🌸🌸🌸🌸🌸
رمان_لبخند_بهشتی
نویسنده: میم بانو
قسمت_چهل_هشتم
با دیدن نام مادرم سریع تماس را وصل میکنم
+الو
_سلام مادر کجایی ؟
+سلام ببخشید اصلا حواسم به ساعت نبود
_عیب نداره .نیم ساعت دیگه میخوایم ناهار بخوریم تا اون موقع بیا
+من ۲۰ دقیقه ی دیگه راه میوفتم بیام باغ
_باشه مادر خدافظ
+خدافظ
بلند میشوم تا کمی دیگر گشت و گزار کنم و بعد به باغ بروم .
چادرم را میتکانم و حرکت میکنم اما به محض اینکه قدم اول را بر میدارم روی زمین سُر میخورم . قبل از اینکه بتوانم تعادلم را حفظ کنم از تپه پرت میشوم پایین و با زانو زمین میخورم .
جیغ بلندی میکشم . میخواهم بلند شوم که درد شدیدی در زانویم راستم احساس میکنم . سریع روی زمین دراز میکشم . نمیتوانم پای راستم را تکان بدهم .
از شدت درد مدام جیغ میکشم . کسی نیست که کمکم کند . نه این پایین را کسی میبیند و نه در این اطراف کسی هست .
از شدت درد به خودم میپیچم و در دل از خدا کمک میخواهم .
صدای پایی از دور میشنوم . صدا آرام آرام نزدیک میشود . در دلم امیدوار میشوم .
با صدای بلندی میگویم
+کسی اونجاست ؟
کمی سرم را بالا می آورم تا بهتر ببینم .
آن شخص به بالاس تپه میرسد . بلاخره چهره اش معلوم میشود .
با دیدن سجاد جا میخورم . آنقدر خوشحالم که دردم را فراموش کردم .
سجاد هم انگار از دیدن من تعجب کرده است . آرام از تپه پایین می آید .
انگار تازه پایم را دیده است . رنگش به وضوح میپرد و چشم هایش میترسند اما سعی میکند خودش را خونسرد نشان بدهد .
با خونسردی ساختگی میگوید
_چی شده ؟
بی توجه به سوالش میپرسم
+چطوری منو پیدا کردید ؟
ابرو هایش را درهم میکشد
_شما اول جواب سوال منو بده
+از تپه افتادم
نگاه عاقل اندر سفیهی به من میکند . دوباره نگاهش را به پاهایم میدوزد . انگار ترسیده است .از درد عرق سرد کرده ام . بی خیال سوال قبلی ام میشوم و میپرسم
+پام چی شده ؟
زیر چشمی نگاهم میکند
_چیزی نشده فقط یکم زخمی شده
میدانم که دروغ میگوید . یعنی مطمئنم که دروغ میگوید . این حرف ها را میزند که من را نگران نکند .
سرم را بلند میکنم که پایم را ببینم اما سجاد سریع صدایم میزند
_نورا
🌸🌿🌸
《مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم》
حافظ
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
رمان_لبخند_بهشتی 🦋
نویسنده: میم بانو🌸
قسمت_چهل_نهم
سرم را بلند میکنم تا پایم را ببینم اما سجاد سریع صدایم میزند
_نورا !
آنقدر کلافه ام که خیلی به اینکه خانم کنار اسمم را جا انداخته است توجه نمیکنم .
اینکه سجاد نمیگزارد پایم را ببینم کنجکاو ترم میکند .
کنارم مینشیند و قهوه ای چشم هایش را به چشم هایم میدوزد
_خیلی درد داری ؟
+الوش بیشتر بود اما الان انگار پام سر شده
کلافه کلاهش رو از روی سرش بر میدارد و آب دهانش را با صدا قورت میدهد .
دوباره سرم را بلند میکنم که پایم را ببینم ، این بار گوشه ی چادرم را میگیرد و روی صورتم را می اندازد . عصبی چادرم را کنار میزنم
+چرا نمیزاری پامو ببینم ؟ مگه نمیگی چیزیش نشده
سر تکان میدهد و با جدیت میگوید
_اگه پاتو ببینی ممکنه هول کنی
یک لحظه چیزی به ذهنم میرسد .
سریع میپرسم
+شلوارم پاره شده ؟
دوباره به پایم نگاه میکند . سریع نگاهش را از پایم میگیرد و به صورتم میدوزد
_آره پاره شده
از شرم گونه هایم سرخ میشود .
سعی میکنم کمی پایم را جمع کنم تا نتواند آن را ببیند اما به محض تکان دادنش درد بدی در پایم میپیچد .
از درد آخ بلندی میگویم .
انگار سجاد متوجه شده که بخاطر اینکه پایم پوششی ندارد خجالت کشیده ام .
بلند میشود و کنار پایم مینشیند و میگوید
_پاتو تکون نده
بعد چادرم را میگیرد و روی پایم میاندازد . در تمام این مدت سهی میکند به پایم نگاه نکند .
زیر لب ( ممنونی ) میگویم و در دل خاله شیرین و عمو محسن را بخاطر تربیت درستشان تحسین میکنم .
پایم شروع به تیر کشیدن میکند و بی اختیار جیغ خفیفی میکشم .
سجاد سریع بلند میشود و کنارم می ایستد
_چی شد ؟
با ترس میگویم
+پام داره تیر میکشه
_خیلی خب آروم باش الان یه کاری میکنم.
کلاهش را از روی زمین چنگ میزند و دوباره روی سرش میگزارد .
موبایل را از جیبش بیرون می کشد و سریع شماره ای را میگیرد .
تلفن را کنار گوشش میگزارد و بعد از سکوت کوتاهی خطاب به شخص پشت تلفن میگوید
_الو ، سلام .خوب گوش کن ببین چی میگم.........
🌿🌸🌿
《بار ها افطار خود را قبل موعد خورده ام
بس که از زیباییت الله اکبر گفته اند》
امین شیرزادی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ#شهیدنویدصفری
همیشه میگفت:کار رو خوبه خدا درست کنه
🌱😍🌱
شادی روح#شهداصلوات
#امام_زمان
#فاطمیه
https://eitaa.com/Navid_safare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ کاشکی به دادم برسی /
نذار بگیره تو دلم، جایِ حسینت رو کسی /
#مادرم_فاطمه سلاماللهعلیها
#الهم_عجل_الولیک_الفرج
او آمده تا دست تو را هم بگیرد
هیچ کس توی این کانال اتفاقی نیومده همگی دعوت شده ی #شهید_نوید_صفری هستید
🥲🥺❤️💚😍
از امشب دوباره تا شهادت نماز شب هامونو به مادرمون هدیه کنیم ؟؟ 😍❤️
به عشق مادر پهلو شکستمونم که شده
حتی یک رکعت هم که شده بخونیم😍
مگه میشه مادر هم تو این دنیا هم دراون دنیا دست محبتشو به زندگیه بچه هاش نکشه؟؟😍
خودمون رو عزیز تر کنین برای مادرجانمون😉❤️
《دعآی فرج 》
بسماللهالرحمنالرحیم
اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ،وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْكَشَفَ
الْغِطاءُ،وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ
،وَمُنِعَتِ السَّماءُواَنْتَ الْمُسْتَعانُ،وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى،
وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد
،اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ،
وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم ،فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ
فَرَجاًعاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ
؛ يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني
فَاِنَّكُماكافِيانِ ،وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛ يامَوْلانا
ياصاحِبَ الزَّمانِ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
،اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني،
السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل،
يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ،بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهرین
https://eitaa.com/Navid_safare
•••
"جنگامروز
اسلحهنمۍخواد
اسلحهاتـــ روبایدتـو مغزت پرورشبدۍ
کهبتونۍتـودنیاۍمجازی
بـادشمنواقعیبجنگۍ
توجبههخودۍنهاینکهگلبهخودۍبزنی
جنگــ اینروزانخبهمومنمیخوادنهعلافـــ
تـوفضاۍمجازی...
https://eitaa.com/Navid_safare
ارسالی یکی از بزرگواران 😍🥺
ان شاءالله حاجت روا 🤲🏻
https://eitaa.com/Navid_safare
هدایت شده از «با شهیدنوید تا خدا»
ارسالی یکی از بزرگواران 😍🥺🥀
ان شاءالله حاجت روا 🤲🏻
به شماهم پیشنهاد میکنم هر طور که شده کتاب شهید نوید رو بخونید خیلی تاثیر گذار هست
@shahidnavidbook
شهیـد،کسےاسـتکہ
وقتےهمہبہدنبـالروشـنایےبودند،
اوخــودش
چــراغهدایـتشـد..✨
#شهیدنویدصفری
https://eitaa.com/Navid_safare
چله#حدیث_کسا
به نیت#شهید_نوید_صفری
حاجت روایی:
﴿الهام برهانی_زیبا رضایی﴾
روز#سی و سوم
ان شاءالله حاجت روا 🤲🏻
https://eitaa.com/Navid_safare
30.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
-ماخشمکنیمسفرهتانبرچیدهاست
-هیسربهسرغیرتمامگذارید..✌️🏼#شهیدنویدصفری
#کلیپ
https://eitaa.com/Navid_safare
انشاءالله هرشب تاشهادت حضرتزهرا(س)🏴🍃
مورخ 10/6 📜🕯
《♡ختم گروهی سوره احزاب را داریم♡》🔔
به نیت حاجت روایی و تسهیل و تسریع در ازدواج همه جوانهامون 💍♥️
#حاجتروایی 🤲
#سورهمبارکهاحزاب 📖
#ازدواج 💍
❌نیاز به اعلام خواندن نیست
https://eitaa.com/Navid_safare 🌸
🖇 #عاشقانهایبهسبکشهدا💞
♡•به روایت همسر شهید✍🏻
در آغاز فصل عاشقی زندگی شهید
هر کسی چیزی میگفت.
یکی میگفت دویست سکه،🥇
و دیگری میگفت کم است.
بزرگ مجلس گفت:مهریه را کی گرفته
و کی داده،اما به دختر ارزش میدهد.🤷♂
در تمام این حرفها و چانه زنیهای مهریه
من همه حواسم به حسن بود، هر بار که
صدای حضار مجلس بلند میشد🗣 وصدای
دیگری بلندتر،حسن غمگین و
غمگینتر میشد،😞
و هر لحظه ناراحتیاش بیشتر میشد،🥀
تا اینکه صبرش سرآمد و به پدرم گفت:
حاج آقا اجازه میدهید من با فاطمه خانم🧕
چند دقیقه خصوصی صحبت کنم،🍃
وقتی به اتاق رفتیم گفت: کالا که نمیخواهم
بخرم که در قبالش بخواهم یک تعداد خاصی سکه بدهم،
یک پیشنهاد میدهم،اگر شما هم راضی باشید،😇
به حضار مجلس هم همان را می گوییم. 👌🏻
نظرت با هفت سفر عشقـ💞:
قم، مشهد، سوریه، کربلا،😍
نجف، مکه، مدینه چیست؟
و هر تعداد سکه که خودت مشخص کنی...🌸
#شهیدحسنغفاری🌱
https://eitaa.com/Navid_safare 🍬
بدانید که#شھادَت
مـرگ نیسـت ،رسـٰالت اسـت رفتن نیست،
جاودانه مانـدن است، جان دادن نـیست؛
بلکه جـآن یافـتن اسـت ..!