💎 فرض كنید در خانه ی آبا و اجدادی زندگی میكنیم كه هر از گاهی بخشهایی از آن نیاز به تعمیر پیدا میكند. رفتار ما در قبال آن از جنس حفظ و صیانت و احیاناً تعمیر و نگهداری است. كسی هم اگر از ما بپرسد، توضیحاتی كلی درباره ی پیشینه ی آن خانه ارائه میكنیم. اما زمانی این خانه كاملاً فرو میریزد و ما تصمیم بگیریم آن را از نو بسازیم. این بار برای ساختن آن نیازمند نقشه و برنامهریزی هستیم. بدون برنامه نمیتوان خانهای كاملاً تخریب شده را از نو ساخت. این از جنس تعمیرات نیست. در یك جامعه نیز سلسلهای از اندیشههای نهادینه هست كه از نسلهای قبلی به ارث رسیده و هر جا با چالشهایی مواجه میشود آنها را به صورت مختصر سامانبخشی میكند. اما زمانی هست كه دیگر این سامانبخشی موثر نیست. انقلاب یعنی تخریب ساختارهای پیشین و به وجود آوردن ساختاری جدید. ما دقیقاً این خانه را كلنگی كردیم و میخواهیم دوباره آن را بسازیم و در نتیجه كاملاً به خودآگاهی و برنامه نیاز داشتیم.
💎 به نظر من اصل تعدد دایره المعارف نویسی ها بد نیست، فقط نوع تعامل بین نهادهای متعدد است كه باید مورد بازنگری قرار بگیرد. زیرا وقتی از نگاه درجه دوم سخن میگوییم، این نگاه از جنس فكر و اندیشه و استنتاج است. اتفاقاً اگر نهادهای مختلف متولی این مساله باشند، امكان این كه چشماندازهای مختلفی از آن به ما بدهند و ما مجدداً در تله ی نگرش تكوجهی نیافتیم، مثبت است؛ حتی اگر هزینههایی را به كشور تحمیل كند. واقعیت این است كه در برابر هزینههای رایج در كشور این هزینهها عددی نیست. كمترین هزینهها در كشور ما، صرف كار فكری میشود. اگر چند نهاد به كار فكر كردن بپردازند، مفید است. اما در نظر داشته باشیم كه ویژگی فكر و معرفت دیالوگ و گفتوگو است و اگر در وضعیت مونولوگ باشیم، علم مثل موجی بدون حركت، از میان میرود. علمیكه شكل مونولوگ بیابد و نتواند در گفتوگو قرار بگیرد، از علم بودن خودش ساقط میشود. بنابراین مهم این است كه در كنار یاد گرفتن كار جمعی، اهل گفتوگو شویم. البته من نسبت به خو گرفتن ما ایرانیان به كار جمعی در این دههها خوشبین هستم. در كنار این باید یاد بگیریم كه به دیگران گوش دهیم. یاد گرفتن گوش دادن و تحمل نقد و گفتوگو، هرچند دیدگاههای متفاوتی داشته باشیم، بسیار ضروری است. به نظر من مشكل ما در دایرهالمعارفنویسی، مشكل در خودماندگی است. منظور از درخودماندگی این است كه شبیه به این سیاره نه فقط در داخل كشور بلكه در دنیا و كشورهای منطقه و همسایه سیارههایی وجود دارند. ما نباید تصور كنیم كه تافته ی جدا بافتهای هستیم. این سیاره باید با سیارههای دیگر ارتباط مستقیمی داشته باشد. به نظر من ترجمه ی دایرهالمعارف بزرگ اسلامی به زبانهای انگلیسی و عربی نیز اقدام بسیار مهمیدر این راستاست تا ما را از در خودماندگی نجات بدهد. این نكته مهم است كه دیگران كار ما را بخوانند. واقعیت این است كه ما آثار دیگران را كمابیش میخوانیم. اصلاً ما مقالاتمان را بدون دیدن دایرهالمعارفهای دیگر نمینویسیم. مهم این است كه دیگران نیز نوشتههای ما را بخوانند. تعداد افرادی كه در جهان فارسی بدانند و بتوانند دایرهالمعارف ما را بخوانند، بسیار كم است. بنابراین باید دنبال رسانهای باشیم تا این تولیدات دانشی را كه متعلق به مردم ایران است در اختیار آنها قرار دهیم.
