قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۰۷ ✅اهمیت مال برای انسان ♨️داغ فرزند و داغ غارت اموال: امام عليه السلام در اي
📝شرح و تفسیر حکمت ۳۰۸
✔️اهمیت دوستی و مودت
✅برترى دوستى بر خويشاوندى:
امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به دو نكته مهم كه با يكديگر ارتباط دارند اشاره فرموده، نخست مى گويد: «دوستى در ميان پدران به منزله خويشاوندى در ميان فرزندان است»؛ (مَوَدَّةُ الآاْبَاءِ قَرَابَةٌ بَيْنَ الاَْبْنَاءِ).
اشاره به اينكه پدران، دوستى با دوستان خود را براى فرزندان به ارث مى گذارند و فرزندانشان به قدرى به هم نزديك مى شوند كه گويى با هم برادرند و بسيار ديده شده است كه پدرانِ يكديگر را عمو خطاب مى كنند. البته اين سخن در جوامعى صادق است كه عواطف در آن كمرنگ نشده است و فرزندان تنها اموال پدران را به ارث نمى برند، بلكه عواطف آنها را نيز به ارث مى برند. از بعضى روايات نيز استفاده مى شود كه مودت و دوستى طولانى به منزله قرابت است. امام على بن موسى الرضا عليه السلام مى فرمايد: «مَوَدَّةُ عِشْرِينَ سَنَةً قَرَابَةٌ؛ دوستى بيست سال، خويشاوندى است».
در جمله دوم به اين نكته اشاره مى فرمايد كه «خويشاوندى، به دوستى نيازمندتر است تا دوستى به خويشاوندى»؛ (وَالْقَرَابَةُ إِلَى الْمَوَدَّةِ أَحْوَجُ مِنَ الْمَوَدَّةِ إِلَى الْقَرَابَةِ).
يعنى خويشاوندان هنگامى ارزش دارند كه داراى محبت باشند و هرچه پيوند خويشاوندى نزديكتر باشد، مودت و دوستى بيشترى لازم دارد. در حالى كه دوستى و محبت نيازى به خويشاوندى ندارد؛ ممكن است افراد سالها با هم دوست باشند و هيچ رابطه خويشاوندى بين آنها نباشد. درنتيجه، برترى دوستى و محبت بر خويشاوندى ثابت مى شود.
ضرب المثل معروفى است كه به كسى گفتند: دوستت را بيشتر دوست دارى يا برادرت را؟ گفت: برادرى را دوست دارم كه با من دوست باشد. بنابراين هر دو جمله رابطه دوستى و خويشاوندى را بيان مى كند؛ جمله اول به گونه اى و جمله دوم به گونه اى ديگر.
مرحوم محقق كمره اى اين كلام حكيمانه را به شعر فارسى درآورده مى گويد:
مِهر پدران براى اولاد باشد چو نَسَب شعار و پيوند
خويشى به مودت است محتاج بيش از خود دوستى به پيوند
*
نكته:
وراثتِ دوستى:
مى دانيم اسلام آيين محبت و مودت است و قرآن پيوسته خدا را به رحمانيت و رحيميت مى ستايد. واژه رحمت صدها بار در قرآن به كار رفته و در نمازهاى روزانه حداقل بيش از 60 بار خدا را به رحمت و رحمانيت ياد مى كنيم، تا آنجا كه محبت به عنوان ميراث گرانبهايى از پدران به فرزندان مى رسد.
در حديثى از رسول خدا صلي الله عليه وآله مى خوانيم: «ثَلاثٌ يُطْفينَ نُورَ الْعَبْدِ: مَنْ قَطَعَ أوِدَّاءُ أَبيهِ، وَغَيَّرَ شَيْبَتَهُ، وَرَفَعَ بَصَرَهُ فِى الْحُجُراتِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يُؤْذَنَ لَهُ؛ سه چيز است كه نور (ايمان) بندگان را خاموش مى كند: كسى كه با دوستان پدرش قطع رابطه كند و محاسن سفيد خود را تغيير دهد (اشاره به اينكه به هنگام پيرى بعضى كارهاى سبك سرانه جوانى و كودكى را انجام دهد) و به داخل خانه هاى ديگران بدون اينكه اجازه اى به او دهند نگاه كند».
بنابراين نه تنها انسان دوستان قديم خود را نبايد فراموش كند و در حيات وممات به ياد آنها باشد و به آنها خدمت كند، بلكه اگر پدرش نيز دوستى داشته بعد از پدر، جانشين پدر شود و با آنها همان محبتى را داشته باشد كه پدرش داشته است. به خصوص به هنگام فراز و نشيب هاى زندگى كه دوستان ازنظر موقعيت اجتماعى متفاوت مى شوند نبايد اين تفاوت سبب فراموشى دوستان قديم شود بلكه نبايد تفاوت مقام، ثروت، علم يا ساير امتيازهاى فردى و اجتماعى مانعى در اين راه ايجاد كند و اگر تمام پيوندهاى سابق را نمى تواند نگه دارد لااقل بخشى از آن را داشته باشد. در حديثى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم: «إذا كانَ لَکَ صَديقٌ فَوُلِّىَ وِلايَةً فَأَصَبْتَهُ عَلَى الْعُشرِ مِمّا كانَ لَکَ عَلَيْهِ قَبْلَ وِلايَتِهِ، فَلَيْسَ بِصَديقِ سُوءٍ؛ هرگاه دوستى داشته باشى و حكومت و رياستى پيدا كند و حداقل يك دهم پيوند سابق را با تو حفظ كند دوست بدى نيست».
توجه داشته باشيد كه نمى فرمايد دوست خوبى است مى فرمايد دوست بدى نيست، دوست خوب و كامل العيار آن است كه صددرصد رابطه مودت گذشته را حفظ كند و مال و مقام، او را دگرگون نسازد. البته بايد توجه داشت كسانى كه به مقام والايى مى رسند اشتغالات و گرفتارى هاى آنها نسبت به سابق بيشتر مى شود و نمى توان انتظار داشت تمام آنچه را در سابق با دوستان خود داشته انجام دهد وشايد به همين دليل امام عليه السلام آنها را معذور مى دارد كه لااقل يك دهم پيوند محبت سابق را حفظ كنند.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
✅ امام علی علیه السلام:
همیشه با همسرت مدارا کن، و با او به نیکی همنشینی کن تا زندگیت با صفا شود.
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موعظه
🎥دنیا جای گذره، هرچی میتونی بردار ...
🎙آیت الله ناصری
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: صد و دوازدهم 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ﻫﺮ ﻗﺪﺭ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﻲ ﻛﻨﻲ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: صد و سیزده
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
ﻧﻮﻳﺮﻱ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ " ﻧﻬﺎﻳﻪ ﺍﻟﺎﺭﺏ ﻓﻲ ﻓﻨﻮﻥ ﺍﻟﺎﺩﺏ " ﺟﻠﺪ 1 ﺻﻔﺤﻪ 177 ﺿﻤﻦ ﺫﻛﺮ ﻋﻴﺪﻫﺎﻱ ﺍﺳﻠﺎﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ:... ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺍﻋﻴﺎﺩ ﻋﻴﺪﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻴﻌﻪ ﺑﻮﺟﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺁﻧﺮﺍ ﻋﻴﺪ ﻏﺪﻳﺮ ﻧﺎﻣﻴﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺳﺒﺐ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺑﺮﺍﺩﺭﻱ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺁﻧﺮﻭﺯ- ﻭ ﻏﺪﻳﺮ (ﮔﻮﺩﺍﻟﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ) ﭼﺸﻤﻪ ﺁﺑﻲ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻳﺨﺘﻪ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺁﻥ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺑﻬﻢ ﭘﻴﭽﻴﺪﻩ ﺍﻱ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﻴﻦ ﻏﺪﻳﺮ (ﮔﻮﺩﺍﻝ ﻣﺰﺑﻮﺭ) ﻭ ﭼﺸﻤﻪ ﺁﺏ ﻣﺴﺠﺪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﺁﻧﺮﺍ ﺭﻭﺯ ﻋﻴﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻫﺠﺪﻫﻢ ﺫﻱ ﺍﻟﺤﺠﻪ ﺍﺳﺖ، ﺯﻳﺮﺍ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﺩﻫﻢ ﺍﺯ ﻫﺠﺮﺕ ﻛﻪ ﺣﺠﻪ ﺍﻟﻮﺩﺍﻉ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﺎﻝ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺩﺭ ﭼﻨﻴﻦ ﺭﻭﺯﻱ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭﻱ ﺁﺋﻴﻦ ﺑﺮﺍﺩﺭﻱ ﻓﻴﻤﺎ ﺑﻴﻦ ﻣﺴﻠﻤﻴﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﮔﺮﻓﺘﻪ، ﺷﻴﻌﻪ ﺷﺐ ﺁﻧﺮﻭﺯ ﺭﺍ ﺑﻨﻤﺎﺯ ﻭ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﻴﮕﺬﺭﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ
ﺑﺎﻣﺪﺍﺩ ﺁﻧﺮﻭﺯ ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻇﻬﺮ ﺩﻭ ﺭﻛﻌﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺠﺎ ﻣﻴﺎﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺭﻭﻳﻪ ﻭ ﺷﻌﺎﺭﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﭘﻮﺷﻴﺪﻥ ﻟﺒﺎﺱ ﻧﻮ ﻭ ﺁﺯﺍﺩ ﻛﺮﺩﻥ ﺑﺮﺩﮔﺎﻥ ﻭ ﻧﻴﻜﻲ ﺣﺘﻲ ﺑﻪ ﺑﻴﮕﺎﻧﮕﺎﻥ ﻭ ﻗﺮﺑﺎﻧﻲ ﻛﺮﺩﻥ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻥ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺍﻭﻝ ﻛﺴﻴﻜﻪ ﺍﻳﻦ ﻋﻴﺪ ﺭﺍ ﺍﺑﺪﺍﻉ ﻧﻤﻮﺩﻩ، ﻣﻌﺰ ﺍﻟﺪﻭﻟﻪ، ﺍﺑﻮﺍﻟﺤﺴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺑﻦ ﺑﻮﻳﻪ ﺍﺳﺖ ﺑﺸﺮﺣﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﺎﻭ ﻭ ﻭﻗﺎﺋﻊ ﺳﺎﻝ 352 ﺍﻧﺸﺎﺀ ﺍﻟﻠﻪ ﺫﻛﺮ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﻧﻤﻮﺩ، ﻭ ﺩﺭ ﻗﺒﺎﻝ ﺍﻳﻦ ﻋﻴﺪ ﻛﻪ ﺷﻴﻌﻪ ﺑﻮﺟﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺳﻨﻦ (ﻭ ﺁﺩﺍﺏ ﻣﺬﻫﺒﻲ) ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ، ﻋﻮﺍﻡ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 389 ﺭﻭﺯ ﺳﺮﻭﺭﻱ ﻧﻈﻴﺮ ﺁﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺩ ﺍﺧﺘﺮﺍﻉ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺁﻧﺮﻭﺯ ﻫﺸﺖ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻋﻴﺪ ﺷﻴﻌﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭼﻨﻴﻦ ﺭﻭﺯﻱ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﺪﻥ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﺎ ﺍﺑﻮﺑﻜﺮ ﺻﺪﻳﻖ ﺩﺭ ﻏﺎﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﻣﺮﺍﺳﻤﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻣﺸﺘﻤﻞ ﺑﺮ ﺁﺭﺍﻳﺶ ﻭ ﻧﺼﺐ ﻗﺒﻪﻫﺎ ﻭ ﺍﻓﺮﻭﺧﺘﻦ ﺁﺗﺶ ﺍﺟﺮﺍﺀ ﻛﺮﺩﻥ! ﻭ ﻣﻘﺮﻳﺰﻱ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 2 " ﺧﻄﻂ " ﺻﻔﺤﻪ 222 ﭼﻨﻴﻦ ﻧﮕﺎﺷﺘﻪ ﮔﻮﻳﺪ: ﻋﻴﺪ ﻏﻴﺮ (ﻗﺒﻠﺎ) ﻋﻴﺪ ﺷﺮﻋﻲ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﭘﻴﺸﻴﻨﻴﺎﻥ ﺍﻣﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﺭﻭﺵ ﻭ ﻋﻤﻠﺸﺎﻥ ﻣﻮﺭﺩ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻮﺩﻩ ﭼﻨﻴﻦ ﻋﻴﺪﻳﺮﺍ ﺍﺟﺮﺍ ﻧﻤﻴﻜﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺍﻳﻦ ﻋﻴﺪ (ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ) ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻭ ﺩﺭ ﻋﺮﺍﻕ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺁﻥ ﺍﺟﺮﺍﺀ ﺷﺪﻩ
ﻋﻬﺪ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻌﺰ ﺍﻟﺪﻭﻟﻪ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺑﻮﻳﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﭼﻪ ﻧﺎﻣﺒﺮﺩﻩ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 352 ﻫﺠﺮﻱ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ (ﻏﺪﻳﺮ) ﺭﺍ ﻋﻴﺪ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﺮﻭﺯ ﺷﻴﻌﻪﻫﺎ ﺁﻧﺮﺍ ﻋﻴﺪ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ..
