6.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#موعظه
☀️امیر المومنین علی (علیهالسلام) در کلام دانشمند مسیحی جرجرداق
🎥دکتر رفیعی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: چهارصد و پنجاه 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﺑﺮﺧﺎﺳ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: چهارصد و پنجاه و یک
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻋﻤﺮﻭ ﻋﺎﺹ، ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ: ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ (ﻉ) ﺷﺮﻭﻉ ﺑﺴﺨﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﺣﻤﺪ ﻭ ﺛﻨﺎﻱ ﺍﻟﻬﻲ ﺭﺍ ﺑﺠﺎﻱ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﺮ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺩﺭﻭﺩ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ (ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﻫﺎﺋﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺹ 222 ﮔﺬﺷﺖ ﺑﻪ ﻋﻤﺮﻭ ﮔﻔﺖ): ﺑﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺟﻨﮕﻬﺎ، ﺑﻪ ﺳﺘﻴﺰ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻲ ﻭ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻜﻪ ﺑﻮﺩ، ﻫﺠﻮ ﻛﺮﺩﻱ ﻭ ﺁﺯﺍﺭﺵ ﻧﻤﻮﺩﻱ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻛﻴﺪ ﻭ ﺣﻴﻠﻪ ﻭ ﻣﻜﺮ ﺩﺍﺷﺘﻲ، ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻭ ﺑﻜﺎﺭ ﺑﺴﺘﻲ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻡ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﻲ ﺑﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺳﺮ ﺳﺨﺘﺘﺮ ﺑﻮﺩﻱ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺑﺎ ﻛﺸﺘﻲ ﺑﻪ ﺣﺒﺸﻪ ﺭﻓﺘﻲ ﺗﺎ ﻧﺠﺎﺷﻲ ﺭﺍ ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺟﻌﻔﺮ ﻭ ﻳﺎﺭﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﺳﺘﺎﻧﻲ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻫﻞ ﻣﻜﻪ ﺗﺤﻮﻳﻞ ﺩﻫﻲ ﻭﻟﻲ ﺗﻴﺮﺕ ﺑﻪ ﺳﻨﮓ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺭﺑﺎﺭ ﻧﺠﺎﺷﻲ، ﻧﺎﺍﻣﻴﺪ ﺑﺎﺯ ﮔﺸﺘﻲ ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺣﺎﻟﺖ ﻳﺎﺱ ﻭ ﺳﺮﺷﻜﺴﺘﮕﻲ ﺍﺯ ﺣﺒﺸﻪ ﺑﺮ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﻓﺘﻨﻪ ﺍﻧﮕﻴﺰﻱ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺿﻤﻦ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﮔﻔﺘﺎﺭﺕ، ﺁﺷﻜﺎﺭ ﺳﺎﺧﺖ. ﺑﻪ ﺭﻓﻴﻘﺖ، ﻋﻤﺎﺭﻩ ﺑﻦ ﻭﻟﻴﺪ ﺣﺴﺪ ﻭﺭﺯﻳﺪﻱ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮ ﻧﺠﺎﺷﻲ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺳﺨﻦ ﭼﻴﻨﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻱ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻧﺰﺩ
ﻧﺠﺎﺷﻲ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻲ ﻭﻟﻲ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﺗﻮ ﻭ ﺭﻓﻴﻘﺖ ﺭﺍ ﺭﺳﻮﺍ ﻧﻤﻮﺩ، ﭘﺲ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺟﺎﻫﻠﻴﺖ ﻭ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺩﺷﻤﻦ ﺳﺮ ﺳﺨﺖ ﺑﻨﻲ ﻫﺎﺷﻢ ﺑﻮﺩﻱ ﺳﭙﺲ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺗﻮ ﺧﻮﺩ ﺑﻬﺘﺮ ﻣﻴﺪﺍﻧﻲ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺟﻤﻊ ﺁﮔﺎﻫﻨﺪ ﻛﻪ: ﻫﻔﺘﺎﺩ ﺷﻌﺮ ﺳﺮﻭﺩﻱ ﻭ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ! ﻣﻦ ﺷﻌﺮ ﻧﻤﻲ ﮔﻮﻳﻢ ﻭ ﺳﺰﺍﻭﺍﺭﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺷﻌﺮ ﺑﺴﺮﺍﻳﻢ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ، ﺑﻬﺮ ﻫﺮ ﺣﺮﻓﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ (ﺳﺮﻭﺩﻩ ﻧﺎﺭﻭﺍﻳﺶ)، ﻫﺰﺍﺭ ﻟﻌﻨﺖ ﻓﺮﺳﺖ، ﻭ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﻧﻔﺮﻳﻦ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺧﺪﺍ، ﻟﻌﻦ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﺗﻮ، ﺍﺯ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻲﺷﻮﺩ. ﺍﻣﺎ ﺳﺨﻨﻲ ﻛﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻣﺮ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﮔﻔﺘﻲ، ﺗﻮ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻛﺎﻧﻮﻧﻲ ﭘﺮ ﺁﺗﺶ ﺑﺪﻝ ﺳﺎﺧﺘﻲ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻓﻠﺴﻄﻴﻦ ﺭﻓﺘﻲ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺧﺒﺮ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺭﺳﻴﺪ، ﮔﻔﺘﻲ: ﻛﻨﻴﻪﺍﻡ ﺍﺑﻮﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﺯﺧﻤﻲ ﺭﺍ ﺑﻔﺸﺎﺭﻡ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﻧﻴﻦ ﻣﻲﻛﻨﻢ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﮔﺬﺍﺭﺩﻱ ﻭ ﺩﻳﻨﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎﻱ ﺍﻭ ﻓﺮﻭﺧﺘﻲ. ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺪﺍﻧﻲ، ﻣﻠﺎﻣﺘﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﻧﻪ ﺟﻬﺖ ﺧﺸﻤﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﻭ ﻋﺘﺎﺑﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﻲﻛﻨﻴﻢ ﻧﻪ ﺍﺯﺭﻭﻱ ﺩﻭﺳﺘﻲ ﺍﺳﺖ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَىٰ آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا
و پیش از این، از آدم پیمان (اطاعت) گرفته بودیم. امّا او فراموش کرد. و عزم استوارى براى او نیافتیم.
(طه/۱۱۵)
**"
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ
و (به یاد آور) هنگامى را که به فرشتگان گفتیم: «براى آدم سجده کنید.» همگى سجده کردند. جز ابلیس که سرباز زد (و سجده نکرد).
(طه/۱۱۶)
*
فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ
پس گفتیم: «اى آدم! این دشمن تو و (دشمن) همسر توست. مبادا شما را از بهشت بیرون کند. که به زحمت و رنج خواهى افتاد!
(طه/۱۱۷)
*
إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَىٰ
زیرا تو در بهشت (در آسایشى و) گرسنه و برهنه نخواهى شد.
(طه/۱۱۸)
*
وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَىٰ
و در آن تشنه نمى شوى،
و حرارت آفتاب آزارت نمى دهد.»
(طه/۱۱۹)
*
فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا يَبْلَىٰ
ولی شیطان او را وسوسه کرد و گفت:(ای آدم!آیا می خواهی تو را به درخت زندگی جاوید، و ملکی بی زوال راهنمائی کنم؟!)
(طه/۱۲۰)
"
فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۚ وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ
سرانجام هر دو از آن خوردند، (و لباس بهشتى آنها فرو ریخت،) و عورتشان آشکار گشت و از برگهاى (درختان) بهشتى براى پوشاندن خود جامه دوختند. (آرى) آدم پروردگارش را نافرمانى کرد، و (از پاداش او و ماندن در بهشت) محروم شد.
(طه/۱۲۱)
*
ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَىٰ
سپس پروردگارش او را برگزید، و توبه اش را پذیرفت، و (او را) هدایت نمود.
(طه/۱۲۲)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه طه آیات ۱۱۳و۱۱۴ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ ولى، نفس عمل، یع
📝تفسیر سوره مبارکه طه آیات ۱۱۵و۱۲۲
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
🔴 آدم و فریبکارى شیطان
قسمت عمده این سوره، بیان سرگذشت موسى(علیه السلام)، و بنى اسرائیل و مبارزه آنها با فرعون و فرعونیان بود ولى آیات مورد بحث و آیات بعد، سخن از داستان آدم و حوا و مبارزه و دشمنى ابلیس با آنان مى گوید.
شاید اشاره به این نکته باشد که مبارزه حق و باطل، منحصر به امروز و دیروز و موسى(علیه السلام) و فرعون نیست، از آغاز آفرینش آدم بوده و همچنان ادامه دارد.
گر چه سرگذشت آدم و ابلیس بارها در قرآن آمده است، ولى در هر مورد
آمیخته با نکته هاى تازه اى است، در اینجا نخست از پیمان آدم با خدا سخن مى گوید، مى فرماید: ما از آدم قبلاً، عهد و پیمان گرفته بودیم ولى او فراموش کرد و بر سر پیمانش محکم نایستاد ! (وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً).
در این که: منظور از این عهد ، کدام عهد است؟ بعضى گفته اند: فرمان خدا دائر به نزدیک نشدن به درخت ممنوع است، روایات متعددى نیز این تفسیر را تأئید مى کند.
در حالى که بعضى از مفسران احتمالات دیگرى داده اند که آنها را نیز مى توان از شاخ و برگ این معنى شمرد، مانند اخطار خداوند به آدم که شیطان دشمن سرسخت او است و از او نباید پیروى کند.
