eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
102.التكاثر.mp3
291.9K
✅ سوره تکاثر 🎤استاد خلیل الحصری ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✅ادامه تفسیر سوره واقعه ...درست است که همه اصحاب الشمال در زمره مترفین نیستند، ولى هدف قرآن، سر
✨ ✅ادامه تفسیر سوره واقعه همانها که شاید هر ذره اى از خاکشان به گوشه اى افتاده است یا جزء بدن موجود دیگرى شده است؟ ولى، چنان که در پایان سوره یس مشروحاً گفته شد، در برابر دلائل محکمى که بر مسأله معاد دلالت مى کند، اینها یک مشت بهانه هاى واهى بیش نیست. 🍃سپس قرآن به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) دستور مى دهد: در پاسخ آنها بگو: نه فقط شما و پدرانتان، بلکه تمام اولین و آخرین... ✨ (قُلْ إِنَّ الأَوَّلِینَ وَ الآخِرِینَ). همگى در موعد روز معین (روز رستاخیز) جمع مى شوند ✨ (لَمَجْمُوعُونَ إِلى مِیقاتِ یَوْم مَعْلُوم).(۵) 🔹 مِیقات از ماده وقت ، به معنى زمانى است که براى کار یا وعده اى تعیین شده، و منظور از میقات در اینجا همان وقت مقرر قیامت است، که در آن روزها، همه انسانها در محشر براى رسیدگى به حسابهایشان اجتماع مى کنند، گاهى نیز به صورت کنایه، براى مکانى که براى انجام کارى مقرر شده است به کار مى رود، مانند میقاتهاى حج ، که نام مکانهاى خاصى است که از آنجا احرام مى بندند. ضمناً، از تعبیرات مختلف این آیه (إِن و لام)، تأکیدهاى متعددى در زمینه رستاخیز استفاده مى شود. از این آیه، به خوبى استفاده مى شود که، معاد و رستاخیز همه انسانها در یک روز همراه هم انجام مى گیرد، و همین معنى در آیات دیگر قرآن نیز آمده است.(۶) و از اینجا به خوبى روشن مى شود، آنهائى که قیامت را در زمانهاى متعدد نسبت به هر امتى جداگانه پنداشته اند، از آیات قرآن کاملاً بیگانه اند. شاید نیاز به تذکر نداشته باشد که، منظور از معلوم بودن قیامت، معلوم بودن نزد پروردگار است، و گرنه هیچ کس حتى انبیاء مرسلین و ملائکه مقربین از وقت آن آگاه نیست. 📚۱ ـ لسان العرب ، جلد ۹، صفحه ۱۷. ۲ ـ نساء، آیه ۴۸. ۳ ـ توجه داشته باشید تکرار حرف استفهام، و تعبیر به إِنَّ ، همه به عنوان تأکید آورده شده. ۴ ـ همزه در أَ وَ آباؤُنَا الأَوَّلُونَ همزه استفهامیه، و واو ، واو عاطفه است که همزه استفهام بر آن مقدم مى شود. ۵ ـ إِلى در این جمله به خاطر این به کار رفته که قیامت، در پایان این جهان قرار دارد و نیز ممکن است که إِلى در اینجا به معنى لام بوده باشد، همان گونه که در بسیارى از آیات قرآن لمیقات آمده است. ۶ ـ هود، آیه ۱٠۲ ـ مریم، آیه ۹۵. 🌱ادامه دارد... ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🔹 ✅شرح خطبه ۲قسمت۳ /مکارم شیرازی ♦️دورنمايى از عصر جاهليّت: امام(عليه السلام) در اين فراز کوتاه
✨ ✅ادامه شرح خطبه ۲ بخش ۳ ... بديهى است; امّا کوردلان عصر جاهليّت حتّى از ديدن چنين واقعيّتى محروم بودند. باز در چهار جمله ديگر چنين نتيجه گيرى مى فرمايد: «در اين شرايط نابسامان، ارکان ايمان فرو ريخته و نشانه هاى آن ناشناخته مانده و طرق آن ويران و شاهراه هايش ناپيدا بود» (فَانْهارَتْ(8) دَعائِمُهُ وَ تَنَکَّرَتْ مَعالِمُهُ وَ دَرَسَتْ(9) سُبُلُهُ وَ عَفَتْ شُرُکُهُ(10)). 🍃تعبير به «دعائم» ممکن است اشاره به مردان الهى و رهروان راه حق و يا تعليمات اصولى انبيا باشد و تعبير به «انهارت» اشاره به نابود کردن آنها و يا فراموش کردنشان باشد; معالم مى تواند اشاره به کتب آسمانى پيشين و يا اصول تعليمات انبيا باشد و «سبل» و «شرک» اشاره به طرق و راه هاى شناخت است ـ اعم از طرق عقلانى و فطرى و يا طريق وحى و تعليمات آسمانى. 