📖 #اشعار_ناب
هرجای دنیایی دلم اونجاست
من کعبهمو دور تو میسازم
من پشت کردم به همه دنیا
تا رو به تو سجاده بندازم
هرروز حِسم تازهتر میشه
غرق تو میشم بلکه دریا شم
بیزارم از اینکه تمام عمر
از روی عادت عاشقت باشم
گاهی پرستیدن عبادت نیست
با اینکه سر رو مهر میذاری
گاهی برای دیدن عشقت
باید سر از رو مهر برداری
یک عمر هر دردی به من دادی
حس میکنم عین نیازم بود
جایی که افتادم به پای تو
زیباترین جای نمازم بود
🔹#روزبه_بمانی
لینک گروه چت:
https://eitaa.com/joinchat/4268229244C7f2a874c3d
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🔸@NasimeAdab🔸
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
📖 #اشعار_ناب
تو به بوی غزل و قافیه ، آمیختهای !
به خدا حال مرا ،خوب به هم ریختهای !
آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری !
بی سبب نیست ، که در کنج دلم جا داری !
به سپیدی غزل ، رایحهی یاس منی !
یاسمن بویترین ، قسمت احساس منی !
یاسمن بویترین ، جای خدا را پر کن !
من پر از زندگیام ، فاصله ها را پر کن !
من جهنم زدهام ، حسرت سیبی دارم !
باز نسبت به شما ، حس غریبی دارم !
غربت و رِخوَت دستان مرا باور کن !
نازنین ، قصهی ایمانِ مرا باور کن !
🔹#فریدون_مشیری
لینک گروه چت:
https://eitaa.com/joinchat/4268229244C7f2a874c3d
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🔸@NasimeAdab🔸
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
📖 #اشعار_ناب
من را بهجا میآوری ای خوابِ دور دست؟
شیرینترین بهانهی من، آرزو! سلام
خرماپزانِ سرخِ لبت را تکان بده
با لهجهی جنوبیِ گرمت بگو: سلام
یک عمر گفتهاند به تو با زبانِ شعر
عطار، مولوی، اخوان، شاملو: سلام
وقتی تویی مخاطبِ این شعر، بیگمان
باید دوباره گیر کند در گلو، سلام
🔹#عبدالحسین_انصاری
لینک گروه چت:
https://eitaa.com/joinchat/4268229244C7f2a874c3d
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🔸@NasimeAdab🔸
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
📖 #اشعار_ناب
تو کیستی
که من این گونه
بی تو بیتابم؟
شب
از هجوم خیالت
نمیبرد خوابم ؛
تو کیستی
که من از موجِ
هر تبسم تو
به سانِ
قایق سرگشته
روی گردابم ...؟
🔹#فریدون_مشیری
🔸@NasimeAdab🔸
📖 #اشعار_ناب
از تو، ای ابلیسِ از بارانِ لعنت خیس! از تو میپرسم کاندرآن صبحِ بهشتی، راستی آیا لذّتِ دندان فشردن رویِ طعمِ سیب یا گندم از درونِ «خواستن» برخاست یا که از متنِ «توانستن» یا نه این بود و نه آن، از شوقِ «دانستن»؟🔸#محمدرضا_شفیعی_کدکنی 🔹شرح تصویر: آدم و حوا اخراج شده از بهشت، طرح صندلی کلیسای جامع بروکسل. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 #اشعار_ناب
بوی باران بوی سبزه بوی خاک
شاخههای شسته باران خورده پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگهای سبز بید
عطر نرگس رقص باد
نغمهی شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش به حال روزگار
🔹#فریدون_مشیری
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔸@NasimeAdab🔸
📖 #اشعار_ناب
کاش ما آن دو پرستو بودیم
که همه عمر سفر میکردیم
از بهاری به بهار دیگر...
🔹#فروغ_فرخزاد
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔸@NasimeAdab🔸
📖 #اشعار_ناب
جانا ز فراق تو، اين محنت جان تا كی؟!
دل در غم عشق تو، رسوای جهان تا كی؟!
چون جان و دلم خون شد در درد فراق تو
بر بوي وصال تو، دل بر سر جان تا كی؟!
🔸🔷🔸
ای هجرِ تو وصلِ جاودانی
اندوهِ تو عيش و شادمانی
در عشق تو نيم ذره حسرت
خوشتر ز وصال جاودانی
🔹🔶🔹
🔸#عطار_نیشابوری
🔹 ۲۵ فروردين روز #بزرگداشت_عطار_نيشابوری گرامی باد.
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔸@NasimeAdab🔸
📖 #اشعار_ناب
تو که تنها امیدِ انقلابیهایِ تاریخی
تو که صد یاغیِ دلداده در کوه و کمر داری
تو که سربازهایِ عاشقت در جنگها مُردند
ولی در لشکرت سربازهایی بیشتر داری
تو که در انتظارِ فتحِ یک آیندهی خوبی
بگو از حالِ من در روزهایِ بد خبر داری؟!
▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
خبر داری که ماهیْقرمزِ غمگینمان دق کرد؟!
خبر داری که سرما زد، درخت سیبمان افتاد؟!
خبر داری تنم مثل اجاقِ مردهای یخ کرد؟!
تمامِ بوسههایم بی تو سُر خورد از دهان افتاد
خبر داری که بعد از رفتنت پرواز یادم رفت؟!
دلم گنجشکِ ترسویی شد و از آشیان افتاد...
▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
نگاهم کن... منم! تنها درختِ "باغِ بیبرگی"
که با لطفِ تبرها، دوستانِ مُردهای دارم
منم سربازِ پیرِ "پادشاهِ فصلها، پاییز"
که در جنگِ زمستان "گوشِ سرما بُرده"ای دارم
صدایت میکنم با "پوستینی کهنه بر دوشم"
دلِ اندوهناکی "سنگِ تیپاخورده"ای دارم
▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
نمیخواهم ببینم زخمهایِ سرزمینم را
دلم خون است زیرِ چکمههایِ روس و عثمانی
زمستان میرسد با لشکری از برف ، از طوفان
کجا مخفی شوم در این جهانِ رو به ویرانی؟!
کجایِ سینهام پنهان کنم عشقِ بزرگت را
که قلبِ کوچکی دارند شاعرهای آبانی...
▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
برایِ من بگو خوابِ کسی را باز میبینی؟!
کسی آیا کنارت هست در رویایِ بعد از من؟!
بگو آیا برایِ کشفِ یک لبخند میمیرند؟!
چگونه دوستت دارند آدمهایِ بعد از من؟!
چگونه گریهی دیروز را از یاد خواهی برد؟!
به آغوشِ که عادت میکنی فردایِ بعد از من؟!
▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
کلاغِ فربه از شاخِ هزارم یادمان انداخت
که بالایِ درختان جایِ گنجشکانِ لاغر نیست
کفِ پاهایمان در ردّ پایِ ترکهها گم بود
بدونِ مشق فهمیدیم یک با یک برابر نیست
ازین تکرارِ در تکرارِ در تکرار غمگینم
اگرچه زندگی خوب است،اما مرگ بهتر نیست؟!
▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
🔹#حامد_ابراهیم_پور
🔸🔷🔸
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔸@NasimeAdab🔸
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📖 #اشعار_ناب
شعری که حمیدرضا برقعی امسال در دیدار شاعران با رهبر انقلاب خواند:
...جبر آن زمان که پشت در خانهاش نشست
برخاست آن قیامت عظمی به اختیار
رفت آنچنان که از نفس افتاد جبرئیل
گویی پیمبر است به معراج رهسپار
شد عرصه گاه تنگ، ولی ماند پشت در
چون ماندن علی به اُحد ماند، استوار
برگشت زخم خورده، ولی فاتح نبرد
چون بازگشت حمزه از آشوب کارزار
در خون خضاب شد تن یارانِ بعد از او
آنها که نام "فاطمه" را میزنند جار
من از کدام یک بنویسم که بودهاند
حجّاجها به ورطهی تاریخ بیشمار
آنها که با غرور نوشتند ساختیم
دریاچههای احمری از خونِ این تبار
از کربلا به واقعهی فَخ رسیدهایم
از عمق ناگوارترینها به ناگوار
محمود غزنوی به عداوت مگر نساخت
از استخوان فاطمیان چوبههای دار
بوسهل زوزنی به شرارت هنوز هم
محکوم میکند حسنک را به سنگسار
در لمعة الدمشقیه جاریست همچنان
خون شهید اوّل و ثانی چون آبشار
عثمانیان به مذهب ما بس که تاختند
در سبزهزار چالدران سرخ شد غبار
امّا هنوز هم به تأسّیِ فاطمه
نام علیست روی لبِ شیعه آشکار
بیت از هلالی جُغتایی نشسته است
از آن شهید شیعه به ذهنم به یادگار:
"جان خواهم از خدا نه یکی، بلکه صد هزار
تا صد هزار بار بمیرم برای یار"
فرق است، فرق فاحشی از حرف تا عمل
راه است، راه بیحدی از شعر تا شعار
ما را چنان مباد که آیندگان ما
ما را رقم زنند مسلمان بیبخار
اینک مدافعان حرم شعله پرورند
تا در بیاورند از آن دودمان دمار
🔹#سید_حمیدرضا_برقعی
🔸#ارسالی_شما
🔸🔷🔸
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔸@NasimeAdab🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 #اشعار_ناب
این چشمغُرههای پدر از چیست؟!
مادر من اشتباه نکردم که!
تا چند حرفِ توبه و استغفار
عاشق شدم گناه نکردم که!
اندوه او نمی رود از یادم
من تا همیشه با غم او شادم
جز عمر خود که هدیه به او دادم
عمر از کسی تباه نکردم که!
گفتی نظر خطاست، قبول اما
مَهرو اگرچه دور و بَرم کم نیست
هرگز منِ فلک زده، جز آن ماه
سوی کسی نگاه نکردم که!
من قصهی شبانه نمیگویم
بیهوده عاشقانه نمیگویم
میخواهمش که شعر و غزل گفتم
دفتر فقط سیاه نکردم که!
این چشم غُرههای پدر از چیست؟!
امشب سرِ نماز دعایم کن
اما مخواه توبه کنم مادر
عاشق شدم گناه نکردم که!
🔹#علیرضا_نورعلیپور
🔹🔶🔹
📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید.
🔸@NasimeAdab🔸