حقیقت ذکر، درک حضور مداوم خداوند در زندگی است
جایگاه ماه رجب در اسلام
🎙 علی راد
لینک: B2n.ir/k23973
📚 نشست علمی نقد و بررسی کتاب دین و مدل های فرهنگی
🔰 قطب علمی فلسفه دین اسلامی پژوهشگاه با همکاری موسسه فرهنگی هنری حکمت بالغه برگزار میکند:
🎙 با حضور:
#علیرضا_قائمی_نیا
محمدتقی سبحانی
علی راد
✍️ دبیرعلمی: #مجتبی_رستمی_کیا
📅 چهارشنبه ۲۵ بهمن ماه ۱۴۰۲، ساعت ۱۳
🏢 قم، سالن جلسات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
📡 حضور مجازی از طریق:
🌐 skyroom.online/ch/iict/qotb
🔍 مشروح خبر👇
🌐 iict.ac.ir/dinmfarhang
#نشست
#نقد_کتاب
🆔@OstadRad
جلسه دفاعیه رساله دکتری
«تحلیل انتقادی رویکردهای تدبّری به قرآن در سده معاصر»
✍ نگارنده: #حسین_صدیقی
🔹اساتید راهنما:
حجتالاسلام والمسلمین دکتر #علی_راد
حجتالاسلام والمسلمین دکتر فتح الله #نجارزادگان
🔸استاد مشاور:
دکتر حامد #دژآباد
✅اساتید داور:
حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمد علی #مهدوی_راد
دکتر عبدالهادی #فقهی_زاده
دکتر محمد #موسوی_مقدم
دکتر حسین #مرادی_زنجانی
🕓 چهارشنبه ۱۸ بهمنماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۰ صبح
▫️دانشکده الهیات، طبقه سوم، تالار الهیان▫️
حدیث فقر پیامبر(ص)
از پارادایم تصوف تا ایدئولوژی زهد
✍️علی راد
«پارادایم تصوف – ایدئولوژی زهد» بر مبنای دنیاگریزی و مخالفت با ثروت و مال استوار است و از گذشته تا اکنون تصویری هم سوی با آرمان های خود از شخصیت و سیره رسول خدا (ص) ارائه کرده است و امروز در رسانه و منابر جهان اسلام نیز همین پنداره و انگاره از سیمای نبوی حضور و کارکردهای موثر در فرهنگ, تمدن, سبک زندگی, دانش اندوزی مسلمانان دشاته و دارد ؛ این در حالی است که پژوهشهای عمیق و دقیق سیره پژوهی بر عکس این مدعا دلالت دارند و تمامی ادله روایی و تاریخی فقیر بودن قابل مناقشه و نقدپذیرند . خاستگاه تصویر فقرآلود از رسول خدا (ص) در اذهان مسلمانان- که بیشتر واعظان و اهل منبر آن را ترویج می دهند- در انگاره فضیلت فقر بر ثروت, جایگاه معنوی و فضایل اخروی فقیران ریشه دارد که از سوی جریان تصوف در جامعه اسلامی نهادینه شد و از این طریق ترس از ثروت در ذهن مسلمانان تثبیت یافت و فقر در جوامع اسلامی اشاعه یافت ؛ این در حالی است که ایدئولوژی فقیر بودن محمد (ص) افزون بر تعارض با آیات و اصول اسلام در تنافی آشکار با نصوص تاریخی است که اثبات میکنند ایشان فردی ثروتمند و دارای اموال قابل توجه بود که از ثروت خود برای زدودن فقر بهره برد ؛ از این رو در منابع سیره و تراجم از محمد (ص) با گزاره هایی چون «کان میسوراً غنیاً » و «لم یکن فقیرا قط » یاد شده است.
نمونه مشابه آن «پارادایم قلندریه - ایدئولوژی قدرت» است. تصور غالب این است که قلندریه فقط جریان عرفانی است لکن با رویکردهای پارادایم شناسی روشن شده است که جریانی اجتماعی- سیاسی بود که به دنبال سهم خواهی از قدرت سیاسی بود هر چند در طول تاریخ دگردیسی ها نیز داشته است .
