رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای_مهربان_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚
💚💕
💚💕💚
💚💕💚💕
💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕
💚💕💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
#خدای_مهربان_من❤️
✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله)
#قسمت_۳۶۴
_همش به این فکر بودم که دیگه کی میتونم مامان رو ببینم
_توکلت به خدا باشه ان شالله شرایطی پیش بیاد یا مامان بیاد پیش ما زندگی کنه یا تند تند بیایم همدیگرو ببینیم
خمیازهای کشید و پرسید
_توکلت بر خدا یعنی چی؟
لبخندی زدم
_الان یه توضیح کوچولو برات میدم ولی بعدا ان شالله با هم بیشتر صحبت میکنیم
تا اومدم حرف بزنم دستشو آورد بالا
_صبر کن آبجی تو که با من حرف میزنی هی میگی ان شاالله اینم بگو یعنی چی
خنده پهنی زدم
_باشه همه رو برات توضیح میدم
توکل بر خدا یعنی ما خدا رو وکیل قرار میدیم که کار ما رو اونطوری که به نفع ماهست انجام بده و به هیچ کس دیگه ام هم اعتنا نمیکنم
پاشد نشست
_اون وقت خدا خودش کار ما رو انجام میده؟
_بله عزیزم
_یعنی خودش میاد کار ما را انجام میده میره
خنده صداداری کردم پیشونیشو بوسیدم
نه عزیزم
_خداوند وسیلهها رو برای ما مهیا میکنه
شونه انداخت بالا
_نمیفهمم چی میگی
لپشو با دستم آروم گرفتم
_میشه تو الان بلند شی حاضر شی که ما از پرواز جا نمونیم بعد من سر فرصت همه اینا رو برات بگم
لبخندی زد و سرشو تکون داد از تخت اومد پایین رفت سرویس بهداشتی
اومدم اتاق خودمون علی رو کرد به من
_سوسن مثل خودت گرایشات مذهبی داره فقط یادت باشه که سوالاتش رو کوتاه پاسخ بدی طولانی نکنی که خسته بشه
به تایید حرفش لبخندی زدم
_اره حواسم هست خسته ش نمیکنم...
#سلام
عزیزانی که تمایل دارند رمان رو کامل بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو دریافت کنن😍
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇
@shahid_abdoli
کپی حرام⛔️
جمعه ها و روزهای تعطیل داستان نداریم
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای_مهربان_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚
💚💕
💚💕💚
💚💕💚💕
💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕
💚💕💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
#خدای_مهربان_من❤️
✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله)
#قسمت_۳۶۵
سوسن از سرویس اومد لباساشو پوشید آماده شدیم اومدیم فرودگاه سوار هواپیما شدیم سوسن رو کرد بهم
_آبجی سحر
رو کردم بهش
_جانم
_میشه الان بگی خدا وسیله رو مهیا میکنه یعنی چی؟
_آره عزیزم الان وقت خوبیه ، برات توضیح میدم
ببین مثلا تصور کن الان توی یه آشپزخانهای میخوای برای خودت یه املت درست کنی اولش به خودت میگی دیدم مامان چیکار میکنه دیگه منم همون کارا رو میکنم غذامو درست میکنم در یخچالو باز میکنی میبینی عه تخم مرغ هست ولی گوجه نیست بعد میگی ولش کن اصلاً نیمرو میخورم ماهیتابه رو برمیداریم میذاری روی گاز ولی میبینی روغن نداری به خودت میگی ولش کن خیلی گرسنمه الان همین تخم مرغو میشکنم میخورم ولی چون روغن نداره خوب پخته نمیشه و مزه نمیگیره آخرم یکی دو لقمه میخوری دیگه خوشت نمیاد
خوب تا اینجاشو متوجه شدی
سوسن که با دقت داشت به حرفم گوش میداد سرشو تکان داد
_ آره متوجه شدم
حالا تو این دفعه میخوای املت درست کنی به مامانت میگی مامان من میخوام املت درست کنم میشه وسایلشو برام آماده کنی مامانتم همه چی میخره میذاره توی یخچال بعد تو میری به ترتیب برمیداری و ی املت خوشمزه درست میکنی املت رو خودت درست کردی اما با تکیه بر مامان که وسایل رو برات آماده کرده درسته
همینطور که محو صحبتهای من بود سرشو تکون داد
_ آره درسته
_حالا ما میخوایم یه کاری را انجام بدیم اگه توجهی به خدا نداشته باشیم کارمون اون طور که میخوایم در نمیاد ولی وقتی از ته دلمون واقعاً از خدا کمک بخواهیم خدا به نحو احسنت همه چی رو برامون مهیا میکنه
#سلام
عزیزانی که تمایل دارند رمان رو کامل بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو دریافت کنن😍
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇
@shahid_abdoli
کپی حرام⛔️
جمعه ها و روزهای تعطیل داستان نداریم
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای_مهربان_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚
💚💕
💚💕💚
💚💕💚💕
💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕
💚💕💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
#خدای_مهربان_من❤️
✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله)
#قسمت_۳۶۶
حالا ما میخواهیم یه کاری را انجام بدیم اگر توجهی به خدا نداشته باشیم کارمون اون طور که میخوایم در نمیاد ولی وقتی از ته دلمون واقعاً از خدا کمک بخواهیم خدا به نحو احسنت همه چی رو برامون مهیا میکنه
از جوابی که شنید راضی به نظر رسید و پرسید
_ان شاالله رو برای چی میگی
_ببین خداوند از آینده ما خبر داره در حالی که ما خبر نداریم وقتی بنده ای از ته دلش بگه ان شاالله که معنیش میشه اگر خدا بخواهد، خدا هم که میبینه تو واقعاً کارت رو بهش سپردی اینجاست که نگاه میکنه اگر شما امروز املت بخوری، ممکنه که شبش غذایی خورده باشی که با این تخم مرغ نسازه بعد شرایط پخت املت رو برات فراهم نمیکنه و به جاش یه صبحانه خوشمزه دیگه بهت میده و کاری میکنه که تو ناراحت نشی که چرا چیزی رو که میخواستی نخوردی بعد در یک فرصت مناسب همون املت رو برات مهیا میکنه. چون کارت رو سپردی به خدا هیچ جوره آسیب نمیبینی همش به نفع تو تموم میشه فقط یه شرط داره
سوسن که از شنیدن این حرفها خیلی خوشش اومده بود پرسید
_آبجی چه شرطی؟
انگشتم رو به شوخی گذاشتم روی بینیش سرم رو به صورتش نزدیک کردم
_شرطش اینه که از ته ته دلت بگی
ان شاالله
نگاه رضایت آمیزی بهم انداخت
_خب من از ته دلم میگم که کارام خیلی خوب در بیاد
لبخند پهنی زدم
_آفرین خواهر خوبم
سوسن ساکت شد و سرش رو به صندلی تکیه داد
سر چرخوندم سمت علی که داشت با دقت به حرفهای ما گوش میداد علی تا متوجه نگاه من شد به تایید حرفم با لبخند یه چشمک بهم زد...
#سلام
عزیزانی که تمایل دارند رمان رو کامل بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو دریافت کنن😍
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇
@shahid_abdoli
کپی حرام⛔️
جمعه ها و روزهای تعطیل پارت نداریم
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای_مهربان_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚
💚💕
💚💕💚
💚💕💚💕
💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕
💚💕💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
#خدای_مهربان_من❤️
✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله)
#قسمت_۳۶۷
از حرکتی که کرد لبخندی به لبم نشست، زیر چشمی نگاهی به سوسن انداختم عکسالعملش رو ببینم دیدم چشماش رو بسته و خوابش رفته
رو کردم به علی
_عادت به صبح زود بیدار شدن نداشته الان خوابش برده
مشغول صحبت با علی بودم که صدای سوسن به گوشم خورد
_آبجی سحر
سر چرخوندم سمتش
_جانم
_کی میرسیم ایران؟
_تقریبا نوزده ساعت پروازمون طول میکشه فعلاً چهار ساعت گذشته خیلی مونده
_دلم میخواد زودتر برسیم بابا رو ببینم
لبخندی به لبام نشست
_اتفاقا بابا با دیدنت غافلگیرم میشه چون خبر نداره تو داری میای ایران
کامل چرخید سمت من
_به نظرت خوشحال میشه منو ببینه یعنی تحویلم میگیره
نمیدونم جوابش رو چی بدم، نمیدونم بابام از دیدنش خوشحال میشه یا نه ولی بهتره که سوسن رو ناامید نکنم
کشدار جوابشو دادم
_معلومه که خوشحال میشه تو بچه شی
_آخه تو این مدت سراغی ازم نگرفت حتی یک بارم بهم زنگ نزد
_تو چی تو به بابا زنگ زدی؟
_تازه که اومده بودیم کانادا چند بار زنگ زدم جواب تلفنم رو نداد منم دیگه بهش زنگ نزدم
_خوب حتما فکر کرده که مامان زنگ زده میخواد باهاش دعوا کنه اونم جواب نداده
مکثی کرد و ادامه داد
_فرحناز بود من باهاش دوست بودم برسیم ایران من رو میبری اونم ببینم
دستش رو گرفتم توی دستم
_آره عزیزم تو هر کجا و هر کسی را که بخوای ببینی من میبرمت ببینی
زل زد توی چشمام
_تو چقدر خوبی
خم شدم صورتش رو بوسیدم
_ممنونم عزیزم.
برای اینکه سفر براش راحتتر تموم شه تا برسیم به ایران با بازیهای مختلف سرش رو گرم کردم وقتی رسیدیم به...
.سلام
عزیزانی که تمایل دارند رمان رو کامل بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو دریافت کنن😍
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇
@shahid_abdoli
کپی حرام⛔️
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای_مهربان_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚
💚💕
💚💕💚
💚💕💚💕
💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕
💚💕💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
#خدای_مهربان_من❤️
✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله)
#قسمت_۳۶۸
به مرزهای ایران رسیدیم خلبان اعلام کرد
_اینجا مرز ایران است لطفاً خانمها حجابشون رو رعایت کنند
سوسن با شنیدن این حرف رو کرد به من
_چه جالب از توی آسمون ایران باید حجاب رو رعایت کنی
لبخندی زدم
_آره دیگه قانون کشور همه جا باید اجرا بشه فرقی بین آسمون و زمین نیست
_حالا من چیکار کنم من که روسری و چادر ندارم
فعلاً از روسری من استفاده کن برسیم ایران ، همه چی برات میخرم
از توی ساک دستیم یه روسری درآوردم سرش کردم. نگاهی بهش انداختم
_چقدر بهت میاد چه خوشگل شدی
آینه رو درآورد نگاهی به خودش انداخت
_راست میگیا چه بهم میاد
صورتش رو بوسیدم
_هم بهت میاد هم محجوب و باوقارت کرده عزیز دلم
سوسن بلند شد رو کرد به علی
علی آقا من دیگه حجاب دارم منو نگاه کن ببین چقدر بهم میاد؟
علی یک نگاهی بهش انداخت و صورتش رو برگردوند
_بله سوسن خانم اصالت یه خانم با حجاب عفتشه که حجاب مهمترین رکنش هست
سوسن نشست رو کرد به من
_آبجی عفت یعنی چی؟
_پاکدامنی
_پس خانمی که حجاب نداره پاکدامن نیست؟
_ببین عزیزم خانمی که حجابش رو رعایت نمیکنه به این معنا نیست که پاکدامن نیست ولی از راه درستی هم زندگی نمیکنه فرض بگیریم که یکی دزد نیست اما از دیوار مردم بالا میره دزدی نکرده ولی خوب کارشم شبیه به دزدهاست، خانمهای بیحجاب بیشتر در معرض خطر بیعفتی قرار میگیرند تا خانمهای باحجاب ، به خاطر همینه که میگن عفت خودتون رو حفظ کنید تا در معرض خطر قرار نگیرید
دستی به روسریش کشید و رفت تو فکر
بعد از لحظه ای سکوت سوال کرد
_یعنی تو کشورهای خارجی این همه بیحجابن همشون بیعفت میشن...
.سلام
عزیزانی که تمایل دارند رمان رو کامل بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو دریافت کنن😍
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇
@shahid_abdoli
کپی حرام⛔️
جمعه ها و روزهای تعطیل داستان نداریم
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای_مهربان_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚
💚💕
💚💕💚
💚💕💚💕
💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕
💚💕💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
#خدای_مهربان_من❤️
✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله)
#قسمت_۳۶۹
طبق آماری که خودشون دادن میگن از هر سه زن در اروپا یکیشون مورد آزار ج*ن*س*ی قرارمیگیره و اینم بیشتر به خاطر وضعیت نیمه برهنگیشون هست
کامل چرخید سمت من کشدار گفت
_ راست میگی آبجی اتفاقا یه دفعه...
نگذاشتم ادامه بده
_سوسن جان آماری که من به تو دادم یه آمار جهانیه اما تو باید هم آبروی خودت رو حفظ کنی و هم آبروی دیگرانی که در موردشون چیزی شنیدی، پس نباید اینها رو برای کسی بگی فقط خواستم تو رو متوجه خطرات بیحجابی کنم
حرفش رو قورت داد ساکت تکیه داد به صندلی، تا زمانی که هواپیما فرود اومد و ما چمدونهامون رو تحویل گرفتیم سوسن ساکت تو خودش بود.
حرکت کردیم به سمت سالن عده ای خوشحال دسته گل به دست منتظر مسافرانشون بودن. سوسن رو کرد به من
_ممکنه بابا هم اومده باشه استقبال من
_نه فکر نمیکنم
_چرا؟
_آخه نمی دونه که ما امروز رسیدیم ایران
_چرا بهش نگفتی
_حواسم نبود.
_الان بهش زنگ میزنی بگی
باشه ای گفتم و گوشیم رو از توی کیفم در آوردم زنگ زدم به بابا...
.سلام
عزیزانی که تمایل دارند رمان رو کامل بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو دریافت کنن😍
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇
@shahid_abdoli
کپی حرام⛔️
جمعه ها و روزهای تعطیل پارت نداریم
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
هدایت شده از رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
#بسماللهالرحمنالرحیم🌟
میخواهیم در حسینیه میلاد با سعادت مولی الموحدین علی ابن ابی طالب امام بر حق جانشین پیامبر امیرالمومنین رو جشن بگیریم ولی خیلی دستمون خالیست ِلذا دست یاری جلوی شما محب و شیعه امام علی علیه السلام دراز کردیم
در حد توانتون حتی شده پنج هزار تومان کمک کنید
آقا حضرت علی علیه السلام گره گشا هستند انشاالله به حق همسر ولایتیشون خانم حضرت زهرا گره از کارتون باز کنن🙏🌹
🌸عزیزان حتما حتما فیش ارسال کنید که با پول اعتکاف قاطی نشه🙏
بزنید رو کارت ذخیره میشه👇👇
5892107046739416
گروه جهادی شهدای دانش آموزی
فیش واریزی رو برای این آیدی بفرستید🌹👇👇
@shahid_abdoli
لینکقرارگاه گروه جهادی
https://eitaa.com/joinchat/3165061169C62614d580a
در ضمن این اجازه رو به گروه جهادی بدید تا احیانا اگر مبلغی اضافهتر جمع شد صرف کارهای خیر بکنه🌹
ریحانه خواهر رضا تا من رو دید دست تکون داد و اومد سمتم
بعد از سلام وعلیک آروم لبخونی کرد
_یه کار واجب باهت دارم
از طاهره و منصوره جدا شدم با ریحانه اومدیم کنار دیوار کنجکاو پرسیدم
_بگو چیکار داری؟
رضا گفت که بهت بگم میخواد ببینت
ابرو دادم بالا با تعجب دستم رو گذاشتم روی سینهم
_من رو ببینه؟
_آره خودش گفت که امروز بهت بگم
قلبم شروع کرد به زدن
_کجا میخواد من رو ببینه؟
_گفت تو به زهره بگو که رضا میخواد ببینتت اگر قبول کرد جاش رو بعدن میگم
مکثی کردم و گفتم
_میدونی چی میخواد بگه
ازش پرسیدم جواب داد. یه حرف خیلی مهمی که به آیندمون مربوط میشه، همین رو گفت
_والا چی بگم ریحانه دهن من رو ببین بابام چیکار کرده
نگاهی به صورتم انداخت ناراحت پرسید
_ای واااای چی شده؟
همه چی رو بهش گفتم
لبش رو گاز گرفت...
https://eitaa.com/joinchat/4132962888Ce54afeabfb
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
ریحانه خواهر رضا تا من رو دید دست تکون داد و اومد سمتم بعد از سلام وعلیک آروم لبخونی کرد _یه کار وا
رضا و زهره با هم همسایه هستند و رضا مادرش رو میفرسته خواستگاری زهره. فردای اون روز بابای زهره دخترش تو کوچه با رضا میبینه که...😱
https://eitaa.com/joinchat/4132962888Ce54afeabfb
داستانی بر اساس واقعیت و بسیار جذاب و خوندنی 😍
هدایت شده از شبکه اینترنتی عصر
🎙نماهنگهای مناسبتی ولادت حضرت علی(ع) تولید شده در مرکز موسیقی مأوا
🟢نماهنگ «علی مولام»
🟠نماهنگ «بابا حیدر»
🟢نماهنگ «جانم علی»
🟠نماهنگ «خانه پدری»
🟢نماهنگ «هدیه اسباب بازی»
🟠نماهنگ «مثل ماه آسمون»
🟢نماهنگ «طبیب»
🟠نماهنگ «پناه»
🟢 نماهنگ «آقای فوقالعاده»
🟠نماهگ «حب علی»
🟢نماهنگ «پسراتو ببین»
▶️برای دسترسی به محتوای هر اثر میتوانید با لمس لینک به صورت #رایگان آنرا در سایت عصر مشاهده و دانلود نمایید.
🔰عصر تیوی| عصر دیگری در راه است
▫️ @asrtv_com