eitaa logo
نسیم ادب
319 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
354 ویدیو
1 فایل
گلستانی از شعر و ادب و حکمت برای ساختن لحظاتی زیبا تفرجی برای روح و خلوتی برای آرامش پرسه ای در کوچه پس کوچه های ادب و هنر و حکمت و اندرز ارتباط با ادمین: @bigharar9
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 دمی با تاج ، گاهی با شِنِل ، گاهی به دستار است ستمگر در تبار ِتیره‌ی تاریخ بسیار است تحمّل کن ، هوا لَختی دگر آرام خواهد شد در این طوفان ، شکستن افتخار و خَم شدن عار است چه گِل باشد چه گُل ، شبلی* خودش را زد ، برادر جان! به فکر آبرویت باش تا منصور بر دار است تو هم یک غم بیفزا بر دلم ، فرقی نخواهد کرد از این غم‌های کوچک در دلم خروار خروار است نفس هم سینه‌ام را می‌خراشد ، در دلم انگار ستیزِ ناخن زندانیان با خشتِ دیوار است! نگاهم می‌کنی با اشک ، وقتی اشک می‌ریزم نمی‌دانی چرا تصویرمان در چشم ِهم تار است خودم دیدم که زخمَت مثل زخمِ ماست ، بازش کن از این خونی که خواهد رفت کار ِظالمان زار است! ... 🔸 *شبلی: شیخ ابوبکر دلف بن جَحدر شبلی (۹۴۶–۸۶۱ میلادی) صوفی معروف قرن سوم هجری؛ وی را ابن جعفر نیز نامیده‌اند. جامی می‌نویسد نامش جعفر بن یونس است و بر قبر وی در بغداد نیز همین نام را نوشته‌اند همه کس به حسین منصور حلاج در حالی که بر دار بود  سنگ می انداختند؛ اما شبلی به او گِلی انداخت ، « حسین منصور » آهی کرد . گفتند: از این همه سنگ هیچ آه نکردی ؛ از گِلی آه کردن چه معنی است؟ گفت :« از آن که آنها نمی دانند ، معذورند ؛ از او آه می کشم  که او می داند که نمی باید اندازد. 🔹🔶🔹 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔸@NasimeAdab🔸 https://eitaa.com/NasimeAdab
📖 شب به هم گفتیم: با هم تا ابد یاریم ما صبح، روشن شد که رویِ دوشِ هم باریم ما کم اگر بودیم، کمتر بود بی‌شک رنجمان از چه می‌بالی چنین بر خود که «بسیاریم ما»؟! خواب بودیم آن زمان که جمعمان را آب بُرد خواب می‌دیدیم بر جائیم و بیداریم ما کوهِ غیرت را نخواهی یافت این جا بینِ ما تلی از اجساد اگر خواهی بیا، داریم ما شادی و آرامش و امنیت و لبخند را از جهان عمری است با حسرت طلبکاریم ما کعبه را گفتم: سیه پوشیدنت از بهر چیست؟ گفت: از جهلِ همین اُمّت عزاداریم ما 🔹 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔹@NasimeAdab🔹 https://eitaa.com/NasimeAdab