eitaa logo
طومار نقد
580 دنبال‌کننده
323 عکس
16 ویدیو
68 فایل
مطالعات تفسیر و حدیث امامیه
مشاهده در ایتا
دانلود
گزیده ای از جلسه نقد کتاب : «دین و مدل‌های فرهنگی» تالیف دکتر علیرضا قائمی نیا در این نشست حجت‌الاسلام و المسلمین علی راد؛ عضو هیئت علمی دانشگاه تهران سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛ ضرورت تفسیر فرهنگی از اسلام ما امروزه در حوزه دین‌پژوهی دو رویکرد غالب را شاهد هستیم: رویکرد سنتی و مدرسه‌ای که در حوزه و دانشگاه ما وجود دارد و رویکردهای مدرن و جدید که ممکن است در داخل گفتمان مدرسه‌ای هم باشند. در رویکرد اول متن‌محور و کتاب‌محور هستند تا مسئله‌محور، کتاب‌محورند تا دانش و روش‌محور. در مقابل چالش‌های جدید در حوزه مطالعاتی خودشان رویکرد انفعالی و تقریبا شبه انسداد را شاهد هستیم چه در حوزه و چه در دانشگاه. این رویکرد تک‌روشی است و با روش کاملا کلیشه‌ای و کهنه به تحلیل مسائل می‌پردازد. برآیند این رویکرد در حوزه دین‌پژوهی و اسلام‌شناسی نهایتا این است دین چه گفته و قرآن چه گفته است نه اینکه قرآن چه می‌گوید و برای بشر امروز چه رهاوردی می‌تواند داشته باشد و نسبت اسلام و قرآن با گفتمان‌های جدید علمی دنیای مدرن چیست. در رویکرد دوم کاملا مسئله‌محور هستند تا کتاب‌محور و متن‌محور. این مسئله است که رویکرد را به تکاپو وادار می‌کند و به نقد و نظر می‌پردازد. شاید اقتضای دنیای مدرن است از هر چیزی حتی دین انتظار پاسخگویی به نیازهای انسان دارد. رویکرد مدرن خودش را در انحصار یک روش محصور نمی‌کند و از تمامی روش‌های ممکن برای حل مسئله کمک می‌گیرد و یک رویکرد میان‌رشته‌ای دارد. این نکته اول که خواستم جایگاه کتاب را در گفتمان دین‌پژوهی معاصر تقریر کنم. دومین نکته ضرورت تفسیر فرهنگی از اسلام است. ما تاکنون انواع تفسیرها از اسلام را تجربه کردیم اما جای خوانش و قرائت فرهنگی از اسلام و نشان دادن ظرفیت‌ها و ویژگی‌های آن خالی است. در سده اخیر برخی نواندیشان تکاپوهایی در این زمینه داشتند ولی این یک ضرورت است که بر دین‌پژوهان بایسته است تفسیر فرهنگی خود از اسلام را بیان کنند و ظرفیت‌های تفسیر فرهنگی اسلام را بیان کنند. اساسا یک نظریه فرهنگی جامع و مانع از اسلام در اختیار ما نیست تا با استناد به آن به نقد نظریه‌های فرهنگی رقیب بپردازیم چه برسد به اینکه از این نظریه به سطح مدل‌ها حرکت کنیم. به همین سان ضرورت دیگری در تفسیر فرهنگی قرآن و تفسیر فرهنگی از سنت نبوی را شاهد هستیم. ما هنوز ملاکی که آیات فرهنگی قرآن را تمایز بدهد در اختیار نداریم. عصری‌سازی اسلام و پاسخ به نیازهای جدید ضرورت سوم ضرورت عصری‌سازی فرهنگ اسلام یا اسلام فرهنگی با مقتضیات دوران جدید است. این شکافی که الآن در ساحت‌های مختلف شاهد هستیم ناشی از فقدان عصری‌سازی و بروزرسانی این فرهنگ است. گویی بخشی از جامعه اسلامی همچنان در هزاره‌های قبل زندگی می‌کند و با انسان مدرن سر ستیز دارد. لذا ما نتوانستیم حرکت موازی و متناسب با این جریان داشته باشیم. پس ما نیاز به تغییر رویکرد در مطالعات دین‌پژوهی داریم. ما نیاز ضروری به تفسیر فرهنگی اسلام و قرآن داریم و به مدلی که بتواند نظریه برخواسته از اسلام را به روز کند و متناسب با مقتضیات انسان مدرن باشد. کتاب آقای قائمی‌نیا در این فضا قرار می‌گیرد و می‌تواند به این سه ضرورت و نیاز پاسخ دهد. با خواندن این کتاب این حس به خواننده منتقل می‌شود نویسنده کتاب چنین دغدغه‌ای دارد و دنبال تغییر در رویکرد و پاسخ به این نیاز و ضرورت است و انصافا هم ایشان در این مهم موفق بودند. ✨@OstadRad
