چله#حدیث_کسا
به نیت#شهید_نوید_صفری
حاجت روایی:
﴿زهرا عجمی زاده_منیره کریمی
روز#سی و دوم
ان شاءالله حاجت روا 🤲🏻
https://eitaa.com/Navid_safare
انشاءالله هرشب تاشهادت حضرتزهرا(س)🏴🍃
مورخ 10/6 📜🕯
《♡ختم گروهی سوره احزاب را داریم♡》🔔
به نیت حاجت روایی و تسهیل و تسریع در ازدواج همه جوانهامون 💍♥️
#حاجتروایی 🤲
#سورهمبارکهاحزاب 📖
#ازدواج 💍
❌نیاز به اعلام خواندن نیست
https://eitaa.com/Navid_safare 🌸
#عاشقانه_شهدا🙃🍃
بعد از عقد گفت:
تو همونی که دلم میخواست
کاش منم همونی شم
که تو دلت میخاد..
همسر#شهیدمحمدحسینمحمدخانی
https://eitaa.com/Navid_safare 🍃
🛑آیت الله بهجت ره :
هرطور با نماز رفتار کنیم،بازتاب آن را در زندگیمان خواهیم دید، در همه ابعاد.
#عالم
#نمازتسرنشهرفیق
#التماسدعا
https://eitaa.com/Navid_safare
دوستان عزیز
از امروز تا تولد امام جواد (ع)
40 روز هستش
اگر کسی تمایل داره چله ای بگیره برای ایشون که خیلی بخشنده هستن
میتونه از امشب شروع کنه🌸✨
#برایماهمدعاکنین🥺🙏
https://eitaa.com/Navid_safare 💗
🌸🌸🌸🌸🌸
رمان_لبخند_بهشتی
نویسنده: میم بانو
قسمت_چهل_هشتم
با دیدن نام مادرم سریع تماس را وصل میکنم
+الو
_سلام مادر کجایی ؟
+سلام ببخشید اصلا حواسم به ساعت نبود
_عیب نداره .نیم ساعت دیگه میخوایم ناهار بخوریم تا اون موقع بیا
+من ۲۰ دقیقه ی دیگه راه میوفتم بیام باغ
_باشه مادر خدافظ
+خدافظ
بلند میشوم تا کمی دیگر گشت و گزار کنم و بعد به باغ بروم .
چادرم را میتکانم و حرکت میکنم اما به محض اینکه قدم اول را بر میدارم روی زمین سُر میخورم . قبل از اینکه بتوانم تعادلم را حفظ کنم از تپه پرت میشوم پایین و با زانو زمین میخورم .
جیغ بلندی میکشم . میخواهم بلند شوم که درد شدیدی در زانویم راستم احساس میکنم . سریع روی زمین دراز میکشم . نمیتوانم پای راستم را تکان بدهم .
از شدت درد مدام جیغ میکشم . کسی نیست که کمکم کند . نه این پایین را کسی میبیند و نه در این اطراف کسی هست .
از شدت درد به خودم میپیچم و در دل از خدا کمک میخواهم .
صدای پایی از دور میشنوم . صدا آرام آرام نزدیک میشود . در دلم امیدوار میشوم .
با صدای بلندی میگویم
+کسی اونجاست ؟
کمی سرم را بالا می آورم تا بهتر ببینم .
آن شخص به بالاس تپه میرسد . بلاخره چهره اش معلوم میشود .
با دیدن سجاد جا میخورم . آنقدر خوشحالم که دردم را فراموش کردم .
سجاد هم انگار از دیدن من تعجب کرده است . آرام از تپه پایین می آید .
انگار تازه پایم را دیده است . رنگش به وضوح میپرد و چشم هایش میترسند اما سعی میکند خودش را خونسرد نشان بدهد .
با خونسردی ساختگی میگوید
_چی شده ؟
بی توجه به سوالش میپرسم
+چطوری منو پیدا کردید ؟
ابرو هایش را درهم میکشد
_شما اول جواب سوال منو بده
+از تپه افتادم
نگاه عاقل اندر سفیهی به من میکند . دوباره نگاهش را به پاهایم میدوزد . انگار ترسیده است .از درد عرق سرد کرده ام . بی خیال سوال قبلی ام میشوم و میپرسم
+پام چی شده ؟
زیر چشمی نگاهم میکند
_چیزی نشده فقط یکم زخمی شده
میدانم که دروغ میگوید . یعنی مطمئنم که دروغ میگوید . این حرف ها را میزند که من را نگران نکند .
سرم را بلند میکنم که پایم را ببینم اما سجاد سریع صدایم میزند
_نورا
🌸🌿🌸
《مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم》
حافظ
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
رمان_لبخند_بهشتی 🦋
نویسنده: میم بانو🌸
قسمت_چهل_نهم
سرم را بلند میکنم تا پایم را ببینم اما سجاد سریع صدایم میزند
_نورا !
آنقدر کلافه ام که خیلی به اینکه خانم کنار اسمم را جا انداخته است توجه نمیکنم .
اینکه سجاد نمیگزارد پایم را ببینم کنجکاو ترم میکند .
کنارم مینشیند و قهوه ای چشم هایش را به چشم هایم میدوزد
_خیلی درد داری ؟
+الوش بیشتر بود اما الان انگار پام سر شده
کلافه کلاهش رو از روی سرش بر میدارد و آب دهانش را با صدا قورت میدهد .
دوباره سرم را بلند میکنم که پایم را ببینم ، این بار گوشه ی چادرم را میگیرد و روی صورتم را می اندازد . عصبی چادرم را کنار میزنم
+چرا نمیزاری پامو ببینم ؟ مگه نمیگی چیزیش نشده
سر تکان میدهد و با جدیت میگوید
_اگه پاتو ببینی ممکنه هول کنی
یک لحظه چیزی به ذهنم میرسد .
سریع میپرسم
+شلوارم پاره شده ؟
دوباره به پایم نگاه میکند . سریع نگاهش را از پایم میگیرد و به صورتم میدوزد
_آره پاره شده
از شرم گونه هایم سرخ میشود .
سعی میکنم کمی پایم را جمع کنم تا نتواند آن را ببیند اما به محض تکان دادنش درد بدی در پایم میپیچد .
از درد آخ بلندی میگویم .
انگار سجاد متوجه شده که بخاطر اینکه پایم پوششی ندارد خجالت کشیده ام .
بلند میشود و کنار پایم مینشیند و میگوید
_پاتو تکون نده
بعد چادرم را میگیرد و روی پایم میاندازد . در تمام این مدت سهی میکند به پایم نگاه نکند .
زیر لب ( ممنونی ) میگویم و در دل خاله شیرین و عمو محسن را بخاطر تربیت درستشان تحسین میکنم .
پایم شروع به تیر کشیدن میکند و بی اختیار جیغ خفیفی میکشم .
سجاد سریع بلند میشود و کنارم می ایستد
_چی شد ؟
با ترس میگویم
+پام داره تیر میکشه
_خیلی خب آروم باش الان یه کاری میکنم.
کلاهش را از روی زمین چنگ میزند و دوباره روی سرش میگزارد .
موبایل را از جیبش بیرون می کشد و سریع شماره ای را میگیرد .
تلفن را کنار گوشش میگزارد و بعد از سکوت کوتاهی خطاب به شخص پشت تلفن میگوید
_الو ، سلام .خوب گوش کن ببین چی میگم.........
🌿🌸🌿
《بار ها افطار خود را قبل موعد خورده ام
بس که از زیباییت الله اکبر گفته اند》
امین شیرزادی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ#شهیدنویدصفری
همیشه میگفت:کار رو خوبه خدا درست کنه
🌱😍🌱
شادی روح#شهداصلوات
#امام_زمان
#فاطمیه
https://eitaa.com/Navid_safare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ کاشکی به دادم برسی /
نذار بگیره تو دلم، جایِ حسینت رو کسی /
#مادرم_فاطمه سلاماللهعلیها
#الهم_عجل_الولیک_الفرج
او آمده تا دست تو را هم بگیرد
هیچ کس توی این کانال اتفاقی نیومده همگی دعوت شده ی #شهید_نوید_صفری هستید
🥲🥺❤️💚😍
از امشب دوباره تا شهادت نماز شب هامونو به مادرمون هدیه کنیم ؟؟ 😍❤️
به عشق مادر پهلو شکستمونم که شده
حتی یک رکعت هم که شده بخونیم😍
مگه میشه مادر هم تو این دنیا هم دراون دنیا دست محبتشو به زندگیه بچه هاش نکشه؟؟😍
خودمون رو عزیز تر کنین برای مادرجانمون😉❤️
《دعآی فرج 》
بسماللهالرحمنالرحیم
اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ،وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْكَشَفَ
الْغِطاءُ،وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ
،وَمُنِعَتِ السَّماءُواَنْتَ الْمُسْتَعانُ،وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى،
وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد
،اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ،
وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم ،فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ
فَرَجاًعاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ
؛ يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني
فَاِنَّكُماكافِيانِ ،وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛ يامَوْلانا
ياصاحِبَ الزَّمانِ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
،اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني،
السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل،
يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ،بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهرین
https://eitaa.com/Navid_safare
•••
"جنگامروز
اسلحهنمۍخواد
اسلحهاتـــ روبایدتـو مغزت پرورشبدۍ
کهبتونۍتـودنیاۍمجازی
بـادشمنواقعیبجنگۍ
توجبههخودۍنهاینکهگلبهخودۍبزنی
جنگــ اینروزانخبهمومنمیخوادنهعلافـــ
تـوفضاۍمجازی...
https://eitaa.com/Navid_safare
ارسالی یکی از بزرگواران 😍🥺
ان شاءالله حاجت روا 🤲🏻
https://eitaa.com/Navid_safare
هدایت شده از «با شهیدنوید تا خدا»
ارسالی یکی از بزرگواران 😍🥺🥀
ان شاءالله حاجت روا 🤲🏻
به شماهم پیشنهاد میکنم هر طور که شده کتاب شهید نوید رو بخونید خیلی تاثیر گذار هست
@shahidnavidbook
شهیـد،کسےاسـتکہ
وقتےهمہبہدنبـالروشـنایےبودند،
اوخــودش
چــراغهدایـتشـد..✨
#شهیدنویدصفری
https://eitaa.com/Navid_safare