حوزه علمیه قم و کتابخانه تخصصی علوم حدیث؛ کتابخانه تراز تشیع در هزاره سوم؛ بایسته ها و کارکردها - خبرگزاری حوزه
https://www.hawzahnews.com/news/1110085/%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%87-%D9%82%D9%85-%D9%88-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AA%D8%AE%D8%B5%D8%B5%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%B4%DB%8C%D8%B9
ارزیابی میراث در کشاکش اسطوره گرایی و نقد مدرن
با تاکید بر رویکرد اصولیان امامیه
✍️علی راد
با صد افسوس و آه باید به این حقیقت اعتراف کنیم که در سده معاصر اسطوره گرایی در میان برخی از دانشوران مسلمان به بهانه سلفیه گرایی و مخالفت با تجدد و مدرنیته ریشه داونیده است و گاه بدان می بالند ولی از خطرات آن در اندیشه معاصر آگاهی ندارند. امروزه در دوران اندیشه مدرن, کتابهای مقدس ادیان ابراهیمی - که تا دیروز بعد از خداوند قدسی ترین نگاشته ها نزد آدمیان به شماری می رفتند - آماج نقدهای بنیان افکنی قرار گرفته اند و در اصالت و اعتبار آنها تردید شده است و پُر واضح است که در نقد مدرن, کتابهای که برایند تلاش بشری هستند و سهمی از قداست وحیانی ندارند بی مهابا نقد و نقض پذیرند و هیچ حیاط خلوتی در نقد و بررسی برای آنها وجود ندارد. نمونه آشکار آن نقدهای آقای یوزف شاخت (1969م) از خاورشناسان معاصر در کتاب سرچشمه¬های فقه اسلامی و مقاله قانون است که پس از سالیان متمادی در نقد و بررسی اسناد و محتوای احادیث فقهی اولیه اهل سنّت به این نتیجه دست یافت که پدیده وضع در جوامع حدیثی - فقهی اولیه اهل سنّت امری بسیار فراگیر است و این احادیث بر خلاف ادعای اسناد آنها به دوره تاریخی بسیار متاخر از عصر رسالت و نبوت حضرت محمد (ص) تعلق دارند لذا در وثاقت و اصالت تاریخی این احادیث تردید جدی وجود دارد.
اما در اندیشه اصولیان امامیه, بالعکس است و افزون بر حجیت ذاتی داده های عقل محض آنچه نقد ناپذیر است علم محض و حقیقت ناب که از سرچشمه های پیراسته از هرگونه خطا , وهم و خیال آلوده به باطل از مقام نبوت وامامت به بشر ارائه شده است زیرا نزد خرد آدمی پیراستگی آنها از هر غل و غش اثبات شده است و از طریق علم نیز اعتبار طریق انتقال آن به ما تایید شده است لذا اندیشوران امامیه هیچ هراسی از نقد اندیشه های دیگر از جمله میراث مکتوب خود در ساحت متنوع علوم اسلامی ندارند و آشکارا در کتابهای خود به نقد و بررسی و اعتبار سنجی میراث خود اهتمام دارند و به جز قرآن و سنّت معتبر سایر منابع را نقد پذیر می دانند و نیوشای نقدهای متقن و استوار هستند؛ آری اندیشه امامیه از پدیداری تا کنون همزاد نقد پدید آمده, با نقد رشد یافته و با نقد به حیات خود تداوم بخشیده است و به هیچ روی به غیر از ساحت وحی, نبوت و امامت برای احدی به قداستی که مانع نقد و سنجش باشد, باورمند نیست. در اندیشه امامیه از اصول مهم در مطالعه و نقد میراث مسلمین عدم یکسان انگاری رتبه و میزان اعتبار گونه های متنوع این میراث است؛ این اصل در میان برخی از متفکران غیر امامی نیز شناخته شده استکه از جمله آنها می تواند به اندیشه یوسف قرضاوی در کتاب کیف نتعامل مع التراث و التمذهب و الاختلاف اشاره کرد. ✨@OstadRad✨
May 11
جریان نقد بخاری؛ پیامدها و واکنش ها
✍️علی راد
معتز عبد الرحمن ناظر به پیامدهای جریان نقد بخاری اسم کتاب خود را «بحران بخاری» گذاشت و نشان داد که یکی از چالش های عمیق و گسترده اندیشه اسلامی معاصر مسئله بخاری و کتاب وی است(معتز, عبدالرحمن, أزمة البخاری, العصریة للنشر و التوزیع, قاهره, 2015م, 231ص)؛ کتاب معتز عبدالرحمن در نزدیکترین انتشارات به الأزهر مصر منتشر شد «خلف جامع الأزهر» و در سال 2018 میلادی به چاپ دوم رسید. نویسنده این کتاب نگاهی متفاوت و واقع بینانه به جایگاه صحیح بخاری در میان اهل سنّت دارد و تقریباً تلاش دارد که خود را از افراط و تفریط در ارزشگذاری صحیح بخاری دور نگه دارد و در بخش هایی از این کتاب به طور خاص به نقد صحیح بخاری می پردازد. از عنوان کتاب و محتوای آن برمی آید که این اثر در پی جریانی انتشار یافت که تلاش داشت هر گونه نقد علیه صحیح بخاری در الأزهر را سرکوب نماید و باب نقد و گفتگو درباره بخاری و کتاب الجامع الصحیح وی در الازهر را مسدود نماید. ✨@OstadRad✨
May 11
جلسه نقد کتاب
«دین و مدلهای فرهنگی»
🎙 با حضور
دکتر علی راد
دکتر لیلا اردبیلی
دکتر فرهاد بیانی
⏰زمان: چهارشنبه 12 مهرماه ساعت 2 تا 4 بعد از ظهر
لینک حضور مجازی : http://iscs.ac.ir/tv/live
🔗مکان:پژوهشگاه مطالعات فرهنگی اجتماعی و تمدنی
رسانه ملی و واجب فراموش شده
نقدی بر رویکرد رسانه در شناساندن سیره و سیمای رسول خدا (ص)
✍️علی راد
هر چند گرامیداشت میلاد رسول خدا (ص) به بهانه هفته وحدت امری مهم و قابل تحسین است اما برایند برنامه های رسانه ملی در شناساندن سیره و سیمای رسول خدا (ص) برای قشر عموم مردم و افرادی که تحصیلات حوزوی یا دانشگاهی مرتبط با اسلام شناسی ندارند, چندان قابل قبول نیست و با وضعیت مطلوب رسانه ملی اسلامی- شیعی فاصله جدی دارد. در این ایام بیشتر برنامه های رسانه ملی جنبه بر ابعاد احساسی, شورانگیزی و به طور خاص بر پخش موسیقی و سرودها و باز پخش فیلم های مرتبط با سیمای رسول خدا (ص) متمرکز بود و برنامه های معرفت افزا بویژه شناساندن ابعاد متنوع سیره نبوی در سبک زندگی مسلمان معاصر بسیار کمرنگ بود. گویی رسانه ملی در مناسبات مذهبی و دینی در کشاکش دوگانه احساس و معرفت گرفتار است و مغلوب شور و موسیقی می شود. به هر روی تعداد و نوع برنامه های معرفت زا درباره شخصیت رسول خدا بسیار اندک و محدود است و به نظر می رسد که رسانه ملی سیاست خاصی در این مهم ندارد و این واجب دینی و ملی را فراموش کرده است حال اینکه عیار اسلامیت رسانه ملی به میزان اهتمام ایشان به سنّت و سیره رسول خدا (ص) است. بررسی علل و زمینه های این مهم مجال دیگری می طلبد و هدف این یادداشت تذکاری است به اهتمام جدی رسانه ملی و نهادهای فرهنگی کشور در شناساندن سیره و سیمای راستین رسول خدا (ص) به مثابه یک واجب دینی و ضرورت فرهنگی است. متاسفانه به دلایل مختلف عمق و گستره شناخت جوانان از سیره نبوی تنزل یافته است و شناختی نازل و سطحی از ایشان وجود دارد لذا با یک فقر و بحران شناختی درباره رسول خدا مواجه ایم. مقصود از وجوب شناخت پیامبران، لزوم عقلی آگاهی از شخصیت پیامبران و لوازم آن چون تبار و نَسب، معجزات، گستره, مراتب نبوت و آموزه های نبوی است که نتایجی چون باورمندی قلبی و عملی به جایگاه و تعالیم آنان را به دنبال دارد. شناخت مقام نبوت دارای دو بُعد کلی و جزئی است که در انتزاع عقلی از همدیگر تفکیک پذیرند لزوم معرفت کلی در معرفت جزئی نیز وجود دارد زیرا بدون معرفت جزئی، معرفت کلی آنان سودمند نیست. مقصود از شناخت بُعد کلی نبوت، شناخت ماهیت، چرایی، مراتب، ادله و مسائل اساسی مقام نبوت است؛ این شناخت چون ناظر به عنوان کلی نبوت است در همه پیامبران مشترک و تعمیم پذیر است. عقلاً تحصیل آنان بر پایه ادله فلسفه بعثت پیامبران لازم و ضروری است. مقصود از شناخت جزئی، شناخت شخص دارنده مقام پیامبری در هر دوره از تاریخ است که در آیات وجود پیامبر در هر دوره تاریخی و در میان هر امت و قومی مورد تأکید قرار گرفته است . این شناخت موردی و جزئی است لذا به طور یکسان قابل تعمیم به همه پیامبران نیست لذا ضرروی است که مکلّفان هر دوره و هر امتی، پیامبر عصر خویش را از روی تحقیق شناخته باشند . اصل وجوب معرفت پیامبران، عقلی است و معرفت جزئی و شخصی پیامبران از طریق نشانه و نص قابل تحصیل است. آنچه در موضوع شناخت پیامبران اهمیت دارد پاسخ به این پرسشها است: ادله عقلی لزوم شناخت پیامبران چیست؟ جایگاه و پیامدهای شناخت پیامبران کدام است؟ پاسخ به این پرسشها را میتوان با اتکای به عقل بدون مراجعه به نصوص دینی ارائه داد لکن آنچه در آیات و روایات اسلامی نیز در موضوع وجوب شناخت پیامبران آمده است، همان استدلال عقلی است که در قالب نصوص دینی گزارش شدهاند زیرا اصل مسأله شناخت پیامبران همانند سایر اصول عقاید، ذاتاً مسالهای عقلی است و ضرورت دارد دین، موضع عقلی در اثبات آنها داشته باشد. ✨@OstadRad✨