📖 #حکایتهای_ناب
━━━━━━━━━━━━━
○ #مولوی با کبکبه و دبدبه، در حالی که مریدانش احاطه اش کرده بودند و آب وضویش را به تبرک بر می داشتند، با شمس برخورد و با تکبر در او نگریست.
#شمس گفت : سؤالی دارم .
مولوی گفت : بپرس. .
شمس گفت : بگو بدانم محمد(صلی الله علیه و آله) پیامبر ما برتر بود یا حلاج، شیخِ ما ؟
مولوی خشمگین شد و گفت : کفر میگوئی ؟ !
شمس گفت : پس چرا محمد صلی الله علیه و آله پس از سالها عبادتِ خدا، هنوز در دعاهایش
اینگونه میخواست که :
"خدایا خودت را به من بشناسان !"
ولی حلاج آنقدر در خدا غرق شده بود که میگفت من خدا هستم و فریاد "انا الحق" می زد ؟
مولوی درماند.
شمس روی برتافت و رفت . مولوی به التماس به دنبالِ وی روان شد و تمنا کرد تا شمس پاسخش گوید .
شمس گفت : چون نمیدانی، چرا با این تکبر و تفرعن بر زمین خدا راه می روی ؟
پاسخ این است که محمد(صلی الله علیه و آله) دریانوش بود و هرچه از معرفتِ خدا در جامِ وجودش ریختند، پر نمی شد؛ ولی جامِ حلاج ظرفیت نداشت؛ تا اندکی در آن ریختند، مست شد و به عربده کشی افتاد !
"آن که را اسرار حق آموختند
مُهرکردند و دهانش دوختند"
📚 پله پله تا ملاقات خدا
👤 #عبدالحسین_زرینکوب
━━━━━━━━━━━━━
💎@NasimeAdab
━━━━━━━━━━━━━
https://eitaa.com/joinchat/1940455734C44aa2c9c48
📖 #هذیانهای_شبانه
به اندوهی که هرشب می کشم بر دوش،
به این افسردهْ چشمِ خفتهْ پلکِ خسته ی خاموش
قدم هایی که در پس کوچه های شهرِ بی انسان،
دچار شک و تردیدند هم لرزان و هم حیران
ولی سرشار امیدند و مست جستجو
در عمق این ظلمت سرای ساکتٍ بی سو
و من این شیخ بی فانوس*
در، این وحشتِ تاریکِ نامأنوس
بدون تو چه می کردم؟!
به دنبال چه می گشتم؟!
🔺 #ع_ف
*اشاره به این شعر #مولانا:
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند:یافت می نشود، جسته ایم ما
گفت: آنکه یافت می نشود ،آنم آرزوست.
*تصویر مربوط به همین شعر #مولوی است.
┏━━━🍃🍂━━━┓
⠀ @NasimeAdab
┗━━━🍂🍃━━━┛