May 11
القاب علمی ؛ پیشینه , کارکردها و چالش ها
✍️ علی راد
چندی است بحث از چالش آیت الله دکتر یا حجت الاسلام دکتر در محافل حوزوی و دانشگاهی داغ است و رویکردهای موافق و مخالف در مواجه با آن پدید آمده است. در این یادداشت به این پدیده از منظر یک چالش کهن در تاریخ و میراث مسلمین می نگرم, به اختصار ابهامات آن را مرور می کنم و پژوهش درباره بنیان ها و زمینه های تاریخی و فرهنگی آن را ضروری می دانم .القاب علمی از گونه لقب تشریف و تکریم از اقسام سه گانه القاب است که بر تمایز و برتری شخص در یک وصف یا ویژگی دلالت دارد ( ابن حمدون , محمد , التذکرة الحمدونیة , ج 9 , ص 357 ). گرایش به نام گذاری اشخاص به لقب در کنار اسم و کنیه در فرهنگ عرب پیش از نزول قرآن رویه ای شناخته شده است ( قلقشندي , أحمد , صبح الأعشى في صناعة الإنشاء , ج 5 , ص 413 – 414 ) و قرآن ( « وَلا تَنَابَزُوا بالأَلْقَابِ » حجرات / 11 ) و سنّت ضمن تایید این آیین انسانی در محاورات فقط کاربرد القاب منفی را ممنوع کرد ( ابن حنبل , مسند أحمد , ج 4 , ص 69 , ص 260 ) .
شماری از القاب بسیار معنادار و جریان ساز هستند و پیامدهای نظری و عملی مهمی در گفتمان های سیاسی, علمی, مذهبی, اجتماعی, هنری و ... به دنبال دارند و هماره در تاریخ و فرهنگ مسلمین جریان¬های قدرت , سیاست , علم , صنعت , هنر و ... برای امتداد اجتماعی مرجعیت و مشروعیت جایگاه خود از ظرفیت القاب در تثبیت و توسعه هیمنه خود استفاده کردند و گویی القاب پیوندی ناگسستنی با اقسام قدرت و توسعه در ساحت های گوناگون حیات انسان دارد ( بنگرید : قلقشندي , أحمد , صبح الأعشى في صناعة الإنشاء , ج 5 , ص 450 – 418 ).
دانشوران علوم حدیث , رجال و تراجم بیش از دیگران به القاب پرداخته اند . در نگاه حدیث پژوهان پیشین القاب شامل نام ها , کنیه ها, نسب و حتی مشاغل نیز هست لذا مفهوم لقب در علوم حدیث اعم از مفهوم نحوی و عرفی آن است که در تقابل با اسم و کنیه است ( بنگرید : ابن حجر عسقلاني , نزهة الألباب في الألقاب , ص 38 ).
مسائل نظری و بنیادین لقب پژوهی از اهمیت زیادی برخوردار است و همچنان ابهامات زیادی در مبانی , تاریخچه, رویکردها , معیارها , اهداف آن وجود دارد . مهم ترین سویه های ابهام در القاب علمی عبارتند از :
1) ابهام در چرایی, زمینه ها و آغازه پدیداری لقب گزینی میان دانشوران
2) ابهام در نظام القاب علمی از آغاز تا فرجام
3) ابهام در مبانی دینی برخی از القاب خاص
4) ابهام در معیارهای احراز و اعطای القاب
5) ابهام در فرایندهای حاکم بر ترفیع القاب
6) ابهام در توالی و ترتیب منطقی القاب
7) ابهام در مراجع ذی صلاح در اعطای القاب
8) ابهام در شاخص های سنجش اصالت القاب
9) ابهام در تشخیص القاب اکتسابی از القاب اعطایی
10) ابهام در بنیان ها , رویکرد ها و اهداف القاب اعطایی
11) ابهام در پیشینه و تطورات فرایند های اعطای القاب
12) ابهام در زمینه ها و بسترهای مذهبی و سیاسی القاب اعطایی
13) ابهام در تاریخ گذاری , تداول , اشتهار و تواتر القاب
14) ابهام در تعامل جریان های قدرت , سیاست و مذهب با القاب
15) ابهام در نقش حوزه ها , مکاتب و مدارس فکری در القاب اعطایی
16) ابهام در فراگیری تاریخی و گستردگی جغرافیایی القاب در تاریخ اسلام
17) ابهام در کارکردها و پیامدهای القاب
18) ابهام در تناسب و وجه شبه دارندگان القاب با مفهوم حقیقی لقب
19) ابهام در تبیین چرایی کثرت و تنوع القاب
20) ابهام در جواز مَجاز و غلو در القاب
21) ابهام در چرایی تمایل دانشوران مسلمان به تکثیر القاب
22) ابهام در پیوند القاب با جایگاه اجتماعی و سیاسی اشخاص
23) ابهام در نقش سیاست و ثروت در اعطای القاب به اشخاص.
