326 عرفان دروادی عمل.mp3
7.08M
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#عرفان_دروادی_عمل
جلسه 326 (1399.6.29 شنبه)
#اسماءحسنی_وتعامل_سلوکی_باآن
https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal
https://eitaa.com/nasimehekmat
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 326 (1399.6.29 شنبه) #اسماءحسنی_وتعامل_سلوکی_باآن https://eitaa.
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
🌱بسم الله الرحمن الرحیم
🔵 جلسه 326 (1399.6.29)
🔴 بخش اول
🔵 خلاصهای از مباحث عرفان در وادی عمل
✅ مباحث عرفان در وادی عمل از مباحث سلوکیِ منازلالسائرین گستردهتر است. گاهی تصور میشود عُرفا فقط به مباحث منازل و مقامات پرداختهاند و مطالب دیگری وجود ندارد. در ابتدای شروع عرفان در وادی عمل توضیح دادیم که عرفا از موضوعاتی بحث کردهاند که راجع به وادیِ عمل است، ولی لزوماً ذیل مباحث منازل نمیگنجد. مثلاً اسرار عبادات موضوعی است که در آثار عرفا آمده است، ولی ذیل منازل و مقامات قرار نمیگیرد. ما حدود دو سال راجع به اسرار نماز بحث کردیم. مورد دیگر موانع سلوک است که ما فقط به یک مانع از آن موانع پرداختیم. نفس امّاره یکی از موانع سلوک است. این موارد را باید به عنوان یک موضوع مهم در عرفان در وادی عمل پذیرفت. عرفا به مبحث نفس اماره پرداختهاند، ولی این موارد در منازل منعکس نشده است. موضوع ایمان و عمل صالح که در عرفان در وادی عمل طرح کردیم، یک طرح کلان است. این طرح کلان بسیاری از مباحث منازل را پوشش میدهد، ولی در منازل اینگونه بیان نشده است. در بررسی کتاب رسالةالولایة علامه طباطبایی بیان کردیم که این کتاب شامل یک دوره مباحث سلوکی است، ولی لزوماً مباحث آن منازلی نیست. خیلی از مباحث جزء منازل نیست، ولی جزء مباحث سلوکی قرار میگیرد.
عرفا بحثهای معارف را به صورت سلوکی نگاه میکنند. یعنی از معارف دین مانند توحید، نتیجۀ سلوکی و عملیِ فراوان میگیرند. این موارد غالباً در منازل نیست، ولی در لابهلای تفاسیر عرفا آمده است. مثلاً از «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» نتایج سلوکیِ فراوانی گرفتهاند. حتی مباحث معرفتی، بُعد سلوکی و عملی دارد و در فضای عمل خیلی میتواند کمک کند.
این موضوع باعث شد که بحث اسمای حسنای الهی را انتخاب کنیم. از مباحث معارفی، اسمای حسنای الهی و تعامل سلوکی با آن را گزینش کردیم.
اگر میتوانید، یک دور بحثهای تفسیر عارفان و عرفان نظری و عرفان عملیِ آنها را بخوانید. با مطالعۀ این آثار میبینید که چقدر بحثهای عملی، در این معارف نهفته است. این شیوه در قرآن آمده است. سال قبل، به چهارپنج وجه از اسمای حسنای الهی و تعامل سلوکی با آن اشاره کردیم.
از اسمای حسنای الهی یک نمونه را انتخاب کردیم: «اسم رزّاق». ما با «اسم رزّاق» همیشه درگیریم. چه کسی میتواند ادعا کند که من روزی نمیخواهم؟ از ابتدای عمر تا آخر عمر و بعد از مرگ هم به این اسم نیازمندیم. روزیِ انسان همیشه ادامه دارد و تمامشدنی نیست.
مباحث مرتبط با «اسم رزّاق» را توضیح دادیم و اینکه چگونه از این اسم استفادۀ سلوکی کنیم. در اواخر سال قبل که کرونا آمد، دوسه جلسه راجع به برکت و مفاهیم مرتبط با آن بحث کردیم. مباحث مطرح شده نوعاً راجع به رزق مادّی بود. الان میخواهیم از جهت معنوی، «اسم رزّاق» را بررسی کنیم.
🔵 رزق معنوی
✅ رزق معنوی در قرآن آمده است و از آن به «رزق کریم» یاد شده است. «رزق کریم» ارزش ذاتی دارد. یک خیر هم در خود کریم خوابیده است. به اشیاء گرانبها میگویند: کریم. و گاهی به دو چشم هم گفته میشود کریم. در ضمن اینکه «کریم» به معنای گرانبها است، یک ارزش اخلاقی و معنوی هم در آن نهفته است. در قرآن «رزق کریم» آمده است.
🔵 تثبیت رزق کریم در قرآن کریم
✅ علامه طباطبایی میفرماید: رزق حَسَن، وحی و نبوت است. این رزق معنوی است و رزق مادی نیست. «قالَ يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ رَزَقَني مِنْهُ رِزْقاً حَسَناً وَ ما أُريدُ أَنْ أُخالِفَكُمْ إِلى ما أَنْهاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُريدُ إِلاَّ الْإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَ ما تَوْفيقي إِلاَّ بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنيبُ»؛ گفت: «اى قوم من، بينديشيد، اگر از جانب پروردگارم دليل روشنى داشته باشم و او از سوى خود روزى نيكويى به من داده باشد [آيا باز هم از پرستش او دست بردارم؟] من نمىخواهم در آنچه شما را از آن باز مىدارم با شما مخالفت كنم [و خود مرتكب آن شوم]. من قصدى جز اصلاح [جامعه] تا آنجا كه بتوانم، ندارم، و توفيق من جز به [يارى] خدا نيست. بر او توكّل كردهام و به سوى او بازمىگردم»(هود 88). این آیه درباره انبیا است. اما این موضوع اختصاص به انبیا ندارد، بلکه غیر انبیا هم این را دارند.
در آیۀ26سوره نور آمده است: «الْخَبيثاتُ لِلْخَبيثينَ وَ الْخَبيثُونَ لِلْخَبيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ أُولئِكَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَريمٌ»؛ زنان پليد براى مردان پليدند و مردان پليد براى زنان پليد. و زنان پاك براى مردان پاكاند و مردان پاك براى زنان پاك. اينان از آنچه دربارۀ ايشان مىگويند بر كنارند، براى آنان آمرزش و روزىِ نيكو خواهد بود.
🔴 بخش دوم
علامه طباطبایی میفرماید: گرچه «رزق کریم» در قرآن شامل بهشت هم میشود، ولی لزوماً «رزق کریم» مخصوص حیات پس از مرگ نیست، بلکه در همین دنیا هم رزق کریم وجود دارد.
🔵 ایمان؛ ذوبکنندۀ گناه
✅ علامه طباطبایی میفرماید: خودِ ایمان موجب مغفرت است. خود ایمان، گناهان را ذوب میکند. علامه در برای توضیح «لَهُمْ مَغْفِرَةٌ» به آیه31سوره احقاف اشاره کرده است: «آمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُجِرْكُمْ مِنْ عَذابٍ أَليمٍ»؛ اى قوم ما، دعوتكننده خدا را پاسخ [مثبت] دهيد و به او ايمان آوريد تا [خدا] برخى از گناهانتان را بر شما ببخشايد و از عذابى پر درد پناهتان دهد. علامه میفرماید: بهخاطر ایمانشان برای آنها مغفرت است. بعد از فعل امر، اگر فعل مضارع مجزوم بیاید، معنا جمله شرطیه میشود. اگر ایمان بیاورید، خداوند گناهانتان را میبخشد. یعنی نفْسِ ایمان، گناه را از بین میبرد. یعنی در همین دنیا ایمان گناهان را از بین میبرد. حتی اگر با این ایمان به جهنم هم برود، بالاخره از جهنم در میآید. چرا که ایمان ذوبکنندۀ گناهان است.
علامه طباطبایی ذیل بحث شفاعت، در آیات 47و48 سوره بقره، ایمان را از نظر فلسفی توضیح دادهاند. ایمان ذاتیِ ذات است و در نهاد ذات است. گناه به هر صورت که باشد بالاخره پاک میشود و شفاعت و غفران نصیب آن فرد میشود. در آخرت همینطور است؛ در دنیا هم همینطور است. ایمان گناهان را پاک میکند. در دنیا هم «لَهُمْ مَغْفِرَةٌ» است و هم «لَهُمْ رِزْقٌ كَريمٌ».
🔵 رزق کریم؛ حیات طیبه
✅ علامه میفرماید: «رزق کریم» حیات طیبه است که در دنیا ایمان او است و اجر حسن در آخرت. رزق کریم چیست؟ حیات طیبهای است که در دنیا داریم. حیات طیبه، رزق معنوی است؛ رزق مادی نیست. دقت کنید.
اینکه در عوالم بعدی آدم سر سفره بهشت مینشیند، «لهم رزق کریم و هو الحیاه الطیب»، یعنی همینجا هم حیات طیبه که رزق معنوی است، به انسان داده میشود. به چه دلیل اینگونه معنا کردید؟ در آیه97 سوره نحل آمده است: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»؛هر كس، از مرد يا زن، كار شايسته كند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگى پاكيزهاى، حيات [حقيقى] بخشيم، و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام مىدادند پاداش خواهيم داد.
«فالمراد بالطيب الذي يوجب كونهم مبرءين مما يقولون على ما تدل عليه الآيات السابقة هو المعنى الذي يقتضيه تلبسهم بالإيمان و الإحصان فالمؤمنون و المؤمنات مع الإحصان طيبون و طيبات يختص كل من الفريقين بصاحبه، و هم بحكم الإيمان و الإحصان مصونون مبرءون شرعا من الرمي بغير بينة، محكومون من جهة إيمانهم بأن لهم مغفرة كما قال تعالى: «وَ آمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ»: الأحقاف: 31 و لهم رزق كريم، و هو الحياة الطيبة في الدنيا و الأجر الحسن في الآخرة كما قال: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»النحل 97» (الميزان في تفسير القرآن، ج15، ص96).
🔵 حیات طیبه
✅ علامه طباطبایی ذیل «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ» بحث حیات طیب را به خوبی توضیح دادهاند. در همین دنیا خدا به مؤمن یک حیات برتر میدهد. حیات برتر چیست؟ اصل حیات به دو امر بر میگردد: علم و قدرت. بعضی معتقدند که مجموع علم و قدرت میشود حیات؛ و بعضی دیگر بر این نظرند که حیات منشاء علم و قدرت است. حیات اولیه را مؤمن و کافر دارند. این حیات اولیه همان عقل و شعور است. اما وقتی حیات برتر محقق شود، انسان قدرت ویژه و معرفت مخصوصی پیدا میکند. آن معرفت مخصوص چیست؟ آن نوری است که خدا به مؤمن میدهد. حیات برتر که بیاید، قدرت ویژه هم میآید. با این قدرت است که انسان میتواند در عالَم دگرگونی ایجاد کند. رزق کریم در دنیا چیست؟ حیات برتر است؛ معنویت است؛ قدرت است. این بیان علامه طباطبایی است در ذیل آیه26 سوره نور.
🔴 بخش سوم
🔵 منازل سایرین در قرآن
✅ «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ ءَايَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَ عَلىَ رَبِّهِمْ يَتَوَكلونَ(2) الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ(3) أُوْلَئكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لهُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ(4)»؛ مؤمنان، همان كسانىاند كه چون خدا ياد شود دلهايشان بترسد و چون آيات او بر آنان خوانده شود بر ايمانشان بيفزايد و بر پروردگار خود توكل مىكنند. همانان كه نماز را به پا مىدارند و از آنچه به ايشان روزى دادهايم انفاق مىكنند. آنان هستند كه حقاً مؤمناند، براى آنان نزد پروردگارشان درجات و آمرزش و روزىِ نيكو خواهد بود. (انفال، 2تا4).
منازل سایرین یعنی همین درجات نزد خدا. این منازل سالکان و موحدان، همه درجاتِ قرباند. علامه طباطبایی میفرماید: درجات نزد خدا یعنی درجات قرب. مؤمنان حقیقی برای خود درجات دارند. «عندالله» یعنی، به وِزان حضرت حق باید معنا شود. اینکه بعضی از آقایان میگویند منازل کجای قرآن آمده است، این (برداشت از آیه) خیلی کمک میکند. به این سبْک، منازل در قرآن فراوان آمده است: «هم درجاتٌ» و «لهم درجاتٌ». علامه طباطبایی میفرماید: درجات دنیوی و اُخروی فرقی ندارد. این درجات رزق معنوی است، ولی چون لفظ رزق در اینجا نیامده است، به آن نمیپردازیم.
