✾•┈┈┈••✦❀✦••┈┈┈•✾
﴾﷽﴿
🔖 #رمان
📒 #و_آنکه_دیرتر_آمد
🔰 #قسمت_پانزدهم
🍃🌺•✾•
گفتم:ای شیخ،خوابی دیده ام ماجرایی دارم که...حرفم رابریدوگفت:می دانم.هم خوابت رامی دانم،هم اسم ورسمت راوهم ماجرایی راکه برتورفته.دیشب بانوی دوعالم حضرت فاطمه به خواب من هم آمدندوگفتندکه رفیق ویاربیابان وعطشت خواهدآمدتاآنطورکه فرزندم وعده داده بود،اوجزءیاران مادرآید.حالامراشناختی؟
دلم می خواست ازشوق فریادبکشم.صورتش رادرحلقه دستانم گرفتم ودرچشمانش خیره شدم.گفتم: احمدعزیزم!دوست من این تویی؟همان شیخی که درباره اش بسیارشنیده ام؟
گفت من سالهاپیش شیعه شدم وبایدبگویم که بازهم سرورمان رادیدم وگله کردم که پس کی یارمرابه من می رسانی که شکرخدادعایم برآورده شدوحال تواینجایی.
چه می توانستم بگویم؟پیشانی اش رابوسیدم وشکرکردم به درگاه خدایی که مراقابل دانست وبه راه حق هدایت کرد.
مدتی محمودفارسی سکوت کرده وخیره من بود.به خودآمدم وناگهان به یادچهاردهمین روایت افتادم وگفتم:عجیب نیست که چهاردهمین روایت من مربوط به معصوم چهاردهم،حضرت قائم علیه السلام باشد.
محمودفارسی دستم راباهردودست گرفت ودرچشمانم خیره شد.
درسایه روشن غروب،نگاهش برق عجیبی داشت.باصدایی پرطنین امالرزان گفت:نه،عجیب نیست دوست من،اگربه حضورآن غایب بزرگوارایمان بیاوری،هیچ معجزه ای ازاوبعیدنیست.
خم شدم دستانش راببوسم نگذاشت.درعوض سرم راپیش کشیدوپیشانی ام رابوسید.دستم ازشوق آنکه چهاردهمین روایت رابنویسم،می سوخت ووقت زیادی هم باقی نمانده بود.پس سراسیمه ازجابرخواستم واذن رفتن خواستم.
محمودفارسی خندیدوگفت:
«نامش رابگذارآن که زودتررفت وآن که دیرترآمد.»
گفتم دل هایمان چه به هم راه دارد!
گفت:عجیب نیست.چون هردوتحت ولایت اوییم.
(اول رجب۱۴۱۹ه.ق)
•✾•🌺🍃
◀️ #پایان.
✍نویسنده:
#الهه_بهشتی
✾•┈┈┈••✦❀✦••┈┈┈•✾
@Ordougahe_montazeran
💥 #مهدی_شناسی
⚡️ #قسمت_پانزدهم
◀️ ﺍﮔﺮ ﺁﺛﺎﺭ امام زمان (عج الله فرجه)ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﮔﯿﺮﯾﻢ،ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﯾﺎ ﺍﺻﻼ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﻭ ﯾﺎ ﺍﮔﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ،ﺑﺪﻭﻥ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؛ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ،ﻓﯿﻀﺶ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﮔﯿﺮﯾﻢ.
◀️ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﯼ ﮐﺒﯿﺮﻩ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯿﻢ:ﻣﺤﻘﻖٌ ﻟﻤﺎ ﺣﻘّﻘﺘﻢ،ﻣﺒﻄﻞٌ ﻟﻤﺎ ﺍﺑﻄﻠﺘﻢ،ﻣﺤﺘﻤﻞٌ ﻟﻌﻠﻤﮑﻢ،،ﻣﺤﺘﺠﺐٌ ﺑﺬﻣّﺘﮑﻢ"[ﺣﻖ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ،ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺣﻖ ﺩﺍﻧﺴﺘﯿﺪ.ﺑﺎﻃﻞ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ،ﺁﻥ ﭼﻪ ﺭﺍ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﻃﻞ ﺩﺍﻧﺴﺘﯿﺪ.ﺑﺎﺭ ﻋﻠﻢ ﻭ ﺩﺍﻧﺶ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻬﺎﻟﮏ،ﺩﺭ ﭘﺮﺩﻩ ﯼ ﻋﻬﺪ ﻭ ﺍﻣﻦ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﺭﻭﻡ.]ﻣﻨﻈﻮﺭﻣﺎﻥ ﭼﯿﺴﺖ؟
◀️ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﺣﻘﺎﯾﻘﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ﺍﺋﻤﻪ (ﻉ)- ﻭ ﺧﺪﺍ ﺟﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ.ﭘﺲ ﻣﺎ ﻫﻢ - ﮐﻪ ﺻﻨﺎﯾﻊ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﯿﻢ- ﺑﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺣﻘﺎﯾﻖ ﺭﺍ ﺑﯿﻦ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺟﺎﺭﯼ ﮐﻨﯿﻢ.
◀️ﺁﻥ ﻫﺎ ﺁﻥ ﭼﻪ ﺭﺍ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺗﺤﻘﻖ ﺩﺍﺩﻩ،ﻇﻬﻮﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ.ﻣﺎ ﻧﯿﺰ ﺑﺎﯾﺪ ﻫﻤﯿﻦ ﻃﻮﺭ ﺑﺎﺷﯿﻢ.ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﺷﻌﺎﻉ ﺁﻥ ﻃﻠﻮﻉ ﻫﺴﺘﯿﻢ،ﺑﺎﯾﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﯿﻢ؛ﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻧﻮﺭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﻧﻪ ﯼ ﻭ ﭼﺎﺭﭼﻮﺏ ﺑﺒﺮﯾﻢ ﻭ ﺭﻧﮓ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﺰﻧﯿﻢ. و از او امامی را بسازیم که خودمان می خواهیم!
◀️ﺍﮔﺮ ﻋﯿﻦ ﺍﻻﻧﺴﺎﻥ،ﺟﻠﻮﻩ ﯼ ﺧﺪﺍ،ﻣﻈﻬﺮ ﺧﺪﺍ،ﻇﻬﻮﺭ ﺗﺎﺑﺶ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺁﯾﯿﻨﻪ ﯼ ﺧﺪﺍﺳﺖ،ﻣﺎ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ایشان ﺑﺎﯾﺪ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﺎﺷﯿﻢ.
⇝ @Ordougahe_montazeran