eitaa logo
نردبان فقاهت
5.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
48 ویدیو
92 فایل
رضاحسینی ارتباط با ادمین @Rezahosseini7575 انتشار مطالب حوزوی، دروس خارج فقها، ادبیات، اصول، فقه
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ تعاملِ نیکو با پیروان سایر ادیان ✔️ آیت‌الله سید حسین صدر: 🔹 «تعاملِ نیکو با دیگران» منحصر به ادیان خاصی نیست؛ زیرا همه ما در انسان‌بودن مشترک هستیم. چنان که قرآن همه ما را با عنوان «بنی آدم» خطاب می‌کند و بنا به گفته امام علی (علیه‌السلام) نیز مردم دو دسته‌اند: یا برادر دینی تو هستند یا در خلقت نظیر تو به شمار می‌روند. 🔸 این که با پیروان دین مشخصی موافق نیستم، به معنای آن نیست که حق دارم آنان را از حقوق انسانیِ طبیعی یا حقوقِ ملّی‌شان محروم کنم. دین بر ما واجب کرده است که با انسان‌ها حتی با دشمنانمان با عدل و مساوات تعامل کنیم؛ آن چنان که خداوند فرموده: «کینه‌ورزیِ گروهی، شما را واندارد بر این که عدالت نکنید؛ عدالت کنید! که آن به تقوا نزدیک‌تر است.» @Nardebane_feghahat
✅ حکمِ ارتداد در اسلام ✔️ آیت‌الله سید حسین صدر: 🔸 آنچه از نصوص دینی در مورد مسئله «ارتداد» فهمیده می‌شود، فقط منطبق بر تمرّد از قوانین همراه با انجام اعمالِ قتل و چپاول است؛ آن‌طور که در جاهلیت عادت بعضی قبایلِ بَدْوی بود و به همین جهت می‌بینیم که تمام ماجراهای ارتداد در زمان پیامبر از این نوع بوده است و صِرفِ انتقال از یک دین به دینی دیگر نبود. هم‌چنان که صریح آیات قرآن دلالت دارند که اکراهی در دین نیست: «لا إکراه فی الدین» این آیه در مورد مسلمانانی نازل شد که مسیحی شدند و پیامبر (صلی الله علیه و آله) بعد از نزول این آیه از پیگرد و ملزم کردنِ آنان به بازگشت به اسلام نهی کرد. @Nardebane_feghahat
✔️ نظر امام خمینی در مورد آتش‌سوزی‌ِ کتب توسط احمد کسروی 🔹 یک‌دفعه آدم مى‌بیند که {احمد} کسروى آمد و کتاب‌سوزى {راه انداخت}. مفاتیح‌الجنان هم جزء کتاب‌هایى بود که سوزاند. کتاب‌هاى عرفانى را هم سوزاند. البته کسروى نویسنده زبردستى بود، ولى آخرى {=آخر عمری} دیوانه شده بود یا یک مغزی هست که این مغز بسیارى از شرقى‌ها این‌طورى هست که تا یک چیزى، چهار تا کلمه‌اى یاد مى‌گیرند ادعاشان خیلى بالا مى‌شود. کسروى آخرى {=آخری عمری} ادعاى پیغمبرى مى‌کرد، نمى‌توانست به آن بالا برسد آنجا را مى‌آورد پائین. 🔸...این آدمى که کتاب مفاتیح الجنان را سوزانده یا یک روزى براى سوزاندن امثال کتاب مفاتیح الجنان درست کرده بود، این نمى‌دانست کتاب مفاتیح الجنان چى تویش است، شاید یک دفعه هم مناجات شعبانیه را هم نخوانده بود، فکرش این‌طور فکر نبود... به این دعاها عنایت کنید. گول بعضى از نویسنده‌ها و مثل امثال کسروى را نخورید که ادعیه را تضعیف مى‌کردند. این تضعیف، تضعیف اسلام است، نمى‌فهمند اینها. بیچاره‌اند. نمى‌دانند در این کتاب چه چیزها هست. 📚 صحیفه نور ج12 ص240 @Nardebane_feghahat
✔️ دکتر احمد پاکتچی: 🔸 صدها بار آیه «و إن‌ یکاد» را خواندیم و «لیزلقونک بابصارهم» را چشم‌زدن معنا کرده‌ایم. عرب، «بصر» و «عین» را برای چشم بکار می‌برد ولی تعبیر «بصر» زمانی به‌ کار برده می‌شود که رؤیت مطرح شود و «عین» اشاره به عضو دارد. آنچه به رؤیت مربوط شود در زبان عربی «بصر» گفته می‌شود. عرب درباره چشم‌زخم دقیقاً کلمه «عین» را بکار می‌برد؛ مثلاً می‌گوید: «دعاءٌ لدفع العین» 🔹 چرا وقتی این آیه را می‌خوانیم اولین چیزی که به ذهن ما می‌رسد که عده‌ای می‌خواهند پیامبر(ص) را چشم بزنند؟ و با این مسئله ذهن ما قفل می‌شود و تنها چشم‌زخم می‌گوییم و اصلاً به معنای «زلق» توجه نمی‌کنیم. اگر تأمل مجددی در عبارت کنیم ممکن است پرونده پژوهشی باز شود و موضوع از نو موردِ مطالعه قرار بگیرد. حتی اگر سیاق آیه و آیات قبل و بعد را نگاه کنید موضوع چشم‌زخم نیست. @Nardebane_feghahat
✅ واضح‌بودنِ موضوعِ در پژوهش ✔️ دکتر احمد پاکتچی: 🔹 در بیان مسئله‌ی تحقیق، اهمیت دارد که موضوع «واضح» باشد. عادت کنیم در فضای تبلیغی به‌ صورت تبلیغی و در فضای پژوهشی به‌صورت پژوهشی رفتار کنیم. 🔸 وقتی یک نفر در یک محفلی به‌قصد تبلیغ دین، راجع به آخرت صحبت می‌کند بسیار مواظب است که وارد حوزه‌های شبهه‌ناک نشود و اگر بشود همه می‌گویند این فرد ناشی است. دقیقاً به همین دلیل است که استفاده از عبارات مبهم و دوپهلو و دیپلماتیک در فضای تبلیغ و تدریس مفید است؛ یعنی مسئله را طوری بیان می‌کند که شخص مقابل درگیر شبهه‌ها نشود و اگر احیاناً شد پاسخی برای او پیدا می‌کنیم. 🔸 به‌عنوان‌مثال؛ از مسلّمات دین اسلام است که حضرت عیسی به صلیب آویخته نشد ولی این‌که ایشان زنده‌اند یا از دنیا رفته‌اند جزء مسلّماتِ دینِ اسلام نیست و در بین علمای اسلامی و روایات نیز هر دو قول وجود دارد. فرض کنید یک نفر در مقامِ توضیح، موضعِ اسلام این مسئله را مطرح می‌کند که اسلام معتقد است که ایشان به صلیب کشیده نشده‌اند ولی وارد مسئله زنده‌بودن ایشان نمی‌شود. قرن‌های متمادی افراد در این مورد صحبت کرده‌اند و روی آن قسمتی از مسلّمات نیست تأکید نکرده‌اند. 🔹 در مقام تبلیغ و تعلیم، این سخنگو است که تصمیم می‌گیرد کجا از عبارات واضح و کجا از عبارت مبهم استفاده کند ولی دنیای پژوهش دنیای دوپهلو حرف‌زدن نیست؛ زیرا مخاطب خاص است و مخاطب عامی نیست که نگران القاء شبهه در ذهن او شویم. 🔸 نگاه پژوهشی باز‌کردن مسیرهای دانش است. بنابراین مبهم مطرح‌کردنِ مسائل در پژوهش یک ایراد محسوب می‌شود و به‌هیچ‌وجه یک مهارت نیست. پس از عنوان تا تک‌تک جملات مقاله باید درنهایتِ وضوح باشند. @Nardebane_feghahat
نردبان فقاهت
✅ واضح‌بودنِ موضوعِ در پژوهش ✔️ دکتر احمد پاکتچی: 🔹 در بیان مسئله‌ی تحقیق، اهمیت دارد که موضوع «وا
✔️ نظرات متفاوت در مورد زنده‌بودنِ حضرت عیسی (‌علیه‌السلام) 🔸 مرحوم صدوق(ره) و مرحوم شیخ حر عاملی(ره) معتقد بوده‌اند که حضرت عیسی(ع) به صلیب آویخته نشد، بلکه زنده ماند و پس از مدتی خداوند جان وی را ستاند و هنگام ظهور رجعت خواهد کرد. 🔹 سایرِ علمای شیعه معتقدند که حضرت عیسی از دنیا نرفته و صرفاً رجوعی به آسمان داشته و در زمانِ ظهورِ حضرت مهدی(عج) کنارِ آن حضرت خواهد بود. @Nardebane_feghahat