💎 الان در دنیا موسساتی كاملاً خصوصی هستند كه بدون استفاده از بودجه ی دولتی، دایرهالمعارف تولید میكنند و سود میبرند. اما مساله صرفاً مدیریت نیست. اولا ًدایرهالمعارفی كه 200 سال سابقه دارد، حجم انبوهی از متون از قبل تولید شده دارد كه اطلاعات آن در چاپهای جدید صرفاً باید روزآمد (upgrade) شود. این با جامعهای كه تازه وارد میدان دایرهالمعارفنویسی شده و چنین اندوختهای را ندارد، متفاوت است. آن اندوخته هزینهها را بسیار كاهش میدهد. آنها اگر از اندوخته ی علمیخود استفاده كنند، به سرقت علمی متهم نمیشوند، اما ما اگر چنین كنیم، قطعاً مرتكب سرقت علمی میشویم. اگر هم بخواهیم تولید تازه داشته باشیم، بسیار پرهزینه است. ثانیاً حتی كار دایرهالمعارفهای غربی با در دست داشتن ذخیره چندین دههای و گاه چند سدهای، نیز پرهزینه است. یك محقق مدت طولانی كار میكند و حاصلش یك ستون مطلب میشود. حالا در نظر بگیرید برای نگارش یك كتاب چقدر زمان و هزینه باید صرف شود. در غرب این امر پذیرفته شده كه قیمت دایرهالمعارفها بالاست و این یك هنجار كامل شناخته شده و پذیرفته است. موسسه ی Brill در فروختن اسلامیكا (ترجمه ی انگلیسی دایرهالمعارف بزرگ اسلامی) به بهای گران مشكلی ندارد. اما در كشور ما چنین نگاهی وجود ندارد و همه انتظار دارند كه قیمت پشت جلد پایین باشد و در خرید یك دایرهالمعارف چند جلدی، تخفیف فراوانی هم بگیرند. بنابراین این موانع استفاده كردن از بودجههای عمومی را اجتنابناپذیر میكند.
💎 در دایرهالمعارف بزرگ اسلامی به طور تقریبی مخاطب ما پژوهشگران، دانشجویان و فارغالتحصیلان تحصیلات تكمیلی هستند كه چه در دانشگاه و چه در حوزه، در زمینه ی فرهنگ و تمدن ملل اسلامی مطالعه میكنند. البته مثلاً در دانشنامه ی ایران یا دانشنامه ی فرهنگ مردم ایران مخاطب فرق میكند. این هم ممكن است كسی كه در سطح كارشناسی جای دارد نیز از مقالات ما استفاده كند، اما شاید همه ی آنها برای او قابل استفاده نباشد.
💎 در یك مقطعی در كشور ما نیازی به این علم دایرهالمعارفی و علم درجه ی دوم یا علم دانشنامهای احساس شد و موجهایی پدید آمد. اوایل چنان كه گفتم خیلی با توفیق همراه نبود، اما به تدریج تبدیل به جریانهای ماندگاری برای نوشتن و تدوین دایرهالمعارف شد. ما در دستگاه آكادمیكمان با نقصی مواجه بودیم. علم جدید فارغ از ارزشداوری اگر اتوریته و انتساب به مراجع علمی و «ارسطو میگوید» را كنار گذاشته، به جایش «روش» (method) و طرز استدلال را گذاشته است. در فضای دانش غربی كه از ارسطو عبور میكنند بر پایه ی استدلال و متد حرف خودشان را میزنند. در كشور ما وقتی خواستیم از علم كلاسیك به علم مدرن عبور كنیم، دچار گسستی شدیم از اینجا مانده و از آنجا رانده. ما از سنت عبور كردیم. الان گوش جوانان ما دیگر به اتوریتههای گذشته بدهكار نیست. كاملاً نگاه انتقادی دارند. اما در عین حال اصلا تفكر نقاد و شیوههای استدلال در میان ما جایی باز نكرده است. در برنامههای دانشگاهی گاه در برخی رشتهها مباحث مربوط به متد یا به طور كلی مفقود است یا به صورت كاملاً صوری و حاشیهای است. این اثر خودش را در فضای دایرهالمعارف میگذارد. به نظر من آنچه به ما كمك میكند دایرهالمعارف با پتانسیلی كه شروع شد را زنده نگه داشت و ارتقا داد، توجه به ویژگیهای نسل دوم دایرهالمعارفها است. نخست اینكه باید دانش دانشنامهنگاری مدونی داشته باشیم. یعنی صرفاً به یك مولف یاد ندهیم كه مطالب صوری و ویرایشی را فرابگیرد. اینها حداقل است. باید به او یاد داد كه چگونه دایرهالمعارفی فكر كند و چگونه مقاله را تولید كند. منظور دیكته كردن نیست، بلكه آموزش ماهیگیری و روش و شیوه ی تفكر دایرهالمعارفی است. بعد از گذشته 150 سال از زمزمههای دایرهالمعارف در ایران و با داشتن دو نسل از استادان تراز اول دایرهالمعارفنویسی باید دانش مدونی از دستاوردهای ایشان اخذ كرد و آن را به دانش جهانی افزود. باید دانشنامهنویسی را به یك سنت آكادمیك و قابل آموزش بدل كنیم. این هم در زمان صرفهجویی میكند و هم گفتوگو را آسانتر میكند، زیرا معیارهایی برای تفاهم و همدلی میان اصحاب دایرهالمعارف ایجاد میكند. دوم اینكه در غرب دایرهالمعارفها دو مرحله را طی كردهاند و وارد مرحله ی سوم شدهاند. در مرحله ی اول گذشته نگر بودند، یعنی هر چه را میخواستند از افلاطون و ارسطو شروع میكردند و سیر تاریخیاش را تا زمان حال میگفتند و به زمان حال كه میرسیدند، همه خسته شده بودند! متاسفانه ما غالباً در این نگاه ماندهایم، یعنی هنوز هم دایرهالمعارفهای ما گذشتهنگر هستند. مرحله ی دوم نگاه به زمان حال است كه یا اصلاً به گذشته نمیپردازد یا به طور محدود این كار را میكند و اصل قضیه برایش زمان حال است.
اما با توجه به سرعت بالای تحولات زندگی بشر، دایرهالمعارفنویسی از این نگاه نیز گذشته و به مرحله ی سوم رسیده است. الان موفقترین دایرهالمعارفها در این نخستین روزهای سال 2019 میلادی، دایرهالمعارفهایی هستند كه در زمان انتشار نهتنها به روز باشند، بلكه انتظار میرود مباحث را كمی جلوتر نیز ببرند. مباحثی كه تحت عنوان آیندهپژوهی به شكل علمی هست، حتماً باید به حوزه ی دایرهالمعارفنویسی كشیده شود و آموزش تفكر دایرهالمعارفنویسی باید درگیر مباحث آیندهپژوهی باشد و دایرهالمعارفنویسی مخاطب را با زمان پیش ببرد، وگرنه دایرهالمعارفها ممكن است دیگر خوانده نشوند و به محصول موزهای بدل گردند.
💎 اولین مساله ی این دایرهالمعارف گزینش مدخلها است، زیرا در این دایرهالمعارف ترتیب الفبای انگلیسی مدنظر است و در نتیجه عناوین با هم منطبق نیستند. ضمن آنكه برخی مداخل در اصل برای انگلیسی نوشته شدهاند و فارسی آنها هنوز منتشر نشده است. مثلاً تمام مدخلهایی كه با حرف «عین» مفتوح (مثل علی) شروع شدهاند در انگلیسی چاپ شده است. مثلاً مدخل امام علی(علیه السلام) در نسخه ی انگلیسی هست كه مقالهای مفصل و ارزشمند است. یا مقاله ی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در حرف «F» منتشر شده در حالی كه هنوز در نسخه ی فارسی به حرف «ف» نرسیدهایم. ضمن آنكه مجموعه ی انگلیسی قرار است یكسوم فارسی باشد و به همین دلیل باید گزینش صورت بگیرد. بنابراین دو اولویت در نظر گرفتهایم، یعنی تصمیم گرفتهایم اولاً آنچه به فرهنگ ایرانی و فرهنگ شیعی مربوط میشود، اولویت دهیم. دلیلش نیز واضح است، ما اولاً در ایران كار میكنیم و ثانیاً دایرهالمعارفهایی كه در غرب و كشورهای اسلامی غیر از ایران به زبان انگلیسی و عربی هست، مدخلهای فراوانی درباره ی اسلام اهل سنت و مسائل منطقهای خود دارند و اتفاقاً نقطه ضعفشان دربارهی ایران و تشیع است. انتشارات بریل كه خود دایرهالمعارف اسلام چاپ اروپا را منتشر كرده، ناشر دایرهالمعارف اسلامیكا نیز هست و خود بریل هم با تكیه بر همین ویژگی، آن را جبران كننده ی خلأ دایرهالمعارف اروپایی میداند. این تاكید بر جنبههای ایرانی و شیعی نه به دلیل تعصب، بلكه به دلیل نیاز و ضرورت است. به همین دلیل هم ضرورت پشتیبانی از این كار احساس میشود، زیرا این دایرهالمعارف متولی معرفی فرهنگ ایرانی و شیعی به جهان است و لازم است مورد حمایت قرار گیرد.
برای دسترسی به صفحه ی اصلی متن بر روی لینک زیر کلیک نمایید:
➡️ https://cgie.org.ir/fa/news/218112
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🆔 @ostadpakatchi
روح و نفس از منظر زبان شناسی - بخش اول.mp3
18.89M
#فایل_صوتی
🌀موضوع: روح و نفس از منظر زبان شناسی (بخش اول)
🔹با سخنرانی استاد احمد پاکتچی
🏢 مکان: فرهنگستان علوم پزشکی ایران
🗓 زمان: 27 دی ماه 1397
🆔 @ostadpakatchi
روح و نفس از منظر زبان شناسی - بخش دوم 1.mp3
26.69M
#فایل_صوتی
🌀موضوع: روح و نفس از منظر زبان شناسی (بخش دوم1)
🔹با سخنرانی استاد احمد پاکتچی
🏢 مکان: فرهنگستان علوم پزشکی ایران
🗓 زمان: 27 دی ماه 1397
🆔 @ostadpakatchi
روح و نفس از منظر زبان شناسی - بخش دوم 2.mp3
17.29M
#فایل_صوتی
🌀موضوع: روح و نفس از منظر زبان شناسی (بخش دوم2)
🔹با سخنرانی استاد احمد پاکتچی
🏢 مکان: فرهنگستان علوم پزشکی ایران
🗓 زمان: 27 دی ماه 1397
🆔 @ostadpakatchi
روح و نفس از منظر زبان شناسی - پرسش و پاسخ .mp3
9.28M
#فایل_صوتی
🌀موضوع: روح و نفس از منظر زبان شناسی (پرسش و پاسخ)
🔹با سخنرانی استاد احمد پاکتچی
🏢 مکان: فرهنگستان علوم پزشکی ایران
🗓 زمان: 27 دی ماه 1397
🆔 @ostadpakatchi