eitaa logo
نهضت شهر
112 دنبال‌کننده
490 عکس
185 ویدیو
7 فایل
نهضت‌شهر؛ رسانه فرهنگ و هنر نهضتی در گیلان زیرنظر گروه تحریریه ارتباط با ما @Nehzat_Shahr_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
نهضت شهر
این نقاشی زیبا، روایتگر داستان غلامرضا حیدری محیط بان شایسته اهل سیاهکل است که خرس مادر برای حس دفاع از فرزندانش (دو توله خرس که همراهش بودند) در جنگل او را که در چند متری خرس در حال گشت زنی و نگهبانی و حفاظت از هیرکانی زیبا بود زمین زد او را به دره ای پرت کرد و توی رودخانه انداخت، کتف غلامرضا حیدری در رفت، انگشتانش شکست، آرنجش ترک خورد و شکست و جانش را کف دستش گذاشت اما در مقابل خرس، این گونه ی مهم حیات وحش هیرکانی از سلاح سازمانی اش که در دسترسش بود برای دفاع از جانش استفاده نکرد؛ فقط ۲ ساعت او را که شرحه شرحه شده بود به قاطری بستند تا به جایی برسد که ماشین هلال احمر بتواند او را به نخستین بیمارستان انتقال بدهد. حتی وقتی در دیدار هنرمندان با او حرف می زدم می گفت: بیچاره حیوان برای دفاع از فرزندانش به من حمله کرد. 🔴این سومین بار است که غلامرضا حیدری هنگام گشت زنی آسیب می بیند و در بیمارستان بستری می شود. حقوق او تازه امسال به ۱۲ میلیون رسیده است. آیا او نباید قهرمان فرزندان ایران و هیرکانی باشد؟! ✍ پونه نیکوی @Nehzat_Shahr
نهضت شهر
این نقاشی زیبا، روایتگر داستان غلامرضا حیدری محیط بان شایسته اهل سیاهکل است که خرس مادر برای حس دفاع
. نوشتن از قهرمانان معمولی سطح جامعه که تعداد آن‌ها بسیار زیاد است بُعد فراموش شده جامعه رسانه‌ای ماست که امیدواریم این موضوع در بخش رسانه‌ای کشور برجسته شود. اهمیت این کار در ایجاد اعتماد به نفس در جامعه تأثیر شگرفی دارد. ✍ پیاده نظام @Nehzat_Shahr
🔺زوج گیلانی که پس از تماشای فیلم «در آغوش درخت» از طلاق منصرف شدند یک زوج جوان گیلانی با دو فرزند خردسال که با گذشت ده سال از زندگی مشترکشان به دلیل اختلاف نظر و عدم تفاهم، مدتی را بصورت طلاق عاطفی و جدایی می‌گذراندند و تصمیم به طلاق گرفته بودند، پس از تماشای یک فیلم سینمایی از تصمیم خود منصرف شدند. این زوج که مسیر مشاوره‌های پیش از طلاق را طی می‌کردند، توسط مشاور خود به تماشای فیلم سینمایی «در آغوش درخت» که به تازگی در سینمای ایران به نمایش درآمده است، دعوت شدند و پس از تماشای این فیلم روانشناختی خانوادگی از تصمیم خود منصرف شده و به کانون خانواده خود بازگشتند. @Nehzat_Shahr
✅ درباره "پاسخ" فرهنگی شبکه باران (که البته به کار مابقی رسانه‌های استان هم میاد) ۱- صراحت برنامه ستودنی هست و مغتنم. دستمریزاد. ۲- دیر شروع شد. استانی که مشارکت انتخاباتی مرکزش پایین‌ترینِ کشوره و همزمان سلام‌فرمانده بیرون میده، خیلی زودتر باید تعارف رو می‌ذاشت کنار. ولی حالا هم که جلو ضرر گرفته بشه منفعته. ۳- توی فرهنگ، کسی پاسخ‌گوی شاخص‌های کلان نیست. به‌هر دلیلی، تا حد زیادی هیچ‌مدیری مسئول هیچی بجز کیفیت مصرف بودجه و بهره‌برداری از فرصت‌های مستقیمش نیست. لذا اگر از برادر طاهری و برادر منفرد و برادر ربانی و... بپرسید چرا آسیب‌های اجتماعی فلان‌قدره یا ناامیدی شیوع داره یا مشارکت پایینه فایده‌ای نداره و راه در رو ایجاد میشه. از ما به‌ریز بپرسید همون امکاناتی که داشتیم چه کردیم و چه مسئله‌ای باهاشون حل کردیم و آیا نمی‌شد بهتر هزینه‌شون کرد. ۴- بهتره برنامه، مسئله‌محور جلو بره. به‌جای طرح پراکنده و ناقص و کم‌نتیجه سؤالات متعدد، یک مسئله‌ی اگرچه کوچک به جمع‌بندی برسه. پاسخ، وقتی می‌تونه از من استفاده کیفی از بودجه‌ و امکاناتم رو مطالبه کنه که خودش از ۸۰ دقیقه آنتن و دسترسی به مدیران، بهینه و کارآمد استفاده کنه. ۵- مسئله فرهنگ استان، بیشتر از این‌که بی‌اعتنایی به معضلات باشه غفلت از فرصت‌هاست. مشکلات رو همه می‌دانند، از ما بپرسید بافرصت‌ها چه کردیم. توی یک برنامه به ۲۰ تا مدیر استان، زنده زنگ بزنید بپرسید از فرصت بی‌بدیلی مثل جناب اسلم دیلمی چه بهره‌ای برده‌اند یا برای نعمت محیط زیست استان چه کرده‌اند. بعد از استاندار محترم بخواهید جمع‌بندی کند و سه‌ماه بعد رو نوبت پیگیری دوم مشخص کنید. دکتر عباسی در برنامه اول پاسخ خیلی راه رو برای شما باز کردند. ۶- برای مسائل کلان، کسی نباید پاسخگو باشه؟ اگر از هر کی متناسب با اختیاراتش و نقطه‌زن بپرسید معلوم میشه مسئول کدوم کار کلان کیه. باهاش فاصله داریم و الان ممکنه مدیر مربوط به مسئله، خودش هم فکرشو نکنه. ۷- دیدن آقای هاشم‌نیا به‌عنوان کارشناس در برنامه، مبارک بود و بهتر بود عنوانی حقیقی‌تر از استاندار اسبق گیلان برای معرفی‌شون به‌کار می‌رفت. کارشناس فرهنگی تراز بالا و سخت‌گیر از سلیقه‌های مختلف بیارید و فرار رو برای مدیران سخت کنید، عرصه رو به ما تنگ کنید، به ما رحم نکنید، چون وقت‌ها و فرصت‌های مردم دست ماست. مظفر نامدار رو بیارید، مهدی کاسی رو، مختار جباری رو، پونه نیکوی رو، سهراب مقدمی رو، از جوون‌ترها سید امیر علوی رو، مرتضی مطهری‌فرد رو. بچرخید منتقدین اندیشمند رو پیدا کنید بیارید. بهتر از این‌ها رو که فراوانند پیدا کنید. از هنرمندهای جوان، صاحب‌نظر بیابید. ۸- چه کسی باید پاسخ رو جدی بگیره؟ خودش. اگرنه، فرصت‌سوزی میشه. ✍ سید رسول منفرد @Nehzat_Shahr
مشایه یعنی پیاده روی.....یعنی یک نوع زبان بدن که قدم صدق را فریاد می زند... مشایه یعنی انتخاب راه و زخم به زخم و تاول به تاول در راه بودن و خود را به محبوب رساندن ... مشایه یعنی با پای زمینی دنبال پای دل رفتن و با هیچ سدّ و مانعی متوقف نشدن... همه گفتند " مرو" دیدم و نشنیدمشان مثل این بود یه یک رود بگویند: بایست مشایه یعنی اعلام همراهی و یاری ... مشایه یعنی پای رفاقت موندن ..... مشایه یعنی ادب زیارت مشایه در یک کلام یعنی : اللهم ثبّت لی قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین مشایه یک گفتمان است...یک پاسخ کوبنده به تمامی مکتب ها و فلاسفه ای که می ترسند به اشتباه خودشان اعتراف کنند... چقدر باعث غرور است که قرن ها در مسیری باشی و یک لحظه به حقانیتش شک نداشته باشی..... مشایه یعنی لشکر پیاده ها رو به رخ قدرت های پوشالی دنیا کشیدن....... یک قدم عقب نکشیدن....تا آخرین قدم پای عقیده ایستادگی کردن.... از برتراند راسل پرسیدند: چرا یک آدم متعصب می ترسد نسبت به اعتقاداتش شک کند و راهش را اصلاح کند؟ برتراند راسل جواب میدهد: چون همیشه با خودش فکر می کند چه جور می توانم به تاول های کف پایم بگویم تمام مسیری را که آمده ام اشتباه بوده است ! و شاید نقاشی " یک جفت کفش" اثر ونگوگ ، سمبل همین خستگی و فرسودگی هزار راه رفته و نرفته ای است که بشر امروز از پیمودن آن احساس پشیمانی می کند اما جرئت اعتراف را ندارد.... ما سه جور راه رفتن داریم: سینه خیز...قدم زدن...هروله و دویدن سینه خیز رفتن نماد نهایت خاکساری و گاهی تنبیه خطاکار است... بازگشت به اولین تقلای کودکانه برای به راه افتادن و چهار دست و پا راه رفتن است....استمداد طلبیدن است..... از آداب کوی دوست، سینه خیز رفتن است...که در آن ابراز ندامت و استمداد و نیاز و ذلت و بی چیزی در بارگاه حضرت دوست است... و قدم زدن با پای پیاده و پای برهنه یکی دیگر از آداب زیارت است. زیارت آدابی دارد....مانند غسل زیارت...لباس پاکیزه بر تن کردن....با آرامش و وقار راه رفتن....ذکر و تسبیح گفتن.... قدم زدن به انسان فرصت تفکر می دهد...فرصت سیاحت آفاقی و انفسی.... ارسطو در حال قدم زدن می اندیشید و فلسفه مشّاء رو به وجود آورد........ شمرده شمرده قدم برداشتن همراه با ذکر یکی از آداب زیارت جامعه کبیره در حرم هاست.روشی که حس خشوع و آمادگی رو در زائر بوجود میاره. وقتی پیاده با پای برهنه قدم می زنی، یعنی احترام ویژه ای برای مسیر و مقصد قائل هستی....که از همه تعلقات حتی کفش هم میگذری و به راه خودت ادامه میدهی..... اما هروله داستان دیگری دارد... حاجیان بین صفا و مروه هروله می کنند.... حالتی بین راه رفتن و دویدن..... هروله یعنی با سر دویدن....ندای دوست را دوان دوان اجابت کردن.....نه به کُندی....نه با تاخیر.... هروله یکی از آداب عزاداری امام حسین است که عزاداران روستای طویرج در نزدیکی کربلا ، در حالی که خاک الود و غبار الود هستند ، به سینه و سر زنان در حال دویدن ، خود را به حرم امام حسین علیه السلام می رسانند... هروله یعنی پاسخ سریع به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین در روز عاشورا... قدم زدن در حالت عادی زیارت است...اما هروله برای جایی است که امام تو رو برای یاری صدا می زند....و تو باید دوان دوان خودت را به قافله برسانی..... در جهان هم مشایه وجود دارد و آن را با آداب خاصی انجام می دهند. هر ساله کاتولیک های مسیحی در کاستاریکا و کشورهای اطراف ،به مدت یک هفته در مسیر ۱۵ کیلومتری تا معبد مقدس باسیلیکا رو پیاده روی می کنند. و به زیارت قدیسه ای می روند که او را حامی و حافظ کاستاریکا می دونند. یا تجمع سالیانه در معبد فاطیما در پرتقال که ماجرای این معبد مقدس به سال ۱۹۱۷ برمیگرده. زمانی که سه کودک محلی بانویی درخشان و تسبیح به دست را می بینند که برای مردم اروپا و پاپ بین دو جنگ جهانی پیام صلح می آورد. زائران این معبد در مسیر مقدس، باید تا رسیدن به معبد بر روی زانوهای خود حرکت کنند و برخی این مسیر رو سینه خیز هم طی می کنند. همچنین در مراسم مصائب مسیح ۲۹ مارس هر سال، در تمام اروپا و آسیای شرقی از لهستان و رومانی و اسپانیا گرفته تا فیلیپین ، عزاداران مسیح، چهره و تن برهنه خودشون رو با ابزارآلات گوناگون مثل میخ و خرده شیشه می خراشند و شلاق می زنند و خودشون رو به سبک و سیاق همان مصائبی که معتقدند حضرت عیسی تحمل کرده، زخمی و شکنجه می کنند.آنها باور دارند که جاری شدن خون آنها باعث بخشش گناهان آنها در طول سال است. هیچکدام از رسانه های غربی به خشن بودن چنین مراسمی نمی پردازند اما بجای انعکاس حرکت باشکوه و میلیونی اربعین، تنها قمه زنی را نماد عزاداری خشن برای امام حسین علیه السلام معرفی می کنند. نجمه پورملکی اربعین ۱۴۰۳ @Nehzat_Shahr
🔻 شعر شاعر مطرح گیلانی برای انتقام خون شهید اسماعیل هنیه و دیگر شهدای مقاومت بخوان در گوش دنیا ، "رتل القرآن ترتیلا" بخوان از فتح ... از اسرا ... "و نزلناه تنزیلا" بخوان: موسی به نفرین لب گشود آواره شد این قوم که سرگردان و حیران شد از این صحرا به آن صحرا بخوان هم سفره ی جالوت با دستان خون آلود ندارد سهمی از خاک مقدس یک وجب حتی! به دل‌های پر از طغیان و کفر و کینه  : "قل موتوا" به چشمانی که بازند و نمی‌بینند : "اُنظرنا" دمشق و غزه و بیروت و بغداد است یا تهران وطن جایی ست که پیچیده آنجا عطر خون ما به نابودی آن فرعون ذی الاوتاد ، آن جلّاد به خونخواهی خونی که چکیده از سرِ یحیی عماد و صالح و قاسم، ابومهدی و اسماعیل چنین پیمان خون بستند در سرتاسر دنیا که خاکستر نگردد شاخه های کوچک زیتون نسوزد خانه ای بر شانه های مسجدالاقصی نبندد جای قنداقه ، کفن را بر تن نوزاد در آغوشش نگیرد مادری فرزند بی سر را جهان از درد می پیچد به خود ، آماده ی فجر است شب تاریک خواهد رفت ، "وعداََ کان مفعولا"... صدای غرّش آزادگان عالم است آری به زودی می رسد یک لشکر آزاده از هرجا... ✍ طیبه عباسی @Nehzat_Shahr
نهضت شهر
#مشّایه مشایه یعنی پیاده روی.....یعنی یک نوع زبان بدن که قدم صدق را فریاد می زند... مشایه یعنی انت
رفیق دوست داشتنی بالاخره به آخرین پایانه مرزی دنیا رسیده ام. دوست داشتم شادی این لحظه زیبا رو با تو تقسیم کنم. اینجا عمود صفر است. و پیاده روی اربعین از عمود ۱ شروع میشه تا عمود ۱۴۵۲ از مسیر اصلی نجف به کربلا. احساس می کنم هر جایی جز این مسیر، عمود صفر است. تمام زندگی من عمود صفر است.... تنها زمانی که تصمیم میگیری یک قدم به سمت نور برداری، و پا در مسیر درست بگذاری و در جای درست بایستی، آن لحظه می توانی بگویی که به عمود یک رسیده ای..... شاید خواسته باشی بدانی به کدام عمود رسیده ام؟ راستش مسیر طریق العلما عمود شماره گذاری شده ندارد . و اینجا نخل ها ستون های سبزی هستند که تا ۸۹ کیلومتر مونس و همراه زائران اربعین هستند. عمودها کارکرد های زیادی دارند. مثلا شماره گذاری عمودها برای محاسبه مسیر طی شده و آدرس دادنه... فاصله این تیرها از یکدیگر ۵۰ متره ...