✔️ دکتر احمد پاکتچی: 🔹 بحثی را در یکی از کلاس‌ها مطرح کردم و گفتم که احتمالاً از آیات و برخی روایات برداشت می‌شود که در عصر ظهور اسلام، علاوه بر یهود و نصاری، گروهی زرتشتی در مکه و مدینه زندگی می‌کردند ولی تابه‌حال بیشتر بر یهود و نصاری کار شده است... 🔸 با اطلاعی که دارم، فقط یک نفر اشاره‌وار به آن پرداخته است و او هم «شهرستانی» در «الملل و النحل» است. @Nardebane_feghahat
✔️ دکتر احمد پاکتچی: 🔸 در تابستانی تلاوتی از سوره نجم داشتم که حدوداً یک ماه و ده روز طول کشید؛ به خاطر این‌که می‌خواستم این سوره را نه با آن فهمی که از نوجوانی با خواندنِ تفسیر مجمع‌البیان با آن آشنا شدم بخوانم. خواستم ببینم که آیا ممکن است در مورد این آیات دچار خودکارشدگی شده باشیم؟! 🔹 وقتی خداوند متعال درباره رؤیت یک امری از سوی پیامبر (صلی‌الله‌ علیه و آله) صحبت می‌کند، می‌فرماید: «أفتمارونه علی ما یریٰ» این سوره مکّی است و مخاطبین آن نیز مشرکین هستند. قرآن می‌فرماید: آیا با پیامبر مراء می‌کنید؟ و برای این‌که بر این امر تأکید دوباره کند، می‌فرماید: «پیامبر یک‌بار دیگر نیز آن امر را دیده است» کجا دیده است؟ آدرس می‌دهد: «عند سدرة المنتهیٰ» آدرس سدرة المنتهی را نیز این‌گونه می‌دهد: «عندها جنة المأوی» 🔸 مسئله برای من این بود که سعی می‌کنم خودم را جای ابوجهل و ابوسفیان بگذارم. فرض می‌کنم مخاطبِ این آیات هستم و این آیات هم‌اکنون نازل می‌شود. به خدا می‌گویم که مرا متقاعد می‌کنی که این مسئله اتفاق افتاده است و آدرس می‌دهی که در سدرة المنتهی بوده است؟ سدره المنتهی کجا است؟ این چه جور توضیح‌ دادنی است؟ من که اصلاً بهشت را قبول ندارم و به این مسائل باور ندارم، آدرس درختی در بهشت می‌دهی؟ تازه جالب‌تر این است که در عبارت بعدی، آدرس بهشت را با سدرة المنتهی می‌دهد؛ درحالی‌که در تفاسیر، آدرس سدرة المنتهی را با بهشت می‌دهند. 🔹 اینجا مشخص می‌شود که من با معرفت خودکار شده‌ای مواجه هستم که به مفهوم «سدرة المنتهی» توجّه نمی‌کنم و مرا به‌سرعت به ته خط می‌برد. به همین خاطر متوجه نمی‌شوم که این مکالمات برای چه صورت می‌گیرد! 🔸 شوخی معروفی است که طلبه‌ای می‌خواست بر عروه حاشیه بزند. یک دور از اول تا آخر رفت و دید هیچ موضوعی برای حاشیه زدن ندارد! اینجا نیز همین اتفاق می‌افتد. 🔹 برای حل این مسئله، یک‌بار آیه را طوری خواندم که فرض کنیم آن اطلاعات تفصیلی را نداریم. اگر این نگاه را داشته باشیم بلافاصله بازسازی اتفاق می‌افتد؛ یعنی با چندین بار خواندن این آیات برای من مسجّل شد که باید ببینم سدره المنتهی چیست؟ اگر بتوانیم بازنگری در مورد آن داشته باشیم می‌توانیم دالّ مرکزی آن را پیدا کنیم. حاصل این موضوع، مقاله‌ای در مورد «چیستی سدرة المنتهی» است... 🔸 قدمِ اول، زیرورو کردن تمام کتب تفسیری بود؛ زیرا به دنبال حرفِ نو بودن معنایش بی‌توجهی به نصوص نیست. قدمِ بعدی بررسیِ مجموعه‌ای از داده‌ها و عقاید عرب پیش از اسلام بود. متأسفانه منابعِ خوب کم داریم. نهایتاً با مقدار زیادی جستجو با چیزی حدود 35 صفحه توانستم ثابت کنم سدرة المنتهی اسم یک صورت فلکی است که عرب آن زمان آن را می‌شناخت و می‌فهمید که قرآن چه می‌گوید، ولی بعداً اسم آن تغییر کرد و موجب سردرگمی شد و تعبیر درخت از آن، مربوط به تفسیرهای بعدی است. وقتی معنایِ اصلی گم شد به سراغِ این رفتند که به‌صورت دیگری مسئله را توضیح دهند. @Nardebane_feghahat
✔️ آیت الله سید احمد (حفظه‌الله تعالی): 🔹 «نَجْش» حرام و نوعی دروغ هم هست. «نَجْش» را اجمالا این طور تفسیر کرده‌اند که مثلاً کسی بخواهد مثلا کتابی را بخرد و کسی بیاید بگوید من کتاب را به فلان قیمتِ بالا میخرم تا قیمت کتاب بالا برود. به اصطلاح امروزی شاید بشود همان «مزایدهٔ صوری». 🔸 الآن بازارهایی که حراجی هستند از این افراد اجیر می‌کنند، برای بالا بردنِ قیمت از این افراد استفاده می‌کنند که قیمت را بالا ببرد. 🔹 خود این عنوانِ «نَجْش» بنفسه نهی دارد و عنوان عام خدیعه و مکر و نیرنگ و... را هم دارد. 🔸 مرحوم شیخ انصاری گفته‌اند که «نجش» حرام است و تمسّک به دو نبوی کرده‌اند که منجبِر به عمل اصحاب است. مرحوم شیخ این دو روایت نبوی را قبول کرده‌اند ولی با انجبار. @Nardebane_feghahat
هدایت شده از نردبان فقاهت
✔️ استاد سید محمد طباطبایی یزدی: 🔹 تتبّع مرحوم سید (صاحب عروه) در فقه زیاد بوده است و آن‌قدر سید مطمئن بوده‌اند در هر مسئله‌ای تمام فروع را ذکر کرده‌اند که بعد از اتمام کتاب گفته بودند: «من یک سکه طلا جایزه می‌دهم، اگر طلبه‌ای بگوید در مسئله‌ای فقهی، فرعی جا مانده و متعرض نشده‌ام» به کار خودشان این‌قدر مطمئن بوده‌اند. @Nardebane_feghahat
هدایت شده از نردبان فقاهت
✔️ آیت الله وحید خراسانی (مدظله العالی): 🔸 این از عجایب است، من خیلی کم خواب می‌بینم. ما در نجف بودیم که خبر فوت [مرحوم آیت الله] آقا میر سید علی یثربی رسید. خواب دیدم عکس آقا میر سید علی زده شده و این عکس حرکت دارد. از خواب بیدار شدم. منزل [مرحوم آیت الله] آقای خویی کسی بود که در تعبیر خواب وارد بود، خواب را برای او تعریف کردم، گفت: ایشان فوت شده و کسی جای او می‌نشیند که او به این زنده خواهد ماند و این خیلی عجیب بود و از قضا همین‌طور شد. این مطلب را من برای خود ایشان [مرحوم آیت الله آقای حاج سید مهدی یثربی] هم نقل کردم. 📚 یادنامه آیت الله سید مهدی یثربی (قدس‌سره) منتشر شده در شهریور ۱۳۸۷ @Nardebane_feghahat
✔️ «دین برای انسان» یا «انسان برای دین»؟! ✔️ آیت‌الله سید حسین صدر: 🔸 «دین» از سوی خدا جز برای بهبودِ زندگیِ انسان نیامده است. پس دین برای انسان است و نه انسان برای دین. به عبارت دیگر دین در خدمت انسان است و نه این که انسان خادم دین باشد. از این جهت، نباید دین برای سرکوبی انسان و واداشتن و اجبار و اکراه او به کار رود. دین تنها انسان را به راه‌های بهبود شیوه زندگی‌اش راهنمایی می‌کند و احساس سعادت و خوشبختی به او می‌دهد و زندگی او را معنا بخشیده و ارزشمند می‌سازد. 🔹 آنچه صحیح نیست تحمیل و اکراه و اجبارِ افراد و جوامع بر باور و عمل به یک فهمِ دینیِ معیّن است. هیچ یک از ما دارای تمام حقیقت نیست تا حق داشته باشد آن را بر جامعه تحمیل کند. بر فرض دارا بودنش هم، دین در پیِ این‌گونه نقش‌های سلطه‌طلبانه نیست؛ زیرا قرآن تصریح می‌کند که پیامبر (صلی الله علیه وآله) خودش به عنوان صاحبِ این شریعت، بر مردم سلطه‌ای ندارد و نباید به زور و به هر قیمتی به هدایتِ مردم بپردازد. @Nardebane_feghahat