🔹اين نکته نيز قابل توجّه است که شُرُک همان طور که قبلا اشاره شد به معناى شاهراه است. راه هاى کوچک ممکن است محو و فراموش شود ولى شاهراه ها معمولا خود را نشان مى دهند; امّا در چنين جامعه اى حتّى شاهراه هاى هدايت نيز محو و نابود شد. در يک نتيجه گيرى ديگر امام(عليه السلام) مى فرمايد: در چنين شرايط و وضعى، مردم در دام شيطان افتاده و به پيروى او تن داده بودند «شيطان را اطاعت کرده و در مسير خواسته هاى او گام برمى داشتند» (اَطاعُوا الشَّيْطانَ فَسَلَکُوا مَسالِکَهُ) و «درست در همين حال در آبشخور شيطان وارد شدند و از آن سيراب گشتند» (وَ وَرَدُوا مَناهِلَهُ(11)). نتيجه آن همان شد که امام(عليه السلام) در جمله هاى بعد فرموده: «به وسيله آنها (مردمى که در دام شيطان گرفتار بودند) نشانه هاى شيطان آشکار و پرچم وى به اهتزاز در آمده بود» (بِهِمْ سارَتْ(12) اَعْلامُهُ، وَ قامَ لِواؤُهُ). 🔸سپس در ترسيم دقيق و با تشبيهات گويا و زنده اى مى فرمايد: «اين در حالى بود که مردم در فتنه ها گرفتار بودند که با پاى خويش آنان را لگدمال نموده و با سُم خود آنها را له کرده بود و همچنان (اين هيولاى فتنه) بر روى پاى خود ايستاده بود» (فِى فِتَن داسَتْهُمْ(13) بِاخْفافِها(14) وَ وَطِئَتْهُمْ بِاَظْلافِها(15)، وَقامَتْ عَلى سَنابِکِها(16)).(17) آيا اين فتنه ها همان فتنه هايى است که در بالا به آن اشاره شد يا فتنه هاى ديگرى است; ظاهر اين است که همان فتنه هاست که با اوصاف و آثار ديگرى بيان شده. در اين جا امام(عليه السلام) فتنه هاى عصر جاهليّت را به حيوان وحشى و خطرناکى تشبيه کرده که با سُم خود صاحبش را لگدمال نموده و همچنان بر سر پا ايستاده تا هر حرکتى را در برابر خود ببيند در زير پاى خود له کند. تعبير به «سنابک» که به معناى سر سُم حيوانات تک سُم است اشاره لطيفى به اين حقيقت است که فتنه هرگز شکست نخورده بلکه با قدرت تمام، سايه شوم خود را بر مردم افکنده بود (زيرا اين گونه حيوانات هنگامى بر سر سُم مى ايستند که کاملا آماده نشان دادن عکس العملهاى خشن از خود باشند). به اين ترتيب اوضاع در آن زمان به قدرى خراب و پيچيده بود که اميدى براى نجات نمى رفت. درست به همين دليل امام(عليه السلام) در آخرين جمله هاى خود چنين نتيجه گيرى مى فرمايد: «آنها در ميان فتنه ها گم گشته و سرگردان و نادان و فريب خورده بودند» (فَهُمْ فيها تائِهُونَ(18) حائِرُونَ جاهِلُونَ مَفْتُونُونَ). تائهون: اشاره به اين است که راه حق را به کلّى گم کرده و حتّى خويشتن خويش را نيز از دست داده بودند. 🔹حائرون: اشاره به نهايت تحيّر و سرگردانى آنهاست که حتّى قدرت تصميم گيرى براى انديشيدن به راه نجات نداشتند. جاهلون: اشاره به اين است که اگر فرضاً تصميم براى نجات مى گرفتند جهل و بى خبرى به آنها اجازه پيدا کردن راه نمى داد. مفتونون: اشاره به اوهام و خيالات و فريب و نيرنگهايى است که آنها را به خود جلب و جذب کرده بود، سراب را آب و مجاز را حقيقت مى پنداشتند. اينها در حالى بود که «مردم آن زمان در (کنار) بهترين خانه (در کنار خانه خدا و سرزمين انبياى بزرگ) زندگى داشتند، ولى با همسايگانى که بدترين همسايگان بودند» (فى خَيْرِ دار وَ شَرِّ جيران).