نو+جوان تنهامسیری
🌷🌹🌷🌹🌷 🌹خاطرات مادر🌹 ✨شهیده زینب کمایی✨ #این_قسمت فعالیت های فرهنگی👇 ✍بعداز مدتی از محله
🌾🌾🌾🌾🌾
🌹خاطرات مادر🌹
✨شهیده زینب کمایی✨
این قسمت #عشق به نماز
ودعاوولایت فقیه
☃🌨در زمستان اصفهان که وسیله گرمکننده درست و حسابی نداشتیم و همگی در یک اتاق که با یک تکه موکت فرش شده بود😴 میخوابیدیم.
🌘 یک شب که هوا خیلی سرد بود🌨 بیدار شدم دیدم زینب در جایش نخوابیده.
😯 آرام بلند شدم و دیدم رفته در اتاق خالی در آن سرما مشغول 📿خواندن#نمازشب است.
🔮 بعد از نماز وقتی مرا دید با بغض به من نگاه کرد.
💎 دلش نمیخواست که من در حال خواندن نماز شب او را ببینم.
در تمام عمرم کمتر کسی را دیدم که مثل زینب از #نمازخواندن آن قدر #لذت ببرد.😊
🌸زینب شبی که دعای نور ✨حضرت زهرا (س)✨را حفظ کرد، خواب عجیبی دیده: «یک زن سیاهپوش در کنارش مینشیند و دعای نور را برای او تفسیر میکند.💫 آن قدر زیبا تفسیر را میگوید که زینب در خواب گریه😭 میکند.زینب در همان عالم خواب وقتی تفسیر دعا را یاد میگیرد،📖 به یک گروه کودک تفسیر را یاد میدهد، کودکانی که در حکم انبیا بودند.📚
زینب دعا را میخواند، رودخانه و زمین و کوه هم گریه میکردند🌊🌈⛰.»
🌙 زینب آن شب در عالم خواب حرفهایی را شنیده و صحنههایی را دیده بود که خبر از یک عالم دیگری میداد.💫
🤫 او از خواهرش شهلا که این خواب را تعریف میکند سفارش میکند که خوابش را برای هیچ کس تعریف نکند.
🚫🤭
یک شب سر نماز، #سجدهاش خیلی طولانی شد و حسابی گریه کرد.
🧕 بلندش کردم. گفتم 🔅«مامان، تو را به خدا این همه گریه نکن. آخر تو چه ناراحتی داری؟»🔅
😍 با چشمهای مشکی و قشنگش که از شدت گریه سرخ شده بود. گفت: «مامان، برای #امام_خمینی گریه میکنم، 😭
#امام_تنهاست. به امام خیلی فشار میآید. به خاطر جنگ، مملکت خیلی مشکل دارد. امام بیشتر از همه غصه میخورد.»
🌸🌿🌿
#خاطره
#شهیده_زینب_کمایی
#الگوی_خودسازی
😎 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri