◾️◾️◾️◾️◾️
🔴 فضایل منتظران در بیان امام باقر علیه السلام
🔵 امام باقر عليه السّلام فرمودند :
🌕 یأْتِی عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ یغِیبُ عَنْهُمْ إِمَامُهُمْ، فَطُوبَی لِلثَّابِتِینَ عَلَی أَمْرِنَا فِی ذَلِک الزَّمَانِ، إِنَّ أَدْنَی مَا یکونُ لَهُمْ مِنَ الثَّوَابِ أَنْ ینَادِیهُمُ الْبَارِی تَعَالَی فَیقُولُ: عِبَادِی وَ إِمَائِی آمَنْتُمْ بِسِرِّی وَ صَدَّقْتُمْ بِغَیبِی فَأَبْشِرُوا بِحُسْنِ الثَّوَابِ مِنِّی، أَنْتُمْ عِبَادِی وَ إِمَائِی حَقّاً، مِنْکمْ أَتَقَبَّلُ وَ عَنْکمْ أَعْفُو وَ لَکمْ أَغْفِرُ وَ بِکمْ أَسْقِی عِبَادِی الْغَیثَ وَ أَدْفَعُ عَنْهُمُ الْبَلَاءَ، لَوْلَاکمْ لَأَنْزَلْتُ عَلَیهِمْ عَذَابِی.
🔺 زمانی می آید که امام مردم غایب می شود. پس خوشا به حال کسانی که در آن زمان در امر امامت ما استوار بمانند. چون کمترین ثواب آنها این است که خداوند آنها را صدا کرده می فرماید: ای بندگان و ای کنیزان من، شما به سرّ من ایمان آوردید و غیب مرا تصدیق کردید. پس من بهترین ثواب را به شما مژده می دهم. شما بندگان و کنیزان من هستید و بر من حق است که عبادتهای شما را قبول کنم و از تقصیرات شما بگذرم و دیگران را هم ببخشم و به خاطر شما به بندگان باران نازل می کنم و به خاطر شما بلاها را از بندگانم دفع می کنم. اگر شما نبودید هر آینه من عذاب خود را بر آنان نازل می کردم.
📚 کمال الدین ج ۱ ص ۶۰۲ باب ۳۲ ح ۱۵
🌺 آری به خاطر منتظران راستین امام عصر ارواحنا فداه است که مردم بخشیده می شوند و باران بر خلایق نازل می شود و بلا از مردم دفع می شود و اگر آنها نبودند هر آینه عذاب الهی بر سایرین نازل می شد.
أللّھمّ؏ـجِّلْلولیِّڪألْفرجبحِّقالزینب؏
❧࿐༅𑁍❃❥︎♥️❥︎❃𑁍༅࿐❧
#طـلـیــعــهدارانظـهـــــور👇
🌏 eitaa.com/taliedaranzohor
#پویش_جهانی_سلام_فرمانده👇
🌍eitaa.com/Salamfarmandeh_jahani
❧࿐༅𑁍❃❥︎♥️❥︎❃𑁍༅࿐❧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 برای شفای کامل آیت الله ناصری، به درخواست فرزند ایشان، هر نفر ۴۰ حمد شفا تلاوت کنید...👆👆
ان شاءالله بزودی سلامتی استاد ناصری این سرمایه عظیم اخلاق و عرفان میسر گردد.🤲🏻
#نشرحداکثری
أللّھمّ؏ـجِّلْلولیِّڪألْفرجبحِّقالزینب؏
❧࿐༅𑁍❃❥︎♥️❥︎❃𑁍༅࿐❧
#طـلـیــعــهدارانظـهـــــور👇
🌏 eitaa.com/taliedaranzohor
#پویش_جهانی_سلام_فرمانده👇
🌍eitaa.com/Salamfarmandeh_jahani
❧࿐༅𑁍❃❥︎♥️❥︎❃𑁍༅࿐❧
18.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مداحی ویژهٔ #شهادت_امام_محمد_باقر(علیه السلام)
🎙کربلایی حسین طاهری
🏴شهادت پنجمین امام شیعیان تسلیت باد🏴
🌤التماس دعای فرج🤲
╭┈───────🦋࿐
「 🦋 #پویش_جهانی_سلام_فرمانده 」
╰─┈➤ •❥࿐❥᭄͚ٖٜ──
أللّھمّ؏ـجِّلْلولیِّڪألْفرجبحِّقالزینب؏
🌍eitaa.com/Salamfarmandeh_jahani
❧࿐༅𑁍❃❥︎♥️❥︎❃𑁍༅࿐❧
💚 #روز_شمار_غدیر
1⃣1⃣ روز مانده تا عید سعید غدیر
تا عید اللهاکبر، هر روز چشممان را بهنور یکی از فضائل مولیالموحدین امیرالمؤمنین علیهالسلام روشنایی بخشیم... 👆👆
╆━━━┅🦋🖤═┅┅──┄
╭┈───────🦋࿐
「 🦋 #پویش_جهانی_سلام_فرمانده 」
╰─┈➤ •❥࿐❥᭄͚ٖٜ──
أللّھمّ؏ـجِّلْلولیِّڪألْفرجبحِّقالزینب؏
🌍eitaa.com/Salamfarmandeh_jahani
❧࿐༅𑁍❃❥︎♥️❥︎❃𑁍༅࿐❧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠کلیپ تصویری: آیین محمد: بدتر از مردار (23)
🔹بخشهایی از کتاب «حکایتنامه موضوعی پیامبر أعظم (صلی الله علیه و آله و سلم)»
▫️به قلم غلامرضا حیدری ابهری
🔸با خوانش مصطفی صائبی
#حکایتنامه_موضوعی_پیامبر_أعظم (ص)
╭┈───────🦋࿐
「 🦋 #پویش_جهانی_سلام_فرمانده 」
╰─┈➤ •❥࿐❥᭄͚ٖٜ──
أللّھمّ؏ـجِّلْلولیِّڪألْفرجبحِّقالزینب؏
🌍eitaa.com/Salamfarmandeh_jahani
❧࿐༅𑁍❃❥︎♥️❥︎❃𑁍༅࿐❧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️حضرت امام باقر علیه السلام:
#صلوات از جانب خداوند، رحمت است و از سوی فرشتگان، تزکیه و پاک کردن و از طرف مردم، دعا است.
📚 میزان الحکمه، ج ۱، ص ۳۸۹
🏴▪️🏴▪️🏴▪️🏴▪️
بر باقر علم ذات سرمد صلوات
بر کاشف انوار محمد صلوات
از کوفه به شام می کند طیِّ طریق
بر شاهد آن رأس به نی صد صلوات
╭┈───────🦋࿐
「 🦋 #پویش_جهانی_سلام_فرمانده 」
╰─┈➤ •❥࿐❥᭄͚ٖٜ──
أللّھمّ؏ـجِّلْلولیِّڪألْفرجبحِّقالزینب؏
🌍eitaa.com/Salamfarmandeh_jahani
❧࿐༅𑁍❃❥︎♥️❥︎❃𑁍༅࿐❧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ " #سلام_فرمانده_جهانی " ♥️
🕋 به به این بار #سلام_فرمانده
در مسجدالحرام😍😍
آقا جانم💔
🕋 سلام بر آن روزی که کنار کعبه ندای " اناالمهدی ،انا بقیه الله... "
را به گوش جهانیان برسانی ان شاءالله....
╭┈───────🦋࿐
「 🦋 #پویش_جهانی_سلام_فرمانده 」
╰─┈➤ •❥࿐❥᭄͚ٖٜ──
أللّھمّ؏ـجِّلْلولیِّڪألْفرجبحِّقالزینب؏
🌍eitaa.com/Salamfarmandeh_jahani
❧࿐༅𑁍❃❥︎♥️❥︎❃𑁍༅࿐❧
🚫#نشرمحتوایکانالفقطباذکرلینکجایزاست
نـســل ظہــ♡ـــوࢪ🇮🇷
🍁🍃🍁🍂🍁🍃🍁🍂🍁🍃🍁🍂🍁 🍃🍁🍃🍁🍂🍁🍃🍁🍃🍁🍂🍁 🍂🍁🍃🍁🍃🍁🍂🍁🍃🍁🍃 🍁🍃🍁🍂🍃🍁🍃🍁🍂🍁 🍃🍁🍃🍁🍂🍁🍃🍁🍃 🍁🍃🍁🍂🍃🍁🍃🍁 🍂🍁🍃🍁🍃🍁🍂 🍃🍁🍂🍃🍁🍃 🍁🍃🍁🍂🍁 🍃🍁🍂🍁 🍁🍃🍁 🍃
♥️💔❤️💔❤️💔❤️💔
میانبر به شروع👇👇
#رمان_عاشقانهی_مذهبی
#پسر_بسیجی_و_دختر_قرتی
حتما از ابتدای رمان بخونید👌
بسیار شیرین و جذااااااب 😋
هرچی رو به آخر میره جذابتره...
از دست ندید😍
🍁🍃🍁🍂🍁🍃🍁🍂🍁🍃🍁🍂🍁
🍃🍁🍃🍁🍂🍁🍃🍁🍃🍁🍂🍁
🍂🍁🍃🍁🍃🍁🍂🍁🍃🍁🍃
🍁🍃🍁🍂🍃🍁🍃🍁🍂🍁
🍃🍁🍃🍁🍂🍁🍃🍁🍃
🍁🍃🍁🍂🍃🍁🍃🍁
🍂🍁🍃🍁🍃🍁🍂
🍃🍁🍂🍃🍁🍃
🍁🍃🍁🍂🍁
🍃🍁🍂🍁
🍁🍃🍁
🍃🍁
🍁
༻﷽༺
#پارت۱۳
🍃❤️🍂
چند دقیقه که گذشت دختر ناز و شیک پوشی سمتم اومد و به صندلی کناریم اشاره کرد:
-جای کسیه خانم ؟
-نه بفرمائید
دستش رو سمتم گرفت ،همینطور که دستم رو توی دستش میذاشتم گفت:
-ببخشید سلام نکردم ،سلام من مریم هستم افتخار آشنای با چه کسی رو دارم؟
لبخندی به لحن مثبتش زدم:
-سلام ، منم دریا هستم و خوشحالم از آشنایتون
-شما هم ترم اول هستید ؟
-بله خیلی معلومه؟؟؟؟
خندید:
-راستش آره خیلی
تک خنده ای از صداقتش زدم و گفتم:
-همچنین شما
دوباره خندید و گفت:
-ایول خوشم اومد عین خودمی پس بی خیال رسمی شدن و این حرفا دوستیم دیگه؟
اینبار من دستم رو سمتش گرفتم:
-اوکی دوستیم
مریم هم مثل من نوزده ساله و طبق آماری که گرفتم تک دختر خونه با دو برادر بزرگتر از خودش و پدرش مدیر شرکت کامپیوتری بزرگی بود ،خونشم تقریبا به خونه ما نزدیک بود و مهم تر از همه مشترک بودن همه کلاسهای ما با هم بود.