(19) به خاطر اين بدبختيهاى مضاعف و متراکم «خوابشان بى خوابى و سرمه هاى چشمشان اشکها بود (هرگز استراحت و آرامشى نداشتند و هيچ گاه به خاطر جنايات مکرّرى که صورت مى گرفت و مصايبى که پى در پى روى مى داد اشک چشمانشان خشک نمى شد)!» (نَوْمُهُمْ سُهُود،(20) وَ کُحلُهُمْ دُمُوع). 🌱ادامه دارد... ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹در نكوهش اهل كوفه 🌿علل شكست كوفيان 🌷اي مردم كوفه! بدنهاي شما در كنار هم، اما افكار و خواسته هاي شما پراكنده است، سخنان ادعايي شما، سنگهاي سخت را مي شكند، ولي رفتار سست شما دشمنان را اميدوار مي سازد، در خانه هايتان كه نشستيد، ادعاها و شعارهاي تند سر مي دهيد، اما در روز نبرد، مي گوييد اي جنگ، از ما دور شو، و فرار مي كنيد. آن كس كه از شما ياري خواهد، ذليل و خوار است، و قلب رهاكننده شما آسايش ندارد، بهانه هاي نابخردانه مي آوريد، چون بدهكاران خواهان مهلت، از من مهلت مي طلبيد و براي مبارزه سستي مي كنيد، بدانيد كه افراد ضعيف و ناتوان هرگز نمي توانند ظلم و ستم را دور كنند، و حق جز با تلاش و كوشش به دست نمي آيد، شما كه از خانه خود دفاع نمي كنيد چگونه از خانه ديگران دفاع مي نماييد؟ و با كدام امام پس از من به مبارزه خواهيد رفت؟ به خدا سوگند فريب خورده آن كس كه به گفتار شما مغرور شود، كسي كه به اميد شما به سوي پيروزي رود، با كندترين پيكان به ميدان آمده است، و كسي كه بخواهد دشمن شما را با شما هدف قرار دهد، با تيري شكسته، تيراندازي كرده است به خدا سوگند! صبح كردم در حالي كه گفتار شما را باور ندارم، و به ياري شما اميدوار نيستم، و دشمنان را به وسيله شما تهديد نمي كنم. راستي شما را چه مي شود؟ دارويتان چيست؟ و روش درمانتان كدام است؟ مردم شام نيز همانند شمايند؟ آيا سزاوارست شعار دهيد و عمل نكنيد؟ و فراموشكاري بدون پرهيزگاري داشته، به غير خدا اميدوار باشيد؟ 📚نهج البلاغه /خطبه ۲۹
شرح_صوتی_خطبه_۲۹.mp3
6.63M
✅شرح خطبه ۲۹ 🔹در نکوهش اهل کوفه 🔹علل شکست کوفیان /بنیاد‌مجازی‌نهج‌البلاغه کانال @Nahjolbalaghe2
لیست نهایی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب استان بوشهر ✅لطفا نشر دهید @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
103.العصر.mp3
151.7K
✅ سوره عصر 🎤استاد خلیل الحصری ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره واقعه همانها که شاید هر ذره اى از خاکشان به گوشه اى افتاده است یا جزء بدن موجو
. ✅ادامه تفسیر سوره واقعه ✨ ✨ ۵۱ثُمَّ إِنَّکُمْ أَیُّهَا الضّالُّونَ الْمُکَذِّبُونَ ۵۲لَآکِلُونَ مِنْ شَجَر مِنْ زَقُّوم ۵۳فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ ۵۴فَشارِبُونَ عَلَیْهِ مِنَ الْحَمِیمِ ۵۵فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهِیمِ ۵۶هذا نُزُلُهُمْ یَوْمَ الدِّینِ ⬇️ترجمه: ۵۱ ـ سپس شما اى گمراهان تکذیب کننده! ۵۲ ـ قطعاً از درخت زقّوم مى خورید. ۵۳ ـ و شکمها را از آن پر مى کنید. ۵۴ ـ و روى آن از آب سوزان مى نوشید. ۵۵ ـ و همچون شتران مبتلا به بیمارى عطش، از آن مى آشامید! ۵۶ ـ این است وسیله پذیرائى از آنها در قیامت ! تفسیر⬇️ ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. ✅ادامه تفسیر سوره واقعه ✨ #بِسْمِ‌اللهِ‌الرَّحْمنِ‌الرَّحِيم✨ ۵۱ثُمَّ إِنَّکُمْ أَیُّهَا الضّا
✨ ✅ادامه تفسیر،سوره واقعه بخش دیگرى از مجازاتهاى این مجرمان گمراه این آیات، همچنان ادامه بحثهاى مربوط به کیفرهاى اصحاب الشمال است، آنها را مخاطب ساخته، چنین مى گوید: سپس شما اى گمراهان تکذیب کننده (ثُمَّ إِنَّکُمْ أَیُّهَا الضّالُّونَ الْمُکَذِّبُونَ). از درخت زقوم مى خورید (لَآکِلُونَ مِنْ شَجَر مِنْ زَقُّوم).(۱) و شکمهاى خود را از آن پر مى کنید ✨ (فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ). در آیات گذشته تنها از محیط زندگى اصحاب الشمال (دوزخ) سخن به میان آمده بود. اما در اینجا، سخن از مأکول و مشروب آنها است، که درست از این نظر نیز نقطه مقابل مقربان و اصحاب الیمین مى باشند. قابل توجه این که، مخاطب در این آیات گمراهان تکذیب کننده اند ، آنهائى که علاوه بر گمراهى و ضلال، داراى روح عناد و لجاج در مقابل حقّند، و پیوسته به این کار ادامه مى دهند. زقوم چنان که قبلاً نیز گفته ایم، گیاهى است تلخ و بد بو و بد طعم، و شیره اى دارد که وقتى به بدن انسان مى رسد ورم مى کند، و گاه به هر نوع غذاى تنفر آمیز دوزخیان گفته شده است.(۲) 🔹تعبیر به فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ اشاره به این است: آنها نخست گرفتار حالت گرسنگى شدید مى شوند، به گونه اى که حریصانه از این غذاى بسیار ناگوار مى خورند، و شکمها را پر مى کنند. هنگامى که از این غذاى ناگوار خوردند تشنه مى شوند، اما نوشابه آنها چیست؟ قرآن مى گوید: شما روى آن غذاى ناگوار از آب سوزان مى نوشید ! (فَشارِبُونَ عَلَیْهِ مِنَ الْحَمِیمِ).(۳) و چنان حریصانه مى نوشید، همانند نوشیدن شترانى که به بیمارى استسقا مبتلا شده اند ✨ (فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهِیمِ). 🔻شترى که مبتلا به این بیمارى مى شود، آنقدر تشنه مى گردد، و پى در پى آب مى نوشد تا هلاک شود، آرى، این است سرنوشت ضالون مکذبون در قیامت. 🔹 حَمِیم به معنى آب فوق العاده داغ و سوزان است، لذا به دوستان گرم و پر محبت ولىّ حمیم مى گویند، حمّام نیز از همین ماده مشتق شده است. هِیْم (بر وزن میم) جمع هائم (و بعضى آن را جمع اهیم و هیماء مى دانند) در اصل از هیام (بر وزن فرات) به معنى بیمارى عطش است که به شتر عارض مى شود، این تعبیر در مورد عشقهاى سوزان، و عاشقان بیقرار نیز به کار مى رود . بعضى از مفسران هِیم را به معنى زمینهاى شنزار مى دانند که، هر قدر آب روى آن بریزند در آن فرو مى رود، و گوئى هرگز سیراب نمى شود! و در آخرین آیه مورد بحث، بار دیگر اشاره به این طعام و نوشابه کرده، مى گوید: این است وسیله پذیرائى از آنها در روز قیامت ! ✨(هذا نُزُلُهُمْ یَوْمَ الدِّینِ). و این در حالى است که اصحاب الیمین در سایه هاى بسیار لطیف و پر طراوت آرمیده اند، و از بهترین میوه ها و چشمه هاى آب گوارا، و شراب طهور، مى نوشند و سرمست از عشق خدا هستند، ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا ؟! واژه نُزُل چنان که قبلاً گفته ایم، به معنى وسیله اى است که با آن از میهمان عزیزى پذیرائى مى کنند، و گاه به اولین طعام یا نوشیدنى که براى میهمان مى آورند، اطلاق مى شود، بدیهى است دوزخیان نه میهمانند، و نه زقوم و حمیم وسیله پذیرائى محسوب مى شود، بلکه این یک نوع طعنه بر آنها است، تا حساب کنند وقتى پذیرائى آنها چنین باشد، واى به حال مجازات و کیفر آنان! 📚۱ ـ مِن در مِنْ شَجَر تبعیضیه است و در مِنْ زَقُّوم بیانیه. ۲ ـ مجمع البحرین ، مفردات راغب ، لسان العرب و تفسیر روح المعانى . ۳ ـ قابل توجه این که، در آیه قبل، ضمیر مؤنث (منها) به شجر من زقوم باز مى گردد و در این آیه، ضمیر مذکر (علیه); چرا که شجر هم به معنى مذکر و هم مؤنث به کار مى رود و همچنین ثمر (مجمع البیان، ذیل آیات مورد بحث). 🌱ادامه دارد... ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه شرح حکمت ۳۱ ...چه بسیار افرادى که بر اثر این تفکر ممنوع در بیراهه گرفتار شده یا وجود خدا
✨ ✅ادامه شرح حکمت ۳۱ آن گاه امام درباره زیغ که از موانع معرفت و حجاب شناخت است و سبب شک و انحراف از حق مى گردد مى فرماید: «کسى که از راه حق منحرف شود (و به دنبال هوس ها برود) خوبى در نظرش بدى و بدى نزدش خوب جلوه مى کند و گرفتار مستى گمراهى مى شود»; (وَ مَنْ زَاغَ سَاءَتْ عِنْدَهُ الْحَسَنَةُ، وَحَسُنَتْ عِنْدَهُ السَّیِّئَةُ، وَسَکِرَ سُکْرَ الضَّلاَلَةِ). مى دانیم هرگاه انسان از حق منحرف شود و در شهوات و هوا و هوس ها غوطه ور گردد تدریجا به بدى ها خو مى گیرد و بر اثر تمایلات باطنى، زشتى ها را زیبایى مى پندارد و بر اثر فاصله گرفتن از خوبى ها، خوبى ها در نظر او زشت و ناپسند مى شود و همان طور که امام(علیه السلام) فرموده در مستى گمراهى فرو مى رود و چنین کسى ممکن است حتى در بدیهى ترین امور مانند وجود خدا که آثارش در تمام پهنه آفرینش نمایان است شک و تردید به خود راه دهد و حتى او را منکر شود. قرآن مجید مى فرماید: ✨«(ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذینَ أَساؤُا السُّواى أَنْ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللّهِ وَکانُوا بِها یَسْتَهْزِؤُنَ); سپس سرانجام کسانى که اعمال بد مرتکب شدند به جایى رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به سخریه گرفتند».(22) حدیث معروفى هم در کلمات پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) آمده و هم در سخنان على(علیه السلام) که مى فرماید: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیْکُمُ اثْنَانِ اتِّبَاعُ الْهَوَى وَطُولُ الاَْمَلِ فَأَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَیَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَأَمَّا طُولُ الاَْمَلِ فَیُنْسِی الاْخِرَة; 💥خطرناک ترین چیزى که بر شما از آن بیمناکم دو چیز است: پیروى از هواى نفس و آرزوهاى دور و دراز، زیرا پیروى از هوا انسان را از حق باز مى دارد و آرزوهاى دور و دراز سبب فراموشى آخرت مى گردد»(23) نیز اشاره به همین است. به عکس، تقوا و پرهیزگارى سبب روشن بینى و به مقتضاى (إِنْ تَتَّقُوا اللّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً)(24) موجب درک حقایق مى شود. آن گاه امام(علیه السلام) از پیامدهاى شقاق (دشمنى لجوجانه با حق) سخن مى گوید و مى فرماید: «آن کس که به عناد و لجاج پردازد طرق رسیدن (به حق) براى او ناهموار مى شود و کارها بر او سخت و پیچیده مى گردد و در تنگنایى که خارج شدن از آن مشکل است گرفتار خواهد شد»; (وَمَنْ شَاقَّ وَعُرَتْ عَلَیْهِ طُرُقُهُ، وَأَعْضَلَ عَلَیْهِ أَمْرُهُ، وَضَاقَ عَلَیْهِ مَخْرَجُهُ). با توجه به این که «وَعُرَتْ» از ماده «وَعْر» به معناى زمین ناهموار و سنگلاخ است و این که «اَعْضَل» از ماده «عَضْل» به معناى مشکل شدن و ممنوع گشتن است روشن مى شود که این گونه افراد در چه تنگناهایى قرار مى گیرند. مى دانیم یکى از موانع شناخت همان حجاب خطرناک لجاجت و دشمنى با حق است. این گونه افراد در پیمودن راه خداشناسى یا معرفت پیغمبر(صلى الله علیه وآله) و امام(علیه السلام) به کسى مى ماند که در سنگلاخ خطرناکى گرفتار شده و هرگز نمى تواند خود را به مقصد برساند. لجاجت به او اجازه نمى دهد که از پیش داورى هاى غلط و تعصب هاى بى جا دست بردارد. قرآن مجید از گروهى خبر مى دهد که براى ایمان آوردن خود شرایط عجیب و غریبى قائل شدند و حتى با آن شرایط نیز تسلیم حق نگشتند: ✨«(وَقَالُوا لَن نُّؤْمِنَ لَکَ حَتى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الاْرْضِ یَنبُوعاً * أَوْ تَکُونَ لَکَ جَنَّةٌ مِّن نخِیل وَعِنَب فَتُفَجِّرَ الاَْنْهَرَ خِلَلَهَا تَفْجِیراً * أَوْ تُسقِطَ السَّمَاءَ کَمَا زَعَمْتَ عَلَیْنَا کِسَفاً أَوْ تَأْتِىَ بِاللَّهِ وَالْمَلَئِکَةِ قَبِیلاً * أَوْ یَکُونَ لَکَ بَیْتٌ مِّن زُخْرُف أَوْ تَرْقَى فِى السَّمَاءِ وَلَن نُّؤْمِنَ لِرُقِیِّکَ حَتّى تُنَزِّلَ عَلَیْنَا کِتَاباً نَّقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّى هَلْ کُنتُ إِلاّ بَشَراً رَّسولاً); و گفتند ما هرگز به تو ایمان نمى آوریم مگر این که چشمه اى از این سرزمین (خشک و سوزان) براى ما خارج سازى * یا باغى از نخل و انگور در اختیار تو باشد و نهرها در لابلاى آن به جریان اندازى * یا قطعات (سنگ هاى) آسمان را آن چنان که مى پندارى بر سر ما فرود آرى یا خداوند و فرشتگان را در برابر ما بیاورى * یا خانه اى پر نقش و نگار از طلا داشته باشى یا به آسمان بالا روى، حتى به آسمان رفتنت ایمان نمى آوریم مگر آنکه نامه اى بر ما نازل کنى که آن را بخوانیم. بگو منزه است پروردگارم (از این سخنان بى ارزش) مگر من جز بشرى هستم فرستاده خدا؟!».(25) 🌱ادامه دارد... ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
104.الهمزه.mp3
310.2K
✅ سوره همزه 🎤استاد خلیل الحصری ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر،سوره واقعه بخش دیگرى از مجازاتهاى این مجرمان گمراه این آیات، همچنان ادامه بحثهاى
✨ ✅ادامه تفسیر سوره واقعه ✨ ✨ ۵۷نَحْنُ خَلَقْناکُمْ فَلَوْ لاتُصَدِّقُونَ ۵۸أَ فَرَأَیْتُمْ ما تُمْنُونَ ۵۹أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ ۶٠نَحْنُ قَدَّرْنا بَیْنَکُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِینَ ۶۱عَلى أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَکُمْ وَ نُنْشِئَکُمْ فِی ما لاتَعْلَمُونَ ۶۲وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الأُولى فَلَوْ لاتَذَکَّرُونَ ترجمه: ۵۷ ـ ما شما را آفریدیم; پس چرا (آفرینش مجدد را) تصدیق نمى کنید؟! ۵۸ ـ آیا از نطفه اى که در رحم مى ریزید آگاهید؟! ۵۹ ـ آیا شما آن را آفرینش مى دهید، یا ما آفریدگاریم؟! ۶٠ ـ ما در میان شما مرگ را مقّدر ساختیم; و هرگز کسى بر ما پیشى نمى گیرد! ۶۱ ـ تا گروهى را به جاى گروه دیگرى بیاوریم و شما را در جهانى که نمى دانید آفرینش تازه اى بخشیم! ۶۲ ـ شما عالم نخستین را دانستید; چگونه متذکر نمى شوید (که جهانى بعد از آن است)؟! تفسیر👇 @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره واقعه ✨ #بِسْمِ‌اللهِ‌الرَّحْمنِ‌الرَّحِيم✨ ۵۷نَحْنُ خَلَقْناکُمْ فَلَوْ لاتُ
✨ ✅ادامه تفسیر سوره واقعه 💥هفت دلیل بر مسأله معاد از آنجا که در آیات گذشته سخن از تکذیب کنندگان معاد در میان بود، و اصولاً تکیه بحثهاى این سوره عمدتاً روى مسأله اثبات معاد است، در این آیات به بحث و بررسى پیرامون ادله معاد مى پردازد، روى هم رفته هفت دلیل بر این مسأله مهم ارائه مى دهد که، پایه هاى ایمان را در این زمینه قوى کرده، قلب انسان را به وعده هاى الهى که، در آیات گذشته پیرامون مقربان و اصحاب الیمین و اصحاب الشمال آمده بوده، مطمئن مى سازد. 🔹در مرحله اول، مى گوید: ما شما را خلق کرده ایم، چرا آفرینش مجدد را تصدیق نمى کنید ؟! ✨(نَحْنُ خَلَقْناکُمْ فَلَوْ لاتُصَدِّقُونَ).