✳️ #نکات_ادبی (1)
🔸 یکی از دوستان چندی پیش برایم نوشت که : "مدتی است مطالب ادبیاتی کانال کمتر شده!!" (توجه : کانال اصلی در تلگرام است). لذا تصمیم گرفتم امروز مطلبی پیرامون یکی از ابیات الفیه بنویسم ؛ باشد که مقبول اهل نظر افتد.
✅ للرفعِ والنصبِ وجرّ (نا) صَلَح
کَاعرِف بِنا فاِنَّنا نِلنا المِنَح
1⃣ این بیتِ #الفیه در مقام بیان این امر است که ضمیر (نا) صلاحیت دارد که برای هر یک از امور ثلاثه (رفع و نصب و جر) قرار بگیرد و به عبارتی در تنها ضمیری است که مشترک بین رفع و نصب و جر است.
اعرِف بِنا : مجرور
فاِنَّنا : منصوب
نِلنا : مرفوع (نِلتُ نِلنا)
2⃣ اعرف بنا (أي: اعترف بقدرنا)
📚 النحو الوافی ج 2 ص 202
3⃣ (المنح) : جمع مِنْحَة و هى العطية.
📚 شرح المكودى على الالفية فى علمى الصرف والنحو ص ۲۲
4⃣ نِلنا المِنَح : ما به بخشش ها رسیدیم.
5⃣ و سه مرتبه ضمیر (نا) به صورت مجروری ، منصوبی و مرفوعی (به ترتیب) در دو آیه زیر ذکر شده است :
ربنا اننا سمعنا... (آل عمران آیه 193)
الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا (آل عمران آیه 16)
6⃣ شاید کسی برایش سوال پیش بیاید که به چه علت در بیت الفیه "رفع" و "نصب" الف ولام گرفته است ولی "جر" نکره و بدون الف و لام ذکر شده است ؟
پاسخ این پرسش را در در پست بعدی بیان خواهیم کرد ⬇️⬇️⬇️
✍ رضا حسینی
#ادبیات
@Nardebane_feghahat
✳️ #نکات_ادبی (۲)
🔹 امروز نگاهی به شرح کمال بر شافيه #ابن_حاجب انداختم و متوجه شدم که "قالَب" صحيح است نه "قالِب".
البته به کتب #لغت مراجعه نکردم که ببینم آیا به کسر هم وجود دارد یا نه، ولی گویا «قالِب» غلط مشهور باشد. (باز هم باید مراجعه کرد).
🔸 گفته شده که گاهی #اسم_آلت بر وزن «فاعَل» می آید مانند :
خاتم: ما یُختَم به
عالم: ما یُعلَم به الصانع
قالب: ما یُقلَب به
✍ رضا حسینی
#ادبیات
@Nardebane_feghahat
✳️ #نکات_ادبی (۳)
🔸 مشغول خواندن آیه ۸ سوره توبه «کَیْفَ وَإِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ لَا یَرْقُبُوا فِیکُمْ إِلًّا وَلَا ذِمَّةً یُرْضُونَکُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ وَتَأْبَى قُلُوبُهُمْ...» بودم که کلمه «إِلًّا» توجه مرا جلب کرد.
🔹 إللٌ، بر وزن فِعلٌ است، طبق قاعده ادغام در یکدیگر ادغام می شوند، چون اولی ساکن و دومی متحرک. لذا می شود «إلٌّ» .
علت این که در آیه «إلاًّ» (یعنی به صورت منصوبی آمده) مفعول بودن آن است.
✍ رضا حسینی
#ادبیات
@Nardebane_feghahat
✳️ #نکات_ادبی (۴)
🔸 شعر معروفی در کتب ادبیات از جمله کتاب #سیوطی مطرح شده است. «عَلَّفْتُها تِبْناً و ماءً بارداً»
«آن شتر را کاه دادم و (نوشاندم او را) آب خنک»!
🔹 از آنجا که جنس آب با علوفه متفاوت است، لذا نمی توان «عَلَّفْتُها» را علاوه بر این که بر سر "تِبْناً" آمده، بر سر "ماءً" هم آورد. لذا باید یک فعل متناسب با (ماء) در تقدیر گرفت، مثلاً: ⬇️
✔️ عَلَّفْتُها تِبْناً و «سَقَیْتُها» ماءً
✅ #علامه_طباطبایی هم در المیزان نوشته است:
«جمله معروف "علفتها تبنا و ماء باردا" تقدیرش (و سقیتها ماء باردا) مى باشد».
📚 تفسیر #المیزان ج12 ص389
✍ رضاحسینی
#ادبیات
@Nardebane_feghahat
✳️ #نکات_ادبی (۵)
🔸 در عبارت «اِنّا معاشر الانبیاء اُمِرنا اَن نُکلِّمَ الناس علی قدر عقولهم» معاشر ، مخصوص هست و عاملش محذوف می باشد. (باب اختصاص در #سیوطی که یادتان هست إن شاءالله؟!).
🔹 مانند:
1⃣ سلمان منا اهل البیت
2⃣ لیذهب عنکم الرجس اهل البیت
و ...
🔹 شنیدم که شخصی گفته است که «معاشر» را خبر «إنّا» بگیریم!
اگر «خبر إنٍّا» باشد، اشکال معنوی آن را چه می فرمایید؟! آن وقت معنایش این می شود که پیامبر فرموده است: «ما گروه انبیا هستیم»!!
خب مگر ما این را نمی دانستیم؟!
✅ لذا آن را از باب اختصاص می دانیم.
✍ رضا حسینی
#ادبیات
@Nardebane_feghahat