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۹۱ تا ۹۴ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی زیان دیگر این که:
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۹۱ تا ۹۴
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️در این هنگام، هرمزان تقاضاى آب کرد و به زودى ظرف ساده و بى ارزشى را پر از آب کرده براى او آوردند.
هرمزان گفت: اگر از تشنگى هم بمیرم هرگز در چنین ظرفى آب نخواهم خورد!.
خلیفه گفت: ظرف آبى بیاورید که مورد قبولش باشد، ظرف را به دست او دادند، ولى او به اطراف خود نگاه مى کرد آب نمى نوشید و مى گفت: مى ترسم در حالى که مشغول نوشیدن آب باشم، کشته شوم.
خلیفه گفت: نترس! من به تو اطمینان مى دهم، تا ننوشى با تو کارى نداریم.
هرمزان ، ناگهان ظرف را واژگون کرد و آبها را به روى زمین ریخت!.
خلیفه، که فکر مى کرد آب بدون اختیار او ریخته شده است، گفت: آب دیگرى براى او بیاورید و او را تشنه نکشید.
هرمزان گفت: من آب نمى خواهم منظورم این بود که امان از تو بگیرم.
خلیفه گفت: من ترا به هر صورت خواهم کشت.
ولى هرمزان، جواب داد: تو به من امان و اطمینان دادى.
خلیفه گفت: دروغ مى گوئى من به تو امان ندادم.
انس حاضر بود، گفت: هرمزان راست مى گوید، تو به او امان داده اى، مگر به او نگفتى من با تو کارى ندارم تا آب را بنوشى؟!
خلیفه، در کار خود فرو ماند و به هرمزان گفت: تو مرا فریب دادى، ولى به خدا سوگند، من فریب نمى خورم مگر این اسلام را بپذیرى.
هرمزان ، از مشاهده این صحنه (و پاى بند بودن مسلمانان به عهد و پیمانشان نور ایمان در دلش درخشیدن گرفت) و مسلمان شد.
* * *
۲ ـ عذرهاى ناموجه براى نقض پیمان
زشتى پیمان شکنى به حدّى است که کمتر کسى حاضر مى شود، مسئولیت آن را، با صراحت، بر عهده گیرد، لذا معمولاً افراد پیمان شکن متعذر به اعذارى مى شوند، هر چند عذرهاى واهى و بى اساس باشد، که نمونه اى از آن را در آیات فوق خواندیم و آن این که:
گاهى بعضى از افراد مسلمان به عذر این که دشمن اکثریت عددى دارد و مؤمنان از نظر شماره در اقلیتند در ادامه پیمان خود با خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) دچار تردید مى شدند، در حالى که نه اکثریت از لحاظ تعداد، دلیل بر قدرت و قوت است; ـ زیرا بسیار دیده شده یک اقلیت مصمم و با ایمان بر اکثریت عظیمى که فاقد ایمان بوده اند پیروز شده است ـ و قدرت و قوت دشمن ـ به فرض این که: با کثرت عدد حاصل شود ـ مجوزى براى پیمان شکنى با دوستان نمى تواند باشد، چرا که اگر این را بشکافیم در واقع یک نوع شرک و بیگانگى از خدا است.
همین موضوع، به شکل دیگرى در عصر ما خودنمائى کرده است، که: پاره اى از دولتهاى اسلامى ظاهراً کوچک از ترس قدرتهاى بزرگ استعمارى از انجام تعهدات خود با مؤمنان، سر باز مى زنند و قدرت ناچیز بشر ضعیف را بر قدرت بى پایان خداوند مقدم مى شمرند، به غیر خدا تکیه مى کنند، از غیر خدا مى ترسند و حتى عهد و پیمان خود را بر سر این کار مى نهند که، همه اینها از پدیده هاى شرک و بت پرستى
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝شرح و تفسیر خطبه ۸۶ بخش اول 🔹آمادگی برای سفر آخرت 🔭خطبه در يك نگاه: اين خطبه، در واقع از پنج بخش
📝شرح و تفسیر خطبه ۸۶ بخش دوم
⛔️ خداوند اتمام حجت کرده
در ادامه سخن، امام(عليه السلام) هشدار سومى به همه مردم مى دهد و مى فرمايد: «اى مردم! خدا را، خدا را، در نظر آريد! در آنچه حفظ آن را درباره کتاب خود از شما خواسته است و حقوقى را که نزد شما به وديعت گذارده، حفظ کنيد.» (فَاللّهَ اللّهَ أَيُّهَا النَّاسُ، فِيمَا اسْتَحْفَظَکُمْ مِنْ کِتَابِهِ، وَاسْتَوْدَعَکُمْ مِنْ حُقُوقِهِ).
روشن است که منظور از اين کتاب، قرآن مجيد است که مردم موظّف به حفظ آن و احکام آنند و منظور از حقوقى که به وديعت نزد بندگانش گذارده، احکام و دستورات و حلال و حرام اوست، که هرگونه کوتاهى در حفظ آن کتاب و اين حقوق، مسئوليّت عظيم الهى را در پى دارد(1).
سپس به بيان دليلى براى اين هشدار مهم پرداخته، مى فرمايد: «اين به دليل آن است که خداوند شما را عبث و بيهوده نيافريده، و مهمل نگذاشته، و در جهل و نابينايى رها ننموده است; بلکه وظايف شما را دقيقاً تعيين فرموده و اعمال شما را مى داند و سرآمد عمرتان را مقرّر داشته است!» (فَإِنَّ اللّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يَخْلُقْکُمْ عَبَثاً، وَ لَمْ يَتْرُکْکُمْ سُدًى(2)، وَ لَمْ يَدَعْکُمْ فِي جَهَالَة وَ لاَ عَمًى، قَدْ سَمَّى آثَارَکُمْ، وَ عَلِمَ أَعْمَالَکُمْ، وَ کَتَبَ آجَالَکُمْ).
در واقع در هر يک از اين شش جمله کوتاه که مجموعاً دليلى براى هشدار پيش است، معنا و مفهوم آموزنده اى نهفته است که آيات قرآنى نيز شاهد و گواه آن است.
نخست، اشاره به هدفدار بودن آفرينش انسان مى کند.
سپس، از وجود برنامه براى زندگى انسان، سخن به ميان آمده است.
در مرحله سوّم، از وجود رهبران و اسباب علم و آگاهى به انسانها سخن مى گويد.
در مرحله چهارم، بحث از تبيين وظايف آنهاست.
در جمله پنجم، از علم خدا به اعمال بشر، پرده برمى دارد.
و در جمله ششم، سخن از محدود بودن عمر انسان و پايان پذيرى آن است.
بديهى است، اگر انسان به اين امور توجّه کند و با تمام وجودش آنها را باور داشته باشد، در حفظ «کتاب اللّه» و «ودايع و احکام الهى» تا آنجا که توان دارد، خواهد کوشيد.
به هر حال، مهم آن است انسان هدف آفرينش خويش را دريابد و از امکاناتى که خداوند در اختيار او قرار داده است، بهره بگيرد و خدا را در همه حال حاضر و ناظر اعمال خويش بداند و فراموش نکند که زندگى او در اين جهان، محدود و پايان گرفتنى است. به يقين، توجّه به اين حقايق تأثير بسيار مثبت و سازنده اى در اخلاق و رفتار انسانها دارد.