@OstadRad
رسانه ملی و واجب فراموش شده
نقدی بر رویکرد رسانه در شناساندن سیره و سیمای رسول خدا (ص)
✍️علی راد
هر چند گرامیداشت مبعث رسول خدا (ص) امری مهم و قابل تحسین است اما برایند برنامه های رسانه ملی در شناساندن سیره و سیمای رسول خدا (ص) برای قشر عموم مردم و افرادی که تحصیلات حوزوی یا دانشگاهی مرتبط با اسلام شناسی ندارند, چندان قابل قبول نیست و با وضعیت مطلوب رسانه ملی اسلامی- شیعی فاصله جدی دارد. در این ایام بیشتر برنامه های رسانه ملی جنبه بر ابعاد احساسی, شورانگیزی و به طور خاص بر پخش موسیقی و سرودها و باز پخش فیلم های مرتبط با سیمای رسول خدا (ص) متمرکز بود و برنامه های معرفت افزا بویژه شناساندن ابعاد متنوع سیره نبوی در سبک زندگی مسلمان معاصر بسیار کمرنگ بود. گویی رسانه ملی در مناسبات مذهبی و دینی در کشاکش دوگانه احساس و معرفت گرفتار است و مغلوب شور و موسیقی می شود. به هر روی تعداد و نوع برنامه های معرفت زا درباره شخصیت رسول خدا بسیار اندک و محدود است و به نظر می رسد که رسانه ملی سیاست خاصی در این مهم ندارد و این واجب دینی و ملی را فراموش کرده است حال اینکه عیار اسلامیت رسانه ملی به میزان اهتمام ایشان به سنّت و سیره رسول خدا (ص) است. بررسی علل و زمینه های این مهم مجال دیگری می طلبد و هدف این یادداشت تذکاری است به اهتمام جدی رسانه ملی و نهادهای فرهنگی کشور در شناساندن سیره و سیمای راستین رسول خدا (ص) به مثابه یک واجب دینی و ضرورت فرهنگی است. متاسفانه به دلایل مختلف عمق و گستره شناخت جوانان از سیره نبوی تنزل یافته است و شناختی نازل و سطحی از ایشان وجود دارد لذا با یک فقر و بحران شناختی درباره رسول خدا مواجه ایم. مقصود از وجوب شناخت پیامبران، لزوم عقلی آگاهی از شخصیت پیامبران و لوازم آن چون تبار و نَسب، معجزات، گستره, مراتب نبوت و آموزه های نبوی است که نتایجی چون باورمندی قلبی و عملی به جایگاه و تعالیم آنان را به دنبال دارد. شناخت مقام نبوت دارای دو بُعد کلی و جزئی است که در انتزاع عقلی از همدیگر تفکیک پذیرند لزوم معرفت کلی در معرفت جزئی نیز وجود دارد زیرا بدون معرفت جزئی، معرفت کلی آنان سودمند نیست. مقصود از شناخت بُعد کلی نبوت، شناخت ماهیت، چرایی، مراتب، ادله و مسائل اساسی مقام نبوت است؛ این شناخت چون ناظر به عنوان کلی نبوت است در همه پیامبران مشترک و تعمیم پذیر است. عقلاً تحصیل آنان بر پایه ادله فلسفه بعثت پیامبران لازم و ضروری است.
