eitaa logo
کانال نماز خوب
1.6هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
12 فایل
✅ کانال اول ما @ahkaamcanonical 🔴 جهت پیشنهاد و انتقاد،پاسخگویی #سئوالات_شرعی، #ازدواج، و #دیگر_مسائل به این آیدی می توانید رجوع بفرمایید.👇👇👇 @fatematozahrastmadaram 🔵 ادمین تبادل و تبلیغ:👇👇 @fadaypedar79 کپی_آزاد ۹۹/۲/۱۷ ♥از صبوری شما متشکریم
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ از چقدر لذت می بری؟؟ 🌳 اون موقعا که می رفتیم مدرسه و معلممون میگفت توی کلاس از روی فلان درس یه بار بنویسید و ماهم خطمون خوب بود و معلم هم می اومد بالای سرمون و به نوشتنمون نگاه می کرد، 🏵 یه حس شعف و نشاطی بهمون دست میداد؛ طوری که اصلا دوست نداشتیم معلم از کنارمون بره. وقتی می رفت، انگار حسمون برای قشنگ تر نوشتن ضعیف می شد. 🌳 حالا خدا بالای سر تک تک ما وایساده و به لحظه هم از ما غافل نمیشه. وما الله بغافل عما تعملون. (بقره، آیه ۷۲) و خدا از آنچه انجام می دهید غافل نیست. 🏵 خدا داره ریز کارا و حرفای ما رو می بینه و میشنوه. حس اون شاگرده رو باید ضرب در چند کرد تا بشه حس بنده ای رو به دست آورد که در برابر نگاه خدا داره کار میکنه؟ 🌳 این حس وقتی که میاد، عبادتم یه لذت دیگه پیدا میکنه... لذت یه کیف روحیه. تو وقتی کاری رو برای خدا انجام میدی و یقین داری که در مقابل نگاه خداست، به اندازه ای که خدا رو بزرگ می بینی، از این تماشا لذت می بری. 🏵 وقتی که حس میکنی این کار، هرچقدر سخت تر باشه،[مثل بیدار شدن برای نماز صبح و گرفتن در سرمای زمستان] بیشتر نظر خدا رو به شما جلب میکنه، لذتش بیشتر میشه. 📚 خدایی که هست، خدایی که داریم، استاد عباسی ولدی، صفحه ۵۲. کانال ⭕️ @Namaztchtore 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
💛 شیوه تدریج 💛 🌹 سهلِ شوشتری که اهل کرامت بود، می‌گوید: در کودکی پیش دایی‌ام زندگی می‌کردم، هفت ساله بودم که نیمه شبی از خواب بیدار شدم برای قضای حاجت. 💧 آمدم بخوابم، دایی‌ام را دیدم که مشغول نماز است. از حالتش خوشم آمد، کنارش نشستم تا نمازش تمام شد. پرسید: چرا نشسته‌ای؟ برو بخواب. گفتم از کارتان خوشم آمده، می‌خواهم کنارتان بنشینم. 🌹 گفت: نه برو بخواب. شب بعد هم دایی‌ام گفت: برو بخواب. گفتم دوست دارم هرچه می‌گویید تکرار کنم. مرا رو به قبله نشاند و گفت: یک بار بگو «یا حاضرُ یا ناظِر» ، گفتم. 💧 گفت: حالا برو بخواب. این کار چند شب تکرار شد. کم کم گرفتن را هم آموختم و پس از آنکه وضو می‌گرفتم، هفت مرتبه می گفتم: «یا حاضرُ یا ناظِر». 🌹 بالاخره کار به جایی رسید که من خودم قبل از صبح بیدار می‌شدم و می‌خواندم و تسبیح بدست می‌گرفتم و مدام آن اذکار را تکرار می‌کردم. و الان هر مقامی دارم مدیون دایی‌ام هستم. 📚 توشه ای از خرمن نماز؛ اصغر محمدی همدانی؛ ص ۴۶. کانال ⭕️ @Namaztchtore 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
💧 چگونه غم و اندوه را از بین ببریم؟ 💧 💛 با وجود اندوه در دل، نمی شود حال خوش معنوی داشت و نمی شود از لذت برد؛ باید این اندوه را به شیوه های مختلف- از دل زدود. 🔻 مثلاً امام صادق علیه‌السلام می فرماید (خصال صدوق، ج ۱، ص ۲۱۸) : تعجب می کنم از کسی که دلش گرفته، چرا برای رفع اندوه نمی رود سراغ این سخن خدا که فرمود: «لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» (انبیاء /۸۷) 💛 این ذکر مشهور به ذکر یونسیه است که غم را از دل زائل میکند. کما اینکه در آیه بعد می فرماید «فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ» یعنی تو هم اگر این ذکر را بگویی، خدا برای تو هم این کار (رفع غم) را انجام می‌دهد. 🔻 هر موقع دلتان گرفت این ذکر یونسیه را زياد بگویید، ائمه هدی (علیه السلام) گاهی در سجده بارها و بارها این ذکر را تکرار می‌کردند (حداقل تعدادی که خوب است تکرار بشود، هفتاد بار است). 💛 همچنین یک اثر گرفتن با آب سرد، این است که اندوه انسان را برطرف می کند. آب - خصوصا هرچه سردتر باشد- خاصیت اندوه زدایی دارد. 🔻 امیرالمؤمنین (علیه السلام) گاهی غسل می کرد تا برای سرحال باشد. اول غم را از دلت ببر و شاد بشو؛ و بعد نماز بخوان و ببین چه حال خوش معنوی ای پیدا می‌کنی! 📚 ، راههای رسیدن به حال خوش معنوی. کانال ⭕️ @Namaztchtore 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌼 روز 21 بهمن سال 62 در اردوگاه عنبر پس از غروب آفتاب گرفته، رو به قبله نشسته بودیم. یکی از برادران چند آیه از تلاوت کرد و من گفتم. 🌸 پس از این که نماز را خواندیم، سرباز عراقی پشت پنجره آمد و به ارشد گفت: «چه کسی اذان گفت؟» ارشد هم مرا صدا زد. وقتی به کنار پنجره رفتیم، 🌼 نگهبان عراقی پرسید: «تو مؤذّن هستی؟» گفتم: «بله». گفت: «چرا با صدای بلند اذان گفتی؟ مگر نمی دانی که فرمانده با شنیدن اذان ناراحت می شود» 🌸 به او گفتم: «ما مسلمانیم و مسلمان از شنیدن اذان خشنود می شود نه ناراحت». او از پاسخ من ناراحت شد و گفت: «عقوبت سختی در انتظار توست». 🌼 فردا صبح لباس های زیادی به تن کردم و خود را آماده ی کتک و زندان نمودم. وقتی عراقی ها وارد شدند، همه را به صف کردند و به نوبت به همه سیلی و لگد زدند. من آخرین نفر بودم. 🌸 وقتی نوبت من رسید، مرا به طبقه ی دوم بردند و فلک کردند. در پایین آمدن، دوباره به داخل سیم خاردار هُلم دادند که سر و صورتم خون آلود شد. 📚 کتاب قصه ی نماز آزادگان، ص 137، خاطره ی سیدابوالحسن یوسف نژاد. ✍ اذان سبب ناراحتی شیاطین انسی و جنی می‌شود. ✍ آزادگان عزیز در اسارت، برای گفتن اذان چقدر سختی و مشقت کشیدند. ما در آرامش و امنیت در گفتن اذان برای نماز هایمان کوتاهی نکنیم. کانال ⭕️ @Namaztchtore 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
💟 نماز یادت نره! 💟 🥀 با حالت ضعف و خونریزی شدید به بیمارستان تموز رسیدیم. ما را روی برانکارد گذاشتند و به سالنی بردند که پر از زخمی های ایرانی بود. 🍃 هر دو سه نفر را روی یک تخت خواباندند. البته تخت ها بزرگ بود؛ اما سه نفر به زور روی آن، جا می گرفتند. سمت راستی ام بچه ی تهران بود؛ 🥀 اسمش فرزین یا رامین بود، نمی دانم. سمت چپی ام بچه ی آذربایجان بود و بدنش خیلی خونریزی کرده بود. 🍃 ما در یک سالن بودیم و جمعاً هفتاد مجروح، با بیست یا بیست و پنج تخت زهوار در رفته. دوست آذربایجانیم رنگش زرد زرد شده بود. 🥀 حتی یک باند هم روی زخممان نبستند. وقت غروب چهار نفر از بچه ها به شهادت رسیدند. ما چه می توانستیم بکنیم. بچه تهران گفت: «نماز یادت نره!» 🍃 آب برای نبود. کف دو دست را بر پتوها و لباس ها و دیوارها کشیدیم و تیمم کردیم و بعد نماز خواندیم؛ چه نمازی! 🥀 بچه ها تا صبح یکی یکی پرواز می کردند. هر آن احتمال می دادم نوبتم شود. نخاعم قطع شده بود. عراقی ها فقط می آمدند شهدا را می بردند؛ حتی نگاهمان هم نمی کردند. 🍃 بچه تهران گفت: «حسین! فکر کن ببین برای چه به جبهه آمده و اسیر شده ایم. هدفت را از یاد مبر! امی د داشته باش! ذکر خدا یادت نره» 🥀 خون مجروحان و شهدا بر کف سالن بود، نمی شد کاری کرد. نیمه شب به خود آمدم. بچه تهران داشت زمزه می کرد گوش تیز کردم. 🍃 می گفت: «خدایا! قبولم کن! اَشهد اَن لا اِله اِلا الله» داشت شهادتین را می خواند. شهید شد. فقط گریستم. عراقی ها آمدند و او را بردند. 🥀 قبله را دو سه نفر از بچه ها نشانمان دادند و ما فقط چشم ها یا سرمان را به سوی قبله می چرخاندیم و نماز می خواندیم. عراقی ها قبله را نشانمان نمی دادند. 📚 قصه ی نماز آزادگان، ص 64، خاطره ی حسین معظمی نژاد. کانال ⭕️ @Namaztchtore 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🍀 یه دانش آموزی می گفت به دوستم میگم بخون میگه «من تا فلسفه و فایدش رو ندونم حتی یک رکعتم نمیخوم» 🍀 حاج آقا چی بهش بگم؟؟؟ سه تا جواب یادت میدم. 1⃣ یه پزشک فوق تخصص مغز و اعصاب برای بیمارش قرص کپسول آمپول می نویسه. 🌸 این بیمار میگه تا من فلسفه و فایده این داروها رو ندونم استفاده نمی کنم. میدونید معنای این حرف چیه ؟؟ یعنی آقای پزشک من به تو اعتماد ندارم. شاید اشتباه کنی. 🌸 کسی هم که میگه تا فلسفه و فایده نماز رو ندونم نمیخونم یعنی خدایا به این داروی نماز که نوشتی من اعتماد ندارم. این بی ادبی و توهین به خدا نیست؟؟ 2⃣ پزشک مهربون میگه ببین تو به این داروها عمل کن استفاده کن اثر خودش رو میزاره بدنت سالم میشه در کنارش برو مطالعه کن فلسفه و فایده اش را به دست بیار. 🌸 خدای مهربون هم میگه به این داروی من عمل کن نماز بخون روحت سالم میشه. از گناه دور میشی. 🌸 در کنارش برو از کتاب ها و سایت های معتبر مطالعه کن تا فلسفه و فایده نماز رو در سخنان من در آیات قرآن و سخنان نمایندگانِ من [امامان] در روایات بفهمی. 3⃣ یه دانش‌آموز هیچی نداره. آه در بساط نداره. مامانش ۱۴۴۰ سکه بهار آزادی بهش هدیه میده. میگه همش برای خودت فقط ۲۰ تاشو اون جور که من میگم خرج کن. 🌸 این بچه چون میدونه مامانش دلسوزش هست نباید بگه نه من تا فلسفه و فایده ش رو ندونم اون کار رو انجام نمیدم. باید بگه چشم. 🌸 خدای مهربونتر از پدر و مادر هم روزانه ۱۴۴۰ دقیقه به ما وقت داده. چشم ،دست، گوش، زبان و... همه دارایی ما از خداست. 🌸 خدا یه دستوری به ما داده. روزانه ۲۰ دقیقه، سه تا بگیر میشه ۳ دقیقه. هفده رکعت نماز بخون میشه ۱۷ دقیقه. 🌸 از این دارایی که بهت دادم در این مسیر استفاده کن این جملات رو بگو به سوی کعبه بایست. این حرکات رو انجام بده. 🌸 این بی انصافی نیست که ما از این خدا که تمام دارایی مون از اوست فلسفه و فایده بخواهیم ؟؟؟ مواظب باشیم به درگاه خدا بی ادب نباشیم. 📚 تصویری مرکز تخصصی نماز، پرسمان نماز دانش آموزی، پرسش ۵. کانال @Namaztchtore 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🍃 سحرگاه سرد و یخبندان ماه دی، آن قامت نحیف و کمی خمی ده، در اطراف روستای چنگوله، به ایستاده بود و گوسفندان در اطرافش مشغول چریدن علف های خشک بودند. ✨ ـ خدایار ـ که به ظاهر لال بود، به زبان دل با خدا مناجات می کرد و رکوع و سجودش را به جا می آورد. 🍃 نماز را که تمام کرد، بعثی های قطّاع الطریق به سویش هجوم آوردند؛ برخاست که از چنگشان فرار کند، اما به دامش انداختند. ✨ بر سر و صورتش می زدند تا حرف بزند؛ اما ـ خدایار ـ زبانش بسته بود و نمی توانست. دو دندانش را شکستند و صورتش را خون آلود کردند. 🍃 لباس های او و دو همراهش را از تنشان کندند تا در هوای سرد منطقه ی مهران، خردشان کنند. ـ خدایار کاوری ـ آرام بود و صبور. کتک می خورد و هیچ نمی گفت. ✨ روزها سر و کارش با شکنجه بود و بازجویی و سرانجام به جمع اسیران اردوگاه آورده شد. آن بی ریای غریب تا می گفتند، به نماز می ایستاد و شب های جمعه در راز و نیاز با خدا به سر می برد. 🍃 دردهای کلیه کم کم شروع شد و نفس ها به خس خس افتاد؛ اما ارتباطش با خدا مأنوس تر شد. ✨ وقتی درد و بیماری های مختلف از همه طرف به او هجوم آورد، به بیمارستان موصل رهسپارش کردند. کمتر از یک هفته شد که خبر آوردند «خدایار از دنیا رفته است». 🍃 در شهریور ماه 63 بچه های اردوگاه موصل فقط اشک ریختند و آه کشیدند؛ بی آن که چیز زیادی از آن ـ بنده ی خدا ـ بدانند. فقط برخی دوستان گفتند: «همیشه با بود» 📖 قصه ی نماز آزادگان، ص 93، خاطره ی محمد نبی رحیمی زاده و حمید حسین زاده. کانال @Namaztchtore 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
﷽؛ 🌼 توبه روز یکشنبه ماه 🌼 🌷 انس بن مالك گويد: رسول خدا صلی الله علیه و آله روز يكشنبه ماه ذى القعده ، خطاب به مردم فرمود: اى مردم ! كداميك از شما خواهد كه توبه كند؟ مردم گفتند: همه خواهيم توبه كنيم اى رسول خدا صلی الله علیه و آله ! 🌷 فرمود: كنيد و بگيريد و چهار ركعت نماز [دو تا دو رکعت] به جاى آريد و در هر ركعت ، سوره حمد را يك مرتبه و « قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ » را سه مرتبه و معوذتين [سوره ناس و فلق] را يك مرتبه ، تلاوت كنيد! 🌷 سپس هفتاد مرتبه « اَستَغفِرُالله » بگوييد و بعد از پایان آن بگویید « لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ ». آن گاه بگوييد: « يَا عَزِيزُ يَا غَفَّارُ اغْفِرْ لِي ذُنُوبِي‏ وَ ذُنُوبَ‏ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لَا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ » 🌹 سپس فرمود: هر كس از امت من چنين كند، از آسمان ندا آيد كه عملت را دوباره از سر گير! كه خدا توبه ات را پذيرفته و گناهانت را بخشيده است. و ملكى زير عرش ندا سر دهد كه : اى بنده ! بر تو و خاندان و ذريه ات بركت باد! ملكى ديگرى ندا دهد: اى بنده ! دشمنانت را روز قيامت راضى خواهى كرد! منادى ديگر گويد: اى بنده مؤ من ! خواهى مرد و دينت از تو سلب نخواهد شد و قبرت وسيع شود و منّور گردد. 