🥀عُـشـــاق اَلشُھـــــــدا🥀
مادردنگفتيمولىبازدواڪرد ... درشهرطبيبدگریبهتراز اونيست •#امام_رضا •#چهارشنبه_های_امام_رضایی
دمــ اذونے تمام خواســتہ هاتـون رو از امـام رئوف بخوایـد مطمئن باشیـد دسـت رد بہ سیـنہ اتـون نمیـزنن😍
31.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
[♥️🕊]
#کلام_شهید 💌
گفت:
ما اصلا دعاے بی اجابت نداریم...
یه وقت می بینے اون دنیا کلی ثواب ریختن پات میگن،بیا اینهمه برای شما
جاے همون دعاهایی ڪه تو دنیا خواستی ونشد:))💔
#شهید_بابک_نوری
#عزیزبرادرم
#مدافعحرم
eitaa.com/Oshagh_shohadam
نویسنده:فاطمه رهبر
انتشارات_خط مقدم
رایگان میزارم براتون به شرط دعا شهادت در حق ادمین های کانال و نویسنده محترم
#کتاب_بیست_هفت_روز_یک_لبخند
#شهید_مدافع_حرم_بابک_نوری_هریس
#پارت_هشتاد_و_دو
بابک، از پشت ، چشم های مرد جوانی را می گیرد . مردی روحانی ست که حالا عبا و عمامه از سر برداشته و به جنگ داعش آمده است . دستان ورزیده اش ، مچ بابک را محکم می چسبد. در حین پیچاندن می گوید ؛ کی هستی ؟ چشم هام رو ولکن.
بابک ، با آرامش همیشگی، بی این که درد دستش دست پاچه اش کند، جواب می دهد : حاجی دستم رو هم بشکنی، تا چیزی رو که ازت می خوام، قبول نکنی، ولت نمی کنم.
حسین و داوود و رضا علی پور، در چند قدمی شان، این ماجرا را نظاره می کنند. حالا تک و توک آدم هایی که از کنارشان رد می شوند، کنجکاوند تا ببینند خواسته ی بابک چیست. روحانی می گوید: بگو ببینم چی می خوای ؟
بابک می گوید : حاجی، قول بده دستم رو برداشتم، همین که چشمت به ضریح افتاد، از بی بی بخوای که من شهید بشم .
روحانی با مکث سر تکان می دهد.
بابک که برای گرفتن چشمان مرد روحانی روی پنجه ی پاهایش ایستاده ، پاشنه ی پا را می گذارد زمین، و دست هایش پایین می افتد. نگاه تیره و تار مرد، با برق طلایی ضریح روشن می شود. با دست، بابک را نشان می دهد:
_ خانم جان، بی بی دو عالم، یه جوری این رو شهید کن که پودر بشه!
و صدای خنده از دور و بر شنیده می شود. روحانی بر می گردد سمت بابک و می گوید: خوبه؟ راضی شدی؟
بابک ، دوباره روی سر انگشتانش بلند می شود، دست می اندازد دور گردن روحانی، صورتش را غرق بوسه می کند و می گوید : دمت گرم!
ان شاءالله دعات مستجاب بشه!
روحانی به رفتن بابک خیره می شود و با خود می گوید: توی دل این پسر با این همه کم رویی و زبانی که به ندرت برای حرف زدن باز می شود، چه خبر است؟
علی پور، با چند قدم بلند، خودش را به بابک می رساند . بابک، سر به حفاظ مشبک می گذارد . آرام آرام سر می خورد و زی پای ضریح خانم می نشیند. سرش هنوز به پنجره ی نقره ای چسبیده است. انگشت در گره های ضریح قفل می شود ، و سرمایش را به جان می خرد ، اشک است که می بارد !
رضا دلش نمی آید بابک را تنها بگذارد ؛ اما حس می کند نباید خلوتش را به هم بزند . با کمی فاصله ، کنارش می نشیند . به نیم رخش خیره می شود . در این مدت ، بار ها و بارها به نوع رفتار بابک با آدم ها ، به صحبت هایش ، به طرز برخوردش با مسائل فکر کرده و مطمئن شده که بابک از لحاظ فکری با جوان های هم سن خودش فاصله ی بسیار دارد ، انگار عاقله مردی ، رو به رویش است ، در قالب جوانی ۲۴ساله !
بابک لب می لرزاند؛ اما کلماتش نا مفهوم اند ، و رضا فقط به اشک هایش نگاه می کند ؛ اشک هایی که زیر نور چراغ ها ، هزار برابر می شوند .
بعد از نماز و دعا ، صدایی بلند اعلام می کند برای رفتن به حرم حضرت رقیه سلام الله علیها سوار ماشین شوند . دمشق ، دیگر آن شهری که چند . . .
ادامــہ دارد ـ ـ ـ
🦋بـہ ڪانـاݪ عـشاق الشہـدا بـپیونـدیـد🦋
eitaa.com/Oshagh_shohadam
#زيـاږݓݩــاݦـہشهــڌا
♥️|دل ڪہ هوایـے شود، پرواز است
……ڪہ آسمانیت مےڪند.……
🌱و اگر بال خونیـن داشتہ باشے🌱
دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مےگیرد.
دلــها را راهےڪربلاے جبــهہها
مےڪنیم و دست بر سینہ،
بہ زیارت "شــهــــــداء" مےنشینیم...|♥️
🕊🦋 بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم🦋🕊
🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَہُ
🕊اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَہُ
🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللہِ
🕊اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🕊اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
🕊اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...🌻
#شادے_روح_شهـــــــدا_صلوات🌾
@Oshagh_shohadam
🔔#تلنگر
💠 ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ " ﻋﺎﺑـﺪ" ﺑﺎﺷﯽ
" ﻋـَﺒﺪ " ﺑـﺎﺵ❗️
🍃 ﺷـﯿﻄﺎﻥ ۶۰۰۰ ﺳـﺎﻝ ﻋﺒـﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩ
ﻋـﺎﺑـﺪ ﺷﺪ ، ﺍﻣﺎ " ﻋـَﺒـﺪ " ﻧـﺸﺪ ...❗️
✅ ﺗــﺎ ﻋـَﺒـﺪ ﻧـﺸﻮﯼ
ﻋﺒﺎﺩت ﺳـﻮﺩﯼ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻧـﺪﺍﺭﺩ
✋ ﻋـَﺒﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﯾﻌﻨﯽ :
دنبال آن باش که ﺧﺪﺍ میخواهد،
ﻧﻪ آنچه ﺩﻟﺖ میخواهد ...
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ
@@Oshagh_shohadam
#تلنگر
رفقا ...🗣
اینماهستیمکهاخروعاقبتمونرو
باکارهامونمشخصمیکنیم..
باگناهامون💔!
یااشکامونواسهظهور📜!.
+تویاینراه!🚶♂
نهجنابحررویادتبره..
ونهابلیسوشمررو🖐🏻.
حالاشمابایدانتخابکنی..
"یزیدی؟""یا حسینی❗️"
#دولت_انقلابی
@Oshagh_shohadam
#شهیدانه
شھیدهاهممثلمامتولدمےشوند..
امامثلمانمےمیࢪند!
بࢪا؎همیشہزندهمےمانند(:
تاریخ شهادت🕊:
۱۳۹۶/۸/۲۷
#شهید_بابک_نوری
#عزیزبرادرم
#مدافعحرم
@Oshagh_shohadam
#حرفحساب💡
🗣 گفت:حاجآقا! من شنیدهام اگر انسان درنمازمتوجه شود که کسی در حال دزدیدن #کفش اوست میتواند نماز رابشکند و برود کفشش را بگیرد؛👀👟
درستاستحاجآقا؟!❗️
شیخگفت:درست است آقا.👌🙄
نمازی که در آن حواست به کفشت است، اصلاً باید شکست!🤲🥀
@Oshagh_shohadam