیّت
شامل نیت های غیرالهی و شوم.
2. بد ذاتى
یعنی فرد دعاکننده، خیرخواه مردم نباشد، حالت حسودی و یا خوشحالی از گرفتاری مردم داشته باشد.
3. دورویى با برادران
یعنی با مردم دوروئی داشته باشد.
4. باور نداشتن اجابت دعا
باید آنچنان یقین به اجابت داشته باشد، گویا حاجات او همین الآن آماده است و به سرعت برآورده می شود.
5. به تأخیر انداختن نمازهاى واجب تا هنگامى که وقتشان بگذرد.
در شرح این قسمت از روایت آیت الله مجتهدی(ره) می گفتند: کسانی که هر چه می زنند ولی کاروبارشان درست نمی شود ، برای این است که نماز اول وقت نمی خوانند
6.تقرّب نجستن به خداوند عزّ و جلّ با نیکى کردن و صدقه دادن.
7. بد زبانى
مثل نیش زدن به دیگران ، تهمت، غیبت، سخن چینی و...
8. ناسزا گفتن
فحش و ناسزا نکته ای که مردم خیلی کم به آن توجّه دارند.
معانى الأخبار، ص ۲۷۱، ح ۲
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: چهارصد و سی و دو 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ﺳﺨﻨﻲ ﺩﺭ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻥ ﺍﻳﻦ ﻗﺼ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: چهارصد و سی و سه
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﺷﻴﺦ ﻣﺤﻤﺪ ﺍﺯﻫﺮﻱ ﺩﺭ ﺷﺮﺡ ﻛﺘﺎﺏ " ﻣﻐﻨﻲ ﺍﻟﻠﺒﻴﺐ " ﺝ 1 ﺹ 82 ﺗﻤﺎﻣﻲ ﺍﺑﻴﺎﺕ ﻣﺬﻛﻮﺭﻩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺍﺳﺤﺎﻗﻲ ﻋﻴﻨﺎ ﻧﻘﻞ
ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻓﻘﻂ ﺍﻳﻦ ﻳﻚ ﺑﻴﺖ ﺭﺍ ﺣﺬﻑ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ: ﻭ ﺣﻴﺚ ﺗﺮﻛﻨﺎ ﺍﻋﺎﻟﻲ ﺍﻟﻨﻔﻮﺱ ﻧﺰﻟﻨﺎ ﺍﻟﻲ ﺍﺳﻔﻞ ﺍﻟﺎﺭﺟﻞ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺷﻬﺮ ﺁﺷﻮﺏ ﺳﻴﺰﺩﻩ ﺑﻴﺖ ﺍﺯ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺝ 3 ﺹ 106 " ﺍﻟﻤﻨﺎﻗﺐ " ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ
[جلد سوم ﺻﻔﺤﻪ ۲۱۵]
ﻭ ﺳﻴﺪ ﻧﻌﻤﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺟﺰﺍﺋﺮﻱ ﺩﺭ ﺹ 43 " ﺍﻟﺎﻧﻮﺍﺭ ﺍﻟﻨﻌﻤﺎﻧﻴﻪ " ﺑﻴﺴﺖ ﺑﻴﺖ ﺍﺯ ﺁﻧﺮﺍ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺯﻧﻮﺯﻱ ﺩﺭ ﺭﻭﺿﻪ ﺩﻭﻡ ﺍﺯ ﻛﺘﺎﺏ " ﺭﻳﺎﺽ ﺍﻟﺠﻨﻪ " ﺧﻮﺩ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺭﺍ ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﮔﻔﺘﻪ: ﺍﻳﻦ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺑﻤﻨﺎﺳﺒﺖ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﻣﺼﺮﻉ ﺁﻥ (= ﻭ ﻓﻲ ﻋﻨﻘﻲ ﻋﻠﻖ ﺍﻟﺠﻠﺠﻞ) ﺑﻪ ﻗﺼﻴﺪﻩ " ﺟﻠﺠﻠﻴﻪ " ﻧﺎﻣﻴﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺳﺮﺍﻳﻨﺪﻩ ﺭﻭﺷﻦ ﺭﻭﺍﻥ ﺷﻴﺦ ﻋﺒﺎﺱ ﺯﻳﻮﺭﻱ ﺑﻐﺪﺍﺩﻱ، ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺟﻠﺠﻠﻴﻪ ﺭﺍ ﺗﺨﻤﻴﺲ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﻦ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﺧﻄﻴﺶ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻗﻠﻢ ﺧﻮﺩ ﺷﺎﻋﺮ ﺗﺼﺤﻴﺢ ﺷﺪﻩ ﺩﻳﺪﻩﺍﻡ ﻭﺗﺨﻤﻴﺲ ﺯﻳﻮﺭﻱ ﺩﺭ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻧﺴﺨﻪ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﺧﺪﻳﻮﻱ ﻣﺼﺮ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺍﺳﺖ. ﻳﻘﻮﻟﻮﻥ ﺑﺎﻓﻮﺍﻫﻬﻢ ﻣﺎ ﻟﻴﺲ ﻓﻲ ﻗﻠﻮﺑﻬﻢ ﻭ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻋﻠﻢ ﺑﻤﺎ ﻳﻜﺘﻤﻮﻥ. ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻧﻬﺎﻳﺸﺎﻥ ﭼﻴﺰﻫﺎﺋﻲ ﻣﻲﮔﻮﻳﻨﺪ ﻛﻪ ﻗﻠﻮﺑﺸﺎﻥ ﮔﻮﺍﻫﻲ ﻧﻤﻲ
ﺩﻫﺪ، ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﻛﺘﻤﺎﻥ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ ﺁﮔﺎﻩ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ.
ﻣﺼﺎﺩﺭ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﻋﻤﺮﻭ ﻋﺎﺹ ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻣﺼﺎﺩﺭﻱ ﻛﻪ ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﺎﺹ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ: ﺍﺳﻢ ﻛﺘﺎﺏ، ﺍﺳﻢ ﻣﻮﻟﻒ ﺻﺤﻴﺢ، ﺑﺨﺎﺭﻱ ﺻﺤﻴﺢ، ﻣﺴﻠﻢ ﺳﻨﻦ، ﺍﺑﻮﺩﺍﻭﺩ ﺳﻨﻦ، ﺗﺮﻣﺬﻱ ﺳﻨﻦ، ﻧﺴﺎﺋﻲ ﻛﺘﺎﺏ ﺗﺎﺭﻳﺦ، ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ ﺍﻟﺴﻴﺮﻩ ﺍﻟﻨﺒﻮﻳﻪ، ﺍﺑﻦ ﻫﺸﺎﻡ ﻋﻴﻮﻥ ﺍﻟﺎﺧﺒﺎﺭ، ﺍﺑﻦ ﻗﺘﻴﺒﻪ ﺍﻟﻤﻌﺎﺭﻑ، ﺍﺑﻦ ﻗﺘﻴﺒﻪ ﺍﻟﺎﻣﺎﻣﻪ ﻭ ﺍﻟﺴﻴﺎﺳﻪ، ﺍﺑﻦ ﻗﺘﻴﺒﻪ ﺍﻟﻤﺤﺎﺳﻦ ﻭ ﺍﻟﺎﺿﺪﺍﺩ، ﺟﺎﺣﻆ ﺍﻟﺒﻴﺎﻥ ﻭ ﺍﻟﺘﺒﻴﺎﻥ، " ﺍﻟﺎﻧﺴﺎﺏ، ﺍﺑﻮﻋﺒﻴﺪﻩ ﺍﻧﺴﺎﺏ ﺍﻟﺎﺷﺮﺍﻑ، ﺑﻠﺎﺫﺭﻱ
ﺑﻠﺎﻏﺎﺕ ﺍﻟﻨﺴﺎ، ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻫﺮ ﺍﻟﻜﺎﻣﻞ، ﻣﺒﺮﺩ ﺍﻟﻤﺜﺎﻟﺐ، ﻛﻠﺒﻲ ﺍﻟﺘﺎﺭﻳﺦ، ﻳﻌﻘﻮﺑﻲ
[ جلد سوم ﺻﻔﺤﻪ ۲۱۷]
ﺍﺳﻢ ﻛﺘﺎﺏ، ﺍﺳﻢ ﻣﺆﻟﻒ ﺍﻟﺎﻣﺘﺎﻉ ﻭ ﺍﻟﻤﻮﺍﻧﺴﻪ، ﺍﺑﻮﺣﻴﺎﻥ ﺍﻟﺎﻏﺎﻧﻲ، ﺍﺑﻮﺍﻟﻔﺮﺝ ﺍﻟﻄﺒﻘﺎﺕ، ﺍﺑﻦ ﺳﻌﺪ ﺍﻟﻌﻘﺪ ﺍﻟﻔﺮﻳﺪ، ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺪﺭﺑﻪ ﻣﺮﻭﺝ ﺍﻟﺬﻫﺐ، ﻣﺴﻌﻮﺩﻱ ﺍﻟﻤﺴﺘﺪﺭﻙ، ﺣﺎﻛﻢ ﻧﻴﺸﺎﺑﻮﺭﻱ ﺍﻟﻤﺤﺎﺳﻦ ﻭ ﺍﻟﻤﺴﺎﻭﻱ، ﺑﻴﻬﻘﻲ ﺍﻟﺎﺳﺘﻴﻌﺎﺏ، ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﺒﺮ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺍﻟﺎﻣﻢ، ﻃﺒﺮﻱ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺍﻟﺸﺎﻡ، ﺍﺑﻦ ﻋﺴﺎﻛﺮ ﺭﺑﻴﻊ ﺍﻟﺎﺑﺮﺍﺭ، ﺯﻣﺨﺸﺮﻱ ﺍﻟﺨﺼﺎﻳﺺ، ﻭﻃﻮﺍﻁ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻛﺒﻴﺮ، ﻓﺨﺮﺭﺍﺯﻱ ﺍﻟﺘﺮﻏﻴﺐ ﻭ ﺍﻟﺘﺮﻫﻴﺐ، ﻣﻨﺬﺭﻱ
ﺷﺮﺡ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻠﺎﻏﻪ، ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﺤﺪﻳﺪ ﻛﺎﻣﻞ، ﺍﺑﻦ ﺍﺛﻴﺮ ﺍﻟﺒﺪﺍﻳﻪ ﻭ ﺍﻟﻨﻬﺎﻳﻪ، ﺍﺑﻦ ﻛﺜﻴﺮ ﺗﻤﻴﻴﺰ ﺍﻟﺨﺒﻴﺚ، ﺍﺑﻦ ﺍﻟﺪﻳﺒﻊ ﺍﻟﺘﺬﻛﺮﺓ، ﺳﺒﻂ ﺍﺑﻦ ﺟﻮﺯﻱ ﺛﻤﺮﺍﺕ ﺍﻟﺎﻭﺭﺍﻕ، ﺍﺑﻦ ﺍﻟﺤﺠﻪ [ ﺻﻔﺤﻪ 218] ﺍﺳﻢ ﻛﺘﺎﺏ، ﺍﺳﻢ ﻣﻮﻟﻒ ﺍﻟﺴﻴﺮﺓ ﺍﻟﻨﺒﻮﻳﺔ، ﺍﻟﺤﻠﺒﻲ ﺭﻭﺽ ﺍﻟﻤﻨﺎﻇﺮ، ﺍﺑﻦ ﺷﺤﻨﻪ ﻧﻮﺭﺍﻟﺎﺑﺼﺎﺭ، ﺷﺒﻠﻨﺠﻲ ﺟﻤﻬﺮﺓ ﺍﻟﺨﻄﺐ، ﺍﺣﻤﺪ ﺯﻛﻲ ﺟﻤﻬﺮﺓ ﺍﻟﺮﺳﺎﺋﻞ، ﺍﺣﻤﺪ ﺯﻛﻲ ﺩﺍﻳﺮﺓ ﺍﻟﻤﻌﺎﺭﻑ، ﻓﺮﻳﺪ ﻭﺟﺪﻱ