🌻 ملكى ديگر ندا سر دهد كه : پدر و مادرت از تو راضى شوند؛ گرچه از تو در غضب باشند. آنان و ذريه ات بخشيده شوند و تو در دنيا و آخرت در فراخى و گشايش روزى خواهى بود. ❤ جبرييل ندا كند: من همراه ملك الموت شوم ، تا با تو مدارا كند و مرگ ، تو را آزار ندهد و روح از بدنت به سلامت بيرون آيد. 💚 مردم گفتند: اى رسول خدا! صلی الله علیه و آله اگر كسى غير ماه ذى القعده اين عبادت را انجام دهد، چگونه است ؟ فرمود: تفاوتى نكند و همان طور خواهد شد كه بيان نمودم ، اين كلمات را جبرئيل در معراج به من آموخته است. 📚 علامه حسن زاده آملی؛ رساله لقاءالله ، ص 226- 225. 💍 این نماز را از دست ندهید و این متن را به گروه ها ارسال نمایید کانال ⭕️ @Namaztchtore 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌹 دو ویژگی مهم کودک و نوجوان که به واسطه آن می توانیم آنها را به علاقه مند کنیم. 1⃣ علاقه آنان به بازی : 💧 بازی دنیای کودک است و نوجوانان نیز به بازی علاقه مند هستند. بنابراین مربیان یکی از طریق بازی مفاهیم لازم را به کودکان آموزش می دهند در کار خود توفیق بیشتری کسب می کنند‌. 💧 [مثلاً معلمی که می خواهد به دختران سوم ابتدایی را یاد بدهد اگر بگوید فردا عروسک تان را بیاورید تا آنها را وضو بدهیم بهتر می تواند وضو را آموزش دهد] 2⃣ الگوپذیری و روحیه تقلید گرایی: 💧 کودک قبل از مدرسه بیشتر از پدر و مادر الگو گیری می کند ولی کودک دبستانی از بزرگسالان و افرادی که در نظر او مهم و ارزشمند هستند [مثل معلم] الگو می‌گیرد و از آنها تقلید می کند. 💧 [پس اگر آنها به نماز اهمیت دهند و نماز را زیبا و جذاب اقامه کنند سبب علاقه کودک و نوجوان به نماز می شوند] 📖 فرودگاه فرشتگان ، اصغر آیتی ، صفحه 26. کانال ⭕️ @Namaztchtore 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
❓❓ 💧می دونید تو چه حالتی خوندن خوب نیست؟💧 🌳 بعضی از دانش آموزا فکر می کنن تو هر شرایطی هستند حتماً باید نمازشون اول وقت باشه . 🌳 بله پیامبر عزیزمون فرمودند: دوست داشتنی ترین کارها پیش خدا نماز اول وقته ولی اماما فرمودند تو بعضی از شرایط باید یا بهتره نماز اول وقت نخونیم ! 🌳 من میخوام هفت موردش رو برای شما بیان کنم. ✨ 1⃣ جایی که جون انسانی در خطره و ما باید بهش کمک کنیم مثلاً او رو به دکتر ببریم. ✨ 2⃣ طلبکاری که زمان طلبش رسیده، میگه پولمو می خوام، صبرم نمیکنه. بدهکار بره بدهیش رو بده بعد نماز بخونه. ✨ 3⃣ کسی که لباسش نجسه؛ نمیتونه تو اول وقت لباسش رو پاک کنه یا عوض کنه. نمازش را عقب میندازه تا اولین فرصت که بتونه بره لباسش رو تمیز کنه ✨ 4⃣ کسی که آب برای نداره ولی امید داره آب پیدا کنه تا نزدیکی های آخر وقت صبر میکنه تا نمازش با وضو باشه نه با تیمم. ✨ 5⃣ روزه داری که هنگام غروب ضعف شدید گرفته یا گروهی منتظرن اون بیاد با هم افطاری بخورن، بره افطارش رو بخوره بعدش نماز بخونه. ✨ 6⃣ کسی که در فشار ادرار یا مدفوعه، بره دستشویی را انجام بده؛ بعد نمازش رو بخونه. ✨ 7⃣ اگر نماز جماعت اول وقت تشکیل نمیشه با تأخیر انجام میشه خوبه نماز اول وقت نخونیم تا به ثواب نماز جماعت هرچند با تأخیر برسیم. ✨ 🌳 لبخند رضایت خدا بر شما باد 📚 تصویری مرکز تخصصی نماز، پرسمان نماز دانش آموزی، پرسش ۲۷. کانال ⭕️ @Namaztchtore 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
❓❓؛ آداب وضو سؤال : بعد از وضو گرفتن خواندن آیت الکرسی فضیلت بیشتری دارد یا خواندن سوره توحید؟ ✅جواب برای بعد از وضو آدابی در احادیث بیان شده است. 🔸در مورد آیت الکرسی بعد از وضو آمده است: مَنْ قَرَأَ عَلَى أَثَرِ وُضُوءٍ آیَهَ الْکُرْسِیِّ مَرَّهً أَعْطَاهُ اللَّهُ ثَوَابَ أَرْبَعِینَ عَاماً وَ رَفَعَ لَهُ أَرْبَعِینَ دَرَجَهً وَ زَوَّجَهُ اللَّهُ تَعَالَى أَرْبَعِینَ حَوْرَاءَ. امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «هر کسی که بعد از وضو آیه الکرسی را بخواند، خداوند ثواب چهل سال [عبادت] را به او می‌دهد، چهل درجه او را بالا می‌برد و چهل حور العین به او داده می‌شود». برای خواندن سوره توحید روایتی یافت نشد. 🔹ولی در مورد قرائت سوره قدر بعد از وضو گرفتن آمده است: َ رُوِیَ أَنَّ مَنْ قَرَأَ بَعْدَ وُضُوئِهِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ وَ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ تَمَامَ الْوُضُوءِ وَ تَمَامَ الصَّلَاهِ وَ تَمَامَ رِضْوَانِکَ وَ تَمَامَ مَغْفِرَتِکَ لَا تَمُرُّ بِذَنْبٍ قَدْ أَذْنَبَهُ إِلَّا مَحَتْهُ. کسی که بعد از وضویش سوره‌ی قدر را بخواند، و سپس بگوید: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک تَمَامَ الْوُضُوءِ وَ تَمَامَ الصَّلَاهِ وَ تَمَامَ رِضْوَانِک وَ تَمَامَ مَغْفِرَتِک»؛ (خدایا من از تو وضوی کامل، نماز کامل، رضایت کامل و بخشش کامل را می‌خواهم)، گناهی در پرونده او نخواهد ماند، مگر آن‌که محو می‌شود. بنابراین هر کلام از این سوره ها و ذکر ها ثواب مخصوص به خود را دارد که می توان از آن ها بهره برد. 📚مرکز ملّی پاسخگویی ‌به سؤالات دینی کانال 🌺 @Namaztchtore 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
؛ بخشش در لحظه🧭 🔆 صف های بسته شده بود و همه آماده شنیدن اذان بودند. ناگهان مردی با چهره ای نگران در حالی که سرش را پایین انداخته بود، در کنار پیامبر صلی الله علیه به زمین نشست، اما خجالت می کشید به چهره او نگاه کند. پیامبر صلی الله علیه با مهربانی نگاهی به او کرد و آماده شنیدن حرف ها یش شد. مرد به آهستگی و با صدای لرزان گفت ای رسول خدا من گناهی کرده ام که پیامبر صلی الله علیه دیگر به حرف های آن مرد گوش نداد و برخاست تا نماز را شروع کند مرد فکر کرد که بی موقع مزاحم آن حضرت شده است. به همین دلیل با شرمندگی بلند شد و به صف های نمازگزاران پیوست. همین که نماز تمام شد به سرعت و قبل از آن که کسی به حضور پیامبر صلی الله علیه برسد، نزد او رفت و دو زانو نشست. صلی الله علیه به چهره آن مرد نگاهی کرد. مرد که سرش پایین بود، گفت: «یا رسول الله عرض کردم گناهی کردم که پیامبر صلی الله علیه با مهربانی پرسید مگر اکنون با ما نماز نخواندی ؟ مرد جواب داد بله یا رسول الله پیامبر صلی الله علیه پرسید مگر به خوبی نگرفتی مرد جواب داد بله یا رسول الله حضرت به آرامی گفت پس نمازی که خواندی تو بود 📚 منبع تفسیر نمونه جلد ۹ صفحه ۲۶۸ کانال ⭕️ @Namaztchtore 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