eitaa logo
عیون .
537 دنبال‌کننده
209 عکس
23 ویدیو
1 فایل
چشم‌ها ، بیشتر از حَنجره‌‌ها می‌فهمند . - 17 𝘕𝘰𝘷𝘦𝘮𝘣𝘦𝘳 2‌0‌2‌3‌ . - همه‌ی مکتوباتِ عُیون ، تراوشاتِ "دل" است . اینجا ، فقط من می‌نویسم و او می‌خواند . - زنده به آغوش‌های کوتاه .
مشاهده در ایتا
دانلود
عیون .
از پاییزِ پر غصه ، همیشه دلتنگیِ بی حد و اندازه‌ش نصیبِ ما میشد . نارنگیا‌یِ خوش عطر و تازه سهمِ اون
سراغِ خزانِ مژه‌هایت را گرفته بودم عزیزِ دورِ نزدیک؛ سراغِ مرا اگر میگیری، در خیالِ ایامی هستم که در ذهن، با تو و چشم‌هایت زندگی کردم و در زیرِ سایه‌‌ی مژه‌هایت آسوده خوابیدم. یقیناً مرا جز تو، با آدم‌های این دنیا هیچ کار و صحبتِ لطیف و نگاهِ معطوفی نیست.
لبخندِ بعد از مرورِ خاطراتِ فرح‌بخش*
غروب‌هایِ پاییز را ای کاش کسی بدونِ شانه‌‌ای برایِ تکیه دادنِ غم‌هایش نگذراند.
درونِ من، منِ دیگه‌ای زندگی می‌کنه که شبا، لا به لای تاریکی‌ِ اتاق چهره‌یِ خسته و بی‌حال و عمیقاً دلتنگِ خودشو نشون میده.
ماهی صدام می‌کرد. همیشه با جدیتِ تمام می‌گفت: آدما رو میبینی؟ بیخودی سرشونو‌ گرفتن بالا که ماهِ توی آسمونو‌ ببینن‌، تو که اینجایی‌ ماهی خانوم! امروز دهمین نامه‌ی پُر عطرِ آشناش‌ به دستم رسید، برعکسِ همیشه و برخلافِ تمامِ مکاتباتِ دائمی، فقط یک خط نوشته بود: دلمون از دلتنگی تاول زده ماهی خانوم؛ نمی‌خوای به این شبِ تاریک بِتابی ؟
شب، اختراعِ دور مانده‌هاست.
-
باران از وصالِ ابرهای تیره می‌بارد و ما از مفارقت.
پرسیدم امروز چند شنبه‌ست ؟ گفت چهارشنبه، چشام‌ گرد شد. دوباره و سه باره پرسیدم، مطمئنی امروز چهارشنبه‌ست ؟ نیستا .. تقویمِ همراهشو‌ آورد بیرون و گرفت رو به روی صورتِ رنگ پریده‌م و گفت : ببین! اینم میگه چهارشنبه‌ست، حالا هی بگو نیست. سرمو انداختم پایین و به گُلای‌ بی‌رنگِ قالی خیره شدم.. ولی امروز جمعه‌ستا، آره بابا جمعه‌ست‌. از کِی تا حالا چهارشنبه‌های رنگی رنگی، عطر و بویِ غریبیِ جمعه رو گرفته ؟ اصا.. از کِی تا حالا غروباش‌ دست انداخته دور گلومون و هی فشار داده ؟ از کِی تا حالا چهارشنبه‌ها با جمعه‌ی شَیاد دست به یکی کرده که ما رو دست بندازه و پیکِ غم بفرسته سراغمون ؟ ببین حتی گُلای‌ قالی خشکیده، جمعه‌ست امروز، مطمئنم که هست.