Hekmat 046.mp3
1.92M
✅شرححکمت ۴۶
🔻ارزش پشیمانی و زشتی غرور زدگی
(اخلاقی)
👤استاد نظافت
کانال:
✨قرآنونهجالبلاغه✨
⚘ @Nahjolbalaghe2
#شرححکمتهاینهجالبلاغه
کانال رهپویانبصیرت
مذهبیسیاسیاجتماعی
🇮🇷 eitaa.com/joinchat/1606811666C1946478e27
کانال قرآن و نهج البلاغه
eitaa.com/joinchat/3325624337C718d94f441
#مطالبنهجالبلاغههمراهباشرحاساتید
#تفسیرقرآن
1_23049.mp3
1.43M
✅سوره اللیل
🎤صوت استاد منشاوی و تکرار کودک
⚘ @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره آلعمران ... ۲ ـ آنها که صبر و استقامت دارند و در برابر حوادث سخت که در مس
✨
✅ادامه تفسیر سوره آل عمران
🌷آیه ۱۸
💚گواهى همه بر وحدانیتش
به دنبال بحثى که درباره مؤمنان راستین در آیات قبل آمده بود، در این آیه اشاره به گوشه اى از دلایل توحید و خداشناسى و بیان روشنى این راه نموده، مى گوید: خداوند (با ایجاد نظام شگرف عالم هستى) گواهى مى دهد که معبودى جز او نیست (شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ).
و نیز فرشتگان و صاحبان علم و دانشمندان (هر کدام به گونه اى و با استناد به دلیل و آیه اى) بر این امر گواهى مى دهند (وَ الْمَلائِکَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ).
این در حالى است که خداوند قیام به عدالت در جهان هستى فرموده که این عدالت نیز نشانه بارز وجود او است (قائِماً بِالْقِسْطِ).
آرى: با این اوصاف که گفته شد، هیچ معبودى جز او نیست که هم توانا و هم حکیم است (لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ).
بنابراین، شما هم با خداوند و فرشتگان و دانشمندان هم صدا شوید و نغمه توحید سر دهید.
🔹🔹🔹نکته ها:
۱ ـ شهادت خداوند بر یگانگى خویش چگونه است؟
منظور از شهادت خداوند، شهادت عملى و فعلى است نه قولى، یعنى: خداوند با پدید آوردن جهان آفرینش که نظام واحدى در آن حکومت مى کند، قوانین آن در همه جا یکسان، و برنامه آن یکى است، و در واقع یک واحد به هم پیوسته و یک نظام یگانه است، عملاً نشان داده که: آفریدگار و معبود، در جهان یکى بیش نیست، و همه از یک منبع، سرچشمه مى گیرند، بنابراین، ایجاد این نظام واحد، شهادت و گواهى خدا است بر یگانگى ذاتش.
اما شهادت و گواهى فرشتگان و دانشمندان، جنبه قولى دارد، چه این که آنها هر کدام با گفتارى شایسته خود، اعتراف به این حقیقت مى کنند و این گونه تفکیک در آیات قرآن فراوان است مثلاً در آیه إِنَّ اللّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ: خدا و فرشتگان بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) درود مى فرستند (۱) درود از ناحیه خدا چیزى است و از ناحیه فرشتگان چیز دیگر، از ناحیه خدا، فرستادن رحمت است و از ناحیه فرشتگان تقاضاى رحمت.
البته گواهى فرشتگان و دانشمندان، جنبه عملى نیز دارد; زیرا آنها تنها او را مى پرستند و در برابر هیچ معبود دیگر، سر تعظیم فرود نمى آورند.
۲ ـ قیام به قسط چیست؟
جمله قائِماً بِالْقِسْطِ به اصطلاح ادبى، حالِ فاعلِ شَهِدَ است که اللّهُ باشد، یعنى خداوند گواهى به یکتایى خود مى دهد در حالى که قیام به عدالت در جهان هستى دارد.
این جمله در واقع دلیلى است بر شهادت او; زیرا حقیقت عدالت، انتخاب طریق میانه و مستقیم و دورى از هر گونه افراط، تفریط و انحراف است و مى دانیم طریق میانه و مستقیم، همواره یکى است و بیش از یکى نیست، چنان که در آیه ۱۵۳ سوره انعام مى خوانیم:
وَ أَنَّ هذا صِراطی مُسْتَقیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لاتَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبیلِهِ: و این راه مستقیم من است، از آن پیروى کنید و از راه هاى پراکنده (و انحرافى) تبعیت نکنید، که شما را از راه حق دور مى سازد .
در این آیه راه خدا یکى معرفى شده، و راه هاى منحرف و بیگانه از خدا، متعدد و پراکنده; زیرا صراط مستقیم به صورت مفرد، و طرق انحرافى به صورت جمع آورده شده است.
نتیجه این که: عدالت همیشه، همراه با نظام واحد است و نظام واحد، نشانه مبدأ واحد ، بنابراین عدالت به معنى واقعى در عالم آفرینش، دلیل بر یگانگى آفریدگار خواهد بود.(دقت کنید)
۳ ـ موقعیت دانشمندان
در این آیه، دانشمندان واقعى در ردیف فرشتگان قرار گرفته اند و این خود امتیاز دانشمندان را بر دیگران اعلام مى کند، و نیز از آیه استفاده مى شود، امتیاز دانشمندان از این نظر است که: در پرتو علم خود، به حقایق اطلاع یافته و به یگانگى خدا که بزرگ ترین حقیقت است، معترف اند.
روشن است: آیه، همه دانشمندان را شامل مى شود و اگر در بعضى از روایات که در ذیل این آیه وارد شده أُولُوا الْعِلْمِ به ائمه اطهار(علیهم السلام) تفسیر شده از این نظر است که آنان، روشن ترین مصداق أُولُوا الْعِلْمِ هستند.(۲)
مرحوم طبرسى در مجمع البیان ضمن تفسیر آیه از جابر بن عبداللّه انصارى از پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) نقل مى کند که فرمود:
ساعَةٌ مِنْ عالِم یَتَّکِئُ عَلى فِراشِهِ یَنْظُرُ فِی عِلْمِهِ خَیْرٌ مِنْ عِبادَةِ الْعابِدِ سَبْعِینَ عاماً:
یک ساعت از زندگى دانشمندى که بر بستر خود تکیه کرده و در اندوخته هاى علمى خود مى اندیشد، بهتر از هفتاد سال عبادت عابد است !(۳)
🌱ادامه دارد...
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرسورهآلعمران
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✅شرح نامه ۲۵ ( مکارم شیرازی ) کانَ یَکْتُبُها لِمَنْ یَسْتَعْمِلُه عَلَى الصَّدَقاتِ. قالَ الشری
✨
✅ادامه شرح نامه ۲۵
... اشاره به اينکه نبايد خود را بر مردم تحميل کنى، زيرا ممکن است وضع مساعدى نداشته باشند که از ميهمان پذيرايى کنند درحالى که طبيعت آنها پذيرايى از ميهمان است و يا اينکه نخواهند از نزديک از وضع مالى آنها با خبر شوى و يا اينکه اگر وارد بر شخصى شوى ديگران ناراحت شوند که چرا نماينده امام(عليه السلام) به نزد آنها نيامده و يا صاحب خانه توقع امتيازى داشته باشد. بر اساس اين جهات امام(عليه السلام) دستور مى دهد در کنار چشمه يا چاه آب وارد شود و انتخاب چشمه يا چاه آب براى اين است که عبور همه به آنجا مى افتد و در واقع مرکزى است که براى همه آشناست و ظاهراً مأمور جمع آورى صدقه به تنهايى اين راه را طى نمى کرد بلکه نفراتى را به عنوان کمک با خود مى برد و خيمه و خرگاهى به همراه داشتند که آن را در کنار چشمه يا چاه آب برپا مى کردند و در آنجا ساکن مى شدند.
آن گاه مى افزايد: «سپس با آرامش و وقار به سوى آنان برو تا در ميان آنها قرار گيرى به آنها سلام کن و از اظهار محبّت و تحيّت چيزى فروگذار منما»;
(ثُمَّ امْضِ إِلَيْهِمْ بِالسَّکِينَةِ وَالْوَقَارِ; حَتَّى تَقُومَ بَيْنَهُمْ فَتُسَلِّمَ عَلَيْهِمْ، وَلاَ تُخْدِجْ بِالتَّحِيَّةِ لَهُمْ).
به يقين، با آرامش و وقار به سوى آنها رفتن و سلام و تحيّت کامل داشتن سبب آرامش آنان مى گردد و مردم از آمدن چنين مأمورانى وحشت و ناراحتى به خود راه نمى دهند.
اين دستورات براى خنثى کردن ذهنيتى است که در گذشته در زمان پادشاهان و امراى ظالم معمول بوده که مأموران خشن را براى گرفتن ماليات و خراج مى گماردند که مردم وجود آنها را شبيه بلاهاى آسمانى تصور مى کردند.
با توجّه به اينکه «لاَ تُخْدِجْ» از ريشه «خداج» (بر وزن علاج) در اصل به معناى جنينى است که ناقص يا قبل از موعد متولد مى شود و سپس به هر امر ناقصى گفته شده، استفاده مى شود که امام(عليه السلام) تأکيد دارد که نماينده او در تحيت و خوش آمد گفتن هيچ کوتاهى نکند و مانند بسيارى از مأموران و نمايندگان حکومت ها که از موضع برتر با مردم سخن مى گويند و حتى از پاسخ سلام هم ابا دارند، با آنان رفتار نکند و به تعبيرى ديگر برخورد او با توده مردم، برخورد دو دوست پر محبّت با يکديگر باشد.
آن گاه امام(عليه السلام) انگشت روى جزئيات مربوط به طرز مطالبه زکات گذارده و آن را به صورت جالبى شرح مى دهد.
نخست اينکه مى فرمايد: «و بعد از سلام و تحيت به آنها مى گويى: اى بندگان خدا! ولىّ خدا و خليفه اش مرا به سوى شما فرستاده تا حق خدا را که در اموالتان است از شما بگيرم آيا در اموال شما حقى براى خدا وجود دارد که به وليّش بدهيد»;
(ثُمَّ تَقُولَ: عِبَادَ اللهِ، أَرْسَلَنِي إِلَيْکُمْ وَلِيُّ اللهِ وَخَلِيفَتُهُ، لآِخُذَ مِنْکُمْ حَقَّ اللهِ فِي أَمْوَالِکُمْ، فَهَلْ للهِِ فِي أَمْوَالِکُمْ مِنْ حَقّ فَتُؤَدُّوهُ إِلَى وَلِيِّهِ).
قابل توجّه است که در اين عبارت روى سه چيز تکيه شده است: يکى اينکه مردم بندگان خدا هستند. دوم اينکه جمع آورى کننده زکات فرستاده ولىّ الله و خليفة الله است. سوم اينکه آنچه را مى خواهد بگيرد حق الله است که در اموال آنها وجود دارد.
اين تعبيرات قلب هر شنونده اى را نرم مى کند و او را براى اداى زکات آماده مى سازد و تأثير روانى آن تا حدى است که با عشق و علاقه و شوق زکات را تحويل مى دهد. پيش خود فکر مى کند که نماينده ولىّ الله آمده و مرا به عنوان بنده خدا معرفى کرده و از من چيزى جز حق خدا نمى خواهد.
جمله «فَهَلْ للهِِ فِي أَمْوَالِکُمْ» به اضافه جمله هايى که بعد از آن مى آيد به يکى از مترقى ترين روش هاى اخذ ماليات که گاه در بعضى از مناطق، در دنياى امروز روى آن تکيه مى شود اشاره دارد و آن اعتماد کردن بر خود مردم است; يعنى آنها را امين و راستگو و درستکار شناختن و از خودشان درباره زکات اموالشان توضيح خواستن. تجربه نشان داده است که اين گونه اعتماد سازى اثر مهمى دارد. برعکس اگر مردم را دروغ گو و خائن فرض کنند و برخورد يک طلب کار با يک بدهکار مرموز و نادرست با آنها داشته باشند، سبب مى شود که آنها اموال خود را مخفى سازند و تا آنجا که ممکن است از پرداختن ماليات اسلامى فرار کنند و به تعبير امروز براى خودشان دو دفتر درست کنند: دفترى براى حساب و کتاب واقعى اموال و دفترى هم براى مأموران ماليات.
اين نکته نيز قابل توجّه است که در عصر ما و در کشور ما در سالهاى اخير اين روش از سوى مأموران جمع آورى ماليات آزمايش شد و نتيجه آن افزايش حجم ماليات بر درآمدها بود.
در روش سنتى ما در مسأله خمس نيز دقيقا مطلب همين گونه است که مردم باايمان با انگيزه هاى الهى به سراغ علماى دينى مى روند و اموال خود را دقيقاً صورت بردارى کرده به آنها ارائه مى دهند تا خمس آنها را تعيين کنند بدون آنکه اجبار و فشارى در کار باشد.
⚘ @Nahjolbalaghe2
#شرحنامههاینهجالبلاغه
هدایت شده از قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
⚘
📚نهج البلاغه/نامه۵۰ /به اميران سپاه خود
🔴 #پرهيز_از_غرورزدگيدر_نعمتها
از بنده خدا، علي بن ابيطالب ، امير مومنان ، به نيروهاي مسلح و مرزداران كشور پس از ياد خدا و درود! همانا بر زمامدار واجب است كه اگر اموالي به دست آورد، يا نعمتي مخصوص او شد، دچار دگرگوني نشود، و با آن اموال و نعمتها، بيشتر به بندگان خدا نزديك، و به برادرانش مهرباني روا دارد.
مسووليتهاي رهبري و نظاميان
آگاه باشيد حق شما بر من آن است كه جز اسرار جنگي هيچ رازي را از شما پنهان ندارم، و كاري را جز حكم شرع، بدون مشورت، با شما انجام ندهم، و در پرداخت حق شما كوتاهي نكرده، و در وقت تعيين شده آن بپردازم، و با همه شما بگونه اي مساوي رفتار كنم. پس وقتي من مسووليتهاي يادشده را انجام دهم، بر خداست كه نعمتهاي خود را بر شما ارزاني دارد، و اطاعت من بر شما لازم است، و نبايد از فرمان من سرپيچي كنيد، و در انجام آن چه صلاح است سستي ورزيد، و در سختيها براي رسيدن به حق تلاش كنيد، حال اگر شما پايداري نكنيد، خوارترين افراد نزد من انسان كج رفتار است، كه او را به سختي كيفر خواهم داد، و هيچ راه فراري نخواهد داشت، پس دستورالعملهاي ضروري را از فرماندهانتان دريافت داشته و از فرماندهان خود در آنچه كه خدا امور شما را اصلاح مي كند، اطاعت كنيد، با درود.
⚘
@Nahjolbalaghe2
#نامهها
شرح_صوتی_نامه_۵۰.mp3
7.7M
✅شرح نامه ۵۰
🔻پرهیز از غرور زدگی در نعمتها
/بنیادمجازینهجالبلاغه
کانال نهجالبلاغه 🌺✨
⚘ @Nahjolbalaghe2
#شرحنامههاینهجالبلاغه