eitaa logo
عیون .
538 دنبال‌کننده
225 عکس
25 ویدیو
1 فایل
چشم‌ها ، بیشتر از حَنجره‌‌ها می‌فهمند . - 17 𝘕𝘰𝘷𝘦𝘮𝘣𝘦𝘳 2‌0‌2‌3‌ . - همه‌ی مکتوباتِ عُیون ، تراوشاتِ "دل" است . اینجا ، فقط من می‌نویسم و او می‌خواند . - زنده به آغوش‌های کوتاه .
مشاهده در ایتا
دانلود
خیره* نگاهِ خیره‌ی غمگین‌ و اندوهِ بی‌پایان از این بی‌بغلیِ آدمیزادِ بیچاره‌.
هوا به مرحله‌ی آخیش رسیده.
𝘶𝘯𝘪𝘷𝘦𝘳𝘴𝘪𝘵𝘺.
این چند روز ؟ مِلو، آروم، لطیف و لبخندی. از اونا که ثبت میشه و میمونه گوشه‌ی اون آلبوم دوست داشتنیه‌ی‌ تهِ ذهن و دست کسی جز خودت بهش نمی‌رسه.
ماء؛ و إنك ماء! و إن الماء قد يسقي و قد يروي و قد يغرق. و تو آب هستی! و آب تشنگی می‌آورد، و آب سیراب می‌کند، و آب غرق میکند..
سرکلاس نشسته بودیم، منتظر استاد! پنجره‌ حدود یه وجب باز شد و نور خورشید آسه آسه اومد توی کلاس پرسه می‌زد که یهو نگاهش به من خورد و زودی تابید به چشام. سرمو انداختم پایین بلکه کمتر اذیت کنه، ولی یه دنده بازیای خورشید که این حرفا نمی‌شناخت و بازم صاف می‌تابید به چشای من. سرشو آروم بلند کرد و یه نگاه به منی انداخت که سعی داشت فرار کنه و نمی‌تونست. نگاهش که به چشام خورد تندی گفت: عه عه ببین! چشات روشن شده، همرنگ روسریت، بیا بیا ازت یه عکس خوشگل بگیرم خودت ببینی چقد قشنگه! به غرغرام توجه نکرد و چیلیک عکسشو گرفت و با کلی ذوق به خودم نشون داد، دیدم قشنگ‌تر‌ از اون عکس و نورِ تابیده به چشام، آدمایی‌ان که حواسشون به جزئیات کوچیکِ گم شده‌ بین تمام این کلیاتِ خشک و نامهربونه.
و پناه بر فاطمیه، از تمامِ احوالِ‌ پریشان.