eitaa logo
نسیم تاریخ
180 دنبال‌کننده
4 عکس
89 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰اندر حال احوال ما، «فضولی موقوف» ابوالفضل نجفی 🟢مقدمه در حکومت¬های مطلقه، حکومتگران، مملکت را ملک طلق خود می دانند، با کمال تأسف در ایران از ابتدا حکومت مطلقه بوده است. در این اینجا به یک برش تاریخی از عصر قاجاریه دوره ناصری، استشهاد می¬شود. مردم رعیتند، هیچ حق و حقوقی ندارند، سپهر عمومی قرقگاه انحصاری حاکمان تلقی می¬شد و هر گونه اظهار نظردر این حوزه را فضولی تلقی می¬نمودند و هیچ حق سیاسی برای مردم قائل نبودند، زیرا نظام سیاسی بر اساس استبداد تنظیم شده بود. حوزه عمومی اختصاصی حکومت بود و حوزه خصوصی حوزه عمومی تلقی می¬شد و حکومت هر طور که میل داشت در همه امور مردم دخالت می¬کردند و به همه کار مردم کار داشت. و در خصوصی ترین امور مردم سرک می کشیدند. حکومت به نیازهای روزمره مردم کاری نداشت، وظیفه حکومت که حفظ امنیت جان و مال مردم و امنیت حدود مرزی بود، حاکمان کاری به اقتصاد، سلامت، بهداشت، و آموزش، ساخت و ساز، رونق، پیشرفت وآینده جامعه نداشتند. 🔵خودکامگی تاریخ ایران همیشه با خودکامگی، زیاده خواهی حاکمان و اعوان و انصارش رو برو بوده است. در این دوره حکومت های مطلقه معمولاً قائم به شخص است و اراده ملوکانه او بر هر چیزی تعلق گیرد، اجرا می¬شود. کلام و مشی او به منزله قانون تلقی می-شود. خودکامگی و استبداد به طور کلی به بی حقوقی سراسری منتهی می¬شود. آنگاه که جامعه ای ازنظام حقوقی بی¬بهره باشد، چهره آبادی و رونق را نمی بیند. در این انگیزه سوزی، عمران و آبادی از میان رخت می بندد. 🟣قدرت مطلقه در این جامعه جان و مال مردم در امان نیست. شاه فعال ما یشاء است. .در برابر شاه نه مال کسی در امان بود، و نه جان او. شاه و وابستگان او عملا هر کاری که اراده می‌کردند با جان و مال مردم انجام می دادند اراده شاه به منزله قانون است .نه دادگاهی برای تظلم خواهی و جود داشت و نه قوانین مدونی که حدود را مشخص و معلوم کند، شاه، وابستگان او هم به کسی پاسخگو نبودند. رعیت حق دخالت در امور عمومی را نداشت، چون حوزه عمومی قرقگاه و انحصاری شاه، وابستگان او تلقی می شد و مردم هیچ گونه حق اظهار نظر در سپهر عموی را نداشتند‌ 🟢حافظه تاریخی در کتاب حکایت دختران قوچان در وصف حکومت آصف الدوله حاکم کرمان آمده است: در چند سال قبل در کرمان یک نفر رفت نزد اصف الدوله ، که در آن وقت شهاب الملک لقب داشت و حاکم کرمان بود.عرض کرد، آقای حاکم هیچ وقت در کرمان قیمت ماست از یک من پنج شاهی زیادتر نبوده، در حکومت شما قیمت یک چارک که ربع یک من است به پنج شاهی رسیده است. فوراً میرغصب را خواست وحکم داد سر بیچاره عارض را بریدند، که چرا فضولی کرده و در امر تسعیر که شان حاکم است چون و چرا کرده است. (افسانه نجم ابادی‌.ص۲۰) نمونه دیگر، اصناف کاشان به ناصرالدین شاه نوشتند که از دست حاکم، مهام السلطنه، چه ها که نکشیدیم ( حال که از قرار مذکور ...خیال تغییر حکومت در خاطر امنای دولت راه یافته، موجب شکرگذاری است) شاه خودکامه قاجار فرمان داد،(جواب بنویسید، فضولی موقوف،تعیین حکومت به میل رعیت نیست ) حتی تایید عملکرد حکومت را هم برنمی تابیدند.وحتی وقتی اهالی اشرف مازندران اعلام داشتند که از سر پرستی عباسقلی خان رضامندی داریم ، باز شاه در حاشیه نوشت « فضولی است» (احمد سیف ص۲۶) در حالیکه.