🔻 مراسم تکریم و معارفه رئیس دفتر نمایندگی سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی در قم با حضور تولیت معزز آستان قدس رضوی برگزار شد. 🔸مراسم تکریم و معارفه رئیس دفتر نمایندگی سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی در قم امروز پنجشنبه ۱۳ مهرماه ۱۴۰۲ با حضور تولیت معزز آستان قدس رضوی ؛ روسای مراکز علمی و پژوهشی حوزوی و دانشگاهی و شخصیت های علمی برگزار شد.جناب حجت الاسلام و المسلمین مروی تولیت معزز آستان قدس رضوی امروز در این مراسم ضمن تقدیر از زحمات و تلاش‌های ارزشمند جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای دکتر راد، جناب حجت الاسلام والمسلمین دکتر حمید پارسانیا را به عنوان رئیس دفتر نمایندگی سازمان علمی وفرهنگی آستان قدس رضوی در قم معرفی کرد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ ◾️ کانال اطلاع رسانی اخبار و برنامه های سازمان علمی وفرهنگی آستان قدس رضوی- نمایندگی قم👇 🆔@scorazavi
🔸 تولیت معزز آستان قدس رضوی: از جناب حجت الاسلام والمسلمین دکتر راد به خاطر زحمات چند ساله صمیمانه سپاسگزاری می کنم و متواضعانه از زحمات علمی و ارزشمند ایشان قدردانی می کنم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ ◾️ کانال اطلاع رسانی اخبار و برنامه های سازمان علمی وفرهنگی آستان قدس رضوی- نمایندگی قم👇 🆔@scorazavi
مدرسه بخاری در مصر : از شرح تا ختم الجامع الصحیح ✍️علی راد با اوج گرفتن مطالعات انتقادی علیه شخصیت بخاری و کتاب وی در سده اخیر از سوی جریان های سه گانه امامیه, نوگرایان اهل سنّت و خاورشناسان , جریان دفاع از بخاری به طور رسمی به یک پروژه به ظاهر علمی در نهادهای دینی اهل سنّت مورد توجه قرار گرفت به گونه ای که در چهل سال اخیر بیشترین کتاب و پژوهش در دفاع از بخاری منتشر شده است و بخش بزرگی از کتابخانه های تخصصی علوم حدیث جهان اسلام را کتابهای مرتبط با شخصیت, اندیشه ها و روش شناسی بخاری و شرح کتاب الجامع الصحیح وی به خود اختصاص داده است که در مقایسه با دیگر جوامع حدیثی اهل سنّت بسیار معنادار و قابل توجه است. در این میان سهم جامعة الأزهر مصر به عنوان یکی از مراکز مهم اسلامی شناسی در جهان اهل سنّت بسیار مهم و پر رنگ است. از جمله اقدامات الأزهر اهتمام جدی آن به شخصیت حدیثی بخاری است که در چند دهه اخیر شتاب ویژه ای به خود گرفته است؛ البته توجه به بخاری و میراث وی نزد مصریان دیرینه ای کهن دارد و برای خود جریانی را شکل داده است؛ این جریان از نگارش انواع کتابها در شرح و توضیح الجامع الصحیح , احیای شخصیت بخاری از طریق تک نگاری ها تا برگزاری جلسات قرائت و ختم الجامع الصحیح و حتی شروح آن از گذشته تا کنون به فعالیت های خود در قالب مدرسه بخاری استمرار بخشیده است(بنگرید: ابراهیم احمد, احمد, مدرسة الامام البخاری فی مصر: بحث فی الجهود المبذولة من المدرسة المصریة فی خدمة صحیح البخاری, دار الصالح, قاهره , 2018م , 351 ص). @OstadRad
اسطوره بخاری؛ از انفعال عقل تا انسداد نقد👇
اسطوره بخاری؛ از انفعال عقل تا انسداد نقد ✍علی راد شماری از پاسخهای سلفیان به نقدهای شیعیان علیه الجامع الصحیح بخاری بر تصویر پردازی اغراق گونه از شخصیت بخاری استوار است که از گذشته تا اکنون در نوشته های سلفیان در دفاع از کتاب الجامع الصحیح به مثابه یکی از دلایل نقدناپذیری احادیث این کتاب تلقی شده است. در این نوشته¬ها, شخصیت بخاری چنان اسطوره وار ترسیم شده است که گویی در فرایند دانش اندوزی و تالیف کتابهای بخاری خداوند اراده و عنایت ویژه¬ای داشت لذا بخاری از چنان شخصیت ممتازی برخوردار شد که گوی سبقت را از همگان در گذشته و آینده ربود و همانند وی و کتابش دیگر توفیق تکرار حضور در این جهان را نخواهد یافت. به این رویکرد غلو آمیز و توأمان با اغراق در تصویرپردازی از شخصیت بخاری, اسطوره بخاری اطلاق می¬شود که در شماری از نگاشته های انتقادی علیه الجامع الصحیح بخاری از سوی نویسندگان نواندیش اهل سنّت بدان تصریح شده است(نک: أیلال, رشید, صحیح البخاری: نهایة اسطورة). رویکرد توام با اغراق و آمیخته به اسطوره به کتاب الجامع الصحیح و مولف آن دیرینه ای کهن دارد و از قرن هشتم نخستین بازتاب جدی آن را در آثار اهل سنّت شاهد هستیم. پنداره تقدیس و تعظیم کتاب الجامع الصحیح بخاری و مولف آن توانست ضعف های آشکار این کتاب را کتمان نماید, نقدهای علمی ناقدان را به احتیاط و اعراض از موازین نقد وادار نماید و انسداد در نقد این کتاب را رقم بزند. تقدیس و اسطوره سازی از بخاری همچنان در نهادهای علمی اهل سنّت در مصر, عربستان, ... ادامه دارد. در غالب کتابهای نشر یافته از سوی ناشران وابسته به این نهادها, امتداد این رویکرد و تفکر آشکار است. از جمله این آثار کتاب «طعون و شبهات الشیعة الأمامیة حول صحیح البخاری و الرد علیها» تالیف آقای عادل عزّازی است. 🆔@OstadRad
به احترام فضیلت او
به احترام فضیلت او استاد شفیعی کدکنی و کتاب قلندریه در تاریخ ✍️علی راد دیروز هجده مهرماه 1402 توفیق حاصل شد در کتابخانه تخصصی علوم حدیث قم لحظاتی هر چند کوتاه اما سرشار از معنا استاد نامدار ادبیات و شعر معاصر جناب دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی را زیارت کنم و عرض ادب و احترام داشته باشم. این لحظات کوتاه برای بنده بسیار مغتنم بود؛ چهره استاد ترجمان فرزانگی, تذکار فضیلت, نماد اخلاق, تجسم شکوه تحقیق, نستوهی در دانستن, ..... بود و البته تواضع و فروتنی در نگاه, سکوت و گفتار ایشان ساری و جاری بود و از بن¬جان نیوشای سخنان همه بود و همه را در خاطر داشت. بازدید استاد از کتابخانه علوم حدیث قم گویای رویکرد استاد به جایگاه بی بدیل ریشه ها و بنیان ها در اسلام شناسی بود و بر مکانت سنّت و منزلت حدیث در این روزگار آشفته علم و معرفت نیز دلالت داشت. پیش¬تر در یادداشتی در این کانال از کتاب قلندریه در تاریخ استاد شفیعی سخن گفته بودم و اینک امروز 19 مهر – سالروز میلاد استاد شفیعی کدکنی در سال 1318 ش- از منظری دیگر بدان می-پردازم. یک. سخت کوشی و نستوهی در تحقیق کتاب قلندریه در تاریخ جامع ترین پژوهش روشمند و تحلیلی در موضوع خود است و تا کنون نیز همانند آن به زبان های عربی و انگلیسی منتشر نشده است. این کتاب را استاد به توصیه زنده یاد دکتر بدیع الزمان فروزانفر تالیف کرده است و به مدت چهل و یک سال در جستجوی مصادر اصلی و اولیه درباره قلندریه بوده و سرانجام این اثر را تالیف کردند که در نوع خود کم نظیر است. دو. نمونه موفق در کاربست الگوی از پارادایم تا ایدئولوژی در جستارهای خود بارها از کتاب قلندریه در تاریخ به عنوان مثال موفق در نشان دادن تحولات یک جریان فکری در روند تاریخی آن یادکرده ام. این کتاب تلفیق تصوف با قدرت را به خوبی در الگوی «پارادایم قلندریه - ایدئولوژی قدرت» به تصویر کشیده است. تصور غالب این است که قلندریه فقط جریان عرفانی است لکن این کتاب اثبات می¬کند که جریانی اجتماعی- سیاسی بود که به دنبال سهم خواهی از قدرت سیاسی بود هر چند در طول تاریخ دگردیسی ها نیز داشته است . 🔗🔴جمله « به احترام فضیلت او» اقتباس از جمله استاد بدیع‌الزمان فروزانفر زیر برگه پیشنهاد استخدام دکتر شفیعی کدکنی در دانشگاه تهران است که چنین نوشته بودند: «احترامی است به فضیلت». 🆔@OstadRad
هدایت شده از دانشگاه قرآن و حدیث
📣جذب اولین دانشجویان دکتری در رشته جدید «تفسیر امامیه» 💢دانشگاه قرآن و حدیث برای اولین بار از طریق آزمون اختصاصی طلاب برای نیمسال دوم تحصیلی (ترم بهمن1402) در مقطع دکتری رشته جدید «تفسیر امامیه» در قم دانشجو می پذیرد. 🔹بازه ثبت نام: 10 آذرماه لغایت 10 دی ماه 1402 🔗دانلود دفترچه راهنمای پذیرش 🔻روابط عمومی دانشگاه 🆔@qhuacir
مغالطه زمان پریشی تاریخی در انگاره بخاری؛ اسطوره حفظ ✍️علی راد دکتر عزّازی در کتاب طعون و شبهات الشیعة الأمامیة حول صحیح البخاری و الرد علیها محمد بن اسماعیل بخاری را دارای حافظه اعجاز گون و قدرتی بی بدیل در حفظ حدیث معرفی می کند که در نهایت شگفتی در کمترین زمان ممکن بیشترین حدیث را با دقت تمام حفظ نمود؛ توانایی بخاری در بازخوانی احادیث چنان دقیق بود که اساتید بخاری از حضور او در درس ایشان دچار اضطراب بودند زیرا از این هراسناک بودند که نقل حدیثی اشتباه کنند و بخاری به ایشان تذکر داده و خطای آنان را تصحیح نماید(ابن حجر, مقدمة فتح الباري, ص 484). محدثان بغداد برای آزمون بخاری اسناد و متن احادیث متعددی از راویان مختلف در هم آمیختند و بخاری به ترتیب و با دقت شکل صحیح هر کدام از آنها را بیان کرد . 💬مغالطه زمان پریشی تاریخی به دستبرد در روایت تاریخی از هر گونه پدیده اطلاق می شود. این مغالطه از طریق تحریف تاریخ به مغالطه گر در دستیابی به اهدافش کمک می¬کند. مغالطه زمان پریشی تاریخی رخداد پدیده را به زمان غیر واقعی خود تاریخ گذاری می¬کند یا پدیده تاریخی کهن را بر اساس معیارهای امروزین تحلیل و داوری می کند و چنین تصور می شود که تاریخ پدیده از قدمت برخوردار است در حالی که در واقعیت امر پدیده مذکور در گذشته مد نظر مغالطه گر وجود تاریخی ندارد ولی گویی مغالطه دوست دارد آینده را در گذشته تصور کند. برای اکتشاف این مغالطه ظریف و دقیق, رهیافت تاریخی به پدیده از زمان پدیداری تا روزگار معاصر ضروری است. در ادامه روشن خواهد که دستاورد پیشینه شناسی پدیداری, تطور, توسعه و تثبیت کاربرد لقب حافظ برای محدثان قرن اول تا چهارم هجری با چالش زمان پریشی مواجه است زیرا نخستین کاربردهای بسیار نادر آن به نیمه دوم قرن هجری می رسد و تا این تاریخ لقب حافظ به معنای مد نظر دکتر عزّازی در قاموس ادبیات حدیثی مسلمین شناخته شده نیست لذا اطلاق لقب حافظ به بخاری با فرایند تاریخی مصطلح حافظ از پدیداری تا تثبیت آن ناسازگار و به مغالطه زمان پریشی تاریخی دچار است و این لقب بسیار دیر هنگام برای بخاری از سوی آیندگان و در گفتمان ویژه اهل حدیث به منظور بازسازی تاریخی گذشته این جریان بر اساس معیارهای امروزین آن به کار رفته است. 🆔@OstadRad
Shii Hadith Project 2023 Programme In 2023, the Shii Hadith Project central aim has been to work towards creating long-term frameworks for bringing together scholars working in different countries from the Middle East, Europe and North America together. To this end we are organising the following workshop. Shii Hadith Studies: Exploring Opportunities and Expanding Horizons Monday – November 13, 2023 13:00 Introduction and Welcome – Kumail Rajani 13:10 Shii Hadith Studies in Western Academia – Edmund Hayes 13:30 Shii Hadith Studies in Iraq – Al-Sayed Hossein al-Qazwini 14:10 Shii Hadith Studies in Iran – Dr. Ali Rad 14:50 Shii Hadith Studies in Turkey – Dr. Enas Topgul 15:30 Round table and Conclusions 16:00 End of program https://shiihadithproject.hcommons.org/2023-programme/ 🆔@OstadRad
🌸مجله حدیث حوزه شماره ۲۶ منتشر شد ⏬آدرس سایت مجله: http://Majalh-h.irتدلیس سلیمان بن مهران ‌أعمش؛ از نظریه تا عمل علی راد ✅عتبه‌بوسی، اعتبارگرفته از فقه مأثور یا عُرف منصور محمدحسین صالح آبادی ✅پیامدهای پدیدۀ افزوده‌نگاری (ادراج) در روایات و کتب حدیثی مجتبی پورموسی؛ محمدکاظم رحمان‌ستایش ✅باز‌پژوهی عوامل پیدایش إضمار در احادیث امامیه احسان سرخه ای؛ سید محمدحسین شاه ولایتی ✅بررسی محتوای احادیث راویان متهم به «وضع» و «غلو» در کتاب الضعفاء ابن‌غضائری قاسم بستانی؛ سیما آلبوغبیش ✅بررسی تطبیقی مبانی نقد الحدیثی علامه طباطبایی و علامه شوشتری(با تأکید بر المیزان و الاخبار الدخیله) فرهاد امرایی؛ علی حسن بیگی ✅کاربست دانش بلاغت در اجتهاد با تاکید بر اعتبارسنجی و فقه الحدیث روایات فقهی علیرضا بابایی؛ سیدمحمود طیب حسینی ✅تاملی در مقابله با اهل بدعت با استناد به روایت مباهتهه میلاد مرادی؛ مهدی کریمی مفتح ✅مولفه های جهاد تبیین در مناظرات امام رضا(ع) مهدی آریان فر ✅واکاوی ماهیت‌ و وجه تمایز مدارا، مداهنه و تقیه با معیار وحی و خرد علی اصغر موسوی اطهر OstadRad@🆔
انگاره تحریف قرآن؛ از خاستگاه سنّی تا موضوع بودن احادیث آن درنگی در دیدگاه آیت الله بروجردی ✍️علی راد بر پایه دیدگاه به آیت الله بروجردی نظریۀ تحریف قرآن از اساس خاستگاه سنّی دارد و احادیث شیعه و اهل سنّت در این مسئله از اساس بر ساخته و موضوع هستند که در یک گفتمان جدلی- تفاضلی میان پیروان شیخین و علویان پدید آمد. دو تقریر از دیدگاه آیت الله بروجردی توسط شاگردان ایشان گزارش شده است : یک. تقریر استاد واعظ زاده خراسانی: «نص آیه الله البروجردی فی بحث اصوله: ابطال القول بتحریف الکتاب ....... و امّا الاخبار المرویة عن طرق الفریقین فی کیفیة جمعه التی هی ایضا من مدارک قائلی التحریف فکلها مجعولة للفریقین کما یظهر بالتامل فیها. فالعامة: لمّا ارادوا تعظیم الشیخین و بیان مناقبهما و تکثیر فضائلهما وضعوا من عندهم أن عمر اتی ابابکر و قال ان سبعمائة نفر من قراء القرآن و حفاظه قد قتلوا...... ثم الشیعة: لمّا راموا اثبات عدم رضی علی(ع)بخلافة ابی بکر وبیان مثلبة له و بمن بعده من الخلفاء رووا بعد هذه القطعة: أن علیا اشتغل بجمع القرآن فلمّا فرغ منه....»(موسوی دارابی, سید علی, النص الخالد لم و لن یحرّف ابدا, ص 153 – 154 ). دو . تقریر استاد محمدی هیدجی: آیة الله العظمی الحاج آقا حسین البروجردی دامت افاضاته حیث ادعی فی اثناء بحثه تالیف القرآن فی عهد الرسول (ص) و استبعد و أنکر عن تاخیره و امره بالجمیع وصیه و وزیره و خلیفته علی بن ابیطالب و أنکر جمعه (ع) غایة الإنکار و طعن أشد طعن علی من زعم أن علی بن ابیطالب جمعه بعد قبض رسول الله (ص) و زعم ان الروایات فی ذلک مجعولة من العامة و الخاصة صدرها منهم للأعتذار عن قعود علی (ع) عن البیعة و ذیلها منّا للاحتجاج علیهم بأنّ علیّاً جمع القرآن فآتاهم به فلم یقبلوا ذلک منه. ( محمدی هیدجی, عبدالرحمن, الحجة علی فصل الخطاب فی ابطال القول بتحریف الکتاب,ص 15) 🆔@OstadRad
مشایخ عثمانی بخاری در الجامع الصحیح (1) ✍️علی راد أحمد بن عبد الله بن يونس بن قيس اليربوعي أبو عبد الله الكوفي (227 ق) از جمله مشایخ حدیثی بخاری در کتاب شهرت یافته وی به الصحیح است که در کتاب الایمان, التوحید و الوضوء از طریق وی احادیثی را گزارش کرده است. هر چند احمد بن عبدالله یربوعی کوفی است ولی گرایش عثمانی – طرفداران عثمان بن عفان- دارد و به دنبال گردآوری فضائل و مناقب عثمان از حفاظ مشهور بصره چون حماد بن زید بصری بود. حماد بن زید از علاقه وی برای شنیدن احادیث فضایل عثمان علی رغم کوفی بودنش بسیار شگفت انگیز شد و شرط نمود که در صورتی برای او فضایل عثمان را روایت می کند که بر خلاف رویه جاری احمد یربوعی بنشیند و حماد ایستاده بر او روایت املا کند. یربوعی می گوید در حال املا چشمان او را دیدم که در حال گریه برای من روایت می خواند. ابن ایوب باجی این داستان را چنین گزارش می کند : « سمعت إبراهيم بن يزيد البيوردي الحافظ يقول سمعت أحمد بن يونس يقول قدمت البصرة فأتيت حماد بن زيد فسألته أن يملي علي شيئا من فضائل عثمان فقال لي من أين أنت قلت من أهل الكوفة قال كوفي يطلب فضائل عثمان والله لا أمليتها عليك إلا وأنا قائم وأنت جالس فقام وأجلسني وأملى علي وكنت أسارقه النظر فكان يملي علي وهو يبكي »( ابن أیوب باجی, التعدیل و التجریح, ج1, ص 307) 🆔@OstadRad
تدلیس سلیمان بن مهران ‌أعمش از نظریه تا عمل* 👇علی راد ** چکیده سلیمان بن مهران معروف به ‌أعمش از سَرآمدان علمی مشاهیر کوفه در قرن دوم هجری و از جمله مهم‌‌ترین مشایخ اثرگذار در شخصیت حفص بن غیاث نخعی است. علی‌رغم جایگاه کم‌نظیر ‌أعمش در حدیث، قرائت قرآن، فقه و تاریخ اسلام، در منابع رجالی عامه به تدلیس در نقل حدیث متهم است. مسئله اصلی این پژوهه بازیابی، تحلیل و ارزیابی مستندات تدلیس ‌أعمش است. این پژوهش اثبات می‌‌کند که انگارۀ تدلیس ‌أعمش مقارن با روزگار حیات وی از سوی برخی از نقادان حدیث مدرسه بصره محدّثان کوفه با گرایش به عثمانیه مطرح گردید و در قرن‌های بعد، همین دیدگاه مبنای رجال‌نویسان ‌اهل‌سنّت قرار گرفت. انگارۀ تدلیس ‌أعمش در نوع‌، بسامد و گستره آن در احادیث او ابهام دارد. هرچند ادبیات نظری بحث از تدلیس در نیمه اول قرن دوم هجری ساده و تکامل‌نیافته است، اما می‌‌توان بر پایه اخبار و داده‌های مرتبط به مسئله تحقیق سه فرضیه در تفسیر انگارۀ تدلیس ‌أعمش مطرح کرد: 1. تدلیس در احادیث انس بن مالک؛ 2. تدلیس در نقل از مشایخ؛ 3. تدلیس در نقل از راویان ضعیف. حفص بن غیاث به نقد این انگاره پرداخته و پس از مرگ حفص، کتاب وی از احادیث ‌أعمش در تصحیح این پنداره نقش‌آفرین بوده است. احادیث ‌أعمش در جوامع حدیثی ‌اهل‌سنّت ‌به‌ویژه صحاح ستّه و مسانید روایت شده و در شمار زیادی از اسناد این کتب، حفص بن غیاث حضور دارد. دستاورد این پژوهش برجسته‌نمودن چالش تعارض در ‌‌منابع رجالی و حدیثی عامه در جرح و تعدیل ‌أعمش است. این تعارض در دو سطح «تعارض نظری – نظری» و «تعارض نظری – عملی» وجود دارد. انگارۀ تدلیس ‌أعمش به‌‌دلیل ابهامات و نقدهای علیه آن، به تراز نظریۀ رسمی در رجال ‌اهل‌سنّت دست نیافت؛ لذا در مقام عمل در فرایند نقل احادیث وی از سوی محدِّثان عامه نادیده گرفته شد. کلیدواژه‌ها‌‌: مشایخ حفص بن غیاث، سلیمان بن مهران ‌أعمش، رجال ‌اهل‌سنّت، تدلیس ‌أعمش، نقد الرجال. لینک دانلود مقاله : https://www.majalh-h.ir/article_181226.html 🆔@OstadRad
تناقض در مفهوم انگاره نقد السنّة ✍️علی راد سنّـت معتبر, به دلیل وحیانی بودن, عصمت در مصدر و محتوا , عدم اختلاف درونی گزاره ها و آموزه ها با یکدیگر, نقد ناپذیر و در سنجش اعتبار سایر گونه های میراث مسلمین سنجه و معیار است. نظریه های شارحان, فقیهان هم تراز با سنّت معتبر نیستند و این همانی میان آنها وجود ندارد. هر حدیثی الزاماً ترجمان سنّت معتبر نیست لذا احادیث قابل نقد هستند ولی سنّت معتبر و اصیل فرا نقد است زیرا از حجیت و اعتبار ذاتی برخودار است. تصور نقد سلبی سنّت از اساس نادرست است زیرا پیشتر در میزان خرد ناب اعتبار آن اثبات شده است. اساساً نقد سلبی زمانی ضرورت می یابد که لزوم و نیاز آن پدید آید؛ این نیاز در نقد , تردید در اصالت و اعتبار یک پدیده است که عقل خود بنیاد راستی آزمایی و رَوایی آن را ضروری می سازد اما اگر چنین لزوم و نیازی وجود نداشت, به نقد نیز نیازی نخواهد بود و در این موقعیت ادعای نقد بويژه گونه سلبی آن معنادار نخواهد بود. به همین دلیل است که اعتبار سنّـت معتبر چون بر پایه معیارهای عقلی, قرآنی و کلامی, عصمت مضمونی آن قطعی است دانش یا گرایشی به نام نقد السنّة در فرایند تاریخی گفتمان حدیث پژوهان مسلمین پدید نیامده است زیرا تعبیر نقد السنّة , مفهومی متناقض نما و ترکیبی خود شکن است و همانند تعابیر درد بی دری و رنگ بی رنگی است. اما اصطلاح نقد الحدیث این چالش را ندارد و دانشی مستقل در هندسه علوم حدیث است زیرا حدیث به معنای ترجمان سنّت برایند تلاش انسان عادی و غیر معصوم است و احتمال بروز خطا در فرایند آن از روایت, درایت, استتناج و تطبیق آموزه ها و نظریه های آن وجود دارد. از سوی دیگر مطالعات دقیق تاریخ حدیث مسلمین نشانگر این مهم است که برخی از جریان ها چون وضع و جعل, غلو, سیاست و ... تلاش نمودند تا در فرایند فراگیری و انتقال احادیث, برایند و درایت حدیث دخل و تصرف نمایند. بنا براین احادیث مسلمین به دلیل شرایط حاکم بر فرایند و روند انتقال آن به ما به نقد ایجابی و سلبی نیازمند هستند تا ناسره ها از سنّت سَره و اصیل, تمییز و تفکیک شوند. در قرن دوم هجری همین رویکرد در ارزیابی میراث مسلمین مد نظر دانشوران نامدار است. در رویکرد اعتبار سنجی ابوحنیفه (80- 150ق) میراث صحابه نقد پذیر ولی سنّـت اصیل رسول خدا (ص) فرا نقد است: « ما جاء عن رسول الله صلى الله عليه وسلم لم يقدم عليه أحد، وما جاء عن أصحاب رسول الله صلى الله عليه وسلم اخترنا» (أبي نعيم الأصبهاني, مسند أبي حنيفة, ص 22). یوسف قرضاوی (2022 م) از متفکران نامدار معاصر اهل سنّت نیز تصریح دارد که میراث پیشینیان ما در سطح بشری آن تحت سیطره نقد هستند زیرا از قداست و عصمت ذاتی برخوردار نیستند, از نگاه عقل خود بنیاد در نقد پذیری میراث آحاد بشر در شرق و غرب جهان تفاوت و تمایزی وجود ندارد و به همین میراث مسلمین هر چند در پیوند با دین هستند باید نقد شود: «اذا کان تراث اسلافنا العظام فی مستواه البشری خاضعاً للنقد و لیست فی ذاته قداسة و لا عصمة فان منطق العقول المستقلة یقول: إنّ تراث الاخرین سواء کان فی الغرب أم فی الشرق أحق بالخضوع للنقد و التقویم من تراثنا الذی یتمیز بصلته بالدین....» (قرضاوی, یوسف, کیف نتعامل مع التراث و التمذهب و الاختلاف, ص 5 ). مرتضی عسگری (1386ش) از عالمان معاصر امامیه نیز به این مهم چنین تصریح می کند: «صحیح نیست که هر حدیثی که از رسول الله (ص) روایت شده ما آن را صحیح بدانیم و نتوانیم مورد نقد و بررسی قرار بدهیم, این صحیح نیست..... این همه احادیث متناقض در کتاب های حدیثی هر دو مکتب را چگونه چاره جوئی نمائیم؟ ...» (مرتضی عسگری, تشیع و جایگاه سنّـت, ص 34 ). 🆔@OstadRad
نقش مذهب در نقد صحیح بخاری ✍️علی راد ادعای دکتر عزّازی در بدعت¬جو بودن شیعه به خاطر نقد صحیح بخاری (عزّازی , طعون و شبهات الشیعة الأمامیة حول صحیح البخاری و الرد علیها , ج1, ص 45 - 47), انگیزه خوانی و فرافکنی بیش نیست. آیا دکتر عزّازی به قلب ها و ذهن های نویسندگان شیعی احاطه غیبی دارد که چنین داوری می کند که شیعه از طریق نقد صحیح بخاری به دنبال بدعت هستند؟ آیا اساساً انگیزه ها دست یافتنی هستند که نقد پذیر باشند؟ از اصول مسلم نقد علمی, پرهیز از نقد انگیزه و التزام به نقد انگیخته است : «انظر الی ما قال لا الی من قال» و امروزه چنین رویکردی از مصادیق مغالطات نقد به شمار می آید که متاسفانه در سراسر کتاب دکتر عزّازی سایه افکنده است و نویسندگان شیعی را به دلیل نقد صحیح بخاری بدعت گرا, دشمن اهل سنّت, منحرف از اسلام و .... خوانده است. چرا نقد صحیح بخاری باید از جمله معیارهای بدعت باشد مگر این کتاب یا مولف آن از چه قدسیت و منزلت وحیانی برخودارند که نقد آن به منزله نقد قرآن تلقی شود؟ شیعه از تفکری آزاد و عقلانیت خود بنیاد برخوردار است و برای بخاری و همگنان ایشان از آغاز تا پایان چنین قدسیتی قائل نیست و نقد هر اندیشه مشکوک در اسلام شناسی را از وظایف و رسالت خود می داند و تاریخ پر فروغ مذهب تشیع گواه این مطلب است. بر پایه دیدگاه دکتر عزّازی ناقدان اهل تسنّن صحیح بخاری – که شماری از ایشان از استادان سرشناس دانشگاه های مصر هستند – باید بدعت گرا باشند و همه یاوه هایی را که دکتر عزّازی درباره مذهب شیعه به دلیل نقد صحیح بخاری می گوید باید به همان سان درباره مذاهب ناقدان بخاری از اهل سنّت نیز جاری و صادق بداند و بدان التزام داشته باشد زیرا جرم اینان مشترک و آن نقد صحیح بخاری است؛ باید ایشان را نیز تکفیر کند و دشمن اسلام و مسلمین بداند. تعصب کورکورانه و تقلید جاهلانه, واقعیت را برای دکتر عزّازی شبهه پژوه مشتبه کرده است و ذهن او را به حالت شبهه در شبهه و جهل مقدس مرکب دچار نموده است. به احتمال زیاد او در تالیف کتابش چنین می پنداشت که به حقیقت رسیده است غافل از اینکه در امتداد سراب گام برداشته اشت. ایشان باید دقت می کرد که مذهب افراد در نقد صحیح بخاری هیچ نقش و کارکردی ندارد و چنین شبهه افکنی علیه مذهب تشیع خود شکن است و خود مذهب دکتر عزّازی نیز محکوم به آن است پس هر چه علیه شیعه می گوید درباره مذهب خود او صادق است. اما شیعه هیچ وقت ناقدان حدیث خود را طرد و تکفیر نمی کند و از دایره ادب و اخلاق علمی پا فراتر نمی گذارد. 🆔@OstadRad