🍁
🍃🍁
🍂🍃🍁
🍁🍃🍂🍁
🍃🍂🍁🍃🍁
🍂🍁🍃🍁🍂🍁
🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁
༻﷽༺
#پارت۱۴
🍃پسربسیجی دختر قرتی❤️🍂
با ورود استاد منم دست از آمار گیری مریم بیچاره کشیدم
روز اول بود و تقریبا همه کلاسها با یک معارفه به پایان رسید البته بهتره بگم هفته اول به همین روال گذشت
طی این یک هفته دوستی بین من و مریم عمیق تر شده بود. با اینکه آدمی با روابط اجتماعی بالا بودم و خیلی زود با همه دوست می شدم ولی از جای که روحیات مریم خیلی به من نزدیک تر بود دوستی عمیقی بین ما شکل گرفت به طوری که تمام کلاسها رو با هم بودیم و از خونه هم تا دانشگاه و بلعکس با هم می رفتیم
با اینکه درسهای سختی رو باید پاس می کردیم ولی در روحیه شاد و صد البته شیطون ما تاثیری نداشت مریم هم پایه تمام شیطنت های من بود
بچه های کلاس اکثرا ترم اولی بودن و تک و توکی ترم بالایی هم بین کلاسها دیده می شد و این برای ما خیلی دلجسب تر بود و حسابی آتیش می سوزندیم
هفته دوم شروع کلاسها از راه رسید و من حالا تا حدودی با جو دانشگاه آشنا شده بودم و صد البته فهمیده بودم که الان می تونم از اون تیپ های مخصوص خودم بزنم
از نظر حجاب دختر کاملا آزادی بودم و مامان با اینکه خودش از لحاظ حجاب آدم بازی نبود با تیپ زدن من اصلا مشکلی نداشت و حق انتخاب رو به خودم سپرده بود .البته ناگفته نماند منم از حد خودم خارج نمی شدم و آزادیم رو تنها در حجابم خلاصه کرده بودم و اصلا اهل داشتن روابط با جنس مخالف نبودم و اگر رابطه ای هم بود صرفا رابطه دوستی ساده ای بود که به هیچکدوم اجازه ورود به حریمم رو نمی دادم
شنبه از راه رسید و من منتظر مریم بودم تا به دانشگاه بریم
با صدای بوق ماشین مریم برای آخرین بار خودم رو جلوی آینه چک کردم، حالا جای تیپ مدرسه ای هفته پیش رو یک مانتوی قرمز کوتاه تا بالای زانو و یک شلوار یخی جینی که اندام ظریفم رو بخوبی نشون میدادند گرفته بود . مقنعه مشکیم رو حسابی عقب داده بودم تا جای که موهای خوشحالت سیاهم به خوبی دیده میشد
🍁
🍃🍁
🍂🍃🍁
🍁🍃🍂🍁
🍃🍂🍁🍃🍁
🍂🍁🍃🍁🍂🍁
🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁
༻﷽༺
#پارت۱۵
🍃❤️🍂
آرایش ملیح صورتم کمی تند تر شده بود چشمهای سیاه درشتم رو با خط چشم مشکی درشت تر و وحشی تر آرایش کرده بودم ،لبهای قلوه ایم که خودشون تقریبا قرمز بودن رو با رژ قرمزی قرمز تر کرده بودم حسابی از خودم راضی بودم
اون زمان به نظرم عیده آل ترین تیپ رو داشتم یه بوس برای خودم فرستادم و با یه خداحافظی از مادرم از خونه خارج شدم
مریم با دیدنم سوتی کشید و گفت:
-اوووووه کی میره این همه راه رو حسابی پسر کش شدی چه خبره حالا ،می خواستی جز خودت کسی دیده نشه
با خنده گفتم:
-اولا سلامت کو دوما نه که تو اصلا به خودت نرسیدی
-خوب حالا ولی به خوبی تو نشدم که
-بشین کم حرف الکی بزن دیر شد
مریم دختر ظریفی بود که چشمان سبز بسیار زیبای داشت به رنگ جنگل با پوستی گندوم گون که در برابر پوست سفید من تیره تر به نظر می رسید با موهای بلوند که دقیقا برعکس موهای سیاه من بود با قدی که چند سانتی از قد یک و هفتادی من کوتاه تر بود روی هم رفته دختر ظریف و زیبای بود
با صدای مریم به خودم اومدم:
-با مایی یا کجایی؟ بپر پایین که رسیدیم
-اه چه زود رسیدیم
-بله اگه منم کل راه رو تو هپروت بودم الان می گفتم چه زود رسیدیم
-وا منو هپروت ؟
🚫 #نشرفقطباذکرلینکمجازاست✅
❤️ #رمان_عاشقانه_مذهبی
╭┈───────🦋࿐
「 🦋 #پویش_جهانی_سلام_فرمانده 」
╰─┈➤ •❥࿐❥᭄͚ٖٜ──
أللّھمّ؏ـجِّلْلولیِّڪألْفرجبحِّقالزینب؏
🌍eitaa.com/Salamfarmandeh_jahani
❧࿐༅𑁍❃❥︎♥️❥︎❃𑁍༅࿐❧