🤲اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِأَنَّ لَکَ الْحَمْدَ وَحْدَکَ لَا شَرِیکَ لَکَ وَ أَنَّکَ وَاحِدٌ أَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ تَلِدْ وَ لَمْ تُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَکَ کُفُواً أَحَدٌ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُکَ وَ رَسُولُکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَا مَنْ هُوَ کُلَّ یَوْمٍ فِی شَأْنٍ کَمَا کَانَ مِنْ شَأْنِکَ أَنْ تَفَضَّلْتَ عَلَیَّ بِأَنْ جَعَلْتَنِی مِنْ أَهْلِ إِجَابَتِکَ وَ أَهْلِ دِینِکَ وَ أَهْلِ دَعْوَتِکَ وَ وَفَّقْتَنِی لِذَلِکَ فِی مُبْتَدَإِ خَلْقِی تَفَضُّلًا مِنْکَ وَ کَرَماً وَ جُوداً ثُمَّ أَرْدَفْتَ الْفَضْلَ فَضْلًا وَ الْجُودَ جُوداً وَ الْکَرَمَ کَرَماً رَأْفَةً مِنْکَ وَ رَحْمَةً إِلَی أَنْ جَدَّدْتَ ذَلِکَ الْعَهْدَ لِی تَجْدِیداً بَعْدَ تَجْدِیدِکَ خَلْقِی وَ کُنْتُ نَسْیاً مَنْسِیّاً نَاسِیاً سَاهِیاً غَافِلًا فَأَتْمَمْتَ نِعْمَتَکَ بِأَنْ ذَکَّرْتَنِی ذَلِکَ وَ مَنَنْتَ بِهِ عَلَیَّ وَ هَدَیْتَنِی لَهُ فَلْیَکُنْ مِنْ شَأْنِکَ یَا إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلَایَ أَنْ تُتِمَّ لِی ذَلِکَ وَ لَا تَسْلُبَنِیهِ حَتَّی تَتَوَفَّانِی عَلَی ذَلِکَ وَ أَنْتَ عَنِّی رَاضٍ فَإِنَّکَ أَحَقُّ الْمُنْعِمِینَ أَنْ تُتِمَّ نِعْمَتَکَ عَلَیَّ اللَّهُمَّ سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا وَ أَجَبْنَا دَاعِیَکَ بِمَنِّکَ فَلَکَ الْحَمْدُ غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ بِرَسُولِهِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ صَدَّقْنَا وَ أَجَبْنَا دَاعِیَ اللَّهِ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فِی مُوَالاةِ مَوْلَانَا وَ مَوْلَی الْمُؤْمِنِینَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَبْدِ اللَّهِ وَ أَخِی رَسُولِهِ وَ الصِّدِّیقِ الْأَکْبَرِ وَ الْحُجَّةِ عَلَی بَرِیَّتِهِ الْمُؤَیَّدِ بِهِ نَبِیُّهُ وَ دِینُهُ الْحَقُّ الْمُبِینُ عَلَماً لِدِینِ اللَّهِ وَ خَازِناً لِعِلْمِهِ وَ عَیْبَةَ غَیْبِ اللَّهِ وَ مَوْضِعَ سِرِّ اللَّهِ وَ أَمِینَ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ شَاهِدَهُ فِی بَرِیَّتِهِ اللَّهُمَ رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً یُنادِی لِلْإِیمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ کَفِّرْ عَنَّا سَیِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلی رُسُلِکَ وَ لا تُخْزِنا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمِیعادَ فَإِنَّا رَبَّنَا بِمَنِّکَ وَ لُطْفِکَ وَ جُودِکَ أَجَبْنَا دَاعِیَکَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ وَ صَدَّقْنَاهُ وَ صَدَّقْنَا مَوْلَی الْمُؤْمِنِینَ وَ کَفَرْنَا بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ فَوَلِّنَا مَا تَوَلَّیْنَا وَ احْشُرْنَا مَعَ أَئِمَّتِنَا فَإِنَّا بِهِمْ مُؤْمِنُونَ مُوقِنُونَ وَ لَهُمْ مُسَلِّمُونَ آمَنَّا بِسِرِّهِمْ وَ عَلَانِیَتِهِمْ وَ شَاهِدِهِمْ وَ غَائِبِهِمْ وَ حَیِّهِمْ وَ مَیِّتِهِمْ وَ رَضِینَا بِهِمْ أَئِمَّةً وَ قَادَةً وَ سَادَةً وَ حَسْبُنَا بِهِمْ بَیْنَنَا وَ بَیْنَ اللَّهِ دُونَ خَلْقِهِ لَا نَبْتَغِی بِهِمْ بَدَلًا وَ لَا نَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِمْ وَلِیجَةً وَ بَرِئْنَا إِلَی اللَّهِ مِنْ کُلِّ مَنْ نَصَبَ لَهُمْ حَرْباً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ کَفَرْنَا بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ الْأَوْثَانِ الْأَرْبَعَةِ وَ أَشْیَاعِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ وَ کُلِّ مَنْ وَالاهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مِنْ أَوَّلِ الدَّهْرِ إِلَی آخِرِهِ اللَّهُمَّ إِنَّا نُشْهِدُکَ أَنَّا نَدِینُ بِمَا دَانَ بِهِ مُحَمَّدٌ وَ آلُ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ وَ قَوْلُنَا مَا قَالُوا وَ دِینُنَا مَا دَانُوا بِهِ مَا قَالُوا بِهِ قُلْنَا وَ مَا دَانُوا بِهِ دِنَّا وَ مَا أَنْکَرُوا أَنْکَرْنَا وَ مَنْ وَالَوْا وَالَیْنَا وَ مَنْ عَادُوا عَادَیْنَا وَ مَنْ لَعَنُوا لَعَنَّا وَ مَنْ تَبَرَّءُوا مِنْهُ تَبَرَّأْنَا مِنْهُ وَ مَنْ تَرَحَّمُوا عَلَیْهِ تَرَحَّمْنَا عَلَیْهِ آمَنَّا وَ سَلَّمْنَا وَ رَضِینَا وَ اتَّبَعْنَا مَوَالِیَنَا صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اللَّهُمَّ فَتَمِّمْ لَنَا ذَلِکَ وَ لَا تَسْلُبَنْاهُ وَ اجْعَلْهُ مُسْتَقَرّاً ثَابِتاً عِنْدَنَا وَ لَا تَجْعَلْهُ مُسْتَعَاراً وَ أَحْیِنَا مَا أَحْیَیْتَنَا عَلَیْهِ وَ أَمِتْنَا إِذَا أَمَتَّنَا عَلَیْهِ. آلُ مُحَمَّدٍ أَئِمَّتُنَا فَبِهِمْ نَأْتَمُّ وَ إِیَّاهُمْ نُوَالِی وَ عَدُوَّهُمْ وَ عَدُوَّ اللَّهِ نُعَادِی فَاجْعَلْنَا مَعَهُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ فَإِنَّا بِذَلِکَ رَاضُونَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
ادامه👇
سپس بار دیگر به سجده رود و صد بار «الحمدلله» و صد بار «شکرا لله» گوید و در اینجا نماز به پایان می رسد.
امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس این نماز را به جای آورد، پاداش کسی را خواهد داشت که در روز غدیر خم نزد رسول الله صلی الله علیه و آله حاضر بوده و با آن حضرت بر ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام بیعت کرده است. همچنین درجه او در بهشت با صدیقین و کسانی خواهد بود که در این روز، خدا و رسولش را با اخلاص مانند سلمان و ابوذر و مقداد تصدیق کرده است و نیز ثوابش چونان کسانی خواهد بود که در رکاب رسول الله و امیرالمؤمنین و حسن و حسین صلوات الله علیهم به شهادت رسیده اند و نیز در فضیلت و اجر مانند کسانی خواهد بود که زیر پرچم و در خیمه صاحب الرمان علیه السلام بوده و از یاران خاص و خالص و برگزیده آن حضرت هستند.
منبع: زاد المعاد، تالیف علامه مجلسی ص ۲۱۴"
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدتُّمْ وَلَا تَنقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا ۚ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ
و هنگامى که با خدا عهد بستید، به عهد او وفا کنید. و سوگندها را بعد از
محکم ساختن نشکنید،در حالى که خدا را ضامن بر (سوگند) خود قرار داده اید.
به یقین خداوند از آنچه انجام مى دهید، آگاه است.
(نحل/۹۱)
*
وَلَا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّةٍ أَنكَاثًا تَتَّخِذُونَ أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ أَن تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبَىٰ مِنْ أُمَّةٍ ۚ إِنَّمَا يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ ۚ وَلَيُبَيِّنَنَّ لَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ
همانند آن زن (سبک مغز) نباشید که پشمهاى تابیده خود را،
پس از استحکام، وا مى تابید! درحالى که سوگندها
(و پیمان) خود را وسیله خیانت و فساد در میان خود قرار مى دهید. بخاطر این که گروهى، جمعیّتشان از گروه دیگر
بیشتر است (و کثرت دشمن را بهانه اى براى شکستن بیعت با پیامبر مى شمرید). خدا شما را با این وسیله مى
آزماید. و به یقین روز قیامت، آنچه را در آن اختلاف داشتید، براى شما روشن مى سازد.
(نحل/۹۲)
*
وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَٰكِن يُضِلُّ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ ۚ وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
و اگر خدا مى خواست،
شما را (به اجبار) امّت واحدى قرار مى داد. ولى خدا هرکس را بخواهد
(و شایسته باشد) گمراه، و هر کس را بخواهد (و لایق باشد) هدایت مى کند. و به یقین شما از آنچه انجام مى دادید،
بازپرسى خواهید شد.
(نحل/۹۳)
وَلَا تَتَّخِذُوا أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُوا السُّوءَ بِمَا صَدَدتُّمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ ۖ وَلَكُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ
سوگندهایتان را وسیله فساد و خیانت در میان خود قرار ندهید، مبادا گامى بعد از ثابت گشتن (بر ایمان) متزلزل شود. و
بخاطر بازداشتن (مردم)از راه خدا، آثار سوء آن را بچشید! و براى شما، عذاب عظیمى خواهد بود!
(نحل/۹۴)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیه ۹۰ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی در حدیث دیگر از پیامبر(
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۹۱ تا ۹۴
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
شأن نزول:
مفسر بزرگ، طبرسى ، در مجمع البیان در شأن نزول نخستین آیه، از آیات فوق چنین مى گوید:
در آن هنگام که جمعیت مسلمانان کم، و دشمنان فراوان بودند، و امکان داشت، بعضى از مؤمنان به خاطر همین تفاوت و احساس تنهائى ، بیعت خود را با پیامبر(صلى الله علیه وآله) بشکنند و از حمایت او دست بردارند، آیه فوق نازل شد و به آنها در این زمینه هشدار داد.
تفسیر:
استحکام پیمانهاى شما دلیل بر ایمان شماست!
در تعقیب اصولى که در آیه گذشته به عنوان یک رشته اصول اساسى اسلام در زمینه عدالت و احسان و مانند آن بیان شد، در این آیات، به بخش دیگرى از مهمترین تعلیمات اسلام مى پردازد که: آن مسأله وفاى به عهد و پایبند بودن به پیمانها، و ایستادگى در مقابل سوگندها است.
نخست مى فرماید: به عهد الهى هنگامى که با او عهد بستید وفادار باشید (وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللّهِ إِذا عاهَدْتُمْ).
سپس، اضافه مى کند: و سوگندهاى خود را بعد از تأکید، نقض نکنید (وَ لاتَنْقُضُوا الأَیْمانَ بَعْدَ تَوْکِیدِها).
در حالى که به نام خدا سوگند یاد کرده اید و خداوند را کفیل و ضامن بر سوگند خود قرار داده اید (وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللّهَ عَلَیْکُمْ کَفِیلاً).
چرا که خداوند از تمام اعمال شما آگاه است (إِنَّ اللّهَ یَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ).
گرچه مفسران، در معنى عَهْد اللّه ، تفسیرهاى متعددى ذکر کرده اند ولى، ظاهر این است که: منظور از آن پیمانهائى است که مردم با خدا مى بندند (و بدیهى است که پیمان با پیامبر او نیز پیمان با او است).
بنابراین، هر گونه عهد الهى و بیعت در طریق ایمان و جهاد و غیر آن را، شامل مى شود.
بلکه، با توجه به این که: تکالیف تشریعى، که به وسیله پیامبر(صلى الله علیه وآله) اعلام مى شود همواره با یک نوع عهد الهى ضمنى، همراه است، و تکالیف عقلى که به خاطر اعطاى عقل و هوش و خرد و استعداد نیز، با چنین معاهده ضمنى توأم مى باشد، همه در این پیمان وسیع و عهد اللّه، داخل خواهند بود.
و اما مسأله ایمان (جمع یمین به معنى سوگند) که در آیه فوق آمده و باز مورد تفسیرهاى گوناگون قرار گرفته، با توجه به مفهوم جمله، معنى وسیعى دارد که، هم تعهداتى را که انسان با سوگند در برابر خداوند کرده، شامل مى گردد، و هم تعهداتى را که با تکیه بر قسم در برابر خلق خدا مى کند.
و به تعبیر دیگر هر گونه تعهدى که زیر نام خدا و با سوگند به نام او انجام مى گیرد در این جمله وارد است، به خصوص که بعد از آن جمله وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللّهَ عَلَیْکُمْ کَفِیلاً (در حالى که خدا را کفیل و ضامن قرار داده اید) به عنوان تفسیر و تأکید آمده است.
نتیجه این که: جمله أَوْفُوا بِعَهْدِ اللّه خاص است و جمله لاتَنْقُضُوا الاِیْمان عام.
* * *
و از آنجا که مسأله وفاى به عهد، از مهمترین پشتوانه ها براى ثبات هر جامعه است، در آیه بعد، نیز با لحن توأم با نوعى سرزنش و ملامت، آن را تعقیب کرده، مى گوید: شما همانند آن زنى نباشید که پشمها را تابیده اما پس از آن همه را وا مى تابید (وَ لاتَکُونُوا کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّة أَنْکاثاً).
اشاره، به داستان زنى است از قریش به نام رایطه در زمان جاهلیت، که از صبح تا نیم روز، خود و کنیزانش، پشمها و موهائى را که در اختیار داشتند مى تابیدند، و پس از آن، دستور مى داد همه آنها را واتابند و به همین جهت به عنوان حمقاء (زن احمق) در میان عرب، معروف شده بود.
این کار، مخصوصاً از این نظر که: پشم بر اثر تابیدن، استحکام و تکامل تازه اى پیدا مى کند و با گشودن آن، یک حرکت ارتجاعى انجام شده نه تنها بى حاصل، بلکه زیان آور است.
همین گونه کسانى که با پیمان بستن با خدا و به نام حق، تعهدى را مى پذیرند، هر گونه حرکتى در جهت شکستن این عهد و پیمان انجام دهند نه تنها بیهوده است، بلکه، دلیل بر انحطاط و سقوط شخصیت آنها نیز مى باشد.
↩️ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۸۵بخش سوم 🔹 وصف بهشت و بهشتیان 🔷درجات بهشت ↩️در خبر ديگرى مى خوانيم: «إِنَّ أَ
📝شرح و تفسیر خطبه ۸۶ بخش اول
🔹آمادگی برای سفر آخرت
🔭خطبه در يك نگاه:
اين خطبه، در واقع از پنج بخش تشكيل يافته است؛ در قسمت اوّل: -همان گونه كه در بسيارى از خطبه هاى نهج البلاغه ديده ايم- به بيان اوصاف پروردگار پرداخته شد؛ صفاتى كه توجّه به آن، تأثير عميق تربيتى در انسان دارد و او را از گناهان باز مى دارد و به نيكى ها دعوت مى كند.
در بخش دوم: مردم را موعظه مى كند كه در اين دنياى زودگذر، به تهيّه زاد و توشه براى آخرت بپردازند و هدف آفرينش خويش را فراموش نكنند.
در بخش سوم: به اهميّت قرآن مى پردازد كه خداوند در آن اتمام حجّت كرده و گفتنى ها را در هر زمينه گفته است.
در بخش چهارم: به مردم هشدار مى دهد تا از خواب غفلت برخيزند و در باقى مانده عمر خويش، به جبران گذشته بپردازند و مراقب وسوسه هاى شياطين بوده باشند.
و سرانجام در آخرين بخش: به چند قسمت از صفات رذيله اشاره كرده و مردم را از آن برحذر مى دارد و بهترين انسان ها را با ذكر اوصافى معرّفى مى فرمايد.
مجموعه اين بخش هاى پنج گانه، نسخه شفابخشى را براى بيمار دلان و غافلان مغرور تشكيل مى دهد.
از اسرار درون شما آگاه است:
امام(عليه السلام) در آغاز اين خطبه، اشاره به پنج وصف از اوصاف پروردگار مى کند که توجّه و باور کردن آن، زمينه را براى پذيرش حرف حقّ و خودسازى، کاملاً فراهم مى سازد.
نخست مى فرمايد: «خداوند از درون همه کس آگاه است» (قَدْ عَلِمَ السَّرَائِرَ).
سپس مى افزايد: «و باطن همه انسانها را آزموده و از آن با خبر است» (وَ خَبَرَ الضَّمَائِرَ).
«به هر چيز احاطه دارد» (لَهُ الاِْحَاطَةُ بِکُلِّ شَيْء).
«و بر همه اشيا غالب و پيروز است» (وَ الْغَلَبَةُ لِکُلِّ شَىْء).
«و به هر کارى قدرت دارد» (وَ الْقُوَّةُ عَلَى کُلِّ شَىْء).
جمعى از «مفسّران نهج البلاغه»، جمله اوّل و دوم را به يک معنا تفسير کرده اند و از قبيل جملات مترادف دانسته اند و مى گويند: هر دو بر اين معنا تأکيد دارد که خداوند از اسرار درون همه کس آگاه است. اين در حالى است که بعضى گفته اند: «خَبَرَ» (به فتح باء) به معناى آزمودن و «خَبِرَ» (به کسر باء) به معناى آگاه بودن است و «خَبَرَ» (به فتح باء) در جاى ديگر «نهج البلاغه» به معناى آزمودن آمده است: «إِنَّمَا مَثَلُ مَنْ خَبَرَ الدُّنْيَا...; مَثَل کسى که دنيا را آزموده است مانند...».
با توجّه به اينکه اصل اين است که هر جمله اى معناى جديدى را بيان کند، سخن کسانى که آن را به آزمودن تفسير کرده اند، مناسب تر به نظر مى رسد; هر چند آزمايش ها سبب آگاهى هاست و حتّى گاهى آزمودن چيزى، کنايه از آگاه بودن بر آن مى باشد.
در هر حال، هدف آن است که همه توجّه داشته باشيم خداوند به تمام اسرار و ضماير ما آگاه است. حتّى ما را بهتر از خود ما مى شناسد; نيّات شوم و پليد و ريا و شرک و اغراض سوء را به خوبى مى داند و ظاهر و باطن براى او يکسان است.
جمله «لَهُ الاِْحَاطَةُ بِکُلِّ شَىْء» در واقع از قبيل ذکر عام، بعد از خاصّ است; چرا که در جمله هاى قبل، سخن از احاطه علمى خداوند به اسرار درون انسانها به ميان آمده و در اين جمله سخن از آگاهى او بر همه اشيا عالم است; همانگونه که جمله چهارم و پنجم از قدرت مطلقه خداوند سخن مى گويد; با اين تفاوت که جمله چهارم، ناظر به غلبه و قاهريّت و پيروزى او بر هر چيز است، در حالى که در جمله پنجم، قدرت او را بر انجام هر چيز و هر کارى بيان مى دارد.
بعضى گفته اند: تفاوت ميان اين دو چنين است که قوّه بر هر کار، به معناى قدرت بر ايجاد آن است و غلبه، به معناى سيطره بعد از وجود مى باشد. يعنى چنان نيست که اشيا بعد از وجودشان از تحت فرمان خداوند، کنار برود.
به هر حال، اين صفات پنج گانه، شرحى بر علم و قدرت مطلقه خداست که توجّه به آن، عامل بازدارنده قوىّ در برابر گناه، و انگيزه نيرومندى بر اطاعت فرمان حق است.
✔️پایان
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
#امام_زمان
✍ امام سجاد علیه السلام:
کسی که در زمان غیبت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) برولایت ما ثابت و استوار بماند، خداوند به او پاداش هزار شهید از شهیدان بدر و احد را عطا می فرماید.
📚 بحارالانوار، جلد ۵۲، صفحه ۱۲۵
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: صد و دهم 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ﻭ ﺩﺭ (ﺍﻟﻤﺼﺒﺎﺡ) ﺷﻴﺦ ﺍﻟﻄﺎﻳﻔﻪ-
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: صد و یازدهم
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
ﻓﻴﺎﺽ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻤﺮ ﻃﻮﺳﻲ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 259 ﺩﺭ ﺳﻦ ﻧﻮﺩ ﺳﺎﻟﮕﻲ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ: ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﺤﺴﻦ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﻲ ﺍﻟﺮﺿﺎ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻏﺪﻳﺮ ﻣﻠﺎﻗﺎﺕ ﻧﻤﻮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺹ ﺩﺭ ﻣﺤﻀﺮ ﻣﺒﺎﺭﻛﺶ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻓﻄﺎﺭ ﻧﺰﺩ ﺧﻮﺩ ﻧﮕﺎﻫﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻋﻴﻦ ﺣﺎﻝ- ﻏﺬﺍ ﻭ ﻫﺪﺍﻳﺎ ﻭ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ ﺣﺘﻲ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮﻱ ﻭ ﻛﻔﺶ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﺎﻧﻪﻫﺎﻱ ﺁﻧﻬﺎ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻭﺿﻊ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ (ﺍﺯ ﺣﻴﺚ ﻣﻌﻴﺸﺖ) ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﻧﺰﺩﻳﻜﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺟﻬﺖ ﺑﻮﺿﻊ ﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﻮﻳﻨﻲ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻄﻮﺭﻳﻜﻪ ﺩﺭ ﻛﻠﻴﻪ ﺷﺌﻮﻥ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻭ ﺁﻟﺎﺕ ﻭ ﺍﺩﻭﺍﺕ ﻣﻌﻤﻮﻟﻲ ﻭﺿﻊ ﺟﺪﻳﺪ ﻭ ﻧﻮﻳﻨﻲ ﺑﺨﻮﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺭﻭﺯﻫﺎﻱ ﻗﺒﻞ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺁﻧﺤﻀﺮﺕ ﻓﻀﻴﻠﺖ ﻭ ﺳﺒﻘﺖ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻴﺎﻥ ﻣﻴﻔﺮﻣﻮﺩ. ﻭ ﺩﺭ ﻣﺨﺘﺼﺮ- ﺑﺼﺎﺋﺮ ﺍﻟﺪﺭﺟﺎﺕ- ﺑﺎﺳﻨﺎﺩ ﺍﺯ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﺎﺀ
ﻫﻤﺪﺍﻧﻲ ﻭﺍﺳﻄﻲ- ﻭ ﻳﺤﻴﻲ ﺑﻦ ﺟﺮﻳﺢ ﺑﻐﺪﺍﺩﻱ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﺁﻧﺪﻭ، ﺩﺭ ﺿﻤﻦ ﺣﺪﻳﺜﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﻣﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻗﺼﺪ ﻣﻠﺎﻗﺎﺕ ﺍﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﺍﺳﺤﺎﻕ ﻗﻤﻲ- ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﻩ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻲ ﻣﺤﻤﺪ ﻋﺴﻜﺮﻱ ﺭﺍ (ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 260 ﻭﻓﺎﺕ ﻳﺎﻓﺘﻪ) ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﻗﻢ ﻧﻤﻮﺩﻳﻢ ﻭ ﺩﺭﺏ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻛﻮﺑﻴﺪﻳﻢ، ﺩﺧﺘﺮ ﻛﻲ ﻋﺮﺍﻗﻲ ﺩﺭ ﺭﺍ ﮔﺸﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﺍﺳﺤﺎﻕ ﻭ ﻗﺼﺪ ﻣﻠﺎﻗﺎﺕ ﺍﻭ ﺳﺌﻮﺍﻝ ﻧﻤﻮﺩﻳﻢ، ﺩﺧﺘﺮﻙ ﻋﺮﺍﻗﻲ ﮔﻔﺖ: [ ﺻﻔﺤﻪ 204] ﺁﻧﺠﻨﺎﺏ ﺑﻤﺮﺍﺳﻢ ﻋﻴﺪﺵ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺍﺳﺖ، ﺯﻳﺮﺍ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻋﻴﺪ ﺍﺳﺖ، ﻣﺎ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﻴﻢ: ﺳﺒﺤﺎﻥ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻴﺪﻫﺎﻱ ﺷﻴﻌﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﺍﺳﺖ: ﺍﺿﺤﻲ- ﻓﻄﺮ- ﻏﺪﻳﺮ- ﺟﻤﻌﻪ-. ﺍﻟﺤﺪﻳﺚ..
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۹۱ تا ۹۴ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی شأن نزول: مفسر ب
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۹۱ تا ۹۴
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
آن گاه اضافه مى کند: شما نباید به خاطر ملاحظه این و آن و این که گروهى، جمعیتشان از گروه دیگرى بیشتر است، پیمان و سوگند خود را بشکنید و آن را وسیله خیانت و تقلب و فساد قرار دهید (تَتَّخِذُونَ أَیْمانَکُمْ دَخَلاً بَیْنَکُمْ أَنْ تَکُونَ أُمَّةٌ هِیَ أَرْبى مِنْ أُمَّة).
این دلیل بر ضعف شخصیت و ناتوانى روح انسان و یا دلیل بر تقلب و خیانت او است که با مشاهده کثرت عددى مخالفان، دست از آئین راستین خود بر دارد و به آئین منحط و بى پایه اى که طرفدارانش اکثریت دارند بپیوندد.
آگاه باشید، خداوند با این وسیله، شما را مورد آزمایش قرار مى دهد (إِنَّما یَبْلُوکُمُ اللّهُ بِهِ).
آن روز که شما در اکثریت و دشمن در اقلیت است، روز آزمایش نیست، روزهاى آزمایش روزهائى است که انبوه دشمن در برابر شما بایستد، و شما در ظاهر کمتر و ضعیفتر از آنها باشید.
به هر حال خداوند نتیجه این آزمایش و آنچه را در آن اختلاف داشتید در روز قیامت براى شما آشکار مى سازد و پرده از روى اسرار دلها بر مى دارد و هر کس را به جزاى اعمالش مى رساند (وَ لَیُبَیِّنَنَّ لَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ ما کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ).
* * *
و از آنجا که بحث از آزمایش الهى و تأکید بر ایمان و انجام وظائف غالباً این توهم را ایجاد مى کند که مگر براى خدا مشکل است همه انسانها را اجباراً به قبول حق وادار سازد، لذا آیه بعد، به پاسخ این توهم پرداخته مى گوید: اگر خدا مى خواست همه شما را امت واحدى قرار مى داد (وَ لَوْ شاءَ اللّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً واحِدَةً).
امت واحده از نظر ایمان و قبول حق، اما در شکل اجباریش، ولى بدیهى است این پذیرش حق، نه گامى به سوى تکامل است، نه دلیلى بر افتخار پذیرنده آن، لذا سنت خدا این است که همگان را آزاد بگذارد، تا با اختیار خود، راه حق را بپویند.
ولى، این آزادى به آن معنى نیست که، از ناحیه خدا، هیچگونه کمکى به پویندگان این راه نمى شود، بلکه آنها که قدم در راه حق مى گذارند و مجاهده مى کنند، توفیق خداوند شامل حالشان مى شود، و در پرتو هدایت او به سر منزل مقصود مى رسند، و آنها که در راه باطل گام مى گذارند از این موهبت محروم مى گردند و بر گمراهیشان افزوده مى شود.
لذا بلافاصله مى گوید: لکن خدا هر کس را بخواهد گمراه مى کند و هر کس را بخواهد هدایت (وَ لکِنْ یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ).
اما این هدایت و اضلال الهى هرگز سلب مسئولیت از شما نمى کند، زیرا گامهاى نخستین آن از خود شما است، به همین دلیل، اضافه مى کند: شما به طور قطع در برابر اعمالى که انجام مى دادید مسئولید، و از شما بازپرسى مى شود (وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمّا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).
این تعبیر که: از یکسو انجام اعمال را به خود انسانها نسبت مى دهد، و از سوى دیگر ،تأکید بر مسئولیت آنها در برابر اعمالشان مى کند، از قرائن روشنى است که مفهوم هدایت و اضلال الهى را در جمله قبل، تفسیر مى نماید، که این هدایت و اضلال، هرگز جنبه اجبارى ندارد.
در این زمینه، قبلاً نیز بحث کرده ایم (به تفسیر آیه ۲۶ سوره بقره ، جلد اول تفسیر نمونه مراجعه فرمائید).
* * *
سپس، براى تأکید بر مسأله وفاى به عهد و ایستادگى در برابر سوگندها که از عوامل مهم ثبات اجتماعى است مى گوید: سوگندهایتان را در میان خود وسیله تقلب و نفاق قرار ندهید (وَ لاتَتَّخِذُوا أَیْمانَکُمْ دَخَلاً بَیْنَکُمْ).
زیرا این امر دو زیان بزرگ دارد اولاً سبب مى شود: گامهاى ثابت بر ایمان متزلزل گردد (فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها).
هنگامى که شما عهد و پیمان ببندید و سوگند و قسم یاد کنید، اما قصد وفاى بر آن را نداشته باشید و این امر را تکرار کنید، سرمایه اعتماد مردم را از دست مى دهید، و عده اى از ایمان آورندگان در ایمانشان، سست و متزلزل مى شوند، گوئى گام خود را در جاى ظاهراً محکمى گذارده اند، اما زیر آن لغزنده بوده، و آنها را به لغزش افکنده است.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝شرح و تفسیر حکمت ۳۰۶ 🔹سرآمد مقدّر، حافظ انسان است! امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكته
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۰۷
✅اهمیت مال برای انسان
♨️داغ فرزند و داغ غارت اموال:
امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكته اى اشاره مى كند كه درباره غالب مردم صادق است، مى فرمايد: «انسان داغدار و مصيبت زده خواب و آسايش دارد؛ اما كسى كه مالش را به زور گرفته اند خواب ندارد»؛ (يَنَامُ الرَّجُلُ عَلَى الثُّكْلِ، وَلاَ يَنَامُ عَلَى الْحَرَبِ).
«ثُكل» (بر وزن قُفل) به معناى مصيبت و ناراحتى، به سبب از دست دادن عزيزان است. «حَرَب» (بر وزن طَرَف) به معناى غارت اموال است. سيّد رضى؛ در تفسير اين كلام شريف مى گويد: «مفهومش آن است كه انسان ممكن است بر قتل فرزندان خود صبر كند؛ اما در ربودن اموالش صبر نخواهد داشت»؛ (وَمَعْنى ذلِکَ أَنَّهُ يُصْبَرُ عَلى قَتْلِ الاْوْلادِ، وَلا يُصْبَرُ عَلى سَلَبِ الاَْمْوالِ).
براى اين سخن كه به نظر مى رسد به صورت ضرب المثلى عمومى درآمده، دو تفسير گفته شده است: نخست اينكه انسان وقتى گرفتار مصيبتى مى شود، مثلاً عزيزى را از دست مى دهد، يقين دارد كه بازنمى گردد و به همين دليل به تدريج آرامش خود را بازمى يابد. در حالى كه وقتى مالش را به ناحق ببرند هر زمان در فكر است كه از طريقى بتواند آن را بازگرداند. به همين دليل خواب و آرامش ندارد.
در تفسير ديگرى گفته شده كه اين گفتار حكيمانه كنايه اى است از بسيارى از توده هاى مردم كه دلبستگى آنها به مال و ثروتشان حتى بيش از دلبستگى به فرزندان و عزيزانشان است و گاه حتى تا پاى جان براى نگهدارى اموالشان مى ايستند و اين ضرب المثل فارسى كه مى گويند: «مال است نه جان تا بتوان آسان داد»، شاهد بر آن است.
گاه گفته شده است كه از دست دادن عزيزان نه تنها سبب ذلت انسان نمى شود بلكه دوستان و علاقه مندان، چنين شخصى را عزيز مى دارند و احترام مى كنند تا مصيبت خود را فراموش كند؛ ولى غارت اموال و ربودن آن به وسيله زورمندان غاصب نوعى ذلت براى انسان است، ازاينرو انسان نمى تواند آن را تحمل كند.
در اينجا مناسب است به داستانى در زمينه قتل «معلى بن خنيس» به دست حاكم مدينه «داود بن على» و گفت وگويى كه ميان او و امام صادق عليه السلام رد و بدل شد اشاره كنيم. علامه مجلسى؛ در جلد 47 بحارالانوار در شرح حالات آن حضرت از كتاب مناقب ابن شهرآشوب روايتى نقل مى كند كه هفت نفر از روات آن را ذكر كرده اند: «داود بن على» (فرماندار مدينه) هنگامى كه «معلى بن خنيس» را (كه از ياران امام صادق عليه السلام بود) به قتل رساند و اموالش را گرفت، امام صادق عليه السلام به او فرمود: دوست مرا كشتى و اموالش را گرفتى، آيا نمى دانى كه انسان ممكن است بر مصيبت صبر كند؛ ولى در برابر غارت صبر نمى كند؟ به خدا سوگند تو را نفرين خواهم كرد. داود به صورت استهزاء گفت: مرا به نفرينت تهديد مى كنى؟ امام عليه السلام (چيزى نگفت و) به خانه خود بازگشت و آن شب پيوسته مشغول عبادت و قيام و قعود بود. داود پنج نفر از مأموران خود را فرستاد و گفت: او را نزد من آوريد. اگر خوددارى كرد سر او را براى من بياوريد. آنها نزد امام عليه السلام آمدند در حالى كه امام عليه السلام مشغول به نماز بود. گفتند: داود شما را فرا خوانده است. فرمود: اگر نيايم چه مى شود؟ گفتند: دستور خاصى به ما داده است. امام عليه السلام فرمود: بازگرديد كه براى دنيا و آخرت شما بهتر است. آنها خوددارى كردند و گفتند: حتمآ بايد بيايى. امام عليه السلام دستها را به سوى آسمان بلند كرد و سپس بر شانه هاى خود گذاشت و آنها را گشود و دعا كرد و با انگشت اشاره خود اشاره نمود. آنها مى گويند: شنيديم كه مى فرمود: همين ساعت، همين ساعت. ناگهان فريادى بلند شد. امام عليه السلام به آنها فرمود: رئيس شما مرد. آنها برگشتند. جريان را از امام عليه السلام سؤال كردند، فرمود: او فرستاده بود گردن مرا بزنند من به اسم اعظم پروردگار او را نفرين كردم. خداوند فرشته اى را فرستاد كه با سلاح، ضربه اى به او زد و او را كشت.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🎙شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه 🔷حکمت های: ۳۰۴، ۳۰۵و۳۶۰ @Nahjolbalaghe2
شرح_صوتی_حکمت_۳۰۷.mp3
6.36M
🎙شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه
🔷حکمت : ۳۰۷
@Nahjolbalaghe2