قرآن مجيد نيز در همين زمينه مى فرمايد: «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَيْنَا لاَتُرْجَعُونَ; آيا گمان کرديد شما را بيهوده آفريده ايم و بسوى ما باز نمى گرديد»(3).
در جاى ديگر مى فرمايد: «قَدْ جَاءَکُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِىَ فَعَلَيْهَا; دلائل روشن از طرف پروردگارتان براى شما آمد; کسى که (در پرتو آن، حقّ را) ببيند به سود خود اوست و کسى که از ديدن آن چشم بپوشد، به زيان خودش مى باشد».(4)
و در ذيل آيه 30 سوره «محمد(صلى الله عليه وآله)» مى فرمايد: «وَ اللّهُ يَعْلَمُ أَعْمَالَکُمْ; و خداوند از اعمال شما آگاه هست.» و نيز مى فرمايد: «فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لاَيَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَ لاَيَسْتَقْدِمُونَ; هنگامى که سرآمد زندگى آنها فرا رسد، ساعتى تأخير نمى کنند و ساعتى پيشى نمى گيرند».(5)
✔️پی نوشت:
1. ضمير «کتابه» و «حقوقه» هر دو به «اللّه» باز مى گردد و اينکه بعضى احتمال داده اند، ضمير «حقوقه» به «کتابه» برگردد، مناسب سياق کلام نيست.
2. «سُدى» (بر وزن شما) به معناى مهمل و بيهوده و بى هدف است. اين واژه در مورد شترى که بدون ساربان رها شده و در هر جا مى چرد نيز، بکار مى رود.
3. سوره مؤمنون، آيه 115.
4. سوره انعام، آيه 104.
5. سوره اعراف، آيه 34.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
💎پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند:
آن که دیگری را بخاطر گناهی که توبه کرده ، سرزنش کند ، نمیرد مگر این که خود به آن گناه مرتکب شود.
📗میزان الحکمه
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: صد و سیزده 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ﻧﻮﻳﺮﻱ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ " ﻧﻬﺎﻳﻪ ﺍﻟﺎﺭﺏ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: صد و چهاردهم
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
ﻣﻦ ﭼﻪ ﻣﻴﺘﻮﺍﻧﻢ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻛﺴﻲ ﺍﺯ ﺍﻫﻞ ﻛﺎﻭﺵ ﻭ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺷﻴﻌﻪ ﻣﻄﺎﻟﺒﻲ ﻣﻴﻨﮕﺎﺭﺩ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﺮ ﺣﻘﺎﺋﻖ ﺁﻥ ﻭﻗﻮﻑ ﻳﺎﺑﺪ ﻳﺎ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺍﻣﺮ ﺭﺍ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ [ ﺻﻔﺤﻪ 206] ﻭﻟﻲ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻧﮕﺎﺷﺘﻦ ﺁﻧﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﺁﻳﺎ ﺑﺎ ﻭﻗﻮﻑ ﺑﺮ ﺣﻘﺎﺋﻖ ﺍﻣﺮ- ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺗﺪﺑﺮﻳﻜﻪ ﺷﺐ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﻜﺎﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﺫﻛﺮ ﺁﻥ ﺣﻘﺎﻳﻖ ﺻﺮﻑ ﻧﻈﺮ ﻣﻴﻨﻤﺎﻳﺪ ﻳﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﻣﻲﮔﻮﻳﺪ ﺑﺪﻭﻥ ﺁﻧﻜﻪ ﺁﻧﺮﺍ ﺩﺭﻙ ﻛﻨﺪ ﻳﺎ ﺑﺎﻛﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﺎﻧﭽﻪ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ؟... ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺟﺎﻱ ﺷﮕﻔﺘﻲ ﺍﺱ! ﻣﮕﺮ؟ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﻌﻮﺩﻱ، (ﻣﻮﺭﺥ ﺷﻬﻴﺮ) ﻛﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 346 ﻭﻓﺎﺕ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ " ﺍﻟﺘﻨﺒﻴﻪ ﻭ ﺍﻟﺎﺷﺮﺍﻑ " ﺹ 221 ﻣﻴﻨﮕﺎﺭﺩ: ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻋﻠﻲ ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﻭ ﭘﻴﺮﻭﺍﻥ ﺍﻭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ ﺑﺰﺭﮒ ﻣﻴﺸﻤﺎﺭﻧﺪ؟ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻦ ﻛﻠﻴﻨﻲ ﻛﻪ ﺣﺪﻳﺚ ﻋﻴﺪ ﻏﺪﻳﺮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﺎﻓﻲ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 329 ﻭﻓﺎﺕ ﻧﻴﺎﻓﺘﻪ؟ ﻭ ﻳﺎ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻓﺮﺍﺕ ﺑﻦ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻛﻮﻓﻲ ﻧﻴﺴﺖ، ﻛﻪ ﺩﺭ ﻃﺒﻘﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩﺍﻥ ﺛﻘﻪ ﺍﻟﺎﺳﻠﺎﻡ ﻛﻠﻴﻨﻲ ﻧﺎﻣﺒﺮﺩﻩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ. ﻭ ﺍﺯ ﻣﻔﺴﺮﻳﻦ ﺑﻨﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺣﺪﻳﺚ ﻏﺪﻳﺮﺧﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﻔﺴﻴﺮﺵ ﻛﻪ ﻧﺰﺩ ﻣﺎ
ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺍﺳﺖ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ؟ ﺍﻳﻦ ﻋﻠﻤﺎﺀ ﻭ ﻛﺘﺐ ﺣﺪﻳﺚ ﺁﻧﻬﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﻳﺨﻲ ﻛﻪ ﻧﻮﻳﺮﻱ ﻭ ﻣﻘﺮﻳﺰﻱ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ (ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺳﺎﻝ 352 (ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻣﮕﺮ؟ ﺍﻳﻦ ﻓﻴﺎﺽ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻤﺮ ﻃﻮﺳﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﻋﻴﺪ ﻏﺪﻳﺮﺧﻢ ﻭ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 259 ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﺤﻀﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﻲ ﺍﻟﺮﺿﺎ ﻋﻠﻴﻬﻤﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻛﻪ (ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 203 (ﻭﻓﺎﺕ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻛﻪ ﺁﻧﺤﻀﺮﺕ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ ﻋﻴﺪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﻣﻤﺘﺪ ﺍﻳﻦ ﻋﻴﺪ ﻭ ﻓﻀﻴﻠﺖ ﺁﻧﺮﺍ (ﺑﺮ ﺍﻋﻴﺎﺩ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺳﻠﺎﻡ) ﺫﻛﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟ ﻭ ﺁﻧﺮﺍ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺍﻧﺶ ﺗﺎ ﻣﻨﺘﻬﻲ ﺑﻪ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_علیعلیهالسلام
مدح بسیار زیبا و شنیدنی از امیر المومنین علی علیه السلام در برنامۀ معلی
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ماجرای پیشگویی امام علی (ع) درباره نحوه شهادت «میثم تمار» یار ایرانی خود
▪️امروز ۲۲ ذی الحجه، سالروز شهادت جناب میثم تمار
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 اسرار نا گفته از زبان میثم تمّار
🔸حجت الاسلام کاشانی
@Nahjolbalaghe2
🏴مقبره میثم تمار در نزدیکی مسجد کوفه
🔹میثم تَمّار، فرزند یحیی و اهل سرزمین «نهروان»، منطقهای میان عراق و ایران بود. بعضی او را ایرانی و از مردمان فارس دانستهاند. به او «ابو سالم» هم میگفتند. لقب «تَمّار (خرما فروش)» را هم از آن جهت به او میگفتند، که در کوفه خرما فروش بود.
🔹ابتدا، غلام زنی از طایفه «بنی اسد» بود. علی علیه السلام او را از آن زن خرید و آزادش کرد؛ که بعد از آن از یاران و شاگردان علی علیه السلام شد. همچنین وی از اصحاب پیامبر اسلام صل الله علیه و آله وسلم بهشمار آمدهاست. هرچند از جزئیات زندگی او درسالهای نخستین حیاتش و در روزگار صدر اسلام، اطلاع مبسوطی در دست نیست.
@Nahjolbalaghe2