eitaa logo
نسیم ادب
298 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
320 ویدیو
1 فایل
گلستانی از شعر و ادب و حکمت برای ساختن لحظاتی زیبا تفرجی برای روح و خلوتی برای آرامش پرسه ای در کوچه پس کوچه های ادب و هنر و حکمت و اندرز ارتباط با ادمین: @bigharar9
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 زرافشان، دختر زیبای خورشید سرودی خوش برانگیزد كه برخیز 🔹 🔸 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 ماه تابید و چو دید آن همه خاموش مرا نرم باز آمد و  بگرفت در آغوش مرا گفت: خاموش درین جا چه نشستی؟! گفتم: بوی محبوبه‌ ی شب می‌بَرَد از هوش مرا بوی محبوبه‌ ی شب همچو شرابی گیراست مست و شیدا کند این جام پر از نوش مرا... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔹 🔸 🔹 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔹@NasimeAdab🔹 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 من اینجا ریشه در خاکم من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم من اینجا تا نفس باقی‌ست می‌مانم من از اینجا چه می‌خواهم نمی‌دانم امید روشنائی گر چه در این تیره‌گی‌ها نیست من اینجا باز در این دشت خشک تشنه می‌رانم من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تهی گُل بر می‌افشانم من اینجا روزی آخر از ستیغِ کوه چون خورشید سرود فتح می‌خوانم و می‌دانم تو روزی باز خواهی گشت” 🔸 🔹۳۰ شهریور زاد روز فریدون مشیری 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸
📖 پشت خرمن‌‌های گندم، لای بازوهای بید آفتابِ زرد، کم‌کم رو نهفت بر سر گیسوی گندم زارها، بوسه‌ی بدرود تابستان شکفت... از تو بود ای چشمه‌ی جوشانِ تابستانِ گرم گر به هر سو خوشه‌ها جوشید و خرمن‌ها رسید از تو بود، از گرمی آغوش تو هر گلی خندید و هر برگی دمید این همه شهد و شکر، از سینه‌ی پر شور توست در دل ذرات هستی نور توست مستی ما از طلایی خوشه‌ی انگور توست راستی بوسه‌ی تو، بوسه‌ی بدرود بود...؟ بسته شد آغوش تابستان خدایا، زود بود ... 🔹 🔸 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 چه زیباست که چون صبح پیامِ ظفر آریم گلِ سرخ، گلِ نور، ز باغِ سحر آریم. چه زیباست، چو خورشید، دُرافشان و درخشان زآفاقِ پر از نور، جهان را خبر آریم... 🔹 🔸 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 دست مرا بگیر که باغ نگاه تو چندان شکوفه ریخت که هوش از سرم ربود من جاودانیَم که پرستوی بوسه ات بر روی من دری ز بهشت خدا گشود 🔹 🔸 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 نور ؛ اینک نور در رگ های من جاری ست آه اگر فریادم؛ از این خانه تا کوی و گذر می رفت؛ بانگ بر می داشتم ای خفتگان، هنگام بیداری ست... 🔹                🔸 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 در پشتِ چارچرخه‌ی فرسوده‌ای کسی خطی نوشته بود: ..من گشته‌ام نبود. تو دیگر نگرد، نیست.. این آیه‌ی ملال در من هزار مرتبه تکرار گشت و گشت چشمم برای این همه سرگشتگی گریست چون دوست در برابرِ خود می‌نشاندمش تا عرصه‌ی بگو و مگو می‌کشاندمش در جستجوی آب حیاتی؟ در بیکرانِ این ظلمت آیا در آرزوی رحم، عدالت، دنبال عشق؟ دوست؟ ما نیز گشته‌ایم و آن شیخ با چراغ همی گشت.... تو نیز چون او انسانت آرزوست؟ گر خسته‌ای بمان و اگر خواستی بدان: ما را تمام لذت هستی به جستجوست پویندگی تمامی معنای زندگیست هرگز ..نگرد نیست.. سزاوار مرد نیست 🔸 💐۳ آبان سالروز درگذشت فریدون مشیری💐 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 من نیز، هر صبح اینجا، کنارِ پنجره، پر بسته، دلتنگ شعری، سرودی، می‌سرایم با حسرت ِ پروازِ آن مرغِ خوش‌آهنگ ‌‌ او می سراید تا فضایِ صبحدم را هر لحظه رنگین‌تر کند با هر ترانه من، می سرایم، تا نمیرم؛ تا بمانم. بر ما چنین رفته‌ست فرمان زمانه.... ‌ 🔸 🔅 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 آب از ديارِ دريا با مهرِ مادرانه آهنگِ خاک می کرد بَر گِردِ خاک می‌گشت گَردِ مَلالِ او را از چهره پاک می‌کرد از خاکيان، ندانم ساحل به او چه می‌گفت کآن موجِ ناز پَرورد سر را به سنگ می‌زد خود را هلاک می‌کرد! 🔹 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖
... یادم آید؛
تو به من گفتی:
از این عشق حذر کن !
لحظه‌ای چند بر این آب نظر کن
آب، آئینه‌ی عشقِ گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا، که دلت با دگران است...‌

تا فراموش کنی، چندی ازین شهر سفر کن !

با تو گفتم :
حَذر از عشق ؟
ندانم
سفر از پیشِ تو ؟
هرگز نتوانم

روزِ اول که دلِ من به تمنای تو پَر زد
چون کبوتر لبِ بامِ تو نشستم
تو به‌ من سنگ زدی ، من نه رمیدم ، نه گسستم
باز گفتم که: تو صیادی و من آهویِ دشتم
تا به دام تو درافتم ، همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم ، نتوانم …
🔹 🔸 بریده‌ای از 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔹@NasimeAdab🔹 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 چو از بنفشه‌ی شب، بویِ صبح برخیزد هزار وسوسه در جانِ من برانگیزد. ‌ كبوترِ دلم از شوق، می‌گشاید بال كه چون سپیده به آغوشِ صبح بگریزد. ‌ دلی كه غنچه‌ی نشكفته‌ی ندامت‌‌هاست بگو به دامنِ بادِ سَحَر نیاویزد ‌ فدای دستِ نوازشگرِ نسیم شوم كه خوش به جامِ شرابم شكوفه می‌ریزد ‌ تو هم مرا به نگاهی شكوفه‌باران كن! در این چمن، كه گُل از عاشقی نپرهیزد ‌ لبی بزن به شرابِ من، ای شكوفه‌ی بخت كه مِی خوش است كه با بویِ گل درآمیزد! ‌ 🔸 🔅 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab