♦️تطور روششناسی علوم انسانی در ایران♦️
🔹در روش کمی، پرسشنامه تولید میکردیم، جواب درستی هم نمیگرفتیم. بنابراین کمیگرایی دچار ورشکستگی بود. پارادایم کیفیگرایی را قبول داریم. ولی بحران از همین جا آغاز شد.
🔹دیدگاه خودم بیشتر از همه به روشهای ترکیبی است. معتقدم که روش بایستی دوگانه باشد، ابتدا در روشهای کیفی قرار بگیریم و سپس برای آن دادههای کمی استخراج کنیم.
پروفسور باقر ساروخانی قسمت سوم
▫️پروفسور باقر ساروخانی از نظریه پردازان و اندیشمندان علوم ارتباطات و جامعه شناسی در کشور ماست که کارهای ارزنده و ماندگاری در حوزه نظریههای ارتباطات و روش شناسی از خود به یادگار گذاشته است. آنچه در ادامه میخوانید نظرات ایشان درباره تطور روش شناسی علوم انسانی در کشور است.
▫️نظراتی که به حوزه آسیب-شناسی روش شناسی های کمی و کیفی ورود میکند و در نهایت مسیری روشن پیش پای محققین و پژوهشگران باز میکند. حقیقتاً نظرات منسجم و ساختارمند باقر ساروخانی در حوزه روش شناسی علوم انسانی میتواند پاسخگوی بسیاری از سردرگمیها و ناهنجاریهای امروز نظام دانشگاهی ما باشد. این مصاحبه در اولین شماره نشریه تخصصی مطالعات نوین ارتباطی منتشر شده است.
🔸در روش کمی، پرسشنامه تولید میکردیم، جواب درستی هم نمیگرفتیم. بنابراین کمیگرایی دچار ورشکستگی بود. ولی حالا که در عصر کیفیت آمدهایم، پدیده انسانی را قبول داریم و معتقدیم پدیده انسانی، پدیده دیگری است و پارادایم کیفیگرایی را قبول داریم. ولی بحران از همین جا آغاز شد. اجازه دهید باز هم مثال روشنی برای شما بزنم. حدود پنج شش ماه قبل، خانمی درباره سالمندآزاری کار کرده بود.موضوع، موضوع جالبی است و مشتاق بودم تا نتایج آن را ببینم. موضوع، موضوع خوبی بود: دنیایی داشتیم که سالمند محترم و عزیز بود، مخزن اطلاعات و تجربیات جمع بود و احترام داشت. ولی حالا اوضاع تغییر کرده است، سرعت تغییرات آن قدر زیاد است که سالمندان با دنیای خودشان بیگانه میشوند.
🔸سالمندان تبدیل به انسانهایی بیگانه با زمان خود شدند و از سوی دیگران طرد شدند. بنابراین آزار سالمندان و تحقیر سالمند برای ما موضوع جالبی بود. مشکل اما اینجاست: به خانم گفتیم که شما در این تحقیق چه فرضیههایی داشتید؟ گفت که فرضیه ندارم، فرضیه متعلق به روشهای کمی است و کار من کیفی است. گفتیم که تحقیق شما در کجا انجام شده است؟ گفت تهران. گفتیم که چطور به مردم تهران تعمیم دادید، گفت روشام کیفی بود، حدود چهل نفر را پیدا کردم و با ایشان مصاحبه کردم. گفتیم چطور این تعداد، چهل و یک نفر نشد؟ چطور ادعا میکنید که مردم تهران این گونهاند؟ گفت که برای انتخاب این افراد و مصاحبه شوندگان از قاعده دردسترس بودن استفاده کردیم. گفتیم خوب نظریهای چیزی به دست آوردید؟! گفت یک نظریه به دست آوردیم، نظریه این است که سالمندآزاری وجود دارد!!
🔸خلاصه این که ما دیدیم این خانم که روش کیفی انجام داده است، نه فرضیه و نه چارچوب نظری دارد، نه نمونه گیری درست و نه جامعه آماری را تعریف کرده و نه داده و نظریهای از آن به وجود آمده است!
🔸به نظرم این ورشکستگی است. این داده نمیتواند وارد برنامهریزی اجتماعی شود. نمیتوانیم این دادهها را به سازمان بهزیستی بدهیم و بگوییم سالمندآزاری این است، انواع آن این است و.... در دانش هم چیزی به دست نمیآورد. بنابراین میبینیم متأسفانه دچار بحران شدیم: کمیگرایی را رها کردیم و کیفیگرایی هم به این حالت افتاده است. بنابراین نه در زندگی اجتماعی و نه در دانش این دادهها فایدهای ندارد. حالا باید چه کار کرد؟
▫️این نقد به خود روش شناسی کیفی بر میگردد یا به آموزش دانشگاهی؟
🔸نقد ما متوجه دانشجو نیست، متوجه استاد هم نیست. استاد تصور میکند این کار درست است و از دانشجو هم این را خواسته بود. نقد ما این است که ما از مرحلهای بیرون آمدیم و آن مرحله را به درستی ترک کردیم، ولی هنوز به قاعدهای درست نرسیدیم که پارادایم دقیقی داشته باشد و بتوانیم با آن حرکت کنیم. ما در این دورانِ انتقال یا بحران هستیم. در واقع دچار ناهنجاری و هرج و مرج در انجام کار کیفی هستیم. حالا باید چه کار کرد؟
🔸دیدگاه خودم بیشتر از همه به روشهای ترکیبی است. معتقدم که روش بایستی دوگانه باشد، ابتدا در روشهای کیفی قرار بگیریم و سپس برای آن دادههای کمی استخراج کنیم. مثلاً درباره کار همین خانم؛ ایشان با چهل نفر مصاحبه کرده است و به سلسله مقولاتی رسید. مثلاً فرض کنیم اینکه سالمندآزاریهای تهدیدی، جسمانی، انزجاری و ارسالی به معنای فرستادن به خانه سالمندان، داریم. ولی باید اینها را به دادههای کمی تبدیل میکرد؛ اینکه مثلاً سالمند آزاری انزجاری چقدر رایج است و در کجاهاست؟
ادامه دارد ...
http://farhangemrooz.com/news/63449
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦
@OlomEnsaniEslami
▫️فایلهای صوتی نهم تا دوازدهم درسگفتار « بنیانهای فلسفیِ جامعهشناسی تاریخی» مرحوم دکتر محمدعلی مرادی
🔹جامعهشناسی تاریخی شاخهای از علم جامعهشناسی است که از ترکیب دو رشته تاریخ و جامعهشناسی پدید آمده است. این شاخه از علوم اجتماعی مدتی است در ایران از سوی برخی استادان طرحشده است، اما مثل همه شاخههای علوم بدون توجه به مبانی فلسفی که یک شاخه از علوم در سرزمین ما طرح میشود.
🔹درس گفتار بنیانهای فلسفی جامعهشناسی تاریخی به این مهم پرداخته است که این شاخه از علوم اجتماعی را در زبان فارسی با یک رویکرد فلسفی باور کند و در خلال این درس گفتار نگرشی انتقادی به ادبیات موجود بیفکند.
🔹ایشان در این درسگفتار از دورۀ روشنگری و سیطرۀ علوم طبیعی بر علوم تاریخی شروع میکند و گریزی به فلسفۀ تاریخ میزند و سپس جامعهشناسی اگوست کنت، مکتب تاریخی آلمان، ماکس وبر، مکتب آنال (مارک بلوخ و برودل)، نوربرت الیاس، و دیدگاههای کاتوزیان، عباس ولی، سیدجواد طباطبایی و پرویز پیران را به بحث میگذارد.
🔹این درسگفتار در ۱۲ جلسه در دیماه ۱۳۹۰ در انجمن جامعهشناسی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزارشده است.
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
▫️فایلهای صوتی درسگفتارهای فلسفه علوم اجتماعی تحت عنوان " نظریات اصحاب علوم اجتماعی در آستانه انقلاب ها "
🔹این درسگفتار در ادامه جلسات " انقلاب و جایگاه آن در تاریخ تحولات جهان " دکتر سید جواد میری ، عضو پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ۶ جلسه در اسکایپ توسط موسسه پل به صورت مجازی برگزار شد.
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami