📖 #غزلهای_ناب
همی گویم و گفته ام بارها
بود کیشِ من مهرِ دلدارها
پرستش به مستیست در کیشِ مهر
برونند زین جرگه هشیارها
به شادی و آسایش و خواب و خور
ندارند کاری دل افگارها
بجز اشکِ چشم و بجز داغِ دل
نباشد به دستِ گرفتارها
کشیدند در کوی دلدادگان
میانِ دل و کام دیوارها
چه فرهادها مرده در کوهها
چه حلاج ها رفته بر دارها
چه دارد جهان جز دل و مهرِ یار
مگر توده هایی ز پندارها
ولی رادمردان و وارستگان
نبازند هرگز به مُردارها
مَهین مهرورزان که آزادهاند
بریدند از دامِ جان تارها
به خونِ خود آغشته و رفته اند
چه گل های رنگین به جوبارها
بهاران که شاباش ریزد سپهر
به دامانِ گلشن ز رگبارها
کشد رختِ سبزه به هامون و دشت
زند بارگه گل به گلزارها
نگارش دهد گلبنِ جویبار
در آیینهی آب رخسارها
رَوَد شاخِ گل دربر نیلُفر
برقصد به صد ناز گلنارها
دَرَد پردهی غنچه را بادِ بام
هزار آورد نغز گفتارها
به آوای نای و به آهنگِ چنگ
خروشد ز سرو و سمن تارها
به یاد خمِ ابروی گلرُخان
بکش جام در بزمِ میخوارها
گره را ز رازِ جهان باز کن
که آسان کند باده دشوارها
جز افسون و افسانه نَبوَد جهان
که بسته است چشمِ خشایارها
به اندوهِ آینده خود را مباز
که آینده خوابی ست چون پارها
فریب جهان را مخور زینهار
که در پای این گُل بود خارها
پیاپی بکش جام و سرگرم باش
بِهل گر بگیرند بیکارها
🔸#سید_محمدحسین_طباطبایی
🔅از شاهکارهای فارسی:
همهی واژگان این شعر به جز واژهی "حلاج" پارسیاند.
🔸🔷🔸
♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا
♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا
🔸@NasimeAdab🔸
https://eitaa.com/NasimeAdab