(۱) چرا از رستاخیز و معاد جسمانى بعد از خاک شدن بدن، تعجب مى کنید؟ مگر روز نخست شما را از خاک نیافریدیم؟ مگر حکم الامثال واحد نیست؟ این استدلال در حقیقت شبیه همان است که در آیات ۷۸ ـ ۷۹ سوره یس آمده که، قرآن در پاسخ یکى از مشرکان که استخوان پوسیده اى را در دست گرفته بود و مى گفت: چه کسى این استخوانها را زنده مى کند ! مى فرماید: ✨وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَ نَسِىَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ یُحْیِى الْعِظامَ وَ هِىَ رَمِیْمٌ * قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِى أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّة وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْق عَلِیْمٌ: 🍃 او براى ما مثالى زد، و آفرینش نخستین خود را فراموش کرد و گفت: چه کسى استخوانهاى پوسیده را زنده مى کند * بگو: همان کس که آن را در آغاز آفرید، و او از همه مخلوقات خود آگاه است . 🔹در آیه بعد، به دلیل دوم اشاره کرده مى فرماید: آیا از نطفه اى که در رحم مى ریزید آگاه هستید ؟! ✨(أَ فَرَأَیْتُمْ ما تُمْنُونَ).(۲) آیا شما در طول مراحل جنینى آن را آفرینشهاى مکرر مى دهید؟ یا ما آفریدگاریم ؟! ✨(أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ). چه کسى این نطفه بى ارزش و ناچیز را هر روز به شکل تازه اى در مى آورد و خلقتى بعد از خلقتى، و آفرینشى بعد از آفرینشى مى دهد؟ راستى این تطورات شگفت انگیز که اعجاب همه اولو الالباب و متفکران را برانگیخته، از ناحیه شما است یا خدا؟ آیا کسى که قدرت بر این آفرینشهاى مکرر دارد، از زنده کردن مردگان در قیامت عاجز است؟! این آیه در حقیقت شبیه آیه ۵ سوره حج است که مى فرماید: ✨یا أَیُّهَا النّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِى رَیْب مِنَ الْبَعْثِ فَإِنّا خَلَقْناکُمْ مِنْ تُراب ثُمَّ مِنْ نُطْفَة ثُمَّ مِنْ عَلَقَة ثُمَّ مِنْ مُضْغَة مُخَلَّقَة وَ غَیْرِ مُخَلَّقَة لِنُبَیِّنَ لَکُمْ وَ نُقِرَّ فِى الاَرْحامِ ما نَشاءُ إِلى أَجَل مُسَمّى ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلاً: 🍃 اى مردم اگر در رستاخیز شک دارید (به این نکته توجه کنید که) ما شما را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه، و بعد از خون بسته شده، سپس از مضغه (چیزى شبیه به گوشت جویده) که بعضى داراى شکل و خلقت است و بعضى بدون شکل، هدف این است که براى شما روشن سازیم (که بر هر چیز قادریم) و جنین هائى را که بخواهیم تا مدت معینى در رحم مادران قرار مى دهیم، (و آنچه را بخواهیم ساقط مى کنیم) بعد شما را به صورت طفلى بیرون مى فرستیم . از اینها گذشته، اگر آنچه را دانشمندان امروز درباره این قطره آب (ظاهراً ناچیز) دریافته اند در نظر بگیریم، مطلب روشنتر مى شود; چرا که مى گویند: آنچه باعث تولید نطفه انسان مى شود ترکیبى است از اسپرم (نطفه مرد) با اوول (نطفه زن) و اسپرمها کرمکهاى بسیار کوچک ذره بینى هستند که، در هر مرتبه انزال، ممکن است بین دو تا پانصد میلیون اسپرم در آن وجود داشته باشد! (یعنى به اندازه جمعیت چندین کشور جهان!).