این ابهامات درباره القاب دانشوران علوم اسلامی دیگر چون فقه , تفسیر, کلام , اصول و ... نیز مطرح است . در بخشی از کتاب اسطوره بخارا به این مسئله و ابهامات آن پرداخته ام.
🆔@OstadRad
May 11
May 11
القاب علمی ؛ از حقیقت تا مَجاز
✍️ علی راد
القاب علمی در مکتوبات مسلمین بیشترین حضور را در کتابهای رجال الحدیث و تراجم الرجال دارند ولی بازتاب و کاربست القاب به محدّثان اختصاص ندارد و دانشوران دیگر علوم اسلامی نیز هماره از القاب علمی برای تعیین و تثبیت جایگاه خود در گفتمان های علمی روزگار خود بهره مند هستند لذا القاب با هویت صنفی و اجتماعی دانشوران پیوندی ناگسستنی دارند و البته سویه های اخلاقی, جامعه شناختی, سیاسی و فرهنگی نیز دارد . می دانیم که دانش رجال به شیوه های شناخت و داوری و بیان اوصاف و احوال راویان و محدّثان بر پایه اصول فنی و معیارهای ویژه این دانش می پردازد . اصول و پیش فرض های دانش رجال اثر پذیرفته از مبانی کلامی, سیاسی و مذهبی مکاتب و جریان های رجال پژوهی است و هیچ رویکرد و کتاب رجالی پیراسته از این اصول علمی و مبانی فکری رجالیان نیست . بنا بر این هر چند ضابطه مندی و مبناگروی از بنیان های دانش رجال است ولی نتایج آن به نسبیت تاریخی دچار است و اثبات واقع نمایی برایندها و نتایج این دانش از حقیقت راویان بسیار دشوار است لذا برخی از راویان در داوری رجالیان به دوگانگی و تضاد در اوصاف دچار هستند و یک راوی نزد گروهی مقبول و نزد گروهی دیگر متروک است .
این وضعیت در کتابهای تراجم الرجال که به شرح و حال نگاری مفاخر علوم و فنون , سَرآمدن قدرت و سیاست , ناموران تاریخ و فرهنگ و تمدن اختصاص دارند , بسیار پیچیده تر است و دستیابی به تصویر واقعی یک شخصیت در کتابهای تراجم دشوارتر از دانش رجال است زیرا افرون بر آسیب اثر پذیری از مبانی ایدئولوژیک مولفان این آثار , اغراق و غلو , عصبیت , قبیله گرایی , تفاخر به ملت و امت , تقابل با جریان ها و گفتمان های رقیب , سانسور و فروکاست شخصیت های مخالف , مصادره به مطلوب و دستبرد در اسناد و مدارک تاریخی, استناد به مدارک و شواهد سست و بر ساخته , هم سویی با حاکمیت و قدرت , کرامت سازی و فضیلت تراشی و ... در غالب آنها موج می زند و این همه در قامت و کسوت القاب متنوع خود را پنهان ساخته است.
