▫️فراخوان مقاله همایش بین المللی علوم انسانی اسلامی در اندیشه علامه محمدتقی مصباح یزدی(ره)
💫 محورهای همایش 👈 دیدگاههای علامه مصباح یزدی(ره) درباره:
1⃣ چیستی، امکان و اعتبار علوم انسانی؛
2⃣ مبانی علوم انسانی؛
3⃣ روش و فرآیند تولید علوم انسانی اسلامی؛
4⃣ مسایل علوم انسانی.
🔸 مطالعه تطبیقی اندیشههای علامه مصباح یزدی(ره) با دیگر متفکران در حوزه علوم انسانی؛
🔸 منظومه فکری علامه مصباح یزدی(ره) در علوم انسانی اسلامی؛
🔸 انعکاس و تأثیرگذاری اندیشه علامه مصباح یزدی(ره) در آثار اندیشمندان علوم انسانی.
💎 آخرین مهلت ارسال چکیده 1400/8/30
💎 آخرین مهلت ارسال مقالات 1400/12/29
🔹 ۸ و ۹ دي ماه ۱۴۰۱
🔹 دبیرخانه همایش: قم، خیابان جمهوری اسلامی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)
🔹 سایت همایش
www.ihsam.iki.ac.ir
اداره همایش ها : 02532113429
دبیرخانه همایش : 02532113456
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
▫️فایلهای صوتی جلسات اول تا ششم از سلسله جلسات حجت الاسلام والمسلمین سلمان رئوفی با موضوع : «علوم انسانی اسلامی»
🔹این جلسات با محوریت کتاب «مبانی علوم انسانی اسلامی» حجت الاسلام احمدحسین شریفی برای طلاب حوزه قم برگزار می شود.
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
▫️ تشریح برنامههای همایش بینالمللی علوم انسانی اسلامی در اندیشه علامه مصباح یزدی در گفتوگوی خبرنگار مفتاح اندیشه با دبیر اجرایی همایش
🔹 علوم انسانی بهمنزله نرمافزار مدیریت جامعه است و اسلامیسازی این علوم را میتوان مهمترین پیششرط به بارنشستن شجره طیبه انقلاب اسلامی و تحقق تمدن نوین اسلامی دانست. طرح سترگ اسلامیسازی علوم انسانی را متفکرانی بصیر بر اساس مبانی عقلی و آموزههای وحیانی پایهگذاری کرده و به پیش بردهاند.
🔹 فیلسوف و اندیشمند فرزانه، علامه محمدتقی مصباح یزدی(رضواناللهتعالیعلیه) یکی از پیشگامان و پرچمداران این حرکت عظیم بود که با گام نهادن در مسیر معرفت توحیدی، مرزهای دانش در حوزههای مختلف علوم انسانی را درنوردید، و با تکیه بر اندیشه ناب اسلامی، تحولی عظیم در این عرصه رقم زد.
💫 اهداف این همایش را بدین شرح میتوان خلاصه کرد؛
الف) آشناسازی بیشتر جامعه علمی و نخبگانی داخل و خارج از کشور با آرا و اندیشههای علامه مصباح در زمینه علوم انسانی اسلامی.
ب) بررسی و تبیین آرا و اندیشههای علامه مصباح در زمینه علوم انسانی اسلامی.
ج) بهرهگیری از ظرفیتهای منظومه فکری علامه مصباح برای تولید علوم اسلامی و اسلامیسازی علوم انسانی.
د) گسترش و غنیسازی کمی و کیفی متون و منابع در زمینه علوم انسانی اسلامی.
http://meftahandishe.com/?p=25000
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
هدایت شده از تمدن نوین اسلامی
▫️فروش مجازی کتاب : «الٰهیات تمدّنی» (با رویکرد مقایسهای به فلسفه دین معاصر و تأکید بر اندیشههای کلامی علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی)
🔹این کتاب نوشتۀ استاد محمدرضا خاکی قراملکی در ۹۵۰ صفحه (۱۴۰ هزار تومان) که با تخفیفِ ۲۰ درصدی ۱۱۲ هزار تومان و ارسال پُستیِ رایگان تحویل خریدار می شود.
🔹دانش الهیات، درصورتیکه روشمند و مستند و همراه با حجیّت باشد، مانع حقیقی اعوجاج و مغشوش شدن فهم دین از طریق «روشهای تأویلی» و «هرمنوتیکی» و «پدیدارشناختی» میگردد.
🔹سطح تفقه دینیِ حاصلشده در کلام و الهیات موجود، به دلیل عدم تکاملِ مبانی و روشِ آن و نیز عدم تکامل در موضوع و سطح خطابات آن، کفایت و قدرت حل مسئلههای تمدنی و اجتماعی را ندارد. ازاینرو، بایستی الهیات از «وضعیت انتزاعی» و «فردی» ارتقاء یافته و به یک «الهیات تمدنی» و الهیات ناظر بر شدن و تکامل، تحول یابد.
✨ لینک خرید آسان:
https://ppng.ir/d/8cDv
✨ پیام در شبکههای مجازی:
@tamaddonnovin
✨ شماره تماس:
09104646212
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@TamadonEN
♦️ نظریه پردازی با رویکرد تقریبی ♦️
🔹روش پژوهش؛ شهید صدر در پژوهشهایش تنها به بهرهگیری از ابزارها و پشتوانههای علمی خاص [مذهبی] خود بسنده نمیکرد، بلکه هرآنچه در عرصه اندیشه اسلامی وجود داشت را بهکار میگرفت تا به رأی بهدستآمده ویژگی فراگیری و شمول بخشد و آن را بهعنوان حکم اسلام در چارچوب گسترده آن ارائه کند.
🔹روشی که شهید صدر به مسائل حساس مذهبی میپرداخت سومین شاخصه نشاندهنده این رویکرد است. او درحالیکه به باورهای مذهبی خود افتخار مینمود و تثبیت و دفاع از آنها را بر عهده میگرفت، از این نکته غافل نبود که مخاطب خود را همه مسلمانان با هر مذهبی قرار دهد، به همین منظور از ابزارهای عمومی اثبات بهره میگرفت و با زبانی فراگیر و تعابیری جذاب سخن میگفت و از عبارات مشمئزکننده، پرهیز داشت و به همه طیفها و طوایف امت اسلام با دیده احترام مینگریست.
آیت الله سید کاظم حائری بخش دوم
▫️پیام آیت الله سید کاظم حائری از شاگردان آیت الله شهید محمد باقر صدر برای دومین نشست علمی طلایهداران صلح و وحدت اسلامی با محوریت اندیشههای آیتالله شهید سید محمدباقر صدر(ره)، که در مورخه چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ماه ١٣٩٧ در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سالن حکمت برگزار شد.
🔸روش پژوهش؛ شهید صدر در پژوهشهایش تنها به بهرهگیری از ابزارها و پشتوانههای علمی خاص [مذهبی] خود بسنده نمیکرد، بلکه هرآنچه در عرصه اندیشه اسلامی وجود داشت را بهکار میگرفت تا به رأی بهدستآمده ویژگی فراگیری و شمول بخشد و آن را بهعنوان حکم اسلام در چارچوب گسترده آن ارائه کند.
🔸در این راستا در اثر بزرگش «اقتصادنا» مذاهب مختلف اسلامی را در دایره پژوهش قرار میدهد تا از همه آنها برای ساخت نظریه اقتصادیاش بهره بگیرد؛ نظریهای که آن را بهعنوان نظریه عمومی اسلام و دربرگیرنده انواع مذاهب اسلامی اکتشاف کرده است. برای نمونه در بحث مالیاتهای خمس و زکات، بیان کرده است که این دو مالیات برای بالا بردن سطح زندگی فقیر و رساندن آن به سطح زندگی اغنیا، تشریع شدهاند تا از این رهگذر مفهوم توازن اجتماعی در اسلام محقق شود.
🔸او در این راستا به منابع متعددی از میراث اسلامی استناد کرده که در این میان در کنار روایاتی از «وسائل» نقل ابنقدامه در «المغني» که در آن نظر شافعی را نیز آورده، وجود دارد. همچنین در قانون «زمين آبادشده بهدست بشر در هنگام فتح، مِلک عمومی همه مسلمانان است» به اجماع منقول در جواهر و نیز سخن ماوردی در اینباره و نقلقول وی از امام مالک، استدلال کرده است.
🔸 شهید صدر در این کتاب بیان میکند: «کسی نمیتواند زمینی را به مبلغ معینی اجاره کند و سپس بدون اینکه در آن زمین کاری کند آن را به مقداری بیش از آن مبلغ به دیگری اجاره دهد» و در این حکم به فتاوای فقهای بزرگ شیعه و روایات امامان اهلبیت(علیهمالسلام) و نیز به سخن سرخسی در «مبسوط» استدلال میکند. وی از این رهگذر به حکمی که استنباط میکند صبغه حکم شرعی در چارچوب کلان شریعت اسلامی میدهد.
🔸به همین دلیل بود که بهطور ویژه از کتاب «اقتصادنا» در کشورهای اسلامی استقبال شد و این کتاب به مرجعی برای فهم مکتب اقتصادی اسلام و نظریات اسلامی در این زمینه تبدیل گشته و بهعنوان ماده درسی در شماری از دانشگاههای جهان اسلام بهکار گرفته شد، هرچند بهطور کلی همواره دیگر کتابهای شهید صدر نیز موردتوجه فرهیختگان، اندیشمندان، پژوهشگران و مجامع علمی در سراسر جهان اسلام بوده و هست.
🔸روشی که شهید صدر به مسائل حساس مذهبی میپرداخت سومین شاخصه نشاندهنده این رویکرد است. او درحالیکه به باورهای مذهبی خود افتخار مینمود و تثبیت و دفاع از آنها را بر عهده میگرفت، از این نکته غافل نبود که مخاطب خود را همه مسلمانان با هر مذهبی قرار دهد، به همین منظور از ابزارهای عمومی اثبات بهره میگرفت و با زبانی فراگیر و تعابیری جذاب سخن میگفت و از عبارات مشمئزکننده، پرهیز داشت و به همه طیفها و طوایف امت اسلام با دیده احترام مینگریست.
ادامه دارد ...
http://mbsadr.ir/11690
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
▫️فایل های صوتی جلسات اول تا پنجم دروس تفسیر آیات عقائدی براساس تفسیرالمیزان با بررسی امتداد آیات در علوم انسانی
🔹این جلسات و نشست های تخصصی توسط حجت الاسلام شیخ عبدالحمید واسطی جمعه ها برگزار می شود.
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
♦️کارکرد عقل در علوم انسانی از منظر قرآن♦️
🔹تفکر در اصطلاح قرآنی، به معنای تعقل در مورد خالق یکتا نیست، بلکه یکی از موارد در این زمینه است. در تدبر و تدبیر نیز باید روشن شود که آیا اینها مختلف هستند یا خیر؟
🔹قرآن میگوید آیات و نشانههایی برای قومی که تعقل کنند وجود دارد، یعنی کسانی که با باطننگری در خلقت نگاه کنند میتوانند رابطه با خدا و آخرت و خودشان را بسنجند و این ظاهرنگری نیست و این چنین عقلی که فقط ظاهرنگری باشد در قرآن نداریم.
محمدعلی اسدی نسب بخش چهارم
▫️کرسی علمی - ترویجی با موضوع “کارکردهای معرفتی عقل در علوم انسانی اسلامی (با تأکید بر آیات قرآن)“ یکشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۹، توسط گروه تخصصی علوم انسانی قرآنی با مشارکت گروه منطق فهم دین پژوهشگاه به صورت مجازی برگزار شد.
▫️در این کرسی دکتر رمضان علیتبار به عنوان ارائهدهنده، حجج الاسلام علیرضا قائمینیا و محمدعلی اسدینسب به عنوان ناقد حضور داشتند.
🔸همچنین نکته دیگر در ارتباط با بحثی است که ایشان ذیل عقل و تعقل دارند که کلا بحث عقل در فلسفه را مطرح کردند، اما ایشان قرار بود که عقل در قرآن را مطرح کنند و نه در فلسفه. در ارتباط با مطالب ذیل قلب آمده است نیز باید بگویم، این نیز جزو مواردی است که دلیلی برای آن بیان نشده است که قلب در این آیات به معنای عقل باشد. در ضمن اینکه مستند به یک مفسری شود ولو علامه طباطبایی باشد، در اینگونه مقالات صحیح نیست و استناد به علامه و … اعتبار ندارد و باید دلیل آورده شود و چگونگی دلالت روشن شود. یا زیر واژه «لُب» نوشته شده مانند عقل است اما نه هر عقلی و اینجا مستند بر علامه شده است، اما یا علامه دلیل دارد که باید بگویید، یا دلیل ندارد و مدعا را گفته که نقل آن در بحث علمی صحیح نیست.
🔸یا فواد به معنای نفس و روح گرفته شده اما استدلالی ندارد و به صورت نقلی از این مسئله عبور شده است. در مورد فکر و تفکر نیز نوشته شده در اصطلاح قرآن تفکر به معنای نظر عقلی و تامل در مورد خالق یکتا است، اما بین متعلق تفکر و معنای تفکر خلط شده است. تفکر در اصطلاح قرآنی، به معنای تعقل در مورد خالق یکتا نیست، بلکه یکی از موارد در این زمینه است. در تدبر و تدبیر نیز باید روشن شود که آیا اینها مختلف هستند یا خیر؟ گرچه برخی از لغتشناسان تدبیر را به معنای مآلاندیشی گفتهاند، اما ظاهرا در همه قرآن نمیتوانیم این معنا را بگیریم.
🔸در ذیل کارکردهای نظری و عملی عقل نیز خلطی صورت گرفته است. گفته شده که «وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ شَیْئًا وَلَا یَهْتَدُونَ»، جنبه نظری و عملی دارد، اما اینجا بحث در تقلید است و تقلید، در حیطه عقل عملی است و تقلید نباید از شخص جاهل صورت گیرد، اما به بحث نظری ارتباطی ندارد. ولی در بحث ایشان این آیه برای نظر و عمل گرفته شده است. در این بخش آیه «إِنَّ الَّذِینَ یُنَادُونَکَ مِنْ وَرَاءِ الْحُجُرَاتِ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ» را آورده و میگوید از اینجا معلوم میشود عقل منشا رعایت آداب اجتماعی است، اما تمسک به این آیه برخلاف نظر ایشان است.
🔸در قسمت بعدی که تحت عنوان کارکردهای افقی و عمودی است نیز سوال این است که در کجای قرآن عقل به معنای ظاهرنگری آمده است؟ قرآن میگوید آیات و نشانههایی برای قومی که تعقل کنند وجود دارد، یعنی کسانی که با باطننگری در خلقت نگاه کنند میتوانند رابطه با خدا و آخرت و خودشان را بسنجند و این ظاهرنگری نیست و این چنین عقلی که فقط ظاهرنگری باشد در قرآن نداریم.
🔸در قسمت دیگر که تحت عنوان کارکردهای عقل است که از مشتقات «ینظرون» استفاده شده،خوب است این «نظر ینظر» را نیز جزو الفاظ مشابه آورد تا بدین صورت بهرهبرداری شود. گفته شده یکی از کارکردهای ابزاری عقل درک تاریخ گذشتگان و عبرتگیری از آنها است. خیلی آیات مناسب در این زمینه وجود دارد اما به شرط اینکه کلمه «نظر» نیز به الفاظ مشابه اضافه شود.
🔸تعقل در مورد جهان و هستی به مثابه مبانی علوم انسانی نیز یک بحث است، اما آیا تعقل، مبانی است؟ متعلق تعقل و محصول شناخت از جهان تکوین مبنا است و باید در اینجا دقت شود. در این قسمت گفته شده که هدف اصلی در دعوت به تعقل و تفکر در آیات تکوینی، بیشتر اثبات توحید است. این کلمه بیشتر نیز مبهم است و اگر مراد خدا و امور خدایی است، باید روی همین بحث شود و بلکه باید گفت هدف اصلی تعقل همین است. چون بنابر گفته بزرگان عرفان و تفسیر، کل قرآن در مورد توحید است، یعنی آیاتی هم که حتی به تفکر در جهان دعوت نمیکند نیز در مورد توحید است و لذا کلمه «بیشتر» معنا ندارد.
ادامه دارد ...
http://iict.ac.ir/1399/12/aghll/
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
هدایت شده از تمدن نوین اسلامی
▫️فایل صوتی نشست تخصصی با موضوع «درآمدی بر فهم تمدنی از قرآن» با ارائه حجت الاسلام دکتر حبیب اله بابایی
🔹دبیر جلسه: سرکار خانم زهرا محمودی
🔹مکان : دانشگاه قم (پاییز ۱۴۰۰)
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@TamadonEN
♦️الگوی اسلامیسازی علومانسانی♦️
🔹ایشان روش حاکم بر علومانسانی موجود (یعنی روش تجربیِ کمّی، روش تجربی کیفی و روش تجربی تلفیقی) را در تحلیل و تبیین پدیدهها و کنشهای انسانی ناکارآمد میشمردند.
🔹ایشان علومانسانی موجود را بهطور کلی کنار نمیزدند، ولی آن را پرنقص و نیازمند اصلاح و بلکه تغییر میدانستند.
احمدحسین شریفی بخش اول
🔸 علامه مصباح همچون بسیاری از اندیشمندان اسلامی و حتی پارهای از اندیشمندان غربی، به علومانسانی موجود نقد داشتند و این علوم را نارسا و گرفتار کاستیهای بیشمار میدانستند و معتقد بودند علومانسانی کنونی در شناخت حقایق مربوط به انسان، ناتوان است.ایشان به مناسبتهای مختلف در اطراف نقصها و ضعفهای علومانسانی موجود سخن میگفتند.
🔸ایشان روش حاکم بر علومانسانی غربی را روشی نارسا در دستیابی به مراد و مقصود میدانستند. توضیح آنکه روش حاکم بر علومانسانی موجود (یعنی روش تجربیِ کمّی، روش تجربی کیفی و روش تجربی تلفیقی) را در تحلیل و تبیین پدیدهها و کنشهای انسانی ناکارآمد میشمردند؛ البته معتقد بودند غربیها تاحدود بسیاری حق روش تجربی را ادا کرده و تلاشهای گستردهای در بهرهگیری از این روش داشتهاند.
🔸به همین دلیل، ایشان علومانسانی موجود را بهطور کلی کنار نمیزدند، ولی آن را پرنقص و نیازمند اصلاح و بلکه تغییر میدانستند. همچنین تأکید میکردند علومانسانی موجود مبتنیبر مبانی و اصول متافیزیکی نادرست است.
🔸برای نمونه، اصل امکان تصادف یا صدفه یکی از اصول بنیادین اندیشه داروینی است، درحالیکه براساس فلسفه اسلامی، بطلان اصل تصادف، امری واضح و مبرهن است. درنتیجه وقتی این اصل و پایه تفکر داروینی را از او بگیریم و باطل کنیم، شالوده نظریه تکامل داروین فرومیریزد و به نتیجه نمیرسد، زیرا روشن است که اگر نظریهای مبتنیبر مبنایی نادرست باشد، با ابطال مبنا، آن نظریه هم باطل میشود.
🔸ایشان معتقد بودند بسیاری از توصیههای علومانسانی کنونی با ارزشهای اسلامی، ناهمخوان، ناسازگار و در تهافتند.
🔸توضیح آنکه ایشان علومانسانی را به دو بخش تقسیم میکردند: علومانسانی توصیفی و علومانسانی توصیهای. پارهای از مبانی علومانسانی توصیفی را در تعارض با مبانی اسلامی میدانستند و البته تعارض علومانسانی توصیهای با ارزشهای اسلامی را بسیار بیشتر و پررنگتر میشمردند.
🔸ایشان برای اسلامیسازی علومانسانی انجام سه کار عمده را بهصورت همزمان لازم میدانستند و خود نیز در حد توان به انجام آنها همت داشتند:
1. در سطح معرفتی و بینشی، تبیین امکان تولید علم دینی، ضرورت آن و چگونگی آن را لازم میدانستند.
2. در سطح تربیتی، بر تربیت معرفتی و اخلاقی کنشگرایان علم تأکید داشتند؛ یعنی معتقد بودند تحولگرایی باید در میان استادان و دانشجویان و متون درسی و مراکز مربوط به علومانسانی رخ دهد. ایشان برای اینکار نیز برنامههایی داشتند؛ هم برنامه تحول اخلاقی و معرفتی برای استادان و دانشجویان و هم برنامه تغییر و تحول در متون درسی.
3. بر ایجاد تحول در ساختارها، نظامات و برنامههای رسمی آموزشی در حوزه علومانسانی تأکید داشتند.
🔸مناسب است توضیحی اجمالی درباره هرکدام از این سه برنامه تحولی علامه بیان کنیم. ایشان بعد از اثبات امکان و ضرورت علم دینی و اسلامیسازی علومانسانی، سه گام مهم را برای اسلامیسازی علومانسانی برمیشمردند:
1⃣ گام اول که بسیار بر آن تأکید داشتند، نقد علومانسانی موجود است. لازمه این نقد، آن است که آنها را بشناسیم و در مرز دانشهای مربوطه باشیم؛ چراکه نمیتوان از بیرون گود فقط به ناکارآمدی آنها اشاره کرد.
2⃣ در گام دوم باید مبانی معقول و موجه علومانسانی تبیین شود؛ یعنی در تولید فلسفه علومانسانی اسلامی باید نگاه ایجابی داشته باشیم.
🔸عالمان دینی باید متکفل این مهم شوند و مبانی معقول، موجه و صحیحِ علومانسانی را براساس فکر، فلسفه و معرفتشناسیِ اسلامی تولید کنند. در اینباره نمیتوان از دیگران انتظار داشت.
3⃣ گام سوم تولید فلسفه و علم موردنظر است. ایشان در اینباره معتقد بودند که در تکتک علومانسانی لازم است با تکیه بر بنیانهای فکر اسلامی، فلسفه مضاف به آنها تبیین و تدوین شود و البته میفرمودند روانشناسی، اقتصاد و جامعهشناسی اولویتهای نخست هستند، زیرا اینها علومانسانی مادر هستند و بقیه علومانسانی به یک معنا پیرو اینها هستند.
🔸بههرحال، باید فلسفه این سه علم تولید شود. سپس باید فلسفه مضاف علومانسانی پیرو، مثل علوم سیاسی، مدیریت، تعلیم و تربیت، حقوق و اخلاق تولید شود که محصول این کار، تولید نظریهای اسلامی است.
ادامه دارد ...
http://fdn.ir/66951
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
▫️فایل صوتی کرسی «روش شناسی امتداد گیری از فلسفه در علوم انسانی» با ارائه حجت الاسلام عبدالحمید واسطی
🔹 دکتر سیدمحمدتقی موحد ابطحی و حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پیروزمند به عنوان ناقد حضور داشتند.
💫 این کرسی به مناسبت هفته پژوهش توسط مجمع پژوهشگاه های علوم انسانی اسلامی با همکاری معاونت پژوهشی وزارت علوم و پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
May 11
هدایت شده از علوم انسانی اسلامی
▫️فایلهای صوتی جلسات هفتم تا دهم از سلسله جلسات حجت الاسلام والمسلمین سلمان رئوفی با موضوع : «علوم انسانی اسلامی»
🔹این جلسات با محوریت کتاب «مبانی علوم انسانی اسلامی» حجت الاسلام احمدحسین شریفی برای طلاب حوزه قم برگزار می شود.
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
♦️الگوی اسلامیسازی علومانسانی♦️
🔹در بعد تحولات ساختاری، علامه مصباح جزء نخستین کسانی بود که در حوزه علمیه قم، بلکه در تاریخ حوزههای علمیه شیعه در چند سده اخیر، دورههای بلندمدت آموزشِ و پژوهش در علومانسانی را طراحی کردند.
🔹ایشان همچنین بر ایجاد گفتمانی نخبگانی در حوزه اسلامیسازی علومانسانی تأکید داشتند و معتقد بودند اگر بهترین متنها را هم تولید کنیم، ولی گفتمانسازی مناسبی صورت نگیرد و جامعه علمی آن را باور نکند، درعمل، کمفایده و کمثمر بودهایم
احمدحسین شریفی بخش دوم (بخش آخر)
🔸خلاصه آنکه در سطح معرفتی، ایشان سه کار عمده انجام میدادند:
1. تبیین امکانِ اسلامیسازی علومانسانی
2. ضرورت اسلامیسازی این علوم
3. چگونگی اسلامیسازی علومانسانی
🔸در بُعد تحول در کنشگران نیز ایشان دو کار مهم را لازم میدانستند:
1. تحولات معرفتی در کنشگران (استادان، دانشجویان و مدیران حوزه علم)؛ ایشان بر تقویت و شناخت مبانیِ فکری تأکید میکردند و برای رسیدن به این مقصود، هم مبانی پنجگانه را درس میگفتند، هم درباره آنها و براساس آنها کتابهای متعددی را تدوین کردند و هم دوره «طرح ولایت» را بنیان گذاشتند. علامه مصباح یزدی، تحول معرفتی را برای همه کنشگران حوزه علم نهتنها لازم که آن را پایه و ریشه هرگونه تحول پایدار و مستحکمی میدانستند.
2. تأکید بر اخلاقِ پژوهش و اخلاق علم؛ برای ایجاد تحول در علومانسانی افزون بر بردباری و همتهای بلند، باید نگاه واقعبینانه و همچنین قدرت و شهامت علمی داشت؛ چراکه همه این امور برای رودررو شدن با جریان قدرتمند و پر زور علومانسانی غربی از ضرورتها است.
🔸ایشان کار متقن علمی و فرهنگی را زمانبر میدانستند و از عجله کردن برای رسیدن به هدف پرهیز میدادند. درباره اخلاق فردی نیز بر اخلاص، توکل و بهطور ویژه نیت پاک تأکید داشتند و میفرمودند: شما مخلصانه برای خدا باشید، خداوند کمک میکند.
🔸در بعد تحولات ساختاری، ایشان جزء نخستین کسانی بود که در حوزه علمیه قم، بلکه در تاریخ حوزههای علمیه شیعه در چند سده اخیر، دورههای بلندمدت آموزشِ و پژوهش در علومانسانی را طراحی کردند. پیش از آیتالله مصباح کسی چنین ساختاری تعریف نکرده بود.
🔸ایشان پیش از انقلاب و در سال ۵۴ با ایجاد بخش آموزشِ «موسسه در راه حق» و در سال ۶۶ با تأسیس «بنیاد باقرالعلوم(ع)» دوره پیشرفته و تخصصی برای فارغالتحصیلان موسسه در راه حق را برگزار کردند. سپس با تجمیع این دو، موسسه آموزشی و پژوهشی امامخمینی را بنیان نهادند. ایشان در اول انقلاب یکی از بنیانگذاران «دفتر همکاری حوزه و دانشگاه» بودند که اکنون به «پژوهشگاه حوزه و دانشگاه» تبدیل شده است.
🔸اقدامات ساختاری علامه مصباح یزدی مبتنیبر دو پیشفرض بود:
1⃣ نخست اینکه دانشگاه و دانشگاهیان فعلی توانایی اسلامیسازی علومانسانی را ندارند و این توقع از آنان، توقع ناصوابی است.
2⃣ دوم اینکه از حوزه سنتی هم نمیتوان توقع انجام چنین کار سترگی را داشت، زیرا تمرکز حوزه سنتی بر فقه و اصول و نهایتا فلسفه و تفسیر است.
🔸ایشان معتقد بودند نمیتوان به ساختارهای آموزشی موجود در حوزه و دانشگاه برای اسلامیسازی علومانسانی امید بست.
🔸با این دو پیشفرض بود که ایشان مصمم به تأسیس موسسهای آموزشی و پژوهشی شد تا دانشپژوهان آن، در هر دو حوزه، تخصص داشته باشند.
🔸ایشان همچنین بر ایجاد گفتمانی نخبگانی در حوزه اسلامیسازی علومانسانی تأکید داشتند و معتقد بودند اگر بهترین متنها را هم تولید کنیم، ولی گفتمانسازی مناسبی صورت نگیرد و جامعه علمی آن را باور نکند، درعمل، کمفایده و کمثمر بودهایم؛ زیرا علم، در عین فرهنگسازی، متأثر از فرهنگ عمومی است.
🔸ایشان میفرمودند: علوم غربی در راستای فرهنگ غربی است؛ یعنی این علوم هم فرهنگ غربی را شکل دادهاند و هم خودشان متأثر از فرهنگ غرب بودهاند، بنابراین برای اسلامیسازی علومانسانی نیز نباید از اسلامیسازی جامعه و فرهنگ غافل باشیم، بلکه باید جامعهای توحیدی و مبتنیبر آرمانهای اسلامی بسازیم. ایشان بهصورت همزمان به «اسلامیسازی علومانسانی» و «اسلامیسازی جامعه و فرهنگ عمومی» توجه داشتند.
http://fdn.ir/66951
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami