eitaa logo
نسیم عرفان
2.7هزار دنبال‌کننده
19 عکس
2 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 346 (1400.7.24 شنبه) #مکتب_سلوکی_علامه_حسن_زاده_آملی https://eit
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵جلسه ۳۴۶(۱) (۲۴ مهرماه۱۴۰۰/ ۹ ربیع الاول / شنبه) 🔴 بخش اول 🔵 عرفان در وادی عمل ✅ در این چند سال که هفته‌ای یکی‌دو جلسه عرفان در وادی عمل داشتیم، چندین بحث طرح شد که باید به فضای عرفان عملیِ مرسومِ منازل‌السائرین افزوده شود. اساساً نباید گمان کنیم که میراث عرفانی ما در حوزۀ عرفان در وادی عمل، منحصر و محدود به منازل‌السائرین است. نَه، بلکه میراث عرفانی ما بیش از این است و در آن بسیاری از راهکارها و راه‌حل‌ها را بررسی کرده‌اند. ✅ ما در گذشته نشان دادیم که (راهکارها و راه‌حل‌ها) در چه مواردی است. ابتدا کتاب رساله‌الولایه مرحوم علامه طباطبایی را خواندیم. یکی‌دو دستور عملی مانند مراقبه را بحث کردیم. بعد راجع به اسرار عبادات صحبت کردیم. در آنجا گفتیم که چگونه نماز خود را درست کنیم. عرفا در این موارد دستوراتی دارند: ارتقا می‌دهند؛ روح عمل را بالا می‌برند؛ چشم و گوش را باز می‌کنند. ما به عنوان نمونه از اسرار عبادات، نماز را بررسی کردیم. سپس در باب عمل و در باب ایمان بحث کردیم. ✅ از دو سال پیش، به این موضوع پرداختیم که چگونه بحث‌های معرفتی در عمل تأثیر دارد. برای نمونه به اسمای الهی اشاره کردیم. اسماء را به شکل کلی توضیح دادیم و اشاره کردیم چگونه معرفت در عمل مؤثر است و گفتیم گمان نکنیم این معارف ناب توحیدی و این معارفی که در باب انسان کامل داریم، سر سفرۀ عمل نمی‌آید. همۀ آنها سر سفرۀ عمل می‌آیند. سپس اسماءالله را مطرح کردیم و اسم رزاق و اسم حکیم را بیان کردیم. 🔵 سر سفرۀ اسمای الهی ✅ امسال هم باید اسماءالله را ادامه می‌دادم. اسماءالله خیلی بحث شیرینی است. اگر ما سر این سفره بنشینیم، می‌توان خیلی از مسائل را با آن حل کرد. قصد دارم که پنچ‌شش اسم از اسمای الهی را ادامه دهم و به سرانجام برسانم. اما چیزی که هست، امسال مواجه شدیم با ارتحالِ نورانیِ کاملِ مُکمِّل، عارف واصل حضرت آیت‌الله حسن‌زاده آملی رحمت‌الله‌علیه. و این ارتحال ما را به یاد یک سرمایۀ بزرگ می‌اندازد که حوزه از آن بهره برد. ✅ گفت‌وگو دربارۀ ایشان در کارهای سلوکی برای ما خیلی مفید است. بحث اسماءالله را بعداً ادامه خواهیم داد. این بحث خیلی مهم است. اگر چند اسم از اسمای الهی را بخوانید و شیوۀ کار عرفا را به‌دست بیاورید، درمی‌یابید که عرفا چگونه عمل می‌کنند و چند کتاب دربارۀ اسماءالله بخوانید و اسرار آن را به‌دست بیاورید. در این صورت، راحت در زندگی پیاده می‌کنید و واقعاً هم مؤثر است. اما اکنون از آیت‌الله حسن‌زاده آملی رحمت‌الله‌علیه یاد کنیم که سرمایه بزرگی برای ما است و باید از ایشان خیلی درس بگیریم. ایشان الان به درد ما می‌خورد. 🔵 سفرۀ آماده ✅ کسانی مانند مرحوم قاضی و علامه طباطبایی که نقطۀ اوج و محصول نهاییِ علوم حوزوی در دل تاریخ بوده‌اند، هر یک الگوی ناب حوزوی هستند. این بزرگواران چگونه به این مرتبه رسیده‌اند. ما مشابه مرحوم قاضی را در همین دوره داشتیم و آیت‌الله حسن‌زاده آملی رحمت‌الله‌علیه این‌گونه بودند. ما سر سفرۀ آماده نشسته‌ایم. 🔵 سنّت عارف‌پرور ✅ می‌گویند معرفت حکمت متعالیه، انسان کامل پرورش می‌دهد. سنت معقول ما به اضافۀ سنت دینی بزرگانی را پرورش می‌دهد. (به بیان دیگر، این سنت، عارف‌پرور است). ما اینها را شنیده‌ایم. اما آنچه ما شنیده‌ایم در ایشان چشیدیم که دارا بود و از هر جهت برای ما الگو بودند: از نظر علمی؛ از نظر رفتاری؛ از نظر سلوکی. حیف است که ما این سرمایه را نادیده بگیریم و به آن نپردازیم. 🔵 بازخوانی ✅ الان باید آثار ایشان را بازخوانی کنیم که اگر ما بازخوانی نکنیم، دیگران (هر طور که خواستند) بازخوانی می‌کنند و ایشان را به صِفر و زیر صِفر می‌رسانند و بی‌انصافی می‌کنند و بلکه نقص خود را به عنوان نقصِ ایشان مطرح می‌کنند. الان بازخوانی‌های متعددی می‌شود، ولی ایشان را باید بازخوانیِ واقعی کرد، آنچه در آثار و رفتار ایشان وجود دارد را به چشم بیاوریم. حضرت امام و علامه، زمانی به عنوان اوج حوزه و الگوی نابی در حوزه بودند و ایشان هم واقعاً از این زمره افراد بودند. 🔵 پس از چند قرن ✅ گاهی باید چند قَرن بگذرد تا مانند حضرت استاد بیاید. خداوند به ما و حوزه و امت (اسلامی) تفضل کرده است. ایشان واقعاً به درد همه می‌خورند و باید از ایشان الگو گرفت. شخصیتی دارای جوانب متعدد در ایشان دیدیم و حوزه‌ها از هر جهت می‌توانند از ایشان استفاده کنند. 🔵 رفتار حکیمانه ✅ کمتر موردی بود که ما به هر شکلی و در هر جایی خدمتشان برسیم و رفتار ایشان برای ما درس نبوده باشد. با بازاری، با طلبه، با غیرطلبه، با کارگر، با شاگرد، با استاد و با هر قشری برخورد می‌کردند، برای ما درس بود. ایشان هر عملی را با حکمت و عرفان و واقعیت دینی حل می‌کردند. حتی نوع برخورد با فرزندشان را. https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵جلسه ۳۴۶(۱) (۲۴ مهرماه۱۴۰۰/ ۹ ربیع الاول / شنبه) 🔴 بخش اول
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم 🔵 عرفان در خانواده ✅ یک بار منزل‌شان بودم صبیه ایشان زنگ زد. آنقدر شیرین و ناب بود که من هر چه (تلاش) می‌کنم تا بتوانم مثل ایشان برخورد کنم، نمی‌توانم! این واقعیت بود. نه اینکه پیش ما این‌گونه عمل می‌کرد. همیشه این‌طور بودند. مثلاً می‌فرمودند: «گُلم!»، «عزیزم!»، «جانم!». یک طوری صحبت می‌کردند که ما شگفت‌زده می‌شدیم. 🔵 فرصت‌طلب‌نبودن ✅ ایشان گاهی به واسطه موقعیت اجتماعی و عالمانه‌ای که داشتند، به ما و دیگران درس می‌دادند. ایشان که از مسجد معصومیه به سمت منزل برمی‌گشت، برخی از اطرافیان در مسیر برگشت مردم می‌دیدند که طلبه‌ها دور ایشان هستند. یکی از این بازاری‌ها آمد به ایشان خدمتی کند. او وسیله‌ای که ایشان خریده بود، آورد منزل. ایشان خیلی تشکر کرد، ولی فرمود: به شرطی قبول می‌کنم که مقداری پول به شما بدهم. شخص گفت: من خودم خواستم. ایشان فرمود: به شرطی قبول می‌کنم که مبلغی را به شما بدهم. بنای ایشان این بود که دوست نداشت به عنوان عالِم‌بودن، متنعم شود و خوشش بیاید. اصلاً دوست نداشت که از این موقعیتی که دارد، (سوء)استفاده کند. بلکه کاری می‌کرد که جبرانِ دَه برابر شود. 🔵 تواضع با رفتگر ✅ یک بار رفتگری آمده بود زباله ببرد. حضرت استاد او را به منزل دعوت کرد و برایش شیرینی آورد و پذیرایی کرد و خیلی به او احترام کرد. یکی به ایشان گفت: شما چرا او را به منزل راه می‌دهی ؟ فرمود: پسرجان، تو از کجا می‌دانی که در قیامت، این شخص جلوتر از من نباشد! تو از کجا می‌دانی؟ این حرف‌ها چیست؟ نوعِ نگاهش به دیگران به گونۀ دیگری بود. حضرت استاد می‌گفت: خدایا، شُکرت که همه دارند به من خدمت می‌کنند تا درس بخوانم و من هم باید خدمت کنم تا عضو زائدِ جامعه نباشم. بیان همیشگیِ ایشان این بود. سبک کارشان این‌گونه بود. 🔵 مربی واقعی ✅ ایشان در همه جا الگو بود. حتی در برنامه درسی که چگونه یک طلبه را با یک آدابی تربیت کند. گاهی با رفتارش نشان می‌داد که نباید طلبه این کار را انجام دهد و واقعاً مربّی بود، به تمام معنا. یک چنین شخصیتی، قابل عرضه و قابل بازخوانی است. بازخوانی سرمایه ما است تا به ما قوت دهد و این مسیر را بفهمیم. 🔵 بررسی مکتب سلوکی علامه حسن‌زاده آملی رحمت‌الله‌علیه ✅ چون موضوع بحث ما عرفان در وادی عمل است، اجازه بدهید ما برخی از مباحث ایشان را در چند جلسه بگوییم. اگر یک سال هم شد، مانعی ندارد؛ چون نکته‌های نابی دارد. مکتب سلوکی ایشان باید بررسی شود. ایشان یک مکتب سلوکیِ نابی داشت که برگرفته از مکتب سلوکی علامه و پیشینیان است و باید ایشان را شناخت که دانستن آن می‌تواند دل‌ها را خیلی آباد کند. 🔵 قلۀ توحید ✅ حضرت استاد در توحید به قله رسید؛ به تجلّی ذاتی رسید. شیوه‌ای داشت که به اینجا ختم می‌شد. 🔵 پرکاری ✅ ایشان مراقبه تام داشتند و (با همین مراقبه) دوازده ساعت در روز درس داشتند. این اواخر فرمودند: بحمدالله مانند یک طلبۀ جوان روزی دوازده ساعت کار می‌کنم که آن موقع من خودم دوازده ساعت کار نمی‌کردم! واقعاً ایشان اوج بودند؛ برخی، مسائل ایشان را باور ندارند؛ خبر ندارند! این واقعیتی است. واقعیت این است که ایشان به اوج رسید. آنچه در عرفان و عرفان عملی گفته می‌شود؛ در توحید ناب گفته می‌شود، ایشان به آنجا رسید. 