علامه طباطبایی میفرماید: این درجات دنیوی است و منحصر به آخرت نیست. علامه میفرماید: مغفرت و رزق کریم در آخرت است. چرا؟ به قرینۀ آیه 50 سورۀ حج: «فَالَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لهم مَّغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ(50) وَ الَّذِينَ سَعَوْاْ فىِ ءَايَتِنَا مُعَاجِزِينَ أُوْلَئكَ أَصْحَابُ الجحِيمِ(51)»؛ پس آنان كه گرويده و كارهاى شايسته كردهاند، آمرزش و روزىِ نيكو براى ايشان خواهد بود. و كسانى كه در [تخطئه] آيات ما مىكوشند [و به خيال خود] عاجزكنندگان ما هستند، آنان اهل دوزخاند (حج، 50 و 51). چون رزق کریم با اصحاب جحیم مقارنه دارد، علامه طباطبایی از آن برداشت کرده است که رزق کریم درباره روزی آخرتی است. آیات 4و5 سوره سباء هم به همین سبک است.
🔵 بیان استاد
✅ اگر ایشان همان بیان ذیل آیه 26 سورۀ نور را اینجا بیان میکردند، خیلی عالی بود که هم شامل دنیا میشد و هم شامل آخرت. اینجا صحبت از مؤمنین حقیقی است. مؤمنان در همین دنیا هم مورد مغفرت قرار میگیرند. به گونهای که ملایکه عرش در همین دنیا برایشان استغفار میکنند. در همین دنیا برای آنها دعا میکنند. «الَّذينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذينَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبيلَكَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحيمِ»؛ كسانى كه عرش [خدا] را حمل مىكنند، و آنها كه پيرامون آنند، به سپاس پروردگارشان تسبيح مىگويند و به او ايمان دارند و براى كسانى كه گرويدهاند طلب آمرزش مىكنند: «پروردگارا، رحمت و دانش [تو بر] هر چيز احاطه دارد؛ كسانى را كه توبه كرده و راه تو را دنبال كردهاند ببخش و آنها را از عذاب آتش نگاه دار» (غافر، 7).
ملائکۀ حامل عرش، در همین دنیا و در همین زمان، برای مؤمن استغفار میکنند. یعنی همین الان ملائکه استغفار میکنند و همین الان اثر میگذارد. نظام عالَم مدافع مؤمنین است.
ایمان، گناه را از بین میبرد. اگر ایمانِ قوی در دل باشد، خطایی هم صورت بگیرد، میگویند: اشکال ندارد. این نحوه برخورد، برای مؤمن حقیقی است. ایمان عاریهای به درد نمیخورد. این یک سرّ در شخص دارد و یک سرّ در نظام هستی دارد. نظام هستی مدافع مؤمن است. خانهای که هر شب در آن قرآن خوانده میشود، نورانیت از آن متصاعد است؛ در روایت داریم که ملایکه آن را مانند آسمانی که ستاره در آن میدرخشد، میبینند.
🔵 بیمه با اعمال خیر و معرفت توحیدی
✅ با اعمال خیر و معرفت توحیدی و با ذکر خود را بیمه کنید. نظام هستی میبیند و مدد میدهد و حمایت میکند. وقتی ما میبینیم کسی مؤمن است، او را دوست داریم و طرفدارش میشویم؛ نظام هستی هم همینگونه به مؤمن مدد میرساند.
🔴 بخش چهارم
🔵 مدافع مومن
✅ وقتی ایمان میآید، شستوشویِ جان صورت میگیرد. در مورد نماز میگویند مؤمن پنج بار که نماز میخواند، مانند این است که پنج بار جانش را شستوشو میدهد. نماز لطفِ توحید است. یعنی، حتی اگر انسان یک لحظه هم که با خدا بنشیند، شستوشو انجام میپذیرد. خاصیت نماز شستوشو دادن است. همۀ اعمال خیر شستوشودهنده هستند، به ویژه ایمان. نظام عالَم اینگونه است که مدافع مؤمن است: «إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ»؛ قطعاً خداوند از كسانى كه ايمان آوردهاند دفاع مىكند، زيرا خدا هيچ خيانتكار ناسپاسى را دوست ندارد(حج، 38).
صحبت از آخرت نیست، بلکه در همین دنیا هم مغفرت پابرجا است؛ همینجا شستوشو و مغفرت وجود دارد: چه از سوی «هستی» و چه از سوی شخصی که ایمان آورده است. مثلاً بعد از ماه مبارک رمضان، احساس میکنیم کمی سبک و پاک شدهایم.
🔵 «سریعُالرضا» بودنِ حضرت حق
✅ برخی از آقایان نقل می کنند که ما «سریعُالرضا» بودنِ حق را دیدهایم. معیارهایی دارند. میدانند که وقتی ناپاکی زیاد باشد، میبینند که راه ندارند. ولی بهتدریج راه باز میشود. وقتی راه باز شد میبینند که بَرد و خنکی آمده است. توحید شستوشودهنده است. توحید همان ایمان است. ایمان در حال شکوفاشدن است. هر چه ایمان شکوفاتر شود، بیشتر شستوشو میدهد. «لهم مغفره»، در همین دنیا هم هست؛ لزومی ندارد فقط منحصر به آخرت باشد. بله، در آخرت هم هست، اما اینجا هم هست. رزق کریم هم هست.
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ»؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا پروا داريد و به پيامبر او بگرويد تا از رحمت خويش شما را دو بهره عطا كند و براى شما نورى قرار دهد كه به [بركت] آن راه سپريد و بر شما ببخشايد و خدا آمرزنده مهربان است (حدید، 28).
🔵 تغییر نگاه
✅ بنده خدایی میدید که وقتی توحیدش قویتر شد، با اینکه بلاهایش سنگینتر میشد، ولی احساس او این بود که سبکتر شده است. چون نوع نگاهش تغییر کرده است. وقتی توحید بیاید، بعضی حرفها وجود ندارد.
علامه طباطبایی از این آیه استفاده میکند برای حیات طیبه. رزق معنوی هم از این سنخ است: «يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ»(حدید، 28). به آنها نور داده میشود؛ به آنها نوعی اقتدار داده میشود. «وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ»؛ و بندگان ما ابراهيم و اسحاق و يعقوب را كه نيرومند و ديدهور بودند به يادآور(سورۀ ص، 45). این خاصیت بهخاطر جهت ایمانی آنها است.
🔵 رزق کریم و رزق معنوی
✅ «كَتَبَ في قُلُوبِهِمُ الْإيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ»؛ این مردم پایدارند که خدا بر دلهاشان (نور) ایمان نگاشته و به روح (قدسی) خود آنها را مؤید و منصور گردانیده (مجادله، 22). ملَکِ مُسدّد جزء روح ما میشود و به ما مدد میرساند. وقتی ملک مسدّد روح ایمانی را برای ما آورد، روح ایمانی لوازمی دارد. یکی از لوازمش معرفت است. یعنی، در همین دنیا هم محقق میشود. رزق معنوی را در همین دنیا هم خواهیم داشت. بنابراین، آیات 2تا4 سوره انفال را هم باید همینگونه معنا کرد که منظور منحصر به حیات اخروی نیست، بلکه حیات همین دنیا را هم شامل میشود.
باید آیاتی که عبارت «رزق کریم» دارد، جدی گرفته شود و این همان معنای روزی معنوی است که ما دنبالش بودیم.
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
327 عرفان دروادی عمل.mp3
7.65M
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#عرفان_دروادی_عمل
جلسه 327 (1399.7.5 شنبه)
#اسماءحسنی_وتعامل_سلوکی_باآن
https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal
https://eitaa.com/nasimehekmat
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 327 (1399.7.5 شنبه) #اسماءحسنی_وتعامل_سلوکی_باآن https://eitaa.c
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم
🔵 عرفان در وادی عمل، جلسه ۳۲۷ (۲) (شنبه ۵ مهر۹۹/ ۸ صفر)
🔴 بخش اول
🔵 روزی معنوی در قرآن
✅ در قرآن از روزی معنوی به «رزق کریم» یاد میشود. رزق کریم یعنی، رزق ارزشمند و گرانبها. در آیۀ۲۶ سوره نور آمده است: «الْخَبيثاتُ لِلْخَبيثينَ وَ الْخَبيثُونَ لِلْخَبيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ أُولئِكَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَريمٌ»؛ زنان پليد براى مردان پليدند و مردان پليد براى زنان پليد. و زنان پاك براى مردان پاكاند و مردان پاك براى زنان پاك. اينان از آنچه دربارۀ ايشان مىگويند بر كنارند، براى آنان آمرزش و روزىِ نيكو خواهد بود. علامه طباطبایی رحمتاللهعلیه رزق معنوی در دنیا و رزق اخروی را از نوع «رزق کریم» دانسته است.
✅ «وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ يَعْمَلْ صالِحاً يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَداً قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقاً»؛ و هركس به خدا بگرود و كار شايسته كند او را در باغهايى كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است، درمىآورد، جاودانه در آن مىمانند. قطعاً خدا روزى را براى او خوش كرده است (طلاق، ۱۱). این رزق نیکو چیست؟ علامه طباطبایی میفرماید: این رزق معنوی است. برخی گفتهاند در آخرت است، ولی ایشان معتقد است که هم در دنیا است و هم در آخرت. رزق دنیا، در دنیا هم رزق معنوی است، مانند ایمان و عمل صالح.
✅ در آیات ۲تا۴ انفال هم این موضوع آمده است. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ ءَايَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَ عَلىَ رَبِّهِمْ يَتَوَكلونَ(۲) الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ(۳) أُوْلَئكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لهُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ(۴)»؛ مؤمنان، همان كسانىاند كه چون خدا ياد شود دلهايشان بترسد و چون آيات او بر آنان خوانده شود بر ايمانشان بيفزايد و بر پروردگار خود توكل مىكنند. همانان كه نماز را به پا مىدارند و از آنچه به ايشان روزى دادهايم انفاق مىكنند. آنان هستند كه حقاً مؤمناند. براى آنان نزد پروردگارشان درجات و آمرزش و روزىِ نيكو خواهد بود (انفال، ۲تا۴). علامه طباطبایی این رزق کریم را مخصوص آخرت میداند، اما این رزق کریم مخصوص آخرت نیست، بلکه هم در دنیا است و هم در آخرت.
✅ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ»؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا پروا داريد و به پيامبر او بگرويد تا از رحمت خويش شما را دو بهره عطا كند و براى شما نورى قرار دهد كه به [بركت] آن راه سپريد و بر شما ببخشايد و خدا آمرزنده مهربان است (حدید، ۲۸). بنا بر این آیه «رزق کریم» هم در دنیا است و هم در آخرت. رزق کریم در قرآن نوعاً هم شامل رزق دنیوی است و هم شامل رزق اخروی. اما باید توجه داشت رزق معنوی که در دنیا به انسان داده میشود، قابل مقایسه با رزق اخروی نیست؛ چرا که رزق اخروی ماندگار و پایدار است.
✅ «وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَريمٌ»؛ و كسانى كه ايمان آورده و هجرت كرده و در راه خدا به جهاد پرداخته و كسانى كه [مهاجران را] پناه داده و يارى كردهاند، آنان همان مؤمنان واقعىاند، براى آنان بخشايش و روزىِ شايستهاى خواهد بود (انفال، ۷۴). یعنی، اعمال خلاف مؤمن حذف و غفران نصیبش میشود و روزی کریم به او داده میشود. خداوند سبحان به مؤمن واقعی با رزق معنوی مدد میرساند. میتوان رزق کریم را در آخرت دانست، ولی نمیتوان این آیات را به آخرت منحصر کرد، بلکه شامل دنیا هم میشود.
🔵 وجه تسمیۀ «رزق کریم»
✅ چرا رزق معنوی، رزق کریم نامیده میشود؟ این موضوع را میدانیم که روزی معنوی حسابش از روزی مادی جدا است؛ رزق مادی کجا و رزق معنوی کجا! رزق معنوی خیلی ارزشمند است و لذا میشود «رزق کریم».