این چالش زمانی عمیق تر و پیچیده تر می گردد که یک رجالی بر پایه رویکرد و داده های تراجم نویسان به وصف یک محدّث بپردازد یا درباره جایگاه و منزلت او داوری نماید ؛ یا بر عکس مولف کتاب تراجم با رویکرد گزینشی فقط از دیدگاه های رجالی همسو و موافق درباره یک محدّث استفاده کند و دیدگاه های انتقادی درباره او را حذف و سانسور نماید . اینگونه است که تعارض در این آثار پدید می آید, خواسته یا ناخواسته محدّثی از فرود بر فراز یا از فراز بر فرود می آید, تصویر محدّثان در قاب دوگانه های تناقض تعظیم و تنقیص, متروک و مقبول , عادل و فاسق , غالی و معتدل , علامه و نادان , واهی و ضابط , ... ترسیم می شود و تصویر اصیل و معیار محدّث در کرانه های ناپیدای تعصب و تقلید مولفان این آثار محو می گردد و تشخیص حقیقت از مجاز سخت و دشوار می شود. این تناقضات چنان عمیق و پیچیده هستند که به سادگی در نگاه اول به کتابهای رجال و تراجم قابل رویت نیستند و اکتشاف آنها به واکاوی عمیق , تتتبع طاقت سوز در گردآوری داده ها و داوری اندیشه سوز در سنجش آراء و انظار نیازمند است. هر چند آسیب یاد شده به معنای انکار ارزش تلاشهای مولفان کتب علم رجال و تراجم نیست اما تحقیق اجتهادی و نقد تاریخی را برای پژوهشگران در جستجوی تصویر راستین و اصیل یک شخصیت از میان آرای رجالیان و تراجم نویسان ضروری می سازد و از اعتماد پیش از تحقیق, استناد قبل از نقد و ایمان پیش از پرسش بر حذر می دارد.
برای برون رفت از این آسیب ناگزیر از رویکرد علمی در لقب پژوهی هستیم . بر پایه این رویکرد لقب پژوهی , گرایش علمی بینا رشته ای, استوار بر مبانی نظری , بهره مند از منطق تحلیلی و فرایند علمی از فهم تا نقد و دارای سنجه های داوری در ارزیابی القاب علمی است. مسئله اصلی لقب پژوهی شناسایی , اثبات و ارزیابی روشمند اصالت و اعتبار القاب علمی است و غرض آن پاسخ به ابهامات و مسائل القاب علمی است . در الگوی تحلیلی القاب علمی به مسائل معطوف به هر لقب پاسخ علمی و قابل دفاع ارائه می¬شود . مهم ترین مسائل هر لقب علمی عبارتند از : مفهوم و ماهیت , پیشینه و تبار, جایگاه لقب در نظام القاب , القاب هم تراز : تفاوت ها و تمایزها , کهن الگوی لقب , لقب گذاری : فرایند و تاریخ , اسناد و مدارک مُثبِته , جلوه ها و پیامدها , شهرت و تواتر , سویه های سیاسی و ایدئولوژیک القاب.
بنا بر این لقب پژوهی گرایش تخصصی است که از دستاوردهای دانش های متنوع در پاسخ به مسائل و دستیابی به هدف خود بهره مند است و در شناخت حقیقت از مجاز در القاب علمی سودمند است.
🆔@OstadRad
May 11
اصول معناشناسی القاب علمی
از تعیّن معنایی تا کهن الگوی لقب
✍️ علی راد
در مرحله وضع معنا بر الفاظ القاب علمی بسیط (تکواژه) و ترکیبی (چند واژه) همانند دیگر واژگان و مصطلحات علوم و فنون برای معانی ویژه خود وضع شده اند. حوزه معنایی القاب علمی عبارتست از : ترفیع و تفضیل , تخصص و تبحر, مرجعیت و اقتدار , مراتب و مدارج. تبیین مولفه بنیادین مفهوم هر لقب علمی نخستین گام معناشناسی القاب علمی است. اصل تعیّن معنایی القاب بر وجود معنای کانونی, اصیل , اختصاصی, حقیقی هر لقب تاکید دارد , ترادف و تداخل معانی القاب و ارجاع و انضمام آنها بر یکدیگر را نفی می کند. التزام به این اصل از اصول بنیادین معناشناسی القاب علمی است و کارکرد آن مصونیت تعابیر القاب از هر گونه تحریف معنایی و تطبیقات نادرست است.
دستاورد معناشناسی القاب در تحلیل میزان رَوایی انطباق آن با شخص موصوف به لقب کارآمد است. پرداختن به این مهم در الگوی لقب پژوهی به هدف سنجش اصالت و اعتبار کاربرد القاب علمی برای اشخاص در گفتمان ها و جریان های متنوع علوم انسانی, اسلامی, تجربی, هنری, صنایع, فنون امری اجتناب ناپذیر است و در تمییز القاب حقیقی از القاب تصنعی, مَجازی و اعطایی کارآمد است این مهم در القاب دارای دلالت های سیاسی , اجتماعی , فرهنگی از اهمیت دو چندان برخوردار است.