حوزه عمومی حق مسلم شهروندان است، تصمیماتی که برای منفعت عمومی گرفته می¬شود عموم باید نظر دهند که چون حق ملت را در حاکمیت به رسمیت نمی¬شناختند؛ هر گونه اظهار نظری را فضولی تلقی می‌کردند. حکومت استبدادی برای مردم هیچ گونه حق و حقوقی را به رسمیت نمی¬شناسد. جز فقر فلاکت، فساد، ویرانی برای ایران ارمغانی نداشت ...ابراهیم بیگ در سفرنامه خود می آورد، بعد از مسافرت به ایران در این دوره می نویسد: در اثنای این مسافرت که قسمت قلیلی از ممالک ایران را دیدم ، دلم خون شد،همه ملک پریشان ،شهر پریشان ، شهریار پریشان، خدای را این چه پریشانی است. (محمد علی اکبری .ص۱۷۹) اینها قطره ای از دریای، سرنوشت ملت و سرزمین مظلوم و رنج دیده ماست و اینگونه اتفاق ها خاص آن دوره نبوده است، و بلکه با چهره های دیگری خود را می نماید. 🔴 منابع: افسانه نجم ابادی، ‌حکابت دختران قوچان احمد سیف، قرن گم شده ،اقتصاد و جامعه ایران در قرن نوزدهم. محمد علی اکبری، چالش های عصر مدرن در ایران عهد قاجار
دولت آل بویه از آغاز تا سرانجام
گزارشی تاریخی در مورد تپه‌های سیلک کاشان شهری در ۵۵۰۰سال پیش در آغاز مهاجرت انسانها از غار به دشتها با معماریی از جنس زیگورات سیَلْک نام نخستین تمدن ایرانِ مرکزی در کاشان است. محوطهٔ باستانی سیلک که در منطقهٔ فینِ کاشان واقع شده قدمتی در حدود بیش از هشت هزار سال دارد. این تپه دراصل ویرانه‌های زیگورات باستانی ایران است. نزدیک به هشت هزار سال پیش از میلاد، مردم غارنشین فلات ایران در پی دگرگونی‌هایی که از لحاظ آب و هوا و تشکیل مزارع و چمنزارها به وجود آمد به دشت‌ها روی آوردند و زندگی تازه‌ای را آغاز کردند و در تمدن آن‌ها نسبت به دوران‌های پیشین پیشرفت بیشتری دیده شد.. کهن‌ترین مردم دشت‌نشین، مردم محل سیلک نزدیک کاشان بودند که آثار زندگی ایشان را در آن‌جا به دست آورده‌اند. سیلک یکی از محوطه‌های باستان‌شناختی مهم فلات ایران است که در حدود بیش از هفت هزار و پانصد سال پیش از میلاد یکی از قدیمی‌ترین سکونت‌گاه‌های فلات مرکزی ایران در آن به وجود آمد.
☘️ شاهزادگان، گروگان سرداران آدرس کانال تلگرامی نسیم 👇👇👇👇 https://t.me/Nasim_Tarikh آدرس کانال واتساپ نسیم تاریخ 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/IcaiaEPDT76EBieB4a1zZc آدرس کانال ایتا https://eitaa.com/Nasim_Tarikh ✍️رضا احمدی دولت صفویه صفویان پس از دویست سال تلاش، با حمایت و شمشیر دارویش، در سال 880 ش دولت صفویه را بنیان نهادند. مذهبی شیعه رسمی اعلام و توانست ایران را به مرزهای عصر ساسانی برساند. این توفیق مدیون شمشیر دراویش بود. شاه اسماعیل ساختار دولت صفویه را تدوین و برای اینکه تعادلی بین پیروان خود بوجود آورد، مناصب حکومتی را بین اقوام و ایلات تقسیم کرد. مناصب نظامی را به ایلات چون شاملو، استاجلو، تکلو، قاجار، ذالقدر، افشار و... اختصاص داد. مناصب دیوانی، وزارت، وکالت، صدر را مختص فارسی زبانان کرد. و این دو گروه به اهل سیف و قلم شهرت یافتند. 🟣 طبقه جدید کشور ملک شاه بود که حکومت مطلقه داشت او هر منطقه را به سرداری داد، ایران بین آمرای قزلباش تقسیم شد. طبقه جدیدی از قزلباش، وابستگان آنها بوجود آمد که تعادل اقتصادی را برهم زدند. در اطراف و اکناف ایران بر امور مسلط شدند و مقامات و پست ها نان و آبدار به امیران قزلباش رسید.و املاک و اموال به آنان منتقل گردید و ایران به مملکت قزلباش معروف شد. هرگاه امرای قزلباش بر منطقه ای وارد می شدند، جمیع اموال را طلب می کردند. آنها املاک مردم را مصادره کردند. ثروت بین طبقه جدید، وابستگان آنها تقسیم شد. مالیات های جدید و ظالمان وضع کردند و چنان بر مالکان فشار می آوردند که آنها املاک خویش را رها کرده تا جان خود را به سلامت ببرند. 🔵 رانت خواری در حکومتهای مطلقه مواهب اقتصادی، سیاسی از آن وفاداران است. انحصارهایی در راستای تأمین منافع فرادستان درون حکومت شکل می گیرد. در عصر صفویه انحصار بیشتر حرفه¬ها بدست وابستگان دولت سلطنت افتاد. تجارت انحصاری عرصه را بر مردم تنگ کرد. در یک فرمان شاه تهماسب اول در سال 952 ش اینگونه انحصار تضمین کرده است. « عمال صابون خانۀ نیریز پیه و مواد اولیه صابون را به بهای کم می خریدند و صابون را به بهای گزاف می فروحتند و قدغن کردند که هیچ آفریده صابون نیریز خرید و فروخت ننماید.» اگر کسی به این موضوع ورود می کرد مجرم شناخته و تنبیه می گردید. از انحصارها در حکومت های مطلقه امری عادی است. 🟢 اسلحه، ثروت امرای قزلباش در زمان محمد شاه خدا بنده بر همه مقدرات سلطه داشتند، هیچ رقبیی بر نمی تابیند. گهگاهی وزیران، وکیلان که سعی در کنترل این سرداران خود سر، ظهور می کرد که جان خود را در این راه می باختند. در زمان شاه محمد خدا بنده، امرای قزلباش بی هیچ بیمی، ملکه را خفه، صدر اعظم میرزا سلمان را کشتند، ولیعهد حمزه میرزا را به قتل رساندند، شاهزادگان را گروگان می¬گرفتند، شاهزاده دیگری را به تخت می نشاندند، شاه محمد را خلع نمودند. امرای قزلباش چون اسلحه، ثروت و قدرت داشتند، خود را ذی حق در دخالت در هر امور می¬دانستند. 🟡 انتقام خون مادر حمزه میرزا ولیعهد، در پی انتقام خون مادرش مهد علیا از امرای قزلباش بود، این اقدام واکنش امرای ترکمان و تکلو را برانگیخت و موجب اتحاد مقابل حمزه میرزا و امرای استاجلو، شاملو گردید. رویاوی امرای قزلباش موجب شد، دولت عثمانی آذربایجان و تبریز را اشغال کند. در حالیکه حمزه میرزا مشغول دفع لشکر عثمانی بودند، سرداران ترکمان و تکلو فرصت را مغتنم شمرده و به تبریز حمله و شاهزاده تهماسب میرزا برادر ولیعهد را ربوه و با خود به عراق بردند تا بعنوان پادشاه به تخت بنشانند و امور کشور را بدست گیرند. 🟣 کشتن ولیعهد محمد شاه خدا بنده همراه ولیعهد در آذربایجان بود. سرداران ترکمان و تکلو، تهماسب میرزا با خود به قزوین بردند و بعنوان شاه به پایتخت نشانند. حمزه میرزا ولیعهد از تعقیب لشکر عثمانی دست کشید و به قزوین آمد او توانست سرداران شورشی ترکمان و تکلو را شکست دهد، برادر خود تهماسب میرزا را به قلعه الموت بفرستاد. حمزه میزا نامه ای به سلطان مراد عثمانی نوشت و تقاضای صلح کرد. ولی او با توطئه سرداران در 5 آذر 965 ش کشته شد. محمد شاه خدابند تصمیم گرفت خود کشور را اداره کند که با مخالفت امرای دربار روبرو شد، سرداران ابوطالب میرزا را به ولیعهدی تعیین کردند تا زمام سلطنت را بدست گیرند. امرای استاجلو و شاملو، از پذیرش ولایتعهدی ابوطالب میرزا سر باز زدند، رو به سوی هرات کردند، و از ولایتعهدی عباس میرزا طرفداری کردند. در این زمان شاهزاده عباس میرزا، در دست علیقلی خان شاملو بود، در نبردی بین علیقلی خان شاملو و مرش قلی خان استاجلو، عباس میرزا بدست مرشد قلیخان افتاد. او عباس میرزا در سال 964 ش به تخت نشاند و خود را قیم او خواند.
سلسله آل زیار از خاندان های ایرانی بودند که در قرن چهارم در منطقه گرگان و گنبد مدتی محدود حکومتی بر پا کردند.
چگونه انگلستان افغانستان را از ایران جدا ساخت.
🔰 مسیر نامقدر تاریخ ✍ 🟣معمولاً رخدادهای تاریخی براساس نظام علت و معلول و مبتنی بر قواعدی جریان پیدا می کنند. علت و زمان انتخابات، برای دولت سیزدهم، از مسیرهای نامقدر تاریخ ماست. گرچه برخی آن را رأی علیه جبههء کفرمی نامند و بعضی نیز کمک و اعانه، به ظلم نام نهادند. کسانی که رأی دادند و آنانی که معترضانه با صندوقهای رأی قهر کردند، باطل السحر کسانی شدند که همیشه با تدابیری می¬خواهند مسیر مقدرتاریخ را رقم زنند. در این انتخابات نامقدر، بسیاری از خیال¬های خوش بعضی تعبیر نشد، بر خلاف خوابهای دیده شده، کسانی دیگر به مرحله دوم راه یافتند و...دوستانی که با صندوق رأی قهر کرده¬اند، دارای مطالباتی هستند که طی سال¬ها محقق نشده است و امیدی به تحقق آن ندارند 🟠 ما باید بدانیم که در ایران زندگی می¬کنیم که هر اتفاقی امکان وقوع دارد. همانگونه که در همین انتخابات رخ داد. عالم سیاست، میدان آرمانها و آرزوها نیست. توقع ما از حکومت و جامعهء ایران نباید مانند، کشوری باشد که 400 سال تمرین دمکراسی کرده باشد. دمکراسی و انتخابات¬های جهان سومی نیازمند زمان است تا بتواند، جایگاه واقعی خود را پیدا کند.در ایران زیر ساخت¬های حکومت کثرت گرا، که بر نهادهای فراگیراقتصادی، اجتماعی و سیاسی استوار باشد وجود ندارد. زیرا نهادهای فرا گیر و کثرت گرا بوجود نیامده است، پس باید مطالبات را اندک اندک محقق کرد. گرچه اعتبار حکومتها از نرخ کمی مشارکت در انتخابات در معمولاً لطمه می خورد، ولی به آن بی اعتنا هستند. 🔵 ما با جریانهای ذی نفوذ سیاسی روبرو هستیم که مشارکت اندک را فرصت می دانند، پس ما برای خنثی سازی و بی اثر کردن مهندسی آنها باید در انتخابات مشارکت داشته باشیم. قدرت سیاسی از قهر با صندوق انتخابات آسیبی نمی¬ بیند، اما اینکه چه کسی بر مصدر امورقرار گیرد در سرنوست مهین ما موثر است. جریانی که درکی از تحریم¬ها ندارد و بلکه آن را نعمت الهی می داند، چگونه با آنها می¬توان سخن گفت. با بانیان پانزده سال فشار بر کشور که هستی مردم را تباه کرده اند و این تباهی را فرصت می دانند، چه باید گفت؟ یا کسانی که توسعه را برای کشور امری مضر می¬دانند و مردم را دعوت می کنند که به کسی رأی دهید که در مقابل توسعه قرار گیرد. این جریانات پشت دین، ایمان و اقتصاد مردم سنگر گرفته اند. قهر با صندق رای مساوی با مصدر نشینی این تفکرات است. 🟠 پس قهر با صندوق رأی که یگانه راه اثر بخشی در روند تغییرهاست، مشکلی را حل نمی کند، آنهایی که در پی انقلاب دیگری هستند، دستاوردی برای میهن به ارمغان نخواهند آورد. تاریخ ملتها و دولتها گواه براین است که از مسیر انقلاب ملتی به توسعه و آزادی نخواهد رسید. @majmaqomh