✅ در آیه ۱۳۱سورۀ طه خطاب به رسولالله آمده است: «وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا لِنَفْتِنَهُمْ فيهِ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقى»؛ و زنهار به سوى آنچه اصنافى از ايشان را از آن برخوردار كرديم [و فقط] زيور زندگى دنياست تا ايشان را در آن بيازماييم، ديدگان خود مدوز، و [بدان كه] روزىِ پروردگار تو بهتر و پايدارتر است.
https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal
نسیم عرفان
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 عرفان در وادی عمل، جلسه ۳۲۷ (۲) (شنبه ۵ مهر۹۹/ ۸ صفر
🔴 بخش دوم
✅ این «رِزْقُ رَبِّكَ» را چگونه باید معنا کرد؟ علامه طباطبایی میفرماید: به قرینۀ «زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا» باید رزق اخروی باشد و رزق اخروی خداوند خیر است و ماندگار. این مقابله درست است، ولی در مقابل «زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا» عبارت «رِزْقُ رَبِّكَ» است که هم شامل رزقهای دنیایی است و هم شامل رزقهای آخرتی. این رزق خیر است و چون برتر است، کریم است؛ چون ماندگارتر است، کریم است. این آیات را حتی میتوان در مورد رزق معنوی در دنیا هم معنا کرد و منحصر به رزق اخروی نیست.
✅ «وَ ما أُوتيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ زينَتُها وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَ أَبْقى أَ فَلا تَعْقِلُونَ»؛ و آنچه از نعمتها(ی این عالم) به شما داده شده متاع و زیور (بیقدر) زندگانی دنیاست و آنچه نزد خداست بسیار بهتر و باقیتر است. آیا فهم و عقل کار نمیبندید؟(قصص، ۶۰). بعضی از مفسران «ما عِنْدَ اللَّهِ» را راجع به آخرت دانستهاند، ولی هر چیزی که درجات عنداللهی پیدا کند، باقیتر و ماندگارتر است.
✅ «فَما أُوتيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَ أَبْقى لِلَّذينَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ»؛ و آنچه به شما داده شده، برخوردارى [و كالاى] زندگى دنياست و آنچه پيش خداست براى كسانى كه گرويدهاند و به پروردگارشان اعتماد دارند بهتر و پايدارتر است (شوری، ۳۶). «ما عِنْدَ اللَّهِ» هم شامل دنیا میشود و هم شامل آخرت. لذا رزق کریم شامل هر دو میشود. این روزیها کجا و روزیهای دنیا کجا؟!
✅ «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ أَمَلاً»؛ مال و پسران زيور زندگى دنيايند، و نيكيهاى ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و از نظر اميد [نيز] بهتر است (کهف، ۴۶). وقتی از ثواب حرفی به میان میآید، بعضی افراد گمان میکنند که ثواب برای آخرت است. درحالیکه این ثواب، دنیا را هم شامل میشود. ثواب لزوماً منحصر به آخرت نیست.
✅ بنده خدایی میگفت: داشتم مسجد میرفتم که در راه فقیری را دیدم. واقعاً نیازمند بود. مقداری پول به او دادم. بعد از این انفاق، به نماز مشغول شدم. حال خوشی در این نماز تجربه کردم که تا به حال آن را تجربه نکرده بودم. خودم فهمیدم که این حال خوش بهخاطر آن انفاق جانانه بوده است. این ثواب است. یعنی، ثواب لزوماً برای آینده نیست.
✅ «خَيْرٌ أَمَلاً» چرا بهتر است؟ چون به اصل و اساسِ «انسان» اختصاص دارد. این اندیشۀ قرآنی به ما خیلی کمک میکند: دنیا کجا و حقایق معنوی کجا؟!
✅ «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ»؛ بگو: «به فضل و رحمت خداست كه [مؤمنان] بايد شاد شوند.» و اين از هر چه گرد مىآورند بهتر است (یونس، ۵۸).
✅ به آنچه که خدا به تو داد به عنوان موعظه و شفا، به این باید خوشحال شوی. این اندیشۀ قرآنی، رزق کریم را معنادار میکند. یعنی، رزق معنوی با رزق مادی قابل مقایسه نیست.
✅ این مضمون در روایات آمده است: شما که ذکر «لاإله الا الله» را می گویید، این ذکر از دنیا و ما فیها برتر است. «بِلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَذَلِكِ خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا». طبق این روایتها رزق کریم معنادار است. دلیل آن چیست؟ انسان یک نفس دارد و یک بدن. کمال نفس و لذت نفس هیچگاه قابل مقایسه با لذتهای مادی نیست. بوعلی در نمط هشتم اشارات این مطلب را خیلی خوب توضیح داده است. ایشان توضیح داده است که بهجت و سعادت انسان به کمالات معنوی و انسانی است. ما لذتهای مادی فراوانی داریم، ولی گاهی بهخاطر لذات وهمی، از لذات مادی خود چشمپوشی میکنیم. لذت وهمی از لذت مادی قویتر است. (و لذت عقلی از لذت وهمی قویتر است).
✅ آیتالله بهجت در یکی از باغهای بیرون شهر، بعد از نماز خطاب به شاگردانش گفت: پادشاهانِ دنیا کجا هستند تا ببینند ما از نماز چه لذتی میبریم.
✅ انسان یک لحظه با خدا بنشیند و با خدا خوب بنشیند، خودش میفهمد چه خبر است و این لذت را درک میکند.
✅ قونوی در توضیح القائات معنوی میگوید: القاء ربانی آن القائی است که وقتی میآید، لذت عظیمه به همراه دارد. لذت عظیمه طویله دارد که گاهی چند ماه ادامه دارد. چرا؟ چون با مغز توحید نشسته است. این مطلب را قونوی توضیح داده است. معیار القاء ربانی، لذت عظیمه طویله است که خودشان این را میدانند. این روزی معنوی است که اینقدر قوی است و الا روزی مادی اینقدر قوی و ماندگار نیست.
https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal
نسیم عرفان
🔴 بخش دوم ✅ این «رِزْقُ رَبِّكَ» را چگونه باید معنا کرد؟ علامه طباطبایی میفرماید: به قرینۀ «زَهْرَ
🔴بخش سوم
✅ یکی از روشنفکران به حج مشرف شده بود. در مشعر و منی، آن حالت او را گرفت و وضعیت توحیدی برایش پیش آمد. برای کسی این حال را تعریف کرد. او گفت: این حال چند ماه برایت باقی بود؟ گفت: دو ماه. این حالت توحیدی، رزق معنوی است. چرا؟ چون با ذات انسان مناسبت دارد. هر چیز که با ذات انسان مناسبت بیشتری داشته باشد، لذتش بیشتر است. برخلاف لذات مادی که یک لحظه بیشتر به طول نمیانجامد. لذا ترتیب لذتها باید بر مبنای حقیقت انسانی باشد.
✅ قرآن کریم اگر میگوید: رزق معنوی، رزق کریم است، به دلیل این است که به جهت معنویت و به جهت اصلی و نفسیِ انسان گره میخورد. هرچه توحید قویتر میشود، کرامتش بیشتر میشود.
✅ علاوه بر بدن، جان هم برای خودش قوت و غذا دارد. که در روایت است: «فی قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلْيَنْظُرِ اَلْإِنْسَانُ إِلى طَعَامِهِ قَالَ قُلْتُ مَا طَعَامُهُ قَالَ عِلْمُهُ اَلَّذِي يَأْخُذُهُ عَمَّنْ يَأْخُذُهُ»؛ زيد شحام از امام باقر درباره گفتار خداى عزوجل «بايد انسان به خوراك خويش نظر داشته باشد»، پرسيد معنى خوراك چيست؟ فرمود: علمى را كه فرا ميگيرد نظر كند از كه فرا ميگيرد (اصول کافی، ج۱، ص۶۳). این قوت و غذای جان ما است. رزق جان، رزق کریم است.
✅ یکی از کسانی که از منظر معنوی به او توحیدهای نابی دادهاند (که از بین ده هزار سالک به یک سالک هم این معارف را نمی دهند!) خدمت کسی رفت و دستوری گرفت و آن آقا گفت: اجازه بده استخاره بگیرم. در قرآن آمد: «وَ كانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظيماً»؛ و تفضل خدا بر تو همواره بزرگ بود (نساء، ۱۱۳). رزق عظیمی به او داده شده بود. رزق نهایی به او داده بودند و در تجلی ذاتی خیلی بالا رفته بود.
✅ همۀ رزقهای دنیایی (و مادیِ) ما را اگر جمع کنند، شاید به اندازه یک نماز شب انسان نشود. این موضوع جدی است و روایات این را میگوید. یادمان باشد که برخی از روزیها که برای ما عظیم و کبیر است، نباید از آنها غافل بود. یکی از اساتید ما میفرمود: درخواستهایتان از خداوند متعال از سنخ رحمت رحیمیه باشد؛ چرا همیشه در حد رحمت رحمانیه طلب میکنید؟ چرا رزق کریم طلب نمیکنید؟
✅ تا اینجا توضیح دادیم که رزق معنوی در قرآن آمده و چرا رزق معنوی، رزق کریم است. اکنون ببینیم انواع روزیها چند قِسماند.
🔵 انواع رزقهای معنوی
✅ به طور خلاصه، هرچه از سنخ معرفت معنوی باشد؛ هرچه از سنخ احوال معنوی باشد؛ هرچه از سنخ اعمال معنوی باشد، اینها همه از سنخ رزق معنوی هستند.
✅ «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتَّى إِذا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِكَ قالُوا لِلَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ ما ذا قالَ آنِفاً أُولئِكَ الَّذينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْاْ زَادَهُمْ هُدًى وَ ءَاتَئهُمْ تَقْوَئهُمْ»؛ و از ميان [منافقان] كسانىاند كه [در ظاهر] به [سخنان] تو گوش مىدهند، ولى چون از نزد تو بيرون مىروند، به دانشيافتگان مىگويند: «هم اكنون چه گفت؟» اينان همانانند كه خدا بر دلهايشان مهر نهاده است و از هوسهاى خود پيروى كردهاند. و[لى] آنان كه به هدايت گراييدند [خدا] آنان را هر چه بيشتر هدايت بخشيد و [توفيق] پرهيزگارىشان داد (محمد، ۱۶و۱۷).
✅ علامه طباطبایی این آیه را خیلی خوب توضیح دادهاند. «زَادَهُمْ هُدًى» یعنی، به ایشان ایمانِ افزوده داده میشود که بخش علمی و معرفتی ایشان تکمیل میشود. و «ءَاتَئهُمْ تَقْوَئهُمْ»، منظور بخش عمل است که عملشان تکمیل میشود. یعنی به آنها تقوای ویژه داده میشود. تقوای ویژه یعنی چه؟ یعنی، هوای نفس خود را مهار کرده و بر نفس خود غلبه کرده است. «تقوا» مربوط به عمل است و «هدی» مربوط به نظر. افزودن بر ایمان یک رزق معنوی است. ما باید خیلی تلاش کنیم که ایمان، افزوده شود. برخی میگویند باید طلب کرد تا ایمان حفظ شود و بلکه افزوده شود و بلکه از مراحل ایمانی بالاتر برود و به مراحل نهایی ایمانی برسد.
✅ خداوند دو رزق دارد: یکی رزق ایمانی و دیگری رزق عملی. بخشی از رزق ایمانی، «معرفت» میشود و بخشی از رزق ایمانی، «احوال» میشود. رزق عملی، آن مقاماتی است که عرفا تعبیر به مقامات سلوک میکنند؛ رزق عملی، منازل سلوک است.
✅ پس این دو بُعد را میتوان به سه قسم تقسیم کرد. یعنی، رزقهای معنوی سه دستهاند:
1️⃣معرفت یا شِبه معرفت؛
2️⃣ احوال خوش معنوی؛
3️⃣ عمل. یعنی، عملی که ملکۀ جان شده که میشود «مقام».