@OstadRad
نقد فرضیه هاجریسم به مثابه خاستگاه اسلام
اشاره
در قرن گذشتۀ میلادی، پاتریشیا کرون و مایکل کوک با ارائه نظریۀ «هاجریسم»، دیدگاه جدیدی را دربارۀ اسلام معرفی کردند که مبتنی بر شکاکیت افراطی به منابع اسلامی و استفادۀ گسترده از منابع غیراسلامی است، و مدعیات جدیدی را در آن مطرح کردند که یکی از آنها تأثیرگذاری سامریّت بر پیدایش و توسعۀ اسلام بوده است. آنها بعضی شباهتهای ظاهری میان مفاهیم اسلامی و اصطلاحات مورد استفاده در فرقۀ یهودی سامریّت را دلیل تأثیرپذیری اسلام از این فرقه دانستهاند و مدعی شدهاند بعضی از ریشههای اسلام را در سامریّت باید جست. انتخاب واژۀ «اسلام» به عنوان نامی برای دین جدید، ارتباط مقدس بین حرم و کوه، ماجرای تغییر قبله و شباهت ساختاری بین «امامت» در تشیع و «کهانت» در سامریّت، از مهمترین نکات مورد استناد در این فرضیه هستند. در این مقاله، به تحلیل و نقد مدعای نظریۀ هاجریسم مبنی بر تأثیرپذیری اسلام از سامریّت خواهیم پرداخت.
لینک دانلود
https://www.tkalam.ir/article_38874.html
@OstadRad
انگاره پترا و پیوند آن با اسلام در اندیشه کرون و کوک
اشاره
پاتریشیا کرون و مایکل کوک، در نظریۀ هاجریسم مدعی شدهاند که اسلام، خاستگاه هاجری داشته است. این فرضیه میگوید که خاستگاه اصلی اسلام نه در شهرهای مکه و مدینه، بلکه در منطقهای در شمال غربی شبهجزیرۀ عربستان بوده که از نظر تاریخی، بهخصوص در منابع یهودی، محل سکونت هاجریان محسوب میشده است. استناد آنها در این فرضیه نیز بر یکسان بودن مهگرایه (هاجریان) و مسلمانان، تطبیق بعضی نامهای ذکرشده در کتاب مقدس بر اماکن اسلامی و قبلۀ اول بودن پتراست. این مقاله نشان میدهد که دلایل ارائهشده برای این مدعا، هم از جنبۀ فهم متون تاریخی و هم از نظر علتیابی انحراف محراب مساجد اولیه از قبله، دارای استحکام نیستند.
لینک دانلود
https://jpht.ut.ac.ir/article_65390.html
@OstadRad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از طومار نقد
📚 نشست علمی نقد و بررسی کتاب دین و مدل های فرهنگی
🔰 قطب علمی فلسفه دین اسلامی پژوهشگاه با همکاری موسسه فرهنگی هنری حکمت بالغه برگزار میکند:
🎙 با حضور:
#علیرضا_قائمی_نیا
محمدتقی سبحانی
علی راد
✍️ دبیرعلمی: #مجتبی_رستمی_کیا
📅 چهارشنبه ۲۵ بهمن ماه ۱۴۰۲، ساعت ۱۳
🏢 قم، سالن جلسات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
📡 حضور مجازی از طریق:
🌐 skyroom.online/ch/iict/qotb
🔍 مشروح خبر👇
🌐 iict.ac.ir/dinmfarhang
#نشست
#نقد_کتاب
🆔@OstadRad
دین و مدل های فرهنگی.mp3
25.1M
💯🔊 #بشنوید
🔸 صوت کامل نشست علمی نقد و بررسی کتاب دین و مدل های فرهنگی
🎙 با حضور:
#علیرضا_قائمی_نیا
محمدتقی سبحانی
علی راد
✍️ دبیرعلمی: #مجتبی_رستمی_کیا
📅 چهارشنبه ۲۵ بهمن ماه ۱۴۰۲
🏢 قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
#صوت
#نشست
#نقد_کتاب
🆔 @OstadRad
هدایت شده از حکمت بالغه
🔸 نشست علمی موافقت معنایی
🔰 قطب علمی فلسفه دین اسلامی پژوهشگاه به صورت مجازی برگزار میکند:
🎙 با حضور:
#علیرضا_قائمی_نیا
#عبدالهادی_مسعودی
#محمدعلی_مهدوی_راد
#علی_راد
⏰ سه شنبه 23 اسفندماه1401، ساعت 19
📡 ارتباط از طریق:
🌐 join.skype.com/jSJ8f4ywJcwj
🔍 مشروح خبر👇
🌐 iict.ac.ir/movafeghat-2
#نشست
🆔 @iictchannel
هدایت شده از قطب علمی فلسفه دین اسلامی
movafaqat.mp3
22.2M
🔸 نشست علمی موافقت معنایی
🔰 صوت نشست
🎙 با حضور:
#علیرضا_قائمی_نیا
#عبدالهادی_مسعودی
#محمدعلی_مهدوی_راد
#علی_راد
⏰ سه شنبه 23 اسفندماه1401، ساعت 19
👈 به ما بپیوندید
🆔 @FalsafeDin_ir
شرح حدیث : « .... لم يجعلني من السواد المخترم »
وكان زين العابدين عليه السلام إذا رأى جنازة يقول : " الحمد لله الذي لم يجعلني من السواد المخترم " .
بيان : تعزز أي صار عزيزا غالبا بالقدرة الكاملة ، أو أظهر عزته بقدرته الجليلة ، بايجاده الأشياء وإفنائها ، وإحياء الناس وإماتتهم ، والسواد يطلق على الشخص وعلى القرية ، والمخترم : الهالك والمستأصل ، والظاهر أن المراد هنا الجنس أي لم يجعلني من الجماعة الهالكين ، فيكون شكرا لنعمة الحياة ، ولا ينافي حب لقاء الله ، فان معناه حب الموت وعدم الامتناع منه على تقدير رضا الله به فلا ينافي لزوم شكر نعمة الحياة والرضا بقضاء الله في ذلك وقيل حب لقاء الله إنما يكون عند معاينة منزلته في الجنة كما ورد في الخبر .
أو المراد بالمخترم الهالك بالهلاك المعنوي إما لان غالب أهل زمانه عليه السلام كانوا منافقين ، فلما رأى جنازتهم وعلم ما أصابهم من العذاب شكر الله على نعمة الهداية ، أو لان عند معاينة الموتى ينبغي تذكر أحوال الآخرة ، فينبغي الشكر على ما هو العمدة في تحصيل السعادات الأخروية ، أعني الايمان ، وعلى الأخير لا يختص بمشاهدة جنازة المنافق ، وإن كان المراد بالسواد القرية ، كان المراد بها القرية الهالكة أهلها بالهلاك المعنوي أي جعلني في بلاد المسلمين .
ويمكن أن يراد بالسواد عامة الناس ، كما هو أحد معانيه اللغوية ، فالمعنى لم يجعلني من عامة الناس الذين يموتون على غير بصيرة ولا استعداد للموت ، قال في الذكرى : السواد الشخص ، والمخترم الهالك أو المستأصل ، والمراد هنا الجنس ، ومنه قولهم السواد الأعظم أي لم يجعلني من هذا القبيل .
ولا ينافي هذا حب لقاء الله لأنه غير مقيد بوقت فيحمل على حال الاحتضار ومعاينة ما يحب ، كما روينا عن الصادق عليه السلام ورووه في الصحاح ، عن النبي صلى الله عليه وآله قال : من أحب لقاء الله أحب الله لقاءه ، ومن كره لقاء الله كره الله لقاءه ، فقيل له صلى الله عليه وآله إنا لنكره الموت ؟ فقال : ليس ذلك ، ولكن المؤمن إذا حضره الموت بشر برضوان الله وكرامته ، فليس شئ أحب إليه مما أمامه ، فأحب لقاء الله وأحب الله لقاءه ، وإن الكافر إذا حضره الموت بشر بعذاب الله ، فليس شئ أكره إليه مما أمامه ، كره لقاء الله فكره الله لقاءه ، وبقية عمر المؤمن نفيسة .
ويجوز أن يكنى بالمخترم عن الكافر لأنه الهالك على الاطلاق ، بخلاف المؤمن ، أو يراد بالمخترم من مات دون أربعين سنة ، وإذا أريد به المستأصل فالجمع أظهر (بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج 78 - ص 266 - 267). 🆔 @OstadRad