[ جلد سوم ﺻﻔﺤﻪ ۲۱۹] ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺷﺎﻋﺮ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻋﻤﺮﻭ ﭘﺴﺮ ﻋﺎﺹ ﭘﺴﺮ ﻭﺍﺋﻞ ﭘﺴﺮ ﻫﺎﺷﻢ ﭘﺴﺮ ﺳﻌﻴﺪ ﭘﺴﺮ ﺳﻬﻢ ﭘﺴﺮ ﻋﻤﺮ ﻭ ﭘﺴﺮ ﻣﺼﻴﺺ ﭘﺴﺮ ﻛﻌﺐ ﭘﺴﺮ ﻟﻮﻱ ﻗﺮﺷﻲ، ﺍﺑﻮ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺍﺑﻮ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ.
ﻭﻱ ﺍﺯ ﭘﻨﺞ ﻧﻔﺮﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺩﺍﻫﻴﻪ (ﺗﻴﺰﻫﻮﺷﻲ ﻭ ﺣﻴﻠﻪ ﮔﺮﻱ) ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻫﺮ ﻓﺘﻨﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﻲﺷﺪ ﻭ ﺑﺪﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻲﮔﺮﻓﺖ ﺩﺭ ﺷﺮ ﻭ ﻓﺴﺎﺩ ﻭ ﺩﺭﻭﻏﺴﺎﺯﻱ ﻭ ﻓﺘﻨﻪ ﺍﻧﮕﻴﺰﻱ ﻣﺴﻠﻂ ﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﺪﻳﻦ ﺻﻔﺎﺕ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻛﺘﺐ ﻭ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﮔﻮﻳﺎﻱ ﺍﻳﻦ ﺍﺣﻮﺍﻟﻨﺪ. ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﻴﺪ ﻋﻨﺎﻥ ﺳﺨﻦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻨﻪﻫﺎﻱ ﻓﺠﻮﺭ ﻭ ﻧﺎﺑﻜﺎﺭﻱ ﺭﻫﺎ ﻛﺮﺩﻩ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺮﺍﻁ ﺭﺍ ﭘﻴﺶ ﮔﻴﺮﻳﺪ، ﻛﺎﻓﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺷﺨﺺ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﻴﺮﻳﺪ، ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺻﺤﺎﺑﻪ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺩﻳﺪ ﭼﻪ ﺍﻳﻦ ﻋﻨﺼﺮ ﻓﺎﺳﺪ ﻭ ﻓﺮﻭﻣﺎﻳﻪ ﻭ ﭘﺴﺖ ﻭ ﺑﺪﺍﺻﻞ، ﺩﺭ ﻛﺮﺩﺍﺭ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭﺵ ﺟﺰ ﭘﻠﻴﺪﻱ ﻭ ﻧﺎﺑﻜﺎﺭﻱ ﻭ ﺟﻮﺭ ﻭﺟﻮﺩﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺧﻮﺭ ﻫﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﻧﻜﻮﻫﺶ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ﺷﺮﺡ ﺍﺣﻮﺍﻟﺶ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﻧﻈﺮ ﺟﺎﻱ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻭ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2