🔵 چله پشتِ چله ایشان از سال ۱۳۴۷ درگیر مسائل شهودی بودند و در حوزه توحید سِیر می‌کردند. بعد از آنکه دستوری از علامه گرفتند شروع کردند به چله‌گرفتن. ایشان می‌فرمود: هشت‌دَه چله را به هم وصل کردم. الهی‌نامه برای همین سال‌ها است. در این آثار هر چه را آورده است، همه‌اش ناب است. چنین شخصیتی که به اینجا رسید و در فضای عرفانی سِیر کرد و به لحاظ کار علمی هم از هیچ عالِم علمی کم نداشت. این هم نکته‌ای است که چگونه می‌شود هم مراقبه تام داشت و هم درس خواند. بعداً این را توضیح می‌دهیم. 🔵 راه پر زحمت ✅ ایشان تجربیات خالصی داشتند که همه باید بِشنوند. از بزرگان باید شنید؛ بزرگانی که الگو می‌شوند برای ما مهم است. راهی رفتنی است که پر زحمت است و ایشان این راه را رفته است. 🔵 هم درس و هم کار روحی ✅ در این مکتب سلوکی، خیلی بحث‌ها است. یک تجربیاتی کلی است که به درد همه طلاب می‌خورد. بعضی از کسانی که به کار روحی مشغول می‌شوند، در کار درسی نیستند یا در آن ضعیف‌اند و یا به صفر می‌رسانند. اگرچه برخی هستند که یکی‌دو سالی، کار علمی را کم می‌کنند. مثلاً صائن‌الدین اِبنِ تُرکه در دوره‌ای کار علمی را کم کرده است. ولی همیشه بوده است. اما برخی می‌گویند: کار علمی فَضل است! خیلی جدی نیست. https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal https://eitaa.com/nasimehekmat 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم 🔵 عرفان در خانواده ✅ یک بار منزل‌شان بودم صبیه ایشان زنگ زد. آنقدر شیرین و ن
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم ✅ عجیب است که ما طلبه‌ایم و هویت طلبگی ما به کار علمی است که باید یاد بگیریم و سؤالات مردم را پاسخ دهیم. اما عجیب این است که بعضی‌ها می‌گویند این کار فضل است. بعضی‌ها وقتی وارد کار روحی می‌شوند، درس و بحث را جدی نمی‌گیرند. برخی می‌گویند: طلبگی یعنی درس خواندن؛ این معنویات چیست؟! همین که قَدری اخلاص و تقوا دارید، کافی است! معنویات چیست که هشت‌دَه ساعت برای آن وقت می‌گذارید؟ چرا اینقدر برای این کار وقت می‌گذارید؟ باید کار علمی کرد و مردم به این احتیاج دارند. نوع توصیه‌های هر دو دسته را دیده‌ایم و می‌گویند همین تقوای مختصر کافی است. اما الگوی ما که امام معصوم است، این‌گونه نیست، بلکه در او همه چیز هست. از حوزه‌های علمیه، شما اوج نمی‌خواهید؟ محصول نهایی نمی‌خواهید؟ 🔵 هم تحصیل هم تهذیب ✅ هویت حوزه علمیه به دو چیز است: ۱. تحصیل، ۲. تهذیب. و این دو با هم است. کسانی که در حوزه می‌آیند، اگر درس نخوانند، احساس پوچی می‌کنند و با خود می‌گویند در حوزه وِل‌مُعطّلم! و اگر کار روحی نکنند، احساس تناقض می‌کنند. چون آن چیزی را که می‌خوانند، می‌گوید: خدا هست و پیغمبر هست و خودشکنی هست. اگر اینها را اجرا نکنند، دچار تناقض می‌شوند. اگر دنبال علم نروند، احساس پوچی می‌کنند؛ اگر کار روحی نکنند، دچار تناقض می‌شوند. در حوزه هم تحصیل و هم تهذیب پایۀ کار است. ✅ اما در سنت‌های آموزشی دیگر (معمولاً) کاری به تهذیب ندارند و (بر این نظرند که) فقط آموزش باشد، خوب است. بنده‌خدایی در دانشگاه، عرفان می‌گفت و واقعاً هم خوب می‌گفت؛ اصطلاحات را می‌گفت و توضیح می‌داد، اما شب هم می‌رفت در کار خلاف (اخلاق)! یعنی علاوه بر اینکه عرفان می‌گفت گناه هم می‌کرد. احساس تناقض هم نمی‌کرد؛ چون علم عرفان را خوب درس می‌داد. چون آن سنت آموزشی به گونه‌ای است که لزومی ندارد عامل باشید، بلکه باید دقیق بگویید. اما در حوزه علمیه، اگر کسی اینها را بگوید و عمل مخالف آن داشته باشد، او عالِمِ به آن علم به حساب نمی‌آید. این ریشه در سنت حوزه دارد که آن هم ریشه در شریعت دارد. این چگونه جمع می‌شود که هم به قله تحصیل برسیم و هم به قله طهارت؟ 🔵 نسل معنوی ✅ مرحوم قاضی و علامه از هر دو جهت (تحصیل و تهذیب) در قله بودند. آنها از نظر علمی چه کم داشتند؟ ایشان سرآمد همه بود. علامه طباطبایی به لحاظ عرفان عجیب بودند، اما در مسائل علمی خودشان را پنهان می‌کردند. ایشان از نظر روحی خیلی قوی و در قله بودند. نسل معنوی حوزه را علامه طباطبایی پرورش داد. کسانی از بزرگان که ما می‌شناسیم، از نسل علامه طباطبایی‌اند. ایشان کار خودش را کرد و کسی هم متوجه نشد. هم در معنویت و هم در علم در قله بودند. این چیزی است که ما در کار این بزرگان می‌دیدیم. 🔵 ره چنان رو که رهروان رفتند ✅ حضرت استاد علامه حسن زاده آملی رحمت‌الله‌علیه یک بیانی داشتند که راه را نشان می‌دهد. این تجربه ایشان بود و عملاً هم در خودشان پیاده شد: «رَه چنان رو که رهروان رفتند». مرحوم قاضی مگر چه کار کرد؟ از همین دروس حوزوی شروع کرد و در فقه و اصول مجتهد شد. ایشان در فلسفه و عرفان هم مجتهد بودند. نباید این راه را تعطیل کرد و منحصر در آن نکرد، بلکه در کنارش راه دیگر هم باید رفت. حضرت استاد می‌گفت: «حَسَن ضَرَبَ ضَرَبَا صرف کرد و از «کُنْتُ کَنْزًا مَخْفیا» سر در آورد»! ایشان همین روال را طی کردند و به آنجا رسیدند. چرا نمی‌شود رسید؟ 🔵 الْعِلمُ إمامُ الْعَمَلِ ✅ ایشان می‌فرمود: چرا می‌گویید درس نخوانید؟ بلکه باید درس خواند. اگر بخواهی کار معنوی کنی، خدا را نشناسی، چگونه می‌خواهی کار معنوی کنی؟ باید انسان کامل را شناخت. اگر خدا را بشناسی، نوع تعامل و ذکر گفتنت فرق می‌کند؛ نوعِ مراقبه‌ات فرق می‌کند؛ نوعِ برخوردت با خدا فرق می‌کند. اوّلْ باید دانست. «اَلْعِلمُ إمامُ الْعَمَلِ»؛ (علم پیشوای عمل است). ایشان می‌فرمود: «ره چنان رو که رهروان رفتند». مرحوم قاضی رَه چنان رفت. گفته‌اند که مرحوم قاضی فرموده است که علم مانع است؛ منظور این است که اگر در این علم بمانی مانع است، ولی اگر علم بیاموزی راه را باز می‌کند و چشم و گوشتان را باز می‌کند. شما یک دوره حقایق و معارف و سنت معقول را بخوانید، بعد مشاهده می‌کنید که نگاهتان به خیلی از امور عوض می‌شود. چرا می‌گویند این بد است؟ 🔵 عبادتِ بی‌معرفت، خَرواری به خَردلی ✅ حضرت استاد می‌فرمودند: «الهی، عبادتِ بی‌معرفت، خَرواری به خَردلی». بخوانید و در کنارش کار معنوی هم داشته باشید. بزرگان این کار را کردند و رفتند و شد، شما هم بروید، می‌شود. https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal https://eitaa.com/nasimehekmat 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم ✅ عجیب است که ما طلبه‌ایم و هویت طلبگی ما به کار علمی است که باید یاد بگیریم
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش چهارم 🔵 تشنگی آور به دست ✅ تشنگی‌ای که فلسفه صدرایی ایجاد می‌کند، آنها را به عرفان وصل می‌کند. سنت معقول، تشنگی ایجاد می‌کند؛ کمال ایجاد می‌کند. همۀ آنچه در درس‌های معقول می‌خوانیم، به‌تدریج می‌شود ذکر. این ذکر هر روزهݘ ما می‌شود؛ اینکه کار فکری می‌کنید، ذکر است. خود همین شما را راه می‌اندازد. 🔵 نردبان ترقی ✅ حضرت استاد حسن‌زاده آملی رحمت‌الله‌علیه: «اى‏ عزيز، مقصود اين‏ نيست‏ كه علوم رسمى غلط است، بلكه غرض اين است كه بشرط‌لا نبوده باشد. مثلاً يك فرد دانشجوى روحانى كه او را در عرف و محاورات متعارف طلبه می‌‏گوييم بايد علوم رسمى را از لغت و نحو و صرف گرفته تا فقه و اصول، به‌خوبى در محضر استادان تحصيل كند تا اين علوم و معارف نردبان ترقى او براى فهم حقايق منطق وحى و روايات صادر از بيت عصمت گردند. ای طلبۀ عزیز، و ای دانشجوی روحانی، «رَه چنان رو که رهروان رفتند». (انسان در عرف عرفان، ص۸۶). 🔵 همّتِ عالی ✅ ما باید بدانیم و سنت معقول خودمان را بخوانیم و این مسیر را برویم تا نقشه راه برایمان روشن شود. از اول باید همتِ این کار را هم داشته باشیم. ✅ ان‌شاءالله چند جلسه دربارۀ حضرت استاد حسن‌زاده آملی (مطالبی را) عرض می‌کنیم و بعد به اسم حکیم می‌پردازیم. https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal https://eitaa.com/nasimehekmat 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 347 (1400.8.1 شنبه) #مکتب_سلوکی_علامه_حسن_زاده_آملی https://eita
