eitaa logo
طومار نقد اندیشه
441 دنبال‌کننده
217 عکس
12 ویدیو
54 فایل
یادداشت ها و گفتارهایی از حجت الاسلام علی راد ( عضو هیئت علمی دانشگاه تهران )
مشاهده در ایتا
دانلود
چکیده سخنرانی نشست علمی : فاطمه (س) از اسوه تا اسطوره (بخش اوّل) 🎙علی راد ا) . معناشناسی اسوه و اسطوره اسوه واژه ای اصیل عربی است و و برابر نهاد فارسی آن سرمشق و پیشوا است . معنای کانونی آن پیروی نمودن از الگو است در آیه « و لقد کان لکم فی رسول الله حسنة » و حدیث « فتاسّ بنبیّک الاطیب الاطهر (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله) فان فیه اسوة لمن تاسّی» این معنا به کار رفته است . برای ریشه واژه اسوه دو معنای پیروی نمودن آگاهانه از سلوک و سیره نخبگان و پیشوایان و مساوات و برابری گفته شده است : «و علموا انّ الناس عندنا فی الحّق اسوة» در این سخن سهل بن حنیف مقصود برابری مردم در حق است و هیچ کسی بر دیگری ترجیح ندارد ؛ این معنا با معنای نخست اسوه قابل جمع است زیرا مولفه مشترک هر دو معنا هم ترازی است و این در معنای نخست « تأسی » نیز وجود دارد و شخص در تاسی تلاش دارد که خود را همانند , همسان , یک سان , هم رنگ , هم گون با اسوه و الگو قرار دهد . اسطوره «اسطوره» کلمه‌ای معرّب به معنای روایت و خبری است که اصلی ندارد و از واژه یونانی «هیستوریا» به معنی جستجو، روایت و تاریخ گرفته شده است. اسوه گرایی - گرایش فطری و البته آموزش پذیر در انسان برای رشد و جامعه پذیری - از جمله شیوه های اثر گذار در تعلیم و تربیت , رشد و تعالی شخصیت - ا زجمله مولفه های ایجاد انسجام فرهنگی , اجتماعی , سیاسی و .... در نظریه های کلان تمدنی . اسطوره گرایی رویکردی غلو آمیز و توأمان با اغراق در تصویرپردازی از شخصیت ها اطلاق می¬شود . از جمله ابزارهای اسطوره گرایی عبارتند از : قداست تراشی, کرامت پردازی, ادعای امتناع هماوردی با الگوی, امتناع شبیه سازی در سلوک , ... . نتایج اسطوره گرایی: 1) استحاله شخصیت . 2 ) مصادره شخصیت 3 ) . نقض اسوه بودن شخصیت. 💫اسطوره گرایی سبب استحاله اسوه از جنبه های الگو پذیری می گردد و سبب می گردد که زن مدرن در اصل امکان هم سان شدن با فاطمه ( س ) دچار تردید نظر می شود و چنین توجیه می کند که : او معصومه بود و اساساً شخصیت عجین شده با ملکوت و قدسیت داشت ولی من انسانی آمیخته با گناه و ماده هستم و من کجا و او کجا ؟ و این چنین احساس فاصله وجودی بنیادین میان زن مدرن و فاطمه (س) شکل می گیرد و فاطمه گرایی در حد شعار و نماد در فرهنگ ها و تمدن های اسلامی ظهور و دوام می یابد و بیش از این کارآیی ندارد . 💬 اسطوره گرایی مولود غلو , مولود پنداره تقابل و تفاضل با نمونه های رقیب , حس گرایی , .... است . ⚡️اسطوره گرایی از علل افول تمدنها است زیرا سبب رخنه خرافات در بنیان ها و نمادهای آن می شود و به مرور عقلانیت تمدنی را به عقلانیت اسطوره ای سوق می دهدو احساس و شور را به جای عقل و علم می نشاند . اسطوره گرایی مانع آینده نگری تمدنی است و تمدن را در گذشته متوقف می کند برای برون از این آسیب به تکثیر و تداوم اسطوره می پردازد و بدین سان حضور اسطوره در تار و پود تمدن توسعه و تعمیق می یابد و بنیان های تمدن را سست و تضعیف می کند . ( ادامه )👇👇 @OstadRad
چکیده سخنرانی نشست علمی : فاطمه (س) از اسوه تا اسطوره (بخش دوّم) 🎙علی راد 2). اهم سویه های بحث خوانش تمدنی از شخصیت و سیره فاطمی ( س ). الف) در فلسفه تمدن : (سویه های نظری و تئوریک) - مسائل نظری تمدن ؛ جنس و جنسیت از اصالت تا ابزار ؛ چیستی رویکرد نظریه های تمدنی به جنس زن . - تقسیم و تعریف تمدن با لحاظ جنس : تمدن مردانه و تمدن زنانه . - رابطه و نسبت تمدن با زن : رویکرد فلسفی به نسبت تمدن ها با زنان . - جایگاه و کارکرد های زن در مدل های تمدن سازی - زن در پیشینه تمدن های کهن : کهن الگوهایی زنان در تمدن های انسانی. - زن : عامل افول یا اقتدار تمدن ؟ - جایگاه اسطوره در تمدن ها : رویکردهای ایجابی و سلبی . - کارکردهای اسطوره در پدیداری و بقای تمدن ها - رویکرد تمدن اسلامی به جایگاه اسطوره ب) در مبحث مدل های تمدن سازی : (سویه های کاربردی و عملیاتی) - نقش زن در مدل تمدن اسلامی : از اصالت تا ابزار - نقش های زنانه : گونه ها و کارکردها - زنان اسطوره و تمدن ها - کارکردهای اسطوره های زن در مدل های تمدن ج) هرمنوتیک تمدنی ( مبانی , اصول و قواعد فهم و تفسیر تمدنی از میراث ) 💥اسطوره گرایی از موانع فهم و قرائت تمدنی از سیره معصومان است . در خوانش تمدنی از سیره فاطمی باید در آغاز به این پرسش پاسخ تحقیقی داد که : تصویر معیار از فاطمه (س) کدام است : تصویر اسوه گرا یا اسطوره گرا ؟ فهم تمدنی ما از سیره و شخصیت کدامین تصویر فاطمی (س) است ؟ در فهم و تفسیر تمدنی از متون فاطمی التزام به دو اصل ذیل ضروری است : اصل اوّل: التزام به واقع نمایی و اجتناب از فروکاست و احتراز از فرا ساخت شخصیت فاطمی این اصل از جمله از اصول هرمنوتیک تمدنی از سیره فاطمی است و ثمره کاربست آن نفی غلو و اسطوره گرایی از شخصیت فاطمی است . ما برای خوانش تمدنی از سیره و شخصیت فاطمه و جهانی سازی از وی به مثابه یک الگوی فراگیر برای همه زنان جهان به قرائتی اعتدال یافته نیازمندیم که به قصو ر و تفریط در بازنمایی شخصیت اصیل فاطمی دچار نباشد و هم چنین از افراط و زیاده روی در بازسازی شخصیت ایشان در حد اسطوره های تاریخی پیراسته باشد در غیر این صورت تصویر ارائه شده از ایشان فقط در حد نمادهای تاریخی و تمدنی باقی خواهد ماند و خود نقش جدی در الگوهای تمدنی در بخش نقش زنان درتمدن سازی ایفا نخواهد کرد. اصل دوّم: عصر سازی شخصیت و سیره فاطمی به افق زن مدرن بر پایه این اصل امکان نظری و عملی هم ترازی زن مدرن با سیره و شخصیت فاطمی تضمین می شود و هر گونه شائبه امتناع شبیه سازی و همسانی با شخصیت و سیره ایشان از اذهان زدوده می گردد , فاصله های روان شناختی و ذهنی میان زن مدرن با شخصیت فاطمی برداشته می شود و احساس آشنایی میان اسوه و زن مدرن شکل می گیرد و شخصیت فاطمی از نماد به معیار در تمدن تبدیل می شود .👇👇 @OstadRad
چکیده سخنرانی نشست علمی : فاطمه (س) از اسوه تا اسطوره (بخش سوّم) 🎙علی راد 3). خط غلو درباره فاطمه ( س) : هدف و اوصاف خط غلو در فضایل فاطمی (س) از گذشته تا کنون وجود داشته و الان نیز تداوم دارد و ما با پدیده به غلو معاصر و مدرن در خوانش از سیره و سیمای ایشان در گفتمان نخبگانی و عمومی مواجه هستیم . ⚡️خط غلو به دنبال اسطوره سازی فاطمه (س) و خارج نمودن وی از الگوی پذیری زن مدرن از او هست و البته این اختصاص به شیعیان و مسلمانان ندارد . نمونه های غلو در زنان برجسته جهان را نیز شاهد هستیم : غلو درباره مریم (س) , غلو درباره قدیسه های ادیان ابراهیمی و حتی جهان اسلام . مخالفان و موافقان در اسطوره سازی از اسوه های اهداف زیادی دارند ولی دستاورد آنها یکسان است و آن رساندن فاطمه به ترازی است که اساسا برای انسان و زن معاصر قابلیت اسوه بودن را ندارد زیرا انسان مدرن فاصله بسیاری زیادی میان خود با فاطمه (س) احساس می کند و به این نیتجه می رسد که اساسا جوهره وجودی فاطمه با انسان های عادی متفاوت است و فاطمی شدن و تاسی به وی برای او میسور نیست پس فاطمه (س) فقط به اسوه ای انتزاعی و ذهنی و تاریخی تبدیل می شود و در زندگی انسان مدرن نقش آفرین نخواهد بود. 💥ویژگیهای خط غلو فاطمه (س) عبارتند از : - تفضیل بدون مبنا , متعارض و غلو آمیز فاطمه (س) بر رسول خدا (ص) و پیامبران اولوالعزم . - تاکید بر تمایز وجود جسمانی و صفات فرا انسانی و فرا زنانگی فاطمه (س) . - ابهام سازی از فرایند آفرینش تا شهادت فاطمه (س) . - برجسته سازی جنبه عرشی فاطمه (س) . - برجسته سازی و خوانش احساس آلود از حیات فاطمه (س) . - اکتفای به رویکرد فضایلی و مناقبی در شناساندن فاطمه (س). - تسامح و تساهل در اعتبار سنجی نصوص و متون فاطمی (س). - فقدان منطق تحلیل و داوری در نقد و بررسی دیدگاه ها و تحلیل های فاطمه شناسی. - حس گرایی تجربی و خود پندار در فاطمه شناسی. - غفلت از نفوذ فضایل موضوعه و مجعول در میراث فاطمی از سوی جریان های اموی برای تخریب شخصیت فاطمه(س) . - ناتوان در استخراج آموزه های کلان , نظریه های کاربردی و منطق رفتار و اندیشه از میراث فاطمی (س) - جزئی نگری اخباری مسلک در سیره نگاری فاطمی (س) و اجتناب از سیره پژوهی اجتهادی و انتقادی - تاکید بر شناخت ناپذیری فاطمه (س) - باطن گرایی افراطی و تاویل محوری در فهم و تحلیل متون فاطمی (س). 💫 راهکار مواجه و تصحیح رویکرد اسطوره سازی از فاطمه (س) خوانش انسانی- اعتدالی از اسوه است و اجتناب از رویکرد افراطی و تفریطی در اسوه شناسی , اجتناب از رویکردهای کلامی و عرفانی و.... در باز سازی شخصیت ایشان به سود آرمانها و ارزش ها امروزین. @OstadRad
