قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه شرح خطبه ۳ بخش ۲ در روايتى ديگر از «نافع» نقل شده که «صبيغ عراقى» پيوسته سؤالاتى درباره
✨
✅ادامه شرح خطبه ۳ بخش ۲
... جالب توجّه اين که در هيچ يک از روايات ندارد که او سمپاشى درباره يکى از آيات قرآن کرده باشد; بلکه گاه سؤال از متشابهات و گاه از حروف قرآن و گاه از آياتى مثل «والذّاريات ذَرواً» مى نمود.
اين جريان ظاهراً منحصر به «صبيغ» نبود. «عبدالرحمن بن يزيد» نقل مى کند که مردى از عمر درباره آيه «وَ فاکِهَة وَ اَبّا» سؤال کرد. هنگامى که مشاهده کرد مردم در اين باره صحبت مى کنند تازيانه را برداشت و به آنان حمله کرد.(27)
2ـ در حديث ديگرى مى خوانيم مردى از او سؤال کرد و گفت منظور از آيه «وَالجَوارِ الْکُنَّس» چيست؟ «عمر» با چوبدستى خود در عمامه او فرو کرد و به روى زمين انداخت و گفت آيا تو «حرورى» هستى (حرورى به کسانى گفته مى شد که از اسلام خارج شده بودند!) سپس گفت: قسم به کسى که جان «عمر» به دست اوست اگر تو را سر تراشيده مى يافتم آن قدر تو را مى زدم که اين فکر از سرت بيرون برود!(28) (به نظر مى رسد سر تراشيدن از شعار اين گروه از خوارج بوده است که ريشه هاى آنها حتّى به دوران قبل از اميرمؤمنان على(عليه السلام) باز مى گردد).(29)
آيا به راستى هرکس سؤالى از قرآن کند بايد او را زير شلاق و چوب انداخت بى آن که يک کلمه در پاسخ سؤال او گفته شود! و به فرض که بعضى از افراد بى دين و منافق براى مشوّش ساختن افکار مردم سؤالاتى درباره قرآن مى کردند، وظيفه خليفه در برابر آنها اين بود که با چوب و شلاق پاسخ بگويد يا نخست بايد از نظر علمى و منطقى توجيه شوند و اگر نپذيرفتند آنها را تنبيه کند؟
آيا اين به خاطر آن بوده که خليفه پاسخ اين سؤالات را نمى دانسته و عصبانى مى شده، يا دليل ديگرى داشت و حتّى افراد مشکوک را مورد هتک و توهين قرار مى داده و عمامه آنها را به زمين مى افکنده است!
3ـ «ابن ابى الحديد» در شرح نهج البلاغه خود نقل مى کند که گفته مى شد: «دُرَّةُ عُمَرَ اَهْيَبُ مِنْ سَيْفِ الْحَجّاج; تازيانه عمر وحشتناکتر از شمشير حجاج بود!» سپس مى گويد: در حديث صحيح آمده که زنانى نزد رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) بودند و سر و صداى زيادى کردند، «عمر» آمد، همگى از ترس او فرار کردند، به آنها گفت اى دشمنان خويشتن! آيا از من مى ترسيد و از رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)نمى ترسيد؟ گفتند: آرى «اَنْتَ اَغْلَظُ وَ اَفَظُّ; تو خشن تر و درشتگوترى»!(30)
4ـ در همان کتاب آمده است نخستين کسى را که «عمر» با تازيانه زد، «امّ فروه» خواهر ابوبکر بود هنگامى که ابوبکر از دنيا رفت، زنان بر او نوحه گرى مى کردند، خواهرش «ام فروه» نيز در ميان آنها بود; عمر کراراً آنها را نهى کرد، آنها باز تکرار کردند، «عمر» «امّ فروه» را از ميان آنها خارج ساخت و با تازيانه زد; همه زنان ترسيدند و متفرق شدند.(31)
2ـ اشتباهات و عذر خواهيها!
1ـ در «سنن بيهقى» که جامعترين کتاب حديث، از اهل سنّت است، در حديثى از «شعبى» نقل مى کند که يک روز عمر خطبه اى براى مردم خواند، حمد و ثناى الهى به جاى آورده، سپس گفت: «آگاه باشيد مهر زنان را سنگين نکنيد چرا که اگر به من خبر رسد کسى بيش از آنچه پيامبر مهر کرده (مهر زنان خودش قرار داده) مهر کند من اضافه بر آن را در بيت المال قرار مى دهم!» سپس از منبر پايين آمد، زنى از قريش نزد او آمد و گفت: اى اميرمؤمنان! آيا پيروى از کتاب الهى (قرآن) سزاوارتر است يا از سخن تو؟
عمر گفت: کتاب الله تعالى، منظورت چيست؟ گفت: تو الآن مردم را از گران کردن مهر زنان نهى کردى در حالى که خداوند مى فرمايد: «وَ آتَيْتُمْ اِحْديهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَاْخُذُوا مِنْهُ شَيْئاً; هرگاه مال فراوانى (به عنوان مهر) به يکى از آنها پرداخته ايد چيزى از آن را پس نگيريد».(32) عمر گفت: «کُلّ اَحَد اَفْقَهُ مِنْ عُمَرَ; همه از عمر فقيه ترند!» اين جمله را دو يا سه مرتبه تکرار کرد، سپس به منبر بازگشت و گفت اى مردم! من شما را از زيادى مهريه سنگين زنان نهى کردم، آگاه باشيد هرکس آزاد است در مال خود هر چه مى خواهد انجام دهد».(33)
اين حديث در بسيارى از کتب ديگر با تفاوتهاى مختصرى نقل شده است.(34)
🌱ادامه دارد...
#شرحخطبههاینهجالبلاغه
هدایت شده از قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
۶۳- و من خطبة له ( عليه السلام )\r> يحذر من فتنة الدنيا <
أَلَا إِنَّ الدُّنْيَا دَارٌ لَا يُسْلَمُ مِنْهَا إِلَّا فِيهَا وَ لَا يُنْجَي بِشَيْءٍ كَانَ لَهَا ابْتُلِيَ النَّاسُ بِهَا فِتْنَةً فَمَا أَخَذُوهُ مِنْهَا لَهَا أُخْرِجُوا مِنْهُ وَ حُوسِبُوا عَلَيْهِ وَ مَا أَخَذُوهُ مِنْهَا لِغَيْرِهَا قَدِمُوا عَلَيْهِ وَ أَقَامُوا فِيهِ فَإِنَّهَا عِنْدَ ذَوِي الْعُقُولِ كَفَيْءِ الظِّلِّ بَيْنَا تَرَاهُ سَابِغاً حَتَّي قَلَصَ وَ زَائِداً حَتَّي نَقَصَ .
🌴🌴
📕نهج البلاغه/خطبه۶۳
🍂نكوهش دنيا
🌿روش برخورد با دنيا
🔹آگاه باشيد! دنيا خانه اي است كه كسي ايمني ندارد مگر در آن به جمع آوري توشه آخرت پردازد، و از كارهاي دنيايي كسي نجات نمي يابد. مردم به وسيله دنيا آزمايش مي شوند، پس هر چيزي از دنيا را براي دنيا به دست آورند از كفشان بيرون مي رود، و بر آن محاسبه خواهند شد، و آنچه را در دنيا براي آخرت تهيه كردند به آن خواهند رسيد، و با آن خواهند ماند، دنيا در نظر خردمندان چونان سايه اي است كه هنوز گسترش نيافته، كوتاه مي گردد، و هنوز فزوني نيافته كاهش مي يابد.
🍃🌹
شرح_صوتی_خطبه_۶۳.mp3
9.98M
✅شرح خطبه ۶۳
🔹نکوهش دنیا 🍃 روش برخورد با دنیا
/بنیادمجازینهجالبلاغه
🌺🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹حاج آقا مجتبی تهرانی رحمةاللهعلیه:
▪️شب ِنوزدهم، شب ِ#شرمندگی.
ما دست خالی هم نیستیم،
اتکای ما «حب علی علیه السلام» است.
✨
#فضائلامیرالمومنین
امام صادق عليه السلام ازقول رسول خدا صلوات الله علیه فرمود خداوند تعالى قـرار داده براى برادرم علىّ ابن ابى طالب علیه السـلام فضائلى را كه از كثرت و زيادى شمرده نمی شود
هركس يكى از #فضائل او را بخواند با اقرار به آن، خداوند گناهان گذشته و آينده او را می بخشد و هركس يک فضيلت از فضائل او را بنويسد تا اثر آن نوشته باقى باشد مـلائكه براى او استغفار می كنند
و هر كه گوش دهد به يكى از فضائل او خداوند گناهانی را كه از راه گوش انجام داده مى آمـرزد و هـر كه تماشا كند 'بخواند' به نوشتهاى ازفضائل او خداوند گناهانى را كه او از راه چشم مرتكب شده مى آمرزد
بعد فرمود نگاه به علىّ بن ابى طالب علیه السـلام عبادت است خـدا ايمان بندهاى را نمیپذيرد مگر با #ولايت او و بيـزارى از دشمنـانش.
📚 الأمالی شیخ صدوق صفحه ۱۳۸
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ادامه تفسیر سوره آل عمران 🌷آیه ۳۱ شأن نزول: درباره آیات فوق، دو شأن نزول در تفسیر مجمع البی
✨
✅ادامه تفسیر سوره آل عمران
... ممکن است در اینجا سؤال شود: اگر شخص مُحِبّ ، همواره اطاعت فرمان محبوب کند، دیگر گناهى براى او باقى نمى ماند که بخشوده شود، پس جمله یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ موضوع نخواهد داشت.
در پاسخ باید گفت:
اولاً ـ ممکن است این جمله اشاره به بخشش گناهان سابق باشد.
ثانیاً ـ شخص مُحِبّ استمرار بر معصیت محبوب نمى کند، ولى ممکن است بر اثر طغیان و غلبه شهوات، گاهى لغزشى از او سرزند که در پرتو اطاعت هاى مستمر او بخشوده خواهد شد.
در آیه بعد، بحثى را که در آیه قبل آمده بود تعقیب کرده، مى فرماید: بگو: خدا و فرستاده او را اطاعت کنید (قُلْ أَطیعُوا اللّهَ وَ الرَّسُولَ).
بنابراین، چون شما مدعى محبت او هستید باید با اطاعت از فرمان او و پیامبرش این محبت را عملاً اثبات کنید.
سپس مى افزاید: اگر آنها سرپیچى کنند، خداوند کافران را دوست ندارد (فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الْکافِرینَ).
سرپیچى آنها نشان مى دهد که محبت خدا را ندارند، بنابراین، خدا هم آنها را دوست ندارد; زیرا محبت یک طرفه بى معنى است.
ضمناً از جمله أَطیعُوا اللّهَ وَ الرَّسُولَ استفاده مى شود که اطاعت خدا و پیامبر (صلى الله علیه وآله) از هم جدا نیستند، به همین دلیل، در آیه قبل تنها سخن از پیروى و اطاعت پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود و در اینجا سخن از هر دو است.
🔹نکته:
🌺دین و محبت
در روایات متعددى از پیشوایان اسلام نقل شده که: دین چیزى جز محبت نیست، از جمله در کتاب خصال و کافى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود:
هَلِ الدِّینُ إِلاَّ الْحُبُّ ثُمَّ تَلا هذِهِ الآْیَةَ ُ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی:
آیا دین جز محبت است، و سپس آیه فوق را تلاوت فرمود .(۴)
منظور، از این روایت، این است که: روح و حقیقت دین، همان ایمان و عشق به خدا است، ایمان و عشقى که شعاع آن، تمام وجود انسان را روشن مى کند و همه اعضاء و دستگاه هاى تن، تحت تأثیر آن قرار مى گیرند، و اثر بارز و روشن آن پیروى از فرمان خدا است.
📚۱ ـ تفسیر قرطبى ، ذیل آیه ـ درّ المنثور ، جلد ۲، صفحه ۱۷، دار المعرفة، طبع اول، ۱۳۶۵ هـ ق.
۲ ـ مجمع البیان ، ذیل آیات مورد بحث ـ تفسیر قرطبى ، ذیل آیه ـ درّ المنثور ، جلد ۲، صفحه ۱۷، دارالمعرفة، طبع اول، ۱۳۶۵ هـ ق.
۳ ـ بحار الانوار ، جلد ۴۷، صفحه ۲۴ و جلد ۷۵، صفحه ۱۷۴ ـ تحف العقول ، صفحه ۲۹۴ ـ المناقب ابن شهر آشوب، جلد ۴، صفحه ۲۷۵، مؤسسه انتشارات علامه، ۱۳۷۹ هـ ق ـ وسائل الشیعه ، جلد ۱۵، صفحه ۳٠۸، چاپ آل البیت ـ امالى صدوق ، صفحه ۴۸۹، انتشارات کتابخانه اسلامیه، ۱۳۶۲ هـ ش.
۴ ـ کافى ، جلد ۸، صفحه ۸٠، دار الکتب الاسلامیه ـ وسائل الشیعه ، جلد ۱۶، صفحه ۱۷۱، حدیث ۲ ۲۱۲۶۵، چاپ آل البیت ـ مستدرک ، جلد ۱۲، صفحه ۲۱۹، چاپ آل البیت ـ بحار الانوار ، جلد ۲۷، صفحه ۹۴، ۹۵ و ۱۲۲ و جلد ۶۶، صفحه ۲۳۷ و ۲۳۸ و جلد ۱٠۱، صفحه ۱۳٠.
🌱ادامه دارد...
#تفسیرسورهآلعمران