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۴۷ (۲) (اول آبان ۱۴۰۰/ ۱۶ربیع‌الاول/شنبه) 🔴 بخش اول 🔵 مکتب سلوکی علامه حسن‌زاده آملی ✅ مکتب سلوکی ایشان را عام در نظر گرفته‌ایم تا هر چه مرتبط با فضای سلوکی و عرفانی است، مطرح کنیم. ما به این بحث خیلی نیاز داریم. 🔵 الگوهای ناب ✅ ما بزرگانی داریم؛ شخصیت‌هایی داریم که الگوی نابی در حوزه هستند و آنها به ما راه را نشان می‌دهند. آنها مسیر طلبگیِ به عینیت رسیده را به ما نشان می‌دهند. تجربیات آنها برای ما خیلی ارزشمند است. وقتی با الگوهای ناب مواجه می‌شویم، شیوه‌های آنها می‌تواند خیلی مؤثر باشد. باید به دستورات و شیوۀ زندگی آنها توجه ویژه‌ای شود. لذا نباید آن را دست کم گرفت. 🔵 گل سرسبد ✅ به گمان من علامه طباطبایی گل سرسَبد حوزه است و باید روی این موضوع متمرکز شویم که ایشان چگونه با آن عقلانیت، سلوک را هم رواج داده‌اند. ایشان باید الگو باشد که چگونه به اینجا رسید و چه راهی را پیشنهاد داده‌اند. روش ایشان جواب هم داده و به نتیجه هم رسیده و میوه‌اش را هم داده است. این‌طور نیست که شیوه‌ای را اجرا کرده‌اند که برای ما معلوم نیست. در حوزه، کسانی که در فضای سلوکی هستند، همه از شاگران علامه طباطبایی بوده‌اند. اینها سرمایۀ حوزه است و باید از این سرمایه‌ها استفاده کنیم. 🔵 جمع فضایل ✅ همچنین حضرت استاد حسن‌زاده رحمت‌الله‌علیه، در این زمینه در اوج‌‌اند و همه را در خود جمع کرده‌اند. همه چیز را با حکمت و عقل و درایت جمع کرده‌اند. ایشان شخصیتی عادی نیست. اگر ما به این موضوع می‌پردازیم به خاطر این است که ایشان از نظر عملی برای ما الگو هستند. اوج عرفان، تجلی ذاتی است که ایشان به آن اوج رسید. اگر بحث پیاده‌کردن باشد، آنها را در اوج پیاده کرده است. در باب دقت‌های فضای سلوکی و سمت مربیگری نیز چنین بودند. ایشان شخصیتی عادی نبودند. ✅ ایشان تمام نحله‌های موجود در حوزه را می‌شناخت و نسبت به آنها بررسی و نقد داشتند و گاهی توضیح می‌دادند که چرا نباید آن راه را رفت و از این راه باید رفت. الحمدلله دست به قلم هم بودند و بیانات فراوانی داشتند. خیلی از مسائل پنهان مانده، ولی اگر کسی اهلش باشد، همه را در لابه‌لا گفته است. مانند بوعلی که می‌گفت: من شقِّ عصای جمهور نمی‌کنم، ولی حرف‌های نهایی خود را در لابه‌لای حرف‌ها می‌زنم؛ کسی که اهلش باشد، می‌داند که ایشان چه کرده است و چه می‌گوید. چرا؟ چون باید خیلی از حقایق را بگویند و اظهار کنند. 🔵 معنویت ناب ✅ این نسل از آخوند ملاحسینقلی همدانی به بعد جا افتاده است و به بار نشسته است. این نسل، معنویت ناب حوزه‌های علمی را تأمین می‌کند. می‌گوییم معنویت ناب، یعنی هم می‌شود مجتهد به تمام معنا و هم می‌شود عارف سالک به حقیقت معنا؛ و هم رفتارش، در جامعه نافع است. این ویژگی‌ها همان ویژگی‌های عالم ربّانی است که امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه به آن اشاره فرموده‌اند. 🔵 جرئت اِبراز ✅ ایشان جرئت اِبرازش هم آن‌گونه بود که می‌توانست ابراز کند. ایشان در دوره‌ای بودند که امکان ابراز این مسائل بود. ایشان می‌فرمود: وقتی حضرت امام (ره) تفسیر سورۀ حمد را شروع کردند، گشایشی برای ما حاصل شد. چرا؟ چون دست ما باز شد و راحت‌تر می‌شد از این مسائل حرف زد. ✅ آنقدر فشار آوردند که تفسیر سورۀ حمد حضرت امام (ره) تعطیل شد؛ ولی دست ما باز شد. شرایط ایشان بهتر بود. علامه طباطبایی در زحمت بودند. 🔵 بیان عقیده در شرایط سخت ✅ با اینکه علامه طباطبایی در شرایط سختی بودند، با وجود این، همۀ حرف‌هایش را زد. بدون اینکه مشکلی ایجاد کند. ما در یک جلسه‌ای، هشت موضوع از مباحث عرفانی را بررسی کردیم؛ من دیدم در همه این هشت مورد، علامه طباطبایی نظر داده‌اند و نظر داشته‌اند. ✅ زمانی که علامه طباطبایی می‌خواستند اسمِ عرفا را ببرند، با زحمت می‌گفتند: «اهل معرفت». علامه طباطبایی ترس داشتند از اینکه اسم عرفا را ببرند. آقای امینی به ایشان گفته بودند، به جای عرفا، بنویس «اهل معرفت». علامه فرمود آقای امینی (با این پیشنهاد) مرا نجات داد. با این وضعیت علامه حرف‌هایش را زد. 🔵فضای بازتر ✅ در دورۀ علامه حسن‌زاده فضا بازتر شد. رسالۀ لقاءالله ایشان را ببینید. در این رساله همۀ آنچه را که باید بگویند گفته‌اند. به آن رجوع کنید. 🔵 ره چنان رو که رهروان رفتند ✅ این درست نیست که بگوییم: درس نخوانیم؛ کار علمی نکنیم؛ کارهای فقهی و اصولی و فلسفی را کنار بگذاریم. نَه. این‌طور نیست. اینها را باید خواند؛ بلکه اینها نقشۀ راه هستند. علامه حسن‌زاده در یکی از دروس‌شان این موضوع را حدود بیست دقیقه توضیح دادند. یعنی، این‌طور نیست که دیگران گمان می‌کنند؛ بلکه حوزه، میوه‌های خود را در درون خود دارد، به شرطی که ادامه داده شود. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal https://eitaa.com/nasimehekmat
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۴۷ (۲) (اول آبان ۱۴۰۰/ ۱۶ربیع‌الاول/شنبه) 🔴 بخش اول
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم ✅ همین که شما مسیر حوزوی را ادامه دهید و همین درس‌ها را بخوانید، بدانید که این درس‌ها یک میوه و نتیجه‌ای دارد که از دل همین تفسیر و دروس حوزه و فقه و فلسفه، آن نتیجه به‌دست می آید. این نتیجه را ادامه دهید. ابتدا چشم و گوش باز شود، بعد ادامه دهید. 🔵 خدایِ جُدا نَه ✅ علامه حسن‌زاده می‌فرمود: در چهل سالگی وقتی خدمت علامه طباطبایی رفتیم، تشنگی آمد. از ایشان دستور خواستیم. ایشان به ما دستوری دادند: «لااله‌الاالله». بعد علامه طباطبایی پرسیدند کدام خدا؟ عرض کردم: خدایِ جُدا نَه. ایشان فرمودند: همین است و همین خدا منظور است. یعنی، ابتدا باید بدانیم، بعد ادامه دهیم. ذکرگفتن بدون عمق به راه غلط می‌رود. 🔵 عبادتِ بی‌معرفت ✅ استاد حسن‌زاده می‌فرمودند: بنده خدایی بود که خیلی عبادت می‌کرد. فرشتگان گفتند: عجب بنده‌ای است. خداوند سبحان فرمود: من اعتنایی به او ندارم. برای فرشتگان سؤال شد چرا؟ استفسار کردند. رفتند پیش آن فرد و صحبت پیش آوردند. آن شخص با آنکه عبادت فراوانی داشت، گفت: چرا خداوند این گاو و گوسفندهایش را اینجا نمی‌آورد تا این همه علف و سبزه که اینجا هست، بخورند؟ ✅ آن شخص گمان می‌کرد یک خدای بزرگی آن بالا نشسته و گاو و گوسفندی دارد و باید او را عبادت کرد! این شخص با این سطح معرفت، ده هزار بار، یک میلیون بار بگوید «یاالله»، این فایده‌ای ندارد. این چه معرفتی است که بر اساس آن می‌خواهی عمل کنی؟ با این وضعیت، به جایی نمی‌توان رسید. 🔵 نسلِ فیلسوف‌عارف ✅ ایشان می‌فرمود: باید حرف شنید تا چشم و گوش باز شود و بعد دست به کار شد. اگر کسی خوب سنت صدرایی را بخواند، تشنگی ایجاد می‌شود و چشم و گوش باز می‌شود. از صدرا به بعد، نسل صدرایی فیلسوف‌عارفان فراوانی داریم. فیض کاشانی و حاجی سبزواری و ملاعلی نوری و علامه طباطبایی و علامه حسن‌زاده همه از نسل صدرایی هستند. در کتاب فروغ معرفت این سلسلۀ تاریخی را توضیح داده‌ام. ✅ این علم‌ها تشنگی ایجاد می‌کند و آیات و روایات را می‌شوراند؛ عمق ایجاد می‌کند. می‌بیند حقیقت این است، ولی در عین حال به لحاظ تعامل نمی‌تواند از حقیقت بهره ببرد. این امر تشنگی می‌آورد. به ویژه اینکه این نسل طوری تربیت شده که کم‌کم سر از توصیه‌های معنوی ویژه در آورده است. خود صدرا توصیه دارد؛ دیگران هم دارند. سنت معقول ما، از بوعلی (سه نمط آخر اشارات) و شیخ اشراق گرفته تا صدرا و پس او می‌بینیم که چنین چیزی وجود دارد. اینها نقشۀ راه است. این سنت به انسان چشم و گوش می‌دهد. 🔵 توصیۀ نادرست ✅ برخی از مراکزی که توصیه‌های معنوی می‌کنند، تأکید می‌کنند فلسفه و عرفان نخوانید. درحالی‌که آقای قاضی توصیه می‌کرد در حوزه، منظومه درس بدهید و برنامه علمی داشته باشید. چون قاضی می‌دانست که اصل کجا است؛ ریشه کجا است. 🔵 در راه‌ماندگان ✅ برخی را دیده‌ام که خیلی کار معنوی می‌کنند، ولی اکثر آنها در وسط راه مانده‌اند؛ چون تصویر درست ندارند. به جز افرادی که صرافت دارند و اهل جذبه هستند. نقشۀ راه قرآن است، ولی قرآن هم نمی‌دانند. (و نمی‌دانند توحید قرآنی چیست). فقیه ما در فقه چگونه عمل می‌کند، در توحید هم باید همین‌گونه عمل کرد و مسائل را حل کرد. سنت معقول ما این کار را می‌کند. 🔵 شرحِ ذکرِ الهی ✅ خدمت یکی از این آقایان رسیدیم، این را گفتیم. ایشان فرمود: تعجب است! اینها که شرحِ ذکرِ الهی است. سنت معقول ما شرح ذکر است. اینها را باید بخوانید؛ بلکه حتی شرح تبیینیِ ناب از سلوک است. اینکه چگونه سلوک کنیم؛ چه چیزی در سلوک هست؛ ما را به کجا می‌کشاند؛ همه اینها باید انجام شود. 🔵 سنت معنوی ✅ نمط نهم اشارات بوعلی در بحث سلوک همچنان می‌درخشد. چرا؟ چون لطفی دارد؛ چون لمّی گفته و سرّی گفته است که راهگشا است. سنت معقول ما یک سنت معنوی است. سنت معنوی یعنی به صحنۀ عمل و دستور کشیده شده است و دستور نابِ برآمده از حکمت است. 🔵 اول بدان بعد عمل کن ✅ آن بزرگوار می‌فرمود: اینها که شرح ذکر است تا شرح را نداند، چه ذکری را بگوید؟ اگر شما بخواهید ذکر بدهید، باید شرح دهید تا شاگرد بداند و بفهمد و بعد بگوید. همان‌طور که حضرت استاد حسن‌زاده موقع دستور گرفتن از علامه گفت: نه خدای جدا. یعنی، بدان و بعد عمل کن. بعضی‌ها این موضوع را متوجه نیستند. 🔵 دو رکن اصلیِ سنت معقول ✅ ما در سنت معقول دو امر مهم داریم که اوج کار ما است و همچنین اوج کار شریعت است: ۱. توحید، ۲. ولایت. عمق هر دو در عرفان نظری بیان شده است. پیش‌درآمد عرفان نظری حکمت متعالیه است که بر اساس همان عرفان نظری کار شده است. محور عرفان نظری، توحید و ولایت است. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal https://eitaa.com/nasimehekmat
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۴۷ (۲) (اول آبان ۱۴۰۰/ ۱۶ربیع‌الاول/شنبه) 🔴 بخش اول
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم 🔵 سیر سنت معقول ✅ حضرت استاد نظرشان این بود که اینها باید تا آخِر خوانده شود تا کار درست شود؛ البته منظورشان سیرِ سریع نبود. لذا کسانی که می‌خواهند این مباحث را دنبال کنند، سیر معقول را داشته باشند و به عرفان نظری بکِشانند. در سنت معقول ما بعد از بدایه و نهایه و اشارات و اسفار، باید عرفان نظری خوانده شود و خوب هم خوانده شود. ایشان تأکید می‌کرد که اینها را بخوانید؛ نزد اهلش هم بخوانید. 🔵 توحید عرفانی ✅ ایشان در رساله لقاءالله توحید عرفانی را درست می‌کند. چرا؟ چون باید توحید عرفانی درست شود (و بعد دست به کار شد). عجله هم لازم نیست. تا توحید عرفانی درست نشود، سلوک هم درست نمی‌شود. اما معنایش این نیست که تا عرفان نظری نخواندید، دست به کار معنوی نشوید. نه. منظورشان این نبود. اما باید توجه داشت که کار روحی و معنویِ ناب باید سر این سفره صورت بگیرد. 🔵 هم تحصیل، هم تهذیب ✅ ایشان می‌فرمود: اول باید درس بخوانید و در کنارش تهذیب و طهارت هم باشد. همیشه به شاگردانش می‌گفت: تحصیل و طهارت. ایشان از چهل سالگی کار جدی سلوکی را شروع کردند. ولی این‌طور نبود که قبل از آن ایشان هیچ کاری نکرده‌اند. ایشان می‌فرمود: در تهران درس مرحوم الهی قمشه ای می‌رفتیم و ایشان در سر کلاس از ما اشک می‌گرفت. علامه حسن‌زاده در این فضاهای معنوی می‌زیست، اما اوج کارشان که آسمانی شدند، وقتی بود که آمدند قم و خدمت علامه طباطبایی رسیدند و کار سلوکی جدی را شروع کردند. قبل از آن، ایشان خیلی از معارف و ریزه‌کاری‌های حوزوی را مراعات می‌کردند. 🔵 هم توحید، هم ولایت ✅ ما به توحید و ولایت احتیاج داریم یعنی ما باید به صورت درست با خدا زیست کنیم و با رسول‌الله و اهل بیت صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین هم باید به صورت درست زیست کنیم. این را کجا باید حل کرد؟ تعامل باید کرد. اصل آن در عرفان نظری است. لذا ایشان خیلی اصرار داشتند باید سیر علمی به عرفان نظری ختم شود. عجله نکنید که سریع بیایید عرفان نظری بخوانید. بدانید اوج کجا است. از اول تهذیب و طهارت را ادامه دهید. «ره چنان رو که رهروان رفتند». این روش ایشان، به روش بیِّن واضحی اشاره می‌کند. (مخالفان روش ایشان) می‌گویند: «کار علمی را رها کن و فقط به معنویات بپرداز». اما این روش انسان را به عمق نمی‌رساند. 🔵 تلنگر عرفانی ✅ آیت‌الله شاه‌آبادی می‌فرمود: کسی که عرفان نظری خوانده است، مثل کسی است که در محفظۀ شیشه‌ای است که در دریا افتاده است و فقط کافی است یک تلنگر بزند تا این محفظۀ شیشه‌ای بشکند و به حقیقتِ وجود وصل شود. تلنگرزدن به این خاطر است که از یک جهت وصل است و از یک جهت وصل نیست. 🔵 خرق حجاب ✅ حضرت امام (ره) می‌فرمود: با مجاهده به قلبش برساند. ایشان می‌فرمود: علم حجاب است، ولی چاره‌ای از آن نیست؛ باید در آن وارد شد و بعد این حجاب را خَرق کرد. یعنی، زیستِ ما شود. باید بدانیم. 🔵 راه میان‌بر برای طلاب ✅ این راه (برای اهل علم) میان‌بر است. این راه میان‌بر است، چون ما این حقایق و معارف را نمی‌توانیم برای عامۀ مردم بگوییم. حضرت استاد درباره غیرطلاب و آنهایی که اهل علم نیستند، راهی پیشنهاد می‌دادند که بعداً می‌گوییم. اما این مسئلۀ «ره چنان رو که رهروان رفتند»، برای طلاب است؛ خیلی راهِ نزدیکی است. ما راه‌های پر زحمتی برای رسیدن داریم؛ ولی این راه چیز دیگری است که در جای خود اثر دارد. 🔵 فلسفه نزول قرآن برای عموم مردم ✅ آیا عموم مردم، حقایق را می‌دانند که قرآن بخوانند؟ اینکه در بحث توحید و ملائکه سخن دارد، طرح آن برای عموم مردم چه فایده‌ای دارد؟ «إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ»؛ قطعاً اين قرآن به [آيينى‌] كه خود پايدارتر است راه مى‌نمايد. (اسراء،۹). کسانی اهل سلوک و معنویت هستند؛ آیا برای متوسطین، قرآن سخنی ندارد؟ «هُدًى لِلْمُتَّقِينَ»(بقره،۲) یا «هُدًى لِلنَّاسِ»(بقره،۱۸۵)، مؤمنین پایین‌تر که شهود ندارند، قرآن چه چیزی برای آنها دارد؟ ✅ اگر همۀ عزت برای خدا است، چرا با ریا به دنبال دیگران هستید؟ «أَنَّ الْقُوَّةَ للهِ جَمِيعًا»(بقره،۱۶۵). چرا می‌ترسید؟ قوت، همه از آنِ خدا است. ✅ حقایق قرآن برای عموم که به شکل حصولی است، به عموم مردم دستورالعمل می‌دهد تا آنها دست به کار شوند. شما چرا می‌گویید راه علم حصولی بسته است تا ما را به فضای سلوک بکشاند؟ ✅ علم به همراه خودش عمل را طلب می‌کند. اگر دانستی و عمل کردی، خدا بیشتر می‌دهد؛ ولی اگر عمل نکنی، خدا این علم را از تو جدا می‌کند. اول بدان، بعد عمل کن. اینها را در بحث ایمان توضیح دادیم. قرآن چگونه طرح می‌کند؟ اگر عمل کردی، علم جدیدتر به تو داده می‌شود؛ اگر عمل نشد، همان علم هم از تو گرفته می‌شود. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal https://eitaa.com/nasimehekmat
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم 🔵 سیر سنت معقول ✅ حضرت استاد نظرشان این بود که اینها باید تا آخِر خوانده شود
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش چهارم 🔵 تقاضای استاد ✅ تقاضا می‌کنم از صد موردی که شنیدید، یکی‌دو مورد را جدی بگیرید و بگذارید بیاید سر سفرۀ عمل ما و با آن تعامل کنیم. ما شنیدیم که خدا کفایت می‌کند: «حَسْبِیَ اللهُ»(توبه،۱۲۹). خدا واقعاً کفایت می‌کند. اگر این‌طور است باید توکل شود؛ بقیه با من نیست. حالا که فهمیدم دست به کار شوَم. قرآن را باید دانست و عمل کرد. 🔵 توحید قرآنی ✅ قرآن نسبت به عموم این‌گونه عمل می‌کند. پس چرا راه معرفت را می‌بندید و می‌گویید نباید باشد؟ اینها توحید عرفانی نیست، بلکه توحید قرآنی است. اینها حرف قرآن است. اینکه عرفا می‌گویند «وحدت شخصیه»، حرف قرآن است. علامه در جلد ۵ یا ۶ المیزان از خود قرآن، توحید قرآنی را توضیح داده است. 🔵 توحید ناب، سر سفرۀ عمل ✅ آقای سعادت‌پرور کتاب ثمرات‌الحیات را نوشته‌اند. در این کتاب، درس‌ها و مباحث (سلوکی) علامه طباطبایی آمده است. این درس‌ها ویژه بود. سالی چند بار برگزار می‌شد و علامه برایشان نکات سلوکی بیان می‌فرمود. یکی از این نقل‌ها این است، علامه فرمود: کتاب نورالوحده را بخوانیم. این کتاب بحث وحدت شخصی را توضیح داده است و بر اساس آن دستور سلوکی می‌دهد، بر اساس «هُوَ الظّاهِر». بعد از اینکه مدت‌ها در کار سلوکی بودند، این رساله را خواندند. ✅ آقای سعات‌پرور از علامه می‌پرسند ما که آیات و روایات داریم، چه لزومی دارد که این کتاب را بخوانیم؟ ایشان فرمود: «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصّالِحُ يَرْفَعُهُ»(فاطر،۱۰). اگر شما می‌خواهید عملتان بالا برود، اول باید اعتقاد پاک شما درست شود. آن چیزی که بالا می‌رود، اعتقاد پاک است. این توحید ناب را بدان، بعد عمل کن. این سنت این‌گونه است. توحید ناب را باید سر سفرۀ سلوک و عمل بیاوریم. ✅ این «کلم طیب» علم است و علمْ چشمِ جان است و بصیرتِ جان است و خودِ جان است. با علم باید یافت و عمل کرد. اصل صعود، برای معرفتی است که نسبت به خداوند سبحان پیدا می‌شود. معرفت حصولی باشد و بر اساس آن عمل شود، کم ندارد و ناب است. ✅ در بحث عمل در «عرفان در وادی عمل» توضیح داده شد که منطق پشت صحنۀ عمل خیلی مهم است. یکی از چیزهایی که عمل را بالا می‌برد، معرفت است؛ یعنی روح عمل را بالا می‌برد. این را باید در سر صحنۀ عمل آورد. لذا (حضرت استاد) توصیه می‌کردند که این سیر را داشته باشید و به برخی از شاگردان می‌گفتند: چون این درس‌ها را می‌آیید، این باعث می‌شود در آن ذکرهایی که به شما داده می‌شود، بهتر عمل کنید. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal https://eitaa.com/nasimehekmat
هدایت شده از نسیم حکمت
💠 مراسم بزرگداشت اربعین ارتحال حکیم متاله جامع معقول و منقول حضرت آیت الله علامه حسن زاده آملی در قم 🔹 زمان: پنجشنبه ۶ آبان مکان: حرم مطهر، شبستان سوم مسجد اعظم @nasimehekmat
هدایت شده از نسیم حکمت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مستند «حُسن حَسن» یکشنبه ۹ آبان تا چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۲۰ از شبکه معارف سیما https://eitaa.com/nasimehekmat
هدایت شده از نسیم حکمت
🔰 برزگداشت اربعین کامل مکمل علامه ذوالفنون آیت الله حسن زاده آملی قدس سرّه 🔹با حضور اساتید محترم: ▫️استاد حسن رمضانی ▫️استاد سید یدالله یزدان پناه ▫️استاد عباسی خراسانی ▫️استاد منصوری لاریجانی 🔸زمان: چهارشنبه 12 آبان 1400 از ساعت 14:30 تا 17 🔹مکان: شهر آمل، مصلی نماز جمعه ▪️همراه با مداحی ذاکران اهل بیت علیهم السلام https://eitaa.com/nasimehekmat
هدایت شده از نسیم حکمت
🔰 مراسم‌های اربعین رحلت کامل مکمل علامه ذوالفنون آیت الله حسن‌زاده آملی 🏴 چهارشنبه ۱۲ آبان، ساعت ۱۴:۳۰ تا ۱۷ آمل، مصلی نماز جمعه 🎙سخنرانان: استاد رمضانی، استاد يزدان‌‌پناه، استاد عباسی خراسانی و دکتر منصوری لاریجانی (برگزار شد.) ______________________ 🏴 پنج شنبه ۱۳ آبان بعد از نماز عشا، قم، خیابان شهدا (صفائیه)، دفتر مقام معظّم رهبری 🎙سخنرانان: استاد یزدان‌پناه و استاد حسن رمضانی ______________________ 🏴 جمعه ۱۴ آبان، ساعت ۱۰ الی ۱۲، مکان: لاریجان، ایرا، حسینیه اعظم 🎙سخنرانان: استاد ضیایی و استاد احمدی راد @nasimehekmat
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 348 (1400.8.8 شنبه) #مکتب_سلوکی_علامه_حسن_زاده_آملی https://eita
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۴۸، ۸ آبان ۱۴۰۰ 🔴 بخش اول 🔵 مکتب سلوکی علامه حسن‌زاده آملی ✅ امسال به دلیل ارتحال حضرت علامه ذوالفنون حسن‌زاده آملی رحمت‌الله‌علیه، به جای بحث از اسمای الهی، بحثی درباه مکتب سلوکیِ ایشان داریم. ایشان جزء بهترین الگوهای حوزوی است و ما باید از این الگوها درس بگیریم و ببینیم چه فرمایشاتی داشته‌اند؛ منطق‌شان چه بوده است. البته در «عرفان در وادی عمل» نه همۀ مباحث ایشان. ✅ در جلسه قبل گفتیم ایشان فرمودند: «ره چنان رو که رهروان رفتند». ایشان می‌فرمود همین حقایق باید خوانده شود. همین دروس حوزوی باید طبق روالش طی شود. نه اینکه اینها را نخوانیم و گمان کنیم که می‌شود کارهای سلوکی عمیق انجام داد. اگر کسی می‌خواهد به اوج برسد، باید به لحاظ علمی این راه را سپری کند. ✅ در فضای سلوک، کار علمی کردن، میان‌بر است. یعنی شما حقیقت را همان‌گونه که هست می‌یابید و بعد دست به کار می‌شوید. نقشۀ راه را در دست دارید. موقع ذکرگفتن چشم و گوش‌تان باز است. اگر شبهاتی پیش بیاید، دستِ سالک باز است و می‌گوید من می‌دانم چه خبر است. 🔵 بستن راه نفوذ شیطان ✅ معمولاً کسی که کار علمی اساسی و خوب کرده باشد و مرتکب گناه هم نشده باشد، شیطان به لحاظ علمی در او رخنه و نفوذ نمی‌کند. تنها به لحاظ نفسانی در او نفوذ می‌کند. اما اگر کسی کار علمی نکرده باشد، شیطان به لحاظ علمی هم در آن رخنه و رهزنی می‌کند. در کار سلوکی، یکی از رهزن‌ها شیطان است. 🔵 رخت بربستن علم ✅ اگر نفسانیات در انسان زیاد باشد، این نفسانیات عِلم را برمی‌دارد، هر قدر هم که علم زیاد باشد. این پابرجا است. «ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَىٰ أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ»؛ آنگاه فرجام كسانى كه بدى كردند [بسى‌] بدتر بود، [چرا] كه آيات خدا را تكذيب كردند و آنها را به ريشخند مى‌گرفتند. (روم، آیه۱۰). ✅ اگر نفسانیات زیاد باشد، علم گرفته می‌شود. در روایات آمده است، علم دعوت به عمل می‌کند. اگر به آن عمل نکردی، از تو جدا می‌شود. اگر علم باشد، شیطان از راه علم در او نفوذ نمی‌کند و برای این افراد، از راه امور نفسانی و عمل آنها نفوذ می‌کند. به لحاظ سلوک، کارهای علمی فایده دارد و می‌تواند مشکلات را برطرف کند؛ نقشۀ راه است. 🔵 کتابی برای خصوصُ‌الخصوص ✅ قونوی می‌گوید: من کتاب مفتاح‌الغیب را برای سالکانی که می‌خواهند راه خصوصُ‌الخصوص را طی کنند، نگاشته‌ام. این نقشۀ راه است. در عمل، خیلی‌ها به مُنتها نمی‌رسند. برای بقیه که این علم را نخوانده‌اند، باید یک بار تجلی ذاتی را توضیح دهید و معارف را برای آنها بگویید تا بتوانند از عهدۀ آن برآیند. حضرت استاد می‌فرمود: «ره چنان رو که رهروان رفتند». این راه را باید طی کنید تا برسید. به عرفان نظری خیلی نیاز داریم. 🔵 دو گوهر عرفان نظری ✅ عرفان نظری دو گوهر دارد که همین دو گوهر را دین هم به ما عرضه می‌کند: ۱. توحید ۲. ولایت (انسان کامل). گرچه در باب معاد هم مطلب دارد و آن را حل می‌کند. بسیاری از مسائل با عرفان نظری حل می‌شود. 🔵 حل مسائل عمیق با عرفان نظری ✅ ملاطاهر به مجلسیِ بزرگ نامه‌ای می‌نویسد و در آن به او اعتراض می‌کند. مرحوم مجلسی می‌فرماید: چه کار کنیم؟ بحث اسمای حسنای الهی را هیچ کس مثل ابن‌عربی خوب نگفته است. اگر کسی را سراغ دارید، بیاورید. بحث اسمای الهی و ذات حق و قرب وَریدی، مخصوص عرفان نظری است. این مسائل باید حل شود و جایی که باید حل شود، عرفان نظری است. حتی اگر در حکمت متعالیه این مسائل را بخوانید، تفصیل آن در عرفان نظری است. اگر در اصطلاح بمانید، غلط است. 🔵 زندگی با آیات قرآن ✅ عرفان نظری هم برای سلوک و هم برای فهم آیات و روایات مفید است. همان‌طور که فلسفه به کار تفسیر می‌آید، عرفان نظری هم به کار می‌آید. راه میان‌بر است. اگر مسئله را فهمیدی با آن زندگی کن. قرآن حقایق را به ما یاد می‌دهد و می‌گوید با آن زندگی کن. «أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا» (بقره، آیه ۱۶۵). با این آیه زندگی کن. «حَسْبِيَ اللَّهُ» (توبه، ۱۲۹). این آیه را بگو، بعد توکل کن. خدا کافی است. عمل کن. قرآن را با عرفان نظری باید فهمید. 🔵 فقه‌المعارف ✅ استاد حسن‌زاده مکرر می‌فرمود: همان‌طور که در بحث‌های فقهی باید لمعه و مکاسب و رسائل خوانده شود و درس خارج شرکت کرد تا اجرا و عمل شود و بتوان حکم‌الله را بیان کرد، در مباحث معارفی نیز باید این سنت کار شود و به فلسفه و عرفان نظری نیاز است. خون دل‌ها خورده شده است؛ و بعد استدلال‌ها و بعد ظهورگیری‌ها. یکی مثل علامه طباطبایی یک دفعه سر در نیاورده است؛ بلکه همه این زمینه‌ها در ایشان بوده و این زمینه‌ها به ایشان کمک کرده است. چشم تیز شده و جوانب برایش آشکار شده است و بعد توانسته این‌گونه تفسیر بنویسد. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۴۸، ۸ آبان ۱۴۰۰ 🔴 بخش اول 🔵 مکتب سلوکی علامه حسن‌زا
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم ✅ این‌طور نیست که هر کس عربی بلد است و می‌تواند عربی بخواند، نظر دهد و اجتهاد کند. متن قانون اساسی را من هم می‌توانم بخوانم؛ یک حقوق‌دان هم می‌تواند بخواند. اما فرق در کجا است؟ حقوق‌دان آنقدر در این مباحث کار کرده است که زیروبَم مباحث حقوقی را می‌داند. در بحث معارفی هم باید زیروبم آن را فهمید. حضرت استاد می‌فرمود: اشارات و شِفا و اسفار و تمهید و فصوص و مصباح‌الانس را بخوانید تا بتوانید در معارف کار اجتهادی کنید. ✅ من کسانی را دیده‌ام با اینکه حکمت متعالیه کار کردند، ولی قبل از فصوص و بعد از فصوص، فهم‌شان نسبت به آیات و روایات متفاوت است؛ با اینکه این همه کار معقول انجام داده‌اند. 🔵 دست به کار شو ✅ حقایق قرآنی را به جان خودت برسان. همه تلاش این است. وقتی که فهمیدی «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ»؛ (حدید، آیه۳) ظهورِ نزدیک به صریحش چیست و شواهد قرآنی همراهش چیست، توحید را می‌فهمی، پس دست به کار شو و با آن زندگی کن. تا تصور دقیق نشود، از عهدۀ آن برنمی‌آیید. اگر عرفان نظری بخوانید، می‌توانید؛ چون تصویر کاملی دارید. بعد این را در تعامل و در فکرکردن و در سخن‌گفتن و در اندیشه‌هایی که می‌آید و در القائات و خواطری که می‌آید، همه جا باید این را اجرا کرد. القا آمده است که خودت هم کسی هستی! معنا ندارد. این نمی‌شود. 🔵 گمان رسیدن به نهایت ✅ من نمی‌گویم هر کس عرفان خوانده است از عهدۀ آن برمی‌آید. اما عرفان بخوانید تا بدانید جریان چیست؛ بدانید حقیقت چیست. (سالک) بداند اگر یک حقیقت برایش مکشوف شد، بفهمد که این سرّ عالم نیست. عرفان نظری به انسان راه نشان می‌دهد. واقعاً می‌داند کشفی که دارد، این کشف هنوز آن کشفی که باید باشد نیست. ولی اگر کسی عرفان نظری نخوانده باشد، گمان می‌کند به اوج رسیده است. چون نقشه راه را نمی‌داند. 🔵 تخلل ✅ عرفان عملی‌ای که به تجلی ذاتی می‌کِشاند؛ عرفان نظری اسراری را کشف کرده که اوج مباحث عرفان عملی را حل کرده است. مثلاً تخلّل یعنی چه؟ تجلی ذاتی یعنی چه؟ یکی از بزرگان می‌گفت یک بار من وصل شدم و مشاهده کردم همۀ عالَم به من وصل است. او تازه می‌فهمد تخلل یعنی چه. 🔵 ذکرگفتن عمیق ✅ عرفان نظری نقشه راه است. حتی بر این اساس می‌تواند راه ذکری که می‌گوید تغییر دهد. مثلاً کسی بیست‌سی سال «لا اله الا الله» می‌گوید، بعد می‌فهمد که این نحوه گفتن هیچ تأثیری ندارد، بلکه باید به گونۀ دیگری می‌گفت. از اول بدان چه خبر است. از اول بدان و هنگام ذکرگفتن همان را القا کن. (عرفان نظری) تکنیک سلوکی خاصی به انسان می‌دهد. یعنی آن معنایی که در ذکر می‌گذاری چیست. آن معنا خیلی مهم است. اگر توحید ناب گذاشتی، خوب است و اگر توحید متوسط گذاشتی، خیلی نتیجه نمی‌گیری. 🔵 معیار ✅ معیار چیست؟ خود قرآن کریم معیار است که حرف آخر را زده و معارف را در عمق گفته است. قرآن را چه کسی می‌فهمد؟ کسی که به این معارف رسیده باشد. چرا این را تأکید می‌کنم؟ برای اینکه بعضی گمان می‌کنند علم تفنّن است. علم تفنّن نیست؛ اصل علم برآمده از شهودهای نهایی است و قرار است برای دیگران نقشه راه و راه میان‌بر شود. راه میان‌بر را جدی بگیرید. 🔵 در اصطلاح نمان ✅ حضرت استاد مکرر می‌فرمود: در اصطلاح نمانید. واقعاً هم اصطلاحات پرطمطراق است. البته از باب شوراندن حقایق و معارف، خوب است. اصطلاحات کرّوفر دارد، ولی کرّوفر را کار نداشته باشید. بلکه بِدان و اِعمال و اجرا کن؛ و بِدان و با آن زندگی کن. ابتدا خیلی سخت نگیرید. 🔵 یکی از هزار ✅ از هزار تا یکی را هم عمل کنید، خوب است. سخت نمی‌گیرند؛ چون در ابتدا انسان هر چه بداند و بخواهد اجرا کند نمی‌تواند خوب اجرا کند. آنقدر قیودات و تعشقات و انس‌های ویژه‌ای پیدا کردیم که از ابتدا نمی‌شود همه را عمل کرد، بلکه اگر یکی را هم عمل کنیم خوب است. 🔵 آشکارکنندۀ نقص‌ها ✅ اولین چیزی که من در عرفان نظری دیدم این است که اگر کسی عیبی را در خودش دید، می‌فهمد که این عیب، نقص است. حرف بد و خاطر بد نقص است. همه را می‌فهمد. چرا؟ چون اگر عرفان نظری را خوب بخواند و خوب در این فضا سیر کند و این سه کتابِ تمهید و فصوص و مصباح را بخواند، کارش درست می‌شود. 🔵 خیلی دورم! ✅ حداقل کاری که عرفان نظری با او می‌کند، این است که می‌فهمد خیلی دور است و این فهمیدن تشنگی می‌آورد. ولی اگر آن را تبدیل کند به اصطلاح و کرّوفر داشته باشد، به درد نمی‌خورد. در هر علمی، مثلاً در نحو، شما کرّوفر داشته باشی و در اصطلاح بمانی، مفید نیست. در عرفان نظری گوهر ناب به دستت آمده و گوهر ناب را داری و این‌گونه عمل می‌کنی؟ این شقاوت می‌آورد. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 https://eitaa.com/joinchat/1791492120Ccaab2caaaa
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم ✅ این‌طور نیست که هر کس عربی بلد است و می‌تواند عربی بخواند، نظر دهد و اجتهاد
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم 🔵 باید بدانیم ولی در آن نمانیم ✅ اگر بدانی و عمل نکنی، شقاوت می‌آورد. باید اینها را دانست. مثلاً در قرآن آمده است: «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ» (ماعون، آیه۴)؛ وای بر نمازگزاران. نماز را باید خواند، ولی وای بر مصلّین. نماز را باید خواند، اما این که نماز بخوانی، ولی هیچ‌جا خدا را بنده نباشی، اینکه نمی‌شود. «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ» (ماعون، آیه۴). باید بدانیم و در آن نمانیم. هر کاری برای خودش زحمت دارد. اما باید با آسیب‌هایش جنگید. 🔵 لطف عرفان نظری ✅ لطف عرفان نظری این است که راه میان‌بر درست می‌کند. این (روش) برای افرادی که می‌خواهند به نهایت برسند و کارهای نهایی کنند مناسب است. اما افرادی که به این سطح نرسیدند، مثلاً اول طلبگی‌شان است و هنوز به این مرحله که این کتاب‌ها را بخواند نرسیده‌اند، باز هم استاد می‌فرمود: «ره چنان رو که رهروان رفتند». 🔵 ضابطۀ خیلی کافی ✅ ایشان به طلبه مبتدی تا مُنتهی می‌فرمود: ۱. تحصیل. ۲. طهارت. این ضابطه خیلی کافی است. عرفان نظری برای اوج بسیار خوب است، ولی اگر هنوز به آنجا نرسیده نباید کاری کند؟ باید دست به کار شد. من چند بار دیدم ایشان به طلبه مبتدی می‌فرمود: تحصیل و طهارت. به طلبه مُنتهی هم می‌فرمود: تحصیل و طهارت. ولی طهارت هم مراتبی دارد. ایشان بر اساس مصباح‌الانس، مراتب طهارت را بیان فرموده‌اند. 🔵 تحصیل با جدیت و اشتیاق ✅ ما در طلبگی به دنبال چه هستیم؟ کار علمی کنیم و مجتهد شویم. (در عرصۀ تحصیل) باید خیلی پرشور حاضر شد و نسبت به تحصیل علم، شوق از انسان ببارد. خودشان هم این شوق را داشتند و می‌گفتند خوب بخوانید. حتی معتقد بودند مقدمات را سریع نگذرانید؛ یعنی متن‌ها را خوب بخوانید. می‌فرمودند: شیوه کار این است که تمام متونی که به عنوان سطوح یک رشته قرار دادند، همه را (خوب) بخوانید. یک نفر قوی است، زودتر می‌خواند و دیگری زمان بیشتری می‌برد. ولی همه را باید خواند؛ در اِعمال و دقت‌هایش. یکی از دوستان آنقدر نحو را خوب خوانده بود، وقتی به لمعه رسید، با اینکه فقه بلد نبود، ولی متن را می‌توانست درست بخواند و بفهمد و حتی به استاد هم اشکال می‌گرفت. 🔵 عجله نکنید ✅ ایشان بیانش این بود، عجله نکنید، چهار کتاب را خوب بخوانید و خودشان نوعاً از کسانی بود که (این‌گونه) درس می‌خواند. ایشان دو سال زیج بهادری را نزد علامه شعرانی خواند. با کتاب بعدی خدمت استاد رفت، درحالی‌که زیج بهادری هم همراه داشت. به استاد فرمود: من دیشب می‌خواستم اِعمال کنم، دیدم نمی‌توانم. جناب استاد، چه کنیم؟ استاد فرمودند: پس یک بار دیگر این کتاب را بخوانیم. باز دو سال دیگر این کتاب را خواندند. اگر ما بودیم، می‌گفتیم این درس را خواندیم و یک دوره کافی است. ایشان گفت: چون کار علمی‌ام زیاد بود، این‌گونه شد. 🔵 مراقبه در کار علمی ✅ مراقبه‌داشتن، در حین کار علمی، این‌گونه است که شما درس را برای خدا بخوانید؛ همین کار می‌شود مراقبه. یعنی کار درسی و علمی را رها نکنید، حتی اگر کار سلوکی دارید. برخی از شاگردان ایشان می‌فرمودند: ما با حضرت استاد سلوک داشتیم، در عین حالی که هم خانه و هم زندگی و هم زن و فرزند و درس هم داشتیم و از هیچ کدام کم نگذاشتیم. شیوۀ ایشان این‌گونه بود. تحصیل منافیِ کار طهارت و تهذیب و سلوک نیست. کار درسی ممدِّ کار طهارت است. چرا؟ چون تا کار علمی می‌کنید، کم‌کم این معارف شما را می‌کِشد و می‌بَرد. این درس‌خواندن‌ها تعبد نسبت به دین و اهل بیت صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین را زیاد می‌کند. 🔵 طهارت ✅ ایشان می‌فرمود: نسبت به استاد و هم‌بحث چگونه باشید؛ مراعات کنید؛ جانب دین خدا را مراعات‌کردن؛ گناه نکردن. همه اینها را می‌فرمود طهارت. گاهی می‌بینیم آلوده شدیم؛ کدر شدیم؛ اینها را باید برطرف کنیم. 🔵 برخی از بیانات ایشان در باب طهارت ✅ ۱. انجام واجبات و ترک محرمات؛ ✅ ۲. (زیاد) قرآن‌خواندن؛ توصیه ایشان این بود که هر روز قرآن بخوانید. جوری بخوانید که قرآن‌خواندنِ شما تقویم شما باشد. وقتی می‌بینید که جزء پانزدهم هستید، بدانید که این روز، روز پانزدهم ماه است. توصیۀ ایشان این بود که روزی یک جز قرآن بخوانید. حتی نفسِ خواندنِ قرآن اثر دارد. حتی حل مسائل ادبی قرآن اثر دارد. قرآن‌خواندن آثار وضعی بسیاری دارد. ✅ با قرآن بودن و حشر با قرآن و خضوع آوردن نسبت به خدا نورانیت می‌آورد و آثار وضعی فراوانی دارد؛ و بلکه قرآن اولین و آخرین کتابی است که باید بدانیم و بخوانیم. قرآن معیار و میزان ما است. ایشان می‌فرمود: با قرآن مسائل را حل کنید. اگر شما بخوانید و بگویید، من این کار را در مسائل ادبی در قرآن انجام دادم، من در خدمت‌تان هستم! یعنی دستورات بعدی را به شما خواهم داد. ایشان برای تشویق به خواندن قرآن این کار را می‌کرد. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 https://eitaa.com/joinchat/1791492120Ccaab2caaaa
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم 🔵 باید بدانیم ولی در آن نمانیم ✅ اگر بدانی و عمل نکنی، شقاوت می‌آورد. باید ا
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش چهارم ✅ ۳. حرف‌شنیدن؛ باید حقایق را دریافت. یعنی جزء برنامه کاری شما این باشد که حرف زیاد بشنوید. به ویژه آن معارف معنوی که معرفت باشد و معنویت ایجاد کند. ایشان در الهی‌نامه می‌گوید: «الهی، شُکرت در سر سفره اسفار نشسته‌ایم؛ با ما چه می‌کند». 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 https://eitaa.com/joinchat/1791492120Ccaab2caaaa
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 349 (1400.8.15 شنبه) #مکتب_سلوکی_علامه_حسن_زاده_آملی https://eit
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۴۹ (۴) (۱۵ آبان ۱۴۰۰/ ۳۰ربیع‌الاول شنبه) 🔴 بخش اول 🔵 مکتب سلوکی علامه حسن‌زاده رحمت‌الله‌علیه ✅ سال گذشته در «عرفان در وادی عمل» به اسم حکیم رسیده بودیم. اسم حکیم به پایان نرسید. به‌دلیل ارتحال علامه حسن‌زاده رحمت‌الله‌علیه دربارۀ مکتب سلوکی ایشان بحث می‌کنیم. چرا؟ چون این بزرگواران الگو هستند. هر الگویی که خوش درخشید، باید از او خیلی درس گرفت. هر کس در سنت حوزوی به قله و اوج رسید، او الگو است و برای دیگران راهنمای خوبی است. 🔵 حقیقت عینیت یافته ✅ ممکن است کسی از این و آن بشنود که با تجربه یافتم این‌گونه یا آن‌گونه باش. اینها مسئلۀ ما را حل نمی‌کند. باید الگوها را ببینیم. علامه طباطبایی و حضرت امام را ببینیم. این قله‌ها را ببینیم. اینها راهِ عینیت یافته‌ است؛ نه اینکه توصیه باشد و شاید برسد یا نرسد. حضرت استاد می‌فرمود: «ره چنان رو که رهروان رفتند.» لذا حضرت استاد حسن‌زاده برای ما الگو است و یک حقیقت عینیت یافته است که در اوج است. ایشان هم در کارهای علمی و هم در کارهای معنوی، در اوج هستند. حتی در تبلیغ هم ایشان در اوج‌اند. 🔵 تبلیغ معارف ✅ ایشان در آمل یک دوره، هشت تا ده جلسه تبلیغی در یک روز داشتند و همچنین سه‌چهار درس هم برای کسانی داشتند که توانسته بودند تحمل کنند و بیایند بالا. راه را نشان می‌دادند که چه کار کنند. از این بزرگوار نباید به این شکل تجلیل شود که ایشان واصل شده و تمام شد. ممکن است بزرگواری خودش رسیده است و تمام یا کسی می‌گوید از کودکی رسیده است و تمام. اما یکی مثل استاد حسن‌زاده که خودش این راه را طی کرده است می‌فرماید: «ره چنان رو که رهروان رفتند.» ایشان هم خودشان به آخر رسیدند و هم دیگران را دعوت کردند تا به آخر برسند. ✅ ما در جلسات قبل توضیح دادیم که چگونه طلبه باید به اوج برسد. ایشان دربارۀ طلبۀ مبتدی هم توصیه‌هایی داشتند که به آن می‌پردازیم. 🔵 توصیه‌های سلوکی برای طلبۀ مبتدی ✅ طلبۀ مبتدی طلبه‌ای است که به اوج و انتها نرسیده و عرفان نظری نخوانده است و شامل طلبۀ متوسط هم می‌شود. آیا طلبه‌ای که به اوج نرسیده و عرفان نظری نخوانده است، نباید دست به کار شود؟ ایشان همیشه می‌فرمود: تحصیل و طهارت. این قاعده را دربارۀ طلبۀ مبتدی و منتهی بیان می‌کردند. گاهی به جای طهارت می‌فرمود تهذیب و گاهی تقوا. 🔵 تحصیل مانع تهذیب نیست ✅ آیۀ «لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»(واقعه، آیۀ۷۹) به طهارت اشاره دارد. هیچ آلودگی از آلودگی‌ها نباید در انسان پیدا شود. ایشان درباره مبتدی و منتهی این را می‌گفت. وقتی طلبه شدید، باید خوب درس بخوانید و عالم و مجتهد بشوید؛ خوب و پر شور هم بخوانید. تحصیل مانع تهذیب و طهارت نیست. بعد از اینکه ایشان این قاعده کلی را بیان کرد، چند دستور و برنامه دارند که من برنامه‌ها را به ترتیب عرض می‌کنم. 1️⃣ انجام واجبات و ترک محرمات ✅ استاد حسن‌زاده دربارۀ انجام واجبات و ترک محرمات توضیح و ادبیات دارند و باید بیشتر توضیح دهیم. انجام واجباتی که ایشان می‌فرماید حاصل معارفی است که از آیات و روایات و عرفان و فلسفه فهمیده‌اند. ایشان می‌فرمود: «علم و عمل انسان‌سازند.» علمی که ایشان می‌فرمود تمام سطوح ایمانی و علمی را شامل می‌شود. علم و عمل انسان‌ساز است. صدرا ذیل بحث «اتحاد عقل و عاقل و معقول» عمل و عامل را طرح و آن را حل کرده است. ✅ علم و عمل انسان‌سازند حضرت استاد برای اینکه این مسئله را تثبیت کنند در این باره کتاب نوشته‌اند. ما هر سخنی می‌گوییم و هر نیتی که می‌کنیم و هر خطور قلبی که داریم و هر ادراک و عقیده و معرفتی که داریم، در حال ساختنِ خود هستیم. این تعبیر عام است و هم علم و هم عمل را دربرمی‌گیرد. علم و عمل انسان‌ساز است و هر لحظه در حال ساختنِ خود هستیم. ببینید چگونه خود را می‌سازید. 🔵 تأثیر گناه بر جان ✅ گناه، جان را کج‌ومعوج می‌کند. نیت بد کدورتِ جان ایجاد می‌کند. 🔵 اصلاح نیت ✅ در ابتدا نیاید راجع به نیّت سخت گرفت. «مخلَصین» همین که بگویند من این کار را خالص انجام دادم، همین نقص است. آنها باید خلوص را از خدا ببینند. اما اگر کسی در مراحل ابتدایی است، همین مقدار توجه کند که خالصانه انجام دهد، خوب است تا به درجات نهایی برسد. مثلاً در منبررفتن گاهی می‌توان فقط از خدا و برای او حرف زد و گاهی ممکن است در منبر حساب‌های شخصی صاف شود. مواظبت کنید فقط برای خدا باشد و برای خود نباشد. (البته به وسواس هم دچار نشوید و کم‌کم اخلاص را پر رنگ‌تر کنید). سعی کنید اَعمالتان ابتغاء وجه الله و مرضات الله باشد. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۴۹ (۴) (۱۵ آبان ۱۴۰۰/ ۳۰ربیع‌الاول شنبه) 🔴 بخش اول
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم 🔵 هر لحظه در حال ساختن خودیم ✅ حضرت استاد می‌فرمود: ما شب و روز در حال ساختنِ خود هستیم؛ حتی در خواب هم خودمان را می‌سازیم و خواب ما هم ریشه در خود ما دارد. اگر من خودم را پاک کنم، خوابم هم پاک می‌شود. اگر من خودم را آلوده کنم، خوابم هم آلوده می‌شود. بوعلی می‌گوید: کسی که زیاد دروغ می‌گوید، اگر در خواب به حقایق برسد، صورت‌گریِ نفسِ دروغ‌گویِ او آن حقایق را برعکس می‌کند؛ یعنی حقیقتی که در عوالم دیگر دیده است، برعکس می‌شود. خواب نمایندۀ روز و بیداری ما است. لذا وقتی مؤمن قوی شود، خوابش هم قوی می‌شود. ما شب و روز داریم خودمان را می‌سازیم. 🔵 حلال در سطح اول، حرام در سطوح بالاتر ✅ لذا ایشان تمام آنچه از واجب و حرام که در دین آمده است، بر این اساس حل می‌کرد. البته ایشان اینها را از آیات استنباط کرده‌اند. «وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ»(نجم، آیۀ۳۹). من قصد ندارم بحث‌های قرآنی و فلسفی و عرفانی آن را مطرح کنم. با این حرف، نه تنها شامل تمام واجبات و محرمات می‌شود، بلکه بالاتر از آن را هم شامل می‌شود. ما اموری داریم که در یک مرحله حرام نیست، ولی در مرحله بالاتر حرام می‌شود. در مرحلۀ پایین شاید حرام نباشد، ولی برای مراتب بالا حرام است. اگر «مخلَصین» بگویند من اخلاص می‌ورزم، خلاف کرده و همین اظهار اخلاص باعث تنزل او می‌گردد. علم و عمل انسان‌ساز است؛ یعنی هر کس با توجه به سطح خود و به حسب خودش، گناهی دارد. بحث حضرت استاد عام است و فقط حرام و واجب سطح ظاهر را شامل نمی‌شود، بلکه به حسب افراد همۀ سطوح را فرامی‌گیرد. 🔵 مرز انسانیت ✅ ما در اینجا در حد مبتدی سخن می‌گوییم. در سطح مبتدی یعنی گناه نکن؛ واجبات را انجام بده؛ و طبق دین عمل کن. چرا؟ چون اینها مرز انسانیت است و نباید این مرز را شکست. «وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ»؛ و هر كس از مقررات خدا [پاى‌] فراتر نهد، قطعاً به خودش ستم كرده است. (طلاق، آیۀ۱). هر کس از حدود الهی عبور کند و تعدی کند، به خودش ظلم کرده است. چرا؟ چون همۀ اینها معیار و مرز انسانیت است. 🔵 خودتان را خوب بسازید ✅ ایشان می‌فرمود: خودتان را خوب بسازید. کمتر سالی بر ما گذشت که دَه‌بیست بار این حرف را از حضرت استاد نشنیده باشیم و همیشه این حرفشان برای ما تازگی داشت. مبنایِ ایشان این بود و دایماً به همه طلاب تذکر می‌داد و می‌گفت: مواظب باشید در حال ساختنِ خود هستید و ببینید خودتان را چگونه می‌سازید. ایشان مکرر می‌فرمود: خودتان را اُشترگاوپلنگ نسازید! خلاف نکنید تا به صورت اُشترگاوپلنگ درنیایید. 🔵 اتحاد عمل با عامل ✅ ایشان در طول سالیانی که اشارات و اسفار درس داده‌اند، مکرر توضیح می‌دادند که علم و عمل انسان‌ساز است و انسان در حال ساختن خود است. ایشان در سه فصل آخر اتحاد عاقل و معقول، تمام آیات و روایات را آورده‌اند و می‌فرمود: این همانی است که فلسفه و عرفان به آن می‌رسند که لبّ شریعت است. آن چیست؟ اتحاد عمل با عامل. این خیلی پر معنا است. 🔵 سر سفرۀ اعمال خود مهمانیم ✅ استقامت بورزید و ببینید این مبنا با شما چه می‌کند. اگر انسان با گوشه چشمش کاری کند، سر آن سفره نشسته است. اگر استهزایی کند، سر آن سفره نشسته است. اگر دلی را بشکند، سر آن سفره نشسته است. حالا که این‌طور است، مواظب باشد. لذا ایشان می‌فرمود: «انجام واجبات و ترک محرمات». 🔵 سطوح واجب و حرام ✅ هر کس در هر سطحی که باشد یک واجبات و یک محرماتی دارد. شریعت ابتدا از ما نماز خواسته است و بعد از ما حضور قلب هم می‌خواهد. ایشان برای سطح بالاتر می‌فرمود: تو جفا نمی‌کنی که در نماز به خدا توجه نمی‌کنی و ذهنت جای دیگر می‌رود؟ ایشان به همۀ سطوح توجه می‌کرد و می‌فرمود: انسان که جلوتر می‌رود، باید مواظبت‌هایش بیشتر شود. خلاصه اینکه هم باید به تحصیل و هم به طهارت توجه داشت؛ شب و روز در حال ساختنِ خود هستیم؛ علم و عمل انسان‌ساز است؛ باید خیلی مواظب بود و گناه نکرد و واجبات را انجام داد. 2️⃣ قرآن خواندن ✅ ایشان می‌فرمود: قرآن خواندن باید تقویم شما باشد. ایشان توصیه می‌کردند که روزی یک جز قرآن بخوانید. من در پرانتز می‌گویم اگر کسی توفیق ندارد روزی یک جز قرآن بخواند، از روزی دو صفحه شروع کند و مقید باشد که اگر امروز نتوانستم بخوانم، فردا یا وقت دیگر جبرانش کنم. به گونه‌ای که هر ماه، شصت صفحه خوانده باشد. بعد از مدتی، آن را پنج صفحه و بعد نصف جز و در نهایت به یک جز برساند. قرآن خواندن خیلی پر فایده است. 🔵 معنویت ناب و بی‌دردسر ✅ اگر منطق ناب و حقایق معارفی ناب و بی‌دردسر و بی‌خلل می‌خواهید، در قرآن است. دستور ناب و بی‌دغدغه و بی‌خلل، قرآن است؛ معنویت ناب بی‌دردسر، قرآن است؛ اگر می‌خواهید حالتان خوش شود، قرآن. بعدها می‌بینید می‌شود کل قرآن را یک دور به شکل حال خوش بخوانید. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم 🔵 هر لحظه در حال ساختن خودیم ✅ حضرت استاد می‌فرمود: ما شب و روز در حال ساختنِ
🔴 بخش سوم ✅ گاهی استاد دستور می‌داد قرآن را بغل بگیرید و ببوسید؛ یعنی به آن اظهار تعلق کنید. ایشان می‌فرمود: جایی که قرآن هست، هیچ‌گاه پای خود را دراز نکنید و جای قرآن جای مناسبی باشد. ایشان جریان آیت‌الله شیخ محمدتقی آملی را نقل می‌کرد که خدمت مرحوم قاضی رفت. سؤال ایشان این بود که وقتی پایم زیر کرسی است و قرآن می‌خوانم، آیا این بی‌ادبی است؟ مرحوم قاضی گفت: این بی‌ادبی است. 🔵 انس با قرآن ✅باید با قرآن انس گرفت. گاهی ایشان می‌فرمود: سطح اول، شما لغات قرآن را درست کنید. معمولاً طلاب در قدم اول، چون عربی می‌خوانند و کار می‌کنند، معانی قرآن را می‌فهمند. ولی بهتر این است طلاب کاری کنند که قرآن به جانشان بنشیند. 🔵 گوش جان سپردن به قرآن ✅ در دستورات استاد آمده است که گوش جان به قرآن بسپارید؛ این غیر از خواندن است. گوش جان سپردن به قرآن یعنی من بفهمم قرآن چه می‌گوید. باید دل داد که قرآن چه می‌گوید و باید خودش را سراسر گوش کند و نسبت به قرآن خضوع کند. بگذارید قرآن به جانتان بخورد. قرآن خیلی خوش به ما یاد می‌دهد. 🔵 همۀ عالَم دست خدا است ✅ یک دور قرآن را با این نگاه بخوانید که همۀ عالَم دست خدا است و هیچ وقت شر بر خیر غلبه نمی‌کند، ولو در ظاهر شر پیروزی داشته باشد. 🔵 نتیجه عدم انس با قرآن ✅ چند بحث از نظام احسن را در جایی می‌گفتم و بعد چند مثال از حضرت موسی و ابراهیم زدم. یکی از طلابی که درس‌های غیرطلبگی خوانده بود و بعد طلبه شده بود، گفت: شما با چند مثال می‌خواهید مسئله را حل کنید؟ از لحن بیانش، خیلی به من سخت گذشت. من ناراحت شدم و به او گفتم: شما کمی قرآن بیشتر بخوانید. اگر قرآن بخوانید، مطالبی که می‌گویم در آن هست. ✅ طلبه‌ای دیدم که بعضی از این مسایل را قبول و باور نداشت؛ اینکه اگر کسی گناه کند، سیل می‌آید و بلا نازل می‌شود. من در دلم گفتم او خوب قرآن نخوانده است؛ اگر خوب می‌خواند، این عقیده را نداشت. «وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ»؛ و هر [گونه‌] مصيبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و [خدا] از بسيارى درمى‌گذرد. (شوری، آیۀ۳۰). «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ»؛ و اگر مردم شهرها ايمان آورده و به تقوا گراييده بودند، قطعاً بركاتى از آسمان و زمين برايشان مى‌گشوديم، ولى تكذيب كردند؛ پس به [كيفر] دستاوردشان [گريبان‌] آنان را گرفتيم. (اعراف، آیۀ۹۶). اگر این آیات را خوانده بود، این‌گونه سخن نمی‌گفت. 🔵 قرآن خواندن عُمقی ✅ باید قرآن خواند، چون ذهنمان را درگیر می‌کند. آن باور ذهنی معمولاً در رفتار ظاهر می‌شود و علت عمل می‌گردد. کسانی که مثلاً به امور افسانه‌ای باور دارند، چگونه‌اند؟ به همه آنها باور دارند و بر اساس آن عمل می‌کنند. ما طلاب که قرآن می‌خوانیم، وقتی استمرار داشته باشد، چون معنایش را می‌فهمیم، باید به گونه‌ای باشد که به جانمان برسد و به قلب برسانیم. 🔵 مکاشفه قرآنی ✅ اول ذهن ما را درگیر می‌کند و ذهن نورانی می‌شود و بعد از مدتی جانمان را درگیر می‌کند. یعنی حقیقت جانتان با قرآن انس می‌گیرد. اگر ذهن درگیر شود، نورانی می‌شویم؛ چون قرآن همه‌اش حقیقت است. در این مرحله، عرفا هم می‌گویند: شما می‌توانید با مکاشفاتتان آیات را بفهمید. یعنی همین که آیه را می‌بینید، برایتان مکاشفه روی می‌دهد. حضرت استاد می‌فرمود: من داشتم آیۀ «وَتَصْلِيَةُ جَحِيمٍ»(واقعه، آیۀ۹۴) را می‌خواندم، در همان لحظه دیدم جهنمیان جلوی چشم من هستند و چگونه در عذاب‌اند. 🔵 بخوان و بالا برو ✅ با قرآن ذوق پیدا می‌کنید. ابتدا ذهن درگیر می‌شود. بعد جان درگیر می‌شود. بعد سرّ، ذوق پیدا می‌کند. اینکه می‌گویند: «اِقرَأ وَ ارقَ»؛ قرآن را بخوان و بالا برو، هر آیه‌ای درجه‌ای از بهشت است؛ بخوان و بالا برو. واقعاً همین‌طور است. 🔵 قرآن؛ سراسر حکمت ✅ قرآن سراسر حکمت است. همۀ حقیقت بهشت حکمت است. «أَنَا مَدِينَةُ الْحِكْمَةِ وَ هِيَ الْجَنَّةُ وَ أَنْتَ يَا عَلِيُّ بَابُهَا». قرآن ما را دم‌به‌دم بالا می‌برد. قرآن این‌گونه است. قرآن حتی در بدن و کارهای ما اثر می‌گذارد. در روایات آمده است که خانه‌ای که در آن قرآن خوانده می‌شود، آسمانیان که به زمین نگاه می‌کنند، از آن خانه نور ساطع می‌شود و آسمانیان نور می‌بینند. حتی همین قرآن خواندن ظاهری این‌گونه است. قرآن خواندن در بدن و ذهن و جان و سرّ ما اثر دارد. 🔵 اثر قرآن خواندن ✅ در روایات آمده است که در خانه‌ای که قرآن خوانده می‌شود، شیاطین رفت و آمد نمی‌کنند. قرآن خواندن مراتب دارد، ولی ظاهر قرآن به باطنش وصل است. ظاهرش چون به آن باطن وصل است، طهارت پیدا می‌کند. لذا می‌گوییم بدون طهارت به قرآن دست نزنید.
نسیم عرفان
🔴 بخش سوم ✅ گاهی استاد دستور می‌داد قرآن را بغل بگیرید و ببوسید؛ یعنی به آن اظهار تعلق کنید. ایشا
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش چهارم 🔵 صحبت خدا با انسان ✅ اگر خدا می‌خواست مستقیم با شما صحبت کند، از چه راهی این کار را می‌کرد؟ ما مانند انبیا این توان را نداریم که خدا با ما صحبت کند. اگر خدا می‌خواست با ما مستقیم صحبت کند، می‌شد همین قرآن. خدا با قرآن با ما صحبت می‌کند. شهود هم داشته باشید، آخرش همین است؛ همین شنیده می‌شود؛ همین فهمیده می‌شود؛ چیز دیگری نیست. این را باید درست کرد. راه دیگری نیست. همین آغاز است؛ همین پایان است. ✅ ابن‌عربی می‌گوید: به خزاین قرآن وصل شدم و از آنجا خبر می‌دهم. این ظاهر قرآن به آنجا وصل است. کسانی که اهلش هستند، این‌گونه می‌یابند. ✅ قرآن تنها متن دینی است که الفاظش بعینه از خدا است. قرآن تمام الفاظش از خدا است. 🔵 نشستن باخدا ✅ اگر کسی بخواهد با خدا بنشیند، از این بهتر چه می‌خواهد؟ هم دستور، هم عقاید پاک و هر چه می‌خواهیم در قرآن هست؛ پس چرا قرآن نمی‌خوانیم؟ حضرت استاد به همۀ اینها توجه داشت. مطالبی که بیان کردم، توضیحات ایشان است. 🔵 عطش معنوی ✅ حتی تا جایی ممکن است انسان چنان عطشی دارد که دوست دارد بیش از یک جز در روز بخواند. بلکه برخی هر سه روز یک ختم قرآن داشتند. نه اینکه برنامه‌اش باشد، بلکه تشنگی معنوی، او را می‌کِشاند. چنین شخصی بعد می‌بیند «فَازَ ثُمَّ فَازَ» است؛ نه اینکه فقط تکرار شود. دم‌به‌دم القای معنوی و پیش‌رفتن است. خیلی‌ها این‌گونه‌اند. 🔵 روزی یک جز قرآن بخوانید ✅ این را برای خود برنامه کنیم و روزی یک جز قرآن بخوانیم. این نوع (عمل‌کردن) پیش خدا رفتن است؛ از خدا شنیدن است. این برنامه را داشته باشیم. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