✅ تمام مقامات سلوکی که اهل معرفت گفتهاند همگی میشود مراتب انواع رزقهای معنوی که گاهی ایمانی و گاهی عملی است. مثلاً توکل که میآید، انسان احساس میکند که چقدر آرام شده؛ چقدر قدرت پیدا کرده؛ چقدر به مرحلۀ بندگی نزدیک شده است؛ چقدر از این احوال عادی خارج شده است.
https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal
نسیم عرفان
🔴بخش سوم ✅ یکی از روشنفکران به حج مشرف شده بود. در مشعر و منی، آن حالت او را گرفت و وضعیت توحیدی بر
🔴 بخش چهارم
✅ بنده خدایی که در معرفت قوی شده بود، موقع دعا میفهمید که خدا دارد چه میکند؛ لذا دعایش متفاوت شده بود. دعا می کرد: خدایا تو خودت در نظام احسن خود میپذیری که باید ایمان بر کفر غلبه کند، (پس) خدایا ریشه کفر را بِکَن! اما نه آنگونه که ما میگوییم. بهگونهای سخن میگفت که همهاش دست خودت است. خودت میدانی چه کار میکنی. این شخص دعاکننده مطلوب فردیِ آن دعا را تبدیل به مطلوب خدایی میکرد و بعد از خدا درخواست میکرد.
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal
328 عرفان دروادی عمل.mp3
7.58M
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#عرفان_دروادی_عمل
جلسه 328 (1399.7.12 شنبه)
#اسماءحسنی_وتعامل_سلوکی_باآن
https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal
https://eitaa.com/nasimehekmat
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 328 (1399.7.12 شنبه) #اسماءحسنی_وتعامل_سلوکی_باآن https://eitaa.
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم
🔵 عرفان در وادی عمل، جلسه ۳۲۸ (۳) (۱۲ مهر ۹۹/ ۱۵صفر / شنبه)
🔴 بخش اول
🔵روزی معنوی
✅ صحبت در این بود که چگونه معارف سر سفرۀ سلوک میآید؟ در این زمینه مطالبی بیان شد.
سپس به اسمای حسنی پرداختیم و اسم «رزاق» را توضیح دادیم. اواخر سال گذشته، موضوع «برکت» و «سفره» را طرح کردیم.
به مناسبت بحث از اسم رزاق، امسال به بحث روزی معنوی پرداختیم. در قرآن از روزی معنوی به «رزق کریم» تعبیر شده است. رزق کریم یعنی، رزق ارزشمند و گرانبها. در آیۀ۲۶سوره نور آمده است: «الْخَبيثاتُ لِلْخَبيثينَ وَ الْخَبيثُونَ لِلْخَبيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ أُولئِكَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَريمٌ»؛ (زنان پليد براى مردان پليدند و مردان پليد براى زنان پليد. و زنان پاك براى مردان پاكاند و مردان پاك براى زنان پاك. اينان از آنچه دربارۀ ايشان مىگويند بر كنارند، براى آنان آمرزش و روزىِ نيكو خواهد بود.)
علامه طباطبایی رحمتاللهعلیه رزق معنوی در دنیا و رزق اخروی را از نوع «رزق کریم» دانسته است.
✅ «وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ يَعْمَلْ صالِحاً يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَداً قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقاً»؛ (و هركس به خدا بگرود و كار شايسته كند او را در باغهايى كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است، درمىآورد، جاودانه در آن مىمانند. قطعاً خدا روزى را براى او خوش كرده است) (طلاق، ۱۱). رزق کریم در قرآن، شامل روزیِ معنوی به اضافۀ روزی بهشتی است. رزق کریم را باید روزی معنوی هم دانست. روزی معنوی حتی دنیا را هم شامل میشود. «رزق کریم» چرا کریم است؟ چون به قدر و قیمت در نمیآید و اصلاً با روزی مادی قابل مقایسه نیست: رزق کریم، قوت و غذای جان است و رزق مادی قوت و غذای بدن است. جان اصل است.
✅ بعد از این توضیحات رسیدیم به انواع روزی معنوی. از یک منظر میتوان روزی معنوی را روزی عملی و روزی معرفتی عنوان داد. اما از منظر دیگر، آنچه با عنوان حقایق و معارف (معرفت) داده میشود؛ و آنچه به لحاظ عمل داده میشود؛ و آنچه به لحاظ احوالِ خوش معنوی داده میشود، همهٔ اینها رزق معنوی است.
✅ «وَ مِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتىَّ إِذَا خَرَجُواْ مِنْ عِندِكَ قَالُواْ لِلَّذِينَ أُوتُواْ الْعِلْمَ مَا ذَا قَالَ ءَانِفًا أُوْلَئكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلىَ قُلُوبِهِمْ وَ اتَّبَعُواْ أَهْوَاءَهُمْ وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْاْ زَادَهُمْ هُدًى وَ ءَاتَئهُمْ تَقْوَئهُمْ»؛ (و از ميان [منافقان] كسانىاند كه [در ظاهر] به [سخنان] تو گوش مىدهند، ولى چون از نزد تو بيرون مىروند، به دانشيافتگان مىگويند: «هم اكنون چه گفت؟» اينان همانانند كه خدا بر دلهايشان مهر نهاده است و از هوسهاى خود پيروى كردهاند. و[لى] آنان كه به هدايت گراييدند [خدا] آنان را هر چه بيشتر هدايت بخشيد و [توفيق] پرهيزگارىشان داد) (محمد، ۱۶و۱۷). علامه طباطبایی توضیح دادهاند که «زَادَهُمْ هُدًى» یعنی، بخش علمی و معرفتی تقویت میشود و «ءَاتَئهُمْ تَقْوَئهُمْ» یعنی، عمل تکمیل میشود.
✅ «أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»؛ (آگاه باشيد كه بر دوستان خدا نه بيمى است و نه آنان اندوهگين مىشوند.) (یونس، ۶۲). «اطمینان» از سنخ احوال است.
✅ «وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنينَ»؛ (و كسانى كه در راه ما كوشيدهاند، بهيقين راههاى خود را بر آنان مىنماييم و در حقيقت، خدا با نيكوكاران است.) (عنکبوت، ۶۹). این عبارت «لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا» شامل همۀ اینها میشود؛ یعنی، راههای خود را به آنها نشان میدهیم: ۱. راههای معرفتی؛ ۲. راههای عملی؛ ۳. راههای احوالی که میل و شوق برایش فراهم کند.
✅ روزی معنوی یک نوع هدایت به سُبُل است، ولی همه اینها در آن وجود دارد: چه حال معرفتی داده میشود؛ چه آن احوال داده میشود؛ چه احوال عملی داده میشود، هر چه داده میشود تحت عنوان «لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا» است. مثلاً کسی که کار خیر میکند و نیت خالص دارد، خداوند با مَلَک به او مدد میرساند و القائات خوش معنوی دارد. این روزی معنوی است که ملایکه دلها را محکم میکنند. در موارد بسیاری مؤمنین تا کار خیری میکنند، ملایکه کمک میکنند و القاء میکنند که القائات ملکی خوشی دارند. کسانی که زیاد مسجد میروند، کمکم القائات ملکی خوبی به آنها میشود.
https://eitaa.com/nasimehekmat_erfandarvadiamal
نسیم عرفان
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 عرفان در وادی عمل، جلسه ۳۲۸ (۳) (۱۲ مهر ۹۹/ ۱۵صفر / شنبه) 🔴 بخش اول 🔵ر
🔴 بخش دوم
✅ در مقابل کسانی که در مسیر خلاف هستند، شیاطین به آنها القاء میکنند. «هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلىَ مَن تَنزَّلُ الشَّيَاطِينُ تَنزَّلُ عَلىَ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ»؛ (آيا شما را خبر دهم كه شياطين بر چه كسى فرود مىآيند؟ بر هر دروغزن گناهكارى فرود مىآيند.) (شعراء، ۲۲۱و۲۲۲).
این افراد کار خیر هم که میکنند، با القا شیاطین است.
✅ «إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ (در حقيقت، كسانى كه گفتند: «پروردگار ما خداست»؛ سپس ايستادگى كردند، فرشتگان بر آنان فرود مىآيند [و مىگويند:] «هان، بيم مداريد و غمين مباشيد و به بهشتى كه وعده يافته بوديد شاد باشيد».) (فصلت، ۳۰).
✅ القاء ملکی، برای شخص شوق و میل ایجاد میکند و بلکه عزم ایجاد میکند. اینها همان «لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا» است؛ اینها روزی معنوی است. این روزیهای معنوی در زندگی مؤمنان خیلی میتواند سر صحنۀ عمل حاضر شود.
✅ گاهی اینگونه است که شخص کار خیر کرده است، ولی در کنارش کار معنوی توحیدی هم انجام میدهد. او میبیند که دل را آباد کرده است؛ خداوند به او یک معرفت ناب توحیدی میدهد. اگر «لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا» را خیلی وسیع در نظر بگیرید، همه حالات خوش را شامل میشود.
✅ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ»؛ (اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا پروا داريد و به پيامبر او بگرويد تا از رحمت خويش شما را دو بهره عطا كند و براى شما نورى قرار دهد كه به [بركت] آن راه سپريد و بر شما ببخشايد و خدا آمرزنده مهربان است.) (حدید، ۲۸). «نُوراً» آن فضای معرفتی است که به او داده میشود. «يَغْفِرْ لَكُمْ» فضای رزق معنوی است و حتی غفران را هم شامل میشود. چگونه شستشوی دل میدهد؟ شخص احساس وِزْر و وبال نمیکند. یعنی، وزر و وبال را از او میگیرند و او در کارش وزر و وبال نمیبیند. یکی از مشکلات در کارهای سلوکی همین وزر و وبالها است. این وزر و وبالها مانند زنجیری است که به پای انسان بسته شده است و نمیگذارد پرواز کند. یک چنین حالتی دارد. «يَغْفِرْ لَكُمْ» چه کار میکند؟ دل را شستوشو میدهد؛ دل را پاک میکند. این هم یک نوع رزق معنوی است. یعنی، رزق معنوی خیلی گسترده میشود و شامل اینها هم میشود.
🔵 ابعاد روزی معنوی
🔵 بعد ایمانی
✅ همین که شخص ایمان اولیهاش محکم میشود، این یک رزق معنوی است. همین که انسان از مرحله اسلامی به مرحله ایمانی میرسد، این یک نوع فضل و رزق خدا است. دل به نور خدا روشن میشود و باور میکند که خدایی هست. فرق مؤمن با کافر، فقط در اعتقاد نیست. اصلاً (ایمان) دریچهای است به سمت یک واقعیت گسترده. کافر در تاریکی زندگی میکند. اصلاً انسان با همین دریافتی که دارد چهرهاش باز میشود. انسان کافر که میگوید همه چیز همین دنیا است، چه کار میکند؟ او در یک قفسی است و زمانیکه ایمان به خدا آورد، ماوراء برایش معنادار میشود. اصلاً سبک تغییر میکند و این یک انفتاح برای انسان است در تعامل.
✅ کسی که ایمان دارد و جامعه اسلامی به مرحله ایمانی میرسد، خاصیتش این است که در زمین زندگی میکند، ولی سر در آسمان دارد. این بزرگترین روزی است. اینکه شما را از یک محفظۀ کوچک در بیاورند و به یک دریای وسیع وصل کنند، خیلی نعمت بزرگی است و همه جای زندگی مرا تغییر میدهد. خلوت من دیگر آن خلوت نیست؛ جلوت من دیگر آن جلوت نیست. تعامل من با فرزندم، دیگر آن تعامل قبلی نیست. عزم میدهد؛ هدف و عمق میدهد؛ حرکت میدهد؛ آرامش میدهد. همه چیز میدهد. این بزرگترین روزی است.
✅ روزی رزق کریم است که مرحله اول در حد ایمان مستعار است. همین که انسان از مرحله اسلامی به ایمانی رسید، یک روزی معنوی است. در روایت آمده صنع ایمان، یک صنع الهی است و خداوند این در را به روی هرکسی باز نمیکند. تا دل انفتاح پیدا کرد و در باز شد و به دریا وصل شد و از محفظه تنگ دنیا در آمد، میبیند که بزرگترین نعمت را به او دادهاند. این مرحلۀ اول ایمانی (معرفت) است.
