eitaa logo
طومار نقد اندیشه
437 دنبال‌کننده
213 عکس
12 ویدیو
54 فایل
یادداشت ها و گفتارهایی از حجت الاسلام علی راد ( عضو هیئت علمی دانشگاه تهران )
مشاهده در ایتا
دانلود
راد با اشاره به معیارهای غرربودن یک آیه گفت: آیه‌ای در نظر علامه غرر است که جامعیت محتوایی داشته باشد و برای فهم آن نیازمند ایه دیگری نباشیم؛ دیگر اینکه از جهت بیانی و بلاغی و اعجاز ادبی از ظرافت‌های ویژه برخودار باشد و معیار مهم و برجسته دیگر، توحیدی‌بودن محتوای آیه غرر است و در معرفی این نوع آیات هم عمدتا روی بحث توحید تمرکز کرده است. در مجموع منظور از آیات غرر، جملات تام قرآنی است که در موضوع خود از جمله محکمات قرآنی هستند و از برجستگی خاص بیانی و محتوایی برخوردارند که شاید انگشت‌شمار باشند. استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه قطعا غرر از محکمات هستند ولی هر آیه محکم، غرر نیست، اضافه کرد: نظریه غرر طبقه‌بندی دیگری در کنار ناسخ و منسوخ و مطلق و مقید، مجمل و مبین و محکم و متشابه ارائه کرده است و آن غرر و غیر غرربودن است که در میراث قرآن‌پژوهان و مفسران نظیری ندارد. راد افزود: براساس این نظریه، تار و پود یک سوره تجزیه و تحلیل و مفسر به چارچوب و شاکله و ساختار و مهندسی سوره به ویژه ریخت پنهان دسترسی می‌یابد و در پرتو این کار نقطه کانونی و ثقل سوره روشن خواهد شد لذا مفسر می‌تواند به مراد جدی قرآن کریم به صورت دقیق‌تر دست یابد و راه کشف فهم‌های ناب که قبل از علامه نبوده و ایشان آن را بیان کرده در همین توجه به بحث غرر است. استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران اظهار کرد: نکته مهم در نظریه علامه طباطبایی روش ایشان و نزدیکی این روش با پدیدارشناختی است یعنی او اجازه می‌دهد ریخت پنهان خودش، خودش را آشکار کند نه اینکه ما نظمی را بر متن تحلیل کنیم. آیت‌الله جوادی آملی هم به تبعیت از استادش در تفسیر تسنیم در هر سوره، غره و غرر آن سوره را مشخص کرده است و برمحوریت آن، سوره را تفسیر می‌کند. کارکردهای نظریه غرر راد با اشاره به روش تفسیری علامه یعنی قرآن به قرآن، افزود: نظریه غرر کارکرد‌های مختلفی در این عرصه داشته است؛ از جمله کارکرد قاعده‌ای آیات، یعنی علامه براساس آیات مفسِر، آیات دیگر را تفسیر کرده است. کارکرد دیگر غرر هم کارکرد نظریه‌ تفسیر غرر است. علامه وقتی به غرض یک سوره پرداخته است غرر آن سوره نقش مهمی در بیان غرض ارائه کرده است. این نویسنده و قرآن‌پژوه با بیان اینکه تفسیر و تاریخ تفسیر مدیون علامه طباطبایی است زیرا او خودش را وقف قرآن کرد و به تعبیر یکی از شعرا، قرآن هم عروس خودش را برای چون اویی مشهود می‌کند، ادامه داد: متاسفانه ما از قرآن لذت لازم را نمی‌بریم و ما را مست نمی‌کند و زیبایی آن را نمی‌بینیم زیرا وقف قرآن نیستیم ولی چون وجود علامه وقف قرآن بود قرآن هم به او ظرایف ویژه‌ای عطا کرد. علامه در پرتو دیدن، فهمیده است ولی ما چون نمی‌بینیم نمی‌فهمیم. علامه جایگاه و موقعیت اجتماعی و دار و ندار خود را در آستان قرآن، ذبح کرد و قرآن هم اجر محسنین را ضایع نمی‌کند. ایجاد سبک تفسیری جدید راد با اشاره کارکردهای تفسیری نظریه غرر، بیان کرد: از کارکردهای این نظریه، تاسیس سبک تفسیری جدید است، چون تاکنون معمولا قرآن یا به روش ترتیبی یا موضوعی تفسیر شده و اخیرا تفسیر تنزیلی هم بر آن افزوده شده است و می‌توان روش دیگری بر آن افزود و آن تفسیر قرآن کریم براساس نظریه غرر است. وی افزود: در مطالعات محکمات و متشابهات چالش‌های جدی وجود دارد و قاعده مشهور ارجاع متشابهات به محکمات است و کرکرد این نظریه آن است که می‌توانیم حتی محکمات را هم به غرر آیات راجاع دهیم و چه بسا اگر در پرتو نظریه غرر به ریخت سوره دست یابیم متشابه ذاتی در قرآن وجود نداشته باشد و این تشابهات، عرضی محسوب شود. نگاهی نو به سوره یوسف راد اضافه کرد: کارکرد دیگر غرر، بازشناسی هندسی و نظام ارگانیک آیات یک سوره است؛ ما الان به جد نیازمند به‌سازی نظم آیات هستیم؛ مثلا بر پایه نظریه غرر، سوره مبارکه یوسف، یک گرانیگاه دارد و سایر آیات در پرتو و مدار این سوره، در حال چرخش هستند؛ غرة الغره این سوره، آیه ۲۱ است که فرموده است:وَقَالَ الَّذِي اشْتَرَاهُ مِنْ مِصْرَ لِامْرَأَتِهِ أَكْرِمِي مَثْوَاهُ عَسَى أَنْ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَكَذَلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ وَلِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ...؛ 👇
💢تناقض در مفهوم انگاره نقد السنّة ✍️حجت‌الاسلام علی راد سنّت معتبر، به دلیل وحیانی بودن، عصمت در مصدر و محتوا، عدم اختلاف درونی گزاره‌ها و آموزه‌ها با یکدیگر، نقد ناپذیر و در سنجش اعتبار سایر گونه‌های میراث مسلمین سنجه و معیار است. نظریه‌های شارحان، فقیهان هم تراز با سنّت معتبر نیستند و این همانی میان آنها وجود ندارد. هر حدیثی الزاماً ترجمان سنّت معتبر نیست لذا احادیث قابل نقد هستند ولی سنّت معتبر و اصیل فرا نقد است زیرا از حجیت و اعتبار ذاتی برخودار است. تصور نقد سلبی سنّت از اساس نادرست است زیرا پیشتر در میزان خرد ناب اعتبار آن اثبات شده است. اساساً نقد سلبی زمانی ضرورت‌‌ می‌یابد که لزوم و نیاز آن پدید آید؛ این نیاز در نقد، تردید در اصالت و اعتبار یک پدیده است که عقل خود بنیاد راستی آزمایی و رَوایی آن را ضروری‌‌ می‌سازد اما اگر چنین لزوم و نیازی وجود نداشت، به نقد نیز نیازی نخواهد بود و در این موقعیت ادعای نقد بویژه گونه سلبی آن معنادار نخواهد بود. به همین دلیل است که اعتبار سنّت معتبر چون بر پایه معیارهای عقلی، قرآنی و کلامی، عصمت مضمونی آن قطعی است دانش یا گرایشی به نام نقد السنّة در فرایند تاریخی گفتمان حدیث پژوهان مسلمین پدید نیامده است زیرا تعبیر نقد السنّة، مفهومی متناقض نما و ترکیبی خود شکن است و همانند تعابیر درد بی دری و رنگ بی رنگی است؛ اما اصطلاح نقد الحدیث این چالش را ندارد و دانشی مستقل در هندسه علوم حدیث است زیرا حدیث به معنای ترجمان سنّت برایند تلاش انسان عادی و غیرمعصوم است و ... 📝 متن یادداشت: http://ijtihadnet.ir/?p=74184 🆔 https://eitaa.com/ijtihad
مفسران آذربایجان در سایه سار قرآن و عترت گفتگو با مفسر قرآن آیت الله سید علی اکبر قرشی دامت برکاته ✍️ علی راد روح حاکم بر حوزه های علمیه، اخلاص و صمیمیت است؛ امتیاز و احترام، جز بر مبنای دانش و تقوی نیست و چیزی غیر از تحصیلات علمی و معنوی، ارزش ندارد. حوزه ها، با محیط زهد و قناعتی که دارند، همواره مرکز خودسازی و تهذیب نفس بوده اند. هدف از تاسیس حوزه، تحصیل معارف دینی و انتقال آن به گستره قلمرو اسلامی و رساندن حقایق به گروههای گوناگون جامعه، دفاع از شریعت و حفاظت از کیان دینی است. حوزه، مجمع اندیشه وران و عالمانی است که متصدی پاسخ گویی به نیازهای معنوی بوده و به عنوان تشکیلاتی منسجم و هدفدار، رسالت استنباط احکام و تبیین فرهنگ دینی را به دوش می کشد. محیط حوزه، به مثابه مرکز آموزش و کارآموزی است که طلاب، پس از گذراندن دوران فراگیری، باید جذب جایگاه کار شوند و آنچه را فرا گرفته اند، به کار بندند. جامعه اسلامی، بر پایه نیازی که به مسائل معنوی و شرعی دارد، نمی تواند برای تامین خواسته ها از افراد عادی بهره مند شود از این رو، به نیروهای مهارت یافته و با صلاحیت نیازمند است، اینجاست که باید مدت فراگیری در حوزه علمیه، مشخص باشد، تا پیوسته نیاز جامعه اسلامی برآورده شود و شعاع ارشاد و ابلاغ، همه سو را فراگیرد. در هیچ مرکز آموزشی، دیده یا شنیده نشده که دانش پژوه، برای اقامت همیشگی راهی آنجا شود و همه یا حتی عمده عمر سودمند خود را در آنجا سپری کند و از امکانات و مزایای آن بهره گیرد؛ جا دارد چشم گشاییم و اسوه های تحسین برانگیز حوزه ها را بنگریم که در کمترین مدت، مایه علمی را از حوزه گرفته اند و شاخسار پُر بار خود را به دستان نیازمند نزدیک ساختند. باید باور کرد که اگر همت یار و توفیق مددکار شود، هر جا مَدرس علم است و هر سوی محضر تحقیق. استاد آیه الله سید علی اکبر قرشی، از شاخص ترین این بلند همتی و سودمندی است که سالهای سال مانند شمعی فروزان، فرا راه خلق خداست و در خدمت به معارف دینی می کوشد. آنان که با قرآن سَرو سِری داشته و لحظاتی را با نهج البلاغه و صحیفه سجادیه می گذارنند، این پژوهشگری بلند مرتبه و پوینده متبحر را از دیرباز می شناسند. جویندگان اسرارالهی و رمز و راز فُرقانی، سالهاست که جلسه های تفسیر استاد را منبع فیضی یافته اند که شیفتگان معانی و دلداگان حدیث دوست را پاسخ می دهد. آثار جاویدان، حلقه های درسی و محفل های انس او، چون نگار زیبایی بر دفتر زندگیش می درخشد. حوزه و دانشگاه، پیوسته از درسها و زمزمه های محبت استاد بهره مند شده و می شود. برای مطالعه متن گفتگوی اینجانب با آیت الله قریشی بنگرید :👇
Dar saie sar quran va sonat.pdf
514.6K
گفتگوی حجت الاسلام علی راد با آیت الله سید علی اکبر قریشی از مفسران آذربایجان در سده معاصر
الکافی کلینی و خاورشناسان؛
القاب علمی ؛ پیشینه , کارکردها و چالش ها ✍️ علی راد چندی است بحث از چالش آیت الله دکتر یا حجت الاسلام دکتر در محافل حوزوی و دانشگاهی داغ است و رویکردهای موافق و مخالف در مواجه با آن پدید آمده است. در این یادداشت به این پدیده از منظر یک چالش کهن در تاریخ و میراث مسلمین می نگرم, به اختصار ابهامات آن را مرور می کنم و پژوهش درباره بنیان ها و زمینه های تاریخی و فرهنگی آن را ضروری می دانم .القاب علمی از گونه لقب تشریف و تکریم از اقسام سه گانه القاب است که بر تمایز و برتری شخص در یک وصف یا ویژگی دلالت دارد ( ابن حمدون , محمد , التذکرة الحمدونیة , ج 9 , ص 357 ). گرایش به نام گذاری اشخاص به لقب در کنار اسم و کنیه در فرهنگ عرب پیش از نزول قرآن رویه ای شناخته شده است ( قلقشندي , أحمد , صبح الأعشى في صناعة الإنشاء , ج 5 , ص 413 – 414 ) و قرآن ( « وَلا تَنَابَزُوا بالأَلْقَابِ » حجرات / 11 ) و سنّت ضمن تایید این آیین انسانی در محاورات فقط کاربرد القاب منفی را ممنوع کرد ( ابن حنبل , مسند أحمد , ج 4 , ص 69 , ص 260 ) . شماری از القاب بسیار معنادار و جریان ساز هستند و پیامدهای نظری و عملی مهمی در گفتمان های سیاسی, علمی, مذهبی, اجتماعی, هنری و ... به دنبال دارند و هماره در تاریخ و فرهنگ مسلمین جریان¬های قدرت , سیاست , علم , صنعت , هنر و ... برای امتداد اجتماعی مرجعیت و مشروعیت جایگاه خود از ظرفیت القاب در تثبیت و توسعه هیمنه خود استفاده کردند و گویی القاب پیوندی ناگسستنی با اقسام قدرت و توسعه در ساحت های گوناگون حیات انسان دارد ( بنگرید : قلقشندي , أحمد , صبح الأعشى في صناعة الإنشاء , ج 5 , ص 450 – 418 ). دانشوران علوم حدیث , رجال و تراجم بیش از دیگران به القاب پرداخته اند . در نگاه حدیث پژوهان پیشین القاب شامل نام ها , کنیه ها, نسب و حتی مشاغل نیز هست لذا مفهوم لقب در علوم حدیث اعم از مفهوم نحوی و عرفی آن است که در تقابل با اسم و کنیه است ( بنگرید : ابن حجر عسقلاني , نزهة الألباب في الألقاب , ص 38 ). مسائل نظری و بنیادین لقب پژوهی از اهمیت زیادی برخوردار است و همچنان ابهامات زیادی در مبانی , تاریخچه, رویکردها , معیارها , اهداف آن وجود دارد . مهم ترین سویه های ابهام در القاب علمی عبارتند از : 1) ابهام در چرایی, زمینه ها و آغازه پدیداری لقب گزینی میان دانشوران 2) ابهام در نظام القاب علمی از آغاز تا فرجام 3) ابهام در مبانی دینی برخی از القاب خاص 4) ابهام در معیارهای احراز و اعطای القاب 5) ابهام در فرایندهای حاکم بر ترفیع القاب 6) ابهام در توالی و ترتیب منطقی القاب 7) ابهام در مراجع ذی صلاح در اعطای القاب 8) ابهام در شاخص های سنجش اصالت القاب 9) ابهام در تشخیص القاب اکتسابی از القاب اعطایی 10) ابهام در بنیان ها , رویکرد ها و اهداف القاب اعطایی 11) ابهام در پیشینه و تطورات فرایند های اعطای القاب 12) ابهام در زمینه ها و بسترهای مذهبی و سیاسی القاب اعطایی 13) ابهام در تاریخ گذاری , تداول , اشتهار و تواتر القاب 14) ابهام در تعامل جریان های قدرت , سیاست و مذهب با القاب 15) ابهام در نقش حوزه ها , مکاتب و مدارس فکری در القاب اعطایی 16) ابهام در فراگیری تاریخی و گستردگی جغرافیایی القاب در تاریخ اسلام 17) ابهام در کارکردها و پیامدهای القاب 18) ابهام در تناسب و وجه شبه دارندگان القاب با مفهوم حقیقی لقب 19) ابهام در تبیین چرایی کثرت و تنوع القاب 20) ابهام در جواز مَجاز و غلو در القاب 21) ابهام در چرایی تمایل دانشوران مسلمان به تکثیر القاب 22) ابهام در پیوند القاب با جایگاه اجتماعی و سیاسی اشخاص 23) ابهام در نقش سیاست و ثروت در اعطای القاب به اشخاص. این ابهامات درباره القاب دانشوران علوم اسلامی دیگر چون فقه , تفسیر, کلام , اصول و ... نیز مطرح است . در بخشی از کتاب اسطوره بخارا به این مسئله و ابهامات آن پرداخته ام. 🆔@OstadRad
القاب علمی ؛ از حقیقت تا مَجاز ✍️ علی راد القاب علمی در مکتوبات مسلمین بیشترین حضور را در کتابهای رجال الحدیث و تراجم الرجال دارند ولی بازتاب و کاربست القاب به محدّثان اختصاص ندارد و دانشوران دیگر علوم اسلامی نیز هماره از القاب علمی برای تعیین و تثبیت جایگاه خود در گفتمان های علمی روزگار خود بهره مند هستند لذا القاب با هویت صنفی و اجتماعی دانشوران پیوندی ناگسستنی دارند و البته سویه های اخلاقی, جامعه شناختی, سیاسی و فرهنگی نیز دارد . می دانیم که دانش رجال به شیوه های شناخت و داوری و بیان اوصاف و احوال راویان و محدّثان بر پایه اصول فنی و معیارهای ویژه این دانش می پردازد . اصول و پیش فرض های دانش رجال اثر پذیرفته از مبانی کلامی, سیاسی و مذهبی مکاتب و جریان های رجال پژوهی است و هیچ رویکرد و کتاب رجالی پیراسته از این اصول علمی و مبانی فکری رجالیان نیست . بنا بر این هر چند ضابطه مندی و مبناگروی از بنیان های دانش رجال است ولی نتایج آن به نسبیت تاریخی دچار است و اثبات واقع نمایی برایندها و نتایج این دانش از حقیقت راویان بسیار دشوار است لذا برخی از راویان در داوری رجالیان به دوگانگی و تضاد در اوصاف دچار هستند و یک راوی نزد گروهی مقبول و نزد گروهی دیگر متروک است . این وضعیت در کتابهای تراجم الرجال که به شرح و حال نگاری مفاخر علوم و فنون , سَرآمدن قدرت و سیاست , ناموران تاریخ و فرهنگ و تمدن اختصاص دارند , بسیار پیچیده تر است و دستیابی به تصویر واقعی یک شخصیت در کتابهای تراجم دشوارتر از دانش رجال است زیرا افرون بر آسیب اثر پذیری از مبانی ایدئولوژیک مولفان این آثار , اغراق و غلو , عصبیت , قبیله گرایی , تفاخر به ملت و امت , تقابل با جریان ها و گفتمان های رقیب , سانسور و فروکاست شخصیت های مخالف , مصادره به مطلوب و دستبرد در اسناد و مدارک تاریخی, استناد به مدارک و شواهد سست و بر ساخته , هم سویی با حاکمیت و قدرت , کرامت سازی و فضیلت تراشی و ... در غالب آنها موج می زند و این همه در قامت و کسوت القاب متنوع خود را پنهان ساخته است. این چالش زمانی عمیق تر و پیچیده تر می گردد که یک رجالی بر پایه رویکرد و داده های تراجم نویسان به وصف یک محدّث بپردازد یا درباره جایگاه و منزلت او داوری نماید ؛ یا بر عکس مولف کتاب تراجم با رویکرد گزینشی فقط از دیدگاه های رجالی همسو و موافق درباره یک محدّث استفاده کند و دیدگاه های انتقادی درباره او را حذف و سانسور نماید . اینگونه است که تعارض در این آثار پدید می آید, خواسته یا ناخواسته محدّثی از فرود بر فراز یا از فراز بر فرود می آید, تصویر محدّثان در قاب دوگانه های تناقض تعظیم و تنقیص, متروک و مقبول , عادل و فاسق , غالی و معتدل , علامه و نادان , واهی و ضابط , ... ترسیم می شود و تصویر اصیل و معیار محدّث در کرانه های ناپیدای تعصب و تقلید مولفان این آثار محو می گردد و تشخیص حقیقت از مجاز سخت و دشوار می شود. این تناقضات چنان عمیق و پیچیده هستند که به سادگی در نگاه اول به کتابهای رجال و تراجم قابل رویت نیستند و اکتشاف آنها به واکاوی عمیق , تتتبع طاقت سوز در گردآوری داده ها و داوری اندیشه سوز در سنجش آراء و انظار نیازمند است. هر چند آسیب یاد شده به معنای انکار ارزش تلاشهای مولفان کتب علم رجال و تراجم نیست اما تحقیق اجتهادی و نقد تاریخی را برای پژوهشگران در جستجوی تصویر راستین و اصیل یک شخصیت از میان آرای رجالیان و تراجم نویسان ضروری می سازد و از اعتماد پیش از تحقیق, استناد قبل از نقد و ایمان پیش از پرسش بر حذر می دارد. برای برون رفت از این آسیب ناگزیر از رویکرد علمی در لقب پژوهی هستیم . بر پایه این رویکرد لقب پژوهی , گرایش علمی بینا رشته ای, استوار بر مبانی نظری , بهره مند از منطق تحلیلی و فرایند علمی از فهم تا نقد و دارای سنجه های داوری در ارزیابی القاب علمی است. مسئله اصلی لقب پژوهی شناسایی , اثبات و ارزیابی روشمند اصالت و اعتبار القاب علمی است و غرض آن پاسخ به ابهامات و مسائل القاب علمی است . در الگوی تحلیلی القاب علمی به مسائل معطوف به هر لقب پاسخ علمی و قابل دفاع ارائه می¬شود . مهم ترین مسائل هر لقب علمی عبارتند از : مفهوم و ماهیت , پیشینه و تبار, جایگاه لقب در نظام القاب , القاب هم تراز : تفاوت ها و تمایزها , کهن الگوی لقب , لقب گذاری : فرایند و تاریخ , اسناد و مدارک مُثبِته , جلوه ها و پیامدها , شهرت و تواتر , سویه های سیاسی و ایدئولوژیک القاب. بنا بر این لقب پژوهی گرایش تخصصی است که از دستاوردهای دانش های متنوع در پاسخ به مسائل و دستیابی به هدف خود بهره مند است و در شناخت حقیقت از مجاز در القاب علمی سودمند است. 🆔@OstadRad