اصول و بایسته های خوانش تمدنی از سیره فاطمه (س) قسمت اوّل : https://eitaa.com/OstadRad/531 قسمت دوّم : https://eitaa.com/OstadRad/532 قسمت سوّم : https://eitaa.com/OstadRad/533 🎙علی راد @OstadRad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شبیه پدر ؛ کارکرد فقهی سیره نبوی در رفتار با فاطمه (س) (قسمت اول) درنگی در روایت تصویر فاطمه (س) در نگاه عایشه 🖊علی راد روایات معتبر عایشه بنت ابی بکر در مسائل و موضوعات مربوط به سبک زندگی و تعاملات خانوادگی رسول خدا (ص) به دلیل نقش همسری او و ارتباط نزدیک با پیامبر ( ص ) از اهمیت ویژه ای در بازنمایی رویکرد و نگرش رسول خدا (ص) دارد . تصویر عایشه از شخصیت و منزلت فاطمه (س ) آینه ای گویا و بی نیاز از هر گونه توضیح از واقعیت این شخصیت است . روایت شبیه پدر از جمله تصاویر ناب و دقیقی است که در روایتی از عایشه در منابع کهن حدیثی اهل سنّت گزارش و بر اساس آن فرع فقهی در کتاب های السنن تاسیس شده است. سلیمان بن أشعث سجستانی ( 275 ق ) مولف کتاب السنن این روایت را در باب « ما جاء في القيام » چنین نقل می کند : حدثنا الحسن بن علي وابن بشار ، قالا : ثنا عثمان بن عمر ، أخبرنا إسرائيل ، عن ميسرة بن حبيب ، عن المنهال بن عمرو ، عن عائشة بنت طلحة ، عن أم المؤمنين عائشة رضي الله عنها أنها قالت : ما رأيت أحدا كان أشبه سمتا وهديا ودلا ، وقال الحسن : حديثا وكلاما ، ولم يذكر الحسن السمت والهدى والدل ، برسول الله صلى الله عليه وسلم من فاطمة كرم الله وجهها : كانت إذا دخلت عليه قام إليها فأخذ بيدها وقبلها وأجلسها في مجلسه ، وكان إذا دخل عليها قامت إليه فأخذت بيده فقبلته وأجلسته في مجلسها . ( سجستانی , السنن , ج 2 , ص 522 ) . تحلیل : 1) از نگاه سجستانی این روایت از چنان اعتبار استواری برخوردار است که آن را مستند فتوای خود در کتاب فقهی او قرار داده است . این روایت در باب مناقب فاطمه (س ) بنت رسول الله ( ص ) در کتاب فضائل الصحابه نسائی ( 303 ق ) نیز با اندکی تفاوت در متن چنین روایت شده است : « ... أن عائشة أم المؤمنين قالت ما رأيت أحدا أشبه سمتا وهديا ودلا برسول الله صلى الله عليه وسلم في قيامها وقعودها من فاطمة بنت رسول الله صلى الله عليه وسلم قالت وكانت إذا دخلت على النبي صلى الله عليه وسلم قام إليها وقبلها وأجلسها في مجلسه وكان النبي صلى الله عليه وسلم إذا دخل عليها قامت من مجلسها فقبلته وأجلسته في مجلسها فلما مرض النبي صلى الله عليه وسلم دخلت فاطمة فأكبت عليه وقبلته ثم رفعت رأسها فبكت ثم أكبت عليه ثم رفعت رأسها فضحكت فقلت إن كنت لأظن أن هذه من أعقل النساء فإذا هي من النساء » (نسائی, فضائل الصحابة , ص 78 و : نسائی , السنن الکبری , ج 5 , ص 96 ). این حجر اسانید و طرق دیگر این روایت از دیگر محدثان اهل سنّت را گزارش کرده است و تردیدی در اصالت و اعتبار آن نکرده است ( ابن حجر , فتح الباری , ج 8 , ص 103 ) ؛ ذهبی , میسره راوی اصلی روایت را صدوق خوانده است ( ذهبی , سیر أعلام النبلاء , ج 2 , ص 127 ) . 2) بلندن شدن , بر پا خاستن یا به پا خاستن از جمله آیین ها و رسوم رایج در فرهنگ ها و ملل انسانی در هماره گذشته , حال و آینده تاریخ انسانی است . آیین به پا خاستن در مقابل اشخاص در فقه اسلامی به دلیل شرعی نیازمند است و سجستانی تلاش دارد که جواز و مشروعیت این مهم را در سنّت و سیره نبوی تبیین نماید زیرا آیات قرآن صریح در حکم نیستند از این رو ناگزیر باید جواز آن را در سنّت باز جست . شایان ذکر است بر پایه برخی از روایات از قیام در مقابل اشخاص به جز قیام بر جنازه مسلمان ( ابن ماجه , السنن , ج 1 , ص 492 ؛ ترمذی , السنن , ج 2 , ص 253 ) نهی و از جمله اسباب هلاکت و از شمار رسوم باطل امم پیشین بیان شده است ولی فقیهان سرآمدی از اهل سنّت این روایات را متروک و قابل استناد ندانسته اند ( هیثمی , مجمع الزوائد ومنبع الفوائد , ج 8 , ص 40 ؛ عظیم آبادی , عون المعبود شرح سنن أبي داود , ج 14 , ص 95 - 96) . ( ادامه : 👇👇 ) @OstadRad
شبیه پدر ؛ کارکرد فقهی سیره نبوی در رفتار با فاطمه (س) (قسمت دوّم) درنگی در روایت تصویر فاطمه (س) در نگاه عایشه 🖊علی راد 3) با توجه به عنوان باب مسئله و فرع فقهی این باب در کتاب السنن سجستانی بازیابی نصوص معتبر فقهی از سنّت و سیره رسول خدا ( ص ) برای جواز یا وجوب قیام هنگام ورود شخصیت برجسته ای در مجلس است. 4)در این باب سجستانی فقط دو روایت معتبر از سنّت و سیره نبوی را بازیابی و مستند فتوای فقهی خود قرار داده است . روایت اول « قوموا إلى سيدكم » از نوع قول و بیان نبوی است ولی روایت دوم از عایشه از نوع فعل و رفتار مستمر رسول خدا (ص) است . 5)مقصود از این قیام تکریم و تشریف شخص وارد بر مجلس است و بر منزلت والا و مهم وی حکایت دارد ؛ تعبیر سیادت به معنای شخصیت برجسته و متماز – در ساحت های متنوع سیاسی, فرهنگی, اجتماعی , معنوی و .... - در روایت نخست قید بسیار مهم در وجوب عمل به این رفتار است. 6)از سنّت قولی و سیره عملی رسول خدا این نکته استنباط پذیر است که به پاخاستن برای افراد شاخص و برجسته از الزامات اخلاقی و ادب اجتماعی اسلام است و سجستانی فقط یک مورد از التزام عملی رسول خدا ( ص ) در عمل به این آیین را در سیره آن حضرت معتبر دانسته است و آن هم قیام رسول خدا ( ص ) هنگام ورود فاطمه (س ) به محضر ایشان است . 7)با توجه به قید سیادت در روایت اول و قرینه بودن آن برای تفسیر روایت دوم , ملاک و مناط عمل به آیین به پاخاستن رابطه نسبی یا سببی با افراد نیست بلکه جایگاه سترگ و فاخر شخصیت دلیل اصلی آن است لذا قیام رسول خدا ( ص ) در مقابل فاطمه (س ) به دلیل رابطه دختری و پدری ایشان نیست و چنین رفتار و رویه ای از ایشان در مواجه با دیگر دختران و همسران آن حضرت گزارش نشده است . 8)علی رغم اعتبار و شهرت روایت عایشه شماری از فقیهان متاثر از پاردایم صحاح سته از توجه و استناد به این روایت در مسائل فقهی اعراض کرده اند اما پس از دوران گذار از این پارادایم بازگشت به این روایت در مسائل فقهی را شاهد هستیم و بر خلاف طرفداران این پارادایم , روایات متروک نهی از قیام بر انسان زنده را طرد و نقد کرده اند اما فقه اهل سنّت در دوره میانی هم سوی با اندیشه فقهی سجستانی نبوده است. 9)بایسته است فقیهان امامیه توجه به سیره نبوی در تعامل با فاطمه ( س ) در تحلیل مسائل و فروع فقهی مورد اهتمام ویژه قرار دهند . 10)افزون بر کارکرد فقهی رفتار رسول خدا ( ص ) , روایت عایشه بر همانندی شخصیت فاطمه (س ) با شخصیت پدر نیز دلالت دارد ؛ سبک و منطق گفتار , رفتار , کنش , سکوت , راه رفتن , شمایل , روش و سیرت فاطمه (س ) هم سان , همانند , هم رنگ , هم گون , هم تراز رسول خدا ( ص ) بود و این مهم فراتر از وراثت بر تأسی و همگون سازی فاطمه (س ) با رسول خدا ( ص ) به مثابه اسوه و نمونه انسان کامل بود . رسیدن به این تراز از همانند سازی به تلاش سخت , تکاپوی ژرف و مستمر در انطباق نیازمند است و فاطمه (س ) به خوبی از عهده آن بر آمد و عایشه نیز این حقیقت مسلم تاریخ را بیان کرد زیرا پس از رحلت نبوی فاطمه (س ) تنها شخصی بود که نُمود و تجلی رسول خدا ( ص ) بود . آری امروز روز به مینو پرکشیدن شبیه رسول خدا ( ص ) است . @OstadRad
شبیه پدر: کارکرد فقهی سیره نبوی در رفتار با فاطمه (س) 💥قسمت اوّل: https://eitaa.com/OstadRad/539 💫قسمت دوّم: https://eitaa.com/OstadRad/540 ✍️ علی راد @OstadRad
به یاد استاد واعظ زاده خراسانی ........ ............. آشنایی با میراث لغتی قرآن؛ از جمله مهمترین ویژگی های کتاب «المعجم فی فقه لغة القرآن و سر بلاغته» است؛ به طوری که مخاطبان را با مهمترین، کهن‌ترین و جدیدترین کتاب‌های حوزه لغت قرآن آشنا می‌کند از نظر محققان علوم قرآنی، در حوزه پژوهش های قرآنی، سده معاصر چه به لحاظ حجم و کمیت و چه به لحاظ کیفیت و محتوا قابل مقایسه با قرون گذشته نیست؛ چراکه شتاب و خیزش در این حوزه در سده معاصر بسیار زیاد بوده است. در دوران معاصر به ویژه پس از انقلاب اسلامی ایرانیان با انجام پژوهش های فراوان قرآنی خود را به عنوان یکی از کشورهای مؤثر و توسعه یافته در این حوزه نشان داده اند. در دوران معاصر سه رقیب اصلی در حوزه مطالعات قرآنی در جهان اسلام با یکدیگر به رقابت پرداخته اند: کشور مصر از جمله کشورهایی است که در این حوزه مطالعات و فعالیت ها و مطالعات فراوانی در این زمینه صورت گرفت. همچنین، عربستان سعودی نیز از جمله کشورهایی است که به ویژه در بیست سال اخیر در حوزه پژوهش های قرآنی سرمایه گذاری فراوانی انجام داده و در فضای مجازی نیز در این رابطه تبلیغات و برنامه های فراوانی دارد. کشور دیگری که در چهل سال اخیر در حوزه مطالعات و پژوهش های قرآنی توسعه فراوانی داشته است، جمهوری اسلامی ایران است که توانسته تا در این سال ها جایگاه بسیار خوبی را برای خود در سطح جهان اسلام رقم بزند. در واقع پس از انقلاب اسلامی رویکرد جدیدی در این رابطه در ایران به وجود آمد و پیگیری شد. ایران در چهل سال اخیر در حوزه تفسیر قرآن نیز چه از لحاظ لغت پژوهی و چه از لحاظ واژه پژوهی توسعه فراوانی داشته است، ایرانیان در حوزه تفسیر قرآن به قرآن مهمترین تفسیر در جهان اسلام یعنی تفسیر المیزان علامه طباطبایی(ره) را ارائه داده اند که هم خاورشناسان و هم عالمان غیر شیعی در جهان اسلام به این تفسیر اهتمام ویژه ای دارند. امروزه پژوهش های زیادی چه از لحاظ روش شناسی و چه از لحاظ نقد و بررسی درباره تفسیر المیزان صورت گرفته و مطالعات زیادی در این رابطه شده است. امروزه تفسیر دیگری همانند تفسیر المیزان را به لحاظ سبک محتوایی در دوران معاصر سراغ نداریم، البته تفاسیر دیگری مانند تفسیر تسنیم آیت الله العظمی جوادی آملی وجود دارند که بسیار مورد استفاده نیز هستند. ایران اسلامی در دانش لغت پژوهی قرآن کریم این افتخار را دارد که بعد از انقلاب اسلامی دو اثر فاخر به نام های التحقیق فی کلمات القرآن و المعجم فی فقه لغة القرآن و سر بلاغته ارائه داده است که مایه مباهات و سرافرازی ایران اسلامی و جهان تشیع است. با تلاش های انجام شده در رابطه با ارائه این کتاب، هم اکنون بیش از چهل جلد از کتاب المعجم فی فقه لغه القرآن منتشر شده و انتظار می رود تا تعداد جلدهای این کتاب به ۶۰ جلد نیز برسد. باید اشاره کرد که تاکنون فعالیت بر روی واژگان قرآنی در این گستردگی که کتاب معجم بدان پرداخته، انجام نشده است. این ایده که می توان از واژگان، یک موسوعه ایجاد کرد، انحصاری کتاب المعجم است، موسوعه ها در تثبیت جایگاه علمی کشورها و نهادهای ارائه دهنده آن ها بسیار مؤثر هستند و بر خلاف کتاب های دیگر بر ارتقای مراکز علمی کشور ارائه دهنده آن ها تأثیر بسزایی دارند. ویژگی های مهم کتاب و موسوعه المعجم فی فقه لغة القرآن و سر بلاغته اولین ویژگی این کتاب، موسوعه بودن آن است که می تواند جایگاه کشور و متولی خود را بالا برده و ارتقاء دهد. این اثر در کشورهای مختلف جهان مانند مصر، سوریه، عراق و ... از استقبال فراوانی برخوردار شده است. ویژگی دیگر این کتاب اهتمام شخصیتی برجسته و کم نظیر به آن یعنی علامه محمد واعظ زاده خراسانی است و درواقع این کتاب ماحصل عمر مرحوم واعظ زاده است. ایشان تمام عمر خود را وقف المعجم کرد و می توان گفت این اثر حاصل اعتکاف علمی علامه واعظ زاده است. ویژگی بعدی این کتاب، جایگاه علمی و علوم قرآنی این اثر است. جایگاه بلند این کتاب در پژوهش های قرآنی کاملا مشهود و محسوس است. کتاب المعجم را در رده بندی پژوهش های قرآنی می توان در چهار رده از مطالعات علوم قرآنی طبقه بندی کرد. این اثر غنی در چهار رده مفردات، اعلام قرآن، اعجاز و تفسیر موضوعی آیات الهی قابل طبقه بندی است و در واقع می توان آن را با توجه به گستردگی ابعادی که در حوزه لغات قرآنی بدان ها پرداخته، در میان هر یک از این چهار رده قرار داد. امروز مذاهب مختلف اسلامی در حال رقابت علمی با یکدیگر هستند، مقایسه کتاب های نشر یافته در حوزه لغت قرآن از سوی مذاهب مختلف طی پنجاه سال اخیر این اجازه را به ما می دهد تا بگوییم که شیعه مفتخر است که در حوزه لغات قرآنی کار فاخری مانند المعجم را ارائه داده و این کتاب نشان دهنده جایگاه ممتاز شیعه در این حوزه. 👇👇 @OstadRad
است. کتاب هایی از این دست در پژوهش لغات عربی عصر جاهلیت نیز تأثیر فراوانی دارند و کتاب المعجم به لحاظ آسیب هایی که کتاب های لغت و مفردات داشته اند، تلاش کرده تا این نقیصه را جبران کند و به معنای اصلی واژگان بپردازد.  یکی از کارآمدی های این کتاب در واژه شناسی است و به دنبال معناشناسی اجتهادی واژه ها می رود که در این زمینه به مفسران قرآن نیز در فرآیند اجتهاد کمک می کند. کارآمدی دیگر این کتاب این است که در ارتباط شناسی و بسامد لغات قرآن و ساختارهایی که به کار رفته کمک می کند. آشنایی با میراث لغتی قرآن کریم کارآمدی مهم دیگر این کتاب است به طوریکه مخاطبان را با مهمترین، کهن ترین و جدیدترین کتاب های حوزه لغت قرآن آشنا می کند. همچنین، نظریه شناسی و آشنایی با آراء لغت پژوهان در ۱۴ قرن گذشته و نیز مقایسه تفاوت دیدگاه های آن ها از جمله ویژگی‌های دیگر این کتاب است. کارآمدی تفسیری، از ویژگی‌های دیگر این کتاب است، بیان کرد: در واقع این کتاب واژه‌ها را در آیاتی که به کار رفته اند، تفسیر می‌کند و برای مفسران قرآن کریم نیز می‌تواند کتاب مرجع و همراه خوبی باشد. بهره‌گیری از کتاب المعجم برای مترجمان و ترجمه آیات قرآن، نقد ترجمه‌های موجود، معناشناسی واژگان فقهی قرآن، موضوع ترادف در واژگان قرآن، تمایزهای معنایی واژگان قرآن با یکدیگر و ... را از دیگر کارآمدی‌های مهم این کتاب است. ◼️امروز سالگرد رحلت استاد واعظ زاده بود. نام و یاد این قرآن پژوه را گرامی میداریم. این توفیق را داشتم که استاد داور و ناقد پایان نامه بنده در دانشگاه علوم اسلامی رضوی مشهد بودند. ✍ علی راد @OstadRad
به یاد استاد واعظ زاده خراسانی ✍️ علی راد قسمت اوّل: https://eitaa.com/OstadRad/545 قسمت دوّم: https://eitaa.com/OstadRad/546
علامه مجهول القدر : استاد واعظ زاده خراسانی بازخوانی اهداف همایش ترجمان قرآن 🎙 علی راد 👇 @OstadRad
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علامه مجهول القدر : استاد واعظ زاده خراسانی @OstadRad
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الزامات رویکرد تمدنی به سیره فاطمی 🎙 علی راد @OstadRad
سلسه نشست های روش شناسی علوم نشست هفتم : روش شناسی علوم حدیث 🎙علی راد @OstadRad
علامه جعفر مرتضی عاملی و پدیده غلو در روایات موالید ائمه (قسمت اوّل) ✍️ علی راد پدیده غلو و پیامدهای منفی آن در تاریخ فکر و میراث امامیه به‌ویژه در فضایل و مناقب‌نگاری که بخشی از سیره‌نویسی است واقعیتی انکارناپذیر است. غلو با دو گونه غلو سیاسی و غلو معارفی ـ عملی تلاش داشت چهره اسلام و اهل‌بیت(ع) را مشوّه کنند، اما با مقابله امامان شیعه در تحقق اهداف خویش ناکام ماند، ولی ردپای تلاش‌های نافرجام آنان در متون و میراث به‌ویژه در سیره و فضایل ایشان باقی ماند. این رسوبات در دوره‌های متأخر از طریق برخی از آثار و شخصیت‌های غلوگرا احیا شد و در ذهنیت افراد ناآگاه در تقریر سیره و ترسیم سیمای امامان شیعه اثر گذاشت. از این‌رو توجه سیره‌نگاران به پدیده غلو و بازتاب‌های آن در متون و میراث شیعی امری انکارناپذیر است و غفلت از آن پیامدهای نادرستی را در سیره نگاری معصومان به دنبال دارد. محقق عاملی در سیره‌نگاری امام علی(ع) با نگاهی دقیق و ظریف به واکاوی و نقد رگه‌های غلو در سیره علی(ع) پرداخته است که از جمله آنها غلوانگاری ولادت علی(ع) در داخل کعبه است که به بهانه تشابه به آموزه‌های غالیانه در اصالت نصوص متواتر تشکیک نمی‌کند. پیش از تقریر و ارزیابی نظریه محقق عاملی توجه به دو نکته ذیل ضروری است: 1. فرایند و چگونگی حضور فاطمه بنت اسد(س) در داخل کعبه هنگام تولد امام علی(ع) از حوادث خاص و شگفت حیات ایشان است. نظر به اهمیت این واقعه و فضیلت آن برای امام علی(ع)، هماره این بخش از حیات ایشان مورد اهتمام ویژه سیره‌نگاران امامی بوده و هست. اهتمام محققان امامیه در سده اخیر به تک‌نگاشت‌های تخصصی در این موضوع، اهمیت این فراز از حیات علوی را نشان می‌دهد. برآیند این پژوهش‌ها دو کارکرد در سیره‌نگاری امام علی(ع) را در پی دارد: نخست اثبات فضیلتِ «یگانه مولود کعبه» که به امام علی(ع) اختصاص دارد و تکریم و عنایت الهی را در شأن امام و مادر بزرگوار ایشان اثبات می‌کند. دوم نقد نظریه رقیب که بافضیلت‌تراشی تولد شخص دیگری به نام حکیم بن حزام در داخل کعبه، اختصاص و انحصار این فضیلت برای امام علی(ع) را برنتافته و تلاش دارد با نظیرسازی این فضیلت را کم‌رنگ نشان دهد. 2. بر پایه انگاره‌ای غالیانه فرایند تولد امامان شیعه فرایندی متفاوت از تولد افراد عادی است؛ به گونه‌ای که نشانه‌های بارداری در مادران امامان آشکار نیست و حتی چگونگی وضع حمل آنان با سایر زنان متفاوت است. معضلی که ذهن محقق عاملی را در نگارش بخش تولد امام علی(ع) گزیده و او را ناگزیر به موضع‌گیری در برابر انگاره غالیانه در باب تولد امامان وا‌داشته است، واقعه اعجاب‌انگیز شکافته‌شدن دیوار خانه کعبه و تولد امام علی(ع) از فاطمه بنت اسد(س) داخل کعبه است که در نصوص روایی و تاریخی بدان تصریح شده است. محقق عاملی در تتمه بحث از تولد امام علی(ع) در داخل کعبه با گشودن مبحثی با عنوان «ولادة الأئمة(ع) فی روایات الغلاة» به نقد رگه‌ها و رسوبات تفکرات غالیانه در روایات موالید معصومان می‌پردازد که بیانگر یکی از اصول نقد وی در مواجهه با سیره‌نگاری معصومان است. به نظر می‌آید از نگاه محقق عاملی موضوع شکافته‌شدن دیوار کعبه و تولد امام علی(ع) در داخل کعبه زمینه طرح بحث از نقد پنداره غلو در روایات موالید را از سوی وی فراهم کرده است؛ زیرا ممکن است برخی از افراد این واقعه را غلوآمیز پنداشته و در درستی آن تردید کنند. به همین دلیل وی برای دفع این شبهه ناگزیر این مبحث را در انتهای مبحث میلاد امام علی(ع) طرح کرده است. سپس در فصل دوم از جلد نخست با عنوان «ولید الکعبة» به اثبات فضیلت تولد امام علی(ع) در داخل کعبه و پاسخ به اشکالات و شبهات وارده بر آن می‌پردازد. 👇👇 @OstadRad
علامه جعفر مرتضی عاملی و پدیده غلو در روایات موالید ائمه (قسمت دوّم) ✍️ علی راد تحلیل و ارزیابی 1. هر چند محقق عاملی به شکل مستقل نظریه خود را در باب تعریف و معیار غلو، گونه‌های غلو، دامنه و محدوده تأثیرات آن در سیره‌نگاری ارائه نمی‌کند، اما به فراخور نیاز در بخش‌های مختلف کتاب خواننده را به نقش غالیان در تحریف متون توجه می‌دهد. بنابراین رصد و نقد غلو در متون سیره از جمله اصول نظریه نقد محقق عاملی در سیره‌نگاری امام علی(ع) است؛ زیرا شخصیت علی(ع) نظر به فضایل و مناقب ویژه آن حضرت آبستن غلوگرایی است و لازم است که در سیره‌نگاری ایشان دقت و احتیاط کافی صورت پذیرد. از مطالعه الصحیح من سیرة الامام علی(ع) این مهم به‌روشنی به دست می‌آید که محقق عاملی باورمند است که بخشی از متون روایی و نصوص تاریخی امامیه مصون از گزند آسیب غالیان نبوده و افزوده‌ها و اندیشه‌های غالیان هر چند اندک در پی‌رنگ و میانه آثار شیعی رخنه کرده است. وی به عنوان یک سیره‌نگار امامی با آگاهی کامل از این آسیب، بااحتیاط و دقت به رصد انگاره‌های غالیانه در متون سیره امام علی(ع) می‌پردازد، نفوذ رگه‌های غلو را نشان می‌دهد، متون غالیانه را به نقد می‌سپارد و در پایان داوری می‌کند. هر چند نظر نهایی وی گاهی با احتیاط و نوعی ایهام همراه است که در اصل احتیاط از دیگر اصول نظریه نقد محقق عاملی از آن سخن خواهیم گفت. 2. در مبحث ولادت امام علی(ع) رویکرد تحلیلی – انتقادی محقق عاملی در نقد نگره غالیانه، اثبات تواتر نصوص تولد در داخل کعبه و پاسخ به شبهات این موضوع مشهود است. نظر به اهمیت این مسئله محقق عاملی عنایت ویژه‌ای به این موضوع دارد و در یک فصل مستقل درباره آن بحث کرده است. پرداخت جامع به نصوص این واقعه از منابع شیعه و اهل سنّت، بهره‌مندی از تک‌نگاشت‌های تخصصی، بازشناسی و پاسخ به شبهات قدیم و جدید این موضوع و بیان ابعاد غیبی و معنوی این فضیلت از نتایج کاربست اصل رصد و نقد رگه‌های غلو در سیره‌نگاری امام علی(ع) در این فصل است که همسوی با منهج وی در تحلیل مسائل بنیادین سیره‌نگاری معصومان است. 3. محقق عاملی مبتنی بر نظریه تواتر نصوص و ادله‌ تولد امام علی(ع) در داخل کعبه احتمال غلوآمیز بودن این پنداره را از اساس می‌زداید، اما به طور مستقیم به این شبهه نمی‌پردازد؛ زیرا بر پایه مستندات متواتر روایی و تاریخی تولد امام علی(ع) داخل کعبه قطعی است و علی‌رغم شگفت‌انگیزبودن این حادثه نباید آن را غلوآمیز دانست. بنابراین از نگاه محقق عاملی هر حادثه شگفت‌انگیزی دلیل بر نفوذ غلو در ساخت و پرداخت آن نیست و اگر نصوص متواتر و قطعی بر تحقق یک واقعه اعجاب‌برانگیز و غیرعادی داشته باشیم نباید آن را حمل بر غلو کرد. نمونه‌های دیگر این رویکرد وی را می‌توان در تأکید بر صحت مستندات روایی و تاریخی وقایع خاص در روز عاشورا چون قرآن‌خواندن سر مبارک امام حسین(ع) در بالای نیزه، رنگین‌شدن آسمان به رنگ خون در روز شهادت امام حسین(ع)، ظهور کرامات و معجزات به دست معصومان از جمله تأثیر آنی نفرین فاطمه(س) در بلند‌شدن دیوارهای مسجد هنگام اجبار امام علی(ع) برای بیعت و ... مشاهده کرد که از نگاه محقق عاملی به دلیل علمی اعتبار آنها اثبات شده است. هر چند که رویکرد مادی‌گرا در سیره‌نگاری از طرح این نصوص خودداری می‌کنند ( الصحيح من سيرة الامام علی(ع)، ج 1، ص 22 – 24). @OstadRad
علامه جعفر مرتضی عاملی و پدیده غلو در روایات موالید ائمه (قسمت سوّم) ✍️ علی راد رویکرد کلامی محقق عاملی در نقد نصوص چنین نیست که وی را همانند برخی از عقل‌گرایان افراطی به نفی و طرد گزارش‌هایی از سیره علی(ع) سوق دهد که با دستاوردهای عقل خود بنیاد بشری ناهمگون می‌نماید. وی در مواجه با چنین گزارش‌هایی از اصل «رد علم به اهل‌بیت» بهره‌مند ‌است و با استفاده از این اصل ضمن حفظ صحت صدور این متون برای آنها مقاصدی قائل است که تنها راسخان در دانش از آن آگاه هستند. کاربست این اصل در نقد وی را از انکار و طرد این گونه گزارش‌ها مصون داشته و به احتیاط در نفی اصالت نصوص سوق داده است. نمونه کاربست این اصل داوری محقق عاملی درباره حدیث سخن گفتن ذوالفقار در مقابل پرسش علی(ع) بعد از قتل عمرو بن عبدود است. این متن که در منابع روایی متقدم امامیه گزارش نشده است و ابتدا در الخرائج و الجرائح رواندی و سپس در منابع روایی متأخر چون بحار الانوار و مدینة المعاجز آمده است، همچنان در نگاه محقق عاملی در بوته صحت صدور قرار دارد و مقصود اصلی از صدور این روایت را به ائمه ارجاع می‌دهد. پاسخ وی چنین است: نقول: لیس لدینا ما ینفی صحة هذه الروایة . ومجرد الاستبعاد، والإعلان بإنكارها، لا یكفی، لأن الجواب على ذلك هو أنه حین یصعب علینا فهم بعض ما ورد فیها، فإن علینا أن نكل علم ذلك إلى أهله، ما دام أنه لا یمس أساس العقیدة، ولا یؤثر على الضوابط والمرتكزات العامة للبحث العلمی الرصین. نمونه دیگر احتیاط‌گرایی محقق عاملی، کوشش تأویلی در توجیه گزارش «چگونگی تولد امامان» است. وی در نقد متن بارداری و وضع حمل متمایز مادران امامان از سایر زنان، ابتدا با رویکرد تأویلی تلاش می‌کند معنایی مقبول از برخی فقرات آن ارائه کند، اما در نهایت از قاعده توقف و رد علم معنای حقیقی آن به معصومان بهره می‌جوید و گویی قصد دارد که خواننده خود به قضاوت بنشیند. هر چند تلاش محقق عاملی در این تحلیل و نقد ستودنی است، توجه به نکات ذیل نیز اعتبار سنجی این متن ضروری است: الف) کهن‌ترین مصدر اصلی این گزارش کتاب الهدایة الكبرى خصیبی در باب سیدة النساء فاطمه الزهراء(س) است که در آن چنین آمده است: والذی ولدت فاطمة (علیها السلام) من أمیر المؤمنین (علیه السلام): الحسن والحسین ومحسنا سقطا و زینب وأم كلثوم وكان اسمها آمنة، وولدت الحسن والحسین من فخذها الأیمن وأم كلثوم وزینب من فخذها الأیسر. ومثله ما روی عن وهب بن منبه ان مریم ولدت عیسى (صلوات الله علیه) من فخذها الأیمن وان النفخة كانت من جیبها والكلمة على قلبها. در ظاهر عبارت اشاره‌ای به انتساب این متن به عنوان روایت به معصومان وجود ندارد. در متون قبلی این متن نیز سندی ذکر نشده است که تحویل به سند روایت قبلی را محتمل بدانیم. اصل کتاب الهدایة الكبرى به‌جز بخش‌هایی از آن فاقد سند روایی معهود کتاب‌های حدیثی است. ضمن اینکه محققان به تحریف در نسخه اصل الهدایة الکبری و دستبرد در برخی از فقرات آن نیز تصریح دارند؛ از جمله تمام باب سیدة النساء فاطمه الزهراء(س) در برخی از نسخه‌های خطی معتبر و کهن این اثر وجود ندارد. به همین‌سان جمله «إنَّا معاشر الأوصیاء لسنا نحمل فی البطون، وإنما نحمل فی الجنوب، ولا نخرج من الأرحام، وإنما نخرج من الفخذ الأیمن» بر پایه محقق کتاب الهدایة الکبری از زیادات راوی این اثر است و مخالف با گزارشی است که به تولد حضرت مهدی(عج) از رحم مادر بزرگوارشان تصریح دارد. بنا براین به نظر می‌آید اطلاق عنوان روایت به این متن بر پایه معیارهای دانش رجال شیعه و کاربست قواعد فقه الحدیث در تبیین معنا و مقصود آن و استناد به قاعده رد علم در توجیه آن نادرست است. کاربست این قواعد به‌ویژه قاعده توقف و رد علم به مقصود اصلی حدیث به معصوم درباره احادیثی صادق است که اطمینان به صدور آن از معصوم داریم؛ در حالی که در این مورد شواهد متعددی بر خلاف آن داریم. همچنین کاربست رویکرد تأویلی برای توجیه معنای ظاهری آن یا تمسک به قواعد رفع تعارض برای جمع آن با واقعیت متعارف و سایر ادله معتبر روایی با رویکرد استدلالی سازگار نیست. ب) در متن کتاب الهدایة الكبرى خصیبی عبارت «ومثله ما روی عن وهب بن منبه ان مریم ولدت عیسى (صلوات الله علیه) من فخذها الأیمن» آشکارا به این نکته اشاره دارد که نویسنده قصد دارد با ارجاع به وهب بن منبه میان چگونگی تولد حسنین(ع) با تولد عیسی(ع) تماثل برقرار کند، اما از این مهم غفلت کرده است که این ادعا در آیات قرآن و دیدگاه رایج در میان مسیحیان شناخته‌شده نیست. حتی این متن از وهب بن منبه در منابع اسرائیلیات نیز به دست نیامد. به نظر می‌آید با توجه به شیوع نگره‌های گنوسی و غالیانه میان مسیحیان شام این متن از زیادات جریان غلو شام است که به کتاب الهدایة الكبرى خصیبی افزوده شده است. @OstadRad