✅ بعد از این، باور قلبی به قدری محکم میشود که دیگر عاریهای نیست. این هم یک رزق معنوی است. از این به بعد سطح کار و نوع کار تغییر میکند. یک رزق معنوی است و همه چیز را تغییر میدهد و انسان را آباد میکند. و انسان احساس آباد شدن و قوت گرفتن و غنی شدن میکند.
https://eitaa.com/nasimehekmat_erfandarvadiamal
نسیم عرفان
🔴 بخش دوم ✅ در مقابل کسانی که در مسیر خلاف هستند، شیاطین به آنها القاء میکنند. «هَلْ أُنَبِّئُكُمْ
🔴 بخش سوم
✅ بعد میرسیم به القائات خوش معنوی. القاء دیدن نیست، ولی از یک جهت نزدیک به دیدن است، یعنی یک حقیقتی در دل میآید که به انسان عزم و حرکت و لذت میدهد. تا القائات خوش میآید، میبیند که چه عزم سنگینی برای کار ایجاد شده است: برای رسیدن؛ برای ارتباط برقرار کردن؛ برای مواجهه ناب. همه اینها در القای خوش وجود دارد.
✅ بعد میرسیم به معرفتهای عینالیقینی. برای برخی آنقدر این معرفت، ناب است که احساس میکند به مقصد رسیدهاست. الان خدا را میبینند؛ الان بهشت و جهنم را میبینند. حالت عینالیقینی از یک جهت خیلی ناب است. یعنی، به جایی رسیده است که از مرحلۀ «یؤمنون بالغیب» بودن گذر کرده است. آن مرحله القای قوی احساس میکرد، ولی احساس حضورِ غیبی میکرد. ولی در این مرحله احساس حضور شهودی میکند. و این یک روزی است که وقتی به اینجا برسد، میگوید: داشتههای من در برابر آن هیچ است.
✅ یکی از طلبهها میگفت: داشتم نماز میخواندم که حضرت حق جلوه کرد. در این حالت شلوار من کمی کثیف بود و من با عبا آن را پوشاندم. یعنی، حالش تغییر کرد. الان شهودی دارد که اینگونه است. اینجا هنوز احساس دوئیت در کار است.
✅ پس از این میرسیم به مرحله حقالیقینی. اینجا که دیگر دوئیتی در کار نیست. و همهاش روزی معنوی است که اگر باز بالاتر برود دیگر میشود: «وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا» ؛ (و تفضل خدا بر تو همواره بزرگ بود) (نساء، ۱۱۳). در کارهای معنوی، بین هریک از درجاتش فرسنگها فاصله است. هریک درجه، گاهی احکامش متفاوت است. دیروز این حال را داشتم، اما الان به یک مرحله جدید رسیدم.
✅ بنده خدایی میگفت: در سجده «سُبْحَانَ رَبِّيَ الأْعْلی وَ بِحَمْدِه» میگفتم، ولی حالی داشتم که گویا پنجاه سال این ذکر را میگفتم. احساس امتداد میکرد. زمان برایش بسط پیدا کرد. گرچه به لحاظ ظاهر نهایتاً یک دقیقه بیشتر نبوده است. این امتداد در زمان «مثالی» است و بلکه بالاتر. اینها همه روزیهای معنوی معرفتی است. ولی روزی معرفتیِ حقالیقینی با هیچیک از روزیهای پیش از خودش قابل مقایسه نیست.
🔵 بعد عمل
1️⃣ انجام اصل عمل؛
همین که عمل کنم، یعنی خدا به من توفیق داده است که این عمل را انجام دهم. این عمل در حکم یک نور است در جان.
2️⃣ تکرار عمل؛
تکرار عمل باعث میشود که نور در جان قوت پیدا کند. یک روزیای است که خدا داده است. در این موقع مثلاً اگر انفاق میکند، از آن عمل لذت میبرد.
3️⃣ملکه نوری عمل؛
بعد از تکرار کردن، ملکه نوری قوی راسخ در جان است. خود این ملکه که بیاید، خودش یک توفیق است. مثلاً ملکه توکل که بیاید، این ملکه نوری توکل، یک سرمایه آمادهای است که خداوند روزی کرده است. «ملکه» یک افاضه نوری است که خداوند به انسان میدهد. این ملکه که میآید، قدرت و قوت و اقتدار هم خواهد آمد؛ بهگونهای که بدن هم نباشد، در جانش نشسته است. درست مثل اینکه ما ملکه نوشتن را در جانمان ایجاد کردهایم؛ الان هم اگر نمینویسیم، این ملکه در جان ما وجود دارد.
4️⃣ بعد از این سلطان عمل نوری است.
مانند حضرت سلیمان که نسبت به احضار تخت بلقیس، سلطان دارد و فوق ملکه دارد و به تعبیر ابنعربی، اِسترسال دارد و حتی مانند آصفبنبرخیا نیاز به توجه هم ندارد. آصفبنبرخیا باید توجه و تمرکز میکرد و بعد تخت را میآورد، ولی حضرت سلیمان خودش استرسال دارد؛ یعنی، سلطان این ملکه در آن هست که فوق ملکه عنوان داده میشود.
اگر در زمینه عمل هم همینطور جلو برویم به مرتبه فوق ملکه میرسیم. لذا کسانی که به مرحله استرسال یک ملکه میرسند، به شکل خودجوش آن عمل از آنها صادر میشود. در حالت استرسال، حتی توجه هم نمیخواهد و به شکل خودکار و خودجوش انجام میشود. این توفیقی است که خدا میدهد. آن القائات خوش ملکی میآید و آدم را به عمل دعوت میکند. اینها توفیقهای عملی است که به انسان داده میشود. در پی عمل، عمل بعدی که انجام میشود، اینها توفیقهای عملی است. اینها همه رزق معنوی است.
✅ بنده خدایی میگفت: داشتم مسجد میرفتم که در راه فقیری را دیدم. واقعاً نیازمند بود. مقداری پول به او دادم. بعد از این انفاق، به نماز مشغول شدم. حال خوشی در این نماز تجربه کردم که تا به حال آن را تجربه نکرده بودم. خودم فهمیدم که این حال خوش بهخاطر آن انفاق جانانه بوده است. از نظر عمل، این انفاق با آن حال خوش، ارتباط دارد. توفیق عملی به او دادهاند که نماز خوبی بخواند. این توفیق عملی، ریشه در عمل دارد و گاهی هم منشاء آن مشخص نیست.
https://eitaa.com/nasimehekmat_erfandarvadiamal
نسیم عرفان
🔴 بخش سوم ✅ بعد میرسیم به القائات خوش معنوی. القاء دیدن نیست، ولی از یک جهت نزدیک به دیدن است، یع
🔴 بخش چهارم
✅ نوعاً میگویند: شما خودتان را در مسیر خیر نگاه دارید، دَمبهدَم القائات ملکی خواهد آمد. اصلاً مَلَک قرار است با ما حرف بزند، ولی ممکن است ما بهگونهای عمل کنیم که نتوانیم صدای مَلَک را بشنویم. این خاصیت چیست؟ خاصیت همین نکته است که باید توفیقات الهی را نگاه داشت. گاهی انسان را به سمت این کار میشوراند و بعداً میبیند این کار به موقع بوده و ملک به او کمک کرده است.
🔵 احوال
1️⃣ گاهی انسان کاری را انجام میدهد و در او یک میلی ایجاد میشود. بنده خدایی درباره عالم ربانی شهر یک چیزهایی شنیده بود. او میگفت: وقتی که حالوهوای معنوی خوبی داشتم، نسبت به عالم ربانی میل پیدا کردم. راجع به این عالم قبلاً حتی انقلتهایی هم داشتم، ولی الان نسبت به او میل شدید دارم. این روزی معنوی است. میل به خیر، میل به خوبی، میل به خدا، همه اینها خیلی مؤثر است.
2️⃣ بعد این میل، تبدیل میشود به شوق و تشنگی؛
3️⃣ بعد این شوق و تشنگی تبدیل میشود به عشق و سرمستی.
هر یک از اینها خودش مراحلی دارد. اینها احوالی است که خدا روزی انسان میکند. مثلاً در خوف و رجا، ابتدا خوف است و بعد میشود خشیت. در مناجات شعبانیه آمده است: «إِلَهِي وَ أَلْحِقْنِي بِنُورِ عِزِّكَ الْأَبْهَجِ فَأَكُونَ لَكَ عَارِفاً وَ عَنْ سِوَاكَ مُنْحَرِفاً وَ مِنْكَ خَائِفاً مُرَاقِباً»؛ این خوف، اوج خوف است که عادی نیست؛ خوف هیبتی و عظمتی حضرت حق است. چرا؟ چون غیر از خدا چیز دیگری باقی نمانده و به نور عزّ حق رسیده است. اینها همه توفیقهای الهی و روزیهای معنوی است. به کسی که اینها را میدهند، احساس میکند که قوت و غذای سنگینی به او دادهاند که تعبیر میکنند به لذت عظیمه. گاهی تا شش ماه و گاهی تا آخر عمر سرمست است. اینها عظمت و عمق آن را نشان میدهد و الّا ما یک غذای مادی میخوریم و یک لذت محدودی میبریم که حداکثر چهار روز هم در حافظه ما باقی میماند. بیشتر از این نیست. ولی روزی معنوی گاهی تا شش ماه اثر دارد و گاهی هم تا آخر عمر انسان را سرمست نگه میدارد.
✅ یکی از مجاهدان را میشناسم که در جنگ و جبهه هستند. در استواری به یک جای خاصی رسیده است و ثابت قدم شده است. او به جایی رسیده است که اصلاً تکان نمیخورد. این استحکام زیر سر قوتِ حالی است که خدا روزیاش کرده است.
https://eitaa.com/nasimehekmat_erfandarvadiamal
329 درس عرفان دروادی عمل.mp3
7.87M
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#عرفان_دروادی_عمل
جلسه 329 (1399.8.3 شنبه)
#اسماءحسنی_وتعامل_سلوکی_باآن
https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal
https://eitaa.com/nasimehekmat
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 329 (1399.8.3 شنبه) #اسماءحسنی_وتعامل_سلوکی_باآن https://eitaa.c
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم
🔵 عرفان در وادی عمل، جلسه ۳۲۹، ۳ آبان ۹۹، ۷ربیعالاول.
🔴 بخش اول
🔵 انواع رزق معنوی
✅ توضیح دادیم که روزی معنوی در قرآن با تعبیرات «رزق کریم» و «رزق حَسَن» آمده است. سپس بیان کردیم که چرا این رزق را «رزق کریم» میگویند و پس از آن رسیدیم به انواع رزق معنوی. با یک تقسیم کلان، رزق معنوی سه قسم است: ۱. آنچه به لحاظ معرفت داده میشود؛ ۲. آنچه به لحاظ احوال داده میشود؛ ۳. آنچه به لحاظ عمل داده میشود.
✅ همه اینها جزء رزق معنوی است. توضیح دادیم که رزق معنوی چه سطوحی دارد و چگونه انسان میتواند در معرفت، لحظهبهلحظه جلو برود و رزق معنویِ ویژهای پیدا کند. گاهی برخی از این روزیها بهدست میآید و خود شخص میداند که اگر تمام دنیا و آنچه در آن است به او بدهند، به پایِ این رزق معنوی که به او داده شده نمیرسد. در روایات، فراوان آمده است که اگر تمام دنیا را جمع کنید، هیچگاه به پایِ این رزق معنوی نمیرسد.
✅ ما گاهی در غبار بدن و غبار دنیا میافتیم و فراموش میکنیم آن احوال خوشی را که برایمان پدید آمده است. ولی گاهی که یادمان میآید، حاضریم همه چیز را بدهیم و آن حال را داشته باشیم.
✅ در احوالات آیتالله علامه محمدتقی جعفری آمده است در زمان تحصیل ایشان در نجف، این موضوع مطرح شد که آیا حاضرید در قِبال حبّ امیرالمؤمنین علیهالسلام، زیباترین زن را به شما بدهند؟ ایشان خیلی جدّی گفتند: من حبّ حضرت را با هیچ چیز معامله نمیکنم! بعد از این قضیه، حال خوشی به ایشان دست داد. واقعش این است. گاهی ما این اندیشه را داریم، ولی وقتی حالوحسّ دست بدهد، میبینیم که خیلی فاصله است.
✅ بعضی از بزرگان میگویند: این سنگ و گِل چیست که من بخواهم اینقدر برای آن خون دل بخورم. واقعاً سنگ و گل است. بحث ما این نیست که در دنیا نباید زندگی کرد. اتفاقاً همین زحمتکشیدن میتواند عملِ صالحِ ماندگارِ ملکهای باشد. بحث ما این نیست. بحث بر سر نوع نگاه و منطق است. این نوع نگاه که دنیا جیفه است، برای کسی که این احوال به او دست میدهد، واقعاً میبیند که این دنیا جیفه است؛ بیارزش است و محبت و ولایت اهل بیت دربرابر آن چقدر ناب است که به او دادهاند.
وقتی ملکات ناب آمد، چقدر ارزش دارد. مثلاً ملکه توکل که آمد، هیچ تکان نمیخورد. میبیند، هیچ چیز او را تکان نمیدهد. بعضی از شهدا را دیدهام که آنها واقعاً در آن لحظه حاضر نبودند ذرهای از منطق شهادتشان را بدهند و به او تمام دنیا را بدهند. چرا؟ چون میداند چه خبر است؛ میفهمد؛ برایش مثل روز روشن است.
✅ بعضیها این منطق را دارند که آنجا لذتهای دایمی بهشتی داریم. خُب این یک منطق است. ولی گاهی این منطق مطرح نیست و شخص میگوید: من با خدابودن را با هیچ چیز عوض نمیکنم یا توجه اهل بیت را با هیچ چیز عوض نمیکنم. واقعاً این هست. ولی حالوحسّ آن دست بدهد، مهم است. این «رزق کریم» که گفته میشود، کریم بودنش به همین معنا است.
✅ البته باید رزق مادی باشد و انسان باید عزّتمندانه زندگی کند، ولی نسبت به بسیاری از مسائل باید نوعِ نگاه تغییر کند. بعضیها را دیدهاید که میگویند: «داد داد؛ نَداد نَداد». ولی این شخص باید یاد بگیرد که رزق معنوی را درست کند؛ رحمت رحیمیه و یک لحظه با خدا نشستن را درست کند و آن چیزی است که باید دنبالش برویم.
✅ در مورد معرفت و حکمت، عمل و ملکات عملی صالح، و احوال خوش معنوی یک تذکر بدهم. نوعاً عُرفا این موارد را بیش از همه و بهتر از همه در منازلشان توضیح دادهاند. ایشان معرفتها و احوالی که دست میدهد و اعمال و ملکات را به صورت مفصّل توضیح دادهاند.
✅ خواجهعبدالله در منازلالسائرین ابتدا بدایات و بعد ابواب را توضیح میدهد. کسی که در بدایات توبه و انابه و مراقبه و محاسبه کند، برایش احوالی مانند خوف و رجاء روی میدهد. ظاهراً خواجهعبدالله در منازل هشتاد تا نود این احوال عشقی را توضیح داده است. در گزارشهای عرفا این احوال خیلی توضیح داده شده است. مثلاً قونوی میگوید: «در القای ربانی لذت عظیمه داده میشود». گاهی یک حال خوشی برای انسان روی میدهد که تا آخر عمر سرمست است. یعنی، سرمستیِ معنوی دارد. اینها احوال است که بیش از همه، در بیان عرفا پیدا میکنید. اگر میتوانید اینها را خوب بخوانید و اینها را در کلمات عرفا پیدا کنید، خیلی عالی است. تا چشم تیز شود و ببینید که در قرآن و روایات چقدر از این بحثها آمده است و برای ما پنهان مانده است. حتی من کسانی را دیدهام که چطور با قرآن احوال عشقی دارند و چگونه دگرگون میشوند؛ چگونه پرواز میکنند. در قرآن و روایات اینها آمده است و باید اینها را شکوفا کرد.
https://eitaa.com/nasimehekmat_erfandarvadiamal
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 عرفان در وادی عمل، جلسه ۳۲۹، ۳ آبان ۹۹، ۷ربیعالاول. 🔴 بخش
🔴 بخش دوم
✅ ما برای «وَ لایَنْقُضُ الْيَقِينَ بِالشَّكِّ» چقدر وقت میگذاریم و چقدر وقت ما را میگیرد. اما در باب این دست از روایات معارفی و عشقی چقدر کار کردیم؟ مثلاً حارثهبنمالک گفت: «عَزَفَتْ نَفْسِي عَنِ الدُّنْيَا»؛ از دنيا بيزار شدهام. اینها گفته شده و احوالش را بیان کرده که چه چیز روی داده است و چه احوال خوشی داشته است.
✅ از آن طرف القائات و احوال شیطانی هم داریم که انسان در چه وسوسهها و دامهایی میافتد. اینها هم در آیات و روایات آمده است. بنده خدایی احوال شکاکان را توضیح میداد، میگفت: شکاک مانند یک غول است که از درون پوکیده است. این پوکیده را که میگفت، واقعاً میدیدم که خودش پوکیده است و داشت احوال خودش را توضیح میداد. هیچ منطقی نداشت و احساس تنگی و فشردگی میکرد. این احوال هم وجود دارد که ما به آن نمیپردازیم. «فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا» در دلهايشان مرضى است؛ و خدا بر مرضشان افزود (بقره، ۱۰).
✅ عرفا تعبیری دارند: همانطور که اگر انسان غذا و آب نخورد میمیرد، اگر رزق معنوی به او نرسد، میمیرد. واقعاً میمیرد. عارفان حیات معنوی را خوب فهمیدهاند. رزق معنوی همان حیات معنوی است. اگر رزق و روزی معنوی نخورد، میمیرد. لذا میگویند: صبح را از دست ندهید؛ بینالطلوعین را از دست ندهید. به طور کلی نه روز را از دست بدهید و نه شب را. همانطور که ما هر روز سهمی از روزی مادی داریم، همانطور هم سهمی از «رزق کریم» داریم. همانطور که اگر روزی مادی نخوریم میمیریم، در رزق معنوی هم همینطور است. باید قوت و غذا هر روز برسد. من بعضیها را دیدهام که اگر یک روز، روزیِ معنویاش نرسد، جزعوفزع میکند. او بَلد است چه کار کند. باید به دنبال تحصیل رزق معنوی باشیم. کسانی که از جهت روزی معنوی قوی شدهاند، اگر یک روز این روزی به آنها نرسد، میفهمند که چرا اینطور شده است و کجا خطا کردهاند.
✅ اگر روزی معنوی نرسد، میمیریم. این یک امر وجدانی است که عرفا بیان کردهاند. چون رزق معنوی زیاد خوردهاند و حیات معنوی پیدا کردهاند تا میبینند رزق معنوی نیست، حیات از آنها گرفته میشود. درست مانند کسی که از بالای کوه در حال سقوط است و احساس میکند از همه چیز جدا شده است. یک چنین حالتی را در خود احساس میکنند و شروع میکنند به التجا.
🔵 اسباب ازدیاد رزق معنوی
✅ چه چیزهایی باعث میشود رزق معنوی زیاد شود؟ در رزق مادی عرض کردیم که انسان باید تلاش کند و طلب روزی کند، نه اینکه در خانه بنشیند و بگوید خدا خودش روزی ما را میرساند. در رزق معنوی هم همینطور است.
✅ خدا روزیرسان است و به هر فردی هم با حکمتش روزی میدهد. اینها پابرجا است؛ ولی طلب را از شما میخواهد. باید تشنه بود و طلب داشت و پِی گرفت تا روزی معنوی داده شود. باید یاد گرفت و دست به کار شد تا در آدم پیاده شود. تا همت نباشد و دست به کار نشویم و طلب نباشد و عزم نباشد راه باز نمیشود. راه دارد.
🔵 حرفشنیدن
✅ بعضیها میگویند شما ابتدا چهار کلمه بشنوید؛ «آدمی فربه شود از راه گوش». همین حرفشنیدن است که آدم را وارد حالوحس میکند. هیچ حرفی نمیشنود و دنبالش را هم نمیگیرد، بعد میگوید چرا چیزی به ما داده نمیشود. اوّل بِشنو. اینکه کار سختی نیست. حرفشنیدن خیلی اثر دارد. چهار کلمه حرفشنیدن میتواند انسان را به عمق بِکِشاند. بعضی مواقع میتوانیم روزی معنوی سنگینی پیدا کنیم، ولی به همین اوّلیات اکتفا میکنیم و میگوییم: «الحمدلله». شُکر دارد، ولی تو میتوانستی از این بالاتر بروی، چرا نرفتی؟ با اندکی افزودن به معرفت، میتوان همان نماز یا روزه را عمق بخشید تا روزیها سنگین شود.
✅ خیلی باید حرف شنید. لزوماً حرفشنیدن منحصر به گوشدادن نیست، بلکه کتابی هم که میخوانید یا نوشتهای از کسی میخوانید، آن هم جزء حرفشنیدن است. حتی در رفتار یک ولیِّ خدا، کمکم مطلب از آن میگیریم، این هم جزء کار است. باید حرف شنید. و حرف را از اهلش بشنویم و اسرار شریعت را بشنویم و از این فضا خود را محروم نکنیم. باید خیلی حرف شنید.
✅ این شنیدن یک مرحله از طلب روزی است. اول باید شنید تا بدانیم که چه خبر است و چه نعمتهایی هست؟ چه مراحلی هست؟ حرفشنیدن به ما نقشۀ راه میدهد. من افراد بسیاری را دیدهام که زیاد میخوانند؛ اینها اثر دارد. به طور کلی سنت صدرایی عارفپرور است. بعد از صدرا را نگاه کنید. صدرا فلسفه کار کرده، (ولی) عرفان نظری را در کار خودش پیاده کرده است. اینها مباحث نظری است، ولی وقتی زیاد این مطالب خوانده میشود، انسان را به جای دیگری میرساند. ملاصدرا تحلیل کرده است که سلوک چیست؟ سعادت چیست؟
https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal
نسیم عرفان
🔴 بخش دوم ✅ ما برای «وَ لایَنْقُضُ الْيَقِينَ بِالشَّكِّ» چقدر وقت میگذاریم و چقدر وقت ما را میگی
🔴 بخش سوم
✅ اینها شنیده شده است، ولی بسیاری از بزرگان ما سر سفره صدرا عارف درجۀ یک شدهاند: مانند ملاعلی نوری. ایشان شصت سال در حوزه تدریس کرد و در همان ایام استادی همه چیز را میدانست؛ حرفهای صدرا را میدانست. فلسفۀ صدرایی (فلسفۀ اسلامی) کلاً تشنگی میآورد. اینها را میخواند و تا جایی رسید که گفت: من باید دست به کار شَوَم. تا حالا خواندن بود؛ الان شد دست به کارشدن. به او ذکری دادند و انجام داد، ولی دید اثری ندارد. چون عالِم بود، گفت: باید خودت ذکر شوی. بعد راه افتاد و به جایی رسید که میگفت: «هر وقت نیاز داشتم تا خدمت اهل بیت برسم، میرسیدم و مسئلهام را مطرح میکردم».
✅ حاجی سبزواری هم از عارفان قَدَر است. فیض کاشانی هم همینطور. در اشعارش چقدر سوزوشور هست. این بزرگواران سر سفرۀ صدرا نشستهاند. حرفشنیدن خیلی اثر دارد.
✅ خیلیها را دیدهام که حرفهای نهایی صدرا را در وحدت شخصی قبول نکردهاند، ولی رگههای عرفانی پیدا کردهاند. یعنی راه حقیقت. شنیدن کمکم آنها را به فضای تشنگی میرساند. نوعاً تشنه میشوند و نوعاً هم دست به کار میشوند. حرفشنیدن، حرف ناب شنیدن؛ نه شنیدنی که سر از خاک در آورد. این را نمیگویم. حرفی که از آن منطق عمل در میآید؛ منطقی که میل به ماوراء در میآید و میل به سمت خدا در میآید و میشود آنچه باید بشود. آن را عرض میکنم. انسان باید حرف بشنود. این اوّل طلب است. این کار سختی نیست. لازمهاش این است که هیچ وقت خود را از این فضا دور نکنیم؛ بشنویم؛ یاد بگیریم تا عمل کنیم. این کار سختی نیست. بعد از طلب، دست به کار شویم. « اَلْعِلمُ إمامُ الْعَمَلِ»؛ علم راهنمای عمل است.
✅ نمیدانم این پیرمردها یا پیرزنها را دیدهاید که مینشینند چند ساعت قرآن و مفاتیح میخوانند. با اینکه خیلی معرفتش عمیق نیست، اما مقیّد است یک ساعت و نیم یا دو ساعت بنشیند. یعنی همین که دعا میکند، احساس میکند یک پِیوستی ( و یک پیوندی) با خدا دارد؛ در حدّ خودش. ولی مقیّد است که یک ساعت و نیم بنشیند.
✅ انسان در مقام طلب و عمل باید بینالطلوعین را آباد کند. بنده خدایی میگفت: اول سعی کردم ده دقیقه بعد از نماز صبح بنشینم؛ بعد دیدم جالب است و بارقههایی درخشید. ده دقیقه را بیست دقیقه کردم و بعد هم همۀ بینالطلوعین درست شد. این میشود یک برنامه. یعنی آهستهآهسته. من نمیگویم از اول آدم یک برنامه یک ساعت و نیمی بگذارد. نَه. از یک عمل آسانِ همیشگیِ هر روزه میتوان شروع کرد. این کار سختی نیست. این زیارت امینالله را هر روز میتوان در پنج یا ده دقیقه خواند. کار سختی نیست. این میشود دست به کارشدن. این عمل که ادامه پیدا کرد، بعدش، عمل را درست کنید؛ ظرایف عمل را حل کنید.
✅ کسانی که در کار علمی هستند، چه کار میکنند؟ در حین کار علمی، در مواجهه با مشکل چه کار میکنند؟ کار علمی را رها میکنند یا ادامه میدهند تا به نتیجه برسند؟ آدم وقتی خوب به خدا وصل شود، باذناللهاش خیلی قوی میشود. بنده خدایی میگفت: اگر نود و نُه سال از صَد سال عُمرم بگذرد و من به جایی نرسم، رها نمیکنم. بلکه اگر نود و نه سال و یازده ماه هم گذشته باشد، (کار سلوکی را) رها نمیکنم. چون راه همین است.
✅ کسی که در این دنیا طالب باشد، اگر اینجا (به هر دلیلی) به او ندهند، قطعا در نَشئۀ بعدی به او میدهند. صدرا میگوید: «اَلْمَعْرِفَة بَذْرُ الْمُشاهَدَة». اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین میفرمایند: به هر چیزی که تعلق پیدا کردی، خداوند تو را با همان چیز محشور میکند؛ ولو به سنگی تعلق پیدا کردی، خداوند تو را با آن محشور میکند. یعنی باید اینجوری جلو برویم.
✅ اگر طلب به عزم و همّت سنگین تبدیل شود، کار تمام شده است. نوعاً به اهل همّت میدهند نه به کسی دیگر. اگر دیگری هست، مناسبت ذاتی دارد که حسابش جدا است. باید همّت داشت و دست به کار شد و روز و شب برنامه داشت.
✅ برخی از اساتید میفرمودند: شما بینالطلوعین را آباد کنید، همین آبادکردن راهبرِ شما است. میدانید یعنی چه؟ یعنی به تو میگوید چه کار بکن و چه کار نکن.
https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal
نسیم عرفان
🔴 بخش سوم ✅ اینها شنیده شده است، ولی بسیاری از بزرگان ما سر سفره صدرا عارف درجۀ یک شدهاند: مانند م
🔴 بخش چهارم
✅ برخی میگویند: حتی صدای سنگین (و بلندی) که در روز شنیدهاید، در مکاشفۀ شبتان اثر میگذارد.
✅ خداوند دهانِ بازِ طالبِ روزی را بیروزی نمیگذارد. در فضای معنوی هم همینطور است. یعنی اگر کسی روزی معنوی میخواهد و دنبال اسباب آن است، باید طلب کند: طلب روزی حلال؛ طلب «رزق کریم»؛ حرفشنیدن و دست به کارشدن؛ عزم جدّی داشتن و قانعنبودن به هیچ چیز.
✅یکی از اساتید میگفت: (در امور معنوی) به هر کجا رسیدی، قانع مباش. بوعلی میگوید: کسی که در مسایل علمی بگوید این مقدار بس است، از فطرت انسانی خارج شده است. فطرت انسانی جستجوگر است. لذا یکی از اساتید ما میگفت: تو به هر جا رسیدی، قانع مباش. چرا؟ چون برای تو (روزی) بیانتها در نظر گرفتهاند؛ قانع نشو. طلب باید به گونهای باشد که به هر مرتبهای رسیدی، قناعت نکنی تا آن عزم سنگین بیاید و انشاءالله ما را به نتیجه برساند.
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal
330 عرفان دروادی عمل.mp3
7.95M
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#عرفان_دروادی_عمل
جلسه 330 (1399.8.10 شنبه)
#اسماءحسنی_وتعامل_سلوکی_باآن
https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal
https://eitaa.com/nasimehekmat
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 330 (1399.8.10 شنبه) #اسماءحسنی_وتعامل_سلوکی_باآن https://eitaa.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم
🔵 عرفان در وادی عمل، جلسه ۳۳۰ (۱۰ آبان ۹۹)
🔴 بخش اول
✅ چگونه معرفت سر سفرۀ سلوک میآید؟ چگونه میتوان با معرفت، کار سلوکی کرد؟ از اسمای الهی «اسم رزاق» را انتخاب کردیم و رزق مادی را بیان کردیم. چند جلسهای است که راجع به رزق معنوی صحبت میکنیم و رسیدیم به اسباب ازدیاد رزق معنوی. چه عواملی رزق معنوی را زیاد میکند؟
🔵اسباب ازدیاد رزق معنوی
1️⃣ عزم و همت و تشنگی و تلاش
✅ در واقع، عزم و همت و تشنگی و تلاش یک نوع طلب روزی معنوی است. طلب روزی مادی به ضرب فیالارض و رفتن و یافتن و رسیدن است. در باب روزی معنوی هم به عزم و همت و تلاش و تشنگی نیاز داریم. انسان انواع طلب و مراحل طلب دارد که کمکم طلب تبدیل به عزم و عزم تبدیل به همت میشود. معمولاً میگویند طلب یک بار و دو بار چیزی است و طلب همیشگی داشتن، چیز دیگری است. دست به کار شدن و همتداشتن و عزمداشتن به صورت محدود چیزی است و استمرار آنها چیز دیگری است. در کارهای معنوی، باید در عزم و همت و تلاش، استمرار وجود داشته باشد.
✅ انسان باید تشنگی داشته باشد و خیلی زود خودش را روبهراه کند. گاهی میبینید که تشنگی و شیفتگی قبلی نیست: «إنّ لِلْقُلُوبِ إقْبالاً وَإدْباراً»؛ قلب گاهی اقبال و گاهی ادبار دارد. باید زود این را چاره کرد. چارهکردن گاهی به التجا است و باید زیاد التجا کرد. و اولش نیاز دارد به محاسبه و توجه به نفس، که باید مواظب نفس باشد. نکند که از این مسائل که پیش میآید، عادی از کنارش بگذرد. به خودش تَشَر بزند و محاسبه و مشارطه کند که چرا وضعم اینجور شده است. حتماً بداند که یک جایی خللی پیش آورده که اینطور شده است. انسان باید خودش را روبهراه کند: اول محاسبه و بعد التجا.
✅ گاهی برخی از کلمات و آیات و روایات را مکرر برای خودش بخواند و آن تشنگی را زیاد کند و در جانش اینها را پیاده کند. من کسانی را دیدهام که وقتی مسئلهای برایشان پیش میآید، التجایشان اینطور است: میگویند خدایا، یک بار هم که شده برگردم و بعد شروع میکند به توبه و انابه و گریه و تعابیری را که یاد گرفته مانند آیه و حدیث، آن را مکرر برای خودش میخواند. گاهی عظمت و راه سنگین را به رخ خودش میکشد و خودش را زود تکان میدهد تو کجا باید باشی؟ الان کجا هستی؟ وقتی این حال دست میدهد، آدم میبیند که دور افتاده است.
✅ احساس دورافتادگی کردن، گاهی خودش دست میدهد و گاهی انسان باید در خودش ایجاد کند که ما دورافتادهایم؛ از قافله عقب ماندهایم! «قافله رفت و تو در خواب ماندهای»؛ بعضیها تا این را میگویند اشک از چشمانشان جاری میشود. میدانند که برخی به کجا رسیدهاند و الان خودش کجا است؟ یکی از علمای ربانی میگفت: الان کسانی هستند که در حال صحبت با امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه هستند، من بیچاره چرا اینجوری هستم؟ چطور آنها اینقدر پیش رفتهاند و من اینجوری هستم؟ اینها تَشَرهایی است که آدم به خودش میزند. از قافله عقب ماندهایم. چقدر ما توان داریم و از آن استفاده نمیکنیم؟ گاهی انسان زیبایی حضرت حق را جلوی چشم خود میآورد و میگوید چرا من باید اینگونه باشم؟ من باید مشتاق لقای حقتعالی باشم؟ چرا اینجوری هستم؟ هرکس باید خودش را روبهراه کند. اینطور نباشد که عمر بگذرد و هیچ کاری نکند.
✅ شب روز بشود و روز شب بشود و ما هیچ کاری نکنیم؟ چرا؟ و این ضایعهای است. وقتی این قبیل احساسها دست میدهد، خیلی از کارها خودش حل میشود: احساس دورماندگی و احساس غربت و احساس سقوط و احساس هبوط.
✅ در باب یقظه شنیدید که وقتی نور یقظه دست میدهد، انسان احساس میکند، در لجن افتاده است؛ در چاله افتاده است. همین احساس در لجنبودن، باعث بیداری میشود. احساس غیر از دانستن است. دانستههای ذهنی منظورم نیست. احساسی که در واقعیت اثر میگذارد؛ این را باید در کار خود بسیار داشته باشیم.
🔵فلسفه قبض
✅ نمیدانم فلسفۀ قبض را شنیدهاید یا نه. میگویند: قبض نردبان عروج است. قبض یعنی، چیزی به سالک داده نمیشود، ولی میگویند قبض نردبان عروج است. چرا؟ چون کسی که اهلش است، تا یک روز، روزی معنوی به او نمیرسد، احساس میکند که عقب افتاده است.
✅ این بازاریها که هر روز درآمد دارند، اگر یک روز درآمد نداشته باشند، احساس میکنند که هیچ کاری نکردهاند و اوضاعشان به هم ریخته است. حتماً این افراد را دیدهاید. در این وضعیت این بازاریها احساس خفگی میکنند. با اینکه امکانات مادی دارند؛ احساس مُردگی دارند و احساس میکنند که دارند از جیب میخورند.
https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal
https://eitaa.com/nasimehekmat
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 عرفان در وادی عمل، جلسه ۳۳۰ (۱۰ آبان ۹۹) 🔴 بخش اول ✅ چگونه
🔴 بخش دوم
✅ کسی که در کار روحی است، کمی که فاصله میافتد، احساس میکند که خیلی فاصله افتاده و خیلی ضرر کرده است. خاصیت قبض همین است که نردبان عروج است. پس از اینکه آن احوال معنوی گرفته میشود و نمیآید، شخص جزعوفزع میکند. برخی از این جزعوفزعهای عارفان را که انسان میبیند، خیلی شیرین و ناب است و خیلی اثر دارد. از کسانی که فرزند از دست دادهاند، آنها بیشتر جزعوفزع میکنند و احساس میکنند همه چیز را از دست دادهاند. چرا؟ چون میدانند روزی معنوی روزبهروز است و نباید قطع شود. و آن همت و عزمی که دارند اگر کمی سست شود، آن را زود چاره میکنند.
✅ اولین چیزی که در زمان قبض روی دهد، احساس خفگی و احساس دورافتادگی و احساس حِرمان است. در کارهای روحی و معنوی، اینها خیلی مهم است. نه اینکه بگوید نشد دیگر. برخی کَکِشان هم نمیگزد که چیزی شده است. ولی برای اهلش، این احساس دورافتادگی خیلی مهم است؛ اول این احساس و بعد التجا. یعنی، یک نور یقظهای بیاید تا بفهمد چه کار کرده است. این به محاسبه نیاز دارد. همیشه باید مواظب درون باشیم. کسی که حال هر روزهاش شده است و میگوید من سهمیه روزانه دارم، اگر به او نرسد، حِرمان را احساس میکند. چون عادت هر روزهاش است. ولی بعضیها کاری ندارند: بیاید، نیاید. یک وقت مسئله این است که الا و لابد باید این را بدهی و آن را ندهی. این نه. بحث راجع به این مسئله نیست. بحث راجع به روبهراهبودنِ معنوی است.
2️⃣ شکر نعمت و کفران نکردن
✅ در قرآن آمده است: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ»؛ و آنگاه كه پروردگارتان اِعلام كرد كه اگر واقعاً سپاسگزارى كنيد، [نعمت] شما را افزون خواهم كرد، و اگر ناسپاسى نماييد، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود» (ابراهیم، ۱۲). به بعضی افراد مسائل روحی سنگین داده میشود، ولی چندان که باید و شاید شکرگزار این روزی معنوی نیستند. گاهی کفران میکنند که همین امر سبب میشود که روزی کم شود. شکرگزاری روزی را زیاد میکند. یعنی، هر وقت روزی معنوی داده شد، باید به خدا وصل شد. این را یادتان باشد.
✅ در روایات آمده است که شکر این است که بدانید این نعمت را چه کسی به شما داده است. یعنی، معرفت. این تعبیر که در روایت آمده است، لطفی دارد. شکر یعنی، بدانی که این نعمت و این روزی از جانب خدا به شما داده شده است.
✅ بعضی از کسانی که القائات پشت سر هم دارند، متوجه نیستند که این القائات از کجا است! این نحوه عملکردن، شکرگزاریِ مناسب نیست. هر آنچه خدا داده است اگر بخواهد بگیرد، یکروزه میگیرد. اگر کسی که کار علمی میکند بگوید این کار علمی را من انجام میدهم، این منطق قاورنی است. چون قارون هم میگفت: من با علم خودم این سرمایه را جمع کردهام.
✅ منطق دینی ما این است: «وَ ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ»؛ و هر نعمتى كه داريد از خدا است (نحل، ۵۳). هر چه به شما میرسد، از طرف خدا است؛ چه کار علمی، چه کار روحی. کار روحی شکر بیشتری میخواهد. چرا؟ چون نعمت سنگینتر است. این را یادتان باشد.
✅ اگر روزی معنوی میآید و ملکاتی دست میدهد و داده میشود، معرفت حقّی که داده میشود، معارف سنگین که داده می شود، باید در شکرکردن خیلی دقت کرد. یعنی، آدم فکر نکند این امور معنوی از خودش است. خدا در مسایل عادی، نسبت به شکرگزاربودن و نبودن خیلی سخت نمیگیرد. اما اگر در مسائل معنوی شکرگزاری نشود، خیلی زود جمع میشود.
✅ کسی که اهل مسائل روحی و معنوی است، اگر شکر نکند، خدا زود جمع میکند تا او را گوشمالی بدهد و بفهمد. ولی اگر نفهمید، او را به حال خودش واگذار میکند و استدراج در مورد او جاری میشود. در این استدراج گاهی حال معنوی برایش اصل میشود نه خدا. به حال و معرفتش بیشتر بَند است تا به خود خدا. اینها یعنی خدا را فراموشکردن.
✅ باید بدانیم که معرفت از خدا است و بیشتر شاکر بود. این آیۀ «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ» هم در مسائل مادی و هم در مسائل معنوی جریان دارد. انسان باید یاد بگیرد که سر صحنه شکر کند. اگر سر صحنه نتوانست، در روز یک زمانی را به این امر اختصاص دهد. ولی اگر کسی یاد بگیرد سر صحنه شکر کند، میداند که از خدا است و خوب میفهمد (که این نعمت را) خدا داده است. اگر همین را بفهمد، خودش یک نوع شکر است. شکر یک نوع کشش معنوی خاص است که در ضمن معرفت به خدا در دل پیدا میشود و آدم را به تشکر از خدا وا میدارد.
✅ کسانی که کار روحی میکنند، سر صحنه شکر سنگینی میکنند و از جهت زمان سه ثانیه هم نشده است ولی گویا دو روز درگیر شکر بوده است. یعنی، زمان برایشان بسط پیدا کرده است. خودشان میفهمند که چه کار میکنند.
https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal
https://eitaa.com/nasimehekmat
نسیم عرفان
🔴 بخش دوم ✅ کسی که در کار روحی است، کمی که فاصله میافتد، احساس میکند که خیلی فاصله افتاده و خیلی
🔴 بخش سوم
✅ شخصی میگفت: در سجده گفتم: «سُبْحانَ رَبِّی الأعْلَی وَ بِحَمْدِهِ» و چند ثانیه صبر کردم و ذکر دیگری گفتم. ولی احساس کردم که به اندازه یک روز درگیرش بودم. چنین شکری بسط یافته است، ولو از جهت زمانی خیلی اندک باشد.
✅ یک راهش هم این است که برنامه بگذارد و زمانی را برای شکر بگذارد و به خودش بگوید این نعمت، آن نعمت (و همه نعمتها) را خدا داده است. یکی از اساتید میگفت: اگر بخواهند روزی را تقسیم کنند، بیشتر از این که الان به من دادهاند، به من نمیرسد. خدا به من خیلی نعمت داده است. «وَ كانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظيماً»؛ و تفضل خدا بر تو همواره بزرگ بود (نساء، ۱۱۳). اگر آنچه داده شده عظیم است، باید خیلی کرنش و شکر کرد.
🔵 کفران نعمت
✅ کفران سطوحی دارد. اگر مناسب حال و مقامش شکر به جا نیاورد، این یک نوع کفران نعمت است. کسی که به مرحله بالاتر رسیده است، نباید شکرگزاریاش مانند مرحلۀ قبلش باشد، بلکه باید مناسب شأن خودش باشد. خداوند اوایل برای عموم سخت نمیگیرد، ولی به وقتش، نعمت را از آنها میگیرد. چرا که شخص خودش را به مرحله پایینتر کشیده است. اینجا است که بعضی میگویند باید مراقبتهای شدید انجام شود. آنچه خدا داده است تا میتوانید آن را نگه دارید و بر اساس آن عمل کنید.
✅ کفران گاهی بدین صورت است که شخص به جایی میرسد، اما او را هدر میدهد. مثلاً، چیزی به او دادهاند، باید وقتی را بگذارد و آن حال خوش را ادامه دهد، ولی بلافاصله آن را رها میکند و ادامه نمیدهد و به سراغ کار دیگری میرود. این یک نوع کفران است. اگر حال خوش دادند و ده یا پانزده دقیقه فرصت داری، در همان حال باش! استمرار بده، اما گاهی کاری نمیکند و میگذارد کنار. «إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِي أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا» یعنی، همراهش بروید. من میبینم به کسی حال خوشی دست داده است، خودش را میکشد کنار و با دیگران صحبت میکند. بنده خدا، به تو حال خوش دادهاند، چرا اینجوری آن را هدر میدهی؟ این یک نوع کفران است. مانند این است که به شما غذا بدهند و نصف آن را بخوری و بقیهاش را بریزی دور! این کفران است.
✅ بنده خدایی میگفت: من قدرت ندارم و خطورات میآید، این اشکالی ندارد و خطورات میآید و فرصت را از او گرفت و از دستش رفت. اتفاقاً این فرصتی است برای تمرین نفی خواطر. ولی اینکه از دست تو برمیآید، میتوانی انجام بدهی و در زمانی که حال خوش دست میدهد، با دیگری صحبت نکنی. این را انجام بده. این غیر از نفی خواطر است. هدر ندهیم؛ کفران نکنیم. وقتی حال خوش دست داد، باید استفاده کرد؛ وقت حرفزدن نیست؛ وقت کار فکری کردن نیست.
✅ (چنین شخصی) گاهی کفران صریح میکند. یعنی، به نقیض آن مرتبهای که به او داده شده است، عمل میکند. علمش را دارد، ولی نقیض آن را ایجاد میکند و به زبان میآورد. این نقیضها خیلی مهم است. این کفران صریح است. مثلاً، یاد گرفته اسّاساس بندگی را و یاد گرفته که انانیت باید حذف شود، ولی با وجود این علم و معرفت، نقیض آن را انجام میدهد. این را میگوییم کفران.
✅ شکر هم سطوحی دارد. مثلاً شکر سطح معرفتی دارد؛ سطح اِعمال عشقی دارد و همینجور بالا میرود. نفس اِعمالکردن هم خودش شکر است. اگر کسی بخواهد روزی معنوی برایش ماندگار شود، راهش زیادکردن شکر است. خود شکر، روزی معنوی است. با این سبک، این روز معنوی را باید افزون کرد. «فاضَ ثُمَّ فاضَ» است که گاهی نمیتواند احصاء کند. آنی که در یک لحظه به من دادند، الان هرچه میخواهم بنویسم، نمیتوانم همه آن را احصاء کنم. پس یکی از اسباب ازدیاد رزق، شکر است و کفران نکردن و قَدردانستن و مطابق آن عملکردن.
3️⃣ درک بینالطلوعین
✅ در روز بهترین اوقات بینالطلوعین است. در هفته، شب جمعه و روز جمعه و در سال، ماه مبارک رمضان، اینها اوقات ویژهاند. روزیِ افزون را در بینالطلوعین تقسیم میکنند. اگر انسان در این زمان بیدار باشد، همین بیداربودن اثر دارد، چه برسد به اینکه دست به کار شود و کار روحی و معنوی داشته باشد. بنده خدایی میگفت: کل روز کشک است و روغن آن بینالطلوعین است. یعنی، بینالطلوعین اینقدر اثر دارد. واقعش این است که بینالطلوعین خیلی اثر دارد. در روایات آمده است که وقتِ روزیدادن خدا و تقسیم ارزاق است. روزی معنوی هم همینطور است.
https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal
https://eitaa.com/nasimehekmat
نسیم عرفان
🔴 بخش سوم ✅ شخصی میگفت: در سجده گفتم: «سُبْحانَ رَبِّی الأعْلَی وَ بِحَمْدِهِ» و چند ثانیه صبر کر
🔴 بخش چهارم
✅ بینالطلوعین، ممهد برای روزی معنوی است که حظّی از بهشت دارد. این زمان را خیلی باید مراقبت کرد. بعضی میگویند از ده دقیقه شروع کنید. اول نماز شب باید باشد. طلبه باید نمازشب بخواند. اگر به هر دلیلی نتوانست بخواند، قضایش را بهجا بیاورد. پس از اذان، نماز صبح را بخواند و ده دقیقه بنشیند. ده دقیقه که میشود نشست. بعد آن را پانزده دقیقه کند. این به عادت ما برمیگردد. بعد آن را یک ساعت و یک ساعت و نیم کند و کل بینالطلوعین را پر کند.
✅ برخی آقایان تأکید می کنند که در بینالطلوعین به رختخواب نروید. این کار برای همه نیست و برای اهلش است. کسی که اهلش نشده، همان ده دقیقه را بیدار باشد و بعد بخوابد. ولی کسانی که اهلش شدهاند، میگویند خوابم هم برود، همین جا باید باشد.
✅ در روایت آمده است که خداوند به ملائکه نسبت به بندهای که در سجده خوابش برده است، مباهات میکند و میگوید برای من کار کرده، ولی خوابش برده است. مزاج بدنی را باید مراعات کرد و نباید از بین برد. باید مراعات کرد. پس بینالطلوعین، جای طلب روزی سنگین معنوی است. یک طلب ویژه است. در عین حالی که برنامه هم دارد: قرآن و ذکر و دعا و هر چه صلاح میداند. بینالطلوعین را باید آباد کرد و اگر بینالطلوعین آباد شود، روز هم آباد میشود.
✅ برخی از اساتید میگویند: بینالطلوعین، راهبرِ انسان است. چرا؟ چون با استمرار آن کمکم القائات خوش معنوی برای انسان حاصل میشود. اگر مناسبت پیدا شود، به انسان میگویند که چه کار باید کند!
در بیان یکی از ائمه آمده است: پدر ما، ما را وادار میکرد که بینالطلوعین را بیدار باشیم.
✅ بینالطلوعین، بهترین وقتِ خلوت است. چون غالب مواقع انسان مزاحم دارد. گرچه میشود که وقتهای دیگری را هم فراهم کرد. بینالطلوعین، وقتِ خلوت است. ما یک زمان از روز را میخواهیم که خلوت باشد تا به درد خودمان برسیم. به خود نگاه کنیم؛ به خدا نگاه کنیم.
ما یک وقت خلوت میخواهیم که بینالطلوعین بهترین وقت است. بینالطلوعین روزی را اضافه میکند و روزی معنوی شدیداً اضافه میشود. روزیِ داده شده در بینالطلوعین، روز را آباد میکند. روی بینالطلوعین خیلی تأکید میکنم.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal
https://eitaa.com/nasimehekmat