eitaa logo
امید زندگی
272 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
101 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿 🌺الگوهای ر امام علی علیه السلام (۷)🍀 فردى - ساده زيستى امام على(ع) استفاده از غذاى ساده با وجود غذاهاى رنگين: همه سيره نويسان نقل كرده اند كه: حـضـرت امـيـرالمـؤ مـنـيـن عـليـه السـّلام در سـادگـى غـذا چـونـان رسـول خـدا صـلى الله عـليـه و آله عـمـل مـى كـرد و سـفـره او از سـفـره رسول خدا صلى الله عليه و آله رنگين تر نشد. وَ كانَ امـيرالمؤ منين عليه السّلام اءشبهُ النّاس طُعمةً بِرَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله كانَ يأكُل َالخُبزَ وَ الخِلَّ و الزّيتَ (حـضـرت امـيـرالمـؤ مـنـيـن عـلى عـليـه السـّلام شـبـيـه تـريـن مـردم در غـذا بـه رسـول خـدا صـلى الله عـليـه و آله بـود كـه أغـلب، نـان و سـركـه و روغـن تناول مى فرمود). امام على عليه السّلام تهيدست نبود، از دسترنج خود توليد فراوانى داشت وقتى فقراء و يـتـيـمـان را دعـوت مـى كرد و بر سر سفره انواع غذاهاى رنگارنگ مى گذاشت، و همگان را دعوت به تناول غذاها مى كرد، امّا خود بر سر همان سفره، نان خشك مى خورد! پرهيز از برخى غذاها: روزى بـراى حـضـرت امـيـرالمـؤ مـنـيـن عـلى عـليـه السـّلام مـعـجـونـى از آب و عسل آوردند، كه به صورت شربت مى نوشيدند. امام على عليه السّلام آن را گرفت و فرمود: (پـاك و پـاكـيـزه اسـت و حـرام نـيست، امّا من از آن نمى خورم، و نفس خود را به چيزى كه نبايد عادت بدهم آشنا نمى سازم). https://eitaa.com/Omidezendegi🌹 ✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿
✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿 🍀 ر امام علی علیه السلام (۳۴)🍀 ❇️ امام على عليه السّلام ادامه رویارویی علی(ع) با عمروبن عبدود در جنگ خندق: حضرت اميرالمؤمنين على عليه السّلام به عمرو پيشنهاد كرد كه اسلام را بپذيرد. عمرو گفت: على! از اين بگذر كه ممكن نيست. امام على عليه السّلام فرمود: دست از نبرد بردار و محمّد را به حال خود واگذار، و از معركه جنگ بيرون رو. عمرو گفت: پـذيرفتن اين مطلب براى من وسيله سرافكندگى است، فردا شعراى عرب، زبان به هجو و بدگوئى من مى گشايند، و تصوّر مى كنند كه من از ترس به چنين كارى دست زدم. امام على عليه السّلام فرمود: اكنون حريف تو پياده است، تو نيز از اسب پياده شو تا با هم نبرد كنيم. وِى گفت: عـلى! ايـن يـك پـيـشـنـهـاد نـاچـيـزى اسـت كـه هـرگـز تـصوّر نمى كردم عربى از من چنين درخواستى بنمايد. سپس نبرد ميان دو قهرمان به شدّت آغاز گرديد و گَرد و غُبار اطراف دو قهرمان را فرا گرفت و تماشا گران از وضع آنان بى خبر بودند. تـنـها صداى ضربات شمشير بود كه با برخورد آلات دفاعى از سپر و زِرِه به گوش مى رسيد. پس از زد و خوردهائى عمرو شمشير خود را متوجّه سَرِ على عليه السّلام كرد، حـضـرت امـيرالمؤ منين على عليه السّلام ضربت او را با سپر مخصوص دفع كرد، با اين حال شكافى در سَرِ وِى پديد آورد؛ امـّا امـام عـلى عـليـه السـّلام از فرصت استفاده كرد و ضربتى بُرّنده بر پاى حريف وارد سـاخـت كـه هـر دو يـا يـك پـاى او را قطع كرد و عمرو قهرمان بزرگ قريش نقش بر زمين گشت. صداى تكبير از ميان گرد و غبار كه نشانه پيروزى على عليه السّلام بود بلند شد. مـنـظـره بـه خـاك غـلطـيـدن عـمـرو آن چـنـان تـرس و رعـبـى در دل قـهـرمـانـانى كه در پشت سر عمرو ايستاده بودند افكند، كه بى اختيار عنان اسب ها را متوجّه خندق كرده و همگى به لشگرگاه خود بازگشتند، جز نوفل كه اسب وى در وسط خندق سقوط كرد و سخت به زمين خورد.... ادامه این میارزه را در پست بعدی بخوانید. https://eitaa.com/Omidezendegi🌹 ✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