eitaa logo
نو+جوان تنهامسیری
7.3هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
46 فایل
اینجا اَبرها کنار رفتن،آسمون آبیِ آبیه💫 تو آسمونت چه رنگیه؟!بیا کنار هم باشیم رنگها با هم که باشن🎨 دنیا رو قشنگ میکنن...😍 ادمین: @F_mesgarian پاسخگویی مطالب کانال : @Hosein_32
مشاهده در ایتا
دانلود
🌈✨🌈✨🌈✨🌈✨🌈✨ سلاااام به روی ماااهتون🌙 صبحتووون عاااالی☀️ دختراوپسرای گل🌹 🦋ازما خواستید برنامه تمرینی داشته باشیم واسه درسها👌 ☺️اصلا درس بی تمرین معنی نداره☘ وحتما ابترمی مونه با یه الگو پیش بریم چطوره؟🤔 🌷یه شهیده نوجوون که دغدغه هاش مثل شما نوجوونها بود .☺️ 💠میدونید مهربونها💞 برا اینکه خودسازی داشته باشیم نیاز به یه برنامه ی عملی داریم.📝 🏵براتون یه برگی از دفتر خودسازی📄 شهیده زینب کمایی نمونه آوردم.🌷 بسیار زیباست🌷 🔸اولویتهاتون ویادش کنید. 🔹هرروز هم نقاط ضعف هم نقاط قوتتون وبنویسید. 🔶برانقاط قوت خداروشکر کنید وبخواید که همیشگی باشه وقوی تر💪 بشید. 🔷برانقاط ضعفتون حتما دنبال راه حل باشید 🤷‍♀ @meshkat_m وموانع🚧 ویادداشت کنید ویکی یکی سعی کنید کنار بذاریدشون.🚥🚦 🔸 توکل بخدا کنید. 🔹توسل به اهل بیت داشته باشید. 🔹از شهیده کمایی کمک بخواهید.☺️🌹 برا آشنایی بیشتر با🌹 شهیده زینب کمایی🌹 چند روزی هستیم خدمتتون .🦋 با ما همراه باشید🍃🌿🍃🌿 😎 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
🌷🦋🌷🦋🌷🦋🌷🦋🌷🦋🌷 📖مروری بر خاطرات مادر🌹 ✨شهیده زینب کمایی✨ 💎این قسمت ✍شهیده میترا در سال 1347 در آبادان متولد شد. مادرم 🧕نام میترا را برای او انتخاب کرد. 🔸اما بعدها که میترا بزرگ شد، به اسمش اعتراض داشت. 🌹 بارها به مادرم گفت: ✨«مادربزرگ، این هم اسم بود برای من انتخاب کردی؟ اگر در آن دنیا🌈 از شما بپرسند که چرا اسم مرا میترا گذاشته‌اید، چه جوابی می‌دهید؟ من دوست دارم اسمم 💫زینب💫 باشد. 🌟 من می‌خواهم مثل زینب (س) باشم.» 🗣میترا همه ما را هم وادار کرد که به جای میترا به او زینب بگوییم. 🧚‍♂البته یک روز، روزه گرفت و برای افطاری دوستانش را دعوت کرد و نامش را تغییر داد.🧚‍♀ ادمه دارد........ 🌷🌷🌷🌷 😎 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
🦋🦋🦋 📖مروری برخاطرات مادر🌹 ✨شهیده زینب کمایی✨ 💎این قسمت ✍ زینب در دوران کودکی دو بار بیماری سختی گرفت که در بیمارستان بستری شد و خدا زینب را دوباره به من داد.🙏 🌷 زینب بین بچه‌هایم (7 بچه، 4 دختر و سه پسر) از همه بود. 🌷از هیچ چیز نمی‌گرفت. 🌷 اما بود. 🌷از بچه‌گی به من در می‌کرد. 🌷زینب بیشتر از اینکه دنبال لباس و خوردن و بازی باشد، دنبال و و بود. 🌷زینب بود. 🌷زینب و بود. 🌷زینب دوران دبستان به کلاسهای قرآن می‌رفت. 🌷زینب بعد از شرکت در این کلاس قرآن علاقه شدیدی به پیدا کرد. زینب کلاس چهارم دبستان با حجاب شد.مادرم سه تا روسری برایش خرید و زینب با روسری به مدرسه می‌رفت. در مدرسه او را مسخره می‌کردند و اُمّل صدایش می‌زدند. 🌷از همان دوران روزه می‌گرفت با وجود گرمای زیاد و شرجی آبادان و لاغری جسمی که داشت. اولین سالی که روزه گرفت ده روز قبل از رمضان پیشواز رفت و روزه می‌گرفت. 🌷زینب کوچکترین دخترم بود، زمان انقلاب شرکت می‌کرد. زینب فعالیتهای انقلابی‌اش را در مدرسه راهنمایی شهرزاد آبادان شروع کرد.🕊 ادامه دارد....... 🌷🌷🌷🌷🌷 😎 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
🦋🦋🦋 📖مروری برخاطرات مادر🌹 ✨شهیده زینب کمایی✨ 💎این قسمت ✍زینب بعد از انقلاب به خاطر پیام حضرت امام خمینی (ره)؛ هر هفته دوشنبه و پنج‌شنبه روزه بود .🕊 ❇️خیلی مقید به انجام برنامه‌های بود. 🔹 زینب بعد از انقلاب، تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه برود و بشود. او می‌گفت «ما باید دین‌مان را خوب بشناسیم تا بتوانیم از آن دفاع کنیم.» 🔻هنوز در حال و هوای انقلاب بودیم که ناغافل، جنگ بر سرمان خراب شد. 🔺مردم کم‌کم به دلیل بمباران و موشک از شهر خارج شدند ولی بچه‌های من مخالف بودند. زینب هم عاشق آبادان بود. 🔶 دختران بزرگترم برای کمک به بیمارستان شرکت نفت رفتند. 🔹 ولی زینب چون لاغر و ضعیف و هم کم سن و سال بود به جامعه معلمان که فعال بودند می‌رفت و انجام می‌داد. ادامه دارد....... 🌷🌷🌷🌷🌷 😎 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
🌹خاطرات مادر🌹 ✨شهیده زینب کمایی✨ 💠این قسمت "حب شهدا"🌿 ✍بعد از اینکه امام جمعه آبادان (مرحوم حجت‌الاسلام جمی) دستور تخلیه آبادان را دادند ما به اصفهان رفتیم. 🚌🛣👝👨‍👩‍👧 👈 البته دو تا از دختران در بسیج و بیمارستان 🏥فعالیت داشتند ماندند، ولی☘زینب که سوم راهنمایی بود و من خیلی به او وابسته❣ بودم به او گفتم که به تو احتیاج دارم، راضی به رفتن به اصفهان با من شد. 🔻در اصفهان زینب که این مدت (6 ماه) از درس عقب مانده بود به مدرسه راهنمایی نجمه رفت.🏢 مدیر مدرسه همیشه از زینب تعریف می‌کرد و می‌گفت: است. 🔶 زینب علاقه زیادی به داشت. هر بار که برای تشییع آنجا به گلزار شهیدان اصفهان می‌رفت. مقداری از ✨خاک قبر شهید✨رامی‌آورد و تبرکی نگه می‌داشت. زینب هفت تا میوه کاج🌲 و هفت خاک تبرکی شهید✨ را در بین وسایلش نگه می‌داشت. یک روز وقتی برای به تکیه شهدا در اصفهان رفتیم، مرا سر قبر (یکی از شهدای انقلاب) برد و گفت مامان🧕نگاه کن، فقط مردها شهید نمی‌شوند. می‌شوند.🌹 ☀️🌈 زینب همیشه ساعتها⏰ سر قبر زهره بنیانیان🌷 می‌نشست و قرآن 📖 می‌خواند. ادامه دارد....... ☀️🌈✨💫 😎 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
🌷🌹🌷🌹🌷 🌹خاطرات مادر🌹 ✨شهیده زینب کمایی✨ فعالیت های فرهنگی👇 ✍بعداز مدتی از محله دستگرداصفهان به شاهین‌شهر رفتیم.🏠 🔅 زینب اول دبیرستان بود و تصمیم گرفت به رشته علوم انسانی برود و سپس قصد داشت در آینده به قم برود و درس حوزه علمیه را برای ⚜طلبه شدن⚜بخواند. او در شاهین‌شهر فعالیتهای فرهنگی می‌کرد. و علاوه بر فعالیت در دبیرستان به جامعه زنان 🧕و بسیج می‌رفت. در دبیرستان گروه سرود 🎼🎤 و گروه تئاتر 🎭به نام «گروه سرود و تئاتر زینب» تشکیل می‌داد. 🏢دبیرستان او از خانه ما فاصله داشت.من هر ماه پولی💵 بابت کرایه ماشین به او می‌دادم که با تاکسی رفت و آمد کند اما زینب پیاده به مدرسه می‌رفت، و با پولش کتاب📚 برای مجروحین می‌خرید و هفته‌ای یکی دوبار به بیمارستان عیسی بن مریم یا بیمارستان شهدا می‌رفت و کتاب‌ها را به مجروحین هدیه می‌کرد. 🎁🛍 چند بار هم با مجروحین مصاحبه کرد 🎧🎤و نوار مصاحبه را توی مدرسه سر صف برای دانش‌آموزان پخش می‌کرد.😊 ✅تا آنها بفهمند و بشنوند که مجروحین و رزمنده‌ها از آنها چه توقعی دارند، مخصوصاً سفارش مجروحین را درباره پخش می‌کرد.🍀 📝🦋 😎 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
نو+جوان تنهامسیری
🌷🌹🌷🌹🌷 🌹خاطرات مادر🌹 ✨شهیده زینب کمایی✨ #این_قسمت فعالیت های فرهنگی👇 ✍بعداز مدتی از محله
🌾🌾🌾🌾🌾 🌹خاطرات مادر🌹 ✨شهیده زینب کمایی✨ این قسمت به نماز ودعاوولایت فقیه ☃🌨در زمستان اصفهان که وسیله گرم‌کننده درست و حسابی نداشتیم و همگی در یک اتاق که با یک تکه موکت فرش شده بود😴 می‌خوابیدیم. 🌘 یک شب که هوا خیلی سرد بود🌨 بیدار شدم دیدم زینب در جایش نخوابیده. 😯 آرام بلند شدم و دیدم رفته در اتاق خالی در آن سرما مشغول 📿خواندن است. 🔮 بعد از نماز وقتی مرا دید با بغض به من نگاه کرد. 💎 دلش نمی‌خواست که من در حال خواندن نماز شب او را ببینم. در تمام عمرم کمتر کسی را دیدم که مثل زینب از آن قدر ببرد.😊 🌸زینب شبی که دعای نور ✨حضرت زهرا (س)✨را حفظ کرد، خواب عجیبی دیده: «یک زن سیاه‌پوش در کنارش می‌نشیند و دعای نور را برای او تفسیر می‌کند.💫 آن قدر زیبا تفسیر را می‌گوید که زینب در خواب گریه😭 می‌کند.زینب در همان عالم خواب وقتی تفسیر دعا را یاد می‌گیرد،📖 به یک گروه کودک تفسیر را یاد می‌دهد، کودکانی که در حکم انبیا بودند.📚 زینب دعا را می‌خواند، رودخانه و زمین و کوه هم گریه می‌کردند🌊🌈⛰.» 🌙 زینب آن شب در عالم خواب حرفهایی را شنیده و صحنه‌هایی را دیده بود که خبر از یک عالم دیگری می‌داد.💫 🤫 او از خواهرش شهلا که این خواب را تعریف می‌کند سفارش می‌کند که خوابش را برای هیچ کس تعریف نکند. 🚫🤭 یک شب سر نماز، خیلی طولانی شد و حسابی گریه کرد. 🧕 بلندش کردم. گفتم 🔅«مامان، تو را به خدا این همه گریه نکن. آخر تو چه ناراحتی داری؟»🔅 😍 با چشم‌های مشکی و قشنگش که از شدت گریه سرخ شده بود. گفت: «مامان، برای گریه می‌کنم، 😭 . به امام خیلی فشار می‌آید. به خاطر جنگ، مملکت خیلی مشکل دارد. امام بیشتر از همه غصه می‌خورد.» 🌸🌿🌿 😎 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
🌹خاطرات مادر🌹 ✨شهیده زینب کمایی✨ این قسمت🌈 ✍زینب هر روز ظهر که از مدرسه برمی‌گشت اول به مسجد المهدی 🕌می‌رفت، نماز می‌خواند و بعد به خانه می‌آمد. 🗓در اول فروردین سال 1361 هنگام برگشت از مسجد توسط منافقین👺 ربوده شد و با خفه کردن او با چادرش🧕🧚‍♂ او را به شهادت رساندند🕊 و پیکر پاکش بعد از سه روز جستجوی نیروهای امنیتی و خانواده کشف گردید. 🥀 منافقین در طی ارسال نامه📬 و تماس تلفنی☎️ مسئولیت ترور زینب را برعهده گرفتند. 😡 ✨زینب✨چهارده ساله و اولین دبیرستانی همراه با شهدای عملیات فتح‌المبین (160 شهید) در اصفهان تشییع شد 🌷و در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد. 🍃🌿🍃🌿 بعد از دفن زینب با تعجب دیدم که قبر زینب زیر یک درخت کاج🌲قرار دارد و تازه رمز جمع‌آوری درخت میوه کاج را توسط زینب فهمیدم. 🌲🕊🌷 زینب قبل از شهادت توسط منافقین تهدید شده بود.🤬 ✨ زینب✨ دو تا وصیت‌نامه داشت. من سواد کمی داشتم و آرزو داشتم که به راحتی و روانی، آنها را بخوانم.📜 یک شب💌 زینب به خوابم آمد و گفت: «مامان، ناراحت نباش.» یک روز وصیت‌نامه مرا از اول تا آخر بدون غلط می‌خوانی؛😍 آن روز نزدیک است.» ☀️صبح که از خواب بیدار شدم. سریع به نهضت سوادآموزی رفتم و ثبت‌نام کردم و خوب درس خواندم تا بالاخره به راحتی وصیت‌نامه زینب را می‌خوانم و حتی بعضی جملاتش را حفظ نمودم.☀️🌈 آنان که خاک رابه نظر کیمیا کنند✨✨✨ آیاشودکه گوشه ی چشمی به ما کنند😭 💫💫💫 😎 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مستند شهید ه کمایی🌷 🔴 دختری که به جرم حجاب، منافقین کوردل با چادرش خفه اش کردند ... 😎 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
. _ مادر شهیده درباره خودسازی دختر نوجوان خود این‌گونه روایت می‌کند: 🌱 « زینب در دفتر خودسازی خود جدولی کشیده بود که ۲۰ مورد داشت، نماز به‌موقع یاد مرگ همیشه با وضو بودن خواندن نماز شب نماز غفیله نماز امام زمان (عج) ورزش صبحگاهی قرآن خواندن بعد از نماز صبح حفظ کردن سوره‌های قرآن کریم دعا کردن در صبح و ظهر و شب کمتر گناه کردن کم خوردن صبحانه ناهار و شام _ دخترم جلوی این موارد ستون‌هایی کشیده بود بعد از محاسبه کارهایش جدول را علامت می زد.» ❤️ ✦‎࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🌱 @NojavanTanhamasiri