(۳) و عجب این که، این موجود بسیار کوچک، بعد از ترکیب با نطفه زن، به زودى رشد مى کند، و به طور سرسام آورى تکثیر یافته، و سلولهاى بدن انسان را مى سازد، و با این که سلولها ظاهراً همه مشابهند، به زودى از هم جدا مى شوند، گروهى قلب انسانى را تشکیل مى دهند، گروهى دست و پا، و گروهى گوش و چشم، و هر یک درست در جاى خود قرار مى گیرند، نه سلولهاى قلب به جاى کلیه مى روند، و نه سلولهاى کلیه به جاى قلب، نه یاخته هاى گوش در محل یاخته هاى چشم قرار مى گیرند و نه بر عکس، خلاصه این که، نطفه در دوران جنینى، عوالم پر غوغائى را طى مى کند تا به صورت طفلى متولد گردد، و همه اینها در پرتو خالقیت مستمر و مداوم الهى است، در حالى که نقش ساده انسان در این خلقت، فقط در یک لحظه تمام مى شود، و آن لحظه ریختن نطفه است در رحم و بس! آیا این خود دلیل زنده اى بر مسأله معاد نیست؟ که چنین قادر متعالى قدرت بر احیاى مردگان را دارد؟!.(۴) 🌱ادامه دارد... ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. ✅شرح نامه ۲۰ (مکارم شیرازی) از نامه هاى امام(علیه السلام) است که به زیاد بن ابیه جانشین فرماندار
✨ ✅ادامه شرح نامه ۲۰ ولى این احتمال بعید به نظر مى رسد، زیرا امام(علیه السلام) مى فرماید: من کارى مى کنم که این عواقب سه گانه را براى تو به بار آورد و مى دانیم مسئولیت روز قیامت بر اثر خیانت قطعى خواهد بود و نیازى به سخت گیرى امام(علیه السلام) بر او نیست. 🔹جمله «ضَئِیلَ الاَْمْرِ» با توجّه به اینکه «ضَئِیل» به معناى حقیر، ضعیف و کوچک است مفهومش این است که اگر خیانت کنى و مردم تو را به خیانت بشناسند، در آینده در میان مردم حقیر، ضعیف و سربه زیر خواهى بود. اصولاً خیانت مخصوصاً خیانت در اموال به ویژه خیانت در بیت المال مایه رسوایى شدید در دنیا و آخرت است و این منحصر به زیاد نبود که در صورت خیانت سرنوشت هاى سه گانه اى را که امام(علیه السلام) در نامه بالا نوشته است پیدا کند، بلکه این سرنوشت ها در انتظار تمام خائنان مخصوصاً خائنان به بیت المال است. پشت آنها از بار گناه و مسئولیت و مجازات سنگین مى شود، بهره آنها کم و شخصیت آنها حقیر و بى مقدار خواهد شد. 🔹نکته:  چرا «زیاد» به این منصب گماشته شد؟ درباره تاریخچه زندگى «زیاد» سؤالات زیادى مطرح است نخست اینکه چرا او را زیاد بن ابیه (زیاد فرزند پدرش) مى گویند که حکایت از نامشروع بودن نطفه او دارد و دیگر اینکه چرا امیر مؤمنان على(علیه السلام) در دوران حکومت خود چنان منصبى به او داد و یا لااقل عبدالله بن عباس که به یقین شناختى از او داشت او را به چنین مقامى نصب کرد و سرانجام پایان کار او به کجا کشید و دودمانش چه نقش تخریبى در تاریخ اسلام داشتند؟ پاسخ این سؤالات را به خواست خدا ذیل نامه 44 که تناسب بیشترى با این مطالب دارد بیان خواهیم کرد. 📚پی نوشت: 1 . سند نامه: اين نامه قبل از مرحوم سيّد رضى، در کتاب انساب الاشراف بلاذرى و در تاريخ يعقوبى (با تفاوت هايى) آمده است. و در مصادر نهج البلاغه به کتاب اوّل اشاره شده و سپس افزوده است که اين نامه را بيهقى در المحاسن و المساوى نيز نقل کرده است (مصادر نهج البلاغه، ج 3، ص 232). 2 . عنکبوت، آيه 13 .   ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘ 📚نهج البلاغه/نامه۳۷/به معاويه 🔻 پس خداي را سپاس! معاويه تو چه سخت به هوسهاي بدعتزا، و سرگرداني پايدار، وابسته اي؟ حقيقتها را تباه كرده، و پيمانها را شكسته اي، پيمانهايي كه خواسته خدا و حجت خدا بر بندگان او بود. اما پرگويي تو نسبت به عثمان و كشندگان او را جواب آن است كه: تو عثمان را هنگامي ياري دادي كه انتظار پيروزي او را داشتي، و آنگاه كه ياري تو به سود او بود او را خوار گذاشتي، با درود. ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا