اصول کار تشڪ✌️ـیلاتی
❌ «آفتهای روابط ارکان تشکیلات با یکدیگر»: 👈 در ادامه روابط ششگانهای که پیشتر مطرح شد، مرور کرده
🌟 این که مقام معظم رهبری(دام ظله) دیدار عمومی دارند یا خودشان به خانوادههای شهدا سر میزنند و از ایشان بازدید میکنند.
🔹 ناظر بر همین موضوع است که مبادا رهبر جامعه از آدمهایش فاصله بگیرد.
⬅️ همین رفت و آمدها است که باعث ایجاد حب بین رهبر و مردم
میشود.
🌐 در تشکیلات نیز اگر رهبر از آدمهایش فاصله بگیرد این رابطه محبت که بین آدمها و رهبر باید وجود داشته باشد، مخدوش میشود و اگر حبی بین رهبر و آدمها نباشد،
👈 یعنی شبهه باعث شده است که رابطه دوگانه دو رکن اصلی تشکیلات از هم بپاشد و این یعنی وصول به زنجیری که یکی از حلقههایش باز شده باشد و انسجامش از بین رفته باشد.
۲➖ رابطه بین رهبری و هدف:
👈 در این رابطه هم دو آفت اصلی میتواند به وجود بیاید؛
➖ اولین آفت؛ سوء استفاده رهبر از آدمها است.
⏪ به این معنا که رهبر آدمها را در راستای رسیدن به اهداف شخصی خودش به کار گیرد.
🔻البته این نکته دیر یا زود توسط آدمها مشخص خواهد شد و نشانه آن نیز با پیشرفت فعالیتهای تشکیلات، ایجاد سستی در آدمغهای تشکیلات است.
🔺به این حالت، اصطلاحاً «استحمار» یا «کولی گرفتن» گفته میشود.
➖ دومین آفت؛ عدم التزام رهبر به هدف است. نمونه بارز این عدم التزام به هدف در شخصیت عبدالله بن زبیر قابل مشاهده است؛
⏪ وقتی که میگوید شما بروید و شهید شوید ولی خودش دائم میخورد میخوابد و به دنبال عیش و نوش است.
🔝این به تعبیری میشود نفاق در «رهبری»؛
اصول کار تشڪ✌️ـیلاتی
🌟 این که مقام معظم رهبری(دام ظله) دیدار عمومی دارند یا خودشان به خانوادههای شهدا سر میزنند و از ای
👈 به این معنا که رهبر
فراخوانهایی میدهد، ولی خودش را ملزم به آن اهداف و تلاش در جهت رسیدن به آنها نمیکند.
🌐 مثلاً تشکیلاتی را در نظر بگیرید که رهبر دائم از ثمرات کوهنوردی صحبت میکند و خودش هم برنامه کوه برگزار میکند،
💢 ولی در
این برنامهها حضور نمییابد.
در ادبیات اسلامی حرکت و نشاط در یک تشکیلات ناشی از ایمان و پایبندی رهبر تشکیلات به اهداف است؛
🔅 چون رهبر ایمان به این هدفها دارد، دیگران را به سمت تشکیلات میکشاند و این نشان از صدق وعدههای او در
تطابق عملی رفتار با قول او است.
۳➖ارتباط بین هدف و نظم:
🚫 در اینجا هم دو آفت مهم وجود دارد؛
✖️ اولین آفت: عدم تطابق نظم با اهداف است؛
⬅️ به این معنا که ما در تشکیلات مشغول سازماندهی و قانونگذاری تشکیلات هستیم، غافل از این که این نوع سازماندهی هیچ ارتباطی با اهداف
تشکیلات ندارد؛
🔝مثلاً مسئول واحد گذاشتهایم و با ایجاد نظامهای مختلف دائم او را محدود کردهایم
🔚 در حالی که هدف غایی تشکیلات، رشد همین آدمها بوده است و نظامها و سازو کارهای تشکیلاتی، هدف صوری به حساب میآمده است.
🔻افراط در ایجاد نظم و محدود کردن افراد نه تنها آنها را در مسیر رشدشان حرکت نمیدهد،
🔺بلکه آنها را از آن
مسیر منحرف میکند. این یعنی عدم تطابق
بین
هدف و نظم.
✖️دومین
آفت: جابه جایی هدف است؛ چیزی که
در علم مدیریت به عنوان مشکلات بوروکراسی مطرح میشود،
♨️ جابهجایی هدف یعنی خود نظم اولویت پیدا کند و هدف فراموش شود.
⏪ این یک آفت جدی است که رهبر به جای توجه به آدمها سعی میکند صرفاً به سازوکارها توجه کند و سازماندهی را قویتر کند.
🔚 او برای این منظور، دائماً آئیننامه مینویسد و کاغذبازی را بیشتر میکند این نشان میدهد که نظامها
هدف شدهاند.
اصول کار تشڪ✌️ـیلاتی
👈 به این معنا که رهبرفراخوانهایی میدهد، ولی خودش را ملزم به آن اهداف و تلاش در جهت رسیدن به آنها
۴➖ رابطه بین نظم و آدمها:
⏪ دو آفت رایج در این رابطه ممکن است به وجود بیاید.
🚫 اولین آفت؛ نظمناپذیری و عدم التزام است.
⬅️ در هر تشکیلات معمولاً افرادی وجود دارند که دائم میگویند: «برو بابا! رئیس و مرئوس! نداریم من کار خودم را میکنم»
〽️ در قسمت قبل گفته شد که برای من به عنوان رهبر، نباید نظم موضوعیت پیدا کند،
🔛 ولی در اینجا از طرف کارکنان و برخورد آنها با نظامها باید التزام آنها به نظامها حکم فرما باشد.
👈 به عبارت دیگر «اوصیكُم بِتَقْوَى اللَّه وَ نَظمِ اَمْرِكُم»؛
🔻شما را به پرهیزکاری و نظم در کارها سفارش میکنم.
🔺فرمایش حضرت علی (ع) سر جای خودش حاکم است و فرهنگ تشکیلات باید به سمت نظم پذیری حرکت کند،
🔰 ولی در مقام قانونگذاری و شکلدهی
نظامات نباید افراط شود. چیزی که در رابطه
هدف و نظامات مطرح شد.
🚫 آفت
دوم؛ آفت خالی بودن نظامها از روح
انسانی است؛
👈 به معنای این که طوری نظم بخشی تشکیلاتی انجام شده که از اساس سر و کار داشتن شما با آدمها نادیده گرفته شود.
🔛 و در یک کلام شما با یک دید ماشینی با آدمها برخورد کنید.
🔚 در حالی که شما باید روح انسانی حاکم بر مجموعه تشکیلات را لحاظ کنید و مبتنی بر شناخت آدمها سازوکارها را بچینید.
۵➖رابطه بین آدمها و هدف:
🤯 ابهام در هدف، اولین آفت موجود در رابطه بین آدمها و هدف است؛
🤷♂ این که شما ندانید انتهای این جلساتی که در حال برگزاری در تشکیلات است قرار است به کجا برسد؟
📌در حالی که هدف و شناخت آن و ایمان داشتن به آن است که به مجموعه حرکت میدهد و بالعکس،
شبهه در این رابطه و ابهام در اهداف باعث سکون و مرگ تشکیلات میشود.
👈 البته این مطلب به معنای این نیست که قبل از شکلگیری یک تشکیلات، شما برای همه آدمها کل فلسفهٔ شکلگیری تشکیلات با تمام جزئیاتش را تبیین کنید،
✔️ بلکه به این معنا است که درصدی از هدفگذاریها باید برای آدمها متناسب با نوع فعالیتشان تبیین شده باشد،
🔛 که مبادا در حین کار ابهام ناظر بر هدف برایشان
وجود داشته باشد.
🚫 دومین
آفت؛ قانع شدن در رسیدن به بخشی از هدف است؛
✌️مثلاً مردم ایران وقتی انقلاب کردند بگویند: «الحمدالله دیگر کار ما تمام شد!»
🔄 در صورتی که انقلاب، بخشی از هدف بلند تمدنسازی اسلامی و هموار ساختن مسیر حکومت مهدوی بوده است.
🌹✨ امام خمینی(ره) قریب به این مضمون میفرمایند: «که اگر کسی با ما میآید باید تا آخر بیاید، نه این که تا وسط
بیاید و بماند.»
اصول کار تشڪ✌️ـیلاتی
۴➖ رابطه بین نظم و آدمها: ⏪ دو آفت رایج در این رابطه ممکن است به وجود بیاید. 🚫 اولین آفت؛ نظمن
۶➖ رابطه بین رهبر و نظم:
💢 مشابه آفات رابطهٔ بین آدمها و نظم، در ارتباط رهبر و نظم و نیز اولین آفت عدم التزام رهبری به نظم است.
👌 نظم به عنوان قواعد حاکم بر تشکیلات، متوقف بر التزام پیدا کردن به آن عینیت پیدا میکند.
🚏 قواعد راهنمایی و رانندگی، وقتی قاعده تلقی میشوند که در خیابانها؛ توسط مردم به آنها احترام گذاشته شود؛
⬅️ از این رو نظم مقولههای تعیّنی است. حال رهبر تشکیلات به دلیل اسوه بودن، معیاری است برای مشروعیت بخشیدن به نظم.
📍اگر در التزام او کاهلی وجود داشته باشد، قطعاً اعضای تشکیلات نیز به قواعد تشکیلات ملتزم نخواهند بود.
👈 بر همین مبنا است که در زندگی مقام معظم رهبری این پایبندی به قانون و التزام به سازوکارهای قانونی کاملاً نمایان است،
⁉️ چرا که اگر این التزام ادراک عمومی نشود پشتوانه نظم و قوانین که عمل رهبران جامعه -است مخدوش میشود.
⏪ در زبان فارسی ضرب المثل؛ «حرمت امام زاده را باید متولی نگه دارد» نیز بر همین امر دلالت دارد.
🚫 آفت دوم زمانی خود را نشان میدهد که؛ از نظم به عنوان قاعده کلی که راهبری تشکیلات را میتوان بر اساس آن انجام داد؛
نتوانیم به خوبی استفاده کنیم.