eitaa logo
امید زندگی
272 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
101 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💚💕💚💕💚💕💚💕💚💕 🔵 سه اثرمهم در است 🔵 ❶ اثر است و آن آرامش است. یک بانویی که محجبه است آرامش روحی دارد. می داند مال خودش است؛ می داند نگاه دیگران دنبالش نیست و گناه اجتماعی نمی کند. می داند دیگران را تحریک نمی کند. خواهری که بدحجاب بیرون می آیی مصداق این آیه ایی شما دارید معاونت برگناه می کنید. جوان به شما نگاه می کند و تحریک می شود و زن هم ندارد و می افتد بر حرام. گناه می کنید شما. وقتی دست در دست شوهرت در کوچه می آیی و شوخی و مزاح می کنی. این باید اصلاح شود. ❷ اثر دارد. بچه، دختر، شوهر شما یک مسافرت برود و نباشد خیالاتش راحت است که این زن مال این است. زیبایی هایش را تقسیم نکرده. وقتی محجبه بود این زن مال اوست. نه دیگران بهره ببرند. این ارزش خانوادگی اش است. ثبات خانواده ها در حجاب بیشتر است و از هم پاشیدگی کمتر است. وقتی بدحجابی شد این آقایی که با خانمش می آید و نگاهش می افتد به زن فلانی و می گوید لباس و قیافه زن فلانی را دیدی؟ دیدی آرایش کرده بود؟ یاد بگیر. خب باهم دعواشون میشه و اختلاف میشه. هوس می کنند. زن های همدیگر را نگاه کردند خب طبیعیه یکی زیباتره، یکی زشت تره. قیافه ها فرق می کند. این باعث می شود مردها تحریک شوند. این اتفاقاتی که در جامعه می دانیم و می دانید و جاش هم روی منبر نیست. ❸ سومین اثر آن اثر است. جامعه سالم می ماند. فساد، زنا، فحشا در جامعه کم می شود. 🔷 حجاب هم اثر فردی دارد آرامش. 🔷 هم اثر خانوادگی دارد استحکام. 🔷 هم اثر اجتماعی دارد سلامت. فرد باحجاب اگر بود خود آرام است. خانواده مستحکم است و جامعه سالم است. 〖از بیانات حجت الاسلام رفیعی〗 https://eitaa.com/Omidezendegi🌹 💚💕💚💕💚💕💚💕💚💕
✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿 🍀 ر امام علی علیه السلام (۳۴)🍀 ❇️ امام على عليه السّلام ادامه رویارویی علی(ع) با عمروبن عبدود در جنگ خندق: حضرت اميرالمؤمنين على عليه السّلام به عمرو پيشنهاد كرد كه اسلام را بپذيرد. عمرو گفت: على! از اين بگذر كه ممكن نيست. امام على عليه السّلام فرمود: دست از نبرد بردار و محمّد را به حال خود واگذار، و از معركه جنگ بيرون رو. عمرو گفت: پـذيرفتن اين مطلب براى من وسيله سرافكندگى است، فردا شعراى عرب، زبان به هجو و بدگوئى من مى گشايند، و تصوّر مى كنند كه من از ترس به چنين كارى دست زدم. امام على عليه السّلام فرمود: اكنون حريف تو پياده است، تو نيز از اسب پياده شو تا با هم نبرد كنيم. وِى گفت: عـلى! ايـن يـك پـيـشـنـهـاد نـاچـيـزى اسـت كـه هـرگـز تـصوّر نمى كردم عربى از من چنين درخواستى بنمايد. سپس نبرد ميان دو قهرمان به شدّت آغاز گرديد و گَرد و غُبار اطراف دو قهرمان را فرا گرفت و تماشا گران از وضع آنان بى خبر بودند. تـنـها صداى ضربات شمشير بود كه با برخورد آلات دفاعى از سپر و زِرِه به گوش مى رسيد. پس از زد و خوردهائى عمرو شمشير خود را متوجّه سَرِ على عليه السّلام كرد، حـضـرت امـيرالمؤ منين على عليه السّلام ضربت او را با سپر مخصوص دفع كرد، با اين حال شكافى در سَرِ وِى پديد آورد؛ امـّا امـام عـلى عـليـه السـّلام از فرصت استفاده كرد و ضربتى بُرّنده بر پاى حريف وارد سـاخـت كـه هـر دو يـا يـك پـاى او را قطع كرد و عمرو قهرمان بزرگ قريش نقش بر زمين گشت. صداى تكبير از ميان گرد و غبار كه نشانه پيروزى على عليه السّلام بود بلند شد. مـنـظـره بـه خـاك غـلطـيـدن عـمـرو آن چـنـان تـرس و رعـبـى در دل قـهـرمـانـانى كه در پشت سر عمرو ايستاده بودند افكند، كه بى اختيار عنان اسب ها را متوجّه خندق كرده و همگى به لشگرگاه خود بازگشتند، جز نوفل كه اسب وى در وسط خندق سقوط كرد و سخت به زمين خورد.... ادامه این میارزه را در پست بعدی بخوانید. https://eitaa.com/Omidezendegi🌹 ✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿
✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿 🍀# رفتاری امام علی علیه السلام (۳۵)🍀 ✳️ امام على عليه السّلام در جریان پیکار علی(ع) با عمروبن عبدود گفته شد که آن قهرمان بزرگ عرب با ضربه علی(ع) به خاک و خون غلتید.... وقـتـى عـلى عـليـه السـّلام خـدمـت پـيـامـبـر صـلى الله عـليـه و آله رسـيـد، رسول خدا صلى الله عليه و آله ارزش ضربت على عليه السّلام را چنين برآورد كرد: ضَربَةُ عَلِي يَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَةِ الثّقلين ارزش اين فداكارى بالاتر از عبادت تمام جنّ و انس ‍ است. د ـ كننده دَرِ خيبر پس از پيروزى در جنگ احزاب و اثبات خيانت و پيمان شكنى يهوديان، مسلمانان به رهبرى رسـول خـدا صـلى الله عـليـه و آله براى جنگ با يهوديان خيبر آماده شدند و در همان حمله هاى آغازين، برخى از قلعه هاى يهوديان را فتح كردند. در آن روز حضرت اميرالمؤمنين على عليه السّلام دچار چشم درد شديد بود. پـس از فـتـح قلعه هاى كوچك يهوديان خيبر، سپاهيان اسلام به طرف دژهاى (وطيح ) و (سـلالم ) يـورش آوردنـد، ولى بـا مـقـاومت سرسختانه يهود، در بيرون قلعه روبرو شدند. از اين رو، سربازان دلير اسلام با جانبازى و فداكارى و دادن تلفات سنگين (كه سيره نويس اسلام ابن هشام آنها را در ستون مخصوص گِرد آورده است) نتوانستند پيروز شوند و بـيـش از ده روز بـا جـنگاوران يهود، دست و پنجه نرم كرده، و هر روز بدون نتيجه به لشگرگاه باز مى گشتند. در يكى از روزها، «ابى بكر» مأمور فتح قلعه ها گرديد و با پرچم سفيد تا كنار دژ آمد. مسلمانان نيز به فرماندهى او حركت كردند، ولى پس از مدّتى بدون نتيجه بازگشتند و فـرمـانـده و سـپـاه هركدام گناه را به گردن يكديگر انداخته و همديگر را به فرار متّهم نمودند. روز ديگر فرماندهى لشكر به عهده «عمر» واگذار شد. او نـيـز داسـتـان دوسـت خـود را تـكـرار نـمـود و بـنـا بـه نـقـل طـبـرى پـس از بـازگـشـت از صـحنه نبرد، با توصيف دلاورى و شجاعت فوق العاده رئيسِ دژِ (مَرحَب )، ياران پيامبر را مرعوب مى ساخت. اين وضعیت، پيامبر صلى الله عليه و آله و سرداران اسلام را سخت ناراحت كرده بود..... https://eitaa.com/Omidezendegi🌹 ✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿
✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿 # رفتاری امام علی علیه السلام (۳۶)🍀 امام على عليه السّلام   عدم موفقیت هر روز سرداران اسلام در گشودن در خیبر، پيامبر صلى الله عليه و آله را سخت ناراحت كرده بود..... در ايـن لحـظـات پـيامبر صلى الله عليه و آله، افسران و دلاوران ارتش ‍ را گرد آورد، و جمله ارزنده زير را فرمود: لاَعطِيَنَّ الرَّايَةَ غَدَا رَجُلا يُحِبُّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يُحِبُّهُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ، يَفتَحُ اللّهُ عَلَى يَدَيهِ لَيسَ بِفَرّارٍ. اين پرچم را فردا به دست كسى مى دهم كه خدا و پيامبر را دوست دارد و خدا و پيامبر او را دوسـت مـى دارند و خداوند اين دژ را به دست او مى گشايد. او مردى است كه هرگز پشت به دشمن نكرده و از صحنه نبرد فرار نمى كند. و به نقل طبرى و حلبى چنين فرمود: كَرّارٍ غَيرَ فَرّار به سوى دشمن حمله كرده، و هرگز فرار نمى كند. اين جمله كه حاكى از فضيلت و برترى معنوى و شهامت آن سردارى است كه مقدّر بود فتح و پـيـروزى به دست او صورت بگيرد؛ شادى زيادى توأم با اضطراب و دلهره در ميان ارتش و سرداران سپاه برانگيخت. هر فردى آرزو مى كرد كه اين مدال بزرگ نظامى نصيب وِى گردد. سـيـاهـى شـب هـمـه جـا را فـرا گـرفت. سربازان اسلام به خوابگاه خود رفتند. همه مى خـواسـتـنـد هرچه زودتر بفهمند كه اين پرچم پرافتخار به دست چه كسى داده خواهد شد. ناگاه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: على كجا است؟! در پاسخ او گفته شد: كه او دچار چشم درد است و در گوشه اى استراحت نموده است. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: او را بياوريد. طبرى مى گويد: على عليه السّلام را بر شتر سوار نموده و در برابر خيمه پيامبر فرود آوردند. پيامبر صلى الله عليه و آله دستى بر ديدگان او كشيد، و در حقّ او دعا كرد. ايـن عـمـل و آن دعا، مانند دَمِ مسيحائى آنچنان اثر نيك در ديدگان او گذارد كه سردار نامِىِ اسلام تا پايان عمر به چشم درد مبتلا نگرديد. پيامبر صلى الله عليه و آله به على عليه السّلام دستور پيشروى داد…. https://eitaa.com/Omidezendegi🌹 ✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿
✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿 🍀الگوهای علی علیه السلام (۳۷)❇️ ❇️ ا على عليه السّلام پيامبر صلى الله عليه و آله (برای فتح قلعه خیبر) به على عليه السّلام دستور پيشروى داد…. و يـاد آور شـد كـه قـبل از جنگ، نمايندگانى را به سوى سران دِژ اعزام دارد و آنها را به آئين اسلام دعوت نمايد. اگـر آن را نـپـذيـرفـتـنـد، آنها را به وظايف خويش تحت لواى حكومت اسلام آشنا سازد كه بـايـد خـلع سـلاح شوند و با پرداخت جزيه در سايه حكومت اسلام آزادانه زندگى كنند. و اگر به هيچ كدام گردن ننهادند، با آنان بجنگيد. و حديث معروف را فرمود : لَئِن يَهتَدى اللّهُ بِكَ رَجُلا واحِدا خَيرٌ مِن اَن يَكُونَ لَكَ حُمرُ النَّعَمِ هـرگـاه خـداوند يك فرد را به وسيله تو هدايت كند، بهتر از اين است كه شتران سرخ موى، مال تو باشد و آنها را در راه خدا صرف كنى. هنگامى كه اميرمؤمنان عليه السّلام، از ناحيه پيامبر صلى الله عليه و آله مأمور شد كه دژهـاى (وطـيـح ) و (سـلالم ) را بـگشايد، زِرِه محكمى بر تن كرد و شمشير مـخـصـوص خـود (ذوالفـقار) را حمايل نمود و هَروَله كنان و با شهامت خاصّى كه شايسته قـهـرمـانان ويژه ميدان هاى جنگى است به سوى دژ حركت كرد و پرچم اسلام را كه پيامبر صلى الله عليه و آله به دست او داده بود، در نزديكى خيبر بر زمين نصب نمود. در اين لحظه دَرِ خيبر باز گرديد و دلاوران يهود از آن بيرون ريختند. نـخـسـت بـرادر مـَرحـَب بـه نـام (حـارث) جـلو آمـد، هـيـبـتِ نـعـره او آنـچنان مهيب بود كه سربازانى كه پشت سر على عليه السّلام بودند، بى اختيار عقب رفتند، ولى على عليه السّلام مانند كوه پابرجا ماند، نبرد آغاز شد، لحظه اى نگذشت كه جسم مجروح حارث (برادر مرحب) به روى خاك افتاد و جان سپرد. مرگ برادر، مرحب را سخت غمگين و متأثّر ساخت. او بـراى گـرفتن انتقام برادر، در حالى كه غرق سلاح بود، و زره يمانى بر تن داشت و كلاهى كه از سنگ مخصوص تراشيده بود بر سر داشت، جلو آمد و به رسم قهرمانان عرب رجز زير را خواند: للّه للّه قَد عَلِمَت خَيبَرُ إنّى مَرحَبٌ غغغ شاكى السَّلاحِ بَطَلٌ مُجَرَّبٌللّه للّه للّه در و ديـوار خـيـبـر گـواهـى مـى دهد كه من مرحبم ، قهرمانى كارآزموده و مجهّز به سلاح جنگى هستم. للّه للّه اِن غَلَبَ الدَّهرُ فَاِنّى اَغلَبُ غغغ وَ القَرنَ عِندى بِالدِّماءِ مُخَضَّبُللّه للّه للّه اگـر روزگـار پـيـروز است، من نيز پيروزم، قهرمانانى كه در صحنه هاى جنگ با من روبرو مى شوند، با خون، رنگين مى گردند.... https://eitaa.com/Omidezendegi🌹 ✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿
✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿 🍀# رفتاری امام علی علیه السلام (۳۹)🍀 ❇️ امام على عليه السّلام نـويسندگان تاريخ اسلام مطالب شگفت انگيزى درباره كندن درِ خيبر و خصوصيّات آن و رشادت هاى على عليه السّلام كه در فتح اين دِژ انجام داده، نوشته اند. اين حوادث، هرگز با قدرت هاى معمولى بشرى وِفق ندارد. اميرمؤمنان خود در اين باره توضيح داده و شكّ و ترديد را از بين برده است. آن حضرت در پاسخ شخصى چنين فرمود: مـا قـَلَعـتـُهـا بـِقـُوَّةٍ بَشَرِيَّةٍ وَ لكِن قَلَعتُها بِقُوَّةٍ اِلهِيَّةٍ وَ نَفسٍ بِلِقاءِ رَبِّها مُطمَئِنَّةٌ رَضِيَّةٌ. من هرگز آن در را با نيروى بشرى از جاى نكندم، بلكه در پرتو نيروى خداداد و با ايمانى راسخ به روز قيامت، اين كار را انجام دادم. ه‍ ـ نابود كننده سران شرك و كفر در جـنـگ بـدر پـس از آنكه سپاه اسلام در برابر سپاه شرك و كفر قرار گرفت، و هر دو سپاه براى نبرد آماده شدند و جنگ تن به تن آغاز شد. ابتداء سه نفر از دلاوران نامى قريش، از صفوف قريش بيرون آمدند و مبارز طلبيدند. اين سه نفر عبارت بودند از: عُتبه و برادر او شَيبَة و فرزند عتبه، وليد هـر سه نفر در حالى كه غرق سلاح بودند، در وسط ميدان غُرِّش ‍ كنان اسب دوانيده هماورد طلبيدند. سه جوان رشيد از جوانان انصار، به نام هاى: عوف ، معوذ، عبداللّه رواحه، براى نبرد آنان از اردوگاه مسلمانان به سوى ميدان آمدند. وقتى عُتبه شناخت كه آنان از جوانان مدينه هستند، گفت: ما با شما كارى نداريم. سپس يك نفر از آنان داد زد: محمّد! از اقوام ما كه هم شأن ما هستند، به سوى ما بفرست. پـيـامـبـر صـلى الله عـليـه و آله رو كرد به، عبيده، حمزه و على عليه السّلام و فرمود: برخيزيد. سه افسر دلاور سر و صورت خود را پوشانيده، روانه رزمگاه شدند. هر سه نفر خود را معرّفى كردند. عتبه هر سه نفر را براى مبارزه پذيرفت و گفت: همشأن ما شما هستيد. ادامه در پست بعدی..... https://eitaa.com/Omidezendegi🌹 ✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿
✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿 🍀 رفتاری علی علیه السلام (۴۰)🍀 ویژگیهای على عليه السّلام ادامه بیان رشادتهای مولا علی علیه السلام در جنگ بدر: مورّخان اسلامى مى نويسند: على عليه السّلام رزمنده مقابل خود را در همان لحظه نخست به خاك افكندند، سپس به كمك حمزه رفت. هـردو بـه كـمـك عـبـيـده شـتافتند و طرف نبرد او كه عُتبه جدّ مادرى معاويه بود را كشتند. اميرمؤ منان عليه السّلام در نامه اى به معاويه مى نويسد: وَعِندى السَّيفُ الَّذى اَعضَضتُهُ بِجَدِّكَ وَ خالِكَ وَ اَخيكَ فى مَقامٍ واحدٍ شـمـشـيـرى كـه من آن را در يك روز بر جدّ تو (عتبه، پدر هِنده، مادر معاويه) و دائى تـو (وليـد فـرزنـد عتبه) و برادرت (حنظله) فرود آوردم در نزد من است و هم اكنون نيز به آن نيرو و قدرت مجهّز هستم. از اين نامه به خوبى استفاده مى شود كه حضرت، در جنگ بدر در كشتن جدِّ كافرِ معاويه (عتبه) همكارى كرده است. ❇️فصل دوّم ـ اخلاق اجتماعى امام على (ع) ✳️اول ـ عدالت اجتماعى ۱. عدالت در رفتار اجتماعى در روزگـار خـلافـت خـليفه دوّم، شخصى ادعائى نسبت به حضرت اميرالمؤمنين على عليه السّلام داشت و بناشد در حضور خليفه رسيدگى شود. مدّعى حاضر شد و خليفه خطاب به امام على عليه السّلام گفت: اى اباالحسن در كنار مدّعى قرارگير تا حل دعوا كنم. در این هنگام، آثار ناراحتى را در سيماى حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام نگريست و گفت: اى على! از اينكه تو را در كنار دشمن قرار دادم ناراحتى؟! 🌷امام على عليه السّلام فرمود: نه بلكه از آن جهت كه در رفتارت نسبت به ما دو نفر عدالت را رعايت نكردى نگران شدم، زيرا او را با نام صدا كردى و مرا با كنيه و لقب (ابوالحسن) خواندى، ممكن است طرف دعوا نگران شود. https://eitaa.com/Omidezendegi🌹 ✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿
✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿 🍀 رفتاری علی علیه السلام (۴۰)🍀 ویژگیهای على عليه السّلام ادامه بیان رشادتهای مولا علی علیه السلام در جنگ بدر: مورّخان اسلامى مى نويسند: على عليه السّلام رزمنده مقابل خود را در همان لحظه نخست به خاك افكندند، سپس به كمك حمزه رفت. هـردو بـه كـمـك عـبـيـده شـتافتند و طرف نبرد او كه عُتبه جدّ مادرى معاويه بود را كشتند. اميرمؤ منان عليه السّلام در نامه اى به معاويه مى نويسد: وَعِندى السَّيفُ الَّذى اَعضَضتُهُ بِجَدِّكَ وَ خالِكَ وَ اَخيكَ فى مَقامٍ واحدٍ شـمـشـيـرى كـه من آن را در يك روز بر جدّ تو (عتبه، پدر هِنده، مادر معاويه) و دائى تـو (وليـد فـرزنـد عتبه) و برادرت (حنظله) فرود آوردم در نزد من است و هم اكنون نيز به آن نيرو و قدرت مجهّز هستم. از اين نامه به خوبى استفاده مى شود كه حضرت، در جنگ بدر در كشتن جدِّ كافرِ معاويه (عتبه) همكارى كرده است. ❇️فصل دوّم ـ اخلاق اجتماعى امام على (ع) ✳️اول ـ عدالت اجتماعى ۱. عدالت در رفتار اجتماعى در روزگـار خـلافـت خـليفه دوّم، شخصى ادعائى نسبت به حضرت اميرالمؤمنين على عليه السّلام داشت و بناشد در حضور خليفه رسيدگى شود. مدّعى حاضر شد و خليفه خطاب به امام على عليه السّلام گفت: اى اباالحسن در كنار مدّعى قرارگير تا حل دعوا كنم. در این هنگام، آثار ناراحتى را در سيماى حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام نگريست و گفت: اى على! از اينكه تو را در كنار دشمن قرار دادم ناراحتى؟! 🌷امام على عليه السّلام فرمود: نه بلكه از آن جهت كه در رفتارت نسبت به ما دو نفر عدالت را رعايت نكردى نگران شدم، زيرا او را با نام صدا كردى و مرا با كنيه و لقب (ابوالحسن) خواندى، ممكن است طرف دعوا نگران شود. #نهج_البلاغه_الگو_رفتارhttps://eitaa.com/Omidezendegi🌹 ✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿 ✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿✳️🌿