و شاخص خوبی برای زائران پیاده روی اربعینه. عمودها جایی برای قول و قرار گذاشتن دوستان اربعینی است .... به کمک بلندگوهای عمود ها میشه گمشدگان رو پیچ کرد....... یا محل دقیق موکب ها و برنامه های روضه در طول پیاده روی رو شناسایی کرد... برخی عمودها برای ما خاطره می سازند مثل عمود سلام ( ۱۴۰۷) که اولین نقطه ای است که چشم زائر به گنبد حضرت ابوالفضل العباس ( ع) می افته... یا عمود آخر که لحظه وصال است .... عمود ۱۲۰ که یادآور ساعت ۱:۲۰بامداد زمان شهادت حاج قاسمه و تصویر حاج قاسم در عمود ۱۲۰ پاسداشت رشادت های سردار عزیزمان برای تامین امنیت حرمین اهل بیت در مسیر نجف به کربلاست.... همه ما با دیدن تصاویر شهدای مدافع حرم در طول پیاده روی اربعین احساس قدردانی نسبت به اونها پیدا می کنیم.... یا شاید در دلمون دعا کردیم ما هم روزی تصویر شهید در یکی از عمودها باشیم.... یادمه چقدر از دیدن عکس پسرک فلافل فروش روی عمودهای اربعین حس غرور و افتخار بمن دست داده بود.... شهید محمدهادی ذوالفقاری که از فلافل فروشی به یکی از اولین مدافعان حرم در سامرا تبدیل شد و پیکرش در وادی السلام نجف نزدیک حرم امام علی ( ع) دفن شده است....عراقی ها با چشم بسته هم می تونن قبرش رو در وادی السلام پیدا کنند و به پاس مجاهدتش چندین عمود در اربعین رو مزین به عکس این شهید کردند....با همان لبخند همیشگی و معصومانه که با دل آدم حرف می زنه.... برای همین طعم فلافل های اربعین رو هرگز فراموش نمی کنم. با اون نان های ماهی شکل که عراقی ها بهش صمون میگن. ساندویج محبوب خاورمیانه با طعم تند.......... پسری که یه روز فلافل با سس فرانسوی رو دوست داشت حالا نماد مقاومت جهان اسلام شده است.... همین چیزهای ساده وقتی معادلات دنیا رو بهم می ریزه قشنگ و خواستنیه..... اما در طریق العلما همین نخل ها ستون های روشنایی اند..... نمی تونی بگی به نخل چندم رسیدی.... نمی دونی پای کدام نخل قرار ملاقات بزاری...... من اکنون نزدیک فرات زیر سایه نخلی نشسته ام و می خواهم آن را نخل دلتنگی بنامم...چون کنار این نخل دلم برای تو تنگ شده است.... نخل و عمود خیلی بهم شبیه هستند...اما شرافت نخل به اینه که واحد شمارش اون نفر هست....مثل انسان.... اگه عمودی بیوفته میشه عمود دیگری رو به جای اون برپا کرد اما وقتی نخلی بی سر میشه دیگه هرگز شاخه و برگی نمی زنه...مانند نخل های بی سر خرمشهر..... انگار هر نخلی یک عالم بزرگوار است که تا انتهای مسیر با تو همراهه....صبور....مقاوم..ایستاده....با لبخندی به شیرینی خرما..... می تونم به تعداد علمای شیعه برای نخل های مسیر اسم انتخاب کنم.....نخل علامه امینی...نخل آیت الله بهجت....نخل امام موسی صدر.....نخل امام خمینی.....نخل شیخ مفید....نخل آیت الله محدث نوری...... می تونم به تعداد دوستان شهیدی که دادم ، نخل های مسیر رو نامگذاری کنم..... نخل شهید ابراهیم هادی....نخل فرمانده چگوارا.... هر نخل یک نفره و می تونم هر قدم به یاد یک نفر قدم بزنم................. نمی توانم دقیق بگویم: کجا هستم. چند نخل رفته ام.... و چند نخل باقی مانده است.... اینجا هوا گرم است....خرماپزان اربعین است...روستایی های عراقی به همه خرما تعارف می کنند.....خرما و نخل تمام دارایی های آنهاست.... اینجا میشود تمام تلخی های دنیا رو با یک خرما شیرین کرد.... ✍ نجمه پورملکی @Nehzat_Shahr
نهضت شهر
#عمود_صِفر رفیق دوست داشتنی بالاخره به آخرین پایانه مرزی دنیا رسیده ام. دوست داشتم شادی این لحظه ز
نزدیک غروب آفتاب است....باید با نخلستان و فرات خداحافظی کنم و خودم را به سیل جمعیت کربلا برسانم... خیلی از جاماندن ها...دل کندن ها...هم پایان تلخی داره و هم تلخی بی پایان اما ته این مسیر یک لحظه شیرینه.... که از عمود سلام شروع میشه و به لحظه وصال در حرم ختم میشود... خداحافظ مضیف ها و موکب های دوست داشتنی....دلم برای حصیرها و سایبان های عشایر و روستایی های عراقی تنگ می شود..... مضیف هایی از جنس نی و شاخه و برگ های درختان خرما..... خداحافظ قهوه های عربی! که نماد پذیرایی ویژه از مهمانان ویژه است...نشانه اصالت و شرافت است... این قهوه ها که توی دله های مسی و برنجی روی آتش و زغال با آداب خاصی آماده می شوند و طعم هل و زعفران می دهند.... و این پیرمردهای عراقی که ریش و مویی سفید کرده اند... و از جاافتاده ها و متشخص ها هستندبرای پذیرایی با قهوه...آماده به خدمت و پا به رکاب.... لباس ویژه و رسمی می پوشند، عقال بر سر میگذارند، کمربند مشحله می بندند که نماد رزم و نبرد است..... سمبل مقاومت و عشق و مهمان نوازی هستند. با همه تلخی هایی که جنگ و استعمار برای آنها به بار آورده است..... قهوه عربی نماد گفتگو است در جهانی که مردم از هم بیگانه اند....دیگه با هم حرفی ندارند....دور هم کمتر جمع می شوند.... برای همین قهوه عربی در شعر مقاومت شاعران عرب زبان در سوریه و عراق و لبنان و فلسطین مانند نزار قبانی و محمود درویش سمبل عشق و وطن است. و پذیرایی با قهوه در مسیر اربعین حکایت از عشق جاری و مقاومت در برابر تلخی های جنگ و سختی و مشکلات است ....مردمی که در طول سال از مخارج اضافی زندگی خود می زنند تا بتوانند با دست رنج حاصل از کشاورزی و دامداری و نخل داری ، مضیف و موکب عشق و قهوه به پا کنند.... محمود درویش شاعر آرمان ملی فلسطین می گوید: تو با قهوه ام در لذت و تلخی و عادت همانند شدی.. قهوه را نباید با عجله خورد قهوه، خواهر زمان است و باید آن را به آرامی مزه مزه کرد... قهوه صدای مزه است.... صدای رایحه است آن غوطه ور شدن در خاطرات و روح انسانی است. باید با خواهر زمان...با قهوه عربی... با رایحه و طعمش خداحافظی کنم.... هر کدام از این موکب ها انگار تابلوی " کافه تراس در شب " ون گوگ است.... یک کافه در شهری در فرانسه که ون گوگ طوری اون کافه رو به تصویر کشیده که همه ما دوست داریم در ان شب روی یکی از میزهای کافه ، قهوه فرانسوی سفارش بدهیم و انتظارمون رو ون گوگ نقاشی کند. میگن زمانی که ون گوگ این تابلو رو می کشید، به پدرش نامه ای نوشت : "من به یک چیز خیلی احتیاج دارم....بهتر بگویم...به مذهب..." ون گوگ در این نقاشی خیلی از نمادهای مدهبی رو وارد "تراس کافه در شب " کرده ... ۱۲ نفر با محوریت یک شخص مو بلند که با تصویر صلیب و فانوس وهاله نور، یک واقع گرایی مقدس است و یک " شام آخر دیگر" ...... این تابلو، فریاد احتیاج به مسیح است.... و جهان امروز با وجود تکنولوژی ها و کافه های شهری نتوانسته پاسخی برای نیاز به مذهب و معنویت انسان معاصر داشته باشد... چقدر جهان محتاج حسین است....محتاج مسیح است.... چقدر دلم کافه تراس در شب بین الحرمین را می خواهد🥀 به ته فنجان مسیر نگاه می کنم..... خطوطی شبیه یک فلش که سمت حرم را نشان می دهد.... شعر فال قهوه نزار قبانی را زمزمه می کنم:  نشست نشست و ترس در چشمان اش بود فنجان واژگونم را می نگریست گفت: اندوهگین مباش پسرم عشق سرنوشت توست عشق سرنوشت توست پسرم هر که در راه عشق بمیرد شهید است.🥀 پسرم پسرم بسیار نگریسته ام  و ستارگان بسیاری را دیده ام اما هرگز نخوانده ام هیچ فنجانی شبیه فنجان تو🥀 بسیار نگریسته ام  و ستارگان بسیار ی را دیده ام اما هرگز نخوانده ام  اندوهی شبیه اندوه تو🥀 سرنوشت تو، بی بادبان در دریای عشق راندن است و سراسر زندگی‌ات  کتابی است از اشک سرنوشت تو زندانی شدن میان  آب و آتش است با وجود همه ی سوختن ها با وجود همه ی سرگذشت ها و با وجود اندوه ساکن  در شب و روز و با وجود باد و هوای بارانی، موج ها پسرم عشق "زیباترین سرنوشت ها" باقی خواهد ماند...... ✍ نجمه پورملکی @Nehzat_Shahr
▫️کتاب «از من نخواه آرام بگیرم» منتشر شد؛ 🔺 بازخوانی مجاهدت‌های شهید مدافع حرم سیداسماعیل سیرت‌نیا 🔘 روایت زندگی شهید مدافع‌ حرم، سید اسماعیل سیرت‌نیا در کتابی با عنوان «از من نخواه آرام بگیرم» به قلم الهه آخرتی و توسط نشر بیست‌وهفتم بعثت در ۳۹۲ صفحه و قیمت ۷۹ هزار تومان چاپ و روانه بازار نشر شد. 🔘 شهید سیداسماعیل سیرت‌نیا، علمدار جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در رشت و در میان نیروهای انقلابی چهره ای ارزشمند داشت. به خاطر حسادت ها و دشمنی های دوستان و دشمنان، علیه او کم دروغ و تهمت و شایعه درست نشده بود، چون خودش را فدایی امام و انقلاب اسلامی نمود. او برای زنده نگه داشتن فضائل الهی خودش را فدا کرد. به دوستان انقلابی و حزب اللهی رشتی و گیلانی توصیه می کنم که این کتاب ارزشمند را تهیه نموده و اگر میتوانند به سایرین نیز معرفی کنند. کتاب خوب و آبرومندی برای آن شهید بزرگوار تهیه شده که نسبتا جامع است و ویژگی های مختلف شخصیت فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و نظامی آن شهید را پوشش داده است. خدا را شکر میکنم که سیداسماعیل از نیروی سپاه محمد رسول الله تهران بود و بچه های با امکانات وسیعی که دارند، ۶ سال بعد از شهادتش، کتاب مفیدی برایش تدارک دیدند. اگر جزء سپاه گیلان قطعا نشانی از او باقی نمی ماند تا این شخصیت بزرگ و جامع را معرفی کند. قیمت این کتاب نیز از زمان انتشار افزوده نشده و ناشر با همان قیمت دارد آن را عرضه میکند. ✍️ میثم عبداللهی @Nehzat_Shahr
نماهنگ جدید خونخواهی بزودی در بندر کیاشهر تولید و رونمایی می‌شود اولین نماهنگ مقاومت با عنوان خونخواهی بزودی توسط گروه سرود آوای ظهور بندرکیاشهر و با همکاری سپاه پاسداران شهرستان آستانه اشرفیه تولید و رونمایی خواهد شد. شاعر این اثر، فرزانه قربانی و با همخوانی کودکان دهه نودی گروه سرود آوای ظهور بندرکیاشهر بزودی اجرا می‌شود. سرپرست‌ و عوامل اجرایی گروه سرود آوای ظهور بندرکیاشهر این سرود را به روح بلند شهدای مقاومت و مهمان شهید اسماعیل هنیه تقدیم نمودند. @Nehzat_Shahr
🔺سه عنوان کتاب جدید از م.مؤید رونمایی می‌شود ➕محمدحسین مهدوی (م. موید)، شاعر مطرح گیلانی و متولد ۱۳۲۲ است که از او آثار شعری و ادبی زیادی به چاپ رسیده است و معروف‌ترین اثر او «حسین علی» است. @Nehzat_Shahr