eitaa logo
نسیم ادب
318 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
356 ویدیو
1 فایل
گلستانی از شعر و ادب و حکمت برای ساختن لحظاتی زیبا تفرجی برای روح و خلوتی برای آرامش پرسه ای در کوچه پس کوچه های ادب و هنر و حکمت و اندرز ارتباط با ادمین: @bigharar9
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 بانو ! قرار ِ حوصله ها را بهم بریز یعنی دوباره فاصله ها را بهم بریز واکن نقاب و روسری ات را قشنگ ِ من! گاهی ثبات ِ سلسله ها را بهم بریز بشکن سکوت شب زده ها را و کِل بکش آسودگی ِ قافله ها را بهم بریز خطی بکش ؛ به روی تمام جوابها اصل ِ وجود ِ مسئله ها را بهم بربز گاهی بخوان برای دلم چند بیت شعر خواب و خیال چلچله ها را بهم بریز اینجا سر ِ نیامدنت شرط بسته اند امشب بیا ! معادله ها را بهم بریز ... 🔻 ‏━━━━━━━━━━━━━━━━ https://eitaa.com/joinchat/1940455734C44aa2c9c48
📖 بار اول که دیدمش او را ؛ ماه و سالش درست یادم نیست دیدم انگار دوستش دارم ؛ حس و حالش درست یادم نیست زیر چشمی نگاش می کردم؛ چشمهایش چقدر زیبا بود صورتش خال داشت ! اما من ؛ جای خالش درست یادم نیست خنده اش حالت عجیبی داشت ؛ تا دهانش به خنده وا می شد گونه اش زود چال می افتاد ؛ عمق چالش درست یادم نیست مانتو اش تیره بود؛ میدیدم ! چادرش را که باد وا می کرد بیشتر محو قامتش بودم ؛ رنگ شالش درست یادم نیست ناگهان رو به سمت من چرخید ؛ داشت از من سوال می پرسید آنقَدَر ناز حرف زد با من ؛ که سوالش درست یادم نیست مات و مبهوت ِ لهجه اش بودم؛ هر چه او گفت سر تکان دادم من چه گفتم ؟ فقط خدا داند در قبالش! درست یادم نیست زود فهمید عاشقش شده ام ؛ چادرش را کمی مرتب کرد بعد از آن گفت که چه میگذرد در خیالش ، درست یادم نیست مثل ماهی تُنگ بودم ؛ او ! قدّ ِ دریای بی کران زیبا داشت می گفت کم کم از مرد ِ ایده آلش درست یادم نیست تا که فهمید شاعرم دیدم حالت چهره اش عوض می شد! بی بهانه سراغ حافظ رفت ؛ گفت فالش ! درست یادم نیست چند وقتی شده که شکر خدا ؛ معنی درد را نمی فهمم دکترم گفته مرده ام یکبار ؛ ماه و سالش درست یادم نیست گاه گاهی فقط ته قلبم ؛ جای داغی! عجیب می سوزد گفته جای امیدواری هست ؛ احتمالش درست یادم نیست! 🔹 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 باز هم کرده عَلَم پرچم طنازی را تا که بر هم بزند قاعده بازی را مثل یک فتنه گر ِ جبهه ی اصلاح طلب! می کشد در سر خود طرح براندازی را عشق این خانه براندازترین آمده باز تا که ویران بکند هرچه که می سازی را هر که با وعده ی پردادنمان آمده است بسته بال و پر ِ هر کفتر پروازی را... کیمیا بود...! که اینگونه تصور می کرد عشق تا "می" ببرد عاقبت رازی را ؟ کاش می شد که بپرسید چه در سر دارد آنکه به جان من انداخته این تازی را... 🔸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌┅─═ঊঈ ♥️ ঊঈ═─┅ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‎‎‌‎‌ ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 از آن دمی که گرفتم تو را در آغوشم هنوز پیرهنم را، نشُسته می‌پوشم هنوز بوی تو از تار و پود زندگی‌ام نرفته‌است که خود را به عطر بفروشم عجب مدار، از این جوششی که در من هست که من به هُرمِ نفس‌های توست، می جوشم کجا به پیری و سستی و ضعف روی آرم منی که آب حیات از لب تو می‌نوشم به بوسه‌ای که گرفتم در آخرین لحظه برای بوسه‌ی دیگر دوباره می کوشم برای آنکه بدانی که بر سر عهدم برای آنکه بدانی نشد فراموشم قسم به بوسه‌ی آخر، قسم به اشک تو، من  هنوز پیرهنم را، نشُسته می پوشم    🔹  لینک گروه چت: https://eitaa.com/joinchat/4268229244C7f2a874c3d ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ 🔸@NasimeAdab 🔸 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