از جمله چالش های فرا روی القاب اعطایی به شخصیت¬ها, تردید در شایستگی و میزان رَوایی نام گذاری آنان به این القاب است ؛ این چالش بیشتر درباره افرادی مطرح می شود که در دوران حیات علمی خود به احراز این القاب موفق نشدند ولی پس از رحلت ایشان از سوی طرفداران خود به این القاب خوانده شده و برای اشتهار و تثبیت این القاب برای شخصیت مد نظر خود تلاش گسترده ای دارند.
الگوی لقب پژوهی اجتهادی برای برون رفت از این چالش و دستیابی به یک نظرگاه علمی و قابل دفاع در این مسئله قاعده سنجش با کهن الگوی القاب را توصیه می کند. بر پایه این قاعده از جمله های شاخص های رَوایی , راستی و درستی نام گذاری دانشوران به القاب علمی , سنجش منزلت علمی , جایگاه گفتمانی, برایند نظریه ها و و آثار علمی آنها با نخبگان ممتازی است که در پیشینه و گفتمان علمی یک دانش فرازمندی ایشان مورد وفاق و اتفاق نظر همگان است. ایشان آغازین فرزانگانی هستند که به این القاب وصف شده اند لذا اسوه های راستین القاب علمی هستند. از مطالعه عمیق و دقیق کارنامه علمی این نخبگان فرازمند و اسوه های اصیل در هر حوزه دانشی به مجموعه ای از اوصاف علمی ایشان دست می یابیم که زمینه , علل و اسباب , چرایی و چگونگی نام گذاری ایشان به القاب علمی خاص را برای ما تبیین می کنند. مجموعه این اوصاف ما را به الگوی اصیل و نخستین القاب علمی رهنمون می نمایند که از آن به کهن الگوی لقب یاد می کنیم. کهن الگوی القاب علمی میزان و ترازوی سنجش القاب اشخاص دیگری هستند که با چالش اعطایی بودن القاب مواجه هستند و درباره اصالت این القاب درباره ایشان دچار تردید هستیم.
🆔@OstadRad
May 11
May 11
اغراق و غلو در القاب علمی اجازات روایی و اجتهاد ⚡️ سهشنبه 14 آذر ساعت 20 در نشست هشتم گروه آینه حوزه حجت الاسلام والمسلمین استاد رضا مختاری با موضوع: «اجازات اجتهاد در بستر تاریخ» سخنرانی سودمندی داشتند. در حاشیه این نشست پرسشی از ایشان در موضوع اغراق و غلو در القاب علمی مندرج در اجازات داشتم. فایل صوتی پرسش و پاسخ ایشان را بشنوید : 👇
⏰ گروه آینه حوزه
May 11
🏴 همایش خوانش تمدنی
تاریخ و سیره حضرت زهرا (س)
✅ نشست دوم / ساعت ۱۰:۱۵ الی ۱۲
☘️ موضوع و سخنران پنجم:
🔻 فاطمه (س) از اسوه تا اسطوره
🎙 حجت الاسلام دکتر علی راد
🗓 زمان: پنجشنبه ۲۳ آذرماه ۱۴۰۲،
🕌 مکان: قم، چهار راه شهدا- ابتدای خیابان صفائیه،سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی قم، سالن شیخ طوسی.
🔗 لینک ورود به جلسه مجازی
https://www.skyroom.online/ch/scoaqr/qom
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
May 11
تصحیح احادیث مقلوبه به مثابه شیوه ای برای اختبار فقیه اعلم ؛ در کشاکش نفی و اثبات (بخش اول)
✍️علی راد
حدیث مقلوب ( سهوی ) از اقسام حدیث ضعیف است و به دلیل وارونه شدن و جابجایی بخشی از سند یا متن حدیث با بخش¬های دیگری از همان حدیث به آن حدیث مقلوب گویند . حدیث مقلوب با توجه به تنوع مقسم به اقسام سندی - متنی و سهوی - عمدی تقسیم پذیر است ( غفاری , علی اکبر , دراسات في علم الدراية , ص 71 ؛ أبو الفضل حافظيان البابلي (إعداد) , رسائل في دراية الحديث , ج 1 , ص 204 – 205 ) و گونه هایی چون اغراب، اعلال، عکس، ترکیب و ابدال را دربر دارد. قلب عمدی سند و متن حدیث حرام است مگر اینکه از روی وهم راوی باشد ( ابن حجر , فتح الباری , ج 2 , ص 123 ) زیرا مستلزم دروغ راوی و سبب سقوط او از عدالت است ( عاملي , حسين بن عبد الصمد , وصول الأخيار إلى أصول الاخبار , ج 1 , ص 113 ) لذا فقیهان امامیه حدیث مقلوب سهوی را شایسته استناد ندانسته¬اند ( بجنوردی , محمد حسن , القواعد الفقهیة , ج 6 , ص 403 ) و محققان عامه نیز تلاش برای توجیه حدیث مقلوب را تکلف خواندند ( ابن حجر , فتح الباری , ج 2 , ص 123 ) و به تاویلات و کژ فهمی جاهلان در شماری از احادیث مقلوبه پاسخ داده اند ( قریشی , عمر بن عبد العزیز , احادیث مقلوبة بین تأویل الجاهلین و انتحال المبطلین ) .
با توجه به حکم حرمت قلب حدیث هر گونه اقدام مستقیم یا مشارکت در اصل قلب حدیث به شیوه های مختلف آن حرام است . در عقاب اخروی قلب عمدی حدیث تردیدی وجود ندارد زیرا از مصادیق تنقیص سنّت و به سخره گرفتن حدیث است که با توجه به جایگاه قدسی و وحیانی سنّت در اندیشه اسلامی و حدیث به مثابه ترجمان آن در حرمت این عمل تردیدی وجود ندارد و در صورت اقتدار و آگاهی مومنان بایستی از وقوع و اشاعه آن جلوگیری نمایند . نمونه¬های اندکی از گونه مقلوب سهوی که برایند خطا یا وهم راوی یا ناسخ است در احادیث شیعه ( میرداماد ، سید محمدباقر ، الرواشح السماویة فی شرح الاحادیث الامامیه، ص۱۹۲ ؛ بروجردی , سید علی, طرائف المقال في معرفة طبقات الرجال , ج 2 , ص 254 ) و شماری در احادیث فقهی و کلامی اهل سنّت ( جرجانی , عبد الله, الکامل , ج 3 , ص 216 ؛ شهرزوري , عثمان بن عبد الرحمن , مقدمة ابن الصلاح , ص 82 ؛ عسقلانی , ابن حجر , الدراية في تخريج أحاديث الهداية , ج 2 , ص 49 ؛ عسقلانی , ابن حجر , فتح الباری , ج 2 , ص 123 ) گزارش شده است . برخی از محققان امامیه نقش و کارکرد احادیث مقلوب کلامی اهل سنّت در فضیلت سازی برای صحابه را اثبات کرده و بازتاب آن را در احادیث صحیح مسلم و بخاری نشان داده اند ( بنگرید : میلانی , سید علی , الاحادیث المقلوبة في مناقب الصحابة , سراسر اثر ) .
تک نگاری های نیز برای بررسی احادیث مقلوب سندی و متنی توسط محققان اهل سنّت ( خطیب بغدادی , رفع الارتیاب فی المقلوب من الاسماء والالقاب ) تالیف شده است. در نگاشته های حدیثی- فقهی شیعه ظاهراً تنها کتابی که به طور مستقل به این موضوع پرداخته است کتاب الاحادیث المقلوبه وجواباتها از آیت الله العظمی سید حسین بروجردی است که تا کنون چندین بار منتشر شده است ( دار الحدیث: 1375 ش ؛ بوستان کتاب : ). درباره چرایی و فرایند تدوین کتاب الاحادیث المقلوبه وجواباتها چنین آمده است که آیت الله سید صادق بحر العلوم (1315 - 1399 ه ) و شماری از فقیهان حوزه نجف پس از مرگ آیت الله سید ابو الحسن اصفهانی به منظور تشخیص اعلم فقهای معاصر شیعه برای تصدی مقام مرجعیت تعداد ده حدیث را دچار قلب در سند و متن نمودند و برای اختباری به برخی از فقهای در مظان مرجعیت از جمله آقایان بروجردی و حجت کوه کمری – و احتمالا اشخاص دیگری - ارسال داشتند . آیت الله بروجردی با مشاهده رساله حاوی احادیث مقلوبه در کمترین زمان ممکن به تصحیح اسناد و متن این احادیث پرداختند . ارسال کنندگان رساله از پاسخ سریع و تبحر ایشان در تشخیص طبقات راویان دچار بهت و حیرت شده و به اعلمیت آقای بروجردی اذعان نمودند و این چنین مرجعیت ایشان در حوزه نجف نیز مقبول واقع گردید ( جلالی , محمد رضا , المنهج الرجالي والعمل الرائد في الموسوعة الرجالية لسيد البروجردي , مكتب الإعلام الإسلامي , قم , 1378 ش , ص 249 ). ادامه بحث :👇👇
🆔@OstadRad
تصحیح احادیث مقلوبه به مثابه شیوه ای برای اختبار فقیه اعلم ؛ در کشاکش نفی و اثبات (بخش سوّم)
✍️ علی راد سابعاً : هیچ وقت در اشتهار و اعلمیت آقای بروجردی برای مقام مرجعیت به آزمون احادیث مقلوب فقهای نجف از ایشان استدلال یا استناد نشده است و اصل قصه و مستندات آن با تحقیق و انتشار این نسخه در سال 1416 قمری به مناسبت سی و پنجمین سال درگذرشت آیت الله بروجردی مطرح شد . ضمناً نسخه اولیه این رساله به زبان فارسی بود که پژوهشگر ارجمند جناب استاد محمد رضا جلالی آن را به عربی ترجمه و منتشر کردند و ظاهراً ایشان تنها شخصی است که این موضوع را از استادش آیت الله سید صادق بحر العلوم شنیده است و همین خبر سبب گردید که روش شناسی رجالی آیت الله بروجردی را در موسوعه رجالیه ایشان کاویده و در اثری منتشر سازد ( جلالی , محمد رضا , المنهج الرجالي والعمل الرائد في الموسوعة الرجالية لسيد البروجردي , ص 9 – 10 ) .
ثامناً : روشن نیست که آیا اصل نسخه کتاب الاحادیث المقلوبه وجواباتها به تایید آیت الله بروجردی رسیده است یا خیر؟ آیا ایشان با انتشار آن موافق بودند یا خیر؟ آیا می توان این اثر را از تالیفات قلمی آیت الله بروجردی به شمار آورد یا حضرت ایشان با عنایت مقتضیات مقام پاسخ به سوال و فتوا نکاتی را بیان کرده اند ؟ آیا از این اثر می توان موافقت آیت الله بروجردی را با قلب حدیث برای اختبار فقیه اعلم را استنباط کرد ؟
به نظر می رسد اختبار فقیه از طریق تصحیح احادیث مقلوبه آیینی متروک در فقه و حدیث امامیه است و اقدام برخی از فقیهان نجف را بایستی به مثابه استثنای از اصل و رویه رایج در تاریخچه فقه و حدیث امامیه ارزیابی کرد.
🆔@OstadRad
تصحیح احادیث مقلوبه به مثابه شیوه ای برای اختبار فقیه اعلم ؛ در کشاکش نفی و اثبات (بخش دوّم)
✍️ علی راد
هیچ تردیدی در تبحر آیت الله بروجردی در دانش رجال و تسلط ایشان بر فقه امامیه نیست , نبوغ ویژه , اجازات اجتهاد و روایت, آثار گرانسنگ فقهی – اصولی , کتابهای فاخر حدیثی – رجالی , نظریات بدیع در فقه , اصول , حدیث , شاگردان برجسته سرآمد همگی بر وجاهت ایشان بر مقام مرجعیت و فقاهیت دلالتی آشکار دارند و به حق شایسته عنوان شکوه مرجعیت شیعی در روزگار خود بودند و اساساً مسئله این یادداشت پرداختن به این مهم نیست و در جای خود پژوهشگران بدان پرداخته اند. اما آنچه مهم است بحث و گفتگو , نقد و نظر , تحقیق و تفحص در اصالت و اعتبار شیوه احراز اعلمیت ایشان از سوی فقیهان نجف و رَوایی امتداد آن به مثابه یک رویه برای اختبار فقیهان اعلم امامیه در آینده است ؛ به بیان دیگر مسئله این است که آیا می توان از اختبار آیت الله سید صادق بحر العلوم و برخی از فقیهان نجف از آیت الله العظمی بروجردی از طریق تصحیح احادیث مقلوبه به مثابه یک روش و آیین در تشخیص اعلمیت فقیه در گفتمان نخبگان فقه و حدیث امامی یاد کرد یا خیر ؟
به نظر می رسد که استناد به رویه برخی از فقیهان نجف مذکور در کتاب الاحادیث المقلوبه وجواباتها برای مشروعیت آیین اختبار فقیه أعلم از طریق تصحیح احادیث مقلوبه با چالش های مبنایی و تاریخی ذیل روبرو است و نباید آن را به مثابه شیوه و رویه ای فراگیر در تاریخ فقه و حدیث امامیه به شمار آورد :
اوّلا : آیین اختبار احادیث مقلوبه میان محدّثان و فقیهان امامیه از گذشته تا معاصر شناخته شده نیست .
ثانیاً : برایند اختبار احادیث مقلوبه نیز الزاماً بیانگر تخصص و تبحر فرد در فقه و اصول و شایستگی برای مرجعیت و تقلید نیست زیرا فقه و حدیث قلمرو کاملاً متفاوت از یکدیگر هستند لذا الزاماً حفاظ برجسته حدیث, فقیهان سرآمد و شایسته تقلید در تاریخ فقه نبودند .
ثالثاً : رویه قلب احادیث به منظور اختبار حفاظ حدیث رویه ای بسیار نادر در میان برخی از جریان های حدیثی عامه است و رویه ای فراگیر و شناخته شده نیست و مرجعیت و امامت فقیهان نامدار شیعه و اهل سنّت از این طریق احراز نشده است.
رابعاً : مستندات تاریخی جواز قلب احادیث برای اختبار حفاظ حدیث در منابع عامه مخدوش است .
خامساً : با توجه به اصل حرمت قلب حدیث و مخدوش بودن مستثنیات آن, به طور قطع آیت الله بروجرودی از روی عمد و اراده و به هدف اعلام تبحر و تخصص خود در فقه به بیان اشکال در طبقات راویان احادیث مقلوبه ارسال شده از سوی فقیهان نجف پاسخ نداند و پاسخ آیت الله بروجردی بیانگر نظر صریح ایشان در جواز قلب حدیث برای اختبار فقیه أعلم نیست. شاهد اینکه آیت الله حجت کوه کمره ای در حضور آیت الله بروجردی در پاسخ به ارسال کنندگان نامه از نجف چنین فرمودند : « ولی من گفتم اول ببرید این را اصلاح کنید، وقتی اصلاح کردید بیاورید جواب را بنویسم [ و خطاب به آقای بروجردی این جمله را دوبار فرمودند : « اینها واقعا ما را چه اندازه بی پایه حساب می کنند ] » (صحفه خاطراتی از اساتید در تار نمای : www. http://alemolana.ir/ بازیابی در مورخه : 12/ 09/ 1402 ؛ الوانساز , محمد , آیت الله العظمی حجت کوه کمری : فقیه مخلص , نشریه مبلغان , ش 143 , 1390 ش , ص 302 ) و آیت الله بروجردی با سکوت خود پاسخ ایشان را تایید کردند. شاهد دیگر اینکه از پاسخ آیت الله بروجردی به آیت الله حجت کوه کمری نیز این نکته قابل استنباط است که ایشان از اختبار خود از سوی فقیهان نجف از طریق قلب احادیث آگاهی نداشتند لذا مرقوم فرمودند که با توجه به اختلاف طبقات راویان از یکدیگر نقل آنها از همدیگر ممکن نیست و به همین مقدار بسنده کردند و روشن نیست که ایشان به تصحیح اسناد نیز پرداخته باشند و از ورود جدی به این چالش به مثابه آزمون و اختبار اجتناب ورزیدند زیرا خود آگاه بودند که اساساً اختبار فقیه اعلم از این طریق روش دقیق و استواری برای کشف اعلمیت فقیه اعلم نیست ولی از باب ارشاد و لزوم پاسخ به سوال نکاتی را مرقوم فرمودند.
سادساً : اعلمیت و تبحر فقیه اعلم با نه حدیث مقلوب قابل احراز نیست . ادامه بحث : 👇👇👇