و اما نسیان ، در اینجا مسلماً به معنى فراموشى مطلق نیست; زیرا در فراموشى مطلق، عتاب و ملامتى وجود ندارد، بلکه یا به معنى ترک کردن است همان گونه که در تعبیرات روزمره به کسى که به عهد خودش وفا نکرده مى گوئیم: گویا عهد خود را فراموش کردى، یعنى ترک کردن تو همانند یک فرد فراموش کار است.
و یا به معنى فراموشکارى هائى است که به خاطر کم توجهى و به اصطلاح ترک تحفظ پیدا مى شود.
و منظور از عزم در اینجا تصمیم و اراده محکمى است که انسان را در برابر وسوسه هاى نیرومند شیطان حفظ کند.
بدون شک آدم، مرتکب گناهى نشد، بلکه تنها ترک اولائى از او سر زد، یا به تعبیر دیگر، دوران سکونت آدم در بهشت دوران تکلیف نبود، بلکه یک دوران آزمایشى براى آماده شدن جهت زندگى در دنیا و پذیرش مسئولیت تکالیف بود.
به خصوص این که: نهى خداوند در اینجا جنبه ارشادى داشته; زیرا به او فرموده بود: اگر از درخت ممنوع بخورى، حتماً گرفتار زحمت فراوان خواهى شد.
* * *
آنگاه به بخش دیگر این داستان، اشاره کرده، مى گوید: به خاطر بیاورید هنگامى که به فرشتگان گفتیم: براى آدم سجده کنید، آنها نیز همگى سجده کردند، جز ابلیس که امتناع ورزید (وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لاِ دَمَ فَسَجَدُوا إِلاّ إِبْلِیسَ أَبى).
و از اینجا به خوبى مقام با عظمت آدم(علیه السلام) روشن مى شود، آدمى که مسجود فرشتگان بود، و مورد احترام این مخلوقات بزرگ پروردگار، ضمناً عداوت ابلیس با او از نخستین گام آشکار مى گردد، که او هرگز سر تعظیم در برابر عظمت آدم فرود نیاورد.
شک نیست، سجده به معنى پرستش، مخصوص خدا است، و غیر از خدا هیچ کس و هیچ چیز نمى تواند معبود باشد، بنابراین سجده فرشتگان در برابر خدا بود، منتهى به خاطر آفرینش این موجود با عظمت که:
شایسته ستایش آن آفریدگارى است *** کارد چنین دل آویز نقشى ز ماء و طینى!
و یا سجده در اینجا به معنى خضوع و تواضع است.
* * *
و در آیه بعد مى فرماید: ما در این موقع به آدم اخطار کردیم و گفتیم: اى آدم! با این برنامه، مسجّل شد که ابلیس دشمن تو و همسر تو است، مواظب باشید، مبادا شما را از بهشت بیرون کند که به درد و رنج خواهى افتاد (فَقُلْنا یا آدَمُ إِنَّ هذا عَدُوٌّ لَکَ وَ لِزَوْجِکَ فَلا یُخْرِجَنَّکُما مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقى).
روشن است که جنّت در اینجا به معنى بهشت جاویدان سراى دیگر نیست که آن یک نقطه تکاملى است و بیرون آمدن و بازگشت به عقب در آن امکان ندارد.
این جنت باغى بوده است داراى همه چیز از باغ هاى این جهان که به لطف پروردگار ناراحتى در آن وجود نداشته، و لذا خداوند به آدم اخطار مى کند: اگر از این نقطه امن و امان بیرون بروى به دردسر خواهى افتاد.
تَشْقى از ماده شقاوت و یکى از معانى شقاوت درد و رنج است.
در اینجا سؤالى پیش مى آید که: چرا خداوند نخست روى سخن را به هر دو یعنى آدم و حوا کرده و فرمود: فَلا یُخْرِجَنَّکُما مِنَ الْجَنَّةِ: شیطان شما دو نفر را از بهشت بیرون نکند ولى نتیجه بیرون آمدن را به صورت مفرد در مورد آدم گفته، مى گوید: فَتَشْقى: تو اى آدم به درد و رنج خواهى افتاد .
این اختلاف تعبیر، ممکن است اشاره به این نکته باشد که درد و رنج ها در درجه اول متوجه آدم(علیه السلام) بود و حتى او وظیفه داشت مشکلات همسرش حوا را نیز به دوش کشد، و چنین بوده مسئولیت مردان از همان آغاز کار!
یا این که: چون عهد و پیمان از آغاز متوجه آدم(علیه السلام) بوده، نقطه پایان نیز متوجه او شده است.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
🎙 تفسیر صوتی آیات ۱۱۵ و۱۲۲ سوره مبارکه طه
مفسّر : حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی