eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۰۹ 🔄 ارتباط چشم و دل 💚 قلب كتاب چشم است: براى اين كلام حكيمانه دو تفسير مختلف
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۱۰ ✅ تقوا، سرآمد اخلاق رئيس صفات پسنديده: امام(عليه السلام) در اين گفتار كوتاه و حكيمانه به نكته مهمى درباره رابطه تقوا با صفات برجسته و اخلاق انسانى بيان مى كند، مى فرمايد: «پرهيزكارى، رئيس صفات پسنديده است»; (التُّقَى[1] رَئِيسُ الاَْخْلاَقِ). براى پى بردن به عمق كلام امام(عليه السلام) لازم است نخست مفهوم تقوا را آن چنان كه هست بدانيم. تقوا در اصل از ماده «وقاية» به معناى نگهدارى يا خويشتن دارى گرفته شده و به گفته راغب در مفردات «وقاية» در اصل به معناى نگهدارى اشيا در برابر امورى است كه به آن ها زيان مى رساند و تقوا به معناى قراردادن روح و فكر در پوشش حفاظتى در برابر خطرها و گناهان است. بنابراين، تقوا آن حالت خداترسى و احساس مسئوليت درونى است كه بازدارنده انسان در برابر سرپيچى از فرمان خداست. عبدالله بن معتز (متوفاى قرن سوم) اين سخن را به شعر درآورده و گفته است: خَلِّ الذُّنوبَ صَغيرَها * وكبيرَها فهو التُّقى واصنَعْ كَماش فَوقَ أر * ضِ الشَّوكِ يَحذَرُ ما يَرى لاتَحقِرَنَّ صَغيرةً *** إنّ الجِبالَ مِن الحَصى همه گناهان را از كوچك و بزرگ رها كن كه حقيقت تقوا همين است. و همچون كسى باش كه در يك زمين پرخار با نهايت احتياط گام برمى دارد و پيوسته مراقب اطراف خويش است. گناهان صغيره را كوچك مشمر كه كوه هاى بلند از سنگريزه ها تشكيل شده است. اما «اخلاق» جمع «خُلق» (بر وزن قفل) و «خُلُق» (بر وزن افق) به معناى قوا و سجايا و صفات درونى است كه با چشم دل ديده مى شود و آثارى در ظاهر دارد و گاه به همان آثار و اعمال و رفتارى كه از خلقيات درونى ناشى مى گردد اخلاق گفته مى شود و در واقع، اولى، اخلاق صفاتى است و دومى اخلاق رفتارى و اخلاق به دو بخش تقسيم مى شود: اخلاق فضيله كه سرچشمه كارهاى نيك مى شود و اخلاق رذيله كه منشأ كارهاى زشت است. در زمينه رابطه علم و اخلاق، رابطه اخلاق و عرفان و اين كه آيا اخلاق قابل تغيير است و نقش اخلاق در زندگى انسان ها، بحث است كه در اين مختصر نمى گنجد.[2] با توجه به اين دو تفسير (تفسير تقوا و تعريف اخلاق) روشن مى شود كه تقوا رئيس اخلاق است زيرا اين ملكه درونى، انسان را از بخل و حسد و كينه و عداوت و غيبت و ظلم و ستم و كبر و غرور و مانند آن بازمى دارد و به همين دليل امام(عليه السلام) آن را رئيس اخلاق شمرده است و نيز به همين دليل آن ها كه از تقواى الهى بى بهره اند آلوده انواع رذايل اخلاقى مى شوند. شايد به همين دليل است كه قرآن مجيد تقوا را تشبيه به لباس كرده است و مى فرمايد: (وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ).[3] همانگونه كه لباس، بدن انسان را از آسيب هاى فراوانى كه در هر لحظه ممكن است بر جسم انسان وارد شود حفظ مى كند تقوا نيز كه لباس معنوى و روحانى است انسان را از آسيب مفاسد اخلاقى حفظ مى نمايد. ✍پی نوشت: [1]. «تقى» جمع «تقاة» به معناى تقواست و گاه به صورت مفرد و به معناى مصدرى همانند تقوا استعمال شده است. [2]. علاقه مندان مى توانند به كتاب ما، «اخلاق در قرآن» ج 1 مراجعه كنند. [3]. اعراف، آيه 26. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⪻ اندوه‏ نفس‌‏گیر و آسیب به دین! ⪼ 💭 گفتگو با خداوند مانند تمام گفتگوهای دیگر نیازمند زمینه است. گاهی دعا برای نیازهای دنیوی و گاه برای رسیدن به جایگاه اخروی و گاه تنها برای مناجات با خداوند است. ₪ در دعای هفتم ، اندوه‌‏های نفس‌‏گیر و گرفتاری‌‏هایی که بر انسان نازل می‌‏شود زمینۀ گفتگو با خدا را پدید آورده است. ...در گزاره‌‏های پایانی دعای هفتم برای زدودن گرفتاری‌‏ها از خداوند مدد می‌‏جوییم. ⩸ ...آثار گرفتاری و پیشامد‏های ناگوار برای همۀ افراد یکسان نیست. برخی در برابر گرفتاری‌‏ها گنجایش بیشتری و برخی شکیبایی کمتری دارند. برخی با باورهای خود به خداوند اعتماد می‌‏کنند و از او درخواست گشایش دارند و برخی همان دین زبانی خود را هم ترک می‌‏کنند. ⪨ در گزاره‌‏های پایانی دعای هفتم، از خداوند درخواست می‌‏کند که گرفتاری‏ها سبب آسیب رساندن به دین نشود: ✧ وَ لَا تَشْغَلْنِي بِالاِهْتِمامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ. و مرا به سبب غم و اندوه از رعايت واجباتت و به کار بستن مستحباتت سرگرم و غافل مساز. ⁜ در متون دینی به انجام دادن مستحبات در هنگام نشاط سفارش شده است و هنگامی که دل اندوهگین و خسته است باید به انجام واجبات بسنده کرد. در سیرۀ برخی معصومان علیهم السلام آمده است که اگر غم و اندوهی داشتند مستحبات را ترک می‏کردند. بنابراین، درخواست امام از خداوند کنایه از آن است که با زدودن غم و اندوه حال عبادت مستحبات بازگردد و پریشان فکری انسان را به سستی در واجبات نکشاند. 📗 ، آشنایی با صحیفه سجادیه، ادعیه و زیارات مأثور ، ص۱۳۶ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و پنجاه و دو 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی ↩️ ﻏﺪﻳﺮﻳﻪ 14 ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و پنجاه و سه 🔷 5⃣1⃣ ﻏﺪﻳﺮﻳﻪ 15 ﺍﻳﻦ ﺧﺮﺍﺑﻪ‌ﻫﺎﻱ ﺧﺎﻟﮕﻮﻧﻪ ﺧﺎﻣﻮﺵ، ﻭ ﺍﻳﻦ ﺣﻔﺮﻩ‌ﻫﺎ ﻭ ﺁﺛﺎﺭ ﭘﺮ ﻧﻘﺶ ﻭ ﻧﮕﺎﺭ ﺑﻲ ﺯﺑﺎﻥ، ﺍﺯ ﻛﻴﺴﺖ؟ ﻫﺎﻥ ﺍﻱ ﺁﺯﺍﺭ ﺭﺳﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﻴﺶ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﺫﻳﺖ ﻭ ﺑﺪ ﮔﻮﺋﻲ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻋﻠﻲ، ﺑﺎﺯ ﻧﻤﻲ ﺍﻳﺴﺘﻲ، ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻱ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻋﻠﻲ، ﺳﺨﻨﻲ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻣﻲ‌ﺷﻨﻮﻱ، ﻛﻪ ﺗﺮﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺁﺭﺩ، ﭼﻪ ﻧﭙﺬﻳﺮﻱ ﻭﭼﻪ ﺑﭙﺬﻳﺮﻱ. ﻣﻦ ﻋﻠﻲ ﺭﺍ، ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﺮﺩﻣﻲ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺧﺮﺩﻩ ﻣﻲ‌ﮔﻴﺮﻧﺪ، ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﻳﺎﺭﻱ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻢ. ﺁ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﻪ ﺩﺷﻤﻦ ﻋﻠﻲ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ، ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﻣﻦ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺧﺮﺩﻩ ﮔﻴﺮﺩ، ﻣﺮﺍ ﻳﺎﻭﺭ ﺳﺨﻦ ﭘﺮﻭﺭ ﺍﻣﺎﻡ، ﺑﻴﻨﺪ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺤﻤﺪ (ﺹ)، ﻋﻠﻲ، ﻣﺤﺒﻮﺑﺘﺮﻳﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﭘﻴﺶ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ. ﭘﺲ ﺍﻱ ﺳﺮﺯﻧﺸﮕﺮ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﻧﻜﻮﻫﺶ ﺩﺭﺩ ﺁﻭﺭﺕ ﺑﻪ ﻣﻦ، ﺑﺮﺩﺍﺭ. ﻭ ﺑﺪﺍﻥ ﻛﻪ ﻋﻠﻲ ﺟﺎﻧﺸﻴﻦ ﻭ ﭘﺴﺮ ﻋﻢ ﻣﺼﻄﻔﻲ ﻭ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﻧﻤﺎﺯ ﮔﺰﺍﺭ ﻭ ﻳﻜﺘﺎ ﭘﺮﺳﺖ ﺍﺳﺖ. ﻋﻠﻲ، ﺭﻫﺒﺮﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻧﻘﺎﻁ ﺗﺎﺭﻳﻚ ﺩﻳﻨﻤﺎﻥ ﺭﺍ، ﺑﺮ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺭﻭﺷﻦ ﺳﺎﺧﺖ. ﻋﻠﻲ ﺻﺎﺣﺐ ﺣﻮﺽ (ﻛﻮﺛﺮ) ﻭ ﺁﻥ ﭼﻨﺎﻥ ﻣﺪﺍﻓﻌﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ، ﮔﻨﻬﻜﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺣﺮﻳﻢ ﺁﻥ ﻣﻲ‌ﺭﺍﻧﺪ. ﻋﻠﻲ، ﻗﺴﻴﻢ ﺩﻭﺯﺥ ﺍﺳﺖ. ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﻳﻦ ﻳﻜﻲ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﻛﻦ ﻭ ﺁﻥ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺭﺍ ﺑﮕﻴﺮ ﻭ ﺩﺭ ﻛﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻭ ﺑﺮ. ﻫﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺷﻮﺩ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺷﻌﻠﻪ‌ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺑﺴﻮﺯﺍﻥ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﻜﺲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺣﺰﺏ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻣﺸﻮ. ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺷﻮﻱ، ﺳﺘﻢ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻱ. ﺩﺭ ﻓﺮﺩﺍﻱ ﺁﺧﺮﺕ، ﻋﻠﻲ ﺭﺍ ﻓﺮﺍ ﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﺍﻧﺪﺍﻡ ﺍﻭ ﺧﻠﻌﺖ ﻣﻲ‌ﭘﻮﺷﺪ. ﭘﺲ ﺍﮔﺮ ﺗﻮ، ﺍﺯ ﻋﻠﻲ - ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻭﻱ ﺭﺍ ﺗﻘﺮﺏ ﻣﻲ‌ﺑﺨﺸﺪ ﻭ ﺧﺸﻨﻮﺩﻱ [جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 75] ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ، ﺍﻇﻬﺎﺭ ﻣﻲ‌ﻛﻨﺪ - ﻧﮕﺮﺍﻧﻲ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺑﺎﺵ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﺣﻮﺽ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﺩﻳﺪ، ﺍﻭ ﺑﺎ ﻣﺤﻤﺪ ﻣﺼﻄﻔﻲ، ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﻭ ﺭﻫﻨﻤﺎ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﻫﺮ ﺩﻭ، ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻬﺮ ﻭﺭﺯﻳﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺎﻳﻪ ﻃﻮﺑﺎﻱ ﺳﺎﻳﻪ ﮔﺴﺘﺮ ﻣﻲ‌ﺑﺮﻧﺪ. ﻋﻠﻲ، ﺍﻣﻴﺮ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺣﻖ ﺍﻭ، ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮ ﻫﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻲ ﻭﺍﺟﺐ ﺍﺳﺖ. ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﻜﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ، ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺣﻖ ﻭﻱ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻓﻨﻲ ﻭ ﻏﻨﻴﻤﺖ ﺷﺮﻛﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﻫﻤﺴﺮ ﺍﻭ، ﺻﺪﻳﻘﻪ ﺍﺳﺖ، ﺯﻧﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪﻱ ﺟﺰ ﺑﺘﻮﻝ ﻣﺮﻳﻢ، ﻧﺪﺍﺭﺩ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۲۹ و ۳۰ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🔹بخش مهم دیگرى از م
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۲۹ و ۳۰ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی به هر حال، هیچ مانعى ندارد که اطلاق این کلمه، بر خانه خدا به ملاحظه تمام این امتیازات در آن باشد، هر چند، هر یک از مفسران به بخشى از آن اشاره کرده اند و یا در روایات مختلف در هر یک به نکته اى اشاره شده است. و اما این که: منظور از طواف در آخرین جمله آیه فوق، کدام طواف است در میان مفسران گفتگو است (مى دانیم بعد از مراسم عید قربان در منى، حجاج باید دو طواف به جا آورند که طواف اول را معمولاً طواف زیارت و طواف دوم را طواف نساء مى نامند). بعضى از فقهاء و مفسران معتقدند چون لفظ آیه قید و شرطى ندارد، مفهوم آن عام است و شامل طواف زیارت و طواف نساء و حتى طواف عمره هم مى شود.(۷) در حالى که بعضى دیگر عقیده دارند: منظور از آن تنها طواف زیارت است که بعد از بیرون آمدن از احرام حج واجب مى شود.(۸) ولى در روایات متعددى که از طرق اهلبیت(علیهم السلام) به ما رسیده، تصریح شده که منظور، از آن: طواف نساء است: امام صادق(علیه السلام) در تفسیر وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ فرمود: منظور طواف نساء است .(۹) همین معنى از امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) نیز نقل شده است.(۱٠) این همان طوافى است که اهل سنت آن را طواف وداع مى نامند. به هر حال، تفسیر اخیر، با توجه به احادیث فوق قوى تر به نظر مى رسد به خصوص این که: ممکن است از جمله ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ این معنى نیز استفاده شود که: علاوه بر پاک کردن بدن از چرک و موهاى زائد، براى تکمیل آن باید از بوى خوش نیز استفاده شود، و مى دانیم استفاده از بوى خوش در حج تنها بعد از طواف و سعى جائز است، و طبعاً در این حال طواف دیگرى جز طواف نساء بر ذمه او نمانده است (دقت کنید). * * * آیه بعد، به عنوان یک جمع بندى اشاره به بحث هاى آیات گذشته کرده مى گوید: برنامه حج و مناسک آن چنین است که گفته شد (ذلِکَ).(۱۱) بعد براى تأکید بر اهمیت وظائفى که بیان گردید، اضافه مى کند: و هر کس برنامه هاى الهى را بزرگ بشمرد، و احترام آنها را حفظ کند براى او نزد پروردگارش بهتر است (وَ مَنْ یُعَظِّمْ حُرُماتِ اللّهِ فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ). روشن است حرمات در اینجا اشاره به اعمال و مناسک حج است و ممکن است احترام خانه کعبه خصوصاً و حرم مکّه عموماً نیز بر آن افزوده شود. بنابراین، تفسیر آن به خصوص محرمات یعنى آنچه از آن نهى شده به طور کلى، یا تمام واجبات، خلاف ظاهر آیات است. ضمناً، باید توجه داشت حرمات جمع حرمة در اصل به معنى چیزى است که باید احترام آن حفظ شود و در برابر آن بى حرمتى نگردد. پس از آن به تناسب احکام احرام، به حلال بودن چهار پایان اشاره کرده مى گوید: چهار پایان (همچون شتر، گاو و گوسفند) بر شما حلال شده است، مگر آنچه بر شما خوانده مى شود و دستور منعش صادر خواهد گشت (وَ أُحِلَّتْ لَکُمُ الأَنْعامُ إِلاّ ما یُتْلى عَلَیْکُمْ). جمله إِلاّ ما یُتْلى عَلَیْکُمْ ممکن است اشاره به تحریم صید بر مُحرِم، بوده باشد که در آیه ۹۵ سوره مائده که بعداً نازل گردیده، به آن اشاره شده است: یا أَیُّهَا الَّذِیْنَ آمَنُوا لاْ تَقْتُلُوا الصَّیْدَ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ: اى کسانى که ایمان آورده اید در حال احرام کشتار صید نکنید . و نیز ممکن است اشاره به جمله اى باشد که در ذیل آیه مورد بحث، راجع به تحریم قربانیانى که براى بت ها ذبح مى کردند، آمده است; زیرا مى دانیم: حلال بودن حیوان تنها در صورتى است که به هنگام ذبح آنها نام خدا گفته شود، نه نام بت ها و نه هیچ نام دیگر. ✍ پی نوشت: ۷ ـ کنز العرفان ، جلد ۱، صفحه ۲۷۱. ۸ ـ مجمع البیان ، جلد ۷، صفحه ۸۲، این تفسیر را ذیل آیه مورد بحث از بعضى از مفسران ـ بى آن که نام ببرد ـ نقل کرده است. ۹ و ۱٠ ـ وسائل الشیعه ، جلد ۹، صفحه ۳۹٠، ابواب الطواف، باب ۲ (جلد ۱۲، صفحه ۴۶۵، چاپ آل البیت). ۱۱ ـ این کلمه جمله محذوفى دارد و در تقدیر چنین است: کذلک امر الحج و المناسک . ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۱۰ ✅ تقوا، سرآمد اخلاق رئيس صفات پسنديده: امام(عليه السلام) در اين گفتار كوتا
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۱۰ ✅ تقوا، سرآمد اخلاق رئيس صفات پسنديده: در خطبه 230 امام(عليه السلام) اين مطلب را به شكل ديگرى بيان كرده، مى فرمايد: «فَإِنَّ تَقْوَى اللَّهِ مِفْتَاحُ سَدَاد، وَ ذَخِيرَةُ مَعَاد، وَ عِتْقٌ مِنْ كُلِّ مَلَكَة، وَ نَجَاةٌ مِنْ كُلِّ هَلَكَة. بِهَا ينْجَحُ الطَّالِبُ، وَ ينْجُو الْهَارِبُ، وَ تُنَالُ الرَّغائِبُ; به يقين تقوا و پرهيزكارى كليد درهاى راستى است و ذخيره روز قيامت و سبب آزادى از هرگونه گناهى است كه بر انسان چيره مى شود و موجب نجات انسان از هرگونه هلاكت است. به وسيله تقوا جويندگان به مقصود خود مى رسند و فرار كنندگان (از كيفر الهى) رهايى مى يابند و با تقوا به هر هدف و خواسته رفيع و بلندى مى توان رسيد». چنانچه «تقى» را جمع بدانيم، با توجه به اين كه «اخلاق» نيز جمع است و هر دو شاخه هاى مختلفى دارند ممكن است كلام امام(عليه السلام) اشاره به اين باشد كه هر شاخه اى از تقوا شاخه اى از اخلاق را سرپرستى مى كند. تقواى مالى جلوى بخل را مى گيرد، تقواى زبانى جلوى تهمت و غيبت را مى گيرد و به همين طريق. اين بحث را با حديثى از امام صادق(عليه السلام) پايان مى دهيم. فرمود: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خَصَّ الاَْنْبِياءَ بِمَكَارِمِ الاَْخْلاَقِ فَمَنْ كَانَتْ فِيهِ فَلْيحْمَدِ اللَّهَ عَلَى ذَلِكَ وَمَنْ لَمْ تَكُنْ فِيهِ فَلْيتَضَرَّعْ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَلْيسْأَلْهُ إِياهَا قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَا هُنَّ قَالَ هُنَّ الْوَرَعُ وَالْقَنَاعَةُ وَالصَّبْرُ وَ الشُّكْرُ وَ الْحِلْمُ وَ الْحَياءُ وَ السَّخَاءُ وَ الشَّجَاعَةُ وَالْغَيرَةُ وَ الْبِرُّ وَ صِدْقُ الْحَدِيثِ وَأَدَاءُ الاَْمَانَةِ; خداوند متعال پيامبران را به فضايل اخلاقى آراست. كسى كه اين فضايل در او باشد خدا را بر آن سپاس گويد و كسى كه نداشته باشد به درگاه خداوند متعال تضرع كند و آن ها را از او بخواهد. راوى مى گويد: عرض كردم: فدايت شوم، اين مكارم اخلاق كه فرموديد چيست؟ فرمود: ورع، قناعت، صبر، شكر، حلم، حيا، سخاوت، شجاعت، غيرت، نيكوكارى، راستگويى و اداى امانت است».[4] آرى كسى كه اين اوصاف دوازده گانه را داشته باشد به يقين انسان كامل و برجسته و در خط انبيا و اولياست.[5] * ✍ پی نوشت: [4]. كافى، ج 2، ص 56، ح 3. [5]. سند گفتار حكيمانه: در كتاب مصادر در ذيل اين گفتار حكيمانه نيز اشاره شده كه ميدانى آن را در مجمع الامثال نقل كرده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 291). اضافه مى كنيم كه زمخشرى آن را در ربيع الأبرار و ابن طلحه شافعى در مطالب السؤول از اميرمؤمنان(عليه السلام) آورده اند. (ربيع الابرار، ج 2، ص 238، ح 180; مطالب السؤول، ص 203)   ✔️ پایان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏷 از کسی پروا ندارد! ☀️ امام هادی علیه السلام «هر كه از آفريدگار فرمان بَرد، از خشم آفريدگان پروا ندارد». 🔹«مَن أطاعَ الخالِقَ لَم يُبالِ سَخَطَ المَخلوقِينَ» 📚 گزیده تحف العقول ص ٦٥ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و پنجاه و سه 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی 5⃣1⃣ ﻏﺪﻳﺮﻳﻪ 15 ﺍﻳﻦ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و پنجاه و چهار 🔷 ↩️ ﻧﺴﺒﺘﺶ ﺑﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ، ﭼﻮﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﻫﺎﺭﻭﻥ ﭘﺴﺮ ﻋﻤﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﻣﻮﺳﻲ ﻧﺠﻴﺐ ﻭ ﻛﻠﻴﻢ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ، ﺩﺭ ﻏﺪﻳﺮ، ﻭﻟﺎﻳﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻫﺮ ﻧﻴﻜﻤﺮﺩ ﻋﺮﺏ ﻭ ﻏﻴﺮ ﻋﺮﺏ ﻭﺍﺟﺐ ﻓﺮﻣﻮﺩ. ﺩﺭ ﺩﻭﺡ ﺧﻢ، ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺖ ﻭﻱ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻫﻨﮕﻲ ﺭﺳﺎ ﺍﺑﻬﺎﻣﻲ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﺒﻮﺩ، ﺍﺯ ﺍﻭ ﻧﺎﻡ ﺑﺮﺩ. ﻫﺎﻥ ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﺋﻲ ﻛﻪ ﺗﻴﺮﻩ ﺭﻭﻳﺎﻥ، ﺑﻪ ﺭﻛﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﮔﺮﺩ ﺁﻟﻮﺩ ﺭﻭﻱ ﻣﻲ‌ﺁﺭﻧﺪ ﻭ ﺳﻮﺍﺭﺍﻥ ﻫﺮ ﺷﻬﺮ ﻭ ﺩﻳﺎﺭ ﺑﻪ ﺳﻮﻳﺶ ﻣﻲ‌ﺁﻳﻨﺪ ﻛﻪ ﺁﻥ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺳﺨﻦ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻧﺸﺪ، ﺑﻪ ﮔﻤﺮﺍﻫﻲ ﻓﺘﺎﺩ. ﻭ ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﺍﻣﺮ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﻭ ﻣﻴﺮﺍﺙ ﻋﻠﻤﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﮕﻴﺮﻩ‌ﻫﺎﻱ ﻣﺤﻜﻢ ﺩﻳﻦ ﺍﺳﺖ، ﺑﺎﻭ ﻣﻲ‌ﺳﭙﺮﺩ، ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺵ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻓﺮﻣﻮﺩ: (ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﭼﻬﻞ ﻭ ﺩﻭ ﺑﻴﺖ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺍﺳﺖ) " ﺣﺎﻓﻆ ﻣﺮﺯﺑﺎﻧﻲ " ﺩﺭ " ﺍﺧﺒﺎﺭ " ﺍﻟﺴﻴﺪ " ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ: ﺳﻴﺪ ﺣﻤﻴﺮﻱ، ﻧﺴﺨﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺑﺎﺽ، ﺭﻫﺒﺮ ﺍﺑﺎﺿﻴﻪ، ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ، ﺯﻳﺮﺍ ﺑﻪ ﻭﻱ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ " ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ "، ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﺭﺍ ﻧﻜﻮﻫﺶ ﻭ ﺳﻴﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﻛﺮﺩﻥ ﻣﻮﺟﺐ ﻗﺘﻠﺶ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﻨﺼﻮﺭ، ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﭼﻮﻥ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﭘﺴﺮ ﺍﺑﺎﺽ ﺭﺳﻴﺪ. ﺳﺨﺖ [جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 76] ﺧﺸﻤﻨﺎﻙ ﺷﺪ ﻭ ﻳﺎﺭﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻤﻊ ﺁﻭﺭﻱ ﻓﻘﻬﺎﺀ ﻭ ﻗﺮﺍﺀ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ. ﺁﻧﻬﺎ ﮔﺮﺩ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﻣﻨﺼﻮﺭ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﺩﺟﻠﻪ ﺑﺼﺮﻩ ﺑﻮﺩ، ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻛﺎﺭ ﺳﻴﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩﻧﺪ. ﻣﻨﺼﻮﺭ ﺁﻧﺎﻥ ﻭ ﺳﻴﺪ ﺭﺍ ﺍﺣﻀﺎﺭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺩﻋﻮﺍﻱ ﺁﻧﻬﺎ ﭘﺮﺳﻴﺪ. ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺳﻴﺪ، ﮔﺬﺷﺘﮕﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺷﻨﺎﻡ ﻣﻲ‌ﺩﻫﺪ ﻭ ﻋﻘﻴﺪﻩ ﺑﻪ ﺭﺟﻌﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﻣﺎﻣﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻮ ﻭ ﺧﺎﻧﺪﺍﻧﺖ ﻧﻤﻲ ﺩﺍﻧﺪ. ﻣﻨﺼﻮﺭ ﮔﻔﺖ: ﻣﺮﺍ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭﻳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺑﺴﻨﺪﻩ ﻛﻨﻴﺪ. ﺳﭙﺲ ﺭﻭﻱ ﺑﻪ ﺳﻴﺪ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﻳﻨﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ، ﭼﻪ ﻣﻴﮕﻮﺋﻲ؟ ﮔﻔﺖ: ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﺩﺷﻨﺎﻡ ﻧﻤﻲ ﺩﻫﻢ ﻭ ﺑﺮ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺭﺳﻮﻝ (ﺹ) ﺭﺣﻤﺖ ﻓﺮﺳﺘﻢ. ﺍﻳﻨﻚ، ﺍﻳﻦ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﺎﺽ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮕﻮ ﺑﺮ ﻋﻠﻲ ﻭ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﻭ ﻃﻠﺤﻪ ﻭ ﺯﺑﻴﺮ ﺭﺣﻤﺖ ﻓﺮﺳﺘﺪ. ﻣﻨﺼﻮﺭ، ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﺑﺎﺽ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺩﺭﻭﺩ ﺑﻔﺮﺳﺖ. ﺍﻭ ﺳﺎﻋﺘﻲ ﺩﺭﻧﮓ ﻛﺮﺩ، ﻣﻨﺼﻮﺭ ﺑﺎ ﭼﻮﺏ ﺩﺳﺘﻲ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺭﻭﻳﺶ ﻧﻬﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﺯﺩ ﻭ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﺑﺮﻧﺪ. ﻭ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﺮﺩ. ﻣﻨﺼﻮﺭ، ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﻫﻤﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺎﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺎﺯﻳﺎﻧﻪ ﺯﻧﻨﺪ ﻭ ﭘﺎﻧﺼﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﺭﻫﻢ ﺑﻪ ﺳﻴﺪ ﺩﻫﻨﺪ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۲۹ و ۳۰ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی به هر حال، هیچ مانع
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۲۹ و ۳۰ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ در پایان این آیه، دو دستور دیگر در رابطه با مراسم حج و مبارزه با سنت هاى جاهلیت بیان مى کند: نخست مى گوید: از پلیدى ها، از بت ها اجتناب کنید (فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الأَوْثانِ). أوثان جمع وثن (بر وزن کفن) به معنى سنگ هائى است که مورد پرستش اقوام جاهلى قرار مى گرفت، و در اینجا أوثان توضیح کلمه رجس است که قبلاً ذکر شده، به این ترتیب، مى گوید: از پلیدى اجتناب کنید، بعد مى گوید: پلیدى همان بت ها هستند. این نکته نیز قابل توجه است که: بت پرستان عصر جاهلیت، خون هاى حیوانات قربانى را بر سر و روى بت هاشان مى ریختند، و منظره اى بسیار زشت، پلید و تنفر آمیز پیدا مى کرد که تعبیر فوق، ممکن است اشاره به آن نیز باشد. دستور دوم این است: از سخن باطل و بى اساس بپرهیزید (وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ). * * * نکته: قول زور چیست؟ بعضى از مفسران این را اشاره به کیفیت لبیک گفتن مشرکان در مراسم حج در جاهلیت دانسته اند، زیرا آنها لبیک را که آئینه تمام نماى توحید و یگانه پرستى است آنچنان تحریف کرده بودند که مشتمل بر زننده ترین تعبیرات شرک آلود شده بود، مى گفتند: لَبَّیْکَ لا شَرِیْکَ لَکَ، اِلاّ شَرِیْکاً هُوَ لَکَ! تَمْلِکُهُ وَ ما مَلَکَ: دعوتت را اجابت کردیم و به سویت آمدیم، اى خدائى که شریکى ندارى، جز شریکى که مخصوص تو است، تو مالک او و هر چه او در اختیار دارد هستى . این جمله، مسلماً سخنى باطل و بیهوده بوده، و مصداق قول زور است که در اصل، به معنى سخن دروغ، باطل و خارج از حدّ اعتدال مى باشد. با این حال، توجه آیه به اعمال مشرکان در عصر جاهلیت در مراسم حج، مانع از کلى بودن مفهوم آن که پرهیز از هر گونه بت در هر شکل و صورت، و پرهیز از هر گفتار باطل به هر نوع و کیفیت است نمى باشد. لذا در بعضى از روایات أوثان تفسیر به شطرنج (نوعى از قمار) و قول زور تفسیر به خوانندگى حرام (غنا) و شهادت به باطل شده است که در واقع از قبیل بیان بعضى از افراد این کلى مى باشد، نه به معنى انحصار مفهوم آیه در خصوص این امور. در حدیثى از پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: روزى حضرت برخاست و در میان مردم خطبه خواند و در ضمن آن فرمود: أَیُّهَا النّاسُ عَدَلَتْ شَهادَةُ الزُّورِ بِالشِّرْکِ بِاللّهِ، ثُمَّ قَرَأَ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ: اى مردم شهادت به باطل همطراز شرک با خدا است سپس این آیه را تلاوت فرمود: فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ . این حدیث نیز اشاره به وسعت مفهوم این آیه است. ✔️ پایان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا