eitaa logo
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
10.6هزار دنبال‌کننده
30.9هزار عکس
6.2هزار ویدیو
476 فایل
#روزے_یک_صفحه_با_قرآن همراه با ادعیه و دعاهای روزانه و مخصوص و حاجت روایی و #رمان های مذهبی و شهدایی #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات مدیریت کانال و تبادل 👇👇 @Malake_at @Yahosin31مدیر ایتا، تلگرام، eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran
مشاهده در ایتا
دانلود
°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺° @zohoreshgh ❣﷽❣ ☀️ (ع) 😊 ✨بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ✨ 💙ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ☀️ 💚ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ☀️ 💛ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ☀️ ❤️ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ☀️ 💜ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ☀️ 💙ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ☀️ 💚ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ☀️ 💛ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ☀️ ❤️ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢ☀️ُ 💜ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ☀️ 💙ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ☀️ 💚ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ☀️ 💛ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ☀️ ❤️السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی☀️ ✨یاخلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان... ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ✨ ✨اللهُـمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج✨ ✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 °✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 نترسم از کسی یا حسین مولا به وقت تنگنا یا حسین مولا چرا که چون تویی یا حسین مولا تویی امیر ما یا حسین مولا سفیة النجاة حسین مولا 💚< >💚 😍✋ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
😍✋ خیمه ات را در بیابان ها زدی، آقا چرا؟ خانه ای مَحرم ندیدی، تا شوی مهمان او؟ وای بر ما پسر فاطمه را گم کردیم😭 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت آقا حجت را تمام کرد احسنت بر این نطق بی نقص👌 ماشاءالله .... ماشاءالله @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
عطر نفس تو را دعا خوش کرده سجاده و عطر ربنا خوش کرده طومار یهود را به هم می‌پیچد این چفیه که بر دوش تو جا خوش کرده «لبیک یا خامنه ای» @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
شهیدمحمدامیرےمورنانے‌↯🌱 -خطاب‌بہ‌دخترش:💌 بھ لیلاے من بگوئید ڪہ پدرت براے تو وصیتی بس سنگین ڪرده ڪہ لیلا جان، دخترم از همین ڪودکی حجابی براے خودت درست ڪن و در آینده رعایت ڪن؛ حجابۍ ڪہ خدا گفته و فاطمہ‌زهرا(س) دوست مےدارد، مبادا حجاب را در سر ڪردن یڪ چادر خلاصه ڪنے!💔 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🍁 است 🕯هـمان روزی که 🍁اهالی سفر کرده از دنیا، 🕯چشم انتظار عزیزانشان هستند 🍁دستشان از دنیا ڪوتاه است 🕯و محتاج یاد ڪردن ما هستند 🍁با ذکر و 🕯روحشان را شاد کنیم خدایا عزیزان ما را ببخش و بیامرز🍁 عج 💚 💚 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
💙🍃 🍃🍁 .... ✍آیت‌الله بهجت رحمه‌الله اطرافیان و شاگردان خود را بسیار به خواندن نماز روز پنجشنبه توصیه می‌کرد و می‌فرمود: «آیت‌الله سید مرتضی کشمیری هر وقت این نماز را می‌خواند، هدیه‌اے براے او می‌رسید» چهار رڪعت (دو نماز دورکعتی) 👈💎در رکعت اول بعد از حمد ۱۱بار سورۀ توحید 👈💎در رکعت دوم بعد از حمد ۲۱بار سورۀ توحید 👈💎در رکعت سوم بعد از حمد ۳۱بار سورۀ توحید 👈💎در رکعت چهارم بعد از حمد ۴۱بار سورۀ توحید ✨بعد از سلام نماز دوم ۵۱بار سورۀ توحید و ۵۱بار «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد» را بخواند ✨ و سپس به سجده برود و ۱۰۰بار «یاالله یاالله» بگوید و هرچه می‌خواهد از خدا درخواست کند. 🌺🍃پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله خداوند متعال بر کسی که این نماز را بخواند و حاجتش را از خدا نخواهد غضب میکند🌺🍃 🍃🌸 از براے مال و ثروت ۲ رڪعت نماز و بعد "سوره یس" بخواند و این عمل را تا ۳ روز انجام دهد اکمل خواهد بود✨ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
مداحی آنلاین - در افتاده ولی زهرا نیفتاده - کریمی.mp3
5.61M
در افتاده ولی زهرا نیفتاده طرفدار علی ازپا نیفتاده علی جانم علی جانم ز لب‌هایش در این اوضاع وانفسا نیفتاده 🔊 🔄 21 آبان 1403📅 🏴 🎙 عج 💚 💚 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء) ✨قسمت ۳۲ حورا به خودش امد و محکم گفت: _که بعد
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی (حوراء) ✨قسمت ۳۳ شب اول وقت قبل از شام به اتاق دایی‌اش رفت و روی صندلی نشست. _خیالت راحت حورا جان به زن داییت گفتم بهت کار نداشته باشه. _نه دایی من میخوام درباره یک چیز دیگه‌ای باهاتون حرف بزنم. عینک طبی‌اش را از چشمش برداشت و روی میز گذاشت. _میشنوم. —فاطمیه شروع شده دایی‌. میخوام برم حسینیه شبا. اومدم ازتون اجازه بگیرم. _کاش میتونستی مریمم باخودت ببری. _من که از خدامه اما ایشون با من جایی نمیان.از من خوششون نمیاد. حقم دارن من جاشونو تو خونه تنگ کردم.باعث زحمتتونم. آقارضا سرش را گرفت و زیر لب چیزی گفت. کاش می‌توانست کمی مرحم راز دخترخواهرش باشد. _حورا جان من.. _ایرادی نداره دایی جان من عادت کردم. شما هم مثل همیشه زندگی عادیتون رو ادامه بدین. آقا رضا برخواست و گفت: _باشه برو اما شب زود برگرد. _چشم. میتونم مارالم با خودم ببرم؟ _فکر نکنم مریم بزاره. باهاش صحبت میکنم خبر میدم _ممنون. مزاحمتون نمیشم فعلا. از اتاق دایی‌اش بیرون آمد و به آشپزخانه رفت و در نبود زن دایی، شام را درست کرد و سپس به اتاقش رفت تا برای شب آماده شود. شلوار لی مشکی و مانتو مشکی دخترانه‌اش را پوشید. روسری ساتن خاکستری‌اش را روی سرش محکم کرد و با برداشتن چادر و کیفش بیرون رفت. آقارضا مشغول چای خوردن بود. به حورا نگاهی کرد و سرش را به علامت منفی تکان داد.. این یعنی حورا باید تنها به حسینیه می‌رفت. با خداحافظی کوچکی از خانه خارج شد و سمت حسینیه سرکوچه حرکت کرد. 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « زهرا بانو » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌸🍃🌸.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🌸.🍃🌸═╝
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء) ✨قسمت ۳۳ شب اول وقت قبل از شام به اتاق دایی‌ا
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی (حوراء) ✨قسمت ۳۴ وارد هیئت که شد عطر عجیبی به مشامش رسید. یک فضای خاص بود که با وارد شدنت دلت آرام میگرفت. از همان ابتدا قطره‌های اشک یکی‌یکی قل خوردند روی صورت مهتابی حورا..قطره‌هایی که هرکدام غم و اندوه بزرگی را در خود داشت.. صدای نوحه‌خوان از پخش بلندگو می‌آمد و همه را غصه‌دار میکرد. حورا مقابل پرده حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ایستاد و دست ادب به سینه گرفت. «یا فاطمةالزهرا(سلام‌الله‌علیها) خودت زندگیمو درست کن. میدونی چقدر درد دارم تو این سینه.. خودت یه کاری بکن قسم به بزرگی نامت که خیلی محتاجم به نگاهی از شما.» بعد همانطور که اشک‌هایش را پاک میکرد وارد حسینیه شد و گوشه‌ای نشست... کتاب دعایی برداشت و تک‌تک دعاهایی که میخواست را خواند.. سخنرانی که تمام شد،... نوحه خوان روضه را شروع کرد..آنچنان دردناک و سوزناک می‌خواند که هر شنونده‌ای گریه و ناله سر میداد. دل حورا شکست. با خود گفت: «خدایا.. میشه به منم یک نگاهی کنی. من دیگه از این زندگی خسته‌ام. کسی رو ندارم باهاش دردودل کنم. کسیو ندارم که بهم محبت کنه. کسیو ندارم که سرمو بزارم رو شونه اش و هق هق کنم...خودت که میبینی حال و روزمو....به حق همین شب عزیز قسمت میدم خدا... منو خلاص کن از این زندگی که از اول تا همین حالا جز شب‌هایی که پیش توام روی خوشی بهم نشون نداده....مهرزادم، کاری کن فراموشم کنه. من به دردش نمی‌خورم. نمی‌تونه رو پای خودش وایسته و مستقل بشه. از همه مهمتر... تو رو باور نداره...من بنده توام خدا. همیشه دست نیازم به سوی تو دراز بوده. دست خالی برم نگردون از مجلس بی‌بی فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها..حاجتمو بده..» گریه میکرد و با خدا حرف میزد.. آخر مجلس بود و وقت دعا. بعد از همه دعاهایی که روضه خوان گفت، زمزمه کرد: خدایا آخر و عاقبتمان رو به خیر کن. با یک الهے آمین همه بلندشدند تا از حسینیه خارج شوند.... حورا آخر از همه خارج شد و دید که دارند غذا می‌دهند..پرس غذای خود را که از بویش میتوانست تشخیص بدهد که قیمه است، از دست پسرک جوانی گرفت و راه افتاد سمت در خروجی.اما کمی مکث کرد و دوباره برگشت سمت حسینیه.. همان پسری که غذاها را تقسیم میکرد، با دیدن حورا در آن وضع محو او شد. _یعنی چقدر مشکل داره که این جوری مثل ابر بهار گریه میکنه؟!! حورا باز دیگر خواسته خود را از خدا خواست و به سمت خانه به راه افتاد... "کاش خدا کمی مرا ببیند. خب چه می‌شود؟ مگر من سهمی از این دنیا ندارم؟ مگر من چقدر چیزی می‌خواهم که اینگونه دنیا با من لج می‌کند؟ خدایا.. دنیایت به اندازه قلب یک گنجشک کوچک است. هیچکس به آرزوهایش نمی‌رسد." 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « زهرا بانو » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌸🍃🌸.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🌸.🍃🌸═╝
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء) ✨قسمت ۳۴ وارد هیئت که شد عطر عجیبی به مشامش ر
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی (حوراء) ✨قسمت ۳۵ ساعت۱۱بود که حورا وارد خانه شد..صدای مریم خانم بلند بود. حورا زیر لب گفت: باز شروع شد... _این دختره کجا گذاشت رفت این وقت شبی؟ ماشالله تو هم خونسردی اجازه دادی بره. معلوم نیست کدوم گوری میره با کیا میگرده که انقدر پررو شده. تو هم به جای اینکه جلوشو بگیری تشویقش می‌کنی بره... آفرین... باریکلا.... فردا تو در و همسایه حرف درمیارن میگن حورا خانم تا نصفه‌های شب تو کوچه خیابون پلاسه. آقا رضا گفت: _هیس بسه دیگه مریم چقدر بلند حرف میزنی...زشته.. _زشت دختر جوونه که شب تو خیابون معلوم نیست چه غلطی می‌کنه. حورا خواست برود، خواست جوابی بدهد، خواست حرف‌های دلش را که در این چندین و چند سال روی دلش مانده است را بزند اما.. فقط صبر کرد..دستانش رو مشت کرد و فشار داد. حرفی نزد و سر جایش ایستاد. ناگهان صداے مهرزاد را شنید که مانند همیشه به طرفداری از او آمده بود. _چه خبرته مامان؟ مثل این که یادت رفته دختر خودته که تو خیابونا میچرخه نه حورا. سپس رو کرد به پدرش و گفت: _چرا وایستادین نگاه میکنین؟ باید بزارین مثل همیشه زنتون هرچی از دهنش درمیاد به حورا بگه؟ مریم خانم باز به صدا درآمد: _چته تو مهرزاد؟ انقدر از این دختره طرفداری نکن. دختر بی‌ننه بابا که طرفداری نمی‌خواد. _حورا بی‌مادر و پدره اما یکیو داره که خیلی دوسش داره. اونم حورا رو دوست داره. انقدر دوسش داره که تا الان هواشو داشته و علاقه حورا هم بهش ذره‌ای کم نشده... انقدر دوسش داره که بهش این همه صبر و آرامش داده تا شما و حرفاتون و جهنمی که تو این خونه براش درست کردین رو تحمل کنه. _حرفای جدید میزنی مهرزاد. ببینم نکنه این دختره رو... _آره مامان دوسش دارم. مگه دوست داشتن جرمه؟ اونم دوست داشتن دختر پاک و معصومی مثل حورا. مریم خانم این دفعه جوش آورد و به حالت جیغ گفت: _خاک بر سرم شد. واااای خدا بیچاره شدم بدبخت شدم. آقا رضا زیربغل همسرش را گرفت و او را از زمین بلند کرد. مریم خانم همچنان گریه میکرد و مانند کسی که عزیزش را از دست داده شیون میکرد. دختر ها از اتاقشان بیرون آمدند و به سمت مادرشان رفتند. _دیدی مهرزاد؟ از اخر کار خودتو کردی ببین مامان به چه روزی افتاد از دست تو! مهرزاد با پوزخند گفت: _هه تو یکی دیگه حرف مراعات و اینا رو نزن. باید بیام از خیابونا جمعت کنم. _خجالت بکش مهرزاد. سمت برادرش حمله کرد که پدرش جلویش را گرفت. _بی غیرت بی‌آبرو.. برو با اون دختره امل که لیاقتت همونه 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « زهرا بانو » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌸🍃🌸.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🌸.🍃🌸═╝
👌 پنج مرتبه صلوات بفرست و آية الكرسی را نيز بخوان، سپس بدون آنكه بر زبان جاری كنی در دلت بسيار بگو↯↯ ❗️اللَّهُمَّ اجعَلني في دِرعِكَ الحَصينَةِ الَّتي تُجعَلُ فيها تَشاءَ❗️ 🌀 هر روز تا زمانی این دستور را ادامه بده که در كارت گشایش آید 📚معاد شناسی ، ج7ص237 عج 💚 💚 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹حضرت فاطمه زهرا(س) فرمود: يك شب آماده خواب بودم كه پدرم رسول خدا بر من وارد شد و فرمود: اي فاطمه جان! نخواب، مگر اين كه چهار عمل را به جا آوري! 1️⃣- قرآن را ختم كني 2️⃣- پيامبران را شفيع خود گرداني 3️⃣- مؤمنين و مؤمنات را از خود راضي و خشنود سازي 4️⃣- حج واجب و عمره را به جا آوري.❤ عج 💚 💚 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🍃🍂 و شدن🍃🍂 🖊 جهت گرامی شدن در انظار مردم هنگام بیرون آمدن از خانه ۱۲ مرتبه بخواندو بر خود بدمد که بسیار مجرب است. عج 💚 💚 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌸پیامبراکرم(ص): هر كس روز جمعه صدبار بر من صلوات بفرستد، خداوند شصت حاجت او را روا می‌كند سى آن براى دنيا و سى حاجت براى آخرت است...🍃📿 📚(ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ص ٣٠١) عج 💚 💚 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌷پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) : ✍ جمله ”لا حول و لا قوه الا بالله” نود و نه درد را می دهد که سادترین انها است‌‌‌. 📔 قرب الاسناد ، ص۷۶ عج 💚 💚 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
👁👁وقتی باکسی که چشم وقدمش سنگین بود روبه رو شدی برای اینکه از چشم زخمش درامان باشی ☺️👇 سوره ماعون ۳مرتبه +سوره ناس وفلق یکمرتبه +ذکر زیر یکمرتبه بخونید ماشالله لاحول و ولاقوه الابالله، وصدقه هم فراموش نشه🌸 🔰متن سوره ماعون: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم أَرَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ ﴿١﴾ فَذَلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ﴿٢﴾ وَلا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿٣) فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ ﴿٤﴾ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ سَاهُونَ ﴿٥﴾ الَّذِینَ هُمْ یُرَاءُونَ ﴿٦﴾ وَیَمْنَعُونَ الْمَاعون (۷) 📘منبع:دوهزاردستورالعمل مجرب عج 💚 💚 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🔥 و گاز سوریه، ⁉️ 📌 آیا ، گنج دیگری نیز دارد؟ ✍ در دهانه‌ی رود خابور و محل اتصال آن با رود در خاک سوریه، روستایی باستانی به نام وجود دارد که بر مبنای تراث مهدوی، محل وقوع بزرگترین جنگ تاریخ، پیش از امام زمان علیه‌السلام، یعنی نبرد قرقیسیا است. 📌 امروزه قرقیسیا از بین رفته و بر آوار آن، شهر ساخته شده که در نزدیکی شهر سوریه است. 🔥 بر سر تصاحب گنج فرات و بین همه‌ی دشمنان شیعه با یکدیگر رخ می‌دهد؛ در حالی که تا پیش از نمایان شدن این گنج عظیم، هم رومیان (غربی‌ها) و هم اتراک (ترکیه)، خودشان بخشی از حامیان سفیانی بوده‌اند، اما با ، به یکباره به طمع به دست آوردن این گنج، علیه هم خواهند جنگید! ✍ امروزه و محل فوق، تحت اشغال گروهک قسد (اکراد و اعراب سکولار تحت حمایت غرب) و اربابان آمریکایی - صهیونیستی آنهاست. منابع بزرگ و دارد که سرقت شده و بین ترکیه، آمریکا، انگلیس و اسرائیل، تقسیم میشود. نیز به بهانه‌ی مبارزه با ، طی چند مرحله، به شمال سوریه لشگرکشی کرده و مناطقی را اشغال نموده ✍ ترکیه در کنار و ، یکی از سه ضلع اصلی بر سر تصاحب گنج فرات در نزدیکی دیرالزور است. 🔥 بالطبع، قرقیسیا بعد از و اشغال و در مسیر حمله به عراق، رخ خواهد داد. زیرا سفیانی، خود، یکی از طرفین جنگ است. ❤️ السلام علیک یا صاحب الزمان